مطالب مرتبط با کلیدواژه

آناندا کوماراسوامی


۱.

ساختار اندیشه در نقاشی خیالی نگاری بر مبنای مفهوم هنر سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر سنتی نقاشی خیالی نگاری ساختار اندیشه آناندا کوماراسوامی خردورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۱ تعداد دانلود : ۲۷۴
بیان مسئله: نقاشی خیالی نگاری در رویارویی با ترویج مکتب های هنری دوران تجدد ایران، در تداوم سنت نگارگری و تلفیق آن با شیوه های هنری دوران خود شکل گرفت. نقاشان این شیوه در تلاش بودند تا روش بیانی ویژه خود را متناسب با هنر مردمی و مذهبی بیابند. خاستگاه هویت و اصالت این آثار به اصلِ درونی هنرمند ارجاع دارد و به واسطه نمادپردازی و رمزگرایی در قالبی مادی تجلی یافته است. آن چه مسئله است این است که چگونه می توان بر مبنای نظر «کوماراسوامی» و نسبت آرای وی در حوزه مفهوم هنر سنتی با آثار این مکتب، ساختار اندیشه و روش هنری در نقاشی خیالی نگاری را تبیین کرد تا بر این اساس، جایگاه و ارزش آثار نقاشی خیالی نگاری، میان مکاتب هنری و هنرهای سنتی نمود بیشتری یابد. هدف: هدف این نوشتار تبین ساختار اندیشه مکتب نقاشی خیالی نگاری بر مبنای تعریف و کارکرد هنر سنتی از نظر کوماراسوامی است. روش پژوهش: روش پژوهش در این مقاله به صورت نظری و بر اساس تحلیل کیفی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه اسنادی و با بهره از منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها: کوماراسوامی هنر را بیان جسمانی فرمِ از پیش تصور شده ای می داند که به چیزی مافوق و ماوراى خودش اشاره دارد، و این هنر همواره سمبلیک و نمادین است. در این حوزه، هنرمند سنتی دو ساحت را از پیش می گذراند، یکی ساحت رهایی و دیگری اقتناص و عبودیت. هنر سنتی بر اساس شهود صور مثالی با ابتنای بر عقل شهودی مفهوم می یابد و بر مبنای این مفهوم، اندیشه و نیز هدف غایی نقاشی خیالی نگاری چیزی جز بیان حقیقت و رسیدن بدان نیست. در نتیجه حاصل از آن دریافتیم که ساختار اندیشه و روش هنری در مکتب نقاشی خیالی نگاری در سایه سنت و معنویت اسلامی، باورها و عقاید شیعی و جهان بینی عرفانی شکل گرفته و هنرمند با تکیه بر عقلانیت و ژرف اندیشی به آفرینش اثر هنری دست زده و همین عامل برای هنرمند نوعی عبادت تلقی شده است.
۲.

تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی

کلیدواژه‌ها: غایت شناسی ادراک تجلی آناندا کوماراسوامی امانوئل کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۹۰
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.
۳.

مصداق یابی فلسفه راستین هنر کوماراسوامی از طریق تحلیل تطبیقی بازنمایی حیات پس از مرگ در معراج نامه میرحیدر و کلیسای بیت لحم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه هنر مسیحی و شرقی آناندا کوماراسوامی معراج نامه میرحیدر کلیسای بیت اللحم اصفهان بازنمایی حیات پس از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۷
امروزه سنت گرایی به صورت گستره در مطالعات مربوط به هنرهای جوامع سنتی و ابتدایی و همچنین هنر ادیان (ازجمله هنر اسلامی و هنر مسیحی در دوران میانه) وارد گردیده و به یکی از گفتمان های مهم در خوانش و پژوهش هنر بدل شده است. از جمله کاستی های سنت گرایان آن است که معمولاً بدون ارائه هیچ گونه دلیل، مدرک و مصداقی، مفاهیم و ایده های خود را در باب هنر پرورش داده و به آثارِ هنریِ دیگر جوامع تعمیم می دهند. این پژوهش توصیفی - تطبیقی باهدف بررسی فلسفه راستین هنرِ کوماراسوامی در کتاب «فلسفه هنر مسیحی و شرقی» و ارائه نمونه ای در جهت تصدیق آن، به مطالعه تطبیقی بازنماییِ حیات پس از مرگ در اسلام و مسیحیت پرداخته است. بر مبنای مجموعه اطلاعات جمع آوری شده به صورت کتابخانه ای، در گام اول اصلی ترین مفاهیم در فلسفه راستین هنر کوماراسوامی تشریح گردیده و براساس آن در گام دوم، معیارهای رویارویی، فهم و داوری آثار هنر سنتی ارائه شده است؛ در ادامه بر اساس این معیارها و بهره جستن از تفسیر ترکیب محور، تصاویر بهشت و جهنم در دیوارنگاره های کلیسای بیت لحم اصفهان با نگاره های موجود در معراج نامه میرحیدر مربوط به مکتب نگارگری هرات، به صورت تطبیقی مقایسه گردیده است. اصلی ترین نتایج این تطبیق که مصداق هایی از فلسفه راستین هنر هستند، عبارت است از اینکه نخست، هنر دینی الهیات بصری است؛ دیوارنگاره های کلیسای بیت لحم اصفهان و نگاره های معراج نامه میرحیدر، هر دو پایبندی بسیاری به متون مقدسی که مبنای آنان هستند، دارند. دوم آنکه هنرهایی با سرچشمه الهی، اگر در کارکرد و مفاهیم روحانی ای که پیش زمینه های آن ها است، شباهت داشته باشند، شباهت هایی در اشکال ظاهری و ساختار کلی آن ها وجود خواهد داشت و سوم اینکه شیوه نمادپردازی در تصاویر مورد بررسی، شباهت بسیاری داشته و موید این برداشت است که نمادها زبان جهانی هنر هستند.