فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
Augmented reality (AR) builds better participation for placemaking by focusing on real time features, communication, and direct information flow between project s takeholders. This s tudy attempts to access to specification of the Augmented Reality Sys tem for Placemaking (ARSP) model and make the research a basis for a profitable e-business model. By inves tigating AR and placemaking, this research seeks to build an augmented reality sys tem specification of the information flow and communication for project s takeholders' management. This paper explores the potential for using AR technology in interior design by three-dimensional (3D) and two-dimensional (2D) and façade placemaking by 2D textures of brick material. The sys tem consis ts of a qualitative proof of concept (POC) model, a prototype model, and a minimum vital product (MVP) model to s tudy to compel quantitative research. The ARSP POC model, prototype model, and MVP model are programmed by building an information modeling (BIM) sys tem, Revit and Unity software, and different software development kits (SDKs) as an application for Android devices. Seventy-four experts tes ted the MVP model in the Delphi method and observed, interviewed, and filled out a ques tionnaire. The research shows that the contributions of this s tudy to the body of knowledge are twofold. Firs t, this s tudy extends the unders tanding of AR applications in placemaking. Second, this s tudy identifies possible improvements using AR sys tems in design, procurement, and cons truction.
بررسی شیوه اقتباس از متون دینی در پنج نمایشنامه کودک و نوجوان منتشر شده در دهه های 1380و 1390 بر مبنای الگوی اقتباس لیندا سیگر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
83 - 96
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد است تا با مطالعه موردی چند نمایشنامه کودک و نوجوان که با اقتباس از متون دینی نگارش و در دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی منتشر شده اند، شیوه اقتباس را در آن ها بررسی کند. در این تحقیق پنج اثر از نویسندگان شاخص حوزه کودک و نوجوان انتخاب شد که عبارت اند از: «آواز داوود» اثر «منوچهر اکبرلو»، «کشتی حیوانات» اثر «داوود کیانیان»، «خوبی کن و با خدا باش» اثر «حسن دولت آبادی»، «به خاطر مروارید» اثر «حسین فدایی حسین» و «نجات آهو» اثر «امیر مشهدی عباس». نویسندگان این آثار همگی از افراد پیشکسوت حوزه نمایش کودک و نوجوان هستند و نمایشنامه های منتخب نیز از آثار پر تیراژ دهه ۸0 و ۹۰ شمسی در بین نمایشنامه های کودک و نوجوان با رویکرد اقتباس از متون دینی هستند. در ادامه با مبنا قرار دادن نظریه اقتباس لیندا سیگر و استخراج الگویی از آن برای سنجیدن اثر اقتباسی از منظر دراماتیک، نمایشنامه های منتخب را تحلیل و واکاوی کردیم تا قوت ها، کاستی ها، نارسایی ها و خلأهای نمایشنامه های مورد نظر را از جنبه دراماتیک بررسی کنیم. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و مطالعات نظری آن به صورت کتابخانه ای و از طریق مقالات، کتاب ها، مجلات و سایت های معتبر جمع آوری گردیده است. درآخر با بررسی این پنج نمایشنامه، نتیجه گرفتیم که ضعف اصلی این آثار از جنبه دراماتیک مربوط به خلق داستان و پیش بردن محور جهت از منظر لیندا سیگر است و همچنین در بیشتر آن ها هدف شخصیت اصلی از نظر دراماتیک قوی نیست و کشمکش، مخاطره افزایش یابنده و نقطه عطف نیز دیده نمی شود.
مطالعه الگو روایتگری در نمایشنامه مستند دهه ی اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
69 - 102
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با مطالعه الگو روایتگری موجود در نمایشنامه هایی که در قالب تئاتر مستند اجرا شده اند به منظور پاسخ دادن به یک پرسش شکل گرفته است که عبارت است از «الگوهای روایت تا چه اندازه به پیشبرد نمایشنامه مستند سهم دارد؟» پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی و ارائه تعریفی روشن و جامع از تئاتر مستند با هدف معرفی و گشودن فصل جدیدی در حوزه ی تئاتر مستند شکل گرفته است. نتیجه ی حاصل از این پژوهش در حوزه ی کیفی به مسائلی همچون الگوهای روایتگری و راوی و انواع آن در روایت شناسی متون مستند تا چه اندازه به پیشبرد آن سهم دارد معطوف است که می توان به فقدان جریان تئاتر مستند و گیشه گرایی اشاره داشت که جریان الگوی تئاتر مستند از سال ۱۳۹۰ به بعد جدی تر شده است و با کارهای مستند بیشتری نسبت به دهه های گذشته در صحنه های تئاتر کشور روبه رو هستیم اگرچه میزان این آثار همچنان به حدی نیست که این جریان را ضعیف به حساب نیاریم. در این باره می توان گفت عدم پرداخت الگوی روایتگری تئاتر مستند در ایران به صورت آکادمیک در دانشگاه های کشور است، ازاین رو دانشجویان و دانشگاهیان نیز در این حوزه ضعیف و کم کار هستند و درک و شناخت از الگو روایتگری تئاتر مستند بین کارگردانان و اهالی تئاتر بسیار کم است و این امر باعث می شود که آن ها به سراغ کار در این حوزه نروند. تماشاچیان تئاتر غالبا داستان پسند هستند و به دلیل کم رنگ بودن الگوی روایتگری قصه در تئاتر مستند به تئاتر مرسوم، این گونه تئاتری با مخاطب کمتری با خود به همراه دارد و می توان گفت در ایران با فقدان جریان الگوی روایت مواجه هستیم و الگوهای روایت به پیشبرد نمایشنامه ی مستند سهم بسزایی دارد.
عوامل فضایی احساس معنوی در محیط معماری حرم مطهر رضوی با بهره گیری از رویکرد روان شناسی رفتارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
۷۲-۵۵
حوزههای تخصصی:
«احساس معنوی محیط» تجربه ای ویژه حاصل از حضور در فضاهای قدسی است. درزمینه ی ارتباط بین معماری و مفاهیم معنوی، تحقیق های بسیاری صورت گرفته است اما کمتر به بررسی تجربیات معنوی در مواجهه با آثار معماری پرداخته اند. روانشناسی رفتارگرا به واسطه تمرکز بر روی عکس العمل مخاطبان، به عنوان پاسخ و فضاهای معماری به عنوان محرک، بستر مناسبی برای بررسی احساس معنوی محیط است. در این مقاله از طریق مرور ادبیات، ویژگی های این احساس شناسایی و سپس از طریق تحلیل عاملی، عوامل فضایی مؤثر، دسته بندی می شوند. پس از تهیه پرسشنامه و سنجش روایی از «نسبت روایی لاوشه» و «شاخص روایی محتوایی» برای تعیین پایایی از روش آلفای کرومباخ استفاده شد. برای تعین حجم نمونه، از طریق روش آسان یا در دسترس تعداد 320 نفر از زائران حرم مطهر امام رضا (ع) در سال 1397 انتخاب شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل مؤثر بر احساس معنوی محیط، در پنج دسته به شرح عوامل عملکردی «مقیاس و تناسب ابعادی، رعایت شأن و عملکرد، فضای سکون، فضای مکث، حیاط های وسیع، امکانات رفاهی جانبی و هم جواری فضاهای فرهنگی» و عوامل کالبدی «عظمت مقبره، شکوه داخلی مقبره، تدریج افقی اهمیت، سیر از ساده به پیچیده در محور عمودی و افقی، شاخص بودن المان مقبره» و عوامل ایده ای «ساماندهی ورودی، انتظام سلسله مراتبی فضا، منع شمایل نگاری، انطباق محور حرکتی بر محور معنایی، ابهام در تسلسل فضا، شاخص بودن نورپردازی و موقعیت عناصر نورانی» و عوامل یکپارچگی شامل «تشابه نسبی فضاهای پشت سرهم، کل گرایی، همگرایی فرم و تزئینات» و عوامل فناوری، «مسقف بودن موقت حیاط، سامانه های نورپردازی شگفت انگیز و شرایط زیست محیطی» شناسایی و دسته بندی شده اند.
تحلیل پایداری محلات با قابلیت پیاده روی (مورد مطالعاتی: محله چرنداب در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به رغم پیشرفت تکنولوژی و گسترش شتابان شهرنشینی، شهرها به خصوص محلات شهری با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند. استفاده از وسایل نقلیه موتوری به جای پیاده روی، در دنیای امروزی تبدیل به یک هنجار شهرنشینی شده است و در پی آن، مسکن های پراکنده با هسته های متعدد در خارج از محور پیاده روی احداث شده که توسعه گسترده و سبک زندگی ناپایدار را به دنبال داشته اند. در این رابطه، محلات، پایداری و جذابیت خود را از نظر زندگی سالم از دست داده اند . به نظر یکی از راه حل ها، استفاده از قابلیت پیاده روی محلات است که می تواند به ارتقای کیفیت محلات از منظر پایداری منجر شود. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل پایداری محلات با تمرکز بر قابلیت پیاده روی با توجه به نیازهای شهروندان از نظر کیفیت زندگی در محله چرنداب شهر تبریز است و به دنبال پاسخِ این سؤال است که آیا برنامه ریزی و طراحی محله با قابلیت پیاده روی به پایداری محله چرنداب منجر شده است؟ روش تحقیق، ترکیبی از کمی و کیفی با استفاده از راهبردهای همبستگی و تحلیل محتوا و ابزارهای پرسش نامه و مصاحبه است. حجم نمونه پرسش نامه از طریق فرمول کوکران به دست آمد و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد؛ حجم نمونه مصاحبه ، شامل 12 نفر از متخصصین است که برای تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda بهره گرفته شد. یافته ها نشان دادند از نظر ساکنین در پایداری محله چرنداب با قابلیت پیاده روی، عامل حق انتخاب بیشترین و عامل پاسخ گویی مکان کمترین تأثیر را داشته است و نیز بین ادراک منفی و ادراک مثبت متخصصان، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، شرایط موجود طراحی محله چرنداب فاقد بستر مناسب و امکان ترغیب زیست مبتنی بر پیاده مداری و زندگی پایدار است. با توجه به نتایج پرسشگری ساکنین و مصاحبه متخصصین، به منظور پایداری محلات، به کار بردن اصل سازگاری در طراحی محله با قابلیت پیاده روی با تأکید بر حق انتخاب کاربران، مؤثر و ضروری است
آسیب شناسی صادرات صنایع دستی ایران در شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
ارزش های هنری و فرهنگی در کنار ارزش افزوده زیاد و ارزآوری بالا، صنایع دستی را به یک کالای ایدئال صادراتی تبدیل می کند. مقاله حاضر با هدف کمک به وضعیت نابسامان صادرات صنایع دستی، برای آسیب شناسی و شناخت مشکلات صادرات صنایع دستی ایران در شرایط تحریم و پیشنهاد راه حل هایی برای رفع و بهبود آنها شکل گرفته است. این پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است که با هدف کاربردی نگارش شده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی به شکل مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده و روش تحلیل آن، روش مضمون (تماتیک) است. حوزه میدان پژوهش شامل تولیدکنندگان، صادرکنندگان و مسئولان صنایع دستی است که با توجه به سطح اشباع داده، با روش نمونه گیری هدفمند بر اساس موارد بارز ۱۰ نفر برای مصاحبه و ۱۰ مصاحبه چاپ شده در جراید انتخاب شده اند. بر اساس یافته ها بزرگ ترین آسیب های صادرات صنایع دستی ایران در 4 مضمون اصلی «تحریم های داخلی علیه صنایع دستی»، «دردسرهای تحریمی»، «بازرگانی حلقه گم شده صادرات» و «دوگانه سنتی و مدرن» خلاصه شده است. مشکلات در مضمون اول به سه گروه مدیریت ضعیف، قانون گذاری به مثابه تحریم و ضعف نهاد متولی تقسیم می شود. در مضمون دوم به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تحریم های خارجی در دو گروه نیمه پر لیوان تحریم و نیمه خالی آن و در مضمون سوم به آثار فقدان وجود بازرگانان متخصص در پنج مضمون فرعی بازرگان، خریدار، اصل بقا در بازار، فروش مجازی و غفلت از برندسازی و تبلیغات توجه شده است. در نهایت مضمون چهارم نگاهی دارد به شخصیت هنرمند و محصول تولیدی او در کشمکش دوگانه سنتی و مدرن. یافته های این پژوهش می تواند برای نهادهای تسهیلگر صادرات صنایع دستی و شرکت های صادراتی مفید باشد.
بازشناسی ریشه های تزئینات گچ بری خانه های چهارصفه روستای دوسیران (استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
157 - 171
حوزههای تخصصی:
معماری خانه های روستاهای ایران حاوی انگاره هایی است که به ریشه های تاریخی آن ها اشاره دارد. یکی از این انگاره ها، تزئینات داخلی آن هاست. در این تحقیق پس از معرفی خانه های چهارصفه با قدمت دوره ایلخانی در روستای تاریخی و هدف گردشگری دوسیران، از توابع شهرستان کوه چنار در استان فارس، به مطالعه تزئینات گچبری آن ها پرداخته می شود. نگارندگان بر این عقیده اند که تزئینات خانه های تاریخی دوسیران، علی رغم قرارگیری در منطقه ای روستایی که کم تر مورد توجه بوده؛ ویژگی های بارز گچ بری ابنیه های فاخر ایلخانی و برخی خصوصیات قابل ملاحضه گچ بری اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی را داراست و سیر تاریخی هنر گچ بری کشور را به طور قوی نشان می دهد. لذا نگارندگان با هدف ریشه شناسی این تزئینات و گرایش های زمینه ساز ساخت آن ها، به مطالعه و بررسی کالبد و موتیف های تزئینات نام برده و پیشینه به کارگیری این موتیف ها در تاریخ گچ بری کشور پرداخته اند. سوال های تحقیق عبارتند از: 1- الگو و سازماندهی هندسی کتیبه های چهارصفه های دوسیران به چه شکلی است؟ و 2- تزئینات گچ بری چهارصفه های روستای دوسیران ریشه در چه دورانی دارد؟. روش تحقیق تفسیری- تاریخی است. داده های تحقیق از طریق پیمایش میدانی و اسناد کتابخانه ای به دست آمده است. ابزار تحقیق نیز استنتاج منطقی و مقایسه تطبیقی است. نتایج نشان داد کتیبه های موردمطالعه به سه گونه مستطیل ساده سطربندی شده، مستطیل عمودی دارای طاق نما و مربع های انتظام یافته براساس قطرهایشان، تقسیم می شوند. این کتیبه ها موتیف های مشابه گچ بری اواخر دوران ساسانی تا اوایل دوره اسلامی و ویژگی های شاخص گچ بری ایلخانی نظیر: کاربرد شکل طبیعی گیاهان، نقوش پالمت و انار، تکنیک لانه زنبوری، گره هندسی به عنوان تزئین، مقرنس گچی، خط ثلث، نقش روزت و شاه عباسی و... را دارند و در آن واحد تداوم و تفاوت های هنری دوران مختلف بازه زمانی نام برده را به خوبی نشان می دهند.
بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر شکلگیری نقشۀ ذهنی کاربران در ترمینال های مسافربری (نمونۀ مورد مطالعه: ترمینال فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
18 - 29
حوزههای تخصصی:
شناخت محیط به عنوان عامل تأثیر گذار بر کیفیت تصویر ذهنی، در مسیریابی کاربران ترمینال های فرودگاهی، نقشی بسزا ایفا می کند. با این وجود کم توجهی به مؤلفه های مؤثر بر کیفیت ادراک کاربران، در طراحی فضاهای مذکور، موجب کاهش ارتباط کاربران با این فضاها شده است. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال شکل گرفته که میزان اثربخشی مؤلفه های تصویر ذهنی و نقشه های شناختی در مسیریابی بهینه کاربران فضاهای ترمینال های فرودگاهی به چه اندازه است. سنجش نوع و میزان اثر ارتباط میان این مؤلفه ها در کیفیت مسیریابی کاربرانِ فضاهای مذکور سؤال دیگر این تحقیق بوده است. تبیین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و تقویت تصویر ذهنی با تمرکز بر افزایش کیفیت کاربری، هدف اصلی تحقیق بوده و ایجاد سهولت در مسیریابی فضاهای جمعی از دیگر اهداف آن به شمار می آید. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از راهبرد کمّی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. داده های کیفی بر پایه مطالعه منابع مکتوب پیرامون ادراک محیط، تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی جمع آوری شده و اطلاعات کمی مبتنی بر پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه در محدوده مکانی مورد مطالعه به دست آمده است. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در رتبه بندی، تأثیر عوامل کالبدی، خوانایی، جست وجوی معنی و جذابیت به ترتیب از بیشترین میزان اثربخشی در شکل گیری نقشه ذهنی برخوردار بوده اند.
ایموجی سازی شهر، نقدی بر ظهور نشانه های زبانی نامأنوس در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
58 - 63
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان محصول تاریخی هر جغرافیای فرهنگی، بخش جدایی ناپذیر هر منظر سرزمینی است. علائم زبانی به عنوان یکی از مهم ترین نمودهای منظر شهر، به مخاطبان توانایی می دهد که با خوانش مستقیم مفاهیم، به سهولت با شهر ارتباط گیرند. براین اساس نشانه های زبان فارسی یکی از عناصر هویتی منظر سرزمینی ایران محسوب می شود که افراد با خوانش آنها متوجه هویت مکانی شان می شوند. بااین حال در سال های اخیر موضع متناقض مسئولین شهری در گسترش زبان فارسی، موجب شده منظر شهری سرشار از نشانه های زبان های بیگانه شود. خاصه آنکه برخی از این نشانه های شهری که به صورت مجسمه های بزرگ مقیاس تهیه می شوند، در تأثیرگذارترین اندام های شهری مانند ورودی شهرها، فضاهای جمعی و... به نمایش درآمده اند. این مجسمه های شهری که عموماً با توجیه گسترش زیرساخت های توریستی توسعه گردشگری ارائه می شوند، به نظر می رسد بیش از آنکه وامدار حضور گردشگران غیرفارسی زبان باشد، ناشی از تعبیر زیبایی شناسانه ترویج شده توسط رسانه از مظاهر شهرهای غربی است. چنان که بیش از آنکه بر ترجمه علائم راهنمای فارسی تمرکز شود، هدف تکرار مقلدانه برندسازی های شهرهای اروپایی و آمریکایی است که در طی دهه ها توسط رسانه اشاعه شده یا تبلیغ نشانه های زبانی مانند ایموجی است که توسط رسانه های اجتماعی ترویج شده اند. به عبارتی سنت سده های پیشین معماری در ایران که با ارائه عناصر متنی در مقیاس شهر همراه بود که غالباً محتوای زبانی پیچیده تری بودند در زیبایی شناسی جدید جای خود را به عبارات زبانی پرتکرارتر در رسانه اما ساده تر در محتوا مانند صورتک های لبخند، قلب قرمز و... شده اند. ازآنجاکه این تحولات می تواند با قرارگیری در فضای عمومی شهر بر عمیق ترین خاطرات جمعی شهروندان اثر گذارد، این نوشتار بر آن است تا با موضعی نقادانه و رویکردی آسیب شناسانه به ریشه های شکل گیری و گسترش این نشانه ها بپردازد تا از طریق آن بتواند ابعاد گسترده تری از این پدیده را برای ارزیابی چنین اقداماتی به دست دهد؟
آوانگاردیسم رومانتیک: نسبت پرفورمنس آوانگارد با رومانتیسیسم
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
8 - 24
حوزههای تخصصی:
خوانش های رسمی، معمولاً برای تأکید بر موضع رادیکالِ هنرهای اجراییِ آوانگارد قرن بیستم، بر گسستِ آنها از هنر رومانتیک تصریح می کنند. برخلاف این نظرگاه، در این پژوهش به دنبال یافتن سیاست مشترکی هستیم که آوانگاردیسم های قرن بیستمی را در ادامه تلاش رومانتیک ها قرار می دهد. برای اثبات این مدعا، ابتدا به بررسی برآمدنِ پروبلماتیک هنر رومانتیک از خلال نقدهای سه گانه کانت می پردازیم که چگونه عرصه تجربه استتیک را به مثابه یگانه عرصه تحققِ آرمان آزادی در قلمرو تعیّنِ مادی برمی نهد. سپس سراغ بسط این نظریه استتیک در متون نظری رومانتیک ها، با تأکید بر نامه هایی در تربیت استتیک انسان اثر شیلر می رویم و در وهله بعد، به بسط این چشم انداز در اجراهای رومانتیک و پست رومانتیک (با تأکید بر گوته و واگنر) می پردازیم. پس از بررسی این اجراهای شاخص و مطابقت آنها با پروبلماتیک رومانتیکِ هنر، بررسی خود را به اجراهای آوانگارد قرن بیستم، به خصوص نمایشگاه های اجراییِ دادائیست ها و سوررئالیست ها و در حاشیه آن، برآمدنِ شکل های اجرایی در هنرها و جنبش های دیگرِ آوانگارد از قبیل نقاشی کنشی و هپنینگ در آمریکا - معطوف کرده ایم تا اجراهای آنان را در پرتو همان پروبلماتیک رومانتیک، بازخوانی کرده باشیم و نهایتاً به این نتیجه برسیم که اتفاقاً از این منظر، موضعِ رادیکال سیاسیِ اجرای آوانگاردِ قرن بیستم، ریشه در پروبلماتیک هنر رومانتیک ها و جایگاه مرکزیِ اجرا در آن دارد.
نقش رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی دهه نود شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ ها هویت بخش و هویت ساز فرهنگ ها هستند و ریشه ای کهن در زیست بوم های گوناگون دارند. رنگ ها، نقش و معناهای متفاوتی را در کشورهای مختلف دارا بوده و رهیافت و رویکرد ملت ها نسبت به آن ناهمگون و متمایز است. ایران زمین با قدمتی کهن در بافتار سنتی و یا مدرن خود از وجوه و ویژگی های رنگ در همه زمینه های زیستی و داشته های فرهنگی، هنری و مذهبی اش بهره برده است. سواد رسانه ای و آگاهی مخاطبان، فیلم سازان و تولیدکنندگان هنر انیمیشن را به سوی سینمای بصری رهنمون ساخته و رنگ در این راستا به عنوان عنصری مهم نقش قابل توجه ایی دارد. انیمیشن ایران با قدمتی طولانی، متأثر از چنین رویکردی سال ها در تلاش است که از خصایل رنگ ها در تبلور و پرتوافشانی دین و فرهنگ ملی سود جوید. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی منزلت و جایگاه این باور ملی در خصوص نقش نمادین رنگ را مورد بررسی قرار داده، و مسأله اصلی آن واکاوی چگونگی استفاده از رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی دهه 90 است. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی، توصیفی براساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. در این راستا پژوهشگر با انتخاب هدفمند فیلم های «آقای مهربان»، «شاهزاده روم» و «آخرین داستان» را مورد بررسی و مداقه قرار داده است.
تاثیر عوامل کالبدی-ادراکی بر حس مکان فضاهای شهری با استفاده از رگرسیون رتبه ای (نمونه موردی: پیاده روی خیابان آیت الله کاشانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس مکان بعنوان یکی از مفاهیم جدید در حوزه طراحی شهری می باشد که نقش مهمی در ایجاد پایداری جوامع شهری و کیفیت فضاهای شهری دارد. عوامل زیادی در ایجاد این حس موثر هستند که یکی از مهمترین این عوامل ویژگیهای کالبدی فضاهای شهری است. این ویژگیها با تاثیر بر ادراک انسانها می تواند حس مکان را تحت تاثیر قرار دهد که البته در این میان نقش ویژگیهای فردی و اجتماعی فرد را نباید نادیده گرفت. این تحقیق بدنبال بررسی رابطه میان ویژگیهای کالبدی-ادراکی و همچنین ویژگیهای فردی-اجتماعی بعنوان متغیرهای مداخله می باشد. به همین منظور یک فضای شهری (پیاده رو خیابان آیت الله کاشانی) بعنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفت. روش های مورد استفاده با توجه به نوع داده ها ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون رتبه ای بود. نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر نقش بالای عواملی مثل اصالت معنی و آسایش بصری و... می باشد. بطور کلی همه متغیرهای مورد مطالعه (کالبدی-ادراکی) نقش مثبت و معناداری را با حس مکان داشته اند. از بین ویژگیهای فردی- اجتماعی، بیشترین نقش در ایجاد حس مکان را عواملی مثل سن، جنس و سواد داشته اند. بنابراین می توان گفت که با افزایش سن و افزایش سطح سواد، حس مکان افزایش یافته است و همچنین میزان حس مکان در بین زنان بیشتر از مردان می باشد. البته همانطور که در مدل مفهومی تحقیق اشاره گردید این تاثیر گذاری غیر مستقیم بوده و از طریق تاثیر پذیری ادراک از این عوامل می باشد. مدل رگرسیونی ارائه شده به خوبی نقش عوامل مختلف را
جنگ جهانی دوم و مد: تولد یک سبک جدید
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
85 - 91
حوزههای تخصصی:
بررسی دوسویه تاثیر اندیشه های شرقی شهرسازی بر فرهنگ اسلامی
حوزههای تخصصی:
مشرق زمین مهد اندیشه ها، تمدن ها و ادیان بوده است،این اعتقاد مشهوری است که در منابع متعدد تاریخی،باستان شناسی و فرهنگی به آن تصریح شده است..قرارگیری شرق در برابر اسلام نظامی دو قطبی ایجاد کرده و این باعث شده پاسخ مسلمی برای تقسیم این اندیشه ها به دوقطب کاملا متفاوت و جدا ازهم وجود نداشته باشد.جامعه شرق به رغم تنوع قومی ،دینی،آیینی،زبانی و فرهنگی دارای مفهوم واحد است که از ریشه ای مشترک میان این جوامع نشات میگیرد. در این مقاله به بررسی تاثیرات دوسویه و مثبت و منفی اندیشه های شرقی و اسلامی بر فرهنگ هردو پرداخته ایم. روش پژوهش در این مقاله به صورت روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی است. دراین پژوهش تاثیرات متقابل شرق و اسلام را مورد بررسی قرار داده و بر اساس نتایج حاصل پیشنهاداتی در زمینه بهبود روابط شرق و اسلام داده شده است.
مدرنیسم چگونه عمل می کند: پاسخی به تی.جی.کلارک
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89-100
حوزههای تخصصی:
در اظهاراتی که در ادامه می آید، تفسیر مدرنیسم را که در مقاله بحث انگیز تی.جی.کلارک با عنوان ” تئوری هنر کلمنت گرینبرگ” طرح شده، به چالش می کشم. چنانچه در ادامه آشکار می شود، هدف من از انجام این کار، دفاع از گرینبرگ در برابر باریک بینی هایِ کلارک نیست، برعکس، اگر چه نوشته هایِ خود من پیرامون هنر انتزاعی اخیر، عمیقاً مرهون مثال نقد کاربردی گرینبرگ هستند (می پندارم که او بهترین منتقد نقاشی و مجسّمه سازی جدید دوران ماست)، باید پیشنهاد نمایم که خوانش کلارک از مدرنیسم فرضیات اشتباه معیّنی را با آنچه مربوط به گرینبرگ است، تسهیم می کند که در واقع به آن ها وابسته است. سپس باید به گفتن دریافتی متناوب از امر مدرنیست ادامه دهم که معتقدم حس بهتری از پدیده هایِ مورد پرسش نسبت به آنچه مال هرکدامشان انجام می دهد، ایجاد می نماید، و با نگاهی کوتاه به مرحله ای جالب توجّه در کار مجسّمه ساز معاصر انگلیسی آنتونی کارو۴، که من دستاوردش تا ۱۹۶۰ را به طور کلی برای مدرنیسم معیار در نظر می گیرم، در تلاش برای اثبات موردم نتیجه گیری خواهم کرد.
مناسب سازی فضاهای عمومی شهری برای معلولین و سالمندان (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی شهر پارسیان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
125-141
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری مکانی برای تعاملات اجتماعی و روابط شهروندی برای همه اقشار می باشد. گرچه فضاهای شهری بر اساس تساوی حقوق شهروندی می باشد ولیکن در واقعیت این گونه نیست و معلولان و سالمندان نمی توانند به آسودگی وارد فضای شهری شوند و همواره از ورود در اماکن عمومی هراس دارند؛ معلولین هم همانند دیگر افراد حق استفاده از فضاهای شهری را دارند. با این حال، نابسامان بودن فضای کالبدی شهرها و عدم انطباق آن با نیازها و خواسته های این گروه با توجه به مشکلات و موانع موجود در سطح شهرها بویژه شهر پارسیان موجب گردید تا به بررسی هدف اصلی این پژوهش یعنی بررسی مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان جهت استفاده معلولین و سالمندان از فضای شهری و اماکن عمومی پرداخته شود. اهداف سه گانه این پژوهش شامل شناسایی استانداردهای لازم، بررسی مسائل و مشکلات موجود در خیابان و ارائه راهکارها می باشد که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، برداشت های بدست آمده در جدول swot مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت راهکارهایی به منظور بهسازی و مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان (پیاده روها، کاربری ها و اماکن عمومی آن) پیشنهاد شده است.
بررسی تطبیقی معناشناختی نشانه های معماری محلات قدیمی و معاصر از منظر اندیشه اسلامی و از دیدگاه ادراک شهروندان (نمونه موردی محله شتربان و رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها متناسب با فرهنگ یک ملت شکل گرفته و انعکاس دهنده هویت آن ها بوده اند. در سیمای کنونی شهرها هویت اسلامی کمتر مورد توجه است. معنا از مهم ترین ابعاد هویتی شهر، محسوب می شود و عدم تطابق آن با ارزش های فرهنگی، سبب هویت نامطلوب شهرهای امروزی است. در این راستا این تحقیق سیمای محلات قدیمی و معاصر تبریز را مورد سنجش قرار داده است و با شناسایی نشانه های معماری محلات فوق از منظر ادراک مخاطبان، به این سئوالات پاسخ می دهد که تفاوت معنای ادراکی نشانه ها از منظر فرهنگ اسلامی چیست؟ و در تحلیل معناشناختی، انطباق سیمای شهر با هویت اسلامی چگونه است؟ این پژوهش، توصیفی تحلیلی است و در مرحله اول در بستر مطالعات کتابخانه ای به مرور منابع می پردازد و سپس به روش تحقیق موردی و با استفاده از پرسش نامه و تحلیل میدانی به شناسایی و بررسی نشانه ها براساس شاخص های معناشناسی برگرفته از اندیشه اسلامی می پردازد. نتایج حاکی از آن هستند که نشانه های محلات سنتی، کارکرد مذهبی و نشانه های محلات معاصر، عملکرد مادی دارند. براساس یافته های تطبیقی، درک شهروندان از نشانه های معماری در محله سنتی شتربان در مقایسه با محله نوساز رشدیه، در سه سطح معانی شکلی-کاربردی، ذهنی-عاطفی و ارزشی-نمادین با اصول معناشناسی برآمده از اندیشه اسلامی(الهی-معنوی، اجتماعی، زیست محیطی و هویتی) انطباق بیشتری دارد. با توجه به اینکه درک شهروندان از نشانه های معماری در محلات شتربان و رشدیه بر اساس طرحواره های ذهنی و الگوهای فضایی سکونت سنتی و معاصر شکل گرفته است، در هر دو محله می توان با اتخاذ راهکارهایی، نسبت به ارتقاء درک شهروندان از نشانه های معماری در ابعاد کالبدی، عملکردی و معنایی اقدام کرد.
کاربست رهیافت پویش مختلط در شهرری از دیدگاه پدافند غیرعامل در برنامه ریزی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
15 - 29
حوزههای تخصصی:
ناکارآمدی برنامه های توسعه که با روشهای سنتی (منطقی) تهیه میشوند و روی آوردن تصمیم گیران به سمت اندک افزایی، ایجاب میکند تا به بررسی روش های برنامه ریزی توسعه در کشور بپردازیم. رهیافت های سنتی با ساختار و الزامات زمینهای کشور منطبق هستند و نمیتوان آنها را به طور کامل مطرود اعلام کرد. اندک افزایی هم محدود به حفظ وضع موجود است و به همین جهت راهکاری مناسب برای پیشبرد توسعه نیست. در این بین پویش مختلط ادعا میکند که با ترکی دو رهیافت پیشین و رفع نقایص آنها به وسیله همپوشانی میتواند برنامه ریزی منعطفتر و موفق تری در سطح اجرا ارائه کند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی امکان به کارگیری و تأثیرگذاری این رهیافت است. پژوهش ازلحاظ هدف ، کاربردی، نوع، توصیفی و ازلحاظ روش، تحلیلی- توصیفی است. ابتدا از طریق مطالعات میدانی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه پویش مختلط و عوامل ایجاد کننده توسعه منطقه ای توسط مدیران شهرداری شهر ری و برخی ساکنان شهر ری گردآوری شده و سپس به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روشه ای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در این پژوهش به بررسی مناسبت کاربرد پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین برای طرح های توسعه شهرها، پرداخته شده است. شهر ری به عنوان نمونه هدف برای بررسی کاربرد این رهیافت، با سه سؤال جداگانه روبه رو بوده است. در بررسی این سه سؤال، پویش مختلط در طراحی و توسعه منطقه ای، در سیاستگذاری توسعه منطقه ای و در بهره برداری از توانمندی های منطقه ای در شهر ری تأثیری مثبت داشته و امکان به کارگیری آن در این منطقه وجود دارد.
بررسی اصول و مقولات مربوط به جهان معماری در کتاب نزهت نامه علایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع کهن فارسی، از زمره مهم ترین منابع برای شناختن معماری گذشته ایران به شمار می روند. از جمله این متون، کتاب نزهت نامه علایی اثر شهمردان بن ابی الخیر است که در سال های پایانی سده پنجم هجری تألیف شده است. این کتاب، دایره المعارفی از علوم رایج در آن روزگار است و شامل موضوعات متنوعی چون؛ اقسام حیوانات، نباتات، جواهر، حساب، نجوم، هنرهای دستی و ... می شود. موضوع این مقاله، استخراج، دسته بندی و بررسی اصول و مقولاتی در کتاب نزهت نامه است که به کار مباحث نظری معماری می آیند. تحقیق با روش تفسیری و به شیوه قرائت و فهم و تفسیر کتاب نزهت نامه به واسطه خود متن انجام شده است؛ لذا محور این تحقیق، کتاب نزهت نامه بوده و فقط برای شناخت بیشتر و استدلال بهتر به منابع درجه دوم رجوع شده است. محصول این پژوهش در سه باب سامان یافته است؛ باب اول، به زمینه و زمانه کتاب اختصاص دارد و در آن مختصری از جایگاه نزهت نامه و نویسنده آن طرح شده است. در باب دوم، اصول غالب کتاب راجع به جهان و انسان مطرح و دسته بندی می شوند. این اصول، مبانی برای باب سوم وضع می کنند که اصول مستخرج از کتاب راجع به معماری هستند، شامل؛ شأن معماری، کشف حکمت ها و معانی، مراعات وقت، شناختن طبایع و اعتدال، هماهنگی صورت و معنای نیکو. مطابق جهان نزهت نامه، معماری در زمره صناعات شریف است. معمار لازم است بر وقت های سعد و نحس و طبایع مختلف در کار خود واقف باشد، بر فنون کار خویش مسلط باشد تا بتواند بنایی نیکو برآورد، در پی حکمت ها و معانی باشد و سعی کند اصل اعتدال را در معماری به جا آورد.
صندوق خانه، منظر خلوت در خانه ایرانی (بررسی خانه های سنتی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در زمینه ارتباط بین فرهنگ و سبک زندگی و معماری و ساختار فضایی نظریات مختلفی بیان شده است. از جمله مصادیقی که برای این ارتباط معرفی شده صندوق خانه است؛ عنصری فرعی در خانه های سنتی ایرانی که در مواردی برای کمک به معمار در جهت ایجاد تناسبات فضایی ایجاد می شده است، ولی در واقع نقشی عملکردی در ایجاد فضای اندرونی در خانه های سنتی ایرانی ایفا می کرده است. هدف پژوهش: هدف از این تحقیق بررسی نقش و عملکرد صندوق خانه و جانمایی آن در خانه های سنتی ایرانی است و برای دست یابی به این هدف، خانه های سنتی یزد به عنوان مورد مطالعه در نظر گرفته شده است. روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت مشاهده انجام شده است. در مطالعات کتابخانه ای از کتب، مجلات معتبر و نقشه های معماری برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتیجه گیری: براساس این تحقیق، مشخص شده است که صندوق خانه نقشی عملکردی در ایجاد فضای خلوت و اندرونی خانه های سنتی ایفا می کرده است؛ فضایی برای استراحت، عبادت، مراقبه و یا انبار وسایل و تجهیزات مختلف. فضایی در کنار فضاهای اصلی خانه و یا در کنجی از آن، که می توانسته به معماری برای طراحی کمک کند یا نیاز عملکردی ساکنین را برطرف نماید و عملکرد آن نیز تحت تأثیر محل استقرار قرار می گرفته است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت مشاهده بوده است. در مطالعات کتابخانه ای از کتب، مجلات معتبر، نقشه های معماری جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. براساس این تحقیق، مشخص شده است که صندوقخانه نقشی عملکردی در ایجاد فضای خلوت و اندرونی خانه های سنتی ایفا می کرده است. فضایی برای استراحت، عبادت، مراقبه و یا انبار وسایل و تجهیزات مختلف. فضایی که می توانسته به معماری برای طراحی کمک کند یا نیاز عملکردی ساکنین را برطرف نماید. در کنار فضاهای اصلی خانه و یا در کنجی از آن که عملکرد آن نیز تحت تاثیر محل استقرار قرار می گرفته است.