مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
توپولوژی
حوزه های تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع «درونگرایی»، به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگیهای مطرح شده در معماریهای منتسب به اسلام، مسألة اصلی این مقاله است که پس از ارایة تحلیل های موجود از موضوع درونگرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطة شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات)، مورد اشاره است، شناسایی و معرفی میشود. آنگاه موضوع اصلی، مقاله ـ مفهوم «درون» و «بیرون» ـ مطرح می شود، به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای «درون» از یک فضا یعنی: محصوریت، ضوابط دخول، حوزة خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل)، بررسی میگردد؛ این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان ـ محیط، پیگرفته و در پایان، ضمن تعریف دوبارة درونگرایی، مدلی از توپولوژی نسبی این فضاها و شهر اسلامی، ارایه میشود.
ارایه مدلی برای طراحی و توسعه شبکه های پایدار حمل و نقل بر مبنای الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توصیف، مدل سازی و تعیین روابط توپولوژی مناطق غیرمعین با استفاده از نظریه فازی شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه روش های متکی بر منطق و مجموعه های فازی در بسیاری از زمینه های کاربردی GIS به کار گرفته می شوند، ولی نظریه فازی مرسوم دارای محدودیت هایی نیز هست. با وجود علاقه شدید به استفاده از منطق فازی سنتی در بسیاری از برنامه های کاربردی سیستم های اطلاعات مکانی، منطق فازی سنتی دارای دو کاستیِ عمده است. نخست آنکه برای استفاده از نظریه فازی معمول، برای هر مشخصه باید یک تابع عضویت قطعی تعیین گردد. دیگر آنکه نظریه فازی تفاوتی را بین گزاره ای که از آن آگاهی و دانش ندارد و گزاره هایی که دلایل نفی و اثبات آن یکسان است، قائل نیست. مشکل دیگر نظریه فازی متداول هنگامی رخ می دهد که کمبود اطلاعات مرتبط وجود داشته باشد. در این حالت روش های متکی بر مجموعه های فازی به خوبی عمل نمی کنند. بسیاری از پدیده ها و عوارض جغرافیایی و به ویژه عوارض طبیعی، به دلایل گوناگونی دارای مرز و شکل و اندازه های نامعین اند. از این رو بررسی این گونه اشیا و روابط بین آنها جزو موضوعات مهم تحقیقی محسوب می شود. هدف فعالیت تحقیقی حاضر، مدل سازی و توصیف یک شیء غیرقطعی یا فازی، یعنی شیء با مرزهای نامعین و البته تهیه مبانی روابط توپولوژی چنین اشیایی در بستر نظریه فازی شهودی است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که چگونه می توان شیئی جغرافیایی با مرزهای نامعین را به کمک فازی شهودی توصیف کرد و به ارزیابی روابط مکانی آن با دیگر اشیای جغرافیایی پرداخت. مدل پیشنهادی، کمبودهای مدل های مبتنی بر نظریه فازی مرسوم را ندارد. به منظور تأیید قابلیت مدل پیشنهادی، نحوه استفاده از مدل پیشنهادی راجع به انواع عدم قطعیت بررسی می شود.
تحلیل فضایی اثرات شبکه معابر بر آسیب پذیری محلات شهری در برابر زلزله مورد مطالعه : محله امیریه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عواملی که در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تاثیر به سزایی دارد شبکه معابر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. از نظر فضایی کارایی شبکه معابر ارتباط تنگاتنگی با ویژگی های توپولوژیک و هندسی دارد و می تواند در زمان وقوع زلزله و پس از آن در کاهش میزان آسیب پذیری موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان آسیب پذیری محله امیریه ی سبزوار با استفاده از تحلیل فضایی شبکه معابر است. محله امیریه بخشی از بافت فرسوده شهر سبزوار است که در محدوده مرکزی شهر قرار گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت شناسایی محدوده های آسیب پذیر، هفت معیار و 25 زیر معیار تعریف و نقشه های آن در قالب لایه های اطلاعاتی تهیه و تحلیل گردید. سپس با استفاده از روش ای اچ پی فازی وزن مربوط به هر لایه تعیین و لایه ها تلفیق شدند. در مرحله نهایی با استفاده از روش برآورد تراکم کرنل نقشه نهایی آسیب پذیری تهیه گردید. نتایج نشان داد بیش از 58 درصد از محله امیریه در محدوده آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین تطابق نقشه آسیب پذیری با ویژگی های توپولوژیک شبکه معابر نشان داد که از نظر فضایی، بخش های درونی محله بیشترین تراکم نقاط و محورهای بحرانی دارند. این نقاط به واسطه طول کوتاه و عرض کم بیشترین آسیب پذیری را در مواقع زلزله دارند و پس از آن روند امدادرسانی را با اختلال مواجه خواهد ساخت. بنابراین اصلاح ساختار و سلسله مراتب دسترسی ها از ضروریات شبکه معابر محله امیریه است
تحلیل رفتار سازه های فضاکار در عرشه پل ها با تغییرات توپولوژی و تعداد لایه ها
حوزه های تخصصی:
کاربرد سازه های فضاکار علی رغم سهولت و سرعت اجرا همواره محدود به پوشش سقف های با دهانه های طولانی است. در حالی که این نوع ساز ها که با مکانیزم پخش بار در کلیه اعضا، از مقاومت قابل قبولی در برابر بارهای وارده اعم از مرده و زنده برخوردار هستند، می توانند جایگزین مناسبی جهت بکارگیری در عرشه پل ها محسوب شوند. لذا در این مقاله با مدل سازی عددی یک عرشه مشبک فضاکار دو و سه لایه با توپولوژی های مختلف، رفتار آن در برابر بارهای مرده و متحرک ناشی از حرکت وسایل نقلیه موتوری مطابق آیین نامه آشتو، مورد بررسی قرار گرفت. فرم یابی هندسی توپولوژی های مختلف، با استفاده از جبر فرمکسی توسط نرم افزار Formian 2.0 و مدل سازی عددی عرشه های فضاکار با استفاده از نرم افزار اجزای محدود SAP2000 و با تحلیل استاتیکی خطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که عرشه فضاکار دو لایه با آرایش مربع روی مربع جابه جا شده که از کمترین تعداد اعضا و گره ها نسبت به سایر توپولوژی ها برخوردار است، دارای کمترین خیز ناشی از بارهای مرده برابر با 5 سانتی متر و عرشه فضاکار دو لایه با آرایش مربع مورب روی مربع مورب جابه جا شده دارای کمترین خیز ناشی از بارهای متحرک برابر با 6/5 سانتی متر است. همچنین با افزایش تعداد لایه های عرشه فضاکار از دو به سه لایه، به علت افزایش تعداد اعضا و گره های سازه، خیز ناشی از بارهای مرده بیشتر شده و به 8/6 سانتی متر می رسد؛ در حالی که این ازدیاد مصالح که باعث افزایش سختی سازه می شود منجر به کاهش خیز ناشی از بارهای متحرک برابر با 8/4 سانتی متر می گردد.
معرفی روشی برای تهیه نقشه و ابزار تفکیک خودکار املاک در اراضی مسکونی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
547 - 570
حوزه های تخصصی:
استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای مدیریت داده های املاک دو مزیت دارد؛ یکی ذخیره سازی داده های ارزشمند با استفاده از نمایه فضایی از دنیای واقعی و دیگری توانایی تجزیه وتحلیل و تصویرسازی این داده ها به روشی نوین از طریق جمع آوری منابع اطلاعات بی شمار. در این تحقیق با استفاده از برنامه جانبی Survey Analyst و ابزار Cadastral Editor نرم افزار ARC GIS به تهیه نقشه ثبت املاک محدوده ای از شهر کرمان، به عنوان نمونه، اقدام شد. ابتدا نقشه های مورد نیاز جمع آوری شد. سپس بانک اطلاعاتی زمین مرجع قطعه زمین های املاک منطقه مورد مطالعه طراحی و توپولوژی آ ن ها تعریف شد. در مرحله بعد لایه Cadastral fabric dataset، که خود نقطه شروع کار با داده های مربوط به املاک است، ایجاد شد. با انتقال قطعه زمین ها به Cadastral fabric می توان آن ها را ویرایش یا حتی قطعه زمینی جدید ترسیم کرد. همچنین، با وارد کردن اطلاعات توصیفی هر قطعه زمین مانند نام مالک، نوع کاربری، شناسه کاداستری، تعداد طبقه، و غیره می توان به مشخصات هر قطعه زمین (پارسل) دسترسی داشت. در این تحقیق سپس ابزار تفکیک خودکار املاک به منزله یک ابزار در سیستم اطلاعات جغرافیایی، جهت تقسیم خودکار قطعات زمین، اجرا شد. این ابزار قابلیت تفکیک خودکار املاک را بر اساس شکل و اندازه و جهت دارد. این ابزار می تواند تقسیمات را از نظر بصری و آماری بسیار مشابه با تقسیمات در دنیای واقعی انجام دهد.
جایگاه نظریه گراف در تحلیل و مدل سازی شبکه ارتباطی: از نظریه تا کاربست، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
213 - 237
حوزه های تخصصی:
برای مدل سازی و نمایش شبکه فضایی، رویکردهای متعددی وجود دارد اما فقدان بررسی و مطالعه ارتباط میان رویکردها به چشم می خورد. بنابراین در مرحله مدل سازی شبکه، محققان غالبا بی اطلاع از تنوع رویکردهای موجود در سایر زمینه های تحقیقات شهری، پژوهش های پیشین صورت گرفته در رشته خویش را در پی می گیرند. بافت های مسئله دار به دلیل اتصال پذیری پایین و دسترسی دشوار، در برابر سوانح طبیعی آسیب پذیر می باشند. در این خصوص اصلاح هندسی شبکه معابر نیز، بدون اولویت بندی مشخص، سبب افزایش هزینه های مدیریت شهری و بازدهی کم در حوزه مدیریت ریسک خواهد شد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا پس از بررسی زمینه های نظری مدلسازی و نمایش شبکه فضایی، از طریق اولویت بندی مداخلات در خصوص بازگشایی و اصلاح هندسی، منجر به کاهش فاصله ی سفر، افزایش دسترسی و اتصال پذیری شود. جهت روشن شدن نقش و کاربرد نظریه گراف در مدل سازی شبکه، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و سپس مدل بلوک بندی مجدد، در یکی از بافت های شهر رشت، مورد آزمون قرار گرفت. در این خصوص شاخص پیچیدگی (گراف دوگان)، بهینه سازی توپولوژیکی (الگوریتم مربوطه)، بهینه سازی هندسی (الگوریتم مربوطه و برنامه نویسی در نرم افزار MATLAB)، مرکزیت و اتصال پذیری (SPACE SYNTAX) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی بیان می دارند که جهت تعیین ویژگی های مورفولوژیکی طرح شهری، مناسب خواهد بود تا از گراف دوگان استفاده شود. شاخض پیچیدگی در بلوک مورد مطالعه 8 به دست آمد که از طریق بهینه سازی توپولوژیکی، این عدد به 2 کاهش یافت. با به کارگیری بهینه سازی هندسی نیز میانگین فاصله سفر از 17.4 به 10.68 تقلیل پیدا کرد. یافته های پژوهش حاضر می توانند در طرح های بازآفرینی مورد توجه قرار گیرند تا نواحی تاب آور را پدید آورند.
توسعۀ کاربردهای الگوریتمیک در معماری مرور و تحلیلی بر سیستم های L(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
5 - 22
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : سیستم های L یکی از الگوریتم های محاسبه فرایند خودسازمانده «رشد حساس به محیط» گیاهان و یکی از پنج روش اصلی مولد هستند که با توجه به ساختار و زمینه اصلی کاربرد، پتانسیل های زیادی در معماری نوید می دهند، اما در عین حال، نمونه های به کارگیری آنها در معماری اندک بوده و هنوز به میزان کافی توسعه نیافته اند. لذا توسعه آنها مستلزم مطالعه ای مروری جامعی است که ضمن بررسی در زمینه اصلی و شناسایی پتانسیل های محتمل، مروری بر پیشینه کاربردهای آن در معماری و همچنین در سایر زمینه ها از جمله شهرسازی، مهندسی سازه، هوافضا و غیره کرده و ضمن تقسیم بندی و مقایسه این کاربردها، با این دیدگاه پیشنهاداتی جهت توسعه ارائه کند. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی جامع سیستم های L و شناسایی کاربردها و پتانسیل های آن در معماری است. روش پژوهش : این مقاله مروری، به روش توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری داده ها در آن به صورت اسنادی است. اسناد استفاده شده در این مقاله شامل انواع مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها و مسابقات معماری معتبری است که تمام یا بخشی از آنها به پژوهش درمورد کاربردهای معماری و سایر کاربردهای مرتبط سیستم های L می پردازد که از حدود سال 2000 م. به بعد انتشار یافته اند. نتیجه گیری : با بررسی الگوریتم در زمینه گیاه شناسی، مشاهده می شود پنج کانسپت اصلی سیستم های L عبارتند از: توسعه، انتزاع، خودمتشابهی، پیچیدگی درعین سادگی و توپولوژی؛ که در این میان کانسپت توسعه در معماری کاربرد بیشتری داشته، درحالی که سایر کانسپت ها کمتر موردتوجه بوده است. در این زمینه رصد کاربردها در حوزه های دیگر و متدلوژی های به کارگرفته الهام بخش خواهد بود که در بخش سوم با بررسی جامع، ضمن تقسیم بندی کاربردهای مختلف، به مرور آن پرداخته شده است. روند تحقیقات در کاربرد معماری سیستم های L شناسایی و دلایل کاهش آن در سال های اخیر و پیشنهاداتی در راستای توسعه بیان می شود. تحلیل های دیگری نیز از جمله اعتبار علمی اسناد، انواع کاربردها، روش های استفاده از سیستم L و مرحله استفاده از آن در طراحی نیز ارائه شده است.