مطالب مرتبط با کلیدواژه

هاینر مولر


۱.

نشانه شناسی تطبیقی مفهوم «قدرت» در طعم گیلاسِ عباس کیارستمی و هملت ماشینِ هاینر مولر براساس نظریه انسان شناسی ادبی پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه انسان شناسی ادبی پیر بوردیو طعم گیلاس هملت ماشین عباس کیارستمی هاینر مولر فرامتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۵۲۴
طعم گیلاس نوشته عباس کیارستمی و هملت ماشین اثر هاینر مولر را می توان در انتقاد از اسارت ذهن و انزوای هنرمند در دنیای ماشینی در سایه نظریه انسان شناسی ادبی پیر بوردیو بررسی و تبیین کرد. رویکرد مشترک این آثار در برابر میدان قدرت، مبتنی بر دیالکتیک سرمایه فرهنگی با سرمایه اجتماعی، دیالکتیک خیال با واقعیت و دیالکتیک متن با فرامتن است که در سه محور کنش ِ اجتماعی، کنش زیبایی شناختی و کنش فرامتنی قابل تحلیل است. با توجه به جایگاه شاخص این آثار در سطح جهانی و در هنر مستقل، از مکتب تطبیقی آمریکا برای بررسی مضامین، گرایش ها، تخیلات و تکنیک های اجرایی مشترک در این دو اثر استفاده می شود. همچنین روش تحقیق توصیفی برای تحلیل محتوای مفهوم قدرت و بررسی هم کنشی نشانه های متنی در این پژوهش تطبیقی به کار می رود. یافته های پژوهش حاکی از اشتراک این آثار در فعال ساختن ذهن مخاطب یا تبدیل مخاطب به سوژه کُنش مند است چنانکه این آثار در برابر هنر هالیوودی یا عامه پسند به جای تقلید از واقعیات رسانه ای به دنبال کشف واقعیت از طریق مخاطب و ایجاد گفتمان میان فرهنگی اند. نشانه شناسی این آثار از یک سو بیانگر قدرت هنر در واژگون سازی زبان رسانه و ساختارشکنی واقعیات کلیشه ای و از سوی دیگر نشانگر تأثیر دیالکتیک مَنش بر ساختارهای اقتصادی اجتماعی برای تعدیل میدان قدرت از طریق توسعه ارزش های هنر معناگراست. در نتیجه هر دو اثر به عنوان آثار پست مدرن با استفاده از سرمایه های فرهنگی و تکنیک های پسادراماتیک، تقابل عینیت با ذهنیت در خشونت نمادین را مورد پرسش قرار می دهند و اثر را به متنی باز و سلطه ناپذیر تبدیل می کنند.
۲.

مقایسلأ مفهوم قدرت در آثار نقاشی ایران درودی و نمایش نامه های هاینر مولر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش نامه هاینر مولر آثار نقاشی ایران درودی مفهوم قدرت جایگشت سوژ-ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۳
بیان مسئله: نقاشی های «ایران درودی» و نمایش نامه های «هاینر مولر» با هم آمیزی دیدگاه های متناقض و کاربرد صور خیال ادبی، مفهوم قدرت را به عنوان یک نیروی هنری مستقل از هرگونه ایدئولوژی سیاسی و متأثر از درک درونی و اجتماعی مخاطب به بحث می گذارند. درودی با استفاده از رنگ ها و اشکال نامعین و مولر با هنجارشکنی از حرکات و صحنه های نمایشی متداول، مخاطب را در جایگاه سوژه به چالش می کشانند تا نقشی فعال در گفتمان قدرت ایفا نمایند. آثار این هنرمندان با عدم داوری و عدم ارائه پیام معین، محدوده تفکرات قالبی و همنشینی تقابل های دوگانه همچون زن/ انفعال، قدرت/ سلطه و گذشته/ حال را به تعلیق در می آورند تا مخاطب در برابر چالش هستی با نیستی وادار به تعریف مجدد مفهوم قدرت و تغییر چارچوب های سلطه فکری شود. حال، مسأله این است که آثار این هنرمندان چگونه در لایه های معنایی مختلف به بیان مفهوم قدرت می پردازند و به یاری چه عناصری در صورت اثر خودنمایی می کنند.هدف: مقایسه و تطبیق مفهوم قدرت در نمایش نامه های هاینر مولر و آثار نقاشی ایران درودی و شناخت ویژگی های مشترک این آثار با تکیه بر این مفهوم هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این مقاله با گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه مفهوم قدرت در آثار منتخب این دو هنرمند برجسته پرداخته است. برای این منظور، از هر هنرمند دو نمونه موردی، شامل نمایش نامه های «هاملت ماشین و مده آ ماتریال» از مولر و دو اثر نقاشی با عنوان «رگ های زمین» و «طغیان کویر» از درودی به صورت تصادفی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: مقایسه منتخب نقاشی های ایران درودی و نمایش نامه های هاینر مولر نشان دهنده وجود مکانیسم مشترک جایگشت سوژه-ابژه است که موجب تغییر معنای قدرت از مفهومی مطلق به مفهومی دینامیک می شود. وارونه سازی سوژه، ناگزیر جایگاه مخاطب را از ابژه یا بیننده به سوژه شرکت کننده در گفتمان هنری تغییر می دهد. ساختارشکنی در فرم به تلفیقی از سبک های مختلف می انجامد که در قالب یک ایدئولوژی خاص نمی گنجد. آثار منتخب تفسیر متفاوتی از ارتباط میان مفاهیم متناقض همچون زن/ مرد، جهان شناسی/ وطن پرستی، پیشرفت/ اصالت و سوژه/ ابژه می دهد که موجب وارونه سازی دیدگاه غالب می شود.