مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شبیه خوانی تئاتری است که دیالو گ های آن به صورت آواز بیان می شوند. این نمایش در واقع شبیه ساز رویداد هایی تاریخی چون عاشورا است. رویارویی خیر و شر، وقایع جنگ و دلاوری های انسان های بزرگ (چه به لحاظ رزمی و چه تراژیک) همیشه از موضوعات اصلی شبیه خوانی بوده است. نمونه مشابه شبیه خوانی در اروپا با نام اپرا اجرا می شود. این دو نمایش با وجود تفاوت های اندک در محتوا و شیوه اجرایی، دارای شباهت های بسیارند، به طوری که می توان ادعا کرد شبیه خوانی نمونه ایرانی نمایش اپرا است. هدف پژوهش: در این پژوهش سعی شده تاریخچه کوتاهی از اشکال تعزیه و رویه تبدیل این مراسم به شبیه خوانی مورد مطالعه قرار گیرد و تاثیر ساخت «تکیه دولت» در رونق شبیه خوانی و خصوصیات اجرایی این نمایش بررسی شود. همچنین این ادعا که آیا می توان شبیه خوانی را نمود ایرانی نمایش اپرا به شمار آورد، مورد بررسی قرار گرفته است. سوال پژوهش: آیا اپرا در تکامل ساختاری شبیه خوانی تاثیرگذار بوده است؟ این نمایش چگونه در قالب یک نمایش ایرانی بروز پیدا کرده است؟روش تحقیق: در این تحقیق از منابع کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه استفاده شده است.نتیجه گیری: مطالعه ویژگی های اجرایی ونمایشی شبیه خوانی و اپرا مشخص می کند شیوه اجرایی، دارا بودن محتوای دراماتیک و تراژیک و تاثیرگذاری عمیق بر تماشاگر(مخاطب از جمله ویژگی های کلیدی شبیه خوانی و اپرا به شمار می رود. آنچه شبیه خوانی را از این نمایش اروپایی متمایز کرده، جایگزینی برخی ویژگی های اجرایی و محتوایی با المان های ایرانی است. کیفیت اجرایی و محبوبیت شبیه خوانی در زمان قاجار (با ساخت تکیه دولت) این نمایش را به نوعی فستیوال سالانه بدل کرد. دسته های شبیه خوانی اهمیت این نمایس های سالانه را درک کرده و برای اجرای بهتر و تاثیرگذاری بیشتر به رقابت می پرداختند. پس از دوران قاجار، کیفیت اجرایی این نمایش تحت تاثیر عوامل بسیار رو به افول رفت و محبوبیت خود را از دست داد.
بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار پیتر آیزنمن از منظر ژیل دلوز، نمونه موردی: مجموعه فرهنگی گالیستا
حوزه های تخصصی:
ژیل دلوز یکی از مهمترین فیلسوفان تجربه گرا و پساساختارگرای معاصر است که نظریاتش درباره هنر حائز اهمیت است.یکی از ارکان اصلی تفکر پست مدرنیست دوری از مرکزیت است، چیزی که در نوع تفکر ریزوم گونه ی دلوز نیز به آن اشاره دارد. از دیدگاه دلوز، ریزوم نمایانگر وضعیت نمادین پسامدرنیسم است. هدف این پژوهش بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار معماری پیترآیزنمن می باشد. پیترآیزمن دراثر خود به دلیل ویژگی های معمارانه، موقعیت خاص شهری و عملکرد؛ از اشکال منحنی وار و ضد سلسله مراتب عمودی، بدون درجه بندی و بی مرکز بهره جسته است که بیانگر ریزوم می باشد. با توجه به نمودارهای-بصری در پژوهش حاضر، مفهوم ریزوم در ساختمان فرهنگی گالیسیا دیده می شود. این مفهوم در بنا نه تنها، متمرکز نیست بلکه بصورت پراکنده و افقی وجود دارد و باعث نوآوری و ایجاد اثری خلاقانه شده است. در راستای پژوهش این سوالات مطرح بوده که در مجموعه فرهنگی گالیستای پیترآیزنمن خوانش دلوزی ریزوم وجود دارد؟چگونه می توان مصداق های مفهوم ریزوم از منظر فلسفه پساساختارگرایی را در آثار آیزنمن جست وجو کرد؟ رویکرداین پژووهش کیفی و از نوع توصیفی_تحلیلی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. که در آن محقق در مرحله اول به تشریح وتبیین ریزوم و ریزوم از نگاه دلوز وآثار پیترآیزنمن و ساختمان فرهنگی گالیسیا پرداخته و در مرحله دوم با توجه به یافته های تحقیق حرکت نیروها در فرم معماری ساختمان از منظردلوزتحلیل نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، دوری از مرکزگریزی(ریزوم) در ساختمان کاملا صدق می کند و قسمت هایی که باعث شکل گیری حجم می شود با نیروی قوی تر و قسمت هایی که تاثیر کمتری در کار دارد بصورت خط نازک وخط چین نشان داده شده و نیز خط های افقی و نرم و انعطاف پذیر موجود در ساختمان که بیانگر سیالیت و حرکت است به خوبی نمایانگر مفهوم ریزوم در این بنا می باشد.
تحلیل ویژگی های بصری سنگ نگاره های پیشاتاریخی «دره نگاران» در سراوان
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: منطقه بلوچستان در جنوب شرقی جغرافیای ایران از مناطق بسیار با اهمیت هنر سنگ نگاری دوران پیشاتاریخی به شمار می رود که در مقایسه با سایر نقاط ایران و جهان، کمتر مورد بررسی های دقیق و میدانی قرار گرفته است. از این رو بنظر می رسد مطالعه آثار مکشوفه در این استان می تواند شرایطی را برای بازسازی محیط طبیعی و فرهنگی انسان در گذشته فراهم آورد و مقاله پیش رو در صدد است تا با تحلیل بصری سنگ نگاره های بدست آمده از دره نگاران (از توابع سراوان) این مساله را مورد کنکاش قرار دهد.هدف: تحلیل ویژگی های بصری سنگ نگاره های پیشاتاریخی «دره نگاران» در سراوان هدف اصلی این پژوهش قلمداد می شود.سوال: سنگ نگاره های پیشاتاریخی «دره نگاران» در سراوان از چه ویژگی های بصری برخوردارند؟روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی درنظر گرفته شده است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای میسر می گردد و در جمع اوری تصاویر نیز منابع اینترنتی مورد استفاده قرار می گیرند. روش نمونه گیری نیز در این مقاله به صورت تصادفی ساده از میان سنگ نگاره های دره نگاران سراوان می باشد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی های صورت گرفته در این پژوهش حاکی از آن است که این سنگ نگاره های پیشاتاریخی دره نگاران به لحاظ بصری از حرکت و پویایی برخوردارند. به طوری که نقوش اگرچه ظاهر ساده ای را نشان می دهند، اما شیوه ترسیم نقوش باعث شده نوعی حرکت درونی در تصاویر به بیننده القا گردد و خطوط منحنی بدن حیوان یا انسان به خوبی در این نقوش به تصویر درآمده است.
خیمه های سلطنتی ایران و عثمانی، تاثیر -تثبیت و تداوم هنر صفوی تا قاجار
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بنا به شواهد تاریخی، الگو برداری هنر عثمانی از ایران سابقه طولانی دارد و از مصادیق آن خیمه های سلطنتی هستند که بلحاظ شکل- تزئین و ساختار؛ نمادی از شکوه و قدرت سلاطین ایران و عثمانی محسوب می شوند. تاکنون مطالعات بسیاری در خصوص تاثیر هنر صفوی بر عثمانی انجام شده است که این مقاله سعی دارد با استفاده از خیمه های سلطنتی عثمانی ادامه این تاثیر پذیری را از هنر صفوی تا قاجار بررسی نماید.هدف: شناخت عناصر هنری خیمه سلطنتی عثمانی است که نشانگرتاثیر، تثبیت وتداوم هنر ایران (صفوی - قاجار) بر هنرهای عثمانی می باشد.سئوالات: تشابه وتمایز خیمه های سلطنتی عثمانی و صفوی - قاجار چیست؟ کدام ویژگی خیمه های عثمانی متاثر از هنر صفوی و قاجار است؟نتیجه و روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی تحلیلی، گردآوری داده ها از راه کتابخانه ای- سایتها- موزه ها و جامعه آماری آثار کاخ موزه گلستان تهران- کاخ توپکاپی و موزه نظامی استانبول- قطعات نگارگری و برخی خیمه های موزه های خارجی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد نقوش مشترکی درخیمه های عثمانی بکاررفته و رایج ترین آن متاثر از سبک صفوی است که تا قاجار ادامه یافت. خیمه های عثمانی بلحاظ ساختار، تزئین برمبنای سبکهای سده 10 تا13 ه.ق ایران تهیه شده اند و در شیوه های تزئینی و اجرا مشابه صفوی بوده ؛ اما به دلیل نبود ظرافت و نوآوری در نقش و تزئین متمایز از دوره قاجار هستند.
اثربخشی موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس ادراک شده در دوران قرنطینه ی کووید-19
حوزه های تخصصی:
بیماری همه گیر جهانی کووید-19 و قرنطینه خانگی متعاقب آن، باعث افزایش استرس در بسیاری از افراد شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس در دوران قرنطینه ی کووید-19 بود. روش پژوهش این مطالعه، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کل مراجعین مرکز خدمات مشاوره و روانشناختی آرتیمان مشهد در سال 1399 بود که از بین مراجعینی که در 6 ماه اول سال با مشکل استرس به مرکز مراجعه نموده بودند با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل از مداخله، پیش آزمونی با استفاده از پرسش نامه مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، 1988)، برای هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 هفته و در هر هفته 3 جلسه و در هر جلسه به مدت 5/1 ساعت با روش موسیقی درمانی پذیرا، به صورت گروهی، تحت مداخله قرار گرفتند. در این مدت گروه کنترل، هیچ گونه اقدام درمانی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه به صورت یکسان، پس آزمون اجرا گردید و تفاوت بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون هر گروه از نظر معناداری آماری با نرم افزار SPSS-23 بررسی شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین نمرات استرس در دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (103/31=F و 01/0>P-value ). بنابراین فرض پژوهش مبنی بر این که موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس اثر دارد، تایید شد و میزان این تاثیر برابر با 535/0 بود. با توجه به هزینه های کم، کمبود عوارض جانبی و اثرات آرامش بخش و تعدیل گر مداخلات موسیقی، استفاده از آن برای پیش گیری و درمان مشکلات مربوط به استرس، بسیار قابل توجه است.
واکاوی ارتباط روایت تصویری و روایت داستانی در کتاب چاپ سنگی نوش آفرین گوهرتاج (1293ق)
حوزه های تخصصی:
پایان نامه پیش رو با عنوان واکاوی ارتباط تصویرسازی و روایت داستانی در کتاب های چاپ سنگی قاجار با مضامین عامیانه، به بررسی 14 تصویر چاپ سنگی فاقد رقم از داستان عامیانه نوش آفرین گوهرتاج نسخه 1293ق (محفوظ در کتابخانه آستان قدس رضوی با شماره ثبت 41083) پرداخته و با هدف تحلیل ویژگی ها و خصوصیات بصری، تصاویر را مورد واکاوی قرار داده است. همچنین به بررسی چگونگی رابطه شخصیت ها و تصاویر با خط سیر داستانی پرداخته و سپس رابطه میان متن و تصویر با توجه به نظریه برهم کنش متن و تصویر ماریا نیکولایوا و کارول اسکات مورد توجه قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با توجه به مشاهده مستقیم نسخه و همینطور در اختیار داشتن نسخه دیجیتال آن و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که تصاویر نسخه مورد پژوهش ویژگی های نگارگری سنتی ایرانی و همینطور مشخصه های نقاشی های قاجاری و سبک پیکرنگاری درباری این دوره که متأثر از هنر غرب بوده را دارا می باشد. تصاویر نسبتاً همراه با متن حرکت کرده و با رابطه قرینه ای یا تکمیلی با متن پیش رفته و به ندرت در جزئیات رابطه ای افزایشی با متن دارد.واژگان کلیدی: تصویرسازی داستانی، چاپ سنگی، داستان های عامیانه، نوش آفرین گوهر تاج، نظریه برهم کنش متن و تصویر.