مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
شبیه خوانی
حوزه های تخصصی:
«تشبّه» یکی از مفاهیم بحث انگیز در فرایند نمایشی شدن وقایع کربلا است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه ای که در علم کلام، عرفان و به خصوص فقه دارد، از سه بُعد در تعزیه شایان توجه و قابل بررسی است: 1- تشبّه، پیوندِ عمیقی با نهادنِ نام «شبیه خوانی» بر تعزیه دارد. 2- تشبه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه برانگیزِ فقهی هستند که شاهدِ حضورِ آنها در تعزیه نیز هستیم. 3- اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آنها میشود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه خوانی دارند. هدفِ این مقاله، بررسی سه مورد فوق با توجه به دانش و فرهنگی بومی است که هم شبیه خوانی و هم مفهوم تشبّه بر آمده از آن است. پس رویکردِ مقال? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهایی قرار خواهد گرفت که تعزیه را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل میکنند. یکی از این مفاهیم که با آن تعزیه را بررسی میکنند، واژ? یونانی «میمسیس» است. این مقاله نشان میدهد که چرا این مفهوم در شناخت تعزیه کارایی ندارند و نمیتوان با اتکا به آن تحقق تشبّه در تعزیه را فهم کرد.
نقش مخاطب در نگاهداشت شبیه خوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه خوانی سنتی نمایشی است که مضمون غالب آن را نمایش واقعه های تاریخی ـ مذهبی زندگی و مصائب خاندان پیامبر و به ویژه واقعة کربلا تشکیل می دهد. جنبة آیینی این سنت نمایشی به گونه ای است که مخاطب سنتی در نسبتی خاص با آن قرار می گیرد و این ویژگی در برداشت و فهم مخاطب از آن نقش عمده ای ایفا می کند. در حالی که فهم مخاطب نیز شکل نخواهد گرفت مگر به واسطة تماشا کردن قدسیانه و فهم پیشین برآمده از متن سنت. از سویی دیگر به دلیل ارتباط دو سویه بین مخاطب و این نمایش، شبیه خوانی نیز جز با وجود مخاطبانی که به فهم آن نائل آیند تداوم نخواهد یافت.
این نوشته بر آن است تا بر اساس رویکرد پدیدارشناختی ـ هرمنوتیکی، تفاوت مخاطب با تماشاگر صرف را در شبیه خوانی مشخص کرده و نشان دهد که مخاطب در شبیه خوانی نقش نگاهبان کار هنری را ایفا کرده و در نهایت در این نمایش، چهار وجه مخاطب ـ بازیگر ـ نگاهبان ـ شاعر شکل می گیرد.
بررسی تطبیقی شخصیتها و قهرمان های شاهنامه و تعزیه با رویکردی به ادبیات نمایشی
قهرمان با تمام پیچیدگی ها و کنش هایی که در مجموع فضایِ نمایشی که از جنبه دیداری و غیر دیداری را به وجود میآورد، بخصوص در دو سنت مذهبی (تعزیه) و ملی (شاهنامه) کمتر موردتوجه پژوهشگران واقع شده است. گاهی پدیدآورندگان آثار، شخصیت اصلی را در سایه قرار داده و به کنش های دیگر قهرمانانِ فرعی میپردازند. این پژوهش سعی دارد تا ضمن پردازش به "مفهوم جهانِ حماسی وجهانِ تراژیک" دو سنت مذهبی و ملی و به ویژه قهرمان به عنوان رکن اصلی پدیدآورنده و جلوبرنده به تمامی وجوه شکل گیری با تکیه بر مفاهیمی که ساختار قهرمان را شکل میدهند گامی هرچند اندک در تئوریزه کردن این بنیانهای نمایشی بردارد.این پژوهش میکوشد تا با تکیه بر مفهوم «جهانِ حماسی» و «جهانِ تراژیک»، فرایند گذر از ادبیات حماسی (شاهنامه) به ادبیات تراژیکِ (شبیهنامه)را بررسی کرده. در همین راستا به چیستی و چرایی «قهرمان» به عنوان عنصر پیش برنده و شکل دهنده این دو گونه پرداخته خواهد شد و بارزترین مصداق «قهرمان» در این دو گونه، رستم (در ادبیات حماسی شاهنامه) و امام حسین ع (در متن شبیهنامههای تعزیه) مورد مقایسه قرار خواهند گرفت.
نقش جهت گیری های سیاسی در شکل گیری گفتمان نمایشی واقعه ی کربلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعه ی کربلا، طی قرن های متمادی، تاثیرگذاری پایداری بر نسل های متوالی داشته است. جریان های اجتماعی که به تبع این حادثه ظهور پیدا کرده اند، موید این تاثیر است. هنرنمایشی شبیه خوانی، به عنوان یکی از گونه های تحول یافته گفتمان این واقعه، از جمله این جریان ها می باشد. هنری که در مسیر عرضه خود، از عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بهره برده است. اما آیا ریشه این آیین سنتی را فقط باید در آیین های باستانی ایران مانند؛ سوگ سیاوش و... جستجو کرد؟ آنچه که کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ بررسی نقش فعل و انفعالات سیاسی از قبیل؛ تقابل و تعامل فرق و ادیان مذهبی و ارتباط آن ها با حاکمان و حرکت های خود جوش مردمی، در فراز و فرود روند تکاملی شیوه نمایشی گفتمان این واقعه یا همان آیین شبیه خوانی می باشد. در این مقاله تلاش می شود تا به روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از اسناد، گزارش ها و کتب تاریخی موجود، نقش اینگونه عوامل سیاسی در شکل گیری این هنر آیینی آشکار شود.
بررسی نظرات و آرا درباره نقطه آغازین پیدایش فرم نمایشی شبیه خوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبیه خوانی یا تعزیه هنر اصیل ایرانی است که به منظور نشر و گسترش فرهنگ و مفاهیم عاشورایی، قرن ها پس از واقعه عاشورا شکل گرفت. پدیده ای که حاصل تلفیق اندیشه و تفکر ایرانی و آموزه های اسلامی است و از جنبه های مختلف می توان به تحقیق و بررسی آن پرداخت. ابهامات و سؤالات متعددی درباره شکل گیری این آیین نمایشی متصور است؛ از جمله آنکه آنچه را که امروز به عنوان تعزیه یا شبیه خوانی شاهدیم، دقیقاً در چه دوره ای از تاریخ برای اولین بار مشاهده شده است؟ دوره های صفویه، افشاریه، زندیه و قاجاریه محتمل ترین دوره هایی اند که نظرات متناقض کارشناسان را در این مورد به خود معطوف داشته اند. یافتن پاسخ برای این سؤال در درجه اول قدمت این آیین نمایشی را نشان می دهد و در درجه دوم اصالت ایرانی بودن این هنر را در برابر فرضیه تقلیدی بودن آن از غرب به اثبات می رساند. برآیند گردآوری مطالب کتابخانه ای و بررسی نظر کارشناسان، مستندات و گزارش های تاریخی و سفرنامه های گردشگران در این تحقیق و شیوه تحلیلی و توصیفی، ما را برای پاسخ به این سؤال، به اواخر دوره زندیه هدایت می کند.
تأثیرِ تصوف بر شبیه خوانی: بررسی مجلسِ عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
۳۲۷-۳۷۰
حوزه های تخصصی:
از میان تمامی نمایش های آیینی در ایران، شبیه خوانی تکامل یافته ترین آن هاست؛ عصاره ای از هر آنچه در گونه های دیگر نمایش ها و آیین های کهن در ایران سراغ داریم و گاه دربردارنده پاره هایی از دیگر هنرها همچون نقاشی و معماری و از همه مهم تر، موسیقی و شعر. ازسویی، کم تر می توان تردید داشت که برجسته ترین و کلان ترین جریان در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران، تصوف و آثار صوفیانه است. مضمون ها و فضاهای صوفیانه و جهان بینی عرفانی، بر اغلب آثار طراز اول ادبیات فارسی، چه نثر و چه نظم، سایه افکنده است و این حضور قاطع را می توان جدا از متون ادبی، در شاخه های دیگر هنر و حتی گاه فرهنگ روزمره ایرانی به روشنی نشان داد. ما در این مقاله کوشیده ایم که برخی از تأثیرهای نگاه صوفیانه و بینش عرفانی را در نمایش شبیه خوانی بررسی کنیم. آنچه از این کوشش برمی آید این است که در شبیه خوانی، بیش از آنکه با واقعیتی تاریخی سروکار داشته باشیم، با نوعی تأویل و برداشت مردمی آمیخته با گفتمان هایی نظیر تصوف مواجهیم. در این زمینه با مطالعه موردی مجلسِ شهادت امام، مهم ترین گونه این تأویل ها و برداشت ها را نشان داده ایم.
پیوستگی دوسویه نمایش های سنتی ایران با جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به مسیر شکلگیری نمایش در کشورهای شرقی ، درمی یابیم که نه تنها فاصله ای میان آ نها و زندگی جاری مردمان نبوده بلکه نمایش مرحله یا بخش مهمی از زندگی ساکنان شرق را می ساخته است. در این نوشته، دو گونه مهم نمایش ایرانی، از منظر جامعه شناسی، بررسی شده است؛ «شبیه خوانی » بر بستری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی پدیدار شد و کمابیش همه دگرگونی های اجتماعی ایران در دوره های گوناگون نیز بدان راه یافت و دگرگونی های آن را در طول سده ها سبب شد؛ هما نگونه که برخی ویژگی های شبیه خوانی نقش مهمی در جامعه ایرانی بر جای گذاشت. «تقلید » نیز، اگرچه به هنگام شکل گیری چندان به جامعه سازنده اش وابسته نبود، تغییرات و دگرگونی های جامعه ایرانی را در مسیر تحولاتش پذیرفت؛ چنا نکه نقد اجتماعی از عناصر جدایی ناپذیر تقلید شد. چارچوب نظری این نوشته بر دو نظریه آشنای «بازتاب » و «شکل دهی » بنا شده، بی آنکه در محدوده آ نها باقی بماند. روش تحقیق نیز بر رویارویی تاریخ تحولات اجتماعی و تاریخ دگرگونی نمایش های سنتی ایران با بررسی های کتا بخانه ای و محیطی استوار شده است. نمایش های سنتی ایران به ضرور تهای اجتماعی و در رابطه تنگاتنگ با تماشاگران پدید آمده است و حیات خود را فقط با بازتاب اکنون جامعه اش می تواند بازیابد. نظریه های بازتاب و شکل دهی بیانگر آ ن اند که نمایش های سنتی ایران هماره حلقه واسط و ارتبا طدهنده این دو نظریه در اثر هنری یگانه ای بوده اند.
نقش روستا در حفظ عنصر پیشخوانی در تعزیه (مطالعه موردی: روستای سرخنگ، خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعزیه از مجموع آیین های اسطوره ای و باورهای مذهبی شکل گرفته و پیوند دیرینه شعر، موسیقی و نمایش در این مراسمِ آیینی، به رشد و بالندگی هر کدام منتهی شده است. تعزیه، آیینی است که با مقدمه و زمینه انجام می شود. از مقدمات تعزیه، می توان به پیشخوانی اشاره کرد که مدخلی برای ورود تماشاگران و مستمعان به متن واقعه اصلی است. در پژوهش حاضر که به روش اسنادی و پیمایشی انجام گرفته، پیشخوانی های مجالس شبیه خوانی در روستای سرخنگ در خراسان جنوبی، که از مراکز قدیمی شبیه خوانی در استان است، به طور موجز بررسی و معرفی شده است. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که برخی از پیشخوانی های معرفی شده، در هیچ کدام از منابع مکتوب متأخر بیان نشده است؛ بنابراین به اصالت پژوهش، اعتبار بیشتری می دهد. بر اساس شواهد، نسخ خطی تعزیه موجود، مربوط به دوره قاجار است و مراسم شبیه خوانی در این روستا با تمام مقدمه و مؤخره آن بی انقطاع تا به امروز اجرا شده است.
بازتاب دین های گونه گون در شبیه خوانی اسلامی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
95 - 131
حوزه های تخصصی:
گرچه شبیه خوانی در میان آگاهان جهان به عنوان تنها نمایش جهان اسلام یا منسجم ترین و مهم ترین نمایش شیعیان ایران زبان زد شده است، روایت هایش به روی دادهای اسلامی محدود نماند. شبیه خوانی ایران به ویژه در زمان بالندگی و پویایی دوره ی ناصری آرام آرام از ماجرای شهادت حضرت علی و عاشورای سال 61 هجری فراتر رفت و شهادت و زندگی دیگر امامان و جنگ های پیامبر و زندگی یارانش را در بر گرفت. سپس شرایطی تازه، ضرورت شکل گیری شبیه نامه هایی با روایت های نوین را پدید آورد و شبیه نویسی را به دوره ای تازه کشاند. وام گیری روایت هایی از کتاب های مقدس و زندگی مردمان دیگر دین ها و شکل دهی آن ها در فرم شبیه خوانی در این دوره روی داد و چنان گسترش یافت که دامنه ی روایت به شخصیت های هم دوره ی شبیه سازان نیز رسید. پدیدآوران شبیه، ایرانی مسلمان بودند ولی نیم نگاهی به ادیان و تمدن های دیگر نیز داشتند و می کوشیدند توجه تماشاگران غیرمسلمان را همانند هم کیشان خویش به اجرای شان بکشانند؛ گویی شبیه سرایان در پی ارتباطی گسترده تر بودند. آن ها می توانستند هر روایت دیگر را (حتا در زمان دیگر و جایی دیگر) با شگرد گریز به ماجرای کربلا پیوند بزنند تا تماشاگران دریابند که «کل یوم عاشورا و کل عرض کرب بلا». شخصیت های یهودی و مسیحی و هندو و نیز دین های مانوی و زردشتی حضوری پررنگ تر نسبت به دیگر ادیان در شبیه خوانی دارند. بنا بر این شبیه خوانی ایرانی-اسلامی در دوره ی گسترش برخلاف نمایش های مذهبی اروپا به پی روان دین اجراگران محدود نبود بل که همانند نهادی تئاتری و نه صرفاً ایدئولوژیک یا آیینی به ارتباطی گسترده با تماشاگران گوناگون می پرداخت.
بررسی تاثیر افزایش مضامین بر تحول شبیه زینب در نسخ خطی تعزیه نامه تکیه دولت
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
143-172
حوزه های تخصصی:
یافتن عوامل موثر بر تحوّل شبیه زینب از منظر افزایش مضامین با روی کردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای بررسی می شود.اسناد و شبیه نامه های به جا مانده از آن دوران، مهّم ترین منابع موثق بر تاثیر افزایش مضامین و داستانک های مستقل بر شبیه زینب در نسخ خطی مربوطه است. گاه لازم است تا برای نشان دادن تاثیر و میزان رشد متغیّیرها در یک قیاس و تطبیق شکلی و معنایی، نقش زنانه شبیه زینب در کنار شبیه مردان مورد بررسی قرار گیرد. مضامین در طی گذر زمان و پیش رفت شبیه نامه نویسی در دوران ناصری، ابعاد متنوّع تری پیدا می کند و حضور شبیه زینب را گسترش می دهد. افزایش مضامین در راستای گسترش روایت ها و داستانک های نمایشی راه را بر تحوّل شبیه زینب به سمت شبیهی پویا باز کرده است و شبیه مجال بیش تری برای معرفی خود به مخاطب پیدا می کند و در نتیجه مضمون های متنوّعی بروز می یابد. عمل کردهای متفاوت شبیه زینب، سیر تحوّل و دگرگونی این شبیه/شخصّیت را آشکار می کند.
پیوند آیین تعزیه (شبیه خوانی) با عناصر کالبدی در حسینیه ی شوکتیه ی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
باورهای دینی و مذهبی می توانند بر نگرش جامعه در تمامی ابعاد تأثیرگذار باشند. از جمله این اعتقادات، واقعه ی کربلا و ارزش های نهفته در آن است که بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تأثیر داشته؛ تا بدان جا که برای زنده نگه داشتن یاد این واقعه، مجموعه ای از نمایش های آیینی- مذهبی به نام تعزیه و شبیه خوانی شکل گرفته است. در شهر بیرجند، در جنوب خراسان، به تبع شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی حاکم در ادوار مختلف، حسینیه های متعددی برای عزاداری ایجاد گردید. مهم ترین آن ها حسینیه ی شوکتیه نو بوده است. هدف مقاله ی حاضر شناخت و بررسی نحوه ی برپایی مراسم آیینی تعزیه در حسینیه ی شوکتیه ی نو، به عنوان یکی از بناهای با عظمت شهر بیرجند، در دوره ی قاجار است. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. شناخت عناصر کالبدی و معماری حسینیه و نیز آگاهی از نحوه برگزاری مراسم تعزیه بر اساس مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مصاحبه با مطلعان کلیدی صورت گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، گرچه حسینیه شوکتیه در طول زمان، کاربری های توأمان آموزشی و مذهبی داشته است، اما فضای کالبدی آن همچنان که ایده ی اولیه ی بنا گواهی می دهد برای برگزاری مراسم مذهبی و آیینی تعزیه مناسبت دارد. این بنای تک ایوانی با صحن وسیع، رواق ها، طاق نماهای پیرامونی و سکوی مستطیل شکل میان صحن در حال حاضر نیز می تواند پاسخ گوی کاربری آیینی آن در زمینه برگزاری مراسم تعزیه، شبیه خوانی و سایر مراسم ملی و مذهبی باشد.
ورود اپرا به ایران در کالبد شبیه خوانی (بررسی نمونه معاصر آن در جنوب خراسان)
منبع:
فردوس هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
10 - 31
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: شبیه خوانی تئاتری است که دیالو گ های آن به صورت آواز بیان می شوند. این نمایش در واقع شبیه ساز رویداد هایی تاریخی چون عاشورا است. رویارویی خیر و شر، وقایع جنگ و دلاوری های انسان های بزرگ (چه به لحاظ رزمی و چه تراژیک) همیشه از موضوعات اصلی شبیه خوانی بوده است. نمونه مشابه شبیه خوانی در اروپا با نام اپرا اجرا می شود. این دو نمایش با وجود تفاوت های اندک در محتوا و شیوه اجرایی، دارای شباهت های بسیارند، به طوری که می توان ادعا کرد شبیه خوانی نمونه ایرانی نمایش اپرا است. هدف پژوهش: در این پژوهش سعی شده تاریخچه کوتاهی از اشکال تعزیه و رویه تبدیل این مراسم به شبیه خوانی مورد مطالعه قرار گیرد و تاثیر ساخت «تکیه دولت» در رونق شبیه خوانی و خصوصیات اجرایی این نمایش بررسی شود. همچنین این ادعا که آیا می توان شبیه خوانی را نمود ایرانی نمایش اپرا به شمار آورد، مورد بررسی قرار گرفته است. سوال پژوهش: آیا اپرا در تکامل ساختاری شبیه خوانی تاثیرگذار بوده است؟ این نمایش چگونه در قالب یک نمایش ایرانی بروز پیدا کرده است؟روش تحقیق: در این تحقیق از منابع کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه استفاده شده است.نتیجه گیری: مطالعه ویژگی های اجرایی ونمایشی شبیه خوانی و اپرا مشخص می کند شیوه اجرایی، دارا بودن محتوای دراماتیک و تراژیک و تاثیرگذاری عمیق بر تماشاگر(مخاطب از جمله ویژگی های کلیدی شبیه خوانی و اپرا به شمار می رود. آنچه شبیه خوانی را از این نمایش اروپایی متمایز کرده، جایگزینی برخی ویژگی های اجرایی و محتوایی با المان های ایرانی است. کیفیت اجرایی و محبوبیت شبیه خوانی در زمان قاجار (با ساخت تکیه دولت) این نمایش را به نوعی فستیوال سالانه بدل کرد. دسته های شبیه خوانی اهمیت این نمایس های سالانه را درک کرده و برای اجرای بهتر و تاثیرگذاری بیشتر به رقابت می پرداختند. پس از دوران قاجار، کیفیت اجرایی این نمایش تحت تاثیر عوامل بسیار رو به افول رفت و محبوبیت خود را از دست داد.