فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 107
حوزههای تخصصی:
هنرنگارگری ایرانی ریشه در اعتقادات دینی ومذهبی دارد و بسیار تحت تأثیر عرفان قرارگرفته است. نقش کردن اعمال صوفیان یکی ازمشترکات نقاشی های دوهنرمند، بهزاد(نگارگر مکتب هرات)و سلطان محمد(نگارگر مکتب صفوی) می باشد. شباهت این دونگاره از هنرمندان در ترسیم صوفیان این گمان را تقویت می کند که سلطان محمد نگاره سماع درویشانِ بهزاد را ازنظر گذرانده و با دیدگاه خود نگاره متفاوتی را ترسیم کرده است. هدف این پژوهش مقایسه ی تطبیقی آثار این دوهنرمند با نگاه به صوفی گری درنگارگری ایرانی می باشد. سوال پژوهش این است که چه تحولات تجسمی در نگاره صوفیان با فاصله اندک زمانی دیده می شود؟ و چه شباهت و تفاوت هایی تجسمی بین این دونگاره وجود دارد؟ این پژوهش بنیادین بوده و به روش تطبیقی، باماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات بااستفاده ازمنابع کتابخانه ای صورت گرفته و درج تصاویر به روش اسکن وبارگیری ازنسخه های اینترنتی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دو نگاره از صوفیان می باشد که بهزاد در سماع درویشان و سلطان محمد در مستی لاهوتی و ناسوتی به تصویر کشیده اندو این آثار و ویژگی های بصری آنها مورد تطبیق قرارمی گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد سلطان محمد درترسیم صوفیان به نگاره ی بهزاد وفاداربوده ولی با توجه به درآمیزی تصوف و سیاست درروزگار صفوی و فاصله گرفتن صوفیان ازعالم عرفان، جنبه طنزی به اثر اضافه شده است.
خوانشی تطبیقی از برساخت هویت در نمایشنامه های دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان معاصر را عصر هویت های متکثر می نامند. کنکاش در مقوله «هویت» به عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال هاست وارد ادبیات پژوهشی ملت ها شده است. ایران به عنوان یکی از دیرنده ترین هویت های ملی همواره در مرکز توجه محققان قرار داشته است؛ اما در بحث مطالعات تطبیقی حوزه هویت، به ویژه در مطالعات هنر و مشخصاً در حوزه ادبیات نمایشی، کمبود این دست از پژوهش ها احساس می شود. این مطالعه، پژوهشی کیفی با تمرکز بر مقوله هویت در ادبیات نمایشی است. در یک خوانش تطبیقی بین دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن) آثاری متناسب با موضوع بررسی و انتخاب شد. در قالب نظریه زمینه ای، مفاهیم مشترک هویتی آنان با روش کدگذاری های محوری و انتخابی تعیین گردید. مجدد این سرنمون ها با گواهمندی به نظریات استوارت هال درزمینه ی بازنمایی هویت، بازخوانی شدند. از این مطالعه می توان نتیجه گرفت: نمایشنامه نویسان موردبحث، در برساخت هویت نمایشنامه های خود از مؤلفه های مشترک زبانی، حافظه جمعی، مکان، سبک زندگی، فرهنگ و تقابل آن بافرهنگ دیگری و سیاسی کردن بدن استفاده کرده اند و در این میان تنها اختلاف معنی دار بین مؤلفه ها در اندک شاخصه هایی در سبک زندگی و جغرافیای نمایشنامه ها است.
جستجوی هویت فرهنگی در نمایشنامه « جو ترنر آمد و رفت » اثر آگوست ویلسون: رویکردی جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی عوامل مختلف فرهنگی لازم برای رشد فرهنگ و هویت آمریکایی های آفریقایی تبار در اوایل قرن بیستم آمریکا، آنگونه که در نمایشنامه ی « جو ترنر آمد و رفت» اثر آگوست ویلسون ارائه شده، می باشد و نقدی فرهنگی از این نمایشنامه ی به نام را در پرتو نظریه ی بی طرف و سیستماتیک پیر بوردیو ارائه می دهد. ویلسون یکی از نمایشنامه نویسان مطرح است که در این نمایشنامه نیروهای اجتماعی، تاریخی و اقتصادی را نشان می دهد که منجر به مهاجرت بزرگ آمریکایی های آفریقایی تبار از جنوب به شمال آمریکا شد، که یادآور مهاجرت اسرائیلی ها درکتاب مقدس است. او مردان و زنانی را به تصویر می کشد که سعی می کنند خود را از زنجیر های نامرئی بردگی و ظلم رها کرده و به دنبال زندگی جدید، رفاه، توانمندی، امنیت، فردیت و البته در نهایت هویت نژادی جمعی خود باشند. در نهایت، استدلال می شود که بدون تسخیر اشکال مختلف سرمایه چون سرمایه فرهنگی، تحصیلی و اقتصادی و رشد سلایق فردی و در نتیجه تمایز واقعی در یک محیط، تلاش این افراد برای ساختن هویت اجتماعی خود بیهوده است. اهمیت مقاله ی حاضر در این است که می توان از دست آوردهای آن برای تحلیل سایر فرهنگ های تحت سلطه در سراسر جهان نیز استفاده کرد.
تحلیل نظام شکلی و فضایی الگوی خانه های بومی در روستای پلکانی سرآقاسید در استان چارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای بومی خانه در روستاها، گنجینه ای غنی از هویت، فرهنگ، آداب ورسوم و شناسنامه معماری هر مرزوبوم است که با مطالعه آن ها می توان به ریشه های فرهنگی و ارزش های حاکم بر جوامع مختلف پی برد. طی سالیان اخیر پژوهش های مختلفی پیرامون تحلیل نظام های معماری خانه های بومی روستایی در سطح کشور انجام گرفته؛ این در حالی است که سهم روستاهای پلکانی از این مطالعات بسیار اندک بوده است. روستای سرآقاسید از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری یکی از روستاهای پلکانی در کشور است که علی رغم تغییرات گسترده ای که در سیمای کالبدی روستاها در حال انجام است، بافت کالبدی این روستا کماکان مصون مانده است. همین امر سبب شد تا در پژوهش حاضر، الگوهای معماری بومی در این روستا مورد تدقیق قرار گیرد و نظام های فضایی، عملکردی و سازه ای آن تحلیل گردد. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی نگارندگان در سطح روستا است. نتایج پژوهش نشان داد که شیب زمین مهم ترین عامل در شکل گیری الگوهای مسکن این روستا است. به این ترتیب که وجود شیب های مختلف، ساخت طبقاتی ابنیه را ممکن ساخته است. همچنین به دلیل سرما و برودت هوا، ساخت فضاهای دستکند جهت استفاده از ظرفیت گرمایی زمین یکی از روش های ساخت در این روستا به شمار می رود. به لحاظ فرهنگی اجتماعی نیز خانه های روستای سرآقا سید به دو دسته شامل خانه های دارای واحد همسایگی و خانه های فاقد واحد همسایگی قابل دسته بندی هستند که آنچه باعث تعریف واحد همسایگی در نظام این خانه ها می شود، وجود «پیش تو» در مقابل خانه است. همچنین خانه ها ازنظر ساختار فضایی از نوعی الگوی سلسله مراتبی برخوردار هستند که به صورت خطی از معبر به عنوان حیاط تا فضای دستکند به عنوان بخش اندرونی خانه امتداد یافته است.
آسیب شناسی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم در روستاهای ناحیه مرکزی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۲۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی مجموعه ای از دانش، اطلاعات، فنون و مهارت هایی است که با هنر مدیریت، عمل برنامه ریزی را به منظور دستیابی به توسعه روستایی را سامان میدهد. بررسی این سابقه از یک سو حاوی نکات قابل توجه در روش های اداره روستاها است و از سوی دیگر متأثر از تجربیات گذشته است که چالش های گوناگون را به ویژه برای استفاده در آینده روشن می سازد. مدیریت روستایی از ارکان اصلی و جدانشدنی توسعه روستایی است؛ زیرا در نبود مدیریت سازمان دهی شده در نواحی روستایی، برنامه های توسعه نیز با مشکلات بی شماری مواجه خواهد شد. مدیریت روستایی در ایران ، با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی و ساختارهای قبلی سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی نتوانسته است مشکلات را حل کند و از طرفی، ساختار مدیریت جدید روستایی به ویژه از دهه 1970 به بعد که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است، به دلایل متعدد ازجمله بومی نشدن و مداخله گسترده دولت به طور کامل نهادینه نشده تا بتواند مشکلات روستاهای امروزی را برطرف سازد. در حال حاضر مدیریت روستایی در ایران با مسائل و مشکلاتی مواجه است که نیازمند توجه از سوی مسئولین و سیاست گذاران است. این چالش ها را می توان در مواردی مانند عدم تبیین مبانی تئوریک، فقدان مدیریت واحد روستایی، نبود منابع مالی پایدار،کم رنگ بودن مشارکت مردم محلی، وضعیت آموزش نیروی انسانی، دسترسی به تجهیزات، ابزارها و تأسیسات جستجو نمود. بر این اساس در مقاله حاضر ضمن ارائه شمای کلی از تحولات ساختار مدیریت روستایی، به بررسی آسیب شناسی سیستم مدیریت روستایی در روستاهای اردبیل پرداخته شده است. روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و پایگاه های اطلاع رسانی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد مدیریت جدید روستایی با توجه به نو پا بودن نیازمند مدیران کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر اراده مردم و حفظ ساختار اجتماعی و ارتباط رسمی و منطقی با دولت، ضامن برقراری ارتباط پایدار، دو سویه مردم و حکومت بوده و بخشی از وظیفه مدیریت و تحول در جامعه را بر عهده داشته باشند.
انطباق تحولات نظری پیت موندریان با عناصر نقاشی نئوپلاستیک طی بازه زمانی 1927تا 1944(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 69
حوزههای تخصصی:
علیرغم نقش کلیدی پیت موندریان ( )1872-1944در تحقق کامل اهداف نقاشی انتزاعی، در تحقیقات گذشته کمتر به اصول مطرحشده نقاشی نئوپلاستیک اشاره شده است. به منظور رفع این خلأ، مقالۀ حاضر بر آن است تا یافته های تحقیقی جامع بر تحولات نظری موندریان نسبت به عناصر نقاشی نئوپلاستیک در بازۀ زمانی 1927تا 1944ارائه کند. این مقاله در پی بررسی درستی این فرضیه است که تحلیل تطبیقی نقاشی ها و نوشته های موندریان به موازات هم مخاطب را به درک بهتری نسبت به چرایی تحولات بصری در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک میرساند. به منظور اعتبارسنجی فرضیه مذکور، از یکسو نقاشی های نئوپلاستیک در دوره های مختلف بر پایه رویکردی فرمالیستی مورد تحلیل بصری قرار گرفته، و از سوی دیگر نوشته های نظری موندریان براساس روش بینامتنی مورد واکاوی قرار گرفته تا تغییرات دیدگاههای نظری او نسبت به خصوصیات و نقش عناصر نقاشی نئوپلاستیک در دوره های مختلف تبیین و مشخص گردند. نتایج این بررسی ها نشان میدهد، دیدگاه های موندریان در دوره میانی ( )1927-1931و بالأخص دوره متأخر ( )1932-1944که تغییرات قابل توجهی در ظاهر نقاشی های نئوپلاستیک او ایجاد شده، نسبت به نظرات او پیش از ،1926به ویژه نسبت به اصل اول نئوپلاستیسیزم، دستخوش تغییرات زیادی شده است.
مصحف معظم: فرضیاتی درباره کاتب و زمان کتابت قرآن بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
41 - 50
حوزههای تخصصی:
در برخی از موزه ها و مجموعه های جهان برگ هایی از قرآنی عظیم نگهداری می شود که به قرآن بایسنغری مشهور است. به سبب پراکندگی برگ های این قرآن و در دست نبودن اسناد و مدارک موثق کافی تقریبا هیچ یک از تحقیقات انجام شده به شناخت روشن و متقنی از کاتب، زمان تولید و انگیزه تهیه این مصحف نرسیده است. آخرین اظهار نظر مورد توافق عموم محققان بر پایه گزارشی از قاضی احمد قمی، انتساب خط نسخه به عمر اقطع، خطاط اوایل عصر تیموریان است. در حال حاضر حدود 65 برگ از این قرآن در مجموعه آستان قدس رضوی نگهداری می شود که تحقیق بر آنها نکاتی تازه درباره خط این مصحف دربردارد. این مقاله پس از بررسی مختصر ویژگی های نسخه شناسانه این برگ ها به تحلیل و تدقیق در خط نسخه پرداخته و نشان می دهد در این نسخه دست کم سه دست خط متفاوت اما بسیار نزدیک به کار رفته است. همچنین از مقایسه این دست خط ها با قطعه ای رقم دار از عمراقطع مشخص می شود هیچ یک از آنها نمی تواند خط عمراقطع باشد. از نتایج دیگر زمان احتمالی تهیه نسخه، نیمه نخست سده نهم، و به طور دقیق تر بین 823-832ق (زمان حضور غیاث الدین جمشید کاشانی در سمرقند) است و نقش الغ بیگ در حمایت از نسخه بسیار پررنگ می نماید.
مقیاس های تعاملِ منظر شهری با اکولوژی شهری در برنامه های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
58 - 73
حوزههای تخصصی:
شهرهای سنتی ایران بر طبق شواهد و متون، برگرفته از دوگانه انسان/طبیعت و تعامل این دو با یکدیگر است که محیط مصنوع به مثابه منظر شهری را تولید می کند. با توسعه شهرنشینی متکی بر دستاوردهای تخصص های علمی، صنعت و تکنولوژی، توسعه کالبدی شهرها برمبنای علم مدرن، میان دوگانه انسان/طبیعت در محیط زیست و کالبدِ شهر فاصله ایجاد نمود. پیروِ اقدامات توسعه محور مبتنی بر کالبد، علومی نظیر منظر با «نگرش عدم جدایی اُبژه و سوژه»، و اکولوژی در توسعه شهری با «نگرش تداوم اکوسیستم های طبیعی در شهر» شکل گرفتند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است براساس مفهوم منظر شهری و مفهوم اکولوژی شهری به راهبردهایی در حوزه چالش انسان فرهنگی و محیط زیست در برنامه های توسعه شهری دست یابد. پژوهش در زمره پژوهش های توسعه ای-کاربردی است که در تلاش است در تعامل چالش مفهوم منظر شهری و اکولوژی شهری در برنامه ریزی های مرتبط با توسعه شهر به راهبردهای میان رشته ای دست یابد، به گونه ای که در مقیاس های متعدد صدق کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لایه های منظر شهری و اکولوژی شهری، در سه مقیاسِ خُرد، میانی و کلان، در ابعاد عینی-ذهنی، رابطه تعاملی برقرار می کنند. مجموعه تجارب انضمامیِ ساکنین در مواجهه با کالبد شهر، ایجاد تصاویر ادراکی-خاطره ای براساس نشانه های طبیعی و مصنوع شهری و ایجاد قلمروهای ادراکی از محیط زیست شهری، مؤلفه های حاصل از این تعامل هستند که چنانچه دربرنامه های توسعه شهری، راهبردهای قابل تبیینی جهت شکل گیری آن ها تدوین شود منجر به شکل گیری دو لایه منظر شهری و اکولوژی شهری در ساختار شهرهای معاصر شده و هم سویی انسان/طبیعت میسر می شود. به عبارتی محیط زیست شهری بخشی از منظر ذهنی شهروندان از شهر را شکل می دهد و به عنوان یک عنصر منظرساز شهری در اذهان عمومی نهادینه می شود.
مقایسه ساختاری خط نسخ محمدابراهیم بن محمدنصیر قمی و خط نسخ حافظ عثمان افندی (با تمرکز بر شیوه کتابت سوره لیل قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
15 - 24
حوزههای تخصصی:
خط نسخ یکی از اقلام رایج در کتابت و خوشنویسی در سرزمین های اسلامی است. در این میان، ایران و عثمانی دو منطقه مهم در استفاده از خط نسخ به منظور کتابت متون بوده اند و نسخه های خطی بسیاری با این خط در کتابخانه ها و موزه های این دو کشور محفوظ هستند. اما با مطالعه دقیق در حوزه سبک شناسی خط نسخ، تفاوت هایی در کتابت این خط در ایران و عثمانی در دوره تاریخی واحدی مشاهده می شود که نیازمند بررسی است.احمد نیریزی، خوشنویس برجسته، خط نسخ را به سبکی مستقل تحت عنوان «نسخ ایرانی» تبدیل کرد. در این پژوهش جهت شناخت نسخ ایرانیِ پیش از نیریزی از عثمانی، به مطالعه تطبیقی دو قرآن از دو خوشنویس برجسته این دو سبک پرداخته و شاخصه های آن نیز ارائه می شود. هدف اصلی پژوهش، سبک شناسی این دو قلم به جهت تشخیص از یکدیگر است. می توان این پرسش ها را طرح کرد که شیوه نگارش خط نسخ ایرانی و نسخ عثمانی تا پیش از نیریزی، با کدام شاخصه ها از یکدیگر متمایز می شوند؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی میان شیوه محمدابراهیم قمی و حافظ عثمان افندی وجود دارد؟در این پژوهش توصیفی و تطبیقی اطلاعات با شیوه کتابخانه ای - اسنادی گردآوری شده، همچنین کتابت دو خوشنویس مذکور به صورت دیجیتالی تجزیه و تحلیل شده است. بررسی تصاویر نسخه های قرآنی این دو خوشنویس حاکی از آن بود که نسخ ایرانی با عثمانی متفاوت است و به منظور تشخیص این دو شیوه، شاخصه هایی همچون بررسی زاویه حروف عمودی نسبت به کرسی افقی، شیب کرسی در ترکیبات، شیب در مدها و تشدیدها، تناسبات میان اعراب و اندازه دندانه ها ارائه شد.
بلوط؛ یک میراث، یک فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
25 - 34
حوزههای تخصصی:
در تاریخ زندگی بشر اقوام و ملل به دلایلی در باورهای دینی و مذهبی برای عناصر طبیعی از جمله گیاهان جایگاه مقدس و اساطیری قائل شده اند. از این رو گیاهان مقدس در فرهنگ و هنر مردم راه یافته، چنانکه در نقوش و تزئینات ایرانی از دیرباز گل، میوه و درختانی نمادین حضور داشته اند که در هنر دوران اسلامی نیز تداوم یافته اند. در ایران باستان که خاستگاه بسیاری از گیاهان بوده، بلوط به عنوان میراثی کهن با زندگی مادی و معنوی زاگرس نشینان از جمله مردمان کهگیلویه و بویر احمد به نحوی آمیخته که به نماد سرزمینشان تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا با نگاهی به اندیشه و باورهای ایرانیان در تصویرگری نقش بلوط به ویژه در هنر دوران ساسانی بپردازد، و در تداوم آن به تحلیل این نقش مایه، مفهوم و اهمیت جایگاه بلوط از گذشته تاکنون اشاره می کند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد و منابع کتابخانه ای و گزارشات میدانی انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که استفاده از نقش مایه بلوط ورای جنبه تزئینی، از کاربردی نمادین و اعتقادی برخوردار بوده و با فرهنگ زاگرس نشینان به گونه ای عجین شده است که زندگی، طبیعت، معاش، آداب ورسوم و ادبیات شفاهی آنان را نیز تحت تأثیر قرار داده و به عبارتی ریشه در باورهای اسطوره ای- آیینی این سرزمین دارد. نمادهایی که با تناوری، راست قامتی، پایداری و پیروزی در ارتباط است.
Vernacular Architecture of Bakhtiari Tribal Black Tents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
The Iranian tribes have their unique architecture due to their lifes tyle. They resort to a portable shelter type, the black tent, that can be carried and assembled easily. This article introduces this shelter type applied in the Bakhtiari tribe, which has a his tory dating back to the Iranian civilization. This s tructure has retained its identity due to its ability to meet the needs of its inhabitants for centuries and remains a valuable legacy of Iranian architecture. The field s tudy of Bakhtiari tribes is run by assessing their spatial conditions and adapting them to the library s tudies. The uniqueness of this architecture is in its flexibility and compatibility with the environment. The harmony and rhythm used in interior decoration are directed by climate, culture, cus toms, and living conditions, thus forming temporary architecture. According to the given site, the natural material type consumed in this s tructure is feet, creating comfort in the inhabitants' lives. The seasonal and functional condition flexibly dictates the size and plan of the black tent. In this context, to preserve this heritage running in-depth s tudies on this issue is of the essence.
مدل مفهومی ارﺗﻘﺎء ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ مراکز شهری ﺑﺎ تأکید ﺑﺮ سیاست های مدیریت تقاضای حمل ونقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
99 - 114
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد روزافزون اتومبیل ها، فضاهای عمومی مراکزشهری بیش ازپیش از دسترس مردم خارج شده و ارتباط مردم را با این فضاها تنها محدود به انجام فعالیت های ضروری کرده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی مدل مفهومی تأثیر ﺳﯿﺎﺳﺖ های مدیریت تقاضای ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ بر ارﺗﻘﺎء ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻫﺎی ﻣﺤﯿﻄﯽ مراکز شهری است. روش تحقیق پژوهش حاضر، روش آمیخته اکتشافی و ابزار تحقیق، پرسشنامه است. محدوده مطالعاتی، منطقه ۱۲ تهران در نظر گرفته شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 1 ۳۷۸ پرسشنامه در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تاییدی 2 (CFA) در نرم افزارهای SPSS 3 و 4 LISREL انجام شد. نتایج بیانگر این مهم بود که از میان کیفیات محیطی مراکزشهری، بعد اجتماعی-فرهنگی کمترین تأثیر را از سیاست های ترافیکی اعمال شده در منطقه پذیرفته است و دو سیاست جذبی، موفق تر از دو سیاست بازدارنده ی مطروحه از مدیریت تقاضای حمل و نقل، شناخته شده اند. لذا گروه سیاست های جذبی مدیریت تقاضای حمل و نقل برنده اعلام شده و در گروه برنده نیز رتبه اول را سیاست توسعه پیاده راه کسب کرده است.
مطالعه تطبیقی مفهوم نقش فرشته در آثار حجت امانی (به مثابه هنر معاصر) و نگاره های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم تمایل به عینیت و پرهیز از وفاداری تام به ذهنیت در هنر دوره قاجار، جهانی خیالی-واقعی را پدید آورد که نقش مایه فرشتگان با لباس قاجاری و تأثیراتی که از فرشتگان غربی پذیرفته اند، نشأت گرفته از همین تفکر است. از این رو، در این پژوهش با این فرض که فرشتگان در آثار حجت امانی به عنوان نقش مایه فرشتگان در هنر معاصر در امتداد دوره قاجار قرار داشته، به دنبال تطبیق و تحول فرشتگان درهنر دوره قاجار و هنر معاصر است. از آنجایی که نقش تطبیقی فرشتگان واکاوی و مورد مطالعه قرار نگرفته و به لایه های پنهان آثار فرشته گون این دو عصر پرداخته نشده است، این پژوهش بدیع به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش نمایش چگونگی به کارگیری نقش فرشتگان و روند شکل گیری آن ها در هنر معاصر است که بتواند پرسش های پیش آمده در این تحقیق را با استفاده از تطبیق و نتایج نظرسنجی پاسخ دهد.روش پژوهش: این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی-تحلیلی، به همراه آمارگیری، استفاده از منابع اسنادی و مصاحبه انجام شده است.نتیجه گیری: پروژه فرشته های پست مدرن با نگاه فمنیستی حجت امانی، در تطبیق با هنر دوره قاجار از نظر بصری و مفهومی علاوه بر دارابودن مؤلفه های هنر سنتی دوره قاجار معانی وسیع تر اجتماعی در دوران معاصر را نیز به همراه دارد. همچنین نوعی بازسازی از آرزوی بشر برای پرواز به ماورای ماده و قرارگرفتن بر فراز شرایط انسانی است که در باستانی ترین لایه های فرهنگ ایرانی و در بین عامه مردم وجود دارد .
جلفا، بازمانده ای از مفهوم محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
52 - 61
حوزههای تخصصی:
جلفا یکی از قدیمی ترین محلات شهر اصفهان است که به منظور اسکانِ مسیحیانِ ارمنستان، در جنوب زاینده رود در زمان صفویه احداث شد. پس از گذشت ایام از زمان ساخت آن تاکنون، هرچند این محله مانند دیگر نقاط شهر دستخوش تغییرات بسیاری شده است، اما جزء معدود محلاتی است که هنوز پیشوند «محله» را با خود حمل می کند و شهروندان، به عنوان مخاطبین منظر شهر، «محله بودن» آن را به رسمیت می شناسند. اما سؤال این است که چه عامل(هایی) باعث شده این منطقه در مقابل فشارهای ساختارشکن ناشی از قرائتی از شهرسازی مدرن وارداتی، تاب آورد در صورتی که محله مشابه جویباره از این نظر فاقد موفقیت است؟ بی شک عوامل مختلفی باعث تشخص منطقه ای از شهر و تبدیل آن به محله می شود اما در پژوهش پیش رو با نوعی خاص از محله اقلیت نشین مواجه هستیم که برخلاف نظریات بسیاری از جامعه شناسان و انسان شناسان معتبر، از رونق فراوانی بهره مند است. با بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد، بازدید میدانی و با بهره گیری از رویکرد کل نگر منظر و به مدد جامعه شناسی و انسان شناسی تاریخی، مشخص شد که تهدیدِ اقلیت بودن در این محله، به فرصت تبدیل شده و باعث ایجاد هم بستگی و حس تعلق خاطر نسبت به محله گردیده است (این امر مورد تأیید صاحب نظران نیز هست). اما با مقایسه ناحیه دیگر اقلیت نشین در اصفهان همان دوران، یعنی محله «جویباره» (یهودیه سابق)، نکته حائز اهمیت این است که تنها هم بستگی ناشی از اقلیت بودن کافی نبوده و هنگامی که قدرت، ثروت و آزادیِ عمل از جانب حکومت به همراه عوامل فرهنگی (از بیرون)، به کمک این هم بستگی (از درون) بیاید، محله ای سرشار از پویایی و پیشرفت را به ارمغان خواهد آورد. پژوهش پیش رو به دنبال بررسی و تحلیل برخی از مهم ترین عوامل موفقیت جلفا در محله بودن به نسبت جویباره است. عواملی که شاید بخشی از مؤلفه هایی باشند که به رونق و احیا مفهوم محله کمک می کنند.
بررسی مناسبات مفاهیم سبک شناسی و تعیین جایگاه آن ها در هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
1 - 15
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اصطلاحات سبک شناسی مفاهیمی هستند که پیوسته در میان مباحث هنری مورد استفاده قرار می گیرند. مشابهت و نزدیکی معنایی این مفاهیم و همچنین عدم وجود یک مرزبندی صریح میان آن ها، زمینه ساز ایجاد نوعی درهم آمیختگی و آشفتگی مفهومی شده است. لذا تعیین جایگاه هر کدام از آن ها و نسبت شان با یکدیگر، هم به امر خوانش متون هنری و هم به درک جایگاه آثار و هنرمندان کمک می کند. هدف: این پژوهش با مرکزیت قرار دادن مفهوم سبک و بر اساس نسبت مفاهیم سبک شناسی دیگر با آن، به دنبال تبیین حد و مرز معنایی مفاهیم سبک شناختی است که دائم با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی است. با استفاده از منابع کتابخانه ای مفاهیم مشابه مفهوم سبک مورد بررسی قرار گرفته و رابطه بین آن ها و مفهوم سبک تعیین شد. یافته ها: این پژوهش با بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسید که مفاهیمی نظیرِ مکتب، جنبش، روش هنری، سبک بصری، فرم، محتوا، مُد، تکنیک و ژانر دائماً به صورت اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. لذا با تبیین مفهوم دقیق هر کدام از این اصطلاحات و بررسی نسبت شان با مفهوم سبک، به این نتیجه می رسیم که سبک، ژانر و مُد، روش های مختلف هنری هستند و هر کدام، بسته به رویکردی مختص به خود، تحت تأثیر مؤلفه ها و زیر شاخه هایی مثل تکنیک، فرم، محتوا و ... قرار دارند. افزون بر این مشخص شد که مکتب و جنبش اگرچه مرزهای مفهومی نزدیکی دارند، اما ریشه اصلی تمایز آن ها در مکانمندی شان است.
تحلیل معنا در قالیچه های محرابی صفوی با تأکید بر آرای میکه بال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
16 - 27
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از آنجا که بسیاری از محققان در هنرهای سنتی قائل به معنای واحدی هستند، به نظر می رسد در این هنرها کمتر می توان اذعان به تکثیر معنا داشت؛ زیرا گمان بر آن است این هنرها بر مبنای اصولی خاص طراحی شده اند؛ از جمله این هنرها، قالیچه های محرابی بافته شده در دوره صفویه است. پژوهش های انجام شده با ارجاع به نشانه های کلامی موجود در قالیچه ها، به کاربرد عبادی آنان اشاره دارد. در این تحقیقات به این مهم تأکید شده که از کنار هم قراردادن اجزای مختلف در قالیچه ها می توان به معنای ثابت دست یافت؛ با این وجود، پس از بررسی قالیچه ها مشخص گردید در خوانش برخی از قالیچه ها بخش هایی از متن برای دریافت معنای کلی نادیده گرفته شده است. حال سؤال این است، که تأکید بر این جزییات، چه تأثیری بر خوانش متن خواهد داشت؟ هدف: خوانش قالیچه های محرابی و تأکید بر جزییات به حاشیه رانده شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: قالیچه های مورد نظر در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر دیدگاه میکه بال مبنی بر ناف تصویر بررسی می گردند. اطلاعات این پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: با توجه به آرای میکه بال، که از جمله نظریه پردازان قائل به خصلت چندمعنایی در هنر است، می توان به این نتیجه رسید که در همه هنرهای سنتی نمی توان قائل به معنای کلی و ثابت بود. محققان در برخی از هنرهای سنتی مانند قالیچه های محرابی دوره صفویه برای رسیدن به معنای ثابت، قسمتی از متن را نادیده گرفته اند؛ بنابراین از آنجا که تأکید بر جزییات یا حتی حضور یک لکه رنگ دیده نشده در تصویر توسط مخاطب می تواند معنا را تغییر دهد، در فرآیند خوانش هنرهای صناعی، سنتی و حتی دینی نیز معنا به تعویق می افتد. در قالیچه های محرابی نیز می توان قائل به تکثر معنا بود.
واکاوی چالش های هویت نماهای ساختمانی و نقش گروه های موثر در شکل گیری آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
78-63
حوزههای تخصصی:
اهداف: موضوع هویت نماهای شهری یکی از مهم ترین مسائل شهرسازی در ایران است که نظیر آن در کشورهای اروپایی و آمریکایی کم تر دیده می شود. علی رغم تبیین مسئله بحران هویت در نماهای شهری تهران در محافل نظری و مدیریتی، هم چنان در عمل فاصله زیادی با نماهای مطلوب وجود دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین گروه های موثر در فرایند شکل گیری هویت نماهای مسکونی در شهر تهران است. روش ها: مقاله حاضر مبتنی بر مصاحبه با برخی صاحب نظران، بحثهای گروهی و مطالعات کتابخانه ای است. از طریق مباحثه با برخی متخصصین در حوزه معماری و شهرسازی در دانشگاه های مختلف تهران و نهادهای مدیریتی، عوامل و کنشگران اثرگذار بر هویت جداره های شهری تهران شناسایی شد و نحوه اثرگذاری آن ها تحلیل گردید. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، چهار گروه شهروندان، سرمایه گذاران، طراحان و مدیریت شهری به عنوان ذی نفوذان اصلی در فرایند شکل گیری هویت نما شناسایی شدند و سهم هریک از آن ها در ایجاد چالش های هویتی در نماهای شهری تهران تشریح گردید. نتیجه گیری: به منظور بهبود فرایند تولید نماهای با هویت می توان برنامه و سیاست هایی را متناسب با هر یک از چهار گروه ذکر شده تدوین نمود. افزایش آگاهی عمومی و فرهنگ سازی اولین گام مهم در زمینه حل این چالش است. از دیگر چالش های مهم عدم تناسب دستمزد و کار حرفه ای به علت عدم تناسب بین عرضه و تقاضا در عرصه طراحی است. در حوزه مدیریت شهری نیز بی توجهی به مباحث طراحی شهری مانند ترکیب توده و فضا از جمله مسائلی است که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
فناوری تولید سفال دوره نو سنگی و مس سنگی (باکون میانه) در تپه رحمت آباد فارس بر اساس داده های سفال نگاری و شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه ی رحمت آباد، تپه ی باستانی مهمی واقع در دشت کمین در شهرستان پاسارگاد، واقع در استان فارس است که به عنوان یک محوطه باستانی کلیدی با توالی فرهنگی از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناخته می شود. 10 قطعه سفال از دوره نوسنگی و 5 قطعه سفال از دوره مس سنگی (اوایل باکون میانی) محوطه رحمت آباد با استفاده از روش های پتروگرافی، XRD و XRF به منظور مقایسه ترکیب شیمیایی و سیر تغییرات تکنولوژی سفالگری در دوره های نوسنگی و مس سنگی مورد بررسی قرار گرفتند. این تپه بر پایه تاریخ گذاری مطلق کربن 14 دارای قدمتی از اواسط هزاره هشتم ق.م است. پراکندگی و تغییرات ترکیب شیمیایی سفال ها در این مرحله بر اساس نمودار رانکین در سیستم SiO2-Al2O3-CaO+MgO مورد مطالعه قرار گرفت و بر اساس آن تمرکز بر تنوع منشاء مواد مورد استفاده برای ساخت سفال، چگونگی ساخت سفال ها و شناخت و مقایسه ی تکنیک ساخت سفال از نوسنگی به مس سنگی در محوطه ی یاد شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات شیمیایی و مینرالوژی بر روی سفال های مورد آزمایش در این منطقه حاکی از توالی مشخص استفاده از مواد خام یکسان ولی با تکنیک متفاوت در طی دوران نو سنگی و مس سنگی در تپه رحمت آباد است. همچنین پیشرفت و توسعه تکنیک سفالگری مورد استفاده در تپه رحمت آباد، این محوطه را به عنوان یک محوطه شاخص در سیر ترقی تکنولوژی طی دوره باکون در باستان شناسی حوزه رود پلوار معرفی می نماید.
سیاست های پدافند غیرعامل و سرمایه اجتماعی (با تأکید بر شاخص مشارکت و انسجام اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
70 - 86
حوزههای تخصصی:
در سیاست های کلی نظام، پدافند غیرعامل مجموعه اقدامات غیرمسلحانه ای است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن می شود و از طرفی بر اساس دیدگاه پاتنام سرمایه اجتماعی، پدیده جامعه شناختی است و مواردی چون اعتماد، هنجار ها و شبکه هاست وکارایی، ارتباط، خلاقیت، حل مسائل جامعه و ... را افزایش می دهد. برخی از شاخص های آن (مشارکت و انسجام و...) اجتماعی است.هدف تحقیق دستیابی به میزان تأثیر سیاست های پدافند غیرعامل کشور در سرمایه اجتماعی و روش انجام، موردی – زمینه ای و نوع آن، کاربردی- توسعه ای می باشد. جامعه آماری تعدادی از صاحب نظران مرتبط به تعداد 400 نفر برآورد شده است، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 100 برآورد شده است. نتایج تحقیق، بیانگر این است که اجرای سیاست های پدافند غیرعامل نظام (مشارکت و انسجام) اجتماعی بستگی دارد که میزان آن در این مطالعه در ناحیه کم است. پیشنهاد هایی در این رابطه ارائه شده است.
بررسی مسیر تکاملی گنبد در معماری ایرانی-اسلامی از منظر گونه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
134 - 149
حوزههای تخصصی:
معماری مساجد در هنر اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. معمار اسلامی که به دنبال معنی دادن به حیات و توجیه زندگی هدف دار خود است، در بیان و تجسم توحید، هندسه را که با قیود اعتقادی خود سازگار است، برگزیده و به مدد آن نقش های زیبایی را خلق می کند. هرگونه طراحی معماری در اصل کاری در زمینه هندسه است؛ هر دو با خواص خطوط، سطوح و اشکال در فضا سر و کار دارند. معماری اسلامی به شیوه های گوناگون در سنت های مختلف معماری به کار رفته است. تحول و روند ساخت گنبد در بناهای ایرانی از پیش از اسلام آغاز شده است. در این پژوهش سعی بر آن است که با تمرکز بر روی سیر تکاملی گنبد در طول ادوار مختلف به این سؤال پاسخ دهیم که که آیا گنبدها در دوران اسلامی تغییرات بسیاری با دوران های قبل از خود داشته اند؟ و آیا فرم خارجی و داخلی گنبدها در تمام دوران اسلامی ثابت بوده یا تحولاتی داشته است؟ این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده ها منابع کتابخانه ای و ترسیم نمودار و آنالیز اطلاعات انجام شده است. انتایج این پژوهش حاکی از افزایش نسبت خیز خارجی گنبد مساجد تا دوران مظفری- تیموری و کاهش این نسبت در دوران صفویه است. شایان ذکر است که سیر تاریخی تغییر فرم گنبدهای مساجد ایران، از گنبد "خاگی" به گنبد"نار" و از گنبد نار به گنبد "شبدری"تبعیت کرده است. اهداف پژوهش: تبیین تحول انواع گنبدسازی در مساجد دوران اسلامی. بررسی انواع گنبد در دوران اسلامی. سؤالات پژوهش: روند تحول گنبدسازی در مساجد دوران اسلامی چگونه بوده است؟ آیا نسبت خیز خارجی و داخلی انواع گنبد در تمام دوران اسلامی ثابت بوده است؟