مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
هنر دوره قاجار
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
17 - 29
حوزه های تخصصی:
مساله هویت در هنر ، به عوامل گوناگونی چون اعتقادات و اندیشه های مذهبی ، جهان بینی ، روابط اجتماعی و سیاسی ، پیشینه و قدمت تاریخی و مواردی از این دست بستگی دارد . همچنین هویت موجود در اثر هنری ، هویتی تک بُعدی نیست بلکه دارای وجوه و لایه های مختلفی است که هر وجه از آن به عوامل متفاوتی باز می گردد . لذا هر اثر هنری می تواند دارای تعداد لایه های هویتی باشد که یک یا چند لایه در سطوحی پنهان از مخاطب قرار دارند و یک لایه شاخص در اولویت قرار می گیرد .لازم به ذکر است که این لایه های پنهان یا کم اهمیت تر ، بر نمود لایه هویتی بارز تاثیر خواهند داشت . دوره قاجار از جمله ادوار شاخص در ایران است که هنر آن با توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی و رجوع به فرهنگ ایران باستان و نیز ارتباط گسترده با غرب ، از وجوه مختلفی برخوردار است لذا می توان لایه های هویتی چندگانه ای را در هنر دوره قاجار باز شناخت . این مقاله درصدد پاسخ به این سوال ها است: لایه های هویتی موجود در هنر دوره قاجار کدامند ؟ در کاشیکاری دوره قاجار ، کدام لایه های هویتی بروز و ظهور بیشتری داشته اند ؟ نتایج نشان داد که چهار لایه هویتی شامل : ایران باستان ، ایرانی _اسلامی ، فرنگی مآبی و اسلامی در هنر دوره قاجار قابل بازیابی است و در هر گونه هنری ، هر کدام از این لایه ها اهمیت بیشتری داشته اند . روش تحقیق این مقاله توصیفی _ تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات ، کتابخانه ای است.
تحلیل مضامین نقوش دیواری تکیه عباس آباد کاشان
حوزه های تخصصی:
نقاشی دیواری اماکن مذهبی یکی از شاخصه های هنر عامیانه مردمی است. در این بناها، هنرمند مضامین مذهبی را که بیشتر مربوط به وقایع تاسوعا و عاشورای حسینی هستند، در کنار نقش مایه های تزیینی چون گل و مرغ به طرز دلنوازی به منصه ظهور نشانده است. بخش جدایی ناپذیر از کالبد فیزیکی اغلب شهرها و روستاهای تاریخی ایران، به ویژه از دوران صفویه به بعد، بناهایی موسوم به تکیه و حسینیه است. در این پژوهش که روش کار آن، توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و مشاهده میدانی است، نقاشی های دیواری یکی از این بناها به نام تکیه عباس آباد کاشان از اوایل دوران قاجار بررسی و تحلیل شده است. این بنا در حال حاضر در یکی از محلات شهر کاشان به نام محله «پشتِ مشهد » قرار گرفته است. در گذشته، سه دهانه طاق و چشمه آن دارای نقاشی های دیواری بوده که به علت احداث بلوار، یک چشمه و دهانه طاق آن تخریب شده است. بیش از نیمی از تصاویر از بین رفته و قسمتی هم که امروزه باقی مانده، به دلیل وضعیت بد نگهداری، در حال تخریب است و تشخیص چهره به واسطه وجود نام برخی از افراد در کنار چهره هایشان امکان پذیر است. نتایج تحقیق نشان داد که از طریق مشابهت های بصری می توان به مضامین خیر و شر پی برد و نقوش فقط جنبه تزیینی ندارند. عمده مضامینی که در این تکیه به تصویر کشیده شده، عبارت است از: گفت وگوی حضرت ابوالفضل(ع) با حر نامدار، جنگ شاهزاده علی اکبر(ع)، جنگ حضرت قاسم(ع) با پسران ازرق شامی، سلطان قیس. هنرمند نقاش نیز غالبا برای تصویرکردن روایات از لحاظ اهمیت موضوع، معیار خاصی مدنظر داشته به گونه ای که مضامین پر اهمیتتر را در نقاط مرکزی بنا کشیده است.
تحلیل گفتمانی نحوه قرارگیری بدن فتحعلی شاه و بدن ناصرالدین شاه در سپهرِ نشانه ای قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
۱۳۵-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
نقاشی قاجار در دوره متلاطم و آشفته تشکل انقلاب های سیاسی، اجتماعی و تاریخی در مواجهه با هنر و فرهنگ غرب، از عناصر کهنه و نو عبور کرده و در گستره مفاهیمی چالش برانگیز و تازه ساکن می شود. یکی از این مفاهیم، کارکرد بدن است که در برخورد با "نَه- فرهنگ"، همچون یک نظام نشانه ای قدرتمند در نقاشی قاجار و در جهت تولید معنا عمل می کند. "نَه- فرهنگ"، یکی از اصطلاحات کاربردی و اساسی در رویکرد نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان است که در برابر فرهنگ قرار می گیرد. محوری ترین مفهوم نزد لوتمان، سپهرِ نشانه ای آغشته با فضایی دوگانه است؛ به گونه ای که از تقابل مفاهیم دوتایی در این فضا، معنا زاییده می شود. از این رو، این پژوهش در نظر دارد تا با هدف بهره گیری از "تَن- نشانه ها" در رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، به بررسی و مقایسه نوع کارکرد و جایگاه تصویر بدن فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه در تقابل با "نَه- فرهنگ" بپردازد. مسئله ای که هدف این مقاله را در بر می گیرد، بر این مبنا است که نحوه نمایش بدن هر دو پادشاه به مثابه تنِ خود درون فرهنگ در مواجهه با تنِ دیگری درون "نَه- فرهنگ" چگونه تبیین می شود. روند بررسی این رویارویی، با استفاده از روش تطبیقی- تحلیلی انجام می گیرد. نتیجه تحلیل گویای این است که تنِ فرهنگی هر دو پادشاه در نظام گفتمانی سپهرِ نشانه ای در مواجهه با "نَه- فرهنگ"، از جایگاه نابرابری نسبت به یکدیگر برخوردار هستند. تصویر تن ناصرالدین شاه پیوسته به سوی تنِ دیگری درون "نَه- فرهنگ" نمایان شده و در دیالکتیک تن خود/تن دیگری، "تن- نزدیک" به شمار می آید؛ علی رغم فتحعلی شاه که از آن دوری می گزیند. در نتیجه با نفوذ "نَه- فرهنگ"، تصویر تن ناصرالدین شاه بیش از تن فتحعلی شاه در معرض تغییر و استحاله قرار گرفته و تنِ فرهنگی شاه به تدریج کم رنگ می شود.
تناقض در مبانی، اشتباه در معانی، نگاهی انتقادی به کتاب آرایی نسخه های هنری دوره قاجار
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
231 - 260
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده خواهد شد که کتاب کتاب آرایی نسخه های هنری دوره قاجار: با استنباد به نسخ خطی کتابخانه ملی ایران، تألیف دکتر حبیب اله ْ عظیمی کتابی است در بخش مبانی نظری و علمی خود آشفته، و در بخش معرفی نسخه ها مغلوط و مشحون از خطاهای ریز و درشت. کثرت این خطاها نشان می دهد در شایستگی نویسنده برای انجام این پژوهش تردیدهای جدی وجود دارد و نتیجه نهایی پژوهش (؟) او در بخشهای مختلف مشتمل است بر ایرادات و اشکالاتی همچون: ذکر سخنان متناقض و متضاد در بخش مبانی نظری و علمی، عدم توجه به پیشینبه پژوهش، استفاده از منابع دست چندم، خطا در انتخاب و تاریخ گذاری نسخه ها، عدم تشخیص نسخه های مجعول و استنباد به آنها، ادعاهای ناسازگار با موازین علمی، داوری درباره نسخه ها بدون رؤیت اصل یا حتی عکس آنها، انتحال از دیگران و عدم ذکر منبع، قضاوتهای ذوقی و بدون مبنا، لفاظی و عبارت پردازی به جای به کارگیری زبان علمی، ویرایش نادرست، اختصاص دادن بخش عمده کتاب به مباحث نامرتبط، و کیفیت پایین و نامناسب تصاویر. متأسفانه سایر آثار نویسنده هم از این اشکالات و ایرادات بر کنار نیست و بیشتر این آشفتگیها در مورد آنها هم صادق است که تنها برای نمونه به مواردی از آنها هم اشاره شده است.
مطالعه تطبیقی سرپوش ها در تصاویر چاپ سنگی شاهنامه 1262 ق. (بمبئی) و شاهنامه 67-1265 ق. (تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود صنعت چاپ به ایران و هند سبب شد تا در کنار اشاعه زبان و ادب فارسی، تبادلات فرهنگی و هنری این دو سرزمین بیش از پیش گسترش پیدا کند. بدین ترتیب تصاویر کتاب های چاپ سنگی، رسانه بصری جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داد تا بتوانند در کنار مصورسازی متن های فاخر ادبیات فارسی، تحولات و تغییرات اجتماعی را نیز بازتاب دهند. اولین شاهنامه چاپ سنگی در بمبئی و به سال 1262ق. (1846م.) به طبع رسید و تنها پنج سال بعد، تصاویر و متن این شاهنامه، به عنوان الگویی برای چاپ نخستین شاهنامه در تهران 1267ق. (1850م.) مورد استفاده قرار گرفت. این اثر که به دست علی قلی خوئی، تصویرگر مبدع دوره قاجار، مصور شده بود، از بسیاری جهات مشابه چاپ نخست هند است. با این حال هنرمند ایرانی، در موارد فراوانی تلاش کرده تا ویژگی های کار خود و جامعه قاجاری را در تصاویر منعکس کند و جامه ایرانی بر تصاویر هندی بپوشاند. این تحقیق از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، کاربردی طبقه بندی می شود، با هدف مطالعه بصری سرپوش در تصاویر دو شاهنامه چاپ سنگی در هند و ایران انجام شده است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هنرمند تصویرگر شاهنامه 1265-1267ق. (طهران) در تصاویر خود برای شاهنامهاش چه تغییراتی را در جزییات و فرم سرپوش ها به نسبت تصاویر نخستین شاهنامه چاپ هند، ایجاد کرده و در زمینه طراحی چه ابداعاتی انجام داده است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشان دهنده شناخت و احاطه هنرمند نسبت به موارد استفاده سرپوش ها و به کارگیری انواع آن ها برای تفکیک اشخاص در طبقات مختلف اجتماعی است. در حالی که تنوع بالای سرپوش ها در مجالس شاهنامه علی قلی و دقت در ترسیم جزییات، کار علی قلی را به لحاظ هنری از هنرمند بمبئی متمایز می کند، این تغییرات، سبب شده معرفی بهتری از شخصیت های داستان در تصاویر صورت پذیرد.
تجلی ملی گرایی سوری در نقاشی های توفیق طارق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر به عنوان عرصه ای که جلوه گاه تکاپوهای روح بشر و دغدغه های انسانی او محسوب میشود، بَرهَم کنش و ارتباطی دوسویه با اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. هنر نقاشی سوریه نیز متأثر از رویدادهای فرهنگی در مسیر شکل گیری خود در ادامه سبک عثمانی، ابتدا تجربیات هنر مدرن غربی را میآزماید، سپس آموخته های خود را میپرورد و در تلاش برای ارائه رویکردها و باورهای خویش در جهان هنر، قدم برمیدارد. حس عقب ماندگی در میان روشنفکران و هنرمندان سوری، آنان را متوجه غرب میکند و برخی با تحصیل در دانشگاه های اروپا با شیوه مدرن غربی آشنا می شوند و در تلاش برای معرفی و کاربردی نمودن آن در جامعه سوریه برمی آیند. در این میان، همزمان با اینکه سوریه تحت قیمومیت فرانسه بود، روحیه استقلال طلبی برخی هنرمندان دهه های نخستین پس از جنگ جهانی اول به اوج رسید و در جستجوی هویت تاریخی، در آثار نقاشی، بارقه های ملی گرایانه تجلی یافت. توفیق طارق، به عنوان شناخته شده ترین هنرمند دهه های آغازین شکل گیری سوریه، به عنوان کشوری مستقل، با تربیت خانوادگی نظامی، حس وطن دوستی، با پیشینه عضویت در حزب ملیگرای ترکیه و دانشی از هنر مدرن غرب، از فرانسه به سوریه باز میگردد و به عنوان یکی از مؤثرترین هنرمندان نسل رُوّاد، با تکیه بر تکنیک های هنری غرب، تعهد و تعصب خود به عربیّت و ملیّت سوری را در نقاشیهای خود به منصه ظهور میرساند. علاقه وافر او به تاریخ و کسب دانش درحوزه مرمت آثار تاریخی، موجب میشود تا ابتدا به مرمت آثار تاریخی بپردازد که همین امر در نقاشیهای او از معماری و بناهای تاریخی ومذهبی سوریه مؤثر میافتد. سئوال اصلی این تحقیق، این است که ملیگرایی در آثار نقاشی توفیق طارق با تکیه بر نمونه های پژوهش حاضر، چگونه تحقق یافته است؟ این تحقیق بر آن است تا با شیوه توصیفی – تحلیلی از میان آثار در دسترس توفیق طارق، که به صورت هدفمند انتخاب شده اند، همچون مجلس مأمون و ابوعبدالله صغیر را بررسی و تحلیل کند و با مروری بر نقش او در هنر معاصر سوریه، که نشان از علاقه او به پیشینه عربی و تعصب او به سرزمین مادری دارد، گرایش او به ملی گرایی و تعهد به جامعه سوری را نتیجه گیری کند.
مطالعه تطبیقی مفهوم نقش فرشته در آثار حجت امانی (به مثابه هنر معاصر) و نگاره های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
17 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: عدم تمایل به عینیت و پرهیز از وفاداری تام به ذهنیت در هنر دوره قاجار، جهانی خیالی-واقعی را پدید آورد که نقش مایه فرشتگان با لباس قاجاری و تأثیراتی که از فرشتگان غربی پذیرفته اند، نشأت گرفته از همین تفکر است. از این رو، در این پژوهش با این فرض که فرشتگان در آثار حجت امانی به عنوان نقش مایه فرشتگان در هنر معاصر در امتداد دوره قاجار قرار داشته، به دنبال تطبیق و تحول فرشتگان درهنر دوره قاجار و هنر معاصر است. از آنجایی که نقش تطبیقی فرشتگان واکاوی و مورد مطالعه قرار نگرفته و به لایه های پنهان آثار فرشته گون این دو عصر پرداخته نشده است، این پژوهش بدیع به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش نمایش چگونگی به کارگیری نقش فرشتگان و روند شکل گیری آن ها در هنر معاصر است که بتواند پرسش های پیش آمده در این تحقیق را با استفاده از تطبیق و نتایج نظرسنجی پاسخ دهد.روش پژوهش: این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی-تحلیلی، به همراه آمارگیری، استفاده از منابع اسنادی و مصاحبه انجام شده است.نتیجه گیری: پروژه فرشته های پست مدرن با نگاه فمنیستی حجت امانی، در تطبیق با هنر دوره قاجار از نظر بصری و مفهومی علاوه بر دارابودن مؤلفه های هنر سنتی دوره قاجار معانی وسیع تر اجتماعی در دوران معاصر را نیز به همراه دارد. همچنین نوعی بازسازی از آرزوی بشر برای پرواز به ماورای ماده و قرارگرفتن بر فراز شرایط انسانی است که در باستانی ترین لایه های فرهنگ ایرانی و در بین عامه مردم وجود دارد .
تحلیل نشانه های قدرت در قالی های تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالی در ایران، به منزله شناسنامه فرهنگی این مرز و بوم تلقی می شود و به نوعی طرح ها و نقش مایه های این دست بافته ارزشمند ایرانی همواره ریشه در فرهنگ این سرزمین دارند؛ به همین دلیل، می توان گفت قالی ایران کارکردی فراتر از یک دست بافته ای صرفاً مصرفی داشته است. قالی های تصویری دوره قاجار، یکی از غنی ترین گنجینه های هنری ایران به شمار می آیند که به عنوان بوم جدیدی برای تجلی مفاهیم مختلف از آنها استفاده شده است. در دوره قاجار، پادشاهان جهت نشان دادن اقتدار و سلطه خویش به مردم ایران، از هنرهای مختلف به شیوه ای نامحسوس بهره جسته اند. هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعه نمادها و نشانه هایی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مفهوم قدرت را در بوم قالی نمایش داده اند؛ در این راستا، در این مقاله، چهار نمونه از قالی های تصویری قاجار به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز با بهره گیری از اسناد مکتوب و مشاهده مستقیم صورت گرفته است. نتایج حاصله از پژوهش حاکی از آن هستند که قالی به عنوان نوعی رسانه در جهت انتقال مفهوم قدرت، مورد توجه و استفاده پادشاهان قاجار قرار گرفته است. از آنجا که بین هنر و سیاست در این دوره رابطه ای نزدیک وجود دارد، پادشاهان برای حفظ قدرت و کسب مشروعیت در جامعه، از قالی های تصویری نیز به این منظور استفاده کرده اند. در این راستا، با استفاده مستقیم از تصاویر پادشاهان در قالی های تصویری و یا با بهره گیری از نمادهایی همچون؛ پرنده ای در دست پادشاه، تاج و چتر و پر و نقش مایه بته جقه ب هعنوان نمادهای تصویری فر به صورت غیرمستقیم، به دنبال انتقال مفاهیم قدرت بوده اند.
راقم التصویر: بررسی ویژگی های رقم های میرزا علی قلی خوئی، هنرمند سیاه قلم کار عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درج نام هنرمند یا رقم زدن در نگاره ها از حدود قرن نُهم در هنر ایران رایج بوده است. این رقم ها شامل اطّلاعاتی در خصوص نام، کنیه، نام پدر، تاریخ و نام حامی خلق اثر، استاد هنرمند، محل تولّد و زیستن بوده اند و اکنون جزء معدود منابع قابل اعتنای پژوهشگران برای شناخت هنرمند و شیوه کار او به شمار می آیند. سنّت رقم زدن پس از نگاره های نسخه های خطّی در تصاویر کتاب های چاپ سنگی دوره قاجار نیز ادامه پیدا کرد. رقم های میرزا علی قلی خوئی، با اهمیت ترین هنرمند این دوره، دارای شاخصه هایی به لحاظ فُرم و محتوا است که آنها را از رقم های بسیاری از تصویرگران چاپ سنگی همعصر او متمایز می کند.این تحقیق که از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، بنیادی طبقه بندی می شود، در پی یافتن پاسخ این پرسش است که علی قلی خوئی به چه شیوه هایی رقم خود را در تصاویر به یادگار گذاشته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که علی قلی نه تنها به ثبت اطّلاعات در رقم های خود توجّه داشته، بلکه استفاده از رقم به مثابه جزیی از ساختار بصری تصویر برای او اهمیّت داشته است. او رقم های خود را به مثابه ناظر در تصویر قرار می دهد و با این روش نگاه خود را به مسایل مختلف و داستان های مختلف، خاصّه داستان های مذهبی، بیان می کند.