مدیریت روستایی مجموعه ای از دانش، اطلاعات، فنون و مهارت هایی است که با هنر مدیریت، عمل برنامه ریزی را به منظور دستیابی به توسعه روستایی را سامان میدهد. بررسی این سابقه از یک سو حاوی نکات قابل توجه در روش های اداره روستاها است و از سوی دیگر متأثر از تجربیات گذشته است که چالش های گوناگون را به ویژه برای استفاده در آینده روشن می سازد. مدیریت روستایی از ارکان اصلی و جدانشدنی توسعه روستایی است؛ زیرا در نبود مدیریت سازمان دهی شده در نواحی روستایی، برنامه های توسعه نیز با مشکلات بی شماری مواجه خواهد شد. مدیریت روستایی در ایران ، با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی و ساختارهای قبلی سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی نتوانسته است مشکلات را حل کند و از طرفی، ساختار مدیریت جدید روستایی به ویژه از دهه 1970 به بعد که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است، به دلایل متعدد ازجمله بومی نشدن و مداخله گسترده دولت به طور کامل نهادینه نشده تا بتواند مشکلات روستاهای امروزی را برطرف سازد. در حال حاضر مدیریت روستایی در ایران با مسائل و مشکلاتی مواجه است که نیازمند توجه از سوی مسئولین و سیاست گذاران است. این چالش ها را می توان در مواردی مانند عدم تبیین مبانی تئوریک، فقدان مدیریت واحد روستایی، نبود منابع مالی پایدار،کم رنگ بودن مشارکت مردم محلی، وضعیت آموزش نیروی انسانی، دسترسی به تجهیزات، ابزارها و تأسیسات جستجو نمود. بر این اساس در مقاله حاضر ضمن ارائه شمای کلی از تحولات ساختار مدیریت روستایی، به بررسی آسیب شناسی سیستم مدیریت روستایی در روستاهای اردبیل پرداخته شده است. روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و پایگاه های اطلاع رسانی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد مدیریت جدید روستایی با توجه به نو پا بودن نیازمند مدیران کارآمدی است که بتوانند با تکیه بر اراده مردم و حفظ ساختار اجتماعی و ارتباط رسمی و منطقی با دولت، ضامن برقراری ارتباط پایدار، دو سویه مردم و حکومت بوده و بخشی از وظیفه مدیریت و تحول در جامعه را بر عهده داشته باشند.