فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگارگران همواره تلاش نمودهاند تا معانی غنی در ادبیات را بسته به نوع نگاه و تخیلشان، به شکلی متفاوت، به زبان تصویر درآورند. این تفاوت در تجلیِ معنا، گاه یادآور هنرهای تصویریِ دیگری همچون هنر نمایش میباشد که خود وام دار ادبیات و روایت است. یکی از مهمترین نمونههای تصویرسازی شده که نمودی برای این مدعاست، نگارهی اردشیر و گلنار از شاهنامهی بایسنقری است که به دلیل فضاسازی منحصربفردی که در آن جریان دارد، به نظر میرسد دارای ساختاری نمایش گونه است. این فرضیه با دقت در نظریهی نیکلاس لومان دربارهی جایگاه مشاهده و ادراک در هنر میتواند قوت بیشتری پیدا کند، لومان بر این باور است که فرایند ادراکِ یک اثر هنری با سه مشاهدهگر فعال، یعنی سیستم هنر، هنرمند و مخاطب حاصل میگردد و مشاهده برآیند نشانهگذاری و تمایزات است، بدین صورت که وقتی چیزی مشاهده میشود، یک سوی تمایز از نظر پنهان میماند تا سویهی دیگر آن جلوه کند. به عقیدهی او مشاهدهی مرتبهی دوم، مشاهدهی تمایزاتی است که مشاهدهگر اول از آن استفاده کرده است اما توجهی به آن نکرده است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و معرفی نظریهی مشاهدهی مرتبهی دوم لومان و تبیین ویژگیهای نمایشی نگاره اردشیر و گلنار با توجه به آن نظریه است و پرسش اصلی عبارتاست از: مولفههای هنر نمایش با توجه به نظریهی مشاهدهی لومان چگونه در نگارهی اردشیر و گلنار بازتاب داشته است؟ نتیجهی بنیادین این پژوهش، که به صورت توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای انجام پذیرفته است، حاکی از آن است که کلیهی عناصر صحنهای از قبیل: عناصر طبیعت و معماری، نوع پوشش و طراحی لباس، نوع ایستایی وژستِ پیکرهها در قامت بازیگران همراه با زاویهی دید ناظران، با ایجاد ترکیببندی و فضاسازیِ متناسب، موجب انعکاسِ سکوتیِ رازآلود در اثر شده که یادآور صحنهای از یک نمایش در فضای باز است.
HBIM ، فناوری نوین در مستندسازی میراث معماری بررسی موردی؛ مسجد حیاط دوم رباط شرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت پیشرفت فناوری در عرصه های مختلف، در مقوله ساختمان نیز همسو با پیشرفت ها، ورود فناوری مدل سازی اطلاعات ساخت BIM درصنعت ساختمان، انقلابی ایجاد کرده است. فناوری BIM امکان ساخت یک مدل دقیق مجازی از یک ساختمان را فراهم ساخته و هدف اصلی، نگهداری اطلاعات ساخت در تمام طول حیات و زیست آن است. از این فناوری در مستندسازی بناهای تاریخی نیز استفاده شده و به کارگیری آن درحال گسترش است به گونه ای که طی پژوهش های انجام شده در سال های اخیر وجوه جدیدی از آن شناخته و معرفی شده است. مدل سازی با کمک این فناوری در بناهای تاریخی با عنوان اختصاری HBIM شناخته شده که ارائه دهنده الگوی نوینی برای مدل سازی در عرصه حفاظت میراث معماری بوده و ساخت مدل رقومی، مستندنگاری، نگهداشت و مدیریت اطلاعات شامل ترسیم ها و نقشه های دو بعدی و سه بعدی بنا، تصاویر، تاریخچه و توضیحات مرتبط با عناصر و جزئیات آن را امکان پذیر ساخته است. در ایران ﺑﺎ وﺟﻮد اﻧﺠﺎم روبشگری ﻟﯿﺰری ﺑﺴﯿﺎری از ﺑﻨﺎﻫﺎ ﻃﯽ سال های ﮔﺬﺷﺘﻪ، هیچگونه اطلاعاتی در مرکز اﺳﻨﺎد ﻣﯿﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ که از ﻓﻨﺎوری HBIM بهره برده باشد، ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﺸﺪ و ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻧﺸﺎن از ﻋﺪم استفاده از ایﻦ ﻓﻨﺎوری در ﻣﺪلﺳﺎزی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﻣﯿﺮاﺛﯽ ایﺮان دارد. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ روش ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪه، ﺷﯿﻮه ای ﻧﻮیﻦ در مستندﺳﺎزی اﺑﻨﯿﻪ ﺗﺎریﺨﯽ ایﺮان، اراﺋﻪ داده و ﻧﻮآوری ﭘﮋوﻫﺶ اﺳﺖ. در پژوهش حاضر فرآیند مدل سازی از برداشت تا پیوست اطلاعات به اجزای میراث معماری که بر روی نمونه موردی، مسجد حیاط دوم رباط شرف پیاده سازی شده است[i]، تشریح می گردد. [i] این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول با عنوان « تبیین اثر فناوری HBIM بر تفکراستراتژیک پیش از مداخله در ابنیه تاریخی» است که در رشته مرمت ابنیه و بافت های تاریخی دانشگاه هنر اصفهان به راهنمایی دکتر غلامرضا کیانی ده کیانی و دکتر عباس مالیان انجام شد.
سرمایه اجتماعی (با تاکید براعتماد) و بررسی نقش آن در مدیریت شهری (مطالعه موردی شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۲۷-۷
حوزههای تخصصی:
با رشد جمیت،صنعتی شدن و پیچیده شدن شهرها در دنیای مدرن ، و شکل گیری جامعه شهری و شهری شدن جوامع ، مدیریت شهری به عنوان یک مبنای اساسی در مدیریت جوامع ،مطرح شده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با تاکید بر مولفه های: اعتماد اجتماعی ،احساس برابری و عدالت و وجودارزش های اخلاقی، در شهرکرد انجام شده است.روش مطالعه ،پیمایشی بوده که اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه ای به حجم 350 نفر گردآوری گردیده است.اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی لازم و مدل سازی معادلات ساختاری(amos) ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برآیند کلی پژوهش نشان می دهد که بین اعتماد اجتماعی،احساس برابری و عدالت،وجود ارزشهای اخلاق مثبت در شهر و بهبود مدیریت شهری رابطه معنی دار و مثبتی برقرار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که ضریب تاثیر اعتماد اجتماعی بر بهبود مدیریت شهری بیش از دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی بوده است. با رشد جمیت،صنعتی شدن و پیچیده شدن شهرها در دنیای مدرن ، و شکل گیری جامعه شهری و شهری شدن جوامع ، مدیریت شهری به عنوان یک مبنای اساسی در مدیریت جوامع ،مطرح شده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با تاکید بر مولفه های: اعتماد اجتماعی ،احساس برابری و عدالت و وجودارزش های اخلاقی، در شهرکرد انجام شده است.روش مطالعه ،پیمایشی بوده که اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته بر روی نمونه ای به حجم 350 نفر گردآوری گردیده است.اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی لازم و مدل سازی معادلات ساختاری(amos) ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برآیند کلی پژوهش نشان می دهد که بین اعتماد اجتماعی،احساس برابری و عدالت،وجود ارزشهای اخلاق مثبت در شهر و بهبود مدیریت شهری رابطه معنی دار و مثبتی برقرار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که ضریب تاثیر اعتماد اجتماعی بر بهبود مدیریت شهری بیش از دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی بوده است.
ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل موثربر بازآفرینی در سکونتگاه های غیر رسمی با رویکرد فرهنگ مبنا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد فرهنگ مبنا کلانشهر تبریز میباشد.
روشها: روش تحقیق بر مبنای استفاده از ابزار پرسشنامه و استفاده از روشهای آمار استنباطی علی الخصوص روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم است جامعه آماری تحقیق 450 هزار نفر میباشدکه حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر 384 نفر بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و SmartPlas استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان میدهد که عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا در 4 شاخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی قابل طبقه بندی است. این4 عامل در مجموع 04 / 67 درصد از واریانس کل را تبیین میکند که درصد قابل توجهی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که شاخص زیرساختی با بار عاملی 901 / 0 مجموع میانگین 61 / 3 به عنوان رتبه اول و شاخص اقتصادی با بارعاملی 860 /0 و مجموع میانگین 1.51 رتبه چهارم عوامل مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: این تحقیق ادراک شهروندان و ساکنین در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده است. درنتیجه میتوان گفت ضعف زیرساختهای شهری از منظر ساکنین به عنوان مهمترین چالش در ساماندهی و بازآفرینی این بافتها مطرح شده است که این نشان دهنده این مهم است که در حقیقت این بافتها آنچنان از نظر زیرساخت های شهری مورد غفلت مدیریت شهری قرار گرفته است که به عنوان مهمترین پیشران بازآفرینی از طرف ساکنین معرفی شده اند.
بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای رسیدن به تعامل با طبیعت، باید انرژی و منابع طبیعی را حفظ کنند و در مصرف آن ها صرفه جویی نمایند، هدف اصلی این پژوهش، بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی است و اهداف فرعی، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای ایجاد تهویه طبیعی و نیز، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای حفظ انرژی است، به نظر می رسد با استفاده از دستاوردهای مطالعه ساختارهای موجود در لانه موریانه و مورچه و با توجه به این که این حشرات اجتماعی پیچیده-ترین لانه های زیرزمینی را با عمق زیاد با سیستم شبکه ای می سازند و در تمام نقاط لانه، دمای مناسب و ثابتی را با گردش هوای خوب و رطوبت نسبی، به طور غریزی حفظ می کنند و عملکرد های بیونیکی مناسبی برای رسیدن به تهویه طبیعی و حفظ انرژی دارند، می توانند الگوی مناسبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی باشند، روش تحقیق به طورکلی تحلیلی بوده و با بررسی لانه موریانه و مورچه و الگوهای عملکردی آن ها و تلفیق تمام یافته ها، می توان به هدف والای حفظ و بقای انرژی دست یافت، با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی و با استفاده از کتاب ها و مقالات ترجمه شده معتبر و با بررسی عملکردهای، لانه موریانه و مورچه، در جهت تهویه طبیعی، با جمع بندی و ارزیابی یافته ها، می توان نتایج مطلوبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی در معماری به دست آورد، نتایج حاصل از این پژوهش، برای رسیدن به هدف والای تعامل و یکپارچگی با طبیعت و رسیدن به ایده های بیونیکی با رویکرد بهینه سازی تهویه و انرژی، با بررسی عملکردهای مورچه و موریانه در لانه سازی در جهت حفظ انرژی و بهینه سازی تهویه و الگوبرداری از قوانین عملکردی آن ها است.
تطبیق دگرگونی نقش مایه دیو در نگاره های خان آخر شاهنامه های قاجار با دوره های تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاکله و ساختار داستان ها، قصه ها و اساطیر تابع قواعد و اصولی قراردادی است که تحت عنوان "ساختارشناسی قصه های عامیانه" بازشناسی می شود. به طوری که هرگونه تعدیل، دخالت دادن علایق شخصی و به کارگیری سبک های ادبی در نسخ اصلی روایات، مانع از آن نمی شود که ساختار قصه رو به نابودی گزارد. مطالعه حاضر، حاکی از وجود برخی تغییرات فرمی و مضمونی در نگارگری صحنه آخر از داستان رستم در شاهنامه های دوره قاجار است. یعنی، هنرمندان با فاصله گیری از متن اصلی، آثار خود را به قواعد ساختاری قصه های عامیانه نزدیک کرده اند. نگارندگان با هدف بررسی علل و زمینه های صورت بستن این تغییرات، خود را ملزم به پاسخ گویی این پرسش کرده اند که زمینه ها و انگیزه های گرایش هنرمندان به تغییر سبک های پیشین چه بوده است؟ این جستار، داستان رستم را در سه مرحله منبع شفاهی، متن ادبی و تمایل به دگردیسی قهرمان به ساختار اولیه عامیانه مطالعه و با بررسی توصیفی – تحلیلی 21 نگاره انتخابی به روش کیفی از دو دوره قاجار و پیش از آن با موضوع "رستم و دیو سفید" بدین نتیجه رسیده که هنرمند دوره قاجار در همگرایی با میل عمومی و پیروی از ناخودآگاه جمعی، دیو آخر داستان را گونه ای بازنمایانده که این موجود خیالی چهره و رفتاری زنانه نگاریده شده و در شخصیت معشوقه ای ظاهر شده که در خان چهارم داستان به او دریغ داشته شده است. این امر در نتیجه تمایل جمعی انسانی به شنودن وقایع برابر الگوهای ساختاری قصه های عامیانه، رغبت عمومی به روایت عامیانه از داستان به جای روایت ادبی و تصویرسازی منطبق با روحیات عامه در زمان خودشان صورت گرفته است.
بررسی کارکرد بادگیر یک طرفه در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان یزد؛ مطالعه موردی: روستای بُندرآباد شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
15 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه تحقیق بر روی کارکرد بادگیرها به عنوان سامانه غیرفعال در پهنه گرم وخشک مسکن روستایی کشور جهت برقراری شرایط آسایش حرارتی بسیار حائز اهمیت است. بادگیرها به عنوان یک عنصر اقلیمی در ساخت وسازهای جدید جایگاه پیشین خود را از دست داده اند و بومیان مناطق گرم وخشک به جای این گونه اندام ها به سیستم های سرمایشی متداول نظیر کولر آبی و گازی روی آورده اند. یکی از مظاهر معماری بومی در کشورمان در پهنه گرم وخشک، استان یزد است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بادگیر یک طرفه در تأمین آسایش حرارتی از طریق تهویه طبیعی در مسکن روستایی این استان است. روش پژوهش: در این پژوهش، ابتدا به روش کیفی به صورت توصیفی تحلیلی و سپس با مطالعات میدانی از الگوی مسکن روستایی این پهنه (روستای بُندُرآباد) به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی بادگیر پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است که در نهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف بادگیر یعنی وضع موجود، افزایش ارتفاع پایه بادگیر به میزان دو متر و کاهش ارتفاع پایه بادگیر (دو متر) منجر شد. یافته ها: مطالعات نشان می دهد عملکرد بادگیر در حالت وضع موجود که در ارتفاع چهارمتری از کف بام قرار دارد و باد به صورت عمود بر دهانه بادگیر وارد می شود بهترین عملکرد را دارد و در حالت ارتفاع بیشتر با وجود این که سرعت جریان باد در فضای مورد بررسی بیشتر است، اما سرعت جریان باد در محدوده ای است که ایجاد جریان های نامنظم در فضای مذکور (تابستان نشین) ایجاد می کند. با بررسی حالت دیگر (ارتفاع کمتر بادگیر) در بررسی شبیه سازی ها مشاهده گردید که با کم شدن ارتفاع، سرعت باد در فضای تابستان نشین کاهش می یابد و عملکرد مورد قبولی را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایر اجزا در کالبد ساختمان در تکمیل فرآیند آسایش حرارتی مؤثر بوده و با حذف هر یک از آنها، فرآیند مذکور ناقص می ماند. نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در این نوع مسکن از ایجاد روزنه های بزرگ در دیوار اتاق های تابستانی خودداری گردد و به جای آن از دهانه های کوچک استفاده شود که نقش تکمیلی در فرآیند تهویه طبیعی را فراهم می سازند؛ زیرا ایجاد دهانه های بزرگ باعث کاهش فشار منفی در اتاق مورد بررسی شده و فرآیند آسایش حرارتی را مختل می سازد.
پژوهشی در معماری دستکند مسجد جامع روستای عنصرود، اسکو، آذربایجان شرقی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
57 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف: معماری دستکند دامنه سهند درﺑﺮدارﻧﺪه تعداد زیادی سازه های صخره کند اﺳﺖ که تا کنون تعدادی محدودی از آن ها مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته اند. بیشترین مطالعه ای که در این خصوص صورت گرفته است به طور کلی در مورد سازه ها یا با جزئیات بیشتر در مورد معماری صخره کند موجود در کندوان است که از جنبه های مختلفی بر روی آن تحقیق صورت گرفته است. سازه های معماری صخره ای در ﮐﻨﺎر آثاری همانند مساجد، حمام ها و مجموعه های دیﮕﺮ، بخش های ﻣﻬﻤﯽ از ﭘﯿﮑﺮه معماری دستکند را ﺗﺸﮑﯿﻞ می دهند. از این رو ﺷﻨﺎﺧﺖ دقیق تر معماری صخره ای هر کدام از آن ها از جمله اﻟﮕﻮ، ﻧﺤﻮه شکل گیری، ساختار و ﺟﺎیﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ به لحاظ سازه ای، اجتماعی و طبیعی از آن ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ، اﻫﻤﯿﺖ بسزایی دارد. هدف و تمرکز اصلی این پژوهشْ بررسی و گونه شناسی مسجد صخره ای عنصرود واقع در روستایی در دامنه کوه های آتش فشانی سهند است که از دوره های پیش باقی مانده و همواره در حال استفاده و دارای کاربرد است. سوالات پیگیری شده آن شامل چیستنی ویژگی های معماری دستکند مسجد عنصرود و چگونگی الگوهای آسیب و عوامل تخریبی که موجودیت بنا را با مخاطره روبه رو کرده است. روش پژوهش: طریقه رسیدن به این پرسش ها و در نهایت حصول هدف مطالعه، به شیوه مطالعات میدانی و مرور منابع موجود بوده و طی ایﻦ پژوهش که به ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻧﺤﻮه کنار هم ﻗﺮارﮔﯿﺮی اﺟﺰا و ﻓﻀﺎﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﻣﺴﺟﺪ متمرکز است، به روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺎریﺨﯽ و ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ پیمایش های ﻣﯿﺪاﻧﯽ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ و تلاش ﺷﺪه ﺗﺎ ﻃﺮح و ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﺴﺟﺪ مطالعه شود. یافته ها: ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت صورت گرفته ﻧﺸﺎن می دهند که نوع معماری مسجد همانند سازه های صخره ای از نوع دستکند و در دو فضای مجزای زنانه و مردانه بوده و بخش زنانه در قسمت پیشین و ارتفاع بالاتری از بخش مردانه قرار دارد. نتیجه گیری: همچنین مداخلات صورت گرفته در مسجد اعم از خدشه واردکردن به اصالت بنا با استفاده از ملاط ها و مصالح غیرمرمتی و همچنین کندوکاو برای بزرگ ترکردن فضا و در نتیجه کاهش ضخامت دیواره هاست که در کنار عوامل محیطی می تواند از پرمخاطره ترین عوامل باشد.
ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 31
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی به عنوان نماد هویت و فرهنگ یک جامعه نیاز به حفاظت و نگهداری دارد. یکی از مهم ترین خطرهایی که میراث فرهنگی را تهدید می کند، حریق است. حریق به طرق مختلف منجر به بروز آسیب به میراث فرهنگی می شود. بدین لحاظ محافظت میراث فرهنگی در برابر حریق، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارزیابی ریسک حریق یکی از مراحل مهم در تدوین برنامه مدیریت ریسک حریق است که در میراث فرهنگی و موزه ها به دلیل حائز ارزش بودن آن ها به شیوه ای متفاوت از سایر بناها محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده است دو مدل ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها معرفی شود. مدل CPRAM یک مدل کمّی است که با استفاده از چهار معیار، خطر حریق را اندازه گیری می کند. در این مدل عواملی مثل نوع کاربری و دسترسی آتش نشانان به بنا در اندازه خطرِ ارزیابی شده، تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر، مدل ABC یک مدل کیفی است که خطر حریق را با استفاده از سه عامل دوره بازگشت، میزان آسیب وارد شده و نسبت ارزش هر اثر نسبت به ارزش کل مجموعه رتبه بندی می کند. این مقاله با تمرکز بر اهمیت محفاظت از میراث فرهنگی و موزه ها در برابر حریق، به ضرورت برنامه ها و مدلسازی های جامع در این زمینه اشاره می کند.
تأثیر مفاهیم و ترجمان قرآن بر سلامت ذهن: (مورد مطالعاتی: کاربست مضامین قرآنی در مسجد شیخ لطف الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
89 - 107
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت است و در آن مجموعه ای از دستورات، پندها، موعظه ها و قصص مطرح شده است که هرکدام به جنبه ای از زندگی انسان نظر دارد و از آن آموزه ها می توان قواعد و دستورالعمل هایی که بهداشت و سلامت روانی را تأمین می کند، استفاده کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. خداوند بیان درمان و نسخه شفابخش خویش (ذکر خدا) را درمان نهایی هرگونه اضطرابی می داند؛ سپس با بیان آموزه ها و دستورهایی می کوشد تا انسان با به کارگیری آن ها توازن و تعادل شخصیّتی را در خود ایجاد نماید. «قُل هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدَیً وَ شِفَاءٌ (فصّلت:44)؛ «بگو این کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند، سراسر هدایت و درمان است». حضرت علی(ع) می فرمایند: «برای دردهایتان، از قرآن سلامت بخواهید و با قرآن بر سختی ها یاری جویید. حال کسی که زبان مادریش با زبان قرآن (عربی مبین) متفاوت است برای درمان دردهایش و رسیدن به سلامتی، چاره ای جز ترجمه قرآن به زبان خود ندارد و از این طریق و با ترجمه آن و درمان دردهایش، تازه جنبه اعجاز قرآن و بی مانند بودن آن برایش روشن می شود و به شدّت به آن علاقه مند می گردد. در معماری اسلامی نیز مضامین قرآنی از جایگاه ویژه ای برخودار است؛ یکی از این بناهای منحصربه فرد مسجد شیخ لطف الله ست.اهداف تحقیق:بررسی راهکارهای قرآن برای تأمین بهداشت روانی.سلامت روان از دیدگاه قرآن و تعالیم اسلامی چه جایگاهی دارد و چه بازتابی در مسجد شیخ لطف الله یافته است؟سؤالات پژوهش:راهکارهای قرآن برای تأمین بهداشت روان چگونه است؟سلامت روان از دیدگاه قرآن و تعالیم اسلامی چه جایگاهی دارد و چگونه در مسجد شیخ لطف الله بازتاب یافته است؟
تأملی بر نقش عوامل شنیداری منظر صوتی فضاهای آموزشی شهر قزوین بر مبنای نقشه های شناختی (نمونه مورد مطالعه: مدرسه شاهد نرگس قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
27 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صداها عاملی مهم در شناخت محیط هستند و در برقراری ارتباط با محیط و دیگر افراد نقش به سزایی ایفا می کنند. صداها به صورت مستقیم بر حواس شنوایی انسان اثر می گذارند و در نحوه درک انسان مؤثر هستند. تنوع صداها در یک محیط منجر به شکل گیری منظرهای صوتی گوناگون می شود. انواع عوامل شنیداری و غیرشنیداری در شکل گیری منظر صوتی نقش قابل قبولی ایفا می کنند. عوامل شنیداری شامل مؤلفه های آنتروفونی، بیوفونی و ژئوفونی هستند که محور اصلی بحث این پژوهش هستند.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی عوامل شنیداری منظر صوتی فضاهای آموزشی شهر قزوین بر مبنای نقشه های شناختی است و مدرسه شاهد نرگس قزوین به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شد. ازاین رو، مؤلفه های آنتروفونی، بیوفونی و ژئوفونی در مدرسه مذکور و محدوده پیرامون آن بررسی شدند. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، ثبت مشاهده، برداشت پیمایشی، فیش برداری و ترسیم کروکی از طریق نقشه های شناختی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از پیاده رو ی صوتی و تکنیک پیمایش حسی بر پایه حواس بینایی و شنیداری استفاده شد.نتیجه گیری: در نهایت با بررسی عوامل شنیداری روی نمونه مورد بررسی این نتیجه حاصل شد که هر سه مؤلفه در فضاهای سرپوشیده، حیاط و محدوده پیرامون مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق انعکاس صداهای غالب در محیط) وجود دارند. مؤلفه های بیوفونی و ژئوفونی در مواقعی که به شدت زیاد بروز نیابند، نسبتاً مطلوب هستند به ویژه مؤلفه ژئوفونی که بر پایه عوامل طبیعی است ولی بخشی از مؤلفه آنتروفونی به جهت انسان محوربودن آن، به صورت نامطلوب و در قالب نوفه ظاهر می شود و در موارد دیگر مطلوب است. این منظرهای صوتی، مستقیم بر حواس شنیداری، ادراک، تمرکز، یادگیری و شناخت دانش آموزان تأثیرگذار هستند.
بازتاب اسطوره خونیرث در نگاره های گلچین اشعار مکتب شیراز دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
جهان اساطیر شامل موضوعات و مفاهیم گسترده ای است که با مظاهر مادی و معنوی طبیعت در ارتباط اند. اساطیر جزء جدایی ناپذیر از فرهنگ باستانی هستند که به مرور زمان تمثیل های عینی آن ها در ادبیات و هنر تجسم یافته است. اسطوره سرزمین باشکوه زرتشتیان «خونیرث» با عناصر طبیعی چون کوه، آب، سرو و گیاهان... نمادی از بهشت موعود است که پس از سقوط سلسله ساسانی با شاخصه های اسلامی استمرار یافته است. با پذیرش اسلام توسط ایرانیان باورهای اساطیری با رویکرد مذهبی ادامه می یابد و در نسخه های مصور ادبی ظاهر می شود. گلچین اشعار مرقوم سال 801 ه. ق از نسخه های نفیس مکتب شیراز دوره تیموری است. این نسخه نگاره هایی را در بر دارد که به خوبی توانسته خیال انگیزی جهان اساطیری و عناصر طبیعی را به صورت نمادین به نمایش بگذارد و مناظری را عرضه کند که به جای بازنمایی عینی طبیعت جلوه های رمزگونه آن را متجلی کرده است. هدف مقاله شناسایی تاثیرات اندیشه های اسطوره ای و دینی قبل از اسلام در نگاره های گلچین اشعار مکتب شیراز دوره تیموری و دستیابی به مفاهیم آرایه های نگاره هاست. پرسش مهم در زمینه مطرح شده، بررسی ویژگی های بصری عناصر و میزان تاثیر پذیری از اساطیر زرتشتی است. این مقاله سعی دارد مفاهیم اسطوره ای که پیش از اسلام در باور ایرانیان وجود داشته و پس از ظهور اسلام در ذهن روشن-بین ایرانیان رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است را مورد تتبع قرار دهد.
بررسی نگاره پیرزن و سلطان سنجر بر اساس آرای پانوفسکی در مکتب صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
79 - 93
حوزههای تخصصی:
مخزن الاسرار یکی از پنج مثنوی معروف نظامی گنجوی است که دارای داستان ها و حکایات مختلفی در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... است. یکی از این داستان ها قصه «پیرزن و سلطان سنجر» می باشد. ظلمی که در حق پیرزن شده و بی خبری سلطان محتوای داستان را می سازد. در نسخه برداری کتب ادبی در ادوار تاریخی موضوعات مختلفی را به تصویر کشیده اند، داستان نامبرده نیز به قلم چند نقاش به تصویر در آمده است. در این پژوهش سعی می شود که به بررسی و تحلیل نگاره های موجود در مکتب صفوی با دیدگاه تحلیلی آیکونولوژی اروین پانوفسکی پرداخته شود. هدف از این جستار بررسی صورت و محتوایی داستان بر اساس نگاره ها خواهد بود. سؤال مطرح در این تحقیق، چه ارتباطی بین صورت و محتوای نگاره ها بر اساس آرای پانوفسکی وجود دارد؟ این مقاله به صورت توصیفی – تطبیقی انجام گشته و به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که نگاره های موجود از ادوار مختلف عمدتاً بیت اول شعر مربوط به داستان «سلطان سنجر و پیرزن» را به تصویر کشیده اند از نظر آرای پانوفسکی نه تنها آثار هنری برجسته ای هستند بلکه درک عمیقی از نمادشناسی و معانی و دینی به وضوح قابل مشاهده است و می توان آنها را در چارچوب تاریخ هنر ایرانی و تأثیرات آن بر فرهنگ جهانی قرار دارد. پانوفسکی به عنوان یک تاریخ نگار هنر به ویژه در آثار هنری اسلامی، توانست نگاه انتقادی و تحلیلی خود را به شکلی مفهومی و نمادین بکار گیرد که بر درک بهتر آثار هنری کمک کرده است. رنگ لباس ها در هنر اسلامی نه تنها نشان دهنده وضعیت اجتماعی افراد هستند بلکه در بازتاب ویژگی های معنوی و روانی اشخاص نیز نقش دارد. در این نگاره رنگ لباس سلطان سنجر به رنگ های نارنجی و سبز دیده می شود که نماد قدرت، ثروت و اعتبار اوست. همچنین فرم بدن و لبا س های او بیشتر به صورت صاف و کشیده طراحی شده که اسوه ای از قدرت پادشاه می باشد. در مقابل لباس های پیرزن از رنگ های ملایم تر و کم فام تر مثل سفید و آبی بهره برده که نمادی از سادگی و فقر اجتماعی است و فرم بدن و لباس او از خطوط نرم و منحنی وار استفاده شده است که همگی این نقش ها و رنگ ها نشانی از تفاوت اجتماعی و طبقاتی مختلف جامعه را بازتاب دهد.
واکاوی خویشکاری های اساطیری دیوان در آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 109
حوزههای تخصصی:
دیو موجود اهریمنی اسطوره ای است که طی دوره های مختلف به واسطه برخی از خویشکاری های خود مورد توجه هنرمندان در تصویرگری قرار گرفته است که از آن میان می توان به طور ویژه از محمد سیاه قلم نام برد. وی با تأملی مضاعف در ترسیم نقش دیو، با بیانی آشکار به تصویرگری برخی از خویشکاری های دیوان پرداخته است. تأمل بر نقش دیوان محمد سیاه قلم به لحاظ واکاوی خویشکاری و تطبیق آن با وظیفه اساطیری ایشان اهداف اصلی این پژوهش است. روش پژوهش به لحاظ هدف بنیادی، از نوع توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای است که هر 28 نگاره وی را شامل می شود. این پژوهش درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است که دیوان سیاه قلم چه خویشکاری هایی داشته اند و تا چه اندازه به وظایف اساطیری خود وفادار مانده اند؟ در حاصل نتایج خویشکاری دیوان سیاه قلم در هشت عمل نزاع دیوان، انجام پیشه، حمل، دزدی، رقص، باده نوشی، رامشگری و مباحثه دسته بندی گردید که انجام وظیفه انسانی و داشتن پیشه مهم ترین وجه ممیزه دیوان سیاه قلم است. در تطبیق با چهره اساطیری ایشان می توان گفت بخش قابل توجهی از خویشکاری های دیوان سیاه قلم به چهره اهریمنی آنان مربوط است که این امر به نوبه خود ریشه در متون اساطیری اوستایی و پهلوی دارد.
سنجش وضعیت محله تجریش بر مبنای شاخص های شهرهای حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در نتیجه شهرنشینی و افزایش رقابت بین کاربری های مختلف و بخش های اقتصادی، آب بیش از پیش به یک منبع کم یاب تبدیل شده است.کشور ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست با توجه به میزان منابع آب و سرانه ی مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهره وری ممکن در مصرف آب، آب کافی در اختیار نخواهند داشت در نتیجه نیازمند بهره گیری از روش های جدیدی در مدیریت آب خود می باشد. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی درزمینه ی مدیریت آب شهری تحت عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است این مفهوم به ارائه یک راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری پرداخته است. شهر تهران به عنوان پرمصرف ترین شهر کشور در حوزه آب یکی از بحرانی ترین شرایط را از منظر منابع آب دارد هدف: پژوهش حاضر به دنبال سنجش وضعیت محله تجریش تهران، که یکی از محلات قدیمی تهران می باشد بر مبنای شاخص های شهرهای حساس به آب است.روش: این تحقیق از نوع پژوهشی-کاربردی و بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، نظرخواهی از متخصصین و تصمیم گیرندگان بخش آب و شهرسازی صورت گرفته و برای تجزیه و تحلیل مطالعات از آزمون t تک نمونه ای یا استفاده از نرم افزار Spss بهره گرفته است.یافته ها: نتیجه کلی تحقیق مشخص کرد که وضعیت محله تجریش از لحاظ شاخص های شهرهای حساس به آب بیشتر در طبقه بندی ضعیف و متوسط قرار دارد و تنها سه زیر معیار برخورداری عادلانه از منابع آبی سالم و مطمئن ، برخورداری عادلانه از شبکه فاضلاب سالم و مطمئن و پوشش گیاهی با ضرایب 0.699، 0.689 و 0.617در طبقه بندی خوب قرار گرفته است.نتیجه گیری: این محله نیازمند برنامه ریزی بلند مدت در تمام ابعاد خود در راستای رسیدن به یک شهر حساس به آب می باشد.
مطالعه تطبیقی منسوجات ایرانی ساسانی و اوایل اسلامی با مصر قبطی (منطقه اخمیم) با رویکرد اسطوره شناسی ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نساجی سنتی ایران، هنری با قدمتی کهن است که ریشه در دوران ایلامیان دارد، در دوره ساسانی به اوج خود رسید و با آغاز دوره اسلامی، زمینه گسترش آن به دیگر نقاط جهان، به ویژه سرزمین های غربی اسلامی، فراهم شد. همچنین نقوشی که بن مایه آن ها به دوره ساسانی بر می گردد، در ادوار پس از این سلسله در هنر ایران دوره اسلامی و دیگر سرزمین ها مورد تقلید قرار گرفتند و به عنوان نقش مایه های تزیینی در منسوجات به کار گرفته شدند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی آثار پارچه بافی در ایران دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی (سده چهارم تا هشتم میلادی) و قبطیان مصر (سده هفتم و هشتم میلادی) در منطقه اخمیم با اتکا بر رویکرد اسطوره شناسی ژرژ دومزیل است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت هستند از: 1- نقش مایه، جنس و نوع بافت منسوجات ساسانی و اوایل اسلامی و قبطیان مصر چه ویژگی هایی دارند؟ 2- وجوه افتراق و اشتراک آنها چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی - تطبیقی انجام شده و داده ها با استفاده از منابع مکتوب و تصاویر موجود در موزه ها و به شیوه نمونه گیری از نوع موارد در دسترس انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد، نقش مایه، رنگ و زمینه، جنس الیاف، نوع بافت، شیوه بافت و شیوه تزیین در دوره ساسانی - اوایل اسلامی و قبطی، به ترتیب در قالب چهار گروه حیوانی و پرندگان، گیاهی، انسانی، انتزاعی و هندسی، با رنگ های مات و تند و درخشان، از جنس کتان و پشم و ابریشم، با بافت جناغی و ملیله، با ساختار S و Z باف، متقارن در قالب مدالیون (هر دو دوره)، مربع، چرخشی، زیگزاگ و لوزی ظاهر شده اند. همچنین، در منسوجات ساسانی و اوایل اسلامی، نقوش حیوانی، گیاهی و انسانی به ترتیب کنش های فرمانروایی(شهریاری)، چیرگی(سلحشوری) و شاخص بقا (پیشه وری)، را بازتاب می دهند، درحالی که در منسوجات قبطی، نقوش حیوانی و گیاهی نشانگر شاخص بقا و نقوش انسانی شامل هر سه کنش فرمانروایی، چیرگی و شاخص بقا هستند. گفتمان های حاکم در این دوران ها، نقشی مهم در بازنمایی ساختار طبقاتی جامعه و برقراری نظم اجتماعی داشته اند؛ نظمی که پیوستگی آن در گرو حضور حاکمی است که اجزای جامعه را به صورت یک کل منسجم به هم پیوند دهد.
مطالعه تأثیرات نقاشی اروپایی بر دیوارنگاره های خانه تاریخی سوکیاس در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصفهان از دوره شاه عباس اول به بعد، به واسطه انتقال پایتخت، کوچ و اسکان هزاران ارمنی در منطقه غرب اصفهان و رفت وآمدهای روزافزون اروپائیان از مهم ترین شهرهای قلمرو ایران اسلامی به شمار می رفت. پایتختی پررونق که ساخت ابنیه های شکوهمند نظیر مساجد، قصرها، خانه ها و غیره در آن، اجتناب ناپذیر می نمود. ازاین رو خانه های تاریخی جلفای نو در اصفهان در دوره صفوی، به سبب تزئینات برجسته معماری خود که طی فرآیند گسترش تعاملات اروپایی و به تبع آن، حضور نقاشان خارجی قرارگرفته است، شایسته انجام مطالعات و بررسی های دقیق علمی- پژوهشی هستند. موضوع مهمی که در تزیینات نقاشی خانه ها شاهد آن هستیم، تأثیر موضوع نقاشی ها از نقاشی های فرنگی است که به وفور در بسیاری از خانه های تاریخی دیده می شود. خانه سوکیاس- از ابنیه مهم جلفای نو- به نوبه خود، دارای تزئیناتی به سبک فرنگی سازی است، به ویژه نقاشی های منحصربه فردی که خبر از حضور محتمل نخستین نقاشان فرنگی ساز در اصفهانِ عصر صفوی می دهد. این مقاله، ضمن اشاره مفصل به تزئینات، با هدف شناخت نقاشی های دیواری فرنگی سازی خانه سوکیاس اصفهان و مقایسه تطبیقی آن ها با نقاشی های اروپایی، به خصوص گراورهای منسوب به فرانسوا مازو، به عنوان بخشی از منابع مورد تقلید نقاشی های فرنگی سازی در این خانه تاریخی، به نگارش درآمده است. سئوالات پژوهش پیش رو عبارت هستند از: مهم ترین منابع اقتباس نقاشی های دیواری فرهنگی خانه سوکیاس کدام هستند؟ وجوه اشتراک این نقاشی ها با گراورها و نقاشی های وارداتی این دوره چیست؟ گردآوری اطلاعات، به صورت مطالعات کتابخانه ای و فیش برداری و نیز حضور میدانی در محل، مشاهده دقیق و عکس برداری از خانه تاریخی سوکیاس بوده و روش تحقیق نیز ترکیبی از روش های تحلیلی، توصیفی و تطبیقی است. با توجه به یافته ها از مهم ترین منابع دیوارنگاره های کوشک سوکیاس می توان از گراورها و نقاشی های فرانسوا مازو فرانسوی که در این دوره به ایران وارد می شدند، نام برد. در مورد وجوه اشتراک موضوعی با نقاشی ها هم می توان به ترسیم تک پیکره هایی با لباس و زیور اروپایی و همچنین مجالس مهمانی، بزم و غیره به شیوه مهمانی های اروپای غربی اشاره کرد.
مطالعه و تحلیل آثار آلبرتو پازینی نقاش ایتالیایی در عصر ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
18 - 28
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن ناصرالدین شاه نقاشان بسیاری در اثر مراوده با دولت های اروپایی به ایران آمدند. آن ها که اغلب در محافل آکادمی غرب پرورش یافته بودند و تکنیک های نقاشی آن خطه را به خوبی می دانستند با به تصویر کشیدن مناظر سرزمین های شرقی به ویژه خاورمیانه به شیوه ی خاصی رسیدند که به اورینتالیسم یا شرقی گرایی معروف شد. آلبرتو پازینی از آخرین و شناخته شده ترین نقاشانی است که در اواسط قرن نوزده به ایران می آید و پس از آن به چند کشور آسیایی، آفریقایی دیگر می رود. این تجربه ای است که تمام مسیر زندگی هنری او را تغییر می دهد. پازینی با گذر از جنبش باربیزون ها به شیوه ی اورینتالیسم می پیوندد. این پژوهش با مدارک مستند که برخی از آن ها به تازگی کشف شده اند و با هدف مطالعه و بررسی موردی آثار پازینی (نقاش ایتالیایی دوره ناصری)، سعی در پاسخ گویی به این پرسش ها دارد که: پازینی با کدام رویکرد از نقاشی زمانه ی خود به ایران می آید؟ پازینی کدام شیوه و رویکرد را برگزیده است؟ عینی گرایی او که ریشه در الگوها و چهارچوب های هنر غرب داشت، چگونه تأثیری بر آثار دیگر هنرمندان این دوره در ایران داشته است؟ دستاورد این تحقیق نشان می دهد پازینی که از جنبش باربیزون ها تأثیر گرفته بود، پس از بازگشت از ایران به شیوه ی اورینتالیسم می پیوندد. درحالی که ملاقات پازینی با نقاشان این دوره به جز ناصرالدین شاه به چشم نمی خورد، ولی با شواهدی که در دست است از راه های جنبی دیگری، چون کارت پستال های گراوور، آثار بزرگان هنر اروپا بر نقاشان سنتی ای مانند میرزا امامی ها و نجفعلی ها تا هنرمندان تعلیم دیده غربی مانند کمال الملک، تأثیر گذاشته است. در این بررسی به آثاری که آلبرتو پازینی از ایران تهیه کرده، شامل نُه اثر رنگ روغن و دو طراحی، به اضافه تابلوی ناشناخته او در کاخ گلستان تهران، پرداخته می شود و در کنار آن سه اثر از سه هنرمند شاخص متکی به سنت بررسی می شود: حسینی امامی، احمد نجفعلی و حسین مصورالملکی که از پرده مشهوری از انگر، یکی از پیشگامان اوریانتالیسم که از راه کارت پستال به دست آن ها رسیده الهام گرفته اند.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
فضای تهی؛ محل تجلی و ادراک معنا در معماری اسلامی (بررسی تأثیرگذاری فضاهای تهی بر روی مخاطب، مبتنی بر آرای ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
63 - 80
حوزههای تخصصی:
فضاهای تهی دارای هویتی فعال و قدرتمند در معماری است. فضاهای تهی با خالی کردن خود از ماده، زمینه تجلی معنا را فراهم می سازد و ادراک معنا بر روی مخاطب تأثیر می گذارد. ملاصدرا ماده را عجین با عدم می داند، که ادراک حسی را شامل می شود. وی حواس را در عیان ساختن واقعیت خارجی ناتوان می داند. درواقع، ارج به فضاهای تهی، ارج به غیرماده است. در این ساحت است که می توان تفکرات ملاصدرا را در باب ادراک با مباحث معماری انطباق داد. این پژوهش از نوع کیفی و بین رشته ای ا ست که با روش تطبیقی-تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی انجام شده است. نتایج حاکی از این است که فضاهای تهی محل تجلی معانیست و می تواند بر مخاطب خود تأثیر بگذارد. با تطبیق دیدگاه های ادراکی ملاصدرا با معانی موجود در فضای تهی، درمی یابیم که فضای تهی به دلیل مجردبودن از ماده، امکان بروز معانی و ادراک را فراهم می کند؛ که به صورت ناخودآگاه (ضمنی) و خودآگاه (صریح) بر مخاطب تأثیر می گذارد. در نظر ملاصدرا سیر در فضاهای تهی مانند نوعی حرکت از ظاهر تا باطن می ماند که مخاطب متوجه نوعی ادراک ضمنی است و وی را به سمت معنا (کمال) است، هدایت می کند. اهداف پژوهش:تبیین جایگاه معنایی فضاهای تهی در معماری و نحوه تأثیرات گذاریش بر مخاطب.پیوند و انطباق آرای فلسفی ملاصدرا در باب ادراک، با ادراک معنا در فضاهای تهی معماری.سؤالات پژوهش:تأثیرات معنایی فضاهای تهی بر روی مخاطب چگونه است؟دیدگاه فلسفی ملاصدرا در باب ادراک، به چه نحوی با درک معنا در فضای تهی قابل انطباق است؟