فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نوشتار فشرده و کوتاه پیشارو سعی شده است «همبودی» یا مناسبت و خویشاوندی ریشه ای و سرچشمه ای و ماهوی یا فی حد ذاته میان فرهنگ در معنای کلی و کلان و جامع آن با هنر و هنرمندانگی و کشش ها و کنش ها و خیزش های خلاق و نوآورانه و هنرمندانه انسان در خلق واقعیت ثانوی که اثر هنری است، واکاوی و تبیین شود. به سخن دیگر، مسئله این است: میان رفتارهای فرهنگی انسان و کشش ها و کنش ها و خیزش های هنری و هنرمندانه و سپهر تجربه های زیباشناختی او چه مناسبتی وجود دارد؟ نسبت و خویشاوندی صوری و عرَضی است یا ریشه ای و سرچشمه ای و ماهوی؟ همبودانه و سرشتین است؟ یا همزیستانه و صوری و عرَضی و متفاوت از یکدیگر؟ انسان نخست فرهنگی است و سپس هنرمند؟ و یا آنکه نخست هنرمند و سپس فرهنگی؟ و یا آنکه مناسبت میان فرهنگمندی و هنرمندی انسان مناسبت میان دو اصل جدای از یکدیگر نیست. بلکه دو اصل مکمل هم اند و یکی مؤیّد دیگری. فرهنگ در معنای عام و کلی و کلان و جامع مفهوم اعم بر همه سپرهای ادراکی و تجربه های زیسته و گشودگی وجودی انسان در جهان است. به دیگر سخن انسان نخست فرهنگی در جهان گشوده می شود و در مرحله سپسین گشودگی فرهنگی انسان در ساحات و سویه های متفاوت اعم از دریافت های انسان از امر قدسی و الوهی و ماوراء و تجربه های زیسته او در سپهر ذوق و زیبایی و هنر و هنرمندانگی و مهارت و ممارست های فناورانه و عملی و موارد مشابه دیگر به گشودگی فراخوانده می شود.
حرمخانه ارگ تهران در دوره قاجار
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
54 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه از عمارات حرمخانه ارگ تهران، اثری برجای نمانده است. عماراتی که در روزگاری نه چندان دور، خوابگاه پادشاهان قاجاری و مسکن زنانشان بود. جایی که زندگی خانوادگی شاه در آن جریان داشت و ازاین رو به خوبی از آن حراست می شد و هر کسی به آن راه نمی یافت. بنابراین وضع زندگی زنانی که در این بخش ارگ می زیستند، از نظر دیگران پوشیده می ماند و همین باعث کنجکاوی بیشتر افراد، به ویژه سفرنامه نویسان فرنگی می شد. بدین ترتیب در این مقاله بر آن شدیم تا به بررسی ساختار حرمخانه ارگ و تعامل آن با زندگی ساکنانش بپردازیم. با بررسی آرای راپاپورت دریافتیم که سبک زندگی ساکنان بر کالبد خانه اثرگذار و در این اثرگذاری، موقعیت زنان خانه نقش روشنی دارد. بنابراین تلاش کردیم با تمرکز بر شناخت موقعیت همسران شاه به پاسخ مقاله نزدیک تر شویم. در این راه ضمن تعریف مفهوم حرمخانه، به جایگاه کلی زنان دربار و سیر تحولات حرمخانه پرداختیم و در بخش نهایی مولفه هایی را برشمردیم که موقعیت زنان شاه را در ساختار متغیر حرمخانه تثبیت می کرد. در نهایت به این رسیدیم که شیوه زندگی جمعی زنان در حرمخانه سبب گستردگی و پیچیدگی ساختار آن می شده است و تقسیمات این ساختار معطوف به جایگاهی بوده است که هر بانوی درباری در نسب با بانوان دیگر، شخص شاه، مادر او و سایر خدمه داشته است. در این میان هرچه جایگاه بانویی بالاتر بوده است، خدمه بیشتر و در نتیجه فضای بزرگتری در اختیار داشته است و عمارت او از تجملات بیشتری برخوردار می شد. در این میان منازلی که به خدمه و خواجگان اختصاص داشت هم به خوبی در راستای وظایف آنان در قبال بانوان حرم و حفاظت از موقعیت ایشان بوده است.
تبیین انگاره طراحی شهری مشارکتی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور براساس فلسفه رئالیسم اسلامی
حوزههای تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در سیر تطور تاریخی خود، مقوله مشارکت اجتماعی را مورد تاکید قرار داده که منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به پایداری اجتماعی خواهد شد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند طراحی و خلق فضاهای شهری امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت تاکنون، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، خاستگاه فلسفی و نظری موضوع در فلسفه رئالیسم اسلامی، واکاوی گردیده است که در نهایت منجvبه تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم طراحی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهدشد و براساس یافته های موردپژوهی برای جلبب مشارکت ذینفعان در پروژه های طراحی شهری آموزش به عنوان قدم و اول و عامل تاثیرگذار، نقش مهمی ایفا خواهد کرد. آموزش در این مفهوم به معنای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، نظرسنجی، زمینه ساز مشارکتِ اجتماعی، عامل حساس سازی و مسئولیت پذیری شهروندان و همچنین عامل خلق فضاهای شهری با کیفیت و پاسخگو به نیازهای مخاطبان خواهد بود. برای نیل به این هدف مبانی فلسفی اندیشه اسلامی درباب آموزش، تحلیل گردیده است تا اهداف، اصول، روش و محتوای آموزش متأثر از اندیشه اسلامی ارائه شود. این پژوهش از منظر هدف تحقیق بنیادی و براساس ماهیت موضوع و حیطه مورد پژوهش در علوم اجتماعی، توصیفی-تحلیلی محسوب میگردد. نتایج تحقیق نشان می دهند، آموزش با هدف طراحی شهری مشارکتی، با جامعه و برای جامعه محقق می شود و نه آموزش به جامعه؛ که با اهمیت بخشی به نقش ذینفعان در این فرآیند، متأثر از رویکردی پائین به بالا، براساس خواست های جامعه تدوین می گردد و در قالب اصول طراحی مشارکتی به جامعه ارائه میشوند.
مبلمان شهری و ملاحظات طراحی آن در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مبلمان شهری یکی از عناصر مهم در فضاهای شهری به جهت خدمات رسانی به شهروندان محسوب می شود که از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ لذا در طراحی و مکان یابی این مبلمان باید تمامی شرایط و ملاحظات لازم را در نظر گرفت.
اهداف: هدف اصلی در این پژوهش بررسی ملاحظات طراحی مبلمان شهری در فضاهای شهری است که برای این منظور در این مطالعه معیارها و ملاحظات مربوطه مورد سنجش قرار می گیرند.
روش تحقیق: پس از مطالعات و بررسی های انجام شده، در ابتدا به بررسی تعاریف مختلفی که کارشناسان برای مبلمان شهری در نظر گرفته اند پرداخته شده و سپس به دسته بندی آن در دنیا و ایران و پس از آن ملاحظات و معیارهای مبلمان شهری مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که در طراحی مبلمان شهری، ملاحظات و معیارهای طراحی در یک تعامل و رابطه دوجانبه هستند. در واقع می توان عنوان کرد که از نظر چگونگی توجه به ملاحظات و معیارهای طراحی دو حالت می تواند وجود داشته باشد؛ حالت اول طراحی استاندارد محور و یکسان که در پروسه طراحی آن کلیه ملاحظات و معیارها به طورکلی موردتوجه است و معیارهای معناشناسانه یا متوجه اهداف نهاد متولی مبلمان است و یا بعضاً فاقد معیارهای معناشناسانه است. این مبلمان و طراحی آن در بازه های زمانی بلند مورداستفاده قرار می گیرد و گاهی پس از گذشت چند دهه بازطراحی انجام می شود.حالت دوم طراحی موردی، که بر اساس شرایط ویژه و بر اساس مکان و بستر قرارگیری مبلمان و با رعایت ملاحظات و معیارهای متناسب با آن طراحی صورت می گیرد.
خدای خانه مسجد جامع عتیق شیراز؛ بنیاد بنا، تحولات تاریخی و پرسش از ماهیت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۶)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
خدای خانه، بنای یک اشکوب سنگی در میان صحن مسجد جامع عتیق شیراز است. این بنا را در گذشته بیت المصاحف می نامیدند و محل نگهداری نسخ قرآن شریف بود. خدای خانه در اثر چند مرتبه زمین لرزه حادث شده در دوره قاجاریه ویران شد و به صورت تلی از مصالح برهم انباشته درآمد. ویرانه خدای خانه در نخستین اقدامات مرمتی اداره کل باستان شناسی، از سال 1318ش. بازسازی شد. سیمای شناخته شده امروزی این اثر، درواقع محصول همین بازسازی است. وضعیت یا وضعیت های پیشین این بنا موضوع پژوهش است؛ از این رو، پرسش از ماهیت معماری این بنا مطرح می شود؛ و این که سیر تاریخی بنای خدای خانه چیست؟ با این هدف که صورت اصیل این بنا تبیین شود. پژوهش به روش «تاریخی-تحلیلی» و با بهره گیری از متون و اسناد تصویری تاریخی و مشاهده های میدانی به انجام رسیده است. در این پژوهش روشن شده که بنای خدای خانه به گمان از هنگام بنیان مسجد برپا شده و چند سده بعد دگرگونی هایی در آن پدید آمد. شاکله اصلی خدای خانه در سده هشتم هجری قمری با افزوده شدن برج هایی در چهار نبش بنا کامل شد؛ با این توضیح که پیش تر در سده ششم-هفتم هجری قمری بنای میانی و رواق ستون دار ساخته شده بود. برپایه مستندات تاریخی، بنا در دو اشکوب ساخته شده بود. در صورت اولیه، خدای خانه در مرکز صحن مسجد قرار داشت. فضای یادگیری و قرائت قرآن بود و در آن قرآن های کهن و سی پاره های وقفی را نگه می داشتند.
ژست در نقالی: ره یافتی به حرکات بدن در اجرای نقل براساس دیدگاه زبانشناسی شناختی؛ مطالعه موردی مجلس نقالی «سهراب کشی» مرشد ترابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکات بدن از موضوعات مهم اما مناقشه برانگیز در تحلیل اجرا است. زبان شناسانی چون مک نیل ژست بخشی جدایی ناپذیر از گفتار می دانند که نقش مهمی در سازماندهی افکار دارد بااین همه در خلاء روش شناسی مناسب، بررسی ها اغلب روایت کلامی را مبنای تحلیل قرار داده اند و کمتر به جایگاه ژست در ساخت چندوجهی زبان پرداخته اند. این پژوهش با تعمیم نظریه «ژست به مثابه فرم موقت» مولر بر نقالی نشان می دهد چگونه حرکات نقال به مثابه وجهی از زبان معنا می سازند. بدین منظور صحنه کشتی دوم رستم و سهراب از اجرای ضبط شده نقل سهراب کشی مرشد ترابی(1389) انتخاب شد؛ صحنه از آغاز درگیری کشتی تا خنجر خوردن سهراب بدست رستم به مدت دو دقیقه و سی ثانیه، به24 عبارت ژست و 6 واحد ژستوار تقطیع شد. ابتدا موقعیت و مشارکت اندام های درگیرِ حرکت مستقل بررسی شد سپس هر واحد ژست از منظر فرم و انگیزه تجسم یافته کنش ها در سه گروه ژست های اشاره ای، ژست های تصویرگر و ژست های کارکردی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد نقطه کانونی اجرا بازنمایی رودرویی نهایی رستم و سهراب است. هرچه به اوج صحنه نزدیک می شویم، تعداد ژست ها افزایش می یابد و گفته ها محدود می شود. تاکیدهای کانونی ساز در گفتارژست وارها این صحنه بر «چرخ بلند» به عنوان شوربختی سهراب تاکید می کند و سهم فریبکاری رستم در نتیجه کشتی دوم را کمرنگ نشان می دهد.
بررسی برخی عوامل فرهنگی موثر بر انتخاب فرش دستبافت ایران در ژاپن
حوزههای تخصصی:
کشور ژاپن در جایگاه یکی از مقاصد صادراتِ فرش ایران بوده که در سالیان گذشته میزان قابل توجهی از فرش های ایرانی را خریداری کرده است. باتوجه به اینکه معیارها و دلایل انتخابِ فرش توسط استفاده کنندگان تأثیر مستقیمی بر میزان تقاضا و عَرضه دارد، شناسایی و آگاهی از آن دلایل و معیارها برای تولیدکننده اهمیت و ضرورت دارد. ویژگی های فرهنگی کشور ژاپن به منزله یکی از عوامل مؤثّر در انتخاب و خرید فرش مسئله موردبحث این مقاله است. بدین منظور فرهنگ هر دو کشور ایران و ژاپن و برخی نقاط اشتراک و افتراق به طورکلی موردتوجه و مطالعه قرار گرفت و تا حدودی رابطه فرهنگ ژاپن و سلیقه مردم در استفاده از فرش تشریح شد.داده های پژوهش از راه گفت وگوی چهره به چهره با تولیدکنندگان و تجار فرش و انتشار پرسش نامه به دست آمده و مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که فرهنگ کشور مقصد (ژاپن) می تواند نقش تأثیرگذاری در انتخاب و سلیقه خریداران داشته باشد. فرهنگ به شیوه غیرمستقیم توسط اجرای دیدگاه کارشناسان کشور ژاپن بر فرش های صادراتی ایرانی به کار گرفته می شود؛ بااین وجود در محصولات کنونی تولیدکنندگان فرش دستبافت نتوانسته اند فرهنگ و نقطه نظر مردم ژاپن را در محصولات خود اجرا نمایند. بنابراین به عقیده تاجران با ملیت ژاپنی و صادرکنندگان فرش ایران، توجه بیشتری باید به این مورد معطوف گردد تا رتبه قالی ایرانی در بازار مورد انتظار تثبیت گردد.
واکاوی حس تعلق به مکان در محیط های آموزشی کودکان (گروه سنی 4 تا 5 سال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
68 - 86
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش نظریه زمینه ای و از نوع مطالعه موردی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها شامل تحلیل منابع کتابخانه ای، طراحی پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و اساتید معماری و روانشناسی محیط است. نمونه گیری به روش گلوله برفی و به صورت آنلاین انجام شده و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران محاسبه شده است.
مبانی زیبایی شناسی حکمت عرفانی از منظر ویلیام چیتیک و تجلی آن در فرآیند خلق اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر نظر بسیاری از فلاسفه امروزه هنر دچار بحران معنا شده و همانند گذشته فرایند خلق اثر هنری در جهت پیوند میان آسمان و زمین قرار ندارد، غالباً هنر معاصر به دنبال تصویرپردازی انتزاعی از همین جهان محسوس است تا اینکه تذکاری باشد برای یادآوری ابعادی فراتر از محسوسات که آدمی نیز تعلقی وجودی به آن دارد. زیبایی شناسی به عنوان عاملی پیوند دهنده بین فلسفه و حکمت با هنر در خلق اثر هنری قرار دارد و پایه گفتمان میان هنر و فلسفه را فراهم آورده است. ازین رو به منظور احیاء و تعالی هنر معاصر، رجوع به حکمت عرفانی و زیبایی شناسی عرفانی از منظر یکی از شارحان این مکتب که فیلسوف و هنرمند نیز هست، می تواند راهگشا باشد. مسئله مورد پژوهش در این تحقیق آن است که ارکان و اصول زیبایی شناسی برگرفته از مبانی عرفانی ویلیام چیتیک چیست و تجلی آن در شکل گیری اثر هنری چگونه فرایندی دارد. در این پژوهش گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و ارائه تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوایی متون صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که زیبایی شناسی عرفانی مبتنی بر عشقی است که از خدا نشات می گیرد و این عشق با شناخت اسماء الهی توسط انسان ادراک می شود و هنرمند با شناخت اسماء الله در هر مرتبه ای که آن ها را درک می کند توانایی تجلی این اسماء را در خلق اثر هنری از طریق رمزپردازی خواهد داشت. مخاطب نیز با توجه به طلب و پیمودن مسیر سلوک، مراتبی معنوی را می پیماید و هنر برای او به رابطی میان زمین و آسمان بدل می گردد.
تبیین مدل تحلیل پویایی تاریخی سفرهای تجاری با تمرکز بر کاروان سراهای دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کاروان سراها یکی از مهم ترین گونه های معماری تاریخی هستند که نقش عمده ای در تجارت ایفا کرده اند. از جمله اصلی ترین کاربردهای کاروان سراها، می توان به برقراری امنیت در سفرهای بین شهری، اسکان موقت برای رهگذران، انبار کالا برای تاجرین و نگهداری از چهارپایان در طول مسیر تجاری اشاره کرد. محققان بسیاری به ساختار کاروان سراها پرداخته اند اما تا قبل از گستردگی علوم اجتماعی- محاسباتی در تحلیل های تاریخی، این امکان وجود نداشت که با کمک تحلیل ساختاری و فضایی این بناها، بتوان در مورد نسبت میان کالبد این بناها و رفتار اجتماعی مرتبط با آنها اطلاعاتی کسب کرد و ازاین رو این پژوهش درصدد پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان به مدلی برای رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه دست یافت؟هدف پژوهش: این پژوهش درصدد تبیین یک مدل ریاضی بین وقایع پویای اجتماعی و تاریخی، با تمرکز بر رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در مطالعه موردی از شبیه سازی های سه بعدی در نرم افزار تری دی مکس و تحلیل های حجمی در نرم افزار راینو بهره گرفته شد. در این راستا، از مدل آهنگ رسانش سفر استفاده شد که در 16 کاروان سرای موردی و 14 سفر شبیه سازی شده آزمایش شده است.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که شهر اصفهان در دوره صفویه، به عنوان مقصد بالقوه برای سفرهای تجاری بوده و شهر کرمان به عنوان مبدأ مناسب برای سفرهای تجاری با مقصد اصفهان بوده است. از سوی دیگر، با توجه به مسیر تجاری ابریشم، حلقه تجارت از سمت کشور پاکستان کنونی به سمت شهر اصفهان جاری بوده و از این شهر به سمت شمال غرب، شمال شرق و جنوب کشور امتداد داشته است.
بررسی تطبیقی ساختار ارتباط دهنده فضاهای باز و بسته معماری سنتی و مدرن شهرهای منطقه آذربایجان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
171 - 195
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ خانه به عنوان مهم ترین مکانی که سازگار با زندگی انسان باشد، شناخته شده است. به علت عدم شناخت کافی از کاربران و نیازهای آن ها، امروزه تغییرات زیادی در بحث مسکن و ساخت ساز فعلی مشاهده می شود که منجر به بی هویتی خانه ها و حرکت به سوی یکسان سازی در سطح کشور شده است. روی آوردن به یک معماری که بر پایه شناخت نیازها، شیوه زندگی، باورهای بومی که در طول زمان تبدیل به فرهنگ آن جامعه شده است و هویت خاصی را به آن اختصاص می دهد، می تواند موجب افزایش حس تعلق به فضا و در کل رضایت مندی ساکنین از برآورده شدن نیازهای واقعی خویش باشد. درواقع این مؤلفه طراحی همان فضای بینابین می باشد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی فضاهای ارتباط دهنده مسکن های سنتی و مدرن منطقه آذربایجان و تاکید آن بر نحوه قرارگیری ساختمان در فضاها می باشد. روش انجام این پژوهش ترکیبی (توصیفی و کیفی، تحلیلی و سرانجام استدلال منطقی) است؛ به طوری که از نظر مکان تحقیق کتابخانه ای- اینترنتی- میدانی و از نظر نوع داده ها کمی و کیفی است. در این مطالعات پس از بررسی خانه های سنتی و مدرن شهرهای اردبیل، تبریز و زنجان به ارائه راهکارهای مطلوبی به منظور استفاده از فضاهای ارتباط دهنده معماری سنتی در خانه های مدرن در منطقه آذربایجان کشور پرداخته شده است، چیزی که حائز اهمیت است، عدم توجه معماری امروزی منطقه به اصول و مفاهیم گذشته است. مفاهیمی که گاهی از روی ناآگاهی با تعاریف نامأنوس دیگران جایگزین شده است. این درحالی است که همان مخاطبان نیازهایی را مطرح کرده اند که طی گذر زمان فضاهای پاسخ ده همان نیازها از بین رفته است و یا کم رنگ شده است. مسکن مطلوب مسکنی است که برپایه انسان و ارزش های انسانی، تجلی گاه ارزش های فرهنگی، تأمین کننده آرامش و آسایش انسان شکل گرفته باشد.اهداف پژوهش:تبیین الگوی مطلوب برای گذر از فضای باز به فضای بسته و بالعکس در بناهای مسکونی منطقه آذربایجان.بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود میان ارتباط دهنده های فضاهای باز و بسته در بناهای مسکونی سنتی و مدرن در منطقه آذربایجان.سؤالات پژوهش:الگوی مطلوب برای گذر از فضای باز به فضای بسته در بناهای مسکونی منطقه آذربایجان چیست؟تفاوت ها و شباهت های موجود میان ارتباط دهنده های فضاهای باز و بسته در بناهای مسکونی سنتی و مدرن در منطقه آذربایجان شامل چه مواردی است؟
هم سنجی اساطیر گیاهی در سفالینه های سلجوقی با یک قطعه پارچهٔ محفوظ در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقوش ثبت شده بر آثار هنری به ویژه مواردی که متعلق به اعصار دور هستند، علاوه بر جنبه های آرایه ای و زینتی، دارای کارکردهایی بوده اند که با اساطیر، اعتقادات و آیین های رایج در آن زمان، پیوندی تنگاتنگ دارند. به عبارت دیگر، نقوش مزبور به مثابه نمادهایی هستند که بر عقاید و یا پیام هایی خاص دلالت دارند. از مهم ترین مصادیق این موضوع می توان به آثار هنری ساخته و پرداخته در عصر سلجوقی اشاره کرد که از آن گنجینه ای غنی، به ویژه در زمینهٔ منسوجات و سفال برجای مانده است. مقالهٔ حاضر که به شیوهٔ اسنادی تدوین و از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته، با هم سنجی میان نقوش یک قطعه پارچهٔ محفوظ در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت و شش سفالینهٔ موجود از دورهٔ سلجوقی، مشترکات فکری، اسطوره ای و اجتماعی ارائه شده در آن ها را مورد بررسی قرار داده و نسبت به شناسایی و دسته بندی اشتراکات کارکردی آن ها اقدام نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تمامی نقوش به کار رفته در آثار یادشده، دارای کارکرد فرهنگی بوده و نشان گر عقاید روز آن زمان هستند، یعنی نقوش و نمادهای به کار رفته در آثار، برای مردم آن روزگار معنایی کارکردی داشته و صِرف تکرار گذشته و با هدف زیبایی نبوده اند.
تحلیل شناختی از بازنمایی حکمت سوره لقمان در مستندهای شهید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی مضامین قرآنی در آثار هنری از دیرباز دغدغه خاطر هنرمند مسلمان بوده است که در قالب های گوناگون هنری به منصه ظهور رسیده است. ورود به عصر مدرنیته و تفاوت ماهوی هنرهای مدرن مانند سینما دستیابی به این دغدغه را با دشواری مواجه ساخت. نحوه بیان مضامین والای حکمی و به تصویر کشیدن آن در قاب محدود تصویر با چالش های بسیاری مواجه است. شهید سید مرتضی آوینی با برخورداری از نفس تربیت شده در ساختار اسلام ناب در مستندهای روایت فتح تلاش کرد تا تحقق مضامین غیبی قرآنی را در لایه اول در رزمندگان و لایه دوم به مخاطبان مستندها نشان بدهد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است با تبیین مولفه های حکمت به عنوان مضمون محوری در سوره لقمان، بازنمایی آن در مجموعه اول روایت فتح ردیابی شود. روش تحلیل محتوای کیفی و تجزیه و تحلیل شناختی با کمک نرم افزار مکس کیودا، برای دستیابی به این منظور انتخاب شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها گویای این امر است که روایت فتح در بازنمایی مضمونی حکمت ازشاخص های دقیقی برخوردار است. این بازنمای از طریق هماهنگی مولفه های شناختی و ادراکی انسان و ویژگی های تکنیکی به کار رفته در مجموعه اول روایت فتح به تصویر کشیده شده است و نشانگر انطباق نفس فیلم ساز بر حقیقت پدیده بیرونی در جبهه و گفتمان غالب انقلاب اسلامی می باشد.
بازتاب اسطوره خونیرث در نگاره های گلچین اشعار مکتب شیراز دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
جهان اساطیر شامل موضوعات و مفاهیم گسترده ای است که با مظاهر مادی و معنوی طبیعت در ارتباط اند. اساطیر جزء جدایی ناپذیر از فرهنگ باستانی هستند که به مرور زمان تمثیل های عینی آن ها در ادبیات و هنر تجسم یافته است. اسطوره سرزمین باشکوه زرتشتیان «خونیرث» با عناصر طبیعی چون کوه، آب، سرو و گیاهان... نمادی از بهشت موعود است که پس از سقوط سلسله ساسانی با شاخصه های اسلامی استمرار یافته است. با پذیرش اسلام توسط ایرانیان باورهای اساطیری با رویکرد مذهبی ادامه می یابد و در نسخه های مصور ادبی ظاهر می شود. گلچین اشعار مرقوم سال 801 ه. ق از نسخه های نفیس مکتب شیراز دوره تیموری است. این نسخه نگاره هایی را در بر دارد که به خوبی توانسته خیال انگیزی جهان اساطیری و عناصر طبیعی را به صورت نمادین به نمایش بگذارد و مناظری را عرضه کند که به جای بازنمایی عینی طبیعت جلوه های رمزگونه آن را متجلی کرده است. هدف مقاله شناسایی تاثیرات اندیشه های اسطوره ای و دینی قبل از اسلام در نگاره های گلچین اشعار مکتب شیراز دوره تیموری و دستیابی به مفاهیم آرایه های نگاره هاست. پرسش مهم در زمینه مطرح شده، بررسی ویژگی های بصری عناصر و میزان تاثیر پذیری از اساطیر زرتشتی است. این مقاله سعی دارد مفاهیم اسطوره ای که پیش از اسلام در باور ایرانیان وجود داشته و پس از ظهور اسلام در ذهن روشن-بین ایرانیان رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است را مورد تتبع قرار دهد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعداد محدودی از مطالعات تجربی بررسی کرده اند که چگونه تجربه گردشگران پس از سفر تأثیری بر تصویر مقصد می گذارد. اما برخی از ارتباطات بین تجربه، تصویر، رضایت و رفتار هنوز به طور کامل درک نشده اند، به خصوص در حوزه بوم گردی که مدیریت تصویر مقصد در آن می تواند چالش برانگیزتر باشد.هدف پژوهش: بررسی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت می باشد.روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی و در چارچوب روش های تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. میزان آلفای کرونباخ این تعداد پرسش نامه 0/924 است. جامعه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. روش حجم نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و بین گردشگران و شهروندان مراجعه کننده به طبیعت رشت مورد بررسی قرار گرفت که برای تحلیل نتایج پرسشنامه ها، و تأثیر تجربه گردشگر بر وفاداری، رضایت و تصویر مقصد با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم-افزار SPSS 25 و لیزرل برای محاسبه شاخص های برازش داده-مدل برای ارائه مدل تحلیلی ساختاری متغیر های پژوهش استفاده شده است.یافته ها و بحث: با توجه به مقدار ضریب تأثیر می توان بیان نمود که اثر شاخص های تجربه گردشگر بر متغیر تجربه گردشگر مثبت، مستقیم و در حد متوسط به بالا برآورد گردید، به این معنا که افزایش میزان شاخص های تجربه گردشگر می تواند در حد بالایی منجر به تقویت تجربه گردشگر در رشت گردد. نتیجه گیری: نشان داد که رضایت متاثر از تجربیات گردشگری و تصویر مقصد است. تجربه گردشگری تأثیر مستقیم بر رضایت و تأثیر غیرمستقیم از طریق تصویر مقصد داشت. علاوه بر این، رضایت بطور مستقیم تحت تأثیر هر دو بعد تصویر مقصد ویژه و کلی و دو بعد تجربه (یادگیری و متفاوت)، در حالی که بطور غیرمستقیم تحت تأثیر سه بعد تجربه (تجربه فعال، حواس مربوط به تجربه و عاطفی) از طریق تصویر مقصد قرار گرفت.
اثربخشی توسعه صنعتی مکان محور بر نرخ مهاجرت (نمونه موردی: روستاهای کوهدشت در استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
6 - 13
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نواحی روستایی به عنوان بخش حیاتی از ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع، با چالش ها و مسائل جدیدی روبرو شده اند. یکی از بزرگترین چالش ها، ناکارآمدی بخش کشاورزی است که باعث سرازیر شدن سیل مهاجرین روستایی به سمت شهرها شده که تداوم این روند، باعث برهم خوردن تعادل نیروی کار در جوامع روستایی شده و چالش های جدیدی را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی این مناطق ایجاد کرده است. در این راستا، موضوع مهاجرت در روستاهای شهرستان کوهدشت واقع در استان لرستان به عنوان یک مسئله جدی و چندوجهی برای توسعه محسوب می شود زیرا منجر به مهاجرت جوانان روستایی به شهرها شده و باعث نقص در ایجاد فرصت های شغلی و درآمدی در نواحی روستایی می شود. هدف از این نوشتار این است که با افزایش میزان و سرعت خروج افراد از یک منطقه به عنوان رکن مهم مکان، یک مسئله اجتماعی ایجاد می شود که باید به فکر راه حلی برای کاهش و یا کندکردن روند آن بود. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و بازدیدهای میدانی از روستاهای شهرستان کوهدشت به بررسی آمار مهاجرت افراد و ارتباط این مهاجرت ها با زیرساخت های موجود در منطقه می پردازد و سعی دارد تأثیر برنامه توسعه صنعتی در ارتباط با ظرفیت مکانی روستاها و پاسخگویی به این مهاجرت ها را مورد بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که صنعتی سازی روستا با توجه به پتانسیل های موجود مکان به عنوان ابزاری جهت متنوع سازی اقتصاد روستا و جلب سرمایه گذاری های مؤثر در مناطق روستایی جهت ایجاد فرصت های شغلی پایدار، افزایش توان رقابت اقتصادی نواحی روستایی و توسعه متوازن بین مناطق روستایی و شهری می تواند کارگر باشد. بنابراین، راهکارهای توسعه صنعتی با توجه به ویژگی های مکان، می توانند اثربخش بر کند کردن روند مهاجرت و حفظ نیروی انسانی به عنوان رکن مهمی از مکان و توسعه پایدار روستایی محسوب شوند.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
بررسی تأثیر ترجمه هایکو بر ظهور هایکو در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه آثار ادبی، چه در نظم و چه در نثر، همواره نقش مؤثری در تغییر و تحول ادبیات ملی کشورها ایفا کرده است. هدف پژوهش حاضر نیز مطالعه تطبیقی هایکوی ترجمه ای و هایکوی ایرانی است و درصدد پاسخ به این پرسش است که آیا هایکوهای ایرانی (سروده شده به فارسی) از منظر ویژگی های ادبی، متأثر از هایکوهای ترجمه شده به فارسی هستند یا خیر؛ بدین منظور، نخست مدل تلفیقی ارزیابی هایکو برای این پژوهش تدوین شد؛ سپس 150 هایکوی انگلیسی و 150 ترجمه متناظر با آن ها طبق این مدل ارزیابی شدند و ویژگی های هایکوهای ترجمه شده مشخص شد. در مرحله بعد، 100 هایکوی ایرانی نیز طبق همین مدل ارزیابی شدند و ویژگی های هایکوهای ترجمه ای و هایکوهای ایرانی با یکدیگر مقایسه شد تا وجوه اشتراک و افتراق آن ها مشخص شود. نتایج پژوهش نشان داد که هایکوهای ایرانی به دو نوع قابل تفکیک هستند: نوع اول متأثر از هایکوی ترجمه ای و دارای ویژگی های کلاسیکی است که ریشه در فرهنگ ژاپنی دارد و نوع دوم هایکوی اصالتاً ایرانی است که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و دارای هویتی مستقل است.
بازخوانی نمایش آیینی به مثابه عمل قربانی در تمدن هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش های آیینی هند، که از گذشته های دور تا به امروز تداوم یافته، یکی از اصلی ترین شاخه های هنر هندی است و از شهرتی جهانی برخوردار است. با توجه به آنکه در بستر برآمده از سنت، نگاهی کل گرایانه به تمامی فعالیت های بشر وجود دارد، این پژوهش بر آن است تا با مراجعه به متون ودایی فصل مشترک میان آیین و هنر را بازخوانی کند. ازاین رو پرسش اصلی تحقیق آن است که چه اشتراکی میان نمایش آیینی هندی و اصول ودایی مندرج در متون مقدس هندی وجود دارد؟ یافته های این تحقیق، که از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عمل قربانی به عنوان اصلی ترین آموزه ودایی در هنر نمایش نیز بازتاب می یابد. این بازتاب را می توان ذیل هجده مورد دسته بندی کرد. همچنین هنر نمایش هندی در معنای آیینی با آنچه امروزه از این واژه مراد می شود متفاوت بوده و مانند دیگر فعالیت های آیینی، دارای هدفی غایی است که همان کنش برای رسیدن به «مکشه» (آزادی) و تحت قانون «دارمه» است. بنابراین نمایش آیین هندی نوعی عمل عبادی است که ریشه در اهمیت و کارکرد امر قربانی در آیین ودایی دارد و بیش از آن که به دنبال دستاوردهای زیبایی شناسانه باشد در پی ایجاد رسه در مشارکت کننده است. ادراک رسه نیز تنها در صورتی حاصل می شود که علاوه بر شناخت مبانی اجرایی قربانی، بر اصول حاکم بر آن ایمان داشت و با حضور قلب به تماشای آن نشست.
جایگاه پارچه به مثابه روانداز آرامگاهی در ایران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارچه، نوعی از منسوجات است که در شکل دستگاهی (در مقابل داری) تولید می شود و در صور گوناگون کاربرد دارد که یکی از آنها، روانداز مقبره است که در سایه اهمیت قالی های کاربردی در این مصرف مغفول مانده است. از سویی مفهوم آرامگاه است که سهل اما ممتنع می نماید و در این پژوهش، منظور، مدفن و مقبره است. به عبارتی این مقاله تلاش دارد تا کارکرد نمادین پارچه به عنوان روپوش آرامگاهی در ایران عصر اسلامی را بررسی کند و این موضوع را نه از منظر جزییات و دقایق صوری طرح و نقش یا موردپژوهی انواع آن همچون ضریح پوش یا صندوق پوش و... که صرفاً از منظر چرایی مصرف پارچه در این کاربرد به چالش بگیرد و پرسش آن است: در ایران عصر اسلامی، نقش و جایگاه پارچه به عنوان روانداز مقابر چگونه تبیین می شود؟ نتیجه این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی – تحلیلی و با نظر به مستندات تاریخی مبتنی بر متن و تصویر نشان داد: یکی از این مصارف پارچه، روانداز اشیاء/ مکان های ارزشمند است که بدین طریق از دو جهت بر آن می افزاید: اول، آن را محفوظ می دارد که نمود بارز آن در روپوش خانه خدا به منصه ظهور می رسد. دیگر آنکه، پارچه های مورد استفاده در این نوع کاربرد، معمولاً صاحب نفاست هستند و به جهت ارزشمندی خود، سند اعتباری می شوند که بر اهمیت محتوا دلالت می کنند. اعتبار چنین پارچه هایی از مواد مصرفی در بافت و دوخت آنها و همین طور از مضامین کاربردی نشئت می گیرد که در قالب طرح، نقش و کتیبه جلوه گر می شوند. پارچه به عنوان روانداز هم می پوشاند و پاسبانی می کند؛ و هم دالی است که بر ارزشمندی مدلول صحه می گذارد و بر گرانمایگی آن می افزاید. سنتی که تا به امروز حیات یافته است، مانند انواع پوشش هایی که برای اشیاء ارزشمند و حتی مصرفی در خانه در نظر می گیرند. با این تعبیر پارچه به مثابه پوشش آرامگاهی در ایران، اعتبار نمادینی دارد که به جهت ذات و کارکرد خود مترادف اعزاز، تجلیل، حرمت و عزت است. هرچند جنسیت مواد مصرفی، رنگ آرایه های تزیینی، طرح، نقش و کتیبه نگاری احتمالی می تواند این اعتبار را فزونی بخشد؛ اما حتی فارغ از آن نیز به جهت خاستگاه نمادین چرایی وجود پارچه در این استعمال، متضمن مفهوم ارزشمندی برای مظروف خود است.