فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
125-141
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی شکل گیری هویت و ساختارهای اجتماعی در انیمیشن های «روح» (2020) و «پینوکیوی گیرمو دل تورو» (2022) از طریق مفهوم هابیتوس پیر بوردیو می پردازد. هدف، تجزیه و تحلیل این مسئله است که چگونه هابیتوس شخصیت ها بر رفتارها و رشد هویت آن ها در زمینه های روایی مربوطه شان تأثیر می گذارد؛ آن هم با تمرکز بر نحوه تعامل گرایش های درونی و ساختارهای اجتماعی. این پژوهش با استفاده از رویکرد تطبیقی کیفی، نظریه های بوردیو درباره هابیتوس، سرمایه و زمینه های اجتماعی را برای بررسی صحنه های کلیدی، رشد شخصیت و عناصر روایی در هر دو انیمیشن به کار می گیرد. داده ها از طریق مشاهده دقیق تحول و تعامل شخصیت ها جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل مقاله نشان می دهد که در «روح»، هابیتوس جو گاردنر در ابتدا به دلیل پیشینه اجتماعی-اقتصادی و انتظارات خانوادگی او محدود می شود، اما در طول سفر وجودی اش تکامل می یابد و منعکس کننده تغییر تمرکز از موفقیت حرفه ای به قدردانی از لحظات روزمره است. در مقابل، پینوکیو نشان می دهد که هابیتوس پینوکیو توسط فشارهای خارجی، از جمله کنترل اقتدارگرایانه و استثمار اقتصادی شکل می گیرد و منجر به دگرگونی ناشی از چالش های اخلاقی و اجتماعی می شود. «روح» کاوش پیچیده ای از هابیتوس در یک محیط معاصر را نشان می دهد که بر رشد شخصی و تفسیر مجدد سرمایه فرهنگی تأکید دارد. برعکس، «پینوکیو» بینش هایی درباره اینکه چگونه هنجارهای اجتماعی و سرمایه اقتصادی بر هویت در چارچوبی تاریخی تأثیر می گذارد، ارائه می دهد. در مقام تطبیق و مقایسه، «روح» توفیق بیشتری در انتقال سیالیت و پیچیدگی مفهوم هابیتوس دارد و تصویری دقیق از چگونگی شکل گیری هویت توسط سرمایه فرهنگی و تجربیات شخصی ارائه می دهد. این مطالعه در فهم نظری هابیتوس در سینمای انیمیشن مشارکت می کند و راه هایی را برای تحقیقات بیشتر در رسانه ها و ژانرهای مختلف فراهم می آورد.
بررسی نیازها و ترجیحات زنان در فضای نیمه عمومی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
27 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی مفهوم سبک زندگی به عنوان مجموعه ای کامل از فعالیت ها و الگوی زندگی افراد می تواند منجر به شناخت نیازها و ترجیحات ساکنان در برنامه ریزی فضایی و طراحی محیط های مسکونی شود. با توجه به این موضوع که نیمی از جمعیت هر جامعه ای را زنان تشکیل می دهند بررسی سبک زندگی آنان از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند بینشی را در مورد روش هایی که محیط مسکونی ممکن است بر سلامت جسمی و روانی آنها تأثیر بگذارد، ارائه دهد و به کاهش نابرابری های مبتنی بر جنسیت و بهبود کیفیت زندگی آن ها کمک کند. بااین حال بررسی رفتارهای مسکن مبتنی بر سبک زندگی زنان در ادبیات موضوع به ندرت بررسی شده است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناسایی نیازها و ترجیحات زنان در فضای نیمه عمومی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه است که با توجه به سبک زندگی آنها تعیین می شود. روش پژوهش: مطالعه خودمردم نگاری به عنوان روش تحقیق انتخابی در پاسخ دهی به چیستی الگوی فعالیت زنان و شناخت ترجیحات آنان در محیط مسکونی در نظر گرفته شد و به منظور تحلیل داده های کیفی، متن گزارش ها کدگذاری شد و با روش تحلیل تماتیک مضامین اصلی استخراج شد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که محدودیت فضا در واحدهای آپارتمانی و محدودیت در زمان و مکان استفاده از فضاهای عمومی خارج از ساختمان، بسیاری از فعالیت ها را با مشکل مواجه کرده است. در نتیجه اغلب زنان به دنبال محیط مسکونی هستند که بتواند از فعالیت های اجتماعی، فراغتی و کاری آنان پشتیبانی نماید. همچنین نیاز به مدیریت اشیا در فضا، مدیریت ازدحام و شلوغی، مدیریت تردد حیوانات خانگی و برخورداری از امکانات و تدابیر امنیتی از دیگر ترجیحات زنان بوده است. در نتیجه بهره گیری از فضای نیمه عمومی برای یکپارچه سازی زندگی روزمره و امتداد سبک زندگی در بیرون از واحد شخصی در کنار نقش ارتباطی فضای نیمه عمومی می تواند کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی را در سطوح مختلف ارتقا دهد.
طرح محرابی کنگره دار؛ شناسه ای هویتی در شکل یابی هنر عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
89 - 109
حوزههای تخصصی:
هر یک از پادشاهان در ادوار حکومتی خود کوشیده اند فرهنگ تصویری را متأثر از مبانی فکری و عقیدتی خود شکل دهند. در برخی دوره ها، تغییرات واضح و مستقیم اتفاق افتاده و در برخی دیگر، ضمنی و تدریجی بوده اند. عصر زندیه نیز دارای مشخصه های هنری خاصی است؛ یکی از این ویژگی ها، نوع خاصی از طرح محرابی است. این طرح، برگرفته از طرح محراب و نقش بسته بر آثار هنری، به عنوان شناسه ای در تولیدات دستی بدون تاریخ عصر زندیه به شمار می رود. منظور از این طرح، محرابی با کنگره های تزئینی است که در دوره زندیه به عنوان قابی نوآورانه ظهور یافت. این طرح ترکیبی منحصربه فرد دارد و در بخش تاج، از دو قوس هلالی و تیزه دار الهام گرفته است. اگرچه طرح های ملهم از طاق و طاق نما در هنر اسلامی به وفور دیده می شود؛ اما نگرش پژوهش حاضر بر این نظر است که طرح «محرابی» موردنظر در این مقاله، ویژگی های دیداری هنر زندیه را متمایز می کند. به بیانی دیگر، این گمان وجود دارد که طرح «محرابی» به مثابه یکی از شناسه های دیداری- هویتی هنر زندیه به شمار می آید. هدف نوشتار پیش رو، نخست معرفی، طبقه بندی و مطالعه شکل «محرابی» در آثار هنری دوره زندیه به منظور تعریف یکی از عناصر بصری و نشانه های فرهنگ تصویری این دوره بوده و دوم، تبیین جایگاه این طرح به منزله شناسه هویتی در شکل یابی هنر زندیه است. سؤال های این پژوهش عبارت اند از: 1. کار ویژه «قاب زندیه» به مانند شناسه هویتی در آثار نیمه دوم سده دوازدهم و نیمه نخست سده سیزدهم هجری چگونه قابل تبیین است؟ 2. بیان نشان هویتی «طرح زندیه» از ورای نوآوری در طرح محرابی به چه نحو، تأویل می شود؟ این پژوهش ازنظر ماهیت کیفی، ازنظر هدف و روش، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات آن به صورت نوشتاری از منابع کتابخانه ای و تصویری از فضای مجازی و آرشیو شخصی که توسط نگارنده تصویربرداری شده، گردآوری شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و بدین ترتیب آثار دربردارنده طرح «محرابی» موضوع تحقیق را شکل دادند. تلاش شده است نمونه هایی از هنرهای تصویری عصر زندیه مانند کاشی کاری ابنیه، سنگ قبور، قالی، نگاره ها و آثار چوبی مطالعه و تحلیل شوند. نتیجه آن که کاشی کاری بناها، سنگ قبور، تزیینات خانه، قالی و قطعه ای پارچه مزین به طرح قاب زندیه بوده و این طرح، شناسه ای دیداری و هویتی از عصر زندیه به شمار می رود. نشان موردمطالعه در این مقاله به منزله برگی از شناسنامه در شکل گیری هنر زندیه ایفای نقش می کند.
جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه شهری؛ نمونه مورد مطالعه: طرح های توسعه محله هرندی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در عصر انقلاب شهری و همزمان با رشد روزافزون شهرنشینی، چالش های جدیدی پیش روی شهرنشینان قرار می گیرد که مواجهه صحیح با آنها نیازمند اتخاذ تدابیر نوین است. آموزش شهروندی یکی از پایدارترین و به صرفه ترین اقدامات به منظور مواجهه مؤثر با این چالش ها در آینده است. کارشناسان بر این باورند، حرکت در جهت توسعه پایدار و استمرار روندهای توسعه ای در شهرها و محلات مستلزم وجود شهروندان آگاه، آموزش دیده و مسئول است. از این رو، در بسیاری از کشورها ارائه آموزش های شهروندی را از کودکستان ها و مدارس آغاز نموده و از طریق تدوین و اجرای طرح های توسعه ای به ویژه در سطح محلات، این نوع آموزش ها را به صورت فراگیر پیگیری می نمایند. محله هرندی تهران واقع در منطقه 12 شهرداری، با وجود برخورداری از سابقه تاریخی و نیز ارائه خدمات ویژه در شبکه فعالیت های اقتصادی شهر، یکی از نقاط کانونی آسیب های اجتماعی در تهران قلمداد می شود. به منظور کاهش این آسیب ها تاکنون بیش از 18 طرح توسعه ای به اجرا گذارده شده است. بررسی این طرح ها نشان می دهد، برغم اهمیت و نقش آموزش شهروندی در کاهش آسیب ها و مشکلات زندگی شهری، تمامی ابعاد و جوانب آن مطمح نظر برنامه ریزان قرار نگرفته است. حال در این پژوهش تلاش شده است تا مقوله آموزش شهروندی در طرح های محله از منظر موجودیت و اثربخشی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و ضمن انجام تحلیل محتوای اسن ادی، مص احبه های نیمه ساختمند با 15 نفر از مدیران شهرداری، کارکنان سمن های فعال در محله و کارشناسان حوزه شهری انجام شده و تمامی داده ها با استفاده از نرم افزار maxqda مورد تحلیل قرار گرفته اند تا تصویر دقیق تری از جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه محله هرندی ارائه شود. خروجی تحقیق حاضر نشان می دهد، ضمن ضرورت توجه به تفاوت های ساختاری محله هرندی با دیگر محلات شهر تهران، توسعه این محله و تخفیف آسیب های آن نیازمند یک بازنگری ویژه در طرح های توسعه محلی بر اساس شاخص های آموزش شهروندی است.
پژوهشی در نقش اعداد مقدس در آفرینش هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷)
115 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نقش اعداد مقدس در زیرساخت حکمت آمیز هنر اسلامی به شیوه ای که در هنر سنتی به کار می رود، بررسی شده که به ارائه بررسی جامع و عمیقی از اهمیت اعداد مقدس در طرح ها، نمادها و الگوهای هنری این فرهنگ منجر شده است. اعداد مقدس در هنر اسلامی نه تنها به عنوان ارقامی که در ریاضیات معتبر هستند، بلکه به عنوان نمادهایی با ارزش معنوی و مذهبی نیز شناخته می شوند. این اعداد شامل اعدادی مانند یک، دو، سه، شش، هشت، نه، ده و دوازده هستند که در قرآن، حدیث ها و دیگر متون مقدس اسلامی بسیار تکرار می شوند. سپس، نحوه استفاده از این اعداد در نمادگذاری هنری اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. در هنر اسلامی، اعداد مقدس به عنوان نمادهایی از ارزش های دینی و فلسفی محسوب می شوند. در این مقاله، نمونه هایی از استفاده اعداد مقدس در معماری، موسیقی، خوشنویسی و نقاشی هنر اسلامی ارائه می شود. این نمونه ها نشان می دهند که اعداد مقدس در طرح ها و الگوهای هنری استفاده می شوند تا ارزش های دینی و فلسفی اسلامی را نمایان سازند و به بیننده پیام های عمیقی منتقل کنند. هدف از نگارش این مقاله که نوع بنیادی است، بیان اهمیت و کاربرد اعداد مقدس در هنر اسلامی بوده تا نشان دهد که این اعداد به عنوان نمادهایی از ارزش های معنوی و مذهبی در طرح ها، نمادها و الگوهای هنر اسلامی به کار رفته است. روش پژوهش در این مقاله که ماهیت کیفی دارد به شیوه روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و با بهره گیری از منابع و داده های کتابخانه ای و مقالات علمی پژوهشی و سایت های معتبر اینترنتی بیان می شود. یافته های مقاله حاکی از آن است که هنرمندان از جمله موسیقیدانان، خوشنویسان، معماران، پژوهشگران و... با شناخت ماهیت اعداد مقدس که ریشه در افکار اندیشمندان و فلاسفه پیشین همچون فیثاغورث، افلاطون و... داشته ، از زیربنای حکمت آمیز آثار دوره اسلامی بهره فنّاورانه بیابند. و در تجربه افرینش آثار خود از محاسبات توازن و تعادل و تناسب برگرفته از تجارب پیشینی بهره بگیرند. همچنین آگاهی از این حقیقت که نقش اعداد مقدس در ساختار آثار هنری و نقوش هندسی در پیوند معنا و مفهوم و زیبایی در هنر حکمت آمیز اسلامی پشتوانه علمی مهمی محسوب می شود.
بازخوانی مضامین و تصویرآفرینی های پرندگان در آرایه های بناهای قاجاری مازندران با رویکرد ادبی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
53 - 70
حوزههای تخصصی:
نقوش پرندگان در بناهای تاریخی- بومی، به صورت مجزا و گاه در امتزاج با سایر اشکال، فراتر از جنبه زیبایی شناسانه و نمایش در زیستگاه مردمان هر منطقه است. پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی و میدانی، 30 نقش مایه پرنده در دیوارنگاره های قاجاری مازندران را توصیف و تحلیل می کند. داده های حاصل از مشاهدات میدانی نقوش با مفاهیم و نمادپردازی پرندگان در متون ادبی و عرفانی تطبیق داده شده تا پیوند میان بازنمایی عینی و معناپردازی فرهنگی-عرفانی روشن گردد. نگارندگان، با هدف کشف بطون و سطوح معنایی های پرندگان، به چرایی و چگونگی کاربرد آن در آرایه های بناهای قاجاری مازندران، به این پرسش پاسخ می دهند که: نقش مایه پرندگان در بناهای قاجاری مازندران از چه ویژگی های بصری و مفهومی برخوردارند؟ یافته ها نشان می دهند که این نقوش فراتر از کارکرد صرفاً زیبایی شناسانه، حاوی محتوای غنی عرفانی بوده و بیانگر آرزوهای انسان برای دوری از پلیدی ها و دستیابی به جهانی آرمانی است. این نقوش همچنین کارکرد بلاگردانی داشته و ریشه در باورهای اساطیری و قومی-مذهبی منطقه دارند. تحلیل ها نشان می دهند که هنرمندان با خلاقیت و تکنیک های متنوع، نقوش پرندگان را در پیوند با آرایه های گیاهی اجرا کرده اند تا مفاهیم معنوی را تقویت کنند. این نقوش نمادی از حقیقت مطلق روح، انسان کامل، عشق، سعادت ابدی و آرامش هستند.
شناخت مفاهیم نمادهای شکل دهنده نقوش گلیم های شهرستان تالش
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
185 - 208
حوزههای تخصصی:
گلیم های تالشی بازتابی از مفاهیم فرهنگی، اعتقادات، باورها و طبیعت مردمان تالش هستند. این پژوهش بر اهمیت حفظ و مطالعه گلیم های تالشی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی منطقه تأکید دارد و لزوم انجام تحقیقات بیشتر برای جلوگیری از فراموشی این هنر ارزشمند را خاطرنشان می سازد. گلیم های تالشی نه تنها بیانگر هویت فرهنگی مردم این منطقه هستند، بلکه نشان دهنده تعاملات فرهنگی گسترده ای هستند که در طول تاریخ شکل گرفته است. با توجه به افزایش روند مهاجرت جوانان از مناطق روستایی به شهرها، سرعت روند فراموشی این هنر اصیل که آینه تمام نمای زندگی مردم منطقه است، افزایش یافته است. روش های تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه های میدانی و کتابخانه ای، 195 گلیم شهرستان تالش را مورد بررسی قرارگر داده است. سؤال پژوهش به شرح ذیل است: چه عواملی در شکل گیری مفاهیم، معانی و ریشه های نقوش هندسی گلیم های شهرستان تالش مؤثر هستند؟ نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که نمادهای شکل دهنده گلیم های شهرستان تالش در هفت سطح دسته بندی می شوند و این الگوها شامل نقوش برگرفته از: طبیعت (باغ، کوهستان، دریا، رودخانه و برف)، نقوش گیاهی (گل لاله واژگون، لاله سرخ)، حیوانات، نقوش اشیاء و نقوش ابزارآلات کشاورزی (کوزه، درخت زندگی، جام و سرباز، چنگک، حصارک چوبی، شانه) و نقوش انسانی هستند. علاوه براین، نتایج نشان می دهند که تأثیرات و تعاملات فرهنگی با اقوام مختلف، مانند ایلات شاهسون و قفقازی که در طرح های گلیم های خود از نقوش حیوانی مانند کله قوچی، مار و خرچنگ استفاده می کنند، در شکل گیری نقوش گلیم های تالش بسیار مؤثر بوده اند.
بررسی گردشگری فیلم در سینمای ایران (نمونۀ مطالعه شده: چهل و سومین دورۀ جشنوارۀ فیلم فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۱
24 - 35
حوزههای تخصصی:
سینما یک پدیده چندبعدی و صنعتی تأثیرگذار در دنیای امروز است. در سال های اخیر رابطه بین سینما و گردشگری باعث شده است که موضوع گردشگری قابل توجه فیلمسازان از یک سو و مقاصد گردشگری ازسوی دیگر قرار گیرد. به گونه ای که به بسیاری از مقاصد گردشگری براساس ایجاد تصویر و ذهنیت مناسب در ذهن بیننده، توجه شده و این امر باعث رونق و توسعه گردشگری در آن مقصد شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی موضوعی گردشگری فیلم در سینمای ایران انجام شده است و محقق با استفاده از مشاهده، نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام کرده و بخش سودای سیمرغ چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به عنوان نمونه مطالعه شده مدنظر قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به موضوع گردشگری فیلم در ایران توجه نشده و در عموم فیلم های نمایش داده شده موضوع سفر و گردشگری جایگاه مشخصی نداشته و یا فیلم ظرفیت لازم برای ایجاد انگیزه در مخاطب برای انجام سفر به مقصد مشخصی را ندارد. تنها دو فیلم «زیبا صدایم کن» و «سونسوز»، با ایجاد تصاویر مناسب، شخصیت پردازی مطلوب و روایتی دلنشین توانسته اند تا اندازه ای ترکیب عوامل جذب کننده برای تمایل به سفر را در فرم و محتوای خود ایجاد کنند بنابراین توجه بیشتر به ارتباط بین سینما و گردشگری در ایران ضروری است.
بررسی و ترسیم گره با شمسه های ناهمگون با تکیه بر نظریات ریاضی تونی لی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۸
136 - 154
حوزههای تخصصی:
نقوش هندسی در هنر اسلامی و جنبه ریاضی آن یکی از موضوع های مورد علاقه پژوهشگران این حوزه بوده است. افرادی مانند تونی لی با دست نوشته های خود در سال ۱۹۶۷ گام مهمی در این مسیر برداشته و تاکنون ادامه یافته است. این مقاله با تکیه بر نظریه های ریاضی لی، به بررسی رابطه بین شمسه های ناهمگون و واگیره های متناسب می پردازد. لی با فرمولی ریاضی ارتباط بین تعداد رئوس شمسه ها (M, N) و پارامترهای تقسیم شعاع ها (p, q) را بیان می کند. این رابطه امکان ترسیم نقوش ترکیبی با شمسه های متفاوت (مانند ۸-۱۶، ۹-۱۲، یا ۱۰-۱۰) را فراهم می کند. بااین حال، پژوهش حاضر نشان می دهد که تحلیل صرفاً ریاضی برای ایجاد الگوهای جاپرکن (تکرارپذیر) کافی نیست و تطابق با گروه های تقارنی ۱۷گانه ضروری است. با استفاده از روش چندضلعی در لبه (PIC) و نرم افزار اتوکد ، نقوشی مانند گره های ترکیبی هشت-دوازده و نه-دوازده ترسیم شده و مشکلات مرتبط با تکثیر آن ها درزمینه های مختلف (مربع، مستطیل، شش ضلعی) بررسی گردید. نتایج ترسیم گره های با رابطه ریاضی مشابه نشان می دهند که هر شمسه ناهمگون به گروه تقارنی خاصی نیاز دارد و نمی توان از منطق یکسانِ تقارنیِ گره های همگون (مانند گره ده) برای تمام ترکیبات استفاده کرد. درنهایت، این پژوهش تأکید می کند که طراحی نقوش ناهمگون نه تنها به فرمول های ریاضی، بلکه به درک عمیق از تقارن، زمینه تکرارپذیر، و سازگاری هندسی شمسه ها وابسته است.
بررسی مضامین و مفاهیم نمادهای تصویری خیر و شر در نسخه چاپ سنگی طوفان البکاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۳
25 - 45
حوزههای تخصصی:
صحنه های نبرد و حماسه در طوفان البکاء، جلوه گاه بارز نزاع حق و باطل و نمایانگر تقابل خیر و شر هستند. طوفان البکاء از محبوب ترین کتاب های مصور چاپ سنگی دوران قاجار درباره ائمه اطهار(ع) است. سعی تصویرگران در نگاره های موجود با استفاده از نمادپردازی و مفاهیم خیر و شر در عناصر نمادین انسانی، حیوانی، تلفیقی و عناصر بصری تجلی بخش بوده است. در این جستار، به شناخت و بررسی برخی از نمادهای تصویری «خیر و شر» و نمودهای آن با تمرکز بر «طوفان البکاء جوهری» پرداخته شده است. در روایات موجود این کتاب، جدال میان خوبی و بدی نمایان است. هدف این مقاله، بررسی شخصیت های تصاویر و مفاهیم نمادهای خیر و شر و نیز مطالعه ویژگی های طراحی و شخصیت پردازی های تصاویر مورداشاره است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات است: 1. نمادهای تصویری «خیر و شر» به کاررفته در نگاره ها ازنظر تصویر و مفهوم دارای چه ویژگی هایی هستند؟ 2. شاخصه های طراحی و شخصیت پردازی های انجام شده در تصاویر چیست؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات آن از طریق تحقیقات و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 12 نمونه از تصاویر کتاب است. نتایج به دست آمده، بازنمایی تحلیلی و توصیفی نمادهای تصویری «خیر و شر» در نگاره های منتخب را نشان می دهد. نمادهای «خیر» شامل ائمه اطهار(ع)، ذوالجناح، ذوالفقار، دلدل، فرشتگان، امداد غیبی و غیره هستند درحالی که نمادهای «شر» شامل موجودات دوزخی، شمر، مالک دوزخ، اژدها، دیو و دیگر عناصری است که برای توصیف پلیدی ها، تاریکی و قوای نفس به کاررفته اند. در نمادپردازی های این اثر، شکل های بیانی و سایر عناصر شیوه نگارگری دوره قاجار به وضوح دیده می شود که متأثر از ویژگی های نگارگری ایرانی است. طراحی ها نمایانگر خصوصیاتی مانند ترکیب بندی های پویا، بافت و فضاسازی متنوع و گاه ایستا، حالات پرتحرک شخصیت ها و هاشور زنی های مؤکد خطی برای نمایش موقعیت های حساس هستند.
ممنوعیت نمایش ساز در رسانه ملی در بوتۀ نقد
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸
263 - 292
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات چالش برانگیز امروزه در بین برنامه سازان رسانه ملی، مسأله نمایش ساز است که به فتوای حضرت امام+ و رهبری معظمa جایز نیست. از آنجا که عمده دلیل مطرح در مسأله را ترویج موسیقی مبتذل بیان نموده اند به نظر می رسد با تحلیل دقیق ادله اولیه و تبیین مناسبی از ادله ثانویه و با توجه به جایگاه رسانه ملی در توسعه فرهنگ ایرانی اسلامی و با رعایت موازین، می توان در راستای ترویج موسیقی فاخر، حکم به جواز نمایش ساز در رسانه ملی داد.
بررسی آثار آنیش کاپور با تمرکز بر مفهوم صیرورت از منظر ژیل دُلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ مهر ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دوران پست مدرن، هنر دیگر نه به مثابه بازنمایی ایستا، بلکه به عنوان فرایندی سیال و خلاقانه فهم می شود. در این بستر، مفاهیم فلسفی چون Becoming «صیرورت» در اندیشه ژیل دلوز، امکان تحلیل عمیق تری از آثار هنری معاصر را فراهم می آورد. با توجه به پیچیدگی های فرمی و مفهومی در آثار آنیش کاپور، به ویژه در دو مجموعه آثار موم قرمز و مجسمه های آینه ای، ضرورت دارد این آثار با رویکردی فلسفی و میان رشته ای مورد تحلیل قرار گیرند تا ابعاد مفهومی و زیبایی شناختی آن ها به درستی فهم شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش، تحلیل و تفسیر آثار آنیش کاپور از منظر فلسفه صیرورت در اندیشه ژیل دلوز است؛ مفهومی که جوهره پویایی، تغییر، بی ثباتی و آفرینش مداوم را در خود دارد. این پژوهش درصدد است نشان دهد چگونه آثار کاپور می توانند به مثابه مصادیق بصری صیرورت، تجربه ای فراتر از بازنمایی سنتی و در راستای خلق رخدادهای هنری در لحظه ارائه دهند.روش پژوهش: این پژوهش، کیفی و نظری است و با رویکردی تحلیلی-تفسیری در چارچوب مطالعات میان رشته ای هنر و فلسفه انجام شده است. با تکیه بر منابع کتابخانه ای و آثار نظری دلوز، دو مجموعه موم قرمز و مجسمه های آینه ای کاپور، به دلیل پیوندشان با مفهوم صیرورت، به عنوان مطالعه موردی بررسی شده اند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که آثار آنیش کاپور، به ویژه در دو مجموعه یادشده، نه ابژه هایی ایستا، بلکه فرایندهایی درحال شدن و تغییر مداوم هستند. مجسمه هایی چون Svayambh، Past, Present, Future یا Cloud Gate، تجربه هایی از صیرورت را خلق می کنند که در آن مرزهای میان ماده، زمان، فضا و مخاطب از بین می رود. این آثار با درهم آمیختن ماده، حرکت، بازتاب و بی ثباتی، مصداقی عینی از اندیشه دلوزی اند که هنر را نه به مثابه بازنمایی، بلکه به مثابه رخداد، خلق معنا و تجربه زیسته در نظر می گیرد. در نهایت، این تحلیل نشان می دهد که فهم آثار کاپور بدون درک صیرورت دلوزی ناقص خواهد بود، و چنین رویکردی درک عمیق تری از هستی شناسی پویای هنر معاصر ارائه می دهد.
ادراک منظر مبتنی بر پردازش حس شنوایی (بررسی نقش آوا در خوانش منظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۱
34 - 43
حوزههای تخصصی:
انسان از طریق حواس خود با محیط ارتباط برقرار می کند که منجر به ادراک حسی می شود. توجه پژوهشگران بیشتر بر فرایند ادراک بصری منظر معطوف بوده و به مفاهیمی چون منظر صوتی و ادراک صوتی کمتر پرداخته شده است. صوت و منظر صوتی به عنوان محرکه های حسی بر رفتار افراد، انتخاب فضا و ادراک منظر تأثیر می گذارند. امروزه، افزایش تنوع منابع صوتی در شهرها که اغلب منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد می کنند، باعث ادراک شنوایی مغشوشی در افراد می شوند که این موضوع اهمیت پرداختن به منظر صوتی و نقش حس شنوایی در منظر را نشان می دهد. این پژوهش سعی در ارائه دیدگاه سازمان یافته از نقش و نتایج حس شنوایی در تعامل با عناصر منظر صوتی از طریق شناسایی و توجه به فرایند ادراک منظر، دارد. این پژوهش از لحاظ ماهیت از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کیفی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق بررسی متون و نقد نوشته های دیگران و تحلیل محتوای کیفی آنها بوده و به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی نقش حس شنوایی در ادراک مناظر با تعامل حواس بینایی و شنوایی می پردازد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ویژگی های صدا و حس شنوایی انسان به همراه عناصر و عوامل منظر صوتی نقش مؤثری در شکل گیری ادراک صوتی منظر دارند. در کنار این عوامل، عناصر بصری نیز در تعامل با عناصر صوتی بر ادراک منظر تأثیر گذارند و می توانند ادراک و شناخت فرد از منظر را تغییر دهند. همچنین، منابع صوتی طبیعی نقش مؤثری بر خوشایندی فضا داشته و در کنار عوامل بصری طبیعی، باعث افزایش حضور کاربر در منظر و نقش آفرینی و پویایی می شود
تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر رویکرد توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی با تأکید بر رویکرد توسعه شهری نابسامانی های متعددی را به همراه آورده که موجب کاهش وضعیت زیست پذیری شهروندان در ابعاد محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده است. زیست پذیری شهری از مفاهیم و رویکردهای اخیر جهان در چارچوب گفتمان پایداری است که در دهه ی اخیر در قلمروی شهری و در مقیاس های مختلف ، به عنوان صفت و وضعیت مطلوب و یا رویکرد و راهکار بهبود شرایط زیست در آن ها مورد توجه قرارگرفته است. به گونه ای که هم اکنون در مطالعات شهری ایران نیز، توجه به مفهوم زیست پذیری، اصول، ابعاد و شاخص های آن، هرچند به صورت محدود، مورد توجه قرارگرفته است. سه محور مورد توجه این پژوهش شناخت وضعیت موجود زیست پذیری، ابعاد و معیارهای اثرگذار و به وجود آورنده آن و بررسی پیامدها و نتایج وضعیت کنونی زیست پذیری در شهر چابهار است. هدف پژوهش تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با رویکرد توسعه شهری است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت تحلیلی و از نظر روش کیفی- کمی است.روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.جامعه ی آماری تحقیق را 80 نفر از کارشناسان ذی ربط شهر چابهار و اساتید جغرافیا و برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند و تکنیکی که در این راستا استفاده شده تکنیک دلفی است. روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش حاضر احتمالی و از نوع طبقه ای بوده است. ا بزار گردآوری داده ها پرسشنامه از نوع بسته است. برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که متغیر اقتصادی با 967/0 امتیاز رتبه یک و متغیر کالبدی با امتیاز 914/0 رتبه دوم را به خود اختصاص دادند و متغیرهایی هستند که بیشترین تأثیر را بر سطح زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر توسعه شهری گذاشتند.
تاثیر رویکرد معماری ارگانیک بر طراحی خانه سالمندان
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
103 - 119
حوزههای تخصصی:
سالمندی یک دوره بسیار حساس در زندگی افراد است که طی آن توانایی فرد کاهش مییابد و در برابر بیماری های جسمی و روانی آسیب پذیرتر میشود. فضای سبز، تاثیر به سزایی بر روح و روان انسان دارد.. هدف از طراحی خانه سالمندان با رویکرد طبیعت گرایی معرفی فضایی سرزنده است،که باعث شادابی و سرزندگی این قشر میشود. این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است که شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی جهت بررسی نتایج پژوهش از نرم افزار SPSS22 استفاده شده است و جهت بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و همچنین از آزمونهای t تک نمونه و فریدمن جهت بررسی عوامل پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل منجر به شناسایی انتظارات اساسی شد. ایجاد محیط مطلوب به کمک معماری و استفاده صحیح از الگوهای معماری متناسب با کاربری آنها در جهت ایجاد فضایی سرزنده و طراحی فضایی بر پایه معماری ارگانیک.
خوشنویسی از بستر سنت تا جهان امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۹
5 - 5
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی سنتی که با پیشینه پیوند معنایی و معنوی با کلام وحی پس از پیامبر(ص) به عنوان انقلاب نگارشی در جهان اسلام تولد و توسعه یافته است، مسیر پر نشیب و فرازی را تا به امروز پیموده که بیشتر درگرو تغییرات و ضرورت های سیاسی و اجتماعی در بستر جوامع اسلامی بوده است. از این رو می توان گفت، خط و خوشنویسی به مثابه وجودی حیاتمند به عنوان شاخصه ای از وضعیت تمدن اسلامی در ادوار مختلف به شمار می آید. پیدایش خط کوفی ساده ابتدایی (غیر هندسی) در آغاز شکل گیری حکومت اسلامی و توسعه گونه های مختلف خطوط کوفی پیچان، مشجر و مزّهر در دوران اوج و شکوه تمدن اسلامی گواهی براین مدعاست. در جوامع اسلامی خوشنویسی سنتی در مواجهه با مدرنیسم با تغییراتی از جمله ورود صنعت چاپ روبرو شد، اما همچنان از رونق نسبی برخوردار بود؛ زیرا خوشنویسی به چندین دلیل، ازجمله ارتباط درونی و ذاتی آن با نسخه برداری از قرآن کریم و دیوان شاعران و عارفان، کرامت و اصالت خود را حفظ کرده و این نکته، به عنوان نماد مقاومت در برابر هنرغرب به شمار می آید. با نهادینه شدن آموزه های غربی در آموزش آکادمیک هنر در جوامع اسلامی هنرهای سنتی از جمله خوشنویسی به حاشیه رانده شد که در جریان «هویت یابی» و «بازگشت به خویشتن» با وجه دیگری که در خاورمیانه جنبش هنری «حروفیه» نامیده شده و بر شکل گیری جنبش «سقاخانه» در ایران مؤثر افتاد، دوباره به میدان آمد. در این زمان، جامعه خوشنویسان را می توان در سه گروه دسته بندی کرد؛ نخست گروهی که همچنان به سنت وفادار ماندند و وظیفه خود را حفظ سنت های هنری پیشنیان می دانستند. گروه دیگری که از سنت های خوشنویسی در آثار مدرن به عنوان هویت هنری بهره گرفتند و گروه سوم آن دسته از هنرمندانی است که ماهیت خوشنویسی را با این ایده که «ما گذشته را تقلید نمی کنیم بلکه آن را ادامه می دهیم»، به نفع زیبایی شناسی مدرن، تغییر دادند.
تدوین الگوی مفهومی – اجرایی پداگوژیِ شهرسازیِ انتقادی؛ نمونه مورد مطالعه: شهر خلاق رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
پداگوژی (آموزش و پرورش در زمینه های گوناگون ) شهرسازی، نیازی زیرساختی برای مشارکت آگاهانه عمومی در مسیر تحقق برنامه های توسعه شهری بوده که باعث کمتر شدن خطاهای هر دو گروهِ مدیریت شهری و شهروندان، در فرایند برنامه ریزی تا اجرا می شود. نبود نگرش بلندمدت به تأثیرگذاری های عمیق آموزش های شهرسازی، پایین بودن باور و اعتماد به یادگیری مستمر و شکاف موجود میان محیط های آموزشی و حوزه های عملیاتی شهرسازی، از علل اصلی پرداختن به موضوع پداگوژی شهرسازی انتقادی در شهر خلاق رشت، به عنوان محدوده پژوهش است. رویکرد پژوهش کیفی است و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، با استفاده از روشِ استقراییِ نظریه داده بنیاد، 102 کد باز، 29 کد محوری و هشت کد گزینشی تجزیه و تحلیل شده اند. حجم نمونه شامل 15 متخصص از سمن(سازمان مردم نهاد) ها، اساتید دانشگاهی و مجموعه مدیریت شهری است. مدل مفهومی_ اجرایی حاصل شده نشان می دهد، « پداگوژی شهرسازی انتقادی» دارای پنج مرحله اصلی است که نیازمند طی نمودن گام هایی ترتیبی، شامل: 1.شناخت مسائل و بسترها (به عنوان شرایط عِلی) ، 2. پذیرش و تعدیل تعارضات اجتماعی و فرهنگی (به عنوان شرایط زمینه ای)، 3. اصلاح رویکردهای ناکارامد پداگوژیکال (به عنوان شرایط مداخله گر)، 4. تحول مد ل های اجرایی با تقویت نهادهای پاسخگو و نقدپذیر (به عنوان راهبردِ کلان)و 5. توسعه محیط های یادگیرنده با مشارکت پذیری و مسئولیت پذیری ذی نفعان (به عنوان پیامدِ اصلی) است. در این الگو، شهر خلاق رشت تحت تأثیر دو رویکرد: 1. تأثیرپذیری از ابعاد آموزشیِ اهداف توسعه پایدار 2030، و 2. نقش آفرینی شهروندان خلاق است. نتیجه نهایی نشان می دهد اصلاح ساختارهای اجرایی و محتوایی در آموزش های جریانِ اصلی ضروری بوده، اما کافی نیست و دستیابی به محیط های یادگیرنده، نتیجه ای مؤثرتر و کارآمدتر خواهد داشت. بدین منظور تولید محتوا با ابزارهای متنوع در فضاهای شهری و مجازی، برگزاری رویدادهای آموزش محور با مشارکت تمامی ذی نفعان و تأمین زیرساخت های فیزیکی با مشوق های سرمایه گذاری، دولتی و یا جهت دهی اقدامات خیرخواهانه شهرسازی، پیشنهادات اجرایی پژوهش است.
کنشگری ارتباطی در مدیریت پروژه های شهری، نمونه مورد مطالعه: مدیریت شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
35 - 48
حوزههای تخصصی:
کنش مبتنی بر تعامل و تفاهم چندجانبه، الگویی است ریشه در نظریه کنشی یورگن هابرماس که اصول آن در مشارکت، مباحثه، تفاهم، تمرکز و انحصار خارج از قدرت تبیین می شود. مدیریت شهری نوین با این رویکرد می تواند توسعه شهری را با نگاه جمعی و کارشناسی کثرت گرا به پایداری سوق دهد. این پژوهش باهدف تبیین رویکرد کنش ارتباطی هابرماس در مدیریت میانی در پیشبرد پروژه های توسعه شهری انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد است که به شیوه پدیدارشناسی (تفسیری استقرایی) شکل گرفته است. واحد جغرافیایی و جامعه موردمطالعه، شهر زنجان و مدیریت های اثرگذار بر توسعه شهری هستند. گردآوری داده ها حاصل مصاحبه های نیمه ساختارمند و مشاهده های موردی است که در آن مدیران میانی سازمان های با اثرگذاری بیشتر در مدیریت شهری با حجم نمونه ای بالغ بر 45 نفر بوده اند. تحلیل داده بر اساس مدل داده بنیاد در فرایند کدگذاری باز انجام و با کدگذاری محوری و انتخابی، مفاهیم و مقوله های کلیدی استخراج گردید. تبیین تفسیری مقوله ها و مفاهیم استخراج شده در مدل پارادایمی مبتنی بر شرایط علّی، زمینه ای، میانجی، راهبردی انجام گرفته و شرایط پیامدی تبیین گردید. نتایج نشان می دهد مقوله های قدرت، ترس، مقاومت، اجبار، فردگرایی و انحصارگرایی، اطاعت و دستورپذیری، وابستگی و منافع سازمانی به عنوان عوامل غیر کنشی و تعامل، پذیرش و مقبولیت، نقدپذیری، تفاهم، مشارکت نهادی و ارتباط داده ای به عنوان عوامل کنشی فعال شناخته می شوند. پیامد های حاصل از شرایط علّی، زمینه ای میانجی و راهبردی نشان می دهد یک جانبه نگری، فردگرایی، تفکر سیاسی و جناحی، تغییرات مداوم، رویه های اداری، کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از انحصارطلبی، ناتوانی مدیریت شهری در پیشبرد کیفی و به هنگام پروژه های شهری و نارضایتی شهروندان پیامد مانع برای ایجاد کنش ارتباطی است. شرایط پیامدی تقویت حس تعلق، کنش مفاهمه ای، همیاری و همکاری نهادی، تخصص مبتنی بر مشورت، کثرت گرایی و هم افزایی نهادی را مؤثرترین شرایط پیامدی در پیشبرد کیفی مدیریت پروژه های شهری تبیین کرده است.
شبیه سازی میزان روشنایی و دید به بیرون فضا براساس دو پارامتر موقعیت و کشیدگی بازشو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
44 - 51
حوزههای تخصصی:
استفاده از یک بازشو در نما یا جداره ساختمان، علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی، در سیما و منظر بیرونی بنا، دارای وجوه کارکردی نیز هست که در قالب تأمین روشنایی فضای داخلی و ایجاد دید به بیرون نمود می یابد. کیفیت طراحی بازشو می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت روشنایی فضای داخلی و میزان دید ساکنان از درون به بیرون فضا داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش موقیعت و کشیدگی بازشو در تعیین کیفیت روشنایی داخلی و میزان دید از درون به بیرون فضا می پردازد. به منظور سنجش میزان روشنایی، از شاخص های نور روز (DF)، خیرگی (Glare) استفاده شد. همچنین، برای سنجش شاخص دید به بیرون، میزان رؤیت پذیری فضای بیرونی از داخل فضا (View Analysis) بررسی شد. براین اساس، یک فضای مستطیلی شکل با ابعاد 5*3متر مربع به همراه یک بازشو به ابعاد 1*1متر مربع واقع در جبهه جنوبی آن، در شهر شیراز به عنوان الگوی پایه در نظر گرفته شد. همچنین، 22 نمونه موردی با موقیعت ها و کشیدگی های مختلف بازشو به عنوان نمونه های موردی تحقیق انتخاب شد. پس از شبیه سازی و تحلیل این نمونه ها با استفاده از افزونه های هانی بی و لیدی باگ، نتایج در قالب یافتن بهینه ترین موقعیت و کشیدگی بازشو در جداره ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از بازشو با کشیدگی افقی و مستقر در بخش مرکزی جداره، بهنیه ترین حالات دید به بیرون و روشنایی روز را درون فضا ایجاد می نماید.
ماده به مثابه رسانه: بررسی تحولی اساسی در کارکرد ماده؛ چگونه ماده جزئی از درونمایه اثر هنری شد؟
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
87 - 91
حوزههای تخصصی:
مجسمه سازی، به عنوان رسانه ای که بیشترین جسمیّت را دارد و فضای حقیقی را اشغال می کند، شاید نماینده شدیدترین تحولات هنر در سده بیستم باشد. در طول تاریخ، مجسمه نه تنها ابژه دیدن، که ابژه لمس کردن هم بوده است و از این لحاظ به طبیعت نزدیک تر محسوب می شود . امروزه دیگر مجسمه را از یک حجم اولیه نمی تراشند؛ بلکه بنا می کنند، جفت وجور می کنند و با مواد و روش های جدید سامان می دهند . در این جستار، به ترتیب تاریخی بررسی می شود که چطور هویت ماده به هویت رسانه مجسمه گره خورد و چه روندی باعث شد ماده مهم تر و مهم تر شود تا امروز که نوع ماده ای که هنرمند انتخاب می کند تبدیل به بخشی از درونمایه اثر می شود؛ گویی در این مورد، هدف وسیله را توجیه می کند . در یک جهش سریع از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، سنگ، فلز و چوب که صرفاً برای رسیدن به فرم به کار می رفت، با تقریباً هر ماده دیگری جایگزین شده است. هر ماده ای که وجود خارجی دارد می تواند وارد اثر هنری شود؛ حتی موادی که ماندگار نیستند . ماده، می تواند تاریخ، بار معنایی و حافظه ای را که در خود حمل می کند به اثر منضم کند یا حتی خودش درونمایه آن اثر شود .