مطالب مرتبط با کلیدواژه

هندسه اسلامی


۱.

ارائه مدل گام به گام روش ترسیم گره بر مبنای قاعدهٔ خرد کردن (زایندگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گره سازی زایندگی هنرهای سنتی معماری ایرانی هندسه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۵۰۹
در این تحقیق علاوه بر معرفی روش های متداول ترسیم گره، رسم گره مطابق با قاعده خرد گردن (زایندگی) مورد تحلیل قرار می گیرد. زایندگی در ادبیات سنتی عبارت است از "تند" و "کند" کردن آلتهای گره زمینه به طور مستمر و پی در پی تا حصول به تمامی (یا حداکثر) آلاتی که گره زاییده شده بدان تعریف شده است. اهمیت روش ترسیم گره بر اساس قاعده مذکور از آن رو مورد تأکید است که امروزه، با وجود اسناد مکتوب و آثار بجامانده از سنت معماری اسلامی، علاوه بر مغفول ماندن روش های اصیل و سنتی، تلاش هایی نیز برای باز تولید روش های ابداعی رسم گره از سوی برخی پژوهشگران غربی صورت گرفته است. چنانچه نظر برخی محققین در خصوص ایرانی بودن خاستگاه تولید گره مورد تأیید بوده و همچنین تأکید بر اصول حکمی و عرفانی در مبانی گره سازی وجود داشته باشد، مهم ترین روش در ترسیم و تولید گره، روش خرد کردن گره (زایندگی) در سنت معماری ایرانی است. هدف از این پژوهش، ارائه مدل های گام به گام روش ترسیم گره مبتنی بر مهمترین قاعده رسم گره (زایندگی) در سنت معماری ایرانی اسلامی است. روش تحقیق حاضر به روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و شیوه گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است. سؤالات پژوهش عبارت است از: 1- قواعد و زبان هندسی زایش در روش خرد کردن گره کدام اند؟ 2- نحوه حصول آلت های گره در روش خرد کردن گره و ایجاد آلت های گره زاییده شده چگونه انجام می شود؟ 3- مسئله استمرار و پیوستگی گره ها در روش خرد کردن چگونه انجام می پذیرد؟ بر این اساس و در جهت پاسخ به سوالات فوق، ترسیم مرحله به مرحله زایش های گره انجام یافته است که در جهت دستیابی به نتایج بهتر یکی کامل ترین گره های زمینه مستطیلِ "گره ده" به نام گره کند "سرمه دان چهار شمسه" جهت انجام آزمون انتخاب گردید و زایش های گره بصورت جزء به جزء و در پنج مرحله انجام گردید. نتایج حاکی از اثبات و ظهور تمامی آلات گره زمینه در زایش های جزء به جزء گره و عدم نداشتن آلات خارج، از آنچه که گره زمینه بدان شناخته شده است، می باشد.
۲.

سلاح هایی از نور و فرّ «بررسی موردی ستاره های هشت ضلعی آیینه ای در نگاره های شاهنامه صفوی والترز»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه602w ستاره هشت پر مفاهیم نمادین هندسه اسلامی سلاح های نوری آیینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
حرمت تصویرگری جانداران، موجب اعتلای هندسه اسلامی گردید؛ زمانی که تصویرسازی قرون وسطی به باروک منتهی می شد، هنر اسلامی به نقش ونگارهای آیینه کاری ها سوق پیدا می کرد. امتزاج آیینه کاری با نقوش هندسی و مشبک پنجره ها، روزن ها و درب ها باعث نمی شد بیننده از ورای آن ها به جهان بی روح، هندسی نگاه بیندازد، بلکه همان جهانی بود که در نگاه عارفانه شرقی، تجلی حضور مالامال و معطر یزدان بود. نگاه معناشناختی به این اشکال را می توان فلسفه مستتر در نهان و نهاد هندسه دانست که غیر از هندسه ایرانی-اسلامی کمتر سراغی از آن را می شود در هنر سایر نقاط جهان یافت. این جستار تلاش دارد با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، به شناسایی رموز به کاررفته در نقش هندسی ستاره هشت پری بپردازد که در نگاره هایی از شاهنامه 602W موزه هنر والترز به عنوان سلاح و سپر رزم آوران دیده می شود. فارغ از کارکرد نظامی ستاره هشت پر، این نماد در هندسه اسلامی دارای مفهوم معنوی بوده و نماد یادشده، جدای از کارکرد فیزیکی خود به عنوان سلاحی که از نور بهره می گرفت، در هندسه اسلامی تلاشی برای بُعددِهی به انوار ساطعه خورشید حقیقت و تکاپویی برای انجماد انوار فرّار زمان و غلبه بر گذار آن نیز بوده است. خورشیدی که در اندیشه اسلامی، هم قرینگی ماوراءطبیعی با حقیقت ازلی داشته و دارد.
۳.

کاربرد تکنیک نحو فضا در تحلیل بعد فضا (نمونه موردی: میدان رسالت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بعد فضا تکنیک نحو فضا میدان رسالت تهران ریاضیات پیشرفته فناوری های نوین معماری و شهرسازی شهر اسلامی هندسه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۵
اهداف: پیچیدگی مسائل شهری امروزه به حدی است که پژوهشگران و طراحان شهری کمتر می توانند بر روی همه موضوعات به طور همزمان تمرکز کرده و عواقب تصمیم ساز ی های متبلور در طراحی های خود را بر فضاهای شهری تبیین کنند. منطق نحو فضا که یکی از سازوکارهایی است که می تواند در فائق آمدن به این نوع مسائل یاری رساند، از نرم افزارهایی استفاده می کند که دقت بالایی در محاسبات ریاضی و ارائه نقشه های گرافیکی دارد. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت های بعد فضا و تجربه عابرین پیاده در میدان رسالت تهران می باشد. روش ها: در پژوهش حاضر، ضمن استفاده از نرم افزار DepthMap از طریق برداشت های میدانی و مصاحبه های صورت گرفته با ساکنین، کسبه و عابرین و مشاهده مشکلات موجود در دسترسی شهروندان به بخش های مختلف میدان، ضعف های تکنیکی نرم افزار مرتبط با منطق نحو فضا شناسایی شده و با شیوه منطقیSWOT نقاط قوت و ضعف آن به دست آمد. یافته ها: پس از بررسی نتایج اولیه و مشاهده مغایرت های شیوه شناختی، برداشت میدانی تجدید شد تا الزامات تکمیلی معلوم شود. نتایج به دست آمده از دو زاویه قابل تامل است. اول؛ برآمدن آگاهی های تکمیلی برای اصلاح منطق نحو فضا، شیوه ریاضی شناخت و نرم افزار DepthMap و دوم؛ دستیابی به شناختی نسبتا جامع از میدان رسالت در مدار نمایانگر فضا. نتیجه گیری: تجربه انسان از شهر می تواند با نتایج کمی به دست آمده متفاوت باشد. نتایج نهایی حاکی از آن است که محدوده جنوب و جنوب غربی میدان رسالت، دارای بهترین وضعیت همپیوندی و اتصال با سایر فضاهای شهری و به تبع آن بیشترین پتانسیل توسعه است.