ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۱۷۲۱.

تحلیل نشانه شناختی کیفیت انعطاف پذیری در مسکن سنتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری رمزگان مسکن سنتی ایران معنا نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۶۷
تفاوت میان نگرش طراح و مخاطب، تفاوت میان گروه های مختلف مخاطبین، تحول مخاطبان در طول زمان و تغییر مداوم پدیده ها از جمله مواردی هستند که موجب کامل نبودن پیش بینی نیازها و شرایط متغیر مخاطب از سوی طراح می شوند؛ از این رو معماریِ انعطاف پذیر ضروری می نماید. انعطاف پذیری به مثابه کیفیتی فضایی، هماهنگ سازی «ارتباط» میان «انسان، فضا و زمان» بوده و بدین سان، قابلیت فضا در پذیرش کارکردهای متعدد و متنوع در بازه های زمانی مختلف، افزایش می یابد. از یک سو ارتباط انسان با فضا به دو گونه مستقیم (فعالیت) با محتوای معانی اولیه و غیرمستقیم (تصورات) با محتوای معانی ثانویه رخ می دهد؛ از سوی دیگر، از آنجاکه انعطاف پذیری فضا یک کیفیت معنایی به شمار می آید، در مسکن سنتی ایران می توان کیفیت انعطاف پذیری را به مثابه نشانه معناداری فضاهای این گونه از معماری در دانش نشانه شناسی، یعنی دانشی که بر چگونگی تولید و تفسیر معنا در چارچوب قراردادهای مشترک فرهنگی (رمزگان) تمرکز دارد، مورد تحلیل قرار داد. از این رو اصول و قواعد نشانه شناسی قابلیت توصیف و تحلیل وجه ارتباط غیرمستقیم انسان با فضا (تصورات)، به جهت تفسیر معنای گونه های انعطاف پذیری، و به تبع آن وجوه دیگر ارتباط را خواهد داشت. بر مبنای این تحلیل نشانه شناختی، هماهنگی میان صورت و محتوا در معماری انعطاف پذیر، با پذیرش نقش نشانگی توسط کالبد، منجر به تحقق فرایند تفسیر و در نتیجه «ارتباط عمیق» میان مخاطب و معماری می شود. تحقیق حاضر در روندی سلسله مراتبی، به بحث و بررسی پیرامون تبیین مفاهیم انعطاف پذیری معماری، تعیین جایگاه انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران، تبیین قواعد نشانه شناختی و تطبیق آنها با مفاهیم انعطاف پذیری در معماری و تدوین الگوهای نشانه شناختی تفسیر این مفاهیم در مصادیق مسکن سنتی یزد می پردازد. در روش شناسی این تحقیق، گردآوری داده ها به روش اسنادی- کتابخانه ای آغاز شده، ساماندهی اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیق میان مفاهیم کیفیت انعطاف پذیری و مبانی نشانه شناسی با راهبرد استدلال منطقی انجام می شود.
۱۷۲۲.

سرمایه اجتماعی به مثابه بسترِ زیست پایدار در میان ساکنان مسکن مهر؛ نمونه مورد مطالعه: مسکن مهر بهاران سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی زیست پایدار مسکن مهر خدمات شهری سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۷۴
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که می توان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعه شناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورت بندی شده و به لحاظ روش شناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و  تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری نیز به صورت دو مرحله ای، ابتدا نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS Ver23  انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین  متغیرهای سطح فرهنگ آپارتمان نشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساخت ها و متغیرهای زمینه ای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتمان نشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
۱۷۲۴.

خوانش فرهنگ دیداری در کمپین های تبلیغاتی (مطالعه موردی: کمپین های تبیلیغاتی اسنپ و تپسی)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ دیداری تبلیغات کمپین تبلیغاتی اسنپ تپسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
یک کمپین تبلیغاتی، شامل مجموعه ای از تبلیغات است که با هدف تبلیغ یک خدمت یا یک محصول ارائه شده اند.از مهم ترین عوامل در طراحی کمپین های تبلیغاتی، توجه به فرهنگ رایج در جامعه هدف است تا حداکثر اثرگذاری را روی مخاطب داشته باشد. فرهنگ بصری یا فرهنگ دیداری جنبه ای از فرهنگ است که به صورت تصویر بیان شده و شامل دامنه وسیعی از تجزیه و تحلیل و تفسیر است که صرفا به قوه باصره اتکا نمی کند و کدهای موسیقایی، زبان و صدا را نیز با خود همراه دارد. این پژوهش کیفی، با ماهیت توصیف و تحلیلی به مطالعه کمپین های تبلیغاتی دو پلتفرم اسنپ و تپسی پرداخته که در تحلیل تصاویر از روش نشانه شناسی پیشنهادی پهلوان (1387) بهره جسته است. هدف از این پژوهش، مطالعه فرهنگ دیداری در کمپین های تبلیغاتی پلتفرم اسنپ و تپسی و چکونگی تجلی فرهنگ دیداری عصر حاضر در این کمپین هاست؛ لذا اطلاعات زمینه ای از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اینترنتی تهیه شدند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و داده های تحلیلی از طریق مشاهده، توصیف و تحلیل نمونه ها حاصل شد. مهم ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که احیای ارزش ها و توجه به فرهنگ رایج در یک جامعه با استفاده از جلوه های بصری و زیباشناختی و در کنار آن استفاده مناسب از فونت ها در قالب چارچوب فضای تبلیغاتی می تواند نوعی هم دلی با مخاطبان در گروههای مختلف ایجاد نماید و هویتی جدید اما آشنا به مجموعه تبلیغاتی ببخشد.
۱۷۲۵.

الزامات معماری در تحقق مدرسه به عنوان کانون محله بر اساس مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه محله کانون تربیت محله مدرسه اجتماعی سند تحول بنیادین برنامه ریزی معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۴۵
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که الزامات معماری برای تحقق «مدرسه به عنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققان، رویکرد بوم شناسی یادگیری و نیز سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره است؛ بنابراین برای طراحی مدرسه باید از فلسفه تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی_ اجتماعی فضا می نامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی_ تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بوم شناسی یادگیری و برنامه ریزی به روش دورک به این صورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول برای استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط موردبررسی قرار گرفت. سپس داده های لازم از طریق سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها اخذ گردید. اطلاع رسان ها شامل 23 نفر از معلمین بودند که به صورت هدفمند و با به کارگیری راهبرد نمونه گیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع برای تأمین مقبولیت داده ها، انتخاب گردیدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافته ها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهره گرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل داده ها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری، برای تحقق مدرسه به عنوان کانون محله در سه موضوع اصلی و نُه مقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطاف پذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگی های سازمانی (فرهنگی و همه جانبه نگری) ارائه گردید. الزامات معماری ارائه شده شباهت ها و تفاوت هایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمع آوری داده ها، به سه گروه مختص مصاحبه ها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی _ ایرانی)، مختص اسناد قبلی (شامل نیازهای رده های بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای رده های پایین تر هرم مازلو) تقسیم گردیدند. مهم ترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجسته ترین اصل آن تنوع و انعطاف پذیری در همه ابعاد آن ازجمله معماری است.
۱۷۲۶.

خوانش معماری و تزیینات مقبره سلطان شهاب الدین و تطبیق آن با پاره ای از اصول حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه مقبره سلطان شهاب الدین اصالت وجود تشکیک در وجود حرکت جوهری قوه خیال معماری اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقبره سلطان شهاب الدین و یا شیخ شهاب الدین، واقع در حاجی دلای لاریجان مازندران، ازجمله آثار هنری فاخری است که مقارن عصر صفویه به وجود آمده است. مسئله این است که با توجه به ارتباط وثیق و عمیقی که بین حکمت الهی عموماً و حکمت متعالیه خصوصاً با هنر و معماری اسلامی و ایرانی برقرار است؛ می توان میان آثار هنری و اصول حکمی به تطبیق پرداخت و تجلی حکمت به ویژه حکمت متعالیه را در آثار هنری و معماری تبیین نمود. حکمت متعالیه که توسط صدر حکمای الهی، حکیم صدرالمتألهین شیرازی پی ریزی و پایه گذاری شده است؛ مبتنی بر چند اصل اساسی و تأسیسی است. ازجمله اصالت وجود و تشکیک در وجود و وحدت وجود و حرکت جوهری. روش مقاله پیش رو توصیفی- تطبیقی است و در پی دستیابی به این هدف است که میان برخی از ویژگی های هنری مقبره سلطان شهاب الدین ِحاجی دلای مازندران با پاره ای از اصول حکمت متعالیه به تطبیق بپردازد. معمار، کاشیکار و خطاط  بنای بقعه سلطان شهاب الدین، با زبانی نمادین و رمزآلود، سعی بر القاء حقیقت وجود با استفاده از چیدمان نور؛ اصالت وجود با ایجاد تداوم فضایی در بنا؛ تشکیک وجود با سلسله مراتب فضاها و نقوش گیاهی کاشی ها و حتی نقش آیه و حدیث و سخنان عرفانی  بر روی کاشی های شش پر ؛ وحدت  وجود با گنبد مخروطی شکل نوک تیز و حرکت جوهری  با نقوش گیاهی داشته است. نتایج این پژوهش که مطالب آن به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است نشان می دهد که معماری و تزیینات این بنا هم راستا با اصول حکمت متعالیه صدرایی، به ویژه اصالت وجود و تشکیک در وجود و حرکت جوهری اند.
۱۷۲۷.

بازتفسیر مراتب محصوریت در هزارتوی خانه های تاریخی کاشان (خانه عامری ها) برپایه معرفت شناختی ریزوماتیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محصوریت خانه تاریخی کاشان ریزوماتیک ژیل دلوز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
محصوریت مهم ترین اصل خلق فضا، کیفیت بارز هر مکان و ابزار خلق هویت های متفاوت است. در معماری ایران توده معلول فضا و عامل دربرگیرنده و شکل دهنده آن است که مفهوم محصوریت را در خود دارد. ریزوم اصطلاحی زیست شناسی است که در جایگاه استعاره، مفاهیمی چون هزارتویی، کثرت، ارتباط، تفاوت و موقعیت میانی را در خود دارد. به این ترتیب در مطالعه ادبیات تحقیق ابتدا عناصر ایجادگر محصوریت و نیز عناصر فضای متکثر و هزارتوی ریزومیک شناسایی شده و سپس به منظور دریافت کیفیات گونه گون مرتبه بندیِ فضای محصور در یک ساختار شبه ریزوماتیک، جنبه های ارتباط این دو دسته مقوله با یکدیگر استنباط شده است. هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های دستیابی به تنوعی از عرصه های محصور در سازمان فضایی خانه های تاریخی کاشان و بازتفسیر مراتب محصوریت آن هاست و به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که کدام مؤلفه ها در مبانی معرفت شناسی ریزوماتیک را می توان در بازتفسیر مراتب محصوریت ساختار هزارتوی خانه های تاریخی کاشان مورداستفاده قرار داد؟ کدام رویکردهای کالبدی/فضایی و به چه شکل در مرتبه بندی محصوریت ساختار خانه های تاریخی کاشان نقش داشته است؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی؛ روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و هم چنین برداشت میدانی و ابزار تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزارهای دپت مپ و ای گراف بوده است. خانه عامری ها به عنوان بزرگ ترین خانه تاریخی کاشان با عرصه های متعدد درون گرا به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شده و در راه بازتفسیر محصوریت با توجه به ساختار هزارتویی این خانه، مؤلفه های سازگار در مبانی معرفت شناختی ریزوماتیک به جهت قابلیت انطباق با این گونه ساختار به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رویکردهای کالبدی/فضایی متعدد در تطابق با کالبد فضای ریزومی شامل قلمروزدایی و بازقلمروسازی، سیالیت، انعطاف پذیری، تفاوت و ناهمسانی، کثرت فضاها و مسیرها و قرار داشتن در میانه و بینابین در ایجاد محصوریت و نیز تنوع و تعدد درجات محصوریت مؤثر بوده اند.
۱۷۲۸.

تطبیق تزئینات سردرِ برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تزئینات معماری دوره سلجوقی بناهای آرامگاهی برج مدور مراغه سه گنبد ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
برج مقبره های ساخته شده در دوره سلجوقی را می توان یکی از شاهکارهای آجرکاری در این دوره به شمار آورد که به لحاظ تکنیک و تنوع طرح های اجرایی، قابل تأمل است و به نوعی بر تکامل این گروه از تزئینات در قرن ششم هجری دلالت دارد. الب ته آجرکاری ها گاه با تزئینات دیگری از قبیل گچ بری و کاشی های تک رنگ نیز همراه بوده است که این هم نشینی را می توان در برج مدوّر مراغه (563 ه.ق) و سه گنبد در ارومیه (580 ه.ق) به خوبی مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است: ویژگی تزئینات آجرکاری و گچ بری سردرِ دو برج مقبره مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه به لحاظ انواع طرح ها و نقوش، چیست و چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ هدف این پژوهش معرفی و مستندنگاری ویژگی های تزئینات به کا رفته در دو بنای مذکور و هم چنین مقایسه تزئینات آجرکاری و گچ بری سردرِهای برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، تزئینات سردرِهای برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه را مورد مطالعه قرار داده و روش گردآوری اطلاعات نیز با استناد به منابع مکتوب و پژوهش های میدانی بوده است. یافته ها حاکی از آن است که در این دو بنا (پلان مدوّر)، تأکید عمده بر سردر و نمای ورودی است و در این بخش، از تزئینات متنوع آجرکاری و تلفیق آجر وگچ استفاده شده است. کاربرد کتیبه هایی به خط کوفی در پیشانی طاق نماها و استفاده از تزئینات هندسی (گره) در حاشیه اصلی دورتا دور سردر، از دیگر ویژگی ها و مشابهت های این دو برج مقبره به شمار می رود اما کمیت و کیفیت این نقوش هندسی و تکنیک های اجرایی آن ها با یکدیگر تفاوت هایی دارد.
۱۷۲۹.

کاخ قلعه شلمزار (در استان چهارمحال و بختیاری)، نمونه ی شاخص ترکیب الگوی معماری قجری با تزئینات و فرهنگ تصویری قومی- محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلعه شلمزار فرهنگ تصویری قاجار الگوی رسمی هنر قاجار نقوش محلی بختیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
برخی از بناهای شاخص معماری دوره قاجار دور از پایتخت و در مراکز قدرت محلی توسط فئودال ها و خوانین ساخته شد. این اقدام به هنرورزی های محلی و قومی که عمدتا در متن هنر و صنایع مفرشی خلاصه می شدند و ماندگاری بالایی نداشته و بر اثر فرسودگی خیلی زود از بین می رفتند، این فرصت را میداد تا در الگوی هنر و تزئینات معماری رسمی و مسلط این دوران تلفیق شده و ضمن ماندگاری بیشتر، تحول و صیرورت یابند. این الگوی التقاطی، به علت بهره گیری از فرهنگ تصویری قومی و محلی، خود بعدا به مأخذی برای استفاده ی هنرمندان هنرهای صناعی محلی و حتی سایر هنرمندان هویت خواه محلی در عصر معاصر تبدیل شد. در این روند «داد و گرفت» و استحاله شدن، جلوه ای شایان توجه از فرهنگ تصویری قومی- محلی ایرانی در تلفیق با هنر رسمی قاجار که با الگوهای فرنگی نیز ادغام یافته بود، بازتولید شد. بررسی اینگونه بناهای مجلل مستقر در مرکز حکومتهای محلی اقوام اصیل ایرانی (ترک و لر و کرد و بختیاری و...) در دوره ی قاجار، با رویکرد تحلیل نحوه تلفیق فرهنگ تصویری رسمی و ملی با فرهنگ تصویری محلی حائز اهمیت است. «کاخ قلعه ی شلمزار» در استان چهارمحال و بختیاری از جمله ی این نمونه-هاست. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با شیوه گردآوری داده های میدانی و کتابخانه ای، سعی دارد به این پرسش که روند این تلفیق و دگرگونی چگونه و به چه نحوی صورت پذیرفته و ترکیب الگوهای محلی-قومی با الگوی قجری چگونه همپوشانی یافته اند، بپردازد. چیستی و چگونگی طرح و نقش و تزئینات زیبای این بنا که تلفیقی درخشان از نمونه های محلی- قومی بختیاری با الگوهای قجری هستند، نیز در این تحقیق از اهمیت محوری برخوردار است که بدان پرداخته خواهد شد. همچنین با رویکردی که مطرح می شود آن را به عنوان مؤلفه ای در جهت نو شونده گی و استحاله یابی هنرها و فرهنگ تصویری محلی- قومی ایرانیان با الگوهای مسلط رسمی و ملی از جمله قاجار که عمدتا ایرانی هم نبودند، نشان داده و تبیین کنیم. یافته های این تحقیق نشان می دهد که حکومت قاجار نه از روی رواداری، بلکه از روی اجبار به امتیاز دادن به قدرتهای محلی و خوانین ایلات و عشایر، باعث توسعه ی معماری و هنر در مناطقی بیرون از مرکز و پایتخت حکومت شد. در همان حال، موجب استحاله ی ظرفیتهای هنری محلی در هنر رسمی و مرکزی به محوریت معماری و تزئینات گردید. این فرصت، بازتولید و امتزاج با الگوهای رسمی که خود با رهآوردهای فرنگ نیز التقاط یافته بود را برای هنر و فرهنگ تصویری اقوام ایرانی فراهم ساخت. فرصتی که هنر و فرهنگ ایرانی همیشه آنرا مغتنم شمرده و ضمن اخذ از مهاجمین، در فرهنگ و هنر خویش با حفظ صبغه ایرانی آنرا استحاله داده بود.
۱۷۳۰.

واکاوی بوطیقایی ظرفیت های نمایشی عقل سرخ سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت های نمایشی عقل سرخ سهروردی نمایش ارسطو بوطیقا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۸۶
رساله ی عقل سرخ شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی ملقب به «شیخ شهید»، فیلسوف نامدار قرن ششم ه.ق و بنیان گذار مکتب حکمی اشراق چه از منظر  قالب و ساختار و منطق روایی و چه از منظر ارسطویی حاوی عناصر قابل تأمل دراماتیک و ویژگی های نمایشی محرز است. ارزش مفاهیم، محت وا و معن ای مستتر در این اثر می تواند به واسطه ی حکمتی که در آن ازسوی شیخ اشراق گنجانده شده است، دست مایه ی اجراگران و نویسندگان حوزه ی نمایش و تئاتر گردد. این رساله با ظرفیت های نمایشی خود سفری سِیروسلوک وار را ترسیم می کند که فرد را از پی فردیت خویش و در راستای شناخت هستی، به سوی حقیقتی متعالی رهنمون می کند که روزگاری ظلمت بر آن پرده افکنده و به شکل پنهان از چشم او دور بوده است. وجود عناصری همچون طرح و ستیز، شخصیت، گفت وگو، زمان و مکان نمایشی ، بحران و آشفتگی و فاجعه و غیره که از منظر ارسطو اساس متن دراماتیک قلمداد می شوند، با علم به جهان بینی شرقی نهفته در عقل سرخ می توانند مورد ارزیابی قرار گیرند. مقاله ی پیش رو با رویکردی تطبیقی و با اتکاء به روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به تبیین جنبه های نمایشی رساله ی عقل سرخ البته مبتنی بر آراء ارسطو در فن شعر می پردازد و این حکایت کهن ادبی را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد تا از طریق مطالعه توصیفی و تطبیقی آن ظرفیت های نمایشی آن  را -که گاه صرفاً در چهارچوب حکایتی کهن مورد مداقه قرار گرفته است- مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد و بدین طریق اثر مطروحه را با ورود به قلمرو درام، به مخاطبان توأمان ادبیات کهن و ادبیات دراماتیک ارائه نماید.
۱۷۳۱.

نگاهی تطبیقی به انگاره عهد عتیق و قرآن کریم از پنداره «پسرخدا بودن عُزیر» و انعکاس آن بر نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن الله عهد عتیق قرآن یهود و اسلام نگارگری اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
در متون بنیادی دین یهود مانند عهد عتیق و تلمود کم ترین اشاره ای به مفهوم «ابن الله» بودن عزیر نشده است. با این وجود، قرآن یک بار به روشنی (توبه/30) و بار دیگر نیز به صورت تلویحی (بقره/۲۵۹) در چگونگی مرگ عُزیر از وی، نام برده است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، به تطبیق جایگاه عزیر در متون مقدس یهود و اسلام می پردازد. با بررسی و تدبر در متون معتبر یهود هیچ اثری از مفهوم پسرخدا بودن عزیر به دست نیامد. حال آنکه در منابع مهم تفسیری اسلامی میان مفسران مشهور، درباره این انگاره، نه تنها وحدت رویه و نظر دیده نمی شود، بلکه با برداشت های متفاوتی از این نسبت روبه رو هستیم. چنانکه آلوسی و فخررازی آن را نسبتی حقیقی دانسته، اما بحرانی و طباطبایی آن را نسبتی مجازی و تشریفی می پندارند. در این میان، مفسرانی نیز هستند که آن را باور عده ای معدود یا فرقه ای منقرض شده از یهود پنداشته اند و یا اساساً درباره این نسبت توضیح روشنی نداده اند. این پژوهش می کوشد نشان دهد که دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند، می تواند درست و قابل پذیرش باشد. اهداف پژوهش:بررسی مفهوم «ابن الله» بودن در متون بنیادی دین یهود.بررسی دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند.سؤالات پژوهش:مفهوم «ابن الله» بودن در متون بنیادی دین یهود چیست؟دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند چیست؟
۱۷۳۲.

بازشناسی و تبیین ساختار طراحی Z محور در خانه های تاریخی ایران (نمونه موردی: خانه های قاجار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی مرلوپونتی ادراک طراحی z محور خانه های تاریخی تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۳
معماری همواره به عنوان ظرف زندگی انسان مطرح است و کیفیت و غنای آن می تواند عمده مشکلات روحی- روانی انسان معاصر را برطرف کند. به نظر می رسد فضاهای امروزی، برخلاف پیشرفت روزافزون ساختار و تکنولوژی، بیشتر در وادی پراگماتیسم قدم برمی دارند، و آنچه در این پوزیتویسم گرایی فراموش می شود، روح و کیفیت فضاست. ظهور پدیدارشناسی و مکتب های مشابه در تلاش برای مقابله با این وضعیت می باشند. آنچه ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم، تحلیل یکی از مؤلفه های مکتب پدیدارشناسی به نام پارالاکس  در خانه های تاریخی دوره قاجار می باشد. تحلیل و شناخت پارالاکس، تعریف و تعبیری به نام «طراحی Z محور» از خود به ما داد. به عبارتی، جاری سازی پارالاکس در فضا، توجه به تغییر مختصات جغرافیایی سوژه و دادن زاویه دریافت های متفاوت از فضا، به وی می باشد. در نهایت، از تحلیل پارالاکسی خانه های تاریخی، جاری بودن این مؤلفه در فضاهای مسکونی دوره مذکور و دریافت زاویه دیدهای متنوع و متفاوت از فضا توسط ساکن یا مخاطب آن، حاصل گردید. واریانس این تغییر سطوح و حرکات در محور مورب و عمودی گاهی به 4.3 متر نیز می رسد. در نتیجه این حرکت و پویایی اُبژه، حواس پنجگانه نیز در پروسه ادراک فعال تر می شوند که از نتایج به دست آمده توالی زیر در اهمیت حواس در ادراک مشخص گردید: اولویت اول؛ حس بینایی، دوم؛ حس شنوایی، سوم؛ حس لامسه و چهارم؛ حس بویایی و چشایی.       اهداف پژوهش: تحلیل یکی از مؤلفه های مکتب پدیدارشناسی به نام پارالاکس در خانه های تاریخی دوره قاجار.تجزیه وتحلیل طراحی z محور در خانه های قاجاری.سؤالات پژوهش:پارادیم حرکتی Z محور در خانه های تاریخی تبریز چگونه است؟آیا حواس پنجگانه بیشتر از مؤلفه درک فضایی و شناخت فضایی، توجه بازدید کنندگان را دربر می گیرد؟
۱۷۳۳.

تحلیل و بررسی الگوهای مسکن؛ مطالعه موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن الگوهای مسکن نواحی شهری خرم آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۳۶۲
مسکن پدیده ای متأثر از اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و محیط است. این عوامل بر کالبد تأثیر گذاشته و الگوهای متفاوت مسکن را به وجود آورده است. اما امروزه به دلیل افزایش شهرنشینی، نیازهای متفاوت افراد کمتر موردتوجه قرار گرفته که این امر سبب بدمسکنی و بی مسکنی شده است. داشتن الگوهای مسکن همساز با نیاز کاربران باعث می شود مساکن باکیفیت تر به وجود آیند و از ادامه مساکن بی برنامه و نابسامان که سبب از بین رفتن سرمایه می شوند جلوگیری شود. با توجه به شناخت ارزش ها ی موجود در الگوها و به کارگیری آن در ساخت وسازهای جدید می توان دسته بندی جامعی از الگوهای مسکن داشت. بنابراین هدف موردنظر در این پژوهش تحلیل الگوهای مسکن در محلات مختلف شهر خرم آباد بر اساس شاخص های مؤثر بر شکل گیری الگوهای مسکن بوده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. شیوه ها ی گردآوری اطلاعات به صورت مشاهدات میدانی و کتابخانه ای است. همچنین در این پژوهش به منظور تعیین الگوهای مسکن در شهر خرم آباد از بین شاخص های استخراج شده، از تحلیل خودهمبستگی فضایی (موران) استفاده شده است. از این ابزار برای بررسی توزیع فضایی عوارض استفاده می شود. الگو یی که هم زمان ویژگی های مکانی و خصوصیت توصیفی آن را بررسی می کند و مواردی که آماره موران آن ها یک یا نزدیک به مثبت یک است دارای همبستگی فضایی و به صورت خوشه ای هستند که شامل: عوامل نابرابری، عوامل اقلیم، شیب، آسایش اقلیمی، شکل شبکه معابر، سلسله مراتب معابر، سطح اشغال، قیمت زمین، درآمد خانوار، تراکم ساختمانی و هزینه مسکن در الگوهای متفاوت مسکن در شهر خرم آباد مؤثر هستند و کمتر متأثر از شاخص ها ی قومیت و خویشاوندی، نوع خانوار، سبک زندگی و ارزش های حاکم بر جامعه، دانه بندی، همگونی شغلی است. بنا بر بررسی های انجام شده، الگوهای مسکن در خرم آباد متأثر از 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی است که می توان در جهت دستیابی به الگوی مناسب برای برنامه ریزی مسکن از آن بهره برد.
۱۷۳۴.

تحلیل عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت محیط مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه وحدت بتن شهر صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت محیط مسکونی مشخصات ساکنان فضاهای بینابینی طراحی معماری مجموعه های مسکونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۱۵
کیفیت محیط های مسکونی ماهیتی چند بعدی دارد. هدف این مقاله شناخت عوامل تأثیرگذار بر ارتقاء کیفیت محیط و ایجاد الگویی جهت سنجش کیفیت در مجتمع های مسکونی برای شکل گیری مطلوب محیط های مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اساسی این است که چه عواملی بر ارتقاء کیفیت محیط  مسکونی تأثیرگذار است؛ و چگونه این عوامل سنجش کیفیت فضا را در گونه هایی از مسکن میسر می سازد؟ برای پاسخ به پرسش ها عوامل 1)مشخصات فردی ساکنان، 2)قابلیت فضاهای بینابینی و 3)کیفیت طراحی معماری در نظر گرفته شد. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون های t، همبستگی و تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که مدت سکونت، سطح تحصیلات، سن و نوع تملیک (در بخش مشخصات فردی)، قابلیت های فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی معماری در کیفیت بخشی به محیط موثر هستند. نتایج حاصل از سنجش نشان داد که بیشترین میزان نارضایتی ساکنان از محیط مسکونی و مهم ترین شاخص جهت ارتفاء کیفیت بنا مربوط به دسترسی پذیری در سطح مجتمع مسکونی می باشد.
۱۷۳۵.

ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی از منظر دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی پدیدارشناسی فضاهای سکونتی مرلو پونتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۴
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفه های ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظاره گر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان می باشیم. با توجه به آنکه نگرش های پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسانه مرلو پونتی و نظریات برگرفته از آن بهره گرفته است و بر آن است تا به ارائه راهبردهایی به جهت ارتقا کیفی ادراکات حسی ساکنین فضاهای سکونتی بپردازد. این پژوهش از منظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن 50 نفر از متخصصان حوزه معماری می باشد. برای تعیین اعتبار یابی پرسشنامه از نرم افزار Smartpls2 استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که مواد و مصالح بوم آورد و آشنا با انسان جهت ایجاد حس خاطره انگیزی با مقدار آماره تی 3.47، انعطاف پذیری و سیالیت فضا با مقدار آماره تی 3.44 و بهره گیری از نماد و نشانه ها با مقدار آماره تی 3.12 بیشترین تأثیر را بر ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی ایفا می کنند که به تفصیل بیان می گردد.
۱۷۳۶.

مطالعه ساختاری فرش های منقوش در نگاره محاوره دانشوران و نگاره جشن در دربار برای اعلام عروسی حضرت یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری قالی تیموری قالی صفوی ساختار شناسی بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
شناسایی اصول ساختاری حاکم بر فرش های ادوار مختلف ازجمله بایستگی های شناختی هر دوره ای است که پژوهشگران را همواره به سوی کاربردی کردن هرچه بیشتر مطالعات فرش و یافتن معناها از پی ساختارها و تحلیل های متکی بر بینامتن ها و فرا متن ها سوق می دهد؛ در این میان، با منقوش شدن فرش بر نگاره های دوره تیموری و سده نخست صفوی، در بیرون، نشانه ای از توانایی فراوان هنرمندان ایران در نقش پردازی و در درون، شوری به زبان نگاره ها بیان می شود و این فرش های پرنقش و نگار، همراه زندگی مردم آن عصر بازنمایی شده اند. ازاین رو، این پژوهش کیفی به صورت موردی، دو نمونه از نگاره های دوره تیموری و سده نخست صفوی را به صورت هدفمند برمی گزیند تا باهدف مطالعه ساختار فرش های منقوش در آن ها، با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش اصلی پاسخ داده باشد که رابطه میان دو نظام بینانشانه ای نگاره ها و فرش های نگارین بر آن چیست؛ از این حیث، پژوهش پیش رو داده های خود را به صورت اسنادی گردآوری کرده و در دو سطح توصیف و تحلیل به مطالعه ساختاری پیکره های مطالعاتی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خلق نظام های تصویری و کلامی در نگاره های مطالعاتی صرفاً یک بازنمایی روایی یا تاریخی نیست و نگاره ها از متنی صریح و تک لایه ای خارج و به یک متن ضمنی و چندلایه ایِ مرتبط با یکدیگر، مبدل گشته اند و نظام های بینانشانه ای حاضر در این متون تجسمی، خود نیز با نظام های بینانشانه ای دیگر روابط بینامتنی ضمنی برقرار می کنند.
۱۷۳۷.

ارزیابی ایمنی لرزه ای بناهای بنایی تاریخی ایران کاربرد در دوره قرن 19 و اوایل قرن 20(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ایمنی خانه تاریخی ایران دستورالعمل ایتالیایی تحلیل غیرخطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۷
شهر تبریز بر روی یک گسل تکتونیکی بزرگ و فعال واقع شده است که متعلق به سیستم پیچیده ای است و گسل آناتولی شمالی در ترکیه را به گسل البرز در ایران متصل می کند. امروزه بیش از 600 ساختمان تاریخی در تبریز شناسایی شده است که نیاز به تحلیل لرزه ای و حفاظت دارند. با توجه به عدم وجود دستورالعمل های مربوط به بناهای تاریخی، ارزیابی ایمنی لرزه ای این بناها به تأخیر افتاده است؛ بنابراین هدف اصلی این مطالعه ارزیابی ایمنی لرزه ای ساختمان های تاریخی با استفاده از دستورالعمل های ایتالیایی است و نشان می دهد که این رویکرد اساس یک ارزیابی درست بر اساس روش های علمی و محاسباتی را تأیید می کند. شش بنای تاریخی مربوط به دوره قاجار، به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مذکور با استفاده از دو سطح ارزیابی مختلف معرفی شده در دستورالعمل های ایتالیایی در مورد میراث فرهنگی، شامل محاسبات دستی که با استفاده از روش های مکانیکی انجام می شوند و تحلیل عددی بناها که با استفاده از نرم افزار انجام می شوند، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، کارایی و دقت روش مکانیکی ارائه شده در سطح یک در ارزیابی ایمنی لرزه ای در مقایسه با نتایج تحلیل عددی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مورد بررسی به عنوان نمونه های انتخاب شده از میان خانه های تاریخی تبریز است. همچنین نتایج نشان می دهد که روش های ارزیابی به کار گرفته شده جایگزین یکدیگر نیستند؛ بلکه متعلق به دو سطح مختلف ارزیابی و قابل مقایسه هستند و سطح اول رویکرد محافظه کارانه ای را در نظر می گیرد.
۱۷۳۸.

حضور سنت لائوکوئونی گوتهولد لسینگ در دو نوشته از رودُلف آرنهایم و اروین پانوفسکی در باب سینما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لسینگ سنت لائوکوئونی آرنهایم پانوفسکی خاص بودگی رسانه سینمای صامت تئاتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
مقاله حاضر قصد دارد در حوزه زیباشناسی هم سنجانه نحوه نگرش دو تن از نظریه پردازان آغازین سینما را به دو طور مشخص در دو نوشته مجزای هر یک به مبحث خاص بودگی رسانه نشان دهد: یکی «لائوکوئون جدید» آرنهایم که فصل پایانی کتابی از او به نام فیلم به عنوان هنر است و دیگری مقاله «سبک و رسانه در تصاویر متحرک» که پانوفسکی نسخه نهایی آن را در دهه پنجاه میلادی پس از چند بار ویرایش منتشر کرد. پرسش مقاله آن است که لائوکوئون گوتهولد لسینگ چه تأثیری بر رویکرد آرنهایم و پانوفسکی به بحث خاص بودگی رسانه داشته است و چگونه هر یک از این دو متفکر با بهره گیری از سنت لائوکوئونی مقایسه هنرها به نتایجی متفاوت از هم رسیده اند. تمرکز آرنهایم بر جنبه های فرمالیستی سینما در مقام یک هنر مدرنیستی منجر بدان می شود که سینمای صامت را شکل غایی هنر سینما بشمارد و برای جوانبی اهمیت قایل شود که از قضا در چشم پانوفسکی چندان اهمیتی نمی یابند. پانوفسکی به دلیل توجهی که به جنبه مردمی هنر سینما دارد به عوض خصایص فرمال بر محتوا و معنا متمرکز می شود و بنابراین به رغم آرنهایم در عین تأکید بر خاص بودگی سینما حضور صدا در سینما را مغتنم می شمرد و می کوشد جنبه هایی دیگر از سینما را برجسته سازد. دستاورد نهایی این پژوهش نشان دادن ثمرات متفاوت دو تفکر نظری با دغدغه ای واحد درباره سینماست. هر دو متفکر ضمن آنکه در چارچوب تفکر لسینگی به مقایسه سینما و تئاتر رو می نهند، به نتایجی مغایر با هم می رسند. رویکرد این پژوهش زیباشناسی هم سنجانه است و در چارچوب هستی شناسیِ حاکم بر نظریات موسوم به نظریات دوره کلاسیک سینما دنبال می شود.
۱۷۳۹.

تحلیل مضمونی نگاره معراج پیامبر (ص) منسوب به عبدالرزاق به روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب نگارگری پسین هرات آیکونولوژی خمسه نظامی معراج پیامبر عبدالرزاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
نگارگر، در بازنمودهای تصویریِ روایت و داستان های ادبی در هر دوره تاریخی متأثر از مذهب، فلسفه، ادبیات، علم و سیاست و زندگی اجتماعی و فرهنگ همان دوره بوده است که در مواردی به دلیل مؤلف بودن نگارگر، معنای دیگری به یک اثر بخشیده می شود. یکی از آثار شاخص نگارگری ایران نگاره های خمسه نظامی کتابخانه بریتانیا در مکتب پسین هرات است که به نظر می رسد نگارگران معنای دیگری را در نگاره ها خلق کرده اند که در حقیقت نشان دهنده مؤلف بودن نگارگر در ترسیم صحنه های خمسه نظامی در آن دوران است. از نگاره هایی که نگارگر به عنوان مؤلف یک اثر معنای افزوده ای را ایجاد نموده، تصویر نگاره معراج پیامبر منتسب به عبدالرزاق را می توان نام برد که هدفمند برگزیده شده است. هدف این پژوهش شناسایی معنای لایه های پنهان در نگاره معراج پیامبر به روش آیکونولوژی بوده بنابراین این تحقیق بر مبنای هدف در زمره پژوهش های بنیادین است و براساس ماهیت توصیفی تحلیلی می باشد. نگارندگان تلاش دارند با مطالعات اسنادی به طرح این پرسش بپردازند که «چه لایه های معنایی پنهان در نگاره معراج پیامبر در نسخه خمسه نظامی بریتانیا وجود دارد؟ نتایج حاصل نشان می دهد که هرچند نگاره قواعد زیبایی شناختی نگارگری ایرانی را رعایت کرده اما با ممزوج کردن مضامین ادبی و مذهبی و با تحلیلی ناب درباره امامان شیعی نوع نگرش خود و اوضاع حاکم بر جامعه را جهت دستیابی به تفکرات تشیع و تصوف مصور نموده است و در این نگاره به وضوح شاهد نشان دادن مضامین افزوده توسط نقاش در ارتباط با عرفان، صوفی گری و همچنین اعتقاد به شیعه دوازده امامی هستیم.اهداف پژوهش:شناسایی معنای لایه های پنهان در نگاره معراج پیامبر به روش آیکونولوژی.بررسی مضامین افزوده توسط نقاش در نگاره معراج پیامبر.سؤالات پژوهش:چه لایه های معنایی پنهان در نگاره معراج پیامبر در نسخه خمسه نظامی بریتانیا وجود دارد؟نقاش در نگاره معراج پیامبر، چه مضامینی در ارتباط با عرفان، صوفی گری و اعتقادات شیعی افزوده است؟
۱۷۴۰.

بررسی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر با استفاده از روش تحلیل محتوا در تطبیق با اهمیت برندسازی در ترویج هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه یابی برند هنر هنر اسلامی تحلیل محتوا مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۷۱
جایگاه یابی برندهای فعال در صنایع مرتبط با هنر به واسطه نقش مؤثر آن در خلق تصویری متمایز از رقبا در ذهن مخاطبی که در دنیای امروز با بحران انتخاب مواجه است، دارای اهمیت به سزایی است. علی رغم تحقیقات متعدد در مورد جایگاه یابی، نیاز به تحقیقی جامع، که بتواند مؤلفه های جایگاه یابی را به درستی به تصویر کشیده و راهنمای عملی مناسبی برای هنرمندان ارائه دهد، خصوصاً باتوجه به اهمیت برندسازی در ترویج هنر اسلامی احساس می گردد. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر است. پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری بوده که با جهت گیری اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به جمع آوری دادها با استفاده از مرور سیستماتیک مقالات معتبر علمی پرداخته و کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها سنگ بنای جایگاه یابی را بر ۳۲ شاخص در قالب ۹ مقوله کلی و سه بُعد منابع و دارایی ها، قابلیت ها و منافع جایگاه یابی استوار می سازد که مسیر فعالان عرصه هنر برای شناساندن محصول/خدمت خود و یا برند شخصی هنرمند و کسب جایگاهی متمایز در ذهن مخاطبان در رقابت با سایر رقبا را خصوصاً در حوزه ترویج هنر اسلامی روشن می سازد.اهداف پژوهش:شناسایی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر.دسته بندی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر.سؤالات پژوهش:مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر کدامند؟مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر چه دسته بندی هایی دارد؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان