فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
59 - 72
حوزههای تخصصی:
Providing the conditions of residential neighborhoods to enhance residents' quality of life has always been an issue of great for urban experts and policymakers of various fields. According to the extensive research in this field, addressing quality of life indicates its importance in residential neighborhoods. The present manuscript evaluates and prioritizes the indicators that improve the quality of life based on the review and analysis of experts (in architecture, landscape architecture, urban design, and planning). The s trategy of this s tudy is the correlation with a descriptive-analytical approach to evaluate and prioritize the indicators of quality of life, four of which have been identified for review by experts, namely Ins titutional; Economic; Social and Environmental satisfaction. A total of 22 experts answered the ques tions, and the findings were analyzed using the DANP technique. The findings indicate that the components of "ins titutional satisfaction" and "social satisfaction" have the mos t significant impact on enhancing residents' quality of life, respectively, from the perspective of experts. In addition, based on the weight of the obtained components, "policy-making and decision-making of organizations and ins titutions" in the neighborhood and "access to health facilities and services" were ranked as the firs t and las t practical components, respectively. Therefore, s trategies can be developed based on the prioritization of experts, such as s trengthening social and infras tructural services and facilities (ins titutional); Residents' decision-making and participation in neighborhood management (social); provision of participatory housing (economic), and development of open and green space (environmental).
طراحی در بافت روستاهای تاریخی با رویکرد معماری میان افزا (نمونه پژوهشی: طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری سپورغان شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
۵۲-۳۵
حوزههای تخصصی:
معماری میان افزا به عنوان رویکردی عملی در جهت ایجاد ساختارها و سازمان های جدید برای تأمین فضاهای قابل استفاده در بافت های تاریخی همواره مطرح بوده که برخاسته از گرایش های توسعه شهری است و می تواند به عنوان رویکرد طراحی در بافت های تاریخی روستاها نیز مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای یافتن پاسخ به این سؤال که "با توجه به رویکرد معماری میان افزا چگونه می توان در بافت تاریخی و سنتی روستاهای تاریخی مداخله کرد؟" انجام شده؛ با این فرض که به کارگیری مدل می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر در طراحی در بافت روستایی شود و عدم کاربست آن، غفلت از برخی مؤلفه های مؤثر در این طراحی را در بر خواهد داشت. این امر، ضرورت تدوین دستور کار برنامه ریزی طراحی در بافت روستاهای تاریخی برای بهره گیری از زیرساخت ها و ظرفیت های موجود را لازم می نماید. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، دست یابی و تدوین مدل دستور کار برنامه ریزی طراحی بر اساس اصول معماری میان افزا در بافت روستاهای تاریخی و کاربست آن در نمونه پژوهشی است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی- کمی است. در این میان، مؤلفه ها و الگوهای زمینه گرایی، شاخصه های فیزیکی و چندوجهی توسعه میان افزا و همچنین رویکردهای طراحی بناهای میان افزا در حوزه معماری در جهت نیل به این هدف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و مدل مستخرج از مبانی نظری به جهت آزمون برای طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری در روستای سپورغان شهرستان ارومیه، به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند به کارگیری این مدل طراحی می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر، از جمله الگوهای کالبدی- معماری و الگوهای محیطی- عملکردی در طراحی در بافت روستایی شده که علاوه بر حفظ ارزش های میراث معماری زمینه با طبیعت آن نیز هماهنگ شود.
ساختارشناسی تحلیلی پانتومیم
حوزههای تخصصی:
پانتومیم به عنوان یک نمایش بی کلام با حرکات اغراق آمیز قدمتی دیرینه دارد. رمزگرایی یکی از شیوه های اجرا در این نمایش است. شروع پانتومیم و ارتباط اولیه با مخاطب بسیار مهم است و نحوه اجرا نسبت به داستان دارای ارزش بیشتری است که می تواند همه چیز را تحت الشعاع خود قرار دهد. پژوهش حاضر با عنوان ساختارشناسی تحلیلی پانتومیم با روش توصیفی – تحلیلی علاوه بر اینکه به بررسی و مطالعه ساختاری پانتومیم می پردازد، به ارائه معانی و مفاهیم اجزای آن نیز توجه خواهد داشت. در این پژوهش با گردآوری و مطالعه منابع معتبر، برخی مورد استفاده مستقیم و برخی مورد استفاده غیرمستقیم قرار گرفته است. منابعی که مورد استفاده مستقیم قرار گرفت، در بخش منابع و ماخذ درج گردید و منابع غیر مستقیم جهت دریافت ایده و روشن شدن برخی موضوعات مرتبط کمک رسان خوبی بوده است. در ادامه روش کتابخانه ای و تجربی جهت تکمیل و تجمیع بحث بسیار کاربردی بوده است.
بازشناسی هویت معماری اسلامی با نگرش بر معماری مسجد سلطان احمد شهر استانبول
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی یکی از مشهورترین سبک های ساختمان جهان است و یکی از نمودهای کمیاب و زیبای هنر اسلامی است که ویژگی های منحصر به فردی دارد و معماری اسلامی مساجد می تواند نمونه ای از این هنر زیبا و ماندگار باشد روش تحقیق این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی است، در این مقاله تاثیر هنر معماری و به طور شاخص سبک اسلامی آن بر معماری مساجد، که در هویت و فرهنگ جامعه موثر است بررسی شده است، حکمت معماری اسلامی منجر به نهادینه شدن سنتی شد که آثار معماری این دوران را، به یادگاری های جاودانه واستوارتبدیل ساخت. آنچه امروز ازآن با عنوان معماری اسلامی ایران یاد می شود، ادامه سنتی است که توانسته، با تکیه برآموزه های معنوی، حکمت ناب اسلامی را با زبان رمز واشاره در کالبد مادی عالم ظاهر متجلی سازد و هم با تأثیر بینش و روح اسلامی، نوعی «وحدت» را در این آثار به بیننده القا نماید. در این بین، مطالعه موردی برروی مسجد سلطان احمد شهر استامبول (مسجد آبی) با گنبدهای آبشاری، تقارن دقیق و طاق های پی در پی، مناره ها و کاشی های آبی درون مسجد که نقطه اوج معماری عثمانی به شمار می آید در این پژوهش انجام شده است، مسجد سلطان احمد به عنوان چشمگیرترین مسجد تاریخی کشور ترکیه و آخرین مسجد بزرگ دوره کلاسیک شناخته می شود که با طراحی خاص و منحصربه فرد این مسجد و علاوه بر وجود عناصر معماری سنتی اسلامی از طراحی بنایی بیزانسی مانند ایاصوفیه نیز الهام گرفته شده است.
رمزگشایی شخصیت امام زمان(عج) در سینمای دهه60 ایران
حوزههای تخصصی:
نمایش تصویر و روایت زندگی امام زمان(عج) از جمله مواردی است که فیلمسازان اغلب از آن گریزانند. دلیل آن هم امتناع از قداست شکنی این شخصیت است. در این پژوهش از روشی توصیفی و تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی در حیطه نظریه «دریافت» استورات هال برای گشودن رمزگان فیلم ها استفاده گردید تا به این سوال پاسخ دهیم: شخصیت امام زمان(عج) در فیلمهای ایرانی دهه شصت چگونه رمزگذاری و رمزگشایی شده است؟ هدف این پژوهش کشف و بررسی رمزگان مهدویت در فیلم های دهه شصت سینمای ایران است تا بتوانیم به کمک این رمزگان برای پرداختن به شخصیت امام زمان(عج) در سینمای ایران به الگویی مناسب برسیم. یافته ها گویای آن است که؛ در هر کدام از این دو فیلم شخصیتی به نام «مهدی» وجود دارد. این تیپ شخصیت در مختصات شخصیت های دیگر قابل رمزگشایی است. هر کدام از آنها تمثیلی از اقشار مهم جامعه هستند. در این میان وجود یک شخصیت به نام مهدی نشانگر شخصی خیرخواه و نیکوکار است که در هنگام نیاز از او کمک می خواهند و پس از رفع نیاز، از ترس منافع خود او را به حاشیه می رانند. بررسی این دو فیلم از زاویه دید مهدویت، باعث به وجود آمدن انگیزه ای جهت بازتماشای آنها شده و الگویی برای روایت و تصویرگری شخصیت امام زمان(عج) در سینمای امروزه را ارائه می دهد که می تواند برای فیلمسازانی که اغلب از آن امتناع می ورزند، راهگشا باشد. واژگان کلیدی: فرهنگ مهدویت، سینمای دهه 60 ایران ، نظریه دریافت، فیلم مادر، فیلم اجاره نشین ها
مطالعه تطبیقی نقوش قالی های موجود در نگاره های دوره تیموری ایران با قالی های موسوم به هولباین عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۵۸-۴۳
حوزههای تخصصی:
با آغاز قرن 8 ه.ق./ 14 م. تا پایان سده 10 ه.ق./ 16 م. یکی از دوره های درخشان قالی ایران شکل می گیرد که با توجه به اهمیت این دوره در تغییرات سبکی فرش دستباف به دلیل محدود بودن نمونه های موجود، ابهامات زیادی در زمینه ماهیت قالی ایران در این عصر به وجود آمده اند. با وجود منابع اندک در این عصر، شامل قالی های باقی مانده و نگارگری های دوره تیموری و ترکمانان، سؤال های بی شماری در مورد ساختار قالی ایران در این دوره وجود دارند و همین ابهامات موجب شده که متخصصان حوزه تاریخ فرش غیرایرانی، وجود فرش قبل از عصر صفوی را در هاله ای از ابهام قرار دهند؛ درصورتی که می توان با مطالعه تطبیقی فرش های منقوش در نگاره های این دوران با نمونه های هم عصر در آناتولی، به ارتباط سبکی قالی ایران در این بازه زمانی با قالی آناتولی پی برد. این پژوهش با هدف مقایسه تشابهاتِ فرش های دوره تیموری ایران (911-771 ه.ق./ 1506-1370 م.) با فرش های هولباین ترکیه (حدود 8 تا 12 ه.ق./ 14 تا 17 م.) به منظور بیان روابط سبکی فرش ایران تیموری با فرش آناتولی در این بازه زمانی صورت می پذیرد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت وجود و تداوم ویژگی های مشابه در فرش های دوره های تیموری ایران و عثمانی ترکیه چه بوده است؟ در این راستا، این پژوهش به صورت تطبیقی- تحلیلی، داده های خود را با روش اسنادی و حصول اشباع نظری تأمین کرده و با دسته بندی مؤلفه های تطبیقیِ پیکره ها در سطح توصیف، به تبیین تشابهات آنها در سطح تحلیل پرداخته است. برآیند یافته ها نشان می دهد این ویژگی های مشابه در اصل از ایران به ترکیه راه یافته اند و فرم و محتوای فرش از طریق بافت اجتماعی- فرهنگی و ایدئولوژی حاکم بر طراحان آناتولی، سبکی جدید را مبتنی بر سنت های طراحی فرش در این منطقه، ارائه کرده است. همچنین این برهم کنش متقابل میان هنرمندان ایران و ترکیه، ناشی از قرارگیری در محیط، ایجاد ادراک مشترک میان افراد درگیر و مشارکت آنها در انتقال، آموزش و یادگیری است که حاصل آن، نگاشتن طرح های مشابه فرش است؛ لذا هنرمندان هر دو پیکره مطالعاتی در آموزش و تداوم این قالی ها نقش مهمی را ایفا کرده اند.
گزارش یک تجربه: مرمت کاسه سفالی منقوش تپه سیلوه متعلق به عصر مفرغ قدیم (۲۵۰۰- ۳۰۰۰ ق.م) با استفاده از پاپیه ماشه
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
63 - 70
حوزههای تخصصی:
بازسازی آثار تاریخی- فرهنگی آسیب دیده در تسهیل ارتباط با مخاطب و در مواردی حفاظت از آن ها حائز اهمیت است. روش های بازسازی آثار سفالین بسته به ویژگی های تخریبی، قطعات مفقودی و نیازهای بستر فرهنگی- اجتماعی متفاوت بوده و در دوره های مختلف با استفاده از مواد و روش های مختلفی انجام شده است. بالطبع با پیشرفت علوم در حوزه حفاظت و مرمت، این روش ها و مواد نیز به روز خواهند شد. این مقاله ضمن معرفی برخی روش های بازسازی آثار سفالی، به بررسی بازسازی انواع ظریف از این آثار با روش پاپیه ماشه می پردازد. بازسازی اشیاء ظریف با توجه به موضوع استحکام و تعادل ایستایی به سبب وزن بخش افزوده، امری چالش برانگیز است؛ زیرا وزن بسیاری از مواد پرکننده در بازسازی بخش های مفقود می تواند در تعادل و ایستایی اثر مشکل ایجاد کند. ازاین رو به منظور ارزیابی روش پاپیه ماشه در بازسازی مصنوعات ظریف و سبک سفالی، یک ظرف سفالی ظریف و سبک حاصل از کاوش های باستان شناسی تپه سیلوه واقع در استان آذربایجان غربی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. هدف اصلی این مقاله اجرا و ارائه روش جدیدی برای بازسازی آثار ظریف سفالی با استفاده از پاپیه ماشه است که با توجه به سبکی و استحکام، اصلاح راحت و حفظ تعادل و ایستایی آثار می تواند روشی قابل تأمل باشد.
گونه شناسی و طبقه بندی فرش های تصویرشده در نگاره های نسخه شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
شاهنامه شاه طهماسب یک اثر هنریِ بی بدیل اوایل مکتب نگارگری صفوی (تبریز دو) است؛ که مشتمل بر 258 نگاره بوده و نگاره های این شاهنامه حاصل درهم آمیختگی دو مکتب مهم نگارگری پیش از خود یعنی مکاتب هرات و ترکمانان می باشد. عناصر موجود در طراحی هر یک از نگاره های منعکس شده در شاهنامه شاه طهماسب شامل مناظر طبیعی، صحنه های بزم و رزم، داستان های اسطوره ای، بناهای معماری ایرانی و فرش به عنوان جزء شاخص در نقش پردازی این شاهکار هنری محسوب می شود. مسأله اصلی در این پژوهش مطالعه طرح کلی و طبقه بندی فرش های تصویرگری شده در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب و نیز بررسی نقوش و اجزای به کار رفته در آن ها است که با هدف دست یابی به مجموعه ای از اطلاعات طبقه بندی شده از این فرش ها در حوزه ساختارشناسی طرح و نقش فرش ایرانی اجرا شده که در نهایت زمینه ای برای مقایسه دست آوردهای این پژوهش با فرش های بازمانده از دوره صفوی را فراهم آورد. بنابراین سوالات اصلی این پژوهش عبارتند از: 1- ویژگی های نقوش و اجزای فرش های بازتاب یافته در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب چگونه است؟ 2- تنوع و طبقه بندی طرح ها در فرش های بازتاب یافته در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب چگونه است؟ روش تحقیق ، توصیفی تحلیلی با رویکرد ساختارشناسی طرح و نقش بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه کیفی انجام گرفته است. جمع آوری اطلاعات به منظور دست یابی به پیشینه و سوابق تاریخی و شناسایی نگاره های شاهنامه، کتابخانه ای است. جامعه آماری مربوط به نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب که دارای طرح فرش می باشند، 80 نمونه را شامل می شود که از این میان تعداد 5 گروه از طبقه بندی طرح و نقش قالی که شامل 3 نمونه از گروه فرش های افشان، 2 نمونه طرح لچک ترنج، 3 نمونه طرح ترنج دار، 3 نمونه طرح قابی، 3 نمونه فاقد طرح و نقش متن به صورت هدفمند و بر اساس تنوع و کامل بودن طرح، برای تحلیل اطلاعات، به عنوان جامعه نمونه انتخاب و بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ظهور طرح های افشان و گردان، حاصل میل و شور هیجان نگارگران مکتب ترکمانان و اجرای طرح های قابی و واگیره ای دقیق محصول فعالیت نگارگران مکتب هرات (دو مکتب تاثیرگذار و پایه اصلی مکتب نگارگری تبریز دوره صفوی) می باشد و با توجه به نحوه اجرا، دقت و پردازش طرح و نقش قالی های نقاشی شده در نگارگره ها، به نظر می رسد فرش های موجود در این نگاره ها بیشتر جنبه تزئینی داشته و در ترکیب بندی و فضاسازی کلی موضوع بکارگرفته شده اند.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
ساختمان های انرژی صفر یا صفر کربن حرکتی در راستای معماری اکولوژیکی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم روزمره مطرح درصنعت ساختمان ، مبحث انرژی و توسعه پایدارو به دنبال آن تشویق طراحان به حفاظت از انرژی وطراحی ومعماری پایداراست. بی تردید گرم شدن کره زمین ، تخریب لایه اوزن ، افزایش آلودگی محیط زیست ، انقراض گونه های زیستی ، آلاینده های کربنی ، مصرف بی رویه منابع تجدید ناپذیر و سوخت های فسیلی و برگشت ناپذیری آنها همگی باعث دو بحران زیست محیطی و انرژی شده است. در این میان بخش ساختمان، حدود ٤٠% کل انرژی مصرفی و٢٤% از انتشار گازهای گلخانه ای را به خود اختصاص داده است و این درحالیست که نزدیک به نیمی از منابع انرژی های برگشت ناپذیر جهان مصرف شده اند ، همین امرلزوم توجه بیشتر به این مساله و تلاش برای رسیدن به معماری پایدار را تایید می کند . تاریخچه ی بکارگیری از این نوع ساختمان های سبز به سالهای بعد ازجنگ جهانی دوم برمی گردد که منابع انرژی محدود شد و مهندسان به تامین انرژی از طریق سیستم های گرمایش خورشیدی روی آوردند . دراوایل قرن بیستم درراستای کاهش آلودگی های زیست محیطی و مطرح شدن بحران انرژی ، تغییر نگرشی اساسی در فناوری ساختمان و بهینه سازی مصرف انرژی صورت گرفت که نهایتا درتکامل این روند ساختمان های سبز و انرژی صفر پیشنهاد و نمونه های اولیه آن ساخته شد . مقاله تحقیقی حاضر به بیان چگونگی بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در طراحی یک ساختمان کربن صفر با هدف حل بحران آلودگی های زیست محیطی ناشی از ساختمان ها می پردازد کلیت این پژوهش و تحقیق کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و بررسی منابع علمی و اسناد و مدارک کتابخانه ای درچهارچوب بحث انجام گرفته است . هم اکنون ساختمان انرژی صفریا ساختمان برایند صفر یا ساختمان مستقل از انرژی یک ایده انرژی محور خلاقانه است که محققان توانسته اند پس از سالها تلاش به اصول طراحی پایدار یا اکولوژیکی آگاهی یافته و با استفاده علوم و تکنولوژی های مدرن درجهت رفع نگرانی های مربوط به انرژی درعصرحاضر برقسمت عمده ای ازتکنولوژی آن دست یابند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با طراحی مناسب ساختمان با توجه به پارامترهای اقلیمی و استفاده حداکثری از سیستم های سرمایش و گرمایش طبیعی، استفاده از سیستم های غیرفعال خورشیدی ، توربین های بادی و پانل های فتوولتائیکی می توان به دو هدف اصلی که همان تحقّق ساختمان با آلایندگی صفر و انرژی صفر می باشد دست یافت. نتایج بدست آمده از این پژوهش گامی در جهت استفاده انسان از فناوری های همگون با محیط طبیعی و حرکتی درراستای معماری بیولوژیکی خواهد بود .
وحدت وجود در منظومه های امیر خسرو دهلوی در تبیین اصل وحدت و کثرت معماری مسجد شیخ لطف الله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
573 - 585
حوزههای تخصصی:
امیرخسرو دهلوی بی تردید بزرگ ترین شاعر پارسی گوی هند و یکی از شاعران شیرین سخن و نیرومند فارسی است که آثار وی به واسطه معانی آشنا که ارباب عشق و محبت بر حسب ذوق و وجدان خود آن را درمی یابند مقبول همه کس افتاده است. وحدت وجود به عنوان یکی از اصول جهان بینی عرفانی، موضوعی است که امیرخسرو دهلوی در اشعارش به آن پرداخته و با استمداد از زبان تمثیل مسئله وحدت وجود را بیان کرده و رویکردی همه جانبه به آن دارد. عارفان آنچه دیده و تجربه کرده اند را تعبیر می کنند. با درنظر گرفتن چگونگی شناخت خداوند که تنزیه به همراه تشبیه است و نیز مراتب توحید نظری و عملی و رسیدن به مرتبه ای از شناخت که همه چیز از خدا و به سوی اوست. باتوجه به رابطه خدا و عالم که نه براساس علیت، بلکه مبتنی بر تجلی است، عارفان مسلمان به مسئله وحدت وجود وقوف یافته و آن را با تعابیر مختلفی بیان می کنند. این پژوهش درصدد بررسی این موضوع در آثار این شاعر بوده تا ضمن کشف عناصر وحدت وجود به کار رفته در آثار این شاعر به ارزیابی آن ها بپردازد. از سوی دیگر مسئله محدت وجود به عنوان یکی از انگاره های مربوط به فرهنگ مذهبی در معماری مساجد نیز جایگاه ویژه ای دارد. در این پژوهش به وحدت و کثرت در معماری مسجد شیخ لطف الله اصفهان نیز پرداخته شده است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل انجام شده است حاکی از این است که اصل وحدت وجود در ادبیات امیرخسرو دهلوی و معماری مسجد شیخ لطف الله نقش محوری دارد.اهداف پژوهش:بررسی وحدت وجود در منظومه های امیرخسرو دهلوی.بررسی اصل وحدت و کثرت معماری در مسجد شیخ لطف الله اصفهان.سؤالات پژوهش:جایگاه وحدت وجود در منظومه های امیرخسرو دهلوی چگونه است؟جایگاه اصل وحدت و کثرت معماری در مسجد شیخ لطف الله چگونه است؟
سازگاری حرارتی به عنوان شاخص نهایی سنجش کیفیت سایه اندازی سایبانهای خارجی؛ نمونه مورد مطالعه: ساختمان مسکونی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایبان های خارجی یکی از اجزای بسیار مهم و کاربردی در طراحی معماری پایدار به ویژه در اقلیم های گرم هستند که تاثیر زیادی بر کنترل مصرف منابع انرژی برای کاربردهایی چون بار حرارتی، نور روز و آسایش حرارتی دارند که به نظر می رسد کمتر تحقیقی در مورد تاثیر کیفیت سایه اندازی بر این عملکردها به ویژه بر سازگاری حرارتی انجام شده باشد. برای این منظور، این مقاله با کمک برداشت های میدانی از یک ساختمان مسکونی در شیراز و شبیه سازی و اعتبار سنجی آن و سپس تولید یک سایبان پارامتریک خلاقانه با قابلیت تولید سایه اندازی های متنوع و در نهایت با استفاده از تکنیک نمونه برداری LHS و همچنین استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بهینه سازی چند هدفه با الگوریتم NSGA III توانسته است نمونه های سایبانی بهینه ای را تولید کند که در نهایت بر مبنای میزان سازگاری حرارتی طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی نشان می دهد که در سایبان های بهینه با وجود اینکه شاخص های نور روز در محدوده استاندارد هستند و می توانند 53% تا 73% در بار سرمایشی و 8% تا 10% نیز در بار گرمایشی صرفه جویی ایجاد کنند اما مدت زمان تامین آسایش حرارتی توسط آنها بین 4 تا 8 ماه متغیر است که این خود نشان دهنده اهمیت تاثیر کیفیت سایبان ها بر آسایش حرارتی است.
مطالعه تطبیقی فن شناسی کاشی های مدرسه غیاثیه خرگرد با کاشی های سنتی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاشی کاران سنتی در مشهد از نوعی کاشی معروف به کاشی جسمی استفاده می کنند. به نظر می رسد این کاشی در منطقه سابقه ای دیرینه داشته باشد. مطالعه فن شناسی کاشی های مدرسه غیاثیه خرگرد که ازنظر تاریخی در حوزه معماری خراسان بزرگ قرارگرفته می تواند در اثبات فرضیه فوق کمک نماید.این مطالعه مبتنی بر فن شناسی آثار است که با استفاده از علوم آزمایشگاهی بر روی نمونه های قدیمی مدرسه غیاثیه خرگرد به انجام می رسید. از مشاهدات به وسیله میکروسکوپ نوری Olympus PM G3 برای شناسایی بافت بدنه و قشر لعاب و برای تجزیه شیمیایی از روش ذوب قلیایی و آنالیز نقطه ای با دستگاه SEM-EDX استفاده می شود. نتایج حاصل از مطالعه آزمایشگاهی به روشنی نشان می دهد که کاشی های معرق در مدرسه غیاثیه خرگرد به جهت ترکیب مواد، روش کار و مراحل تکمیل شبیه روشی است که کاشی سازان سنتی معاصر مشهد استفاده می کنند. از این حیث کاشی های معقلی، حمیل ها و کاشی های هفت رنگی به خانواده کاشی های رسی بیشتر شبیه اند. کاشی سازان مشهد در حال حاضر از این ترکیب فقط برای هفت رنگی استفاده می کنند. اکسیدهای عامل رنگ در لعاب ها تأییدکننده شیوه معاصر مشهد است ولی در ترکیب مواد لعاب های امروزی و لعاب های مدرسه خرگرد این هماهنگی وجود ندارد. در کاشی های غیاثیه برای ساخت بعضی لعاب ها از سرب به عنوان فلاکس و در برخی دیگر از ترکیب مواد قلیایی استفاده کرده اند.
هنر روزنه ای به امر معنوی در تفکر هایدگر
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
135 - 151
حوزههای تخصصی:
در جهان جدید، تفکر متافیزیکی، یعنی تفکر مفهومی، گزاره محور، منطق سالار و به منزله ی امری تکنیکی، قابل انتقال و بین الاذهانی، در سراسر کره ی زمین سیطره ای تام یافته است، تا آنجا که بشر متافیزیک زده ی روزگار ما اُنس و آشنایی خویش را با هرگونه معرفت معنوی، غیرعلمی، غیرنظری، غیرعینی و غیرروشمند، که در سنن نظری تاریخی به منزله ی بخشی بنیادی از تجربیات بشری تلقی می شد، از دست داده است. این در حالی است که معرفتِ علمی یعنی شناختِ عینی و روشمند، یگانه صورتِ آگاهی نبوده و تنها بخشی از کل تجربه ی بشری را شکل می دهد. در کنار معرفت علمی، آنچنان که در همه ی سننِ تاریخیِ غیرمتافیزیکی تأکید شده است، معرفت معنوی بخشی بنیادی و اجتناب ناپذیر از تجربیات انسانی را تشکیل می دهد.از منظر هایدگر، سوبژکتیویسم متافیزیکی منجر به «بی خانمانی» انسانِ مدرن شده است. او به منظورِ نقدِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی و گسست از آن و به قصد نشان دادن اینکه برخلاف تفکر متافیزیکی نه می توان انسان را به یک سوبژه (فاعل شناسای علمی و نظری) تقلیل داد و نه می توان جهان را تنها یک ابژه برای سوبژه جهت شناسایی در نظر گرفت و نه می توان رابطه ی سوبژه ابژه، یعنی رابطه ی نظری و علمی را مهم ترین رابطه و بنیادِ هرگونه رابطه ی میان انسان و جهان دانست، به هنر و تجربه ی هنری ارجاع داده است.این پژوهش می کوشد تا نشان دهد که در اندیشه ی هایدگر، هنرمندان با اجازه دادن به حضور یافتنِ «عدم» در کار هنری، نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کنند، بلکه با آگاه کردن ما به تمایز میان «وجود» و «موجود»، موجب گسست ما از سوبژکتیویسم شده و در نتیجه موجب گشایش روزنه ای به امر معنوی می شوند.
تبیین شیوه طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان در سده 6تا 8هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
83 - 92
حوزههای تخصصی:
هنر کاشی گری در ایران سابقۀ کهن و اهمیت والایی دارد. توفیق هنرمندان ایرانی در ساخت انواع کاشی های تصویری، تابش چشمگیری به کاشی های ایرانی بخشیده است. کاشی های زرین فام کاشان بخش ممتازی از این گنجینۀ ارزشمند را تشکیل میدهند. ذوق زمانه و مبانی زیبایی شناسی رایج در این آثار که در مجموعه ای از نقش پردازی های گسترده و همراه با بذل توجهی ویژه به جزئیات نمایان گردیده، نشانگر وجود معیارهای خاصی در تصویرگری این کاشی ها است. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن تدابیر بصری مورد استفاده در طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان برطبق نظریۀ گشتالت میباشد. در این راستا اصلی ترین پرسش های این پژوهش بدین قرار است که: مهمترین اصول رایج در تصویرگری کاشی های ستاره ای شکل کاشان چه میباشند؟ و چه ویژگیهای بصری را بر مبنای نظریه گشتالت در این حیطه میتوان مورد توجه قرار داد؟ نتیجۀ این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین شده، نشانگر آن است که: هنرمندان برای دستیابی به یک گشتالت خوب، اصولی همچون: مجاورت، منظم بودن، سادگی، بسته بودن و تداوم عناصر بصری را مورد توجه قرار داده اند که این موضوع نشانگر آگاهی هنرمندان و نقش پردازان کاشی های ستاره ای شکل کاشان از ظرفیت های عناصر بصری برای ایجاد ساختاری منسجم و هماهنگ است.
واکاوی یک فانتزی تاریخی: انگاره ی یوسف و زلیخا"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
خوانش روان کاوانه ی آثار نقاشی ایران، به ویژه در بستر تاریخی-اجتماعی، امری است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ بنابراین اهمیت و ضرورت چنین پژوهش هایی ایجاب می شود. نقاشی یوسف و زلیخا، اثر بهزاد، یکی از نقاط عطف تاریخ نقاشی ایران محسوب می شود و بدین سبب، بسیار به آن پرداخته شده است. بررسی های انجام شده، بیشتر به خوانشی مذهبی و عرفانی در خودآگاهی راه می برند؛ ولی فارغ از این نگاه متافیزیکی، اگر این صحنه را به مثابه ی یک فانتزی در پیش آگاه یا ناخودآگاهی در نظر بگیریم؛ چه نتایجی حاصل خواهد شد؟ بدین جهت، نیاز به یک دستگاه مفهومیِ متفاوت داریم. رویکرد روان کاوانه ی لکان، با یک روش توصیفی و تحلیلِ ترکیبی که به نحوی انتقادی شکل یافته است؛ چارچوبی برای واکاوی و فهم دیگرگون اثر فراهم می آورد. نتایج حاکی از آن بود که این نقاشی، با توجه به عناصر تصویری و ویژگی های خاص تاریخِ فرهنگ دیداری، نوعی فانتزی برای دیالکتیک میل و اضطراب سوژه-مخاطب فراهم آورده که به لحاظ فرآیندهای روانی در ساحات خیالی و نمادین ریشه دارند. این صحنه، با توجه به تبعات تصویری اش در سیر تاریخ ، می تواند آغازی برای شکل گیری یک دیدمان جنسیتی در تاریخ نقاشی ایران باشد که در اداور بعدی (از میانه ی دوره ی صفوی) حاکم شده است.
بررسی میزان و چگونگی کاربرد تناسبات در شمسه های کاشی کاری شده مساجد شیخ لطف الله و سید اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
کاربرد تناسبات در آرایه های معماری ایران متناسب با کاربرد آن در معماری، در ادوار مختلف رشد یا افول داشته است. مساجد دوره صفوی و قاجار، از متناسب ترین بناهای ایرانی محسوب می شوند که زیبایی تزئینات آن ها، به واسطه استفاده از تناسبات هندسی جلوه بیشتری می یابد. در این پژوهش کاشی های مساجد شیخ لطف الله و سید در اصفهان موردبررسی قرارگرفته و پرسش مطرح شده این است که پرکاربرد ترین تناسبات به کاررفته در نقوش شمسه های این دو مسجد چیست؟ چه شباهت ها و تفاوت ها یی در تناسبات آن ها وجود دارد؟ هدف این پژوهش، دستیابی به میزان و چگونگی استفاده از تناسبات طلایی و ایرانی در شمسه های این مساجد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش داده اندوزی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاکی از آن است که تناسبات بکار رفته در شمسه های کاشی کاری این مساجد تفاوت آشکاری دارند. اگرچه در شمسه های هر دو مسجد از تناسبات طلایی و ایرانی استفاده شده اما در مسجد شیخ لطف الله، نسبت های بین 1 و 2، حدود 12درصد بیشتر از مسجد سید از استفاده شده است. همچنین استفاده از نسبت های ایرانی 2√ و 3√، در مسجد سید به نسبت مسجد شیخ لطف الله، حدود 26درصد کاهش یافته که می تواند ناشی از تغییرات ایجادشده در دوره قاجار و تأثیرات آن بر هنر و معماری آن دوران باشد ازجمله روند کم رنگ شدن اهمیت استفاده از هندسه و تزاید گونه های جدید تزیینی.
تبیین رابطه نورگیری فضا با مزاج زنان خانه دار: مطالعه مقدماتی در اقلیم گرم و خشک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
197 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه علوم مختلف،کیفیت محیط زندگی است. در این بین به نظر می رسد تعامل دانش معماری با طب سنتی می تواند به این کیفیت کمک کند. یکی از فاکتورهای موثر بر کیفیت فضا، بهره گیری از نور طبیعی است که در طب سنتی ایران تأثیر آن بر سلامتی و درمان افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تاثیرنور روز بر وضعیت سلامت جسمی و حالات روانی انسان در مطالعات متعدد طراحی محیط با رویکرد سلامتی و درمان مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال شواهد حاکی از نبود تحقیقات در زمینه ارتباط نورگیری فضا با تفاوت های مزاجی انسان است. به نظر می رسد چگونگی دریافت نور طبیعی در محیط مصنوع یکی از عوامل تاثیرگذار بر مزاج ساکنین بناهاست. از این رو هدف از پژوهش بررسی رابطه نورگیری فضا با مزاج افراد است. در این مقاله که به دلیل محدودیت ها مطالعه ای پایلوت است سعی شده که با روش تحقیق همبستگی به کشف روابط میان مزاج افراد و چگونگی دریافت نور طبیعی فضا پرداخته شود. جهت بررسی فرضیه، پژوهش در واحدهای مسکونی واقع در شهر کرمان برروی144 زن خانه دار انجام شد. در این بررسی، داده ها از طریق پرسشنامه پزشکیِ تعیین مزاج و مشاهده نقشه های واحدهای مسکونی گردآوری گردید. تحلیل داده ها در نرم افزار spss22 با آزمون کای دو صورت گرفت. یافته ها حاکی از این است که 7/70 درصد زنان ساکن در واحد های تیپ A که سطح عنصر نورگذر کوچکتری دارند و از سمت شمال شرق و جنوب غرب نور روز را دریافت می کنند ، دارای مزاج سرد می باشند و 8/76 درصد از زنان ساکن در خانه های تیپ B و 3/77 درصد زنان ساکن در خانه های تیپ C دارای مزاج گرم و معتدل (در گرمی و سردی) می باشند. نتایج حاصل از آزمون کای دو از ارتباط معنی دار بین نورگیری فضا و مزاج افراد، حکایت داشت .شاید بتوان گفت نورگیری فضا با تاثیر گذاری بر مزاج کاربران سلامتی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و معمار در طراحی ساختمان با توجه به میزان و چگونگی قرارگیری عناصر نورگذر، جهت استفاده حداکثر و مطلوب از نور طبیعی، می تواند به تعدیل مزاج و سلامتی کاربران کمک کند.
مطالعه تطبیقی آرای سنت گرایان و تاریخی اندیشان در تبیین فضا و ترکیب بندی در نقّاشی ایرانی
حوزههای تخصصی:
نقّاشی به معنای مشخّص آن و به طور مستمر پس از اسلام در زمان حکومت عبّاسیان، به منظور مصوّرکردن کُتب به خدمت
گرفته شد و در دوران سلجوقی به ایران وارد شد و پس از آن در دوره تیموری به شکوفایی رسیده است. طی قرن ها،
شیوه های کلّی و اصول مشخصی بر نقّاشی ایرانی حاکم بوده که باعث تمایز آن از نقّاشی دیگر ممالک شده است. یکی از
مشخص ترین تمایزات نقاشی ایرانی، استفاده از فضای غیرواقعی و دوبعدی و هم چنین پرهیز از نمایش فضا های واقعی و
ترکیب بندی به شیوه غربی است. تبیین این مقوله، یعنی فضا و ترکیب بندی در نقاشی ایرانی همواره محلّ بحث و اختلاف نظر
بین سنت گرایان و تاریخی اندیشان بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، یافتن نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه
فکری درمورد علل شکل گیری فضا و ترکیب بندیِ خاصِ در نقّاشی ایرانی است. این مقاله، که به روش توصیفی- تحلیلی و با
رویکرد تطبیقی انجام می پذیرد، بر آن است تا آرای دو طیف فکری مذکور را درمورد ماهیت فضا در نقاشی های ایرانی مورد
تطبیق قرار داده و تفاوت آنها را بررسی و تبیین نماید. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که متفکّران سنّت گرا و
تاریخی اندیش فضای نقّاشی ایرانی را چگونه تبیین کرده اند. با بررسی های انجام شده این نکته مشخّص شده است که این دو
جریان فکری در پرداختن به نقّاشی ایرانی زاویه دید مختلف و مبنای بررسی متفاوتی دارند. سنت گرایان هنر متعالی را در در
بستر سنت بررسی می کنند و هنرمند را دارای شأنی عرفانی دانسته و شیوه خلق آثار، در این هنر را کاملاً آگاهانه ارزیابی
می کنند. در مقابل تاریخی نگران بر اساس مستندات و مدارک تاریخی و عوامل مرعی و قابل ارزیابی به ارائه فرضیات در
مورد نقاشی ایرانی مبادرت می ورزند.
مطالعه تطبیقی نگاره های بازنمایی شخصیت و پیکره حضرت علی(ع) در نسخ خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
99 - 110
حوزههای تخصصی:
حضرت علی(ع) طبق آیات قرآن و روایات اسلامی، دارای فضائل بسیاری است و نگارگران ایرانی، در مقاطع تاریخی مختلف، تصویر ایشان را مصور کرده اند. در نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی متعلق به دوره ایلخانی، نگاره هایی از ایشان دیده می شود. از آنجا که آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی، به ترتیب دارای محتوایی علمی تاریخی و تاریخی است، شخصیت پردازی های گوناگونی از حضرت علی(ع) ارائه شده است که اهمیت موضوع، ضرورت انجام پژوهش را ایجاب کرده است. اهداف پژوهش، شناخت ویژگی های شخصیتی حضرت علی(ع) در نگاره های نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی و شناسایی ذهنیت های تأثیرگذار در انتخاب موضوع نگاره های مرتبط با حضرت در دو نسخه است. پرسش ها عبارت اند از: 1. در نگاره های نسخه های خطی آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی، به کدام یک از ویژگی های شخصیتی حضرت علی(ع) توجه شده است؟ 2. انتخاب موضوع نگاره های مرتبط با حضرت علی(ع) در نسخه های آثار الباقیه بیرونی و جامع التواریخ رشیدی تابع چه ذهنیتی صورت گرفته است؟ در پژوهش پیش رو، اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و تصویری به شیوه توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی بررسی شده و نمونه ها شامل سه نگاره از نسخه آثار الباقیه بیرونی و دو نگاره از نسخه جامع التواریخ رشیدی به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد نگارگر در نسخه علمی تاریخی آثار الباقیه ، به ابعاد شخصیتی حضرت علی(ع) تأکید کرده، نظیر رزمنده بودن، خانواده دوستی، جانشینی پیامبر و به طورکلی عقاید شیعی و در نسخه جامع التواریخ رشیدی، نگارگر شخصیت حضرت علی(ع) را برجسته نکرده و دیدگاهی مستندگونه داشته است و شخصیت حضرت را به عنوان رزمنده ای در سپاه اسلام نشان داده است.