فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو که با روش تحقیق کتابخانه ای و براساس توصیف و تحلیل به نگارش در آمده از نوع تحقیقات بنیادین و کاربردی است که با نگرش انتقادی به کتاب اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در صدد نقد و ارزیابی کیفی آن با هدف تبیین کاستی ها و برطرف کردن آن ها در ویرایش های بعدی بمنظور نیل به روزآمدی، بالندگی و پاسخگویی به نیاز کاربران متناسب با رشد روز افزون دانش فلسفه اسلامی است. ارزیابی کیفی در دو بخش شکلی و ماهوی است؛ ارزیابی شکلی شامل ارزیابی ترتیب الفبایی، رسم الخط، اعراب گذاری، فارسی یا عربی بودن اصطلاحات ؛ و ارزیابی ماهوی شامل ارزیابی مقدمه، ساختار هندسی علم و روابط معنایی پیشینی آن است. یافته های تحقیق در بخش شکلی عبارتند از بکارگیری گسترده لغات عربی ، عدم برقرای ارجاعات متقابل، عدم استفاده از لحاظ تقسیم ، عدم استفاده کافی از یادداشت دامنه ، بگارگیری غیر استاندارد توضیحگرها، عدم رعایت نظم الفبایی در بخش نمایش الفبایی اصطلاحات و وجود غلط های املایی . یافته های تحقیق در بخش ماهوی عبارتند از تبیین خلل هایی در ساختار هندسی علم فلسفه و روابط سلسله مراتبی اصطلاحات، همچنین تبیین خطا در فهم مفاهیم فلسفی و روابط معنایی پیشینی اصطلاحات که در مواردی ناشی از خطای در درک مفاهیم فلسفی و یا خلط مفاهیم و اصطلاحات خاص نظام های فلسفی اشراقی، مشایی و حکمت متعالیه است که ضرورت دارد برطرف شوند؛ زیرا این اصطلاحنامه به عنوان پایه ذخیره سازی ، جستجو و بازیابی اطلاعات از سوی مراکز علمی پذیرفته شده و در کشورهای دیگر در حال ترجمه هست. پیشنهاد تحقیق، توصیه به رعایت دقیق استاندارد های اصطلاح نامه نویسی در تدوین چنین اصطلاحنامه های تخصصی، افزون بر توجه به اختلافات مکاتب مختلف در مبانی فلسفی است که لازمه آن بکارگیری اساتید متخصص در هر مکتب برای تبیین دقیق معانی اصطلاحات و روابط پیشینی آن ها به جهت پرهیز از خلط مشترکات لفظی و صیانت پژوهش های آینده از این آسیب است.
پیاده سازی مدل بازیابی خبرگان با استفاده از روش تحلیل معنای نهان و گراف زمان دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خبره یابی شناسایی افراد با دانش و مهارت کافی در زمینه ای خاص و معرفی آنها به عنوان خبره در آن زمینه است. بازیابی افراد خبره زیرمجموعه ای از بازیابی اطلاعات است که هدف آن ارائه رتبه بندی از افرادی است که دارای دانش درزمینه خاصی هستند. کار خبره یابی خودکار به دلیل فراوان بودن اطلاعات خبرگی و منابع داده چالش برانگیز است. هدف این پژوهش مقایسه عملکرد خبره یابی مدل بازیابی اطلاعات تحلیل معنای نهان و نیز گراف زمان دار با مدل پایه بود.روش شناسی: روش پژوهش تجربی است و در کنار آن از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. روشی که در پژوهش حاضر برای بازیابی مقالات استفاده می شود ال اس ای یا بازیابی معنای نهان است که بر روی مقالات مجموعه آزمون تهیه شده از وب آو ساینس پیاده شد. این اسناد شامل مقالات انگلیسی علم اطلاعات و دانش شناسی است که از 1989 تا 2018 در پایگاه وب آوساینس در ذیل مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی نمایه شده است. تعداد کل این مقالات 126924، پرس وجوهای ساخته شده توسط کاربران به همه این مقالات عرضه شد. اسناد بازیابی شده مورد قضاوت ربط قرار گرفتند و پس از انجام قضاوت ربط اسناد توسط شرکت کنندگان در پژوهش، عملکرد مدل بازیابی اطلاعات توسط سنجه های ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات اندازه گیری شد. سنجه های ارزیابی که در پژوهش حاضر مورداستفاده قرار گرفتند عبارت اند از میانگین متوسط دقت، میانگین معکوس رتبه، و دقت در سطح پنج نتیجه اول بازیابی شده. حاصل سنجه های محاسبه شده با مقدار هر یک از این سنجه ها در مدل پایه مقایسه شد. برای دخالت دادن عامل زمان از گراف زمان دار استفاده گردید. پس از دخالت دادن عامل زمان نویسندگانی که بیشترین کار مرتبط و نیز شاخص خرد شبکه اجتماعی آنها بیشتر بود به عنوان خبره معرفی گردید. سپس ده پرس وجو از مدل پژوهش حاضر و مدل پایه به طور تصادفی ساده انتخاب گردید و برای قضاوت در اختیار هشت نفر از افرادی که توسط جامعه دوم معرفی گردید قرار گرفت و نتایج حاصل باهم مقایسه گردید.یافته ها: میزان به دست آمده از هر یک از سنجه های بازیابی اطلاعات یعنی میزان دقت در سطح پنج نتیجه اول، میانگین متوسط دقت (MAP) و میانگین معکوس رتبه (MRR) به ترتیب با مقدار 895/0، 839/0 و 909/0، مدل بازیابی تحلیل معنای نهان عملکرد بهتری نسبت به مدل پایه داشت؛ و این امر به دلیل بهتربودن عملکرد بازیابی به روش کاهش ابعاد نسبت به تطابق کلیدواژه ای است. چون در این روش از نمایه سازی معنای نهان استفاده می شود که نوعی نمایه سازی مفهومی است و از روش آماری حداقل مربعات بهره می برد و نمایه سازی ذکرشده با به کارگیری این روش آماری استخراج می شود طبق تعریف پژوهشگران، خبره کسی است که بیشترین کار مرتبط با مجموع پرس وجوها در ده سال اخیر را داشته و دارای بالاترین مقدار در مرکزیت درجه ای، نزدیکی، بینابینی و بردار ویژه باشد. تعداد 10 پرس وجو از هر پژوهش به طور مجموع 20 پرس وجو به صورت اتفاقی انتخاب گردید و به خبرگان مشخص شده هر پژوهش توسط جامعه آماری سوم نمره صفر یا یک داده شد. مجموع نمرات برای هرکدام نشان می دهد دخالت دادن عامل زمان و استفاده از گراف زمان دار ازنظر نفر اول به میزان 3 نمره و ازنظر نفر دوم نیز به اندازه 3 نمره و ... از مدل پایه پیشی گرفته است.نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که مدل ال اس ای در مقایسه با مدل پایه جهت بازیابی اسناد مرتبط عملکرد بهتری داشته است و نیز استفاده از گراف زمان دار نسبت به مدل پایه عملکرد بهتری را نشان داده است.
استنساخ کتابهای فقهی در دوره صفویه اول درایران با استناد به نسخ خطی کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
208 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این پژوهش، بررسی فراوانی استنساخ کتب فقهی در دوره صفوی اول است. پس از بررسی نسخ خطی فقهی که در دوره صفوی استنساخ شده می توان به رشد و توسعه فزاینده علم فقه امامیه در این دوره و تداوم این سیر صعودی در دوره های بعدی پی برد. با توجه به گستردگی موضوع، دامنه موضوعی این پژوهش کتب فقهی استنساخ شده در دوره اول صفویه، از ابتدا تا عصر شاه عباس اول (از 907 تا 1038 ق) است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که از مجموع 554 کتاب و رساله فقهی تولید شده در دوره صفوی اول، 3/38 درصد آن آثار با ساختار کتاب و 7/61 درصد آثار در قالب رساله تألیف شده است. در میان 212 کتاب فقهی تولید شده در این دوره، 45 عنوان کتاب مستقل و 167 عنوان کتاب غیرمستقل (در شرح و حاشیه کتاب های دیگر) هستند. 84 عنوان کتاب صرفا تألیف فقهای این دوره است و نسخه هایی از این عناوین، در ادوار بعدی استنساخ شده است؛ و 128 عنوان نیز دارای نسخه های کتابت شده در این دوره هستند. آثار شهید ثانی، محقّق کرکی، شیخ بهایی و مقدّس اردبیلی دارای بیشترین فراوانی در استنساخ هستند.
نتیجه گیری: با توجه به این که آثار فقهی علمای مذکور، کتاب های جامع فقهی و استدلالی بوده، می توان نتیجه گرفت که فراوانی استنساخ این آثار در این دوره، عمدتاً برای تأمین نیاز منبع درسی در مدارس شیعی است که در شهرهای مهم و بزرگ ایران در این دوره تأسیس شده است.
معیارهایی برای تعیین و ارزیابی اصطلاح های موضوعی مقاله های علمی از منظر کاربردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی معیارهایی برای تعیین و ارزیابی اصطلاح های موضوعی مقاله های علمی از منظر کاربردگرایی است. این طور به نظر می رسد که از منظر کاربردگرایی، درستی اصطلاح های موضوعی مقاله های علمی در گرو برخورداری آن ها از کارکردهای بازنمایی و سودمندی به طور همزمان است. یکی از معیارهایی که می توان به وسیله آن کارکردهای اصطلاح های موضوعی اختصاص یافته به مقاله های علمی را ارزیابی کرد، زبان کاربران است. به منظور ارزیابی کارکردهای اصطلاح های موضوعی مقاله های علمی با استفاده از زبان کاربران، لازم است تا نقاط مشترک زبان کاربران و مقاله های مربوط به نیاز اطلاعاتی آن ها را شناسایی کنیم. این پژوهش، با روش تحلیل تجزیه ای انجام شده است. نقاط مشترک زبان کاربران و مقاله های مربوط به نیاز اطلاعاتی آن ها بر اساس نقش هایی که کاربر حین جستجو و استفاده از اطلاعات ایفا می کند (جستجوگر، استنادکننده، و برچسب گذار) شناسایی شدند. این نقاط مشترک عبارتند از: الف) همه عبارت های جستجویی که مقاله ای معین می تواند برای آن ها پاسخی فراهم کند؛ ب) اصطلاح های مشترک میان مقاله های استنادکننده و استنادشده که در منابع معناشناختی مقاله های استنادکننده حضور دارند؛ پ) اصطلاح های موجود در بافت های استناد موجود در مقاله های استنادکننده و متعلق به مقاله های استنادشده که در منابع معناشناختی مقاله های استنادشده حضور دارند؛ و ت) برچسب هایی که کاربران در وبگاه های نشانه گذاری اجتماعی به مقاله علمی اختصاص می دهند. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که اگرچه هر یک از ردپاهای زبان شناختی کاربر (در مقام جستجوگر، استنادکننده، و برچسب گذار) در مسیر دستیابی به مقاله های مربوط به نیاز اطلاعاتی این قابلیت را دارند که به منزله نقاط دسترسی موضوعی برای آن مقاله ها در نظر گرفته شوند اما از منظر استفاده از اطلاعات در مقام تولید اطلاعات با چالش هایی رو به رو هستند.
تحلیل تحولات وقف های غیرمنقول در دوره قاجاریه، مورد مطالعه: آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
281 - 312
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله می کوشد تحولات کنش وقفی را ضمن ارائه توصیف روشنی از سیمای وقف آستان در قاجاریه، شناسایی نقاط اوج موقوفات و مؤلفه های تأثیرگذار مورد تحلیل قرار دهد.روش شناسی/رویکرد: این مقاله از تاریخ اجتماعی و برخی رویکردهای نظری، روش تاریخی توصیفی- تحلیلی و مصاحبه بهره گرفته است.یافته: میانگین سالانه وقف های غیرمنقول در قاجار حدود یک و نیم است. میانگین سالانه در زمان هایی که یک نفر متولی و والی بوده 3/88 درحالی که برای سال هایی که فقط متولی بوده 1/31 بوده است. طی بیست و پنج سال همراستا با 27درصد کل اقدامات متولیان حدود نیمی از موقوفات، رقم خورده است. ضمن آن که شخصیت شش نفر از متولیان مثبت، دو نفر متوسط و دو نفر هم ضعیف ارزیابی شد. در مقایسه با دو دهه افول وقف که اقدامات متولیان 15درصد کل اقدامات، شخصیت چهار متولی مثبت و چهار نفر ضعیف ارزیابی گردید. 84 درصد سال های دوره ناصری از ثبات برخوردار بوده، بالاترین میزان وقف با میانگین سالانه 2/7 درصد مربوط به این دوره است.نتیجه گیری: برخورداری از منزلت اجتماعی واقف، مثبت ارزیابی شدن، اقدام شاه که منجر به اعتماد مذهبی می گردید، ثبات اجتماعی و نظم تشکیلاتی آستان، جایگاه اجتماعی و عملکرد متولیان که برخوردار از بازتاب اجتماعی بوده و توانایی کسب اعتماد را داشته باشد، بر تحولات وقف تأثیر مثبت داشته است. به عبارتی چنانچه والی یا متولی از شخصیت قابل اطمینان، مقتدر و دارای وجهه اجتماعی بالایی برخوردار بوده، ضمن دارا بودن سابقه اجرایی، اثربخشی بیشتری در جذب و حفظ موقوفات داشت. با این حال بی ثباتی مانعی دائم برای وقف ایجاد نمی کرد، بلکه از پراکندگی آن بیشتر کاسته است.
مطالعۀ تطبیقی دگرنویسی اسامی غیر فارسی به فارسی در فصلنامۀ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات و بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی چالش های دگرنویسی اسامی غیرفارسی به فارسی در فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات و میزان انطباق آن با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش کمّی است که با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. تمامی اسامی غیرفارسی مورد استفاده در فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات از سال 1390 تا پاییز 1398 به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده های پژوهش ابتدا تمام اسامی غیرفارسی مورد استفاده در متن مقالات فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات به همراه معادل فارسی آنها به تفکیک دوره و سال در برنامه اکسل دسته بندی و سازماندهی شد. در کل 5570 اسم غیرفارسی بازیابی شد و معادل فارسی آنها در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مورد جست وجو قرار گرفت.یافته ها: از مجموع 5570 اسم غیرفارسی بازیابی شده، 58 اسم به دلیل فارسی بودن و عدم مطابقت نام های غیرفارسی با برگردان فارسی از جامعه آماری حذف شدند و در نهایت 5512 رکورد باقیمانده مورد بررسی قرار گرفت. از میان 5512 اسم غیرفارسی بازیابی شده از مقالات فصلنامه و مطابقت آنها با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین، تعداد 3660 رکورد در این بانک وجود داشت که تعداد 2541 اسم (46/099 درصد) در مطابقت با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین به درستی دگرنویسی شده اند، و معادل فارسی تعداد 1119 اسم غیرفارسی (20/301 درصد) با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مغایرت داشته است. از میان 1119 اسم بازیابی شده که دگرنویسی فارسی آن ها با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مغایرت داشت مواردی بود که هر بار به شکل های مختلف آوانویسی شده اند. ۱۶ اسم غیرفارسی به سه چهار شکل متفاوت آوانویسی شده است. اسامی پرتکرار ۱۵ تا ۴۱ بار تکرار شده اند که بیشترین تعداد به لحاظ ملیت به ملیت های چینی و انگلیسی اختصاص دارد. منابع انتخاب در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین برای دگرنویسی بیشترین تعداد اسامی یعنی ۱۱۵۶ اسم (58/31 درصد) شامل ۱) کتاب در دست فهرست و ۲) منابع خاص تلفظ اسامی، و کمترین تعداد یعنی ۳۵ اسم (0/96 درصد) شامل ۱) پدیدآور/ مترجم اثر و ۲) منابع خاص تلفظ اسامی و شخص مستندساز است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از اسامی بازیابی شده در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین خوانده شده اند. با توجه به نتایج بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین کتابخانه ملی ایران صلاحیت مرجعیت در دگرنویسی اسامی غیرفارسی را دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهادهای زیر را برای بررسی های بیشتر در نظر گرفت:تلاش برای استفاده از دگرنویسی یکنواخت در نام غیرفارسی به فارسی؛ تعیین چارچوب نظری و روشن و دقیق برای خط مشی دگرنویسی؛ ارائه مقدمه ای برای پژوهشگران در استفاده از اسامی غیرفارسی توسط کتابخانه ملی ایران به عنوان متولی بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین برای شناسایی و امکان معرفی و استفاده گسترده از این بانک و رفع مشکلات و نارسایی های احتمالی آن.
تحلیل موضوعی تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
223 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقشی که مطالعه روند پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در نشان دادن نقاط ضعف، کاستی ها و مسیر پیشرفت و توسعه آن رشته دارد، پژوهش حاضر در صدد است تا به مطالعه موضوعات مقالاتی که توسط پژوهشگران ایرانی در سطح ملی و بین المللی در این حوزه انجام شده اند، بپردازد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با رویکرد متن کاوی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات مستخرج از وبگاه نشریات ایرانی نمایه شده در پایگاه آی. اس. سی. در فاصله سال های 1398-1351 و مقالات انجام شده توسط پژوهشگران ایرانی که از سال 2019-1945 در پایگاه وب آوساینس نمایه شده اند، هستند. کلیه فرآیندهای مربوط به پیش پردازش و طبقه بندی به زبان برنامه نویسی پایتون پیاده سازی و اجرا شده اند.یافته ها: به منظور دسته بندی مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی، با بررسی پیشینه های مطالعاتی و ترکیب طبقه بندی های موجود و نظرخواهی از متخصصان این حوزه، طرحی مشتمل بر 31 حوزه موضوعی تهیه و مبنای تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشتر پژوهش های این رشته به ترتیب به حوزه های کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی و آرشیو؛ پژوهش، مطالعه و نشر؛ علم سنجی و اطلاع سنجی؛ اینترنت و مطالعات وب اختصاص یافته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند به برنامه ریزی و تصمیم گیری در خصوص شناخت نیازهای آموزشی و پژوهشی، تدوین سرفصل های درسی و هدایت بروندادهای علمی آینده به سوی اولویت ها و تخصیص بهینه منابع به آن ها کمک نماید. این نتایج همچنین می تواند هدایتگر پژوهشگران در تصمیم گیری برای انتخاب موضوعات پژوهش های آینده در علم اطلاعات و دانش شناسی باشد.
تحلیل خوشه ای همکاری های دانشی زنجیره ارزش تحقیق و توسعه در نظام ملّی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
250 - 293
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت همکاری های دانشی در کسب، دستیابی و ایجاد دانش فنی در تولید محصولات و خدمات فناورانه و نوآورانه در واحدهای R&D صنایع، پژوهش به صورت میان رشته ای قصدِ توسعه کاربرد دانش، در صنعت را دارد و در پاسخ به این پرسش که «انواع همکاری های دانشیِ زنجیره ارزش تحقیق و توسعه کدامند؟»، انجام پذیرفته است. روش شناسی: پژوهش توصیفی- پیمایشی، با ماهیّت اکتشافی و از حیث هدف کاربردی، به شیوه آمیخته و مشتمل بر 2 بخش کیفی (روش دلفی فازی) و کمّی (تحلیل خوشه ای) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و R در قالب آزمون مفاهیم نظری، در موقعیت های مسائل واقعی و حل مشکلات ملموس، با نتایجِ مشخص است. 15 نفر از نخبگان نظام نوآوری که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند.یافته ها: بر اساس نظرسنجی خبرگانی و تحلیل خوشه ای، در مجموع 4 شاخص، 12 سازه، 80 مؤلفه در 3 سطح بیانگر انواع همکاری های دانشی زنجیره ارزش تحقیق و توسعه هستند. نتیجه گیری: نتایج مراحل سه گانه تحلیل ها نشان می د هند، همکاری های دانشی نظام ملی نوآوری در قالب 4 خوشه منجر به توسعه همکاری های دانشی می شوند. از مجموع 80 فعالیت زنجیره ارزش تحقیق و توسعه، نوع همکاری راهبرد دانش و نوآوری 15 فعالیت، همکاری خلق دانش و نوآوری 33 فعالیت، همکاری راهبرد دانش و نوآوری 13 فعالیت و همکاری جذب دانش و نوآوری 26 فعالیت، را پوشش می دهند. نوع شناسی همکاری ها سبب بسترسازی مناسب برای کاهش خطا در فرآیند کسب و دستیابی دانش فنی محصول، کاهش زمان نمونه سازی، تسریع در تکوین و تمایز محصولات در صنعت می شود.
تحلیل نگرش، انگیزه ها، و موانع رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش، انگیزه ها، و موانع رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 6223 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز بوده که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی مطابق جدول کرجسی و مورگان374 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تأیید متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی رسید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ معادل 9/82 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سن، جنسیت و گروه های عمده تحصیلی پاسخ دهندگان در رفتار اشتراک دانش آنها تأثیرگذار بوده است؛ اما مقطع تحصیلی تأثیرگذار نبوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان اشتراک دانش و مؤلفه های «نگرش، انگیزش، موانع، منابع، انواع اطلاعات، و کانال های به اشتراک گذاری دانش» رابطه معنا دار وجود داشته است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین همه متغیرهای مستقل، «نگرش به اشتراک دانش»، «انواع اطلاعات و دانش به اشتراک گذاری شده» و «انگیزه های به اشتراک گذاری دانش» وارد معادله شدند که در مجموع 19 درصد از تغییرات مربوط به اشتراک دانش را این سه مؤلفه تبیین می کنند.نتیجه گیری: اشتراک دانش می تواند تبادل ایده ها، تجارب و دانش را در بین دانشجویان تسهیل کند و به گسترش دانش و فهم عمیق تر موضوعات مورد مطالعه منجر شود. به طور کلی، اگر اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز پیاده شود می تواند به تحقق اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاه کمک کند.
تأثیر سرمایه فکری و مدیریت دانش بر مزیت رقابتی با توجه به نقش میانجی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
385 - 418
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های پیشرفته ای که اقتصاد دانش محور را مورد پذیرش قرار داده اند، باید مهارت خلق، تجمیع و نگهداری دانش خود را تقویت نمایند، تا از طریق آن بتوانند بر قابلیت های خود افزوده و مزیت رقابتی به دست بیاورند. مدیریت دانش، فرآیند گردآوری ساختاریافته، امنیت و مدیریت اطلاعات و دانش در سازمان قلمداد می شود؛ در واقع داشتن توان رقابتی، بدون بالا بردن درک سازمانی از مدیریت دانش، تولید ارزش و سرمایه فکری میسر نخواهد بود. امروزه، چالش بزرگ تر پیش روی سازمان ها، ایجاد سرمایه فکری جهت تشخیص اینکه چگونه مدیریت سازمان تسهیم دانش در میان کارکنان را تسهیل می کند، و چگونه اطمینان حاصل شود که دانش به موفقیت سازمان کمک می کند، است. پژوهش حاضر با هدف کشف تاثیر سرمایه فکری و مدیریت دانش بر مزیت رقابتی، با توجه به نقش میانجی نوآوری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است.
روش: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه مدیران و کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که براساس اطلاعات به دست آمده، تعداد آنها 400 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، 196 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسشنامه است که از پرسشنامه های سرمایه فکری (کیانتو و همکاران، 2010؛ بانتیس، 1998؛ سابرامانیام و یوندت، 2005)، مدیریت دانش (گلد و همکاران، 2001)، مزیت رقابتی (وو و چن، 2012)، نوآوری (هارلی و هالت، 1998) استفاده شده است. روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری براساس نرم افزار SmartPLS3 بود. در این پژوهش جهت اطمینان بیشتر، از روش روایی محتوا استفاده شد. به این منظور، پرسشنامه در اختیار متخصصین و خبرگان قرار گرفت. با اصلاحات جزئی، پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از اجرای تحقیق نشان داد که سرمایه فکری اثر مثبت و معناداری بر نوآوری دارد و ضریب مسیر اثرگذاری آن (0.304) و مقدار آماره t (4.860) است. همچنین مدیریت دانش بر نوآوری اثر مثبت و معناداری دارد و ضریب مسیر اثرگذاری آن (0.516) و مقدار آماره t (8.009) است. تاثیر نوآوری بر مزیت رقابتی نیز تایید شد و ضریب مسیر اثرگذاری آن (0.370) و مقدار آماره t (4.014) بدست آمد. تاثیر مدیریت دانش بر مزیت رقابتی نیز تأیید شد، که ضریب مسیر اثرگذاری آن (0.255) و مقدار آماره t (3.602) است. همچنین مشخص شد که نوآوری، رابطه بین سرمایه فکری، مدیریت دانش و مزیتی رقابتی را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: سازمان های امروزی برای آنکه بتوانند در پارادایم جدید رقابت میان سازمان ها که فضایی کاملاً رقابتی و دانش محور است، به حیات خود ادامه دهند، باید به نوآوری به عنوان یک استراتژی ضروری در عصر کنونی نگاه کنند، تا بتوانند مناسب ترین پاسخ را به تغییرات بدهند؛ زیرا نوآور بودن در سازمان در برخورد با محیط متلاطم خارجی، که با پیچیدگی و تغییر همراه است، کمک می کند. سازمان هایی که تاکید بیشتری بر سرمایه های فکری دارند، نسبت به دیگر سازمان ها نوآورتر هستند؛ زیرا در چنین سازمان هایی، به علت وجود سرمایه های فکری و استفاده از دانش، یادگیری دانش نیز بیشتر است؛ این امر به نوبه خود، ارائه راهکارهای جدید برای انجام امور و به طور کلی نوآوری را درپی خواهد داشت.
تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران بر وفاداری اعضا با توجه به نقش میانجی مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه عمومی به عنوان نهاد اجتماعی خدمت رسان درصورتی که بتواند با ارائه خدمات مورد انتظار افراد جامعه، اعتماد آنها را جلب نموده و به عنوان مرکز اجتماع محلی مطرح شود در ایجاد و توسعه سرمایه اجتماعی موفق خواهد بود، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی کتابداران بر افزایش وفاداری اعضا با واسطه گری مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها انجام شده است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی، پیمایشی با رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل تمامی اعضای کتابخانه ها و 127 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی استان مرکزی بود. نمونه به صورت تصادفی ساده، برای کتابداران، 95 نفر و برای اعضای فعال کتابخانه، 384 نفر محاسبه شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ناهاپیت و گوشال (1998)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و وفاداری مشتری کاروانا (2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 25 و لیزرل نسخه 8/8 و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: ازآنجایی که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود، ازاین رو نتایج اجرای مدل اندازه گیری تحلیل مسیر سرمایه اجتماعی کتابداران، مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها و وفاداری اعضا، مدل مفهومی پژوهش را تأیید کرد. همچنین برازش لازم و اثرگذاری و پیش بینی اثربخشی سرمایه اجتماعی کتابداران بر مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها و نقش آنها بر افزایش وفاداری اعضا وجود دارد.نتیجه گیری: ارتباط معناداری بین سرمایه اجتماعی کتابداران و مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی بر وفاداری اعضا وجود دارد، درنتیجه تلاش در جهت معرفی و شناسایی جایگاه سرمایه اجتماعی کتابداران و مسئولیت اجتماعی کتابخانه ها در تقویت و افزایش وفاداری اعضا در کتابخانه های عمومی دارای اهمیت قابل توجهی است.
ممجموعه داده روابط انسانی و بسترسازی برای مطالعات میان رشته ای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، استخراج انواع رابطه های انسانی، شرایط آن و توصیه های ناظر به آن در قرآن به عنوان منبع دستورات الهی است.روش: در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی آیات قرآن یک به یک بررسی شده و با کمک چند مجموعه تفسیری معاصر، آیاتی که حاوی روابط دوسویه انسانی بوده، استخراج و در فایل اکسل به عنوان یک ردیف ثبت شده است؛ همچنین ویژگی های اساسی این روابط مانند طرف اول و طرف دوم، نوع، توصیه های قرآنی در این نوع و حوزه اساسی با شش عنوان (اعتقادی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی و علمی)، برای هر رابطه تعیین شده است. در نتیجه تمام آیات حاوی روابط انسانی احصاء شده و ده ویژگی برای این آیات مشخص شده است.یافته: در نهایت مجموعه داده ای ارائه شد که حاوی 2295 آیه از کل آیات قرآن کریم و 3586 رابطه انسانی است. پژوهشگرانی که از جنبه های گوناگون حقوقی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، تربیتی و موارد دیگر می خواهند در قرآن پژوهش کنند، با استفاده از این مجموعه داده به تمام آیات مورد نظر خود دست خواهند یافت. در این مقاله این مجموعه داده –آرشیو شده در سایت دانشگاه شهید بهشتی- به عنوان یک شکل از خدمات اطلاعاتی معرفی می شود.نتیجه گیری: بیش از یک سوم آیات قرآن از روابط دوسویه انسانی سخن گفته و این روابط از تنوع جشمگیری برخوردار است. به گونه ای که امکان مطالعه میان رشته ای قرآن و علوم انسانی در همه شاخه های اصلی آن فراهم است.
نسخه شناسی مصاحف مکتب شیراز دوره های تیموری و صفوی در گنجینه قرآنی آستان قدس رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی ارکان نسخه شناسی مصاحف قرآنی مکتب شیراز دوره های تیموری و صفوی در گنجینه قرآنی آستان قدس رضوی پرداخته است. روش پژوهش: روش پژوهش تطبیقی است و با توجه به عدم دسترسی به اصل منابع، ابزار گردآوری اطلاعات، سیاه وارسی است که بر اساس اطلاعات جامع هدف تنظیم و از طریق جداول مورد طبقه بندی قرارگرفته است . یافته ها: از میان جامعه آماری پژوهش از دوره تیموری جزوه های قرآنی شماره 414،826 و مصحف 190 و از دوره صفوی، شماره های: 126،136،106،112،291 به عنوان مصاحف مرجع مورد تحلیل دانش نسخه شناسی قرار گرفته است. نتیجه گیری: از میان ارکان علم نسخه شناسی، پنج ویژگی تزیینات لوح فاتحه الکتاب، کتیبه سر سوره ، دعاهای اوراق بدرقه ابتدا و انتهای قرآن، تزیینات همراه متن قرآن و ترکیب بندی نقوش از مهم ترین ویژگی هایی هستند که در شناسایی مصاحف قرآنی مکتب شیراز می توان به کار گرفته شوند. 1) طرح لوح فاتحه الکتاب، در دوره تیموری طرح کتیبه مزدوج و در دوره صفوی طرح لچک و ترنج به کار رفته است 2) سر سوره ها، در دوره تیموری بر روی کاغذ کتابت شده و در دوره صفوی دور کتیبه سر سوره رنگ طلایی و لاجوردی گذاشته شده است 3) دعاهای اوراق بدرقه، فقط در مصاحف مکتب شیراز دوره صفوی، اجرا شده است 4) تزیینات همراه متن قرآن، نشان عشر در دوره تیموری به شکل دایره ترسیم شده؛ اما در دوره صفوی نشان عشر به شکل ترنج است. 5) ترکیب بندی نقوش، از دوره صفوی بندهای ختایی الوان در مصاحف به کار رفته است.
پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به معلولین: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتار و نیاز اطلاعاتی معلولان، به عنوان بخش عظیم و توانمندی از جامعه که به علت محدودیت های جسمی نیاز اطلاعاتی بیشتر و با امکانات متفاوت و خاصی دارند، حائز اهمیت است. دسترسی به اطلاعات حق مسلم هر فرد و لازمه بقا در هزاره سوم است؛ بنابراین، تأمین نیازهای اطلاعاتی بدون آگاهی از نیازهای واقعی این گروه از جامعه امکان پذیر نیست و اگر بدون در نظر گرفتن آن اقدام به اطلاع رسانی و تأمین امکانات شود، این اقدامات مفید فایده نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به انواع معلولین است.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که پس از گفتگو با 11 نفر از کارشناسان خبره و محققان در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اشباع نظری، تحقق یافت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، ثانویه و گزینشی مصاحبه ها استفاده شد.یافته ها: یافته ها مشتمل بر پدیده اصلی، شرایط على، زمینه ها، راهبردها، مداخله گرها و پیامدهاست. شرایط علی نقش کتابداران نابینا، کمبود منابع و نقش انگیزه های معلولین در دسترسی به اطلاعات است. مهم ترین عوامل مداخله گر نقش الگوی اطلاع رسانی و نقش دانشگاه هاست. مهمترین زمینه ها در شاخص های دسترسی به منابع، دسترسی به اطلاعات معلولین خاص و امکانات فناوری هستند. راهبردها شامل شناسایی نیازها، همکاری نهادهای علمی، لزوم تدوین قوانین جدید و لزوم طراحی الگوی اطلاع رسانی برای معلولین است. مهمترین پیامدها موارد بهبود وضعیت معلولین و هماهنگی سازمان ها هستند.نتیجه گیری: برای استفاده از کتابخانه های عمومی و دسترسی معلولین به اطلاعات مورد نیاز، باید خدمات و امکاناتی فراهم شود. مهمترین این امکانات شامل دسترسی به فضای کتابخانه و منابع، برگزاری دوره های آموزشی و تفریحی متناسب با نیاز معلولان، داشتن منابع انسانی و کتابدار آموزش دیده است. همچنین، مأموریت اصلی کتابخانه های عمومی را می توان نقش آن ها در رفع موانع ارائه خدمات به معلولین دانست.
بررسی اثربخشی سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف میزان اثربخشی استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی در کودکان دبستانی و مقایسه آن با تأثیر استفاده از نرم افزار قصه گویی و قصه گوی انسانی در این مورد صورت گرفته است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و با روش نیمه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دبستانی دختر و پسر پایه اول تا سوم دبستان تشکیل می دهند که 36 نفر از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انجام این مطالعه از دو ابزار سیستم تشخیص گفتار هوشمند و برنامه کاربردی (اپلیکیشن) قصه گویی به نام «کتاب قصه صوتی» استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از یک پرسش نامه و همچنین یک سیاهه وارسی که مطابق با سؤالات پرسش نامه طراحی گردیده به منظور تکمیل بررسی و ارزیابی معیار های تعیین شده، استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نرم افزار آماریSPSS27 و آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه به کار برده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که متوسط تعداد خطاها در اطلاعات بازیابی شده از قصه ها توسط کودکان هنگام استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند با میانگین 7/0، نسبت به هنگام استفاده از قصه گوی انسانی بیشتر و نسبت به هنگام استفاده از برنامه کاربردی (اپلیکیشن) قصه گویی کمتر است. متوسط طول اطلاعات بازیابی شده قصه توسط کودکان در گروهی که از سیستم تشخیص گفتار هوشمند استفاده می کردند با میانگین 966/3، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است. متوسط سرعت بازیابی اطلاعات قصه توسط کودکان گروهی که از سیستم گفتار هوشمند استفاده می کردند با میانگین583/2، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است. متوسط صحت اطلاعات بازیابی شده قصه توسط کودکان در گروهی که از سیستم تشخیص گفتار استفاده می کردند با میانگین3/4، از گروه صدای انسان کمتر و از گروه برنامه کاربردی قصه گویی بیشتر است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از سیستم تشخیص گفتار هوشمند در بازیابی صحیح اطلاعات ادبیات روایی کودکان دبستانی به طور محسوس اثربخش نیست. کودکانی که داستان ها را یک انسان برایشان تعریف کردند دقت و تمرکز بالاتری داشتند و این موضوع می تواند ناشی از برقراری ارتباط فیزیکی، عاطفی، چشمی، چهره به چهره و شرایط محیطی باشد که بر روی روان آنها تأثیر گذاشته و سبب افزایش عملکرد حافظه و یادگیری، افزایش میزان توجه و تمرکز، پردازش سریع اطلاعات، سازمان دهی ادراکی و یادآوری اطلاعات شده که این عوامل درک و فهم کامل آنها را به دنبال داشته است.
بازاندیشی در معماری فضاهای کتابخانه های عمومی به منظور بازتعریف الگویی تازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف وضعیت کنونی و شناسایی فضاهای الزامی و بازتعریف نیازهای معماری فضاهای کتابخانه های عمومی کشور برای رسیدن به الگویی تازه و ردایی متناسب با قامت کتابخانه های معاصر صورت گرفته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و بر روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) متکی است. داده ها به روشِ کتابخانه ای و میدانی با بررسی تحلیلی، مصاحبه با کاربران و کتابدارانِ چهار کتابخانه منتخب وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، پژوهشگران و متخصصان حوزه معماری و کاربران آنها گردآوری شده اند. یافته ها: معماران، متخصصان حوزه کتابداری، مدیران و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی، تغییراتی سریع ناشی از تحولات فناوری و انقلاب ارتباطات را شاهد بوده اند که بر خدمات و مأموریت، برنامه ریزی و طراحی عملکردی، کالبدی و حتی جنبه های ادراکی و زیباشناختی کتابخانه ها سایه افکنده اند. دیدگاه های متقاعدکننده و متنوعی درباره کتابخانه های عمومی و آینده شان، اهداف، خدمات و فضای آن ها در قرن بیست ویکم ارائه شده است: از تردید در حیات کارکردی آن ها به خاطر ماهیت فناوری ها و ارتباطات نوین تا اتفاقاً اهمیت یافتن بیشتر به دلیل ماهیت حفظ اسناد تمدن بشری و امکان تعاملی که میان جامعه برقرار می کنند (برخلاف فناوری های نوین ارتباطات که بر انزوا پای می فشارند). تنوع این دیدگاه ها مؤکد این مطلب است که ارائه شکلی واحد برای طراحی ممکن نیست اما امکان نوعی تعامل طراحانه وجود دارد. بررسی کتابخانه های موردتحلیل نشان داد که معماری کتابخانه ها، الگوهای عملکردی/رفتاری مشخصی را ممکن می کنند؛ یکی الگوی «مجموعه محور» است که هدفش تأکید بر نقش سنتی کتابخانه به عنوان پایگاهی برای عرضه منابع است و دیگری الگویی «تعامل محور» است که بر نقش فرهنگی-اجتماعی کتابخانه عمومی به مثابه پایگاهی تعاملی پای می فشرد که از یک سو بر حفظ، نشر و توسعه دانش و اطلاعات و از سوی دیگر بر پیوند با جامعه و ارتقای سطح تعاملات فرهنگی و اجتماعی تأکید می کند. اصالت/ارزش: یافته های این پژوهش در پی بازتعریف نقش کتابخانه های عمومی با اتکا به مؤلفه های مرتبط با معماری کتابخانه در راستای فراهم آوردن بستر مناسب و توسعه سرمایه اجتماعی از درون آن هاست. با تغییر راهبردهای کتابخانه از الگوی مجموعه محور به الگوی تعامل محور و با بازتعریف مجدد فضاها، کتابخانه های معاصر باید در کنار حفظ، نشر و ارائه منابع مختلف دانش، حافظ و ناشر خاطره جمعی و شریک روابط مردم و نهادهای مدنی باشند.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر عادت خواندن دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی (شامل سن، جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی) بر عادت خواندن دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز است.روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1401-1402، هستند که تعداد آنها 7495 نفر برآورد شده است. حجم نمونه پژوهش طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر است. همچنین برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسش نامه های سرمایه فرهنگی بوردیو، پرسش نامه سرمایه اقتصادی و پرسش نامه عادت به خواندن عبدالکریم و حسن است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS. نسخه 25 و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و همچنین دو رشته ای نقطه ای استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که به جز سن، سایر متغیرهای پژوهش شامل جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی بر مؤلفه های عادت خواندن تأثیرگذار است و رابطه مثبت و معنا داری با یکدیگر دارند.نتیجه گیری: این مطالعه ثابت کرد که عوامل جامعه شناختی همچون جنسیت، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی بر عادت خواندن دانشجویان اثرگذار هستند. در نتیجه، برای ایجاد عادت به خواندن در دانشجویان، ابتدا باید علاوه بر توجه به جنسیت، به شرایط فرهنگی و اقتصادی آنها، همچون اختصاص دادن بخشی از درآمد به خرید ابزارهای فرهنگی، نگرش خانواده نسبت به خواندن، روش های آموزشی و تربیتی توجه ویژه ای شود تا بتوان در یک شرایط مناسب فرهنگی و اقتصادی با ایجاد عادت خواندن به یکی از وظایف مهم در اصلاح برنامه های آموزشی با هدف تقویت مهارت های دانشجویان دست یافت.
سیاست ها و معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی علوم انسانی از دیدگاه متخصصان: مطالعه موردی رشته های زبان و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کارکرد علوم انسانی و تقاوت آن با علوم دیگر، این پژوهش به دنبال بررسی بروندادهای علمی و وزن هرکدام، معیارها و شاخص های ارزیایی، و رابطه هر برونداد و معیار در ارزیابی این علوم و به طور خاص در حوزه زبان و ادبیات است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرای پژوهش، از نوع ترکیبی متوالی اکتشافی طی سه مرحله است: 1. شناسایی و وزن دهی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای، انجام مصاحبه، و فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP)؛ 2. شناسایی معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای؛ و 3. تعیین اولویت های ارزیابی بروندادهای علمی از طریق استقرار عملکرد همزمان (CFD). بر اساس یافته ها، بروندادهای علمی به دو دسته تقسیم شد: 1. قالب ها: مقاله نشریه علمی، مقاله همایش، کتاب، طرح پژوهشی، و پایان نامه/ رساله؛ 2. فعالیت: در عرصه های سیاست گذاری، اجتماعی (علمی – ترویجی)، اجتماعی (رسانه ای)، و اقتصادی. معیارهای ارزیابی نیز به 8 دسته بستر ایجاد، ارائه و نشر؛ ساختار نگارشی؛ محتوا؛ اثرگذاری در محیط آنلاین؛ اثرگذاری علمی؛ اثرگذاری اجتماعی؛ اثرگذاری اقتصادی؛ و اثرگذاری فرهنگی بروندادهای علمی تقسیم شد که هرکدام شامل شاخص هایی است. در نهایت، بروندادها و معیارها با توجه به سه رویکرد و هدف تولید علم و ارتقای بنیادهای دانش، کاربردی بودن و پاسخگویی به مسائل جامعه، و آفرینش ادبی/ ادبیات خلاق اولویت بندی شده است. نظر به اهمیت و ضرورت ارزیابی متفاوت هر حوزه و رشته بنابر ماهیت هرکدام به عنوان عاملی مؤثر بر کاربرد و اثرگذاری بروندادهای علمی آن ها، سیاست گذاران پژوهشی می توانند با توجه به نتایج، رویکردی تازه در تصمیم گیری و وضع سیاست های ارزیابی بروندادهای علمی رشته های زبان و ادبیات و حوزه علوم انسانی به کار گیرند.
ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی پرداخته است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل شش سامانه آموزش مجازی «ادوبی کانکت، اسکای روم، اسکایپ، بیگ بلو باتن، گوگل میت، قرار» است. ابزار پژوهش، سیاهه ارزیابی بومی سازی شده منطبق با سامانه های آموزش مجازی در داخل کشور منطبق با شاخص های ارزیابی مندرج در ایزو 9241 است که شاخص های شناسایی شده و با استفاده از روش بی.دبلیو.ام از دیدگاه صاحب نظران حوزه دسترس پذیری سامانه های آموزشی و یادگیری الکترونیکی اولویت بندی شده اند. برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش از آمار توصیفی و روش تصمیم گیری مدل روش وزن دهی ساده یا (اس.اِی.دبلیو.) استفاده شد. در این روش، امتیازات حاصل از ارزیابی هر نرم افزار در هر شاخص با ضریب وزنی بی.دبلیو.ام تعیین شده برای هر شاخص ضرب شده و بر اساس نتیجه حاصل، محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی از لحاظ قابلیت های دسترس پذیری با یکدیگر قابل مقایسه شد. فرضیه های پژوهش از طریق آزمون کروسکال-والیس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: پس از بررسی قابلیت های دسترس پذیری محیط رابط کاربری سامانه های آموزش مجازی مشخص شد به ترتیب اسکایپ، ادوبی کانکت، بیگ بلو باتن، اسکای روم گوگل میت و قرار از نظر رعایت ویژگی های مربوط به دسترس پذیری رتبه اول تا ششم را کسب نموده اند. بین میزان رعایت شاخص های ارزیابی قابلیت های دسترس پذیری محیط تعامل (رابط کاربری) سامانه های آموزش مجازی در چهار شاخص کلی در سامانه ها اختلاف معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: بالاترین میانگین رعایت میزان دسترس پذیری مربوط به ابزارهای اشاره گر و سازگاری با فناوری های کمکی و کمترین میانگین رعایت میزان دسترس پذیری مربوط به ورودی صفحه کلید در جامعه مورد مطالعه تشخیص داده شد.
ارائه الگویی پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
158 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود دلایل قوی که برای استفاده از مدیریت دانش به منظور بهبود عملکرد سازمانی وجود دارد، موانع مختلفی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها به چشم می خورد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی، مبتنی بر روش ترکیبی تاپسیس و معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، شامل کلیه کارکنان سازمان امور عشایری ایران در سال 1398 است. حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران 302 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 60 گزینه ای بهره گرفته شد که پس از اعمال روش تاپسیس 24 شاخص که میانگین لازم جهت ورود به مدل را دریافت ننمودند از مدل حذف شدند. پرسشنامه 36 گزینه ای به تأیید خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد.
یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد. یافته ها نشان داد که مدل الگویی ساخته شده، یازده بعد را می سنجد. پژوهش نشان داد، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: برای پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران عوامل، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی کارساز بوده و در این بین می بایست از عامل اجتماعی به عنوان متغیر میانجی بهره جست.