فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
109 - 138
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بررسی و شناخت قوم یهود و به تبع آن صهیونیسم به دلیل آسیب هایی که به اسلام روا داشته اند داری ضرورت انکارناپذیر می باشند و نپرداختن به این واقعیت باعث بروز شبهه و غفلت از اهداف صهیونیسم است. از سویی پیچیدگی های متعدد فرهنگی، اجتماعی و نژادی این قوم، شناخت مبنایی آن را فقط از طریق آیات وحی ممکن نموده است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های فکری یهود صهیونیسم در تفسیر الکاشف شیخ محمدجواد مغنیه می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و روش تحقق آن توصیفی تحلیل و جمع آوری اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج این بررسی نشان داد که شاخص های فکری یهود صهیونیسم شامل جمود فکری، کتمان حقایق، جهل و بینش محدود را شامل می شود. با بررسی پیشینه و یافته های پژوهش و همچنین بررسی آیات مورد نظر با تکیه بر تفسیر الکاشف می توان به این نتیجه رسید که یهود صهیونیسم وارث همان افکار یهود زمان پیامبر و حضرت موسی (ع) هستند، در کشورهای اسلامی همواره به دنبال مطامع دنیوی و رسیدن به جاه و مقام و قدرت سیاسی بوده و برای نیل به این اهداف از هیچ ظلم و ستمی فروگذار نمی باشند.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
تدوین چهارچوب بازی وارسازیِ تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
69 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چهارچوب بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا انجام شد. این تحقیق درزمره مطالعات کیفی قرار داشته و با استناد به رهیافت نظام مند (اشتراوس- کوربین) انجام شد. داده های تحقیق ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران برنامه ریزی درسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری و پس از تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی پژوهش تدوین شد. یافته ها نشان داد در این الگو عوامل علّی، مشتمل بر ناکارآمدی آموزش سنتی، بی توجهی به دین، الزامات حکومتی، بهبود اثربخشی آموزش و بی توجهی به تفاوت های فردی بود و عوامل زمینه ای، شامل به روزرسانی آموزش، افزایش گرایش به بازی های رایانه ای، الزامات آموزش وپرورش، تمایل معلمان به استفاده از روش های نوین، وجود الگوهای مشابه، پدیده محوری و بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا بود. راهبردهای مستخرج از پژوهش، شامل کاربرد منابع دینی در داستان پردازی، کاربرد هنر اسلامی و نمادهای دینی در طراحی، تعیین منابع مالی، تعیین محتوای تربیت دینی، مشاوره با کارشناسان، آموزش دادن به معلمان و اصلاح نگرش خانواده ها بوده، عوامل مداخله گر، مشتمل بر هزینه زیاد، هماهنگی پیچیده، ضعف زیرساخت ها و شفاف نبودن رویکرد بوده و پیامدها شامل سرگرمی اخلاقی، تکلیف مداری، توحید اعتقادی و عملی، خلوص نیت، آگاهی و معرفت دینی، خودسازی، تقویت مختاربودن، تقویت انگیزه، و تعامل مسئولانه با جامعه بوده است؛ همچنین روایی و پایایی یافته های پژوهش با استناد به نظرات خبرگان و نیز محاسبه شاخص های مرتبط تأیید شد. نتایج این پژوهش ضمن تأکید بر لزوم استفاده از روش های جدید آموزشی، بر بازی وارسازی با رویکرد تکلیف گرا به عنوان راهبرد مناسب به منظور دستیابی به تربیت دینی دانش آموزان صحه می گذارد.
طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان با تأکید بر قرآن کریم: سبک رهبری هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.
طراحی مداخله ای مبتنی بر نظامات قانونی برای تربیت مدنی و قانونی پذیری زنان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
153 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مداخله ای برای تربیت مدنی شهروند قانون پذیر در زنان مجرم و تعیین اثربخشی آن بر ارتقای قانون پذیری آنها بود. طرح پژوهشی استفاده شده در این پژوهش یک طرح تک آزمودنی است. مداخله طراحی شده بر اساس نظامات قانونی بوده که برای این پژوهش شامل 6 جلسه درمانی بود ومفاهیم اصلی آن شامل فعال سازی کارکردهای فطری عقل، عزیمت از تشخیص عقلانی به همدلی با دیگران، فعال سازی همدلی اجتماعی، عزیمت از همدلی با دیگران به فعال سازی وجدان گرایی، تسهیل وجدان گرایی با تقویت کرامت نفس (تحلیل و کنترل شرم) و اقدام به قانون پذیری بود.به منظور اجرای پژوهش، سه نفر از مجرمانی که بر اساس نامه دادگستری و معاونت کیفری شهرستان قم به کلینیک آمین ارجا داده شده بودند انتخاب شدند. سپس هر سه نفر تحت 6 جلسه مداخله قانون پذیری قرار گرفتندو قالب یک پژوهش با طرح ABA،پرسشنامه قانون پذیری را به عنوان آزمون های خط پایه ، حین اجرا و پیگیری تکمیل کردند. داده ها به روش توصیفی و بر اساس تحلیلی بصری (سطح،روند،تغییرپذیری)تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله قانون پذیری بر قانون پذیری زنان مجرم اثر مثبت دارد. بر اساس این یافته پیشنهاد شد که جهت تربیت مدنی شهروند قانون پذیر از مداخله طراحی شده برای قانون پذیری استفاده شود.
طراحی و اعتباریابی مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی و بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش کیفی کمی (اکتشافی متوالی) بود. 320 آزمودنی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دانشگاه های مشهد، مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزار این مطالعه شامل مقیاس مدارا، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) بود. ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI)، به ترتیب، 84/0 و 82/0 بود. ضریب پایایی گاتمن با 84/0 نیز حاکی از پایایی مناسب برای این مقیاس است. آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل را برای مقیاس مدارا نشان داد: برخورد بردبارانه، گذشت نرم خویانه و هدایت خردمندانه. تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش ساختار سه عاملی مدل را مورد تأیید قرار داد. به علاوه، بین همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّ مدارا با همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّDASS همبستگی معنادار منفی و همچنین بین نمره کلِّ مدارا و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) همبستگی معنادار و مثبت وجود داشت؛ بنابراین، مدارا می تواند یک مهارت بین فردی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی مد نظر قرار گیرد و سطح سلامت اجتماعی را در جامعه افزایش دهد.
بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تعلیم و تربیت اسلامیِ رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
67 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی در رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساسِ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دروس تعلیم و تربیت اسلامی و دانشجومعلمان ورودی 1399 و 1400 رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود. در بخش اساتید از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و تمامی اساتید (12 نفر) برای نمونه انتخاب شدند. در بخش دانشجومعلمان، از 425 دانشجومعلمان محصل در دروس تعلیم و تربیت اسلامی، 200 نفر با روش تصادفی ساده برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. وضعیت برنامه درسی اجرا شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع، میزان مطابقت مؤلفه های اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصد شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان کمتر از حد متوسط بوده است. از نظر اساتید و دانشجویان مؤلفه ارزشیابی در درس اسناد، قوانین و سازمان آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران و مؤلفه اهداف در درس نقش اجتماعی معلم از دیدگاه اسلام، میانگین بالاتر از حد متوسط را نشان دادند. همچنین در درس فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، از نظر اساتید تنها مؤلفه محتوا میانگین بیشتر از حد متوسط را نشان داد. با عنایت به نتایج حاصل، دانشگاه فرهنگیان با تدوین برنامه درسی قصدشده منسجم تر و برگزاری دوره های آموزشی مؤثر برای اساتید می تواند به اهداف ترسیم شده در دروس تعلیم و تربیتی دست یابد.
نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان: تبیین دیدگاه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه معلمان ابتدایی و متخصصان تعلیم و تربیت از نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان در سال تحصیلی 1401-1402، بود. رویکرد پژوهش کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهرستان مرودشت و متخصصان تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز بودند که به صورت هدفمند (14 معلم ابتدایی و 6 متخصص تعلیم و تربیت)، با شیوه معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضامین اتراید استرلینگ (2001) بود که منجر به شناسایی مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شد. اعتبار یافته ها از روش ساخت مسیر ممیزی و مطابقت دادن با اعضا به دست آمد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها شامل 124 مضمون پایه، از جمله ارتقا امیدواری، امانت داری، رازداری، پرهیز از قضاوت عجولانه، احترام و ادب، حفظ محیط زیست، رعایت قوانین کشور، امربه معروف و نهی از منکر، توجه به سلامت روح و جسم و شش مضمون سازمان دهنده بُعد اول شامل «اعتقادی اخلاقی»، «اجتماعی سیاسی»، «اقتصادی حرفه ای»، «زیبایی شناختی هنری»، «زیستی بدنی» و «علمی فناورانه» متناسب با ساحت های سند تحول بنیادین و 18 مضمون سازمان دهنده بُعد دوم برمبنای طبقه بندی هر ساحت در سه بُعد «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» و درنهایت، یک مضمون فراگیر باعنوان دین و شهروندی بود. نتایج به دست آمده در خصوص نقش دین در تربیت شهروندی، حاکی از نگاه جامع و عمیق آموزه های دینی در چگونگی تربیت شهروندی در ابعاد فردی اجتماعی بود که باید موردِ توجه متخصصان، معلمان، برنامه ریزان و والدین قرار گیرد.
اهداف تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی، به پرورش جنبه های عقلانی در سازماندهی به نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت بسیاری داده شده است. این تحول نیازمند آگاهی از هدف یا اهدافی است که مسیر این تحول را مشخص می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین اهداف تربیت عقلانی بر اساس اندیشه های ابن سینا و تبیین راهکارهای تربیتی در چالشهای پیش رو در نظام تعلیم و تربیت در جهت تحقق اهداف وی است. نتایج مبیین آن است که اهداف تربیت عقلانی از منظر ابن سینا شامل دو بخش هدف غایی و اهداف واسطه ای می باشند. هدف غایی از نظر ابن سینا رسیدن به قرب حق معرفی شد و اهداف واسطه ای شامل تعمیق شناخت، تعامل نفس با عقل فعال ، تحول شناختی، تدبیر در عمل، کسب مهارت اجتماعی و کسب مهارت حرفه ای و شغلی مطرح شدند. همچنین مؤلفه های حافظه محوری شامل ضعف توانمندی های تعقل ، سطحی اندیشی ، کاهش سطح ثبات و معناداربودن یادگیری ، ضعف رشد اخلاقی، ضعف مسئولیت پذیری و وابستگی اقتصادی تببین شدند و به ارائه راهکارهای تربیتی هر یک تا نیل به اهداف تربیت عقلانی از نظرابن سینا پرداخته شد.
رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم
حوزههای تخصصی:
ترک تحصیل، امروزه یکی از نگرانی های مهم نظام تعلیم و تربیت است. همه ساله تعداد زیادی از دانش آموزان کشورهای مختلف با پدیده ترک تحصیل مواجه هستند که علاوه بر زیان های اقتصادی، سلامت روحی دانش آموز را نیز مخدوش می کند. هدف تحقیق حاضر رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد 254 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم است. با جدول مورگان تعداد 153 نفر برای نمونه آماری و روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش بهزیستی تحصیلی از پرسش نامه 7 سؤالی کونو و همکاران (2002)، برای سنجش خودکارآمدی پرسش نامه 17 سؤالی خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و سنجش تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان از یک پرسش نامه 9 سؤالی استفاده شد. برای سنجش پایایی سؤالات، یک نمونه شامل30 پرسش نامه پیش آزمون توزیع و بااستفاده از داده های به دست آمده از پرسش نامه، میزان پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار (SPSS )محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام متغیرها بزرگ تر از 7/0 و از پایایی مناسب متغیرهای پژوهش بود. نتایج نشان داد خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی توانسته است تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان را کاهش دهد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، در قلمرو ادبیات مدیریت آموزشی، مهم ترین ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی شناسایی شدند. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن فراترکیب به شیوه مرور نظام مند است. جامعه پژوهش را تمامی منابع علمی اعم از کتب، مقالات علمی-پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و رساله هایی که مرتبط با حوزه مدیریت و رهبری اسلامی با تأکید بر مدیریت و رهبری آموزشی تشکیل دادند که پس از غربال گری درنهایت تعداد بیست ونه منبع (بیست و سه پژوهش، پنج پایان نامه و یک کتاب) مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از مفهوم شناسی مدیریت و رهبری آموزشی در شش بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی و ویژگی های فردی مدیران و راهبران آموزشی می باشد که بر اساس دوازده مقوله و شصت وچهار مفهوم کلیدی معرفی شدند. یافته های حاصل از پژوهش از حاکی از شناسایی شش بُعد اصلی ناظر به بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی، و ویژگی های فرد مدیران و راهبران آموزشی می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر جامعیت ابعاد رهبری آموزشی با اتکاء به آموزه های اسلامی در مفهوم وسیع دانش و مهارت های مدیریت و رهبری سازمانی، رشد و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای دلالت دارد. از این رو با اتکاء به این ابعاد و مؤلفه ها می توان برای توسعه شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی و ارزیابی عملکرد مبتنی بر شایستگی ها بهره برداری نمود.
ابعاد الگوی تربیت از منظر مرحوم آیت الله مهدوی کنی رحمه الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توجه بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به اهمیت مسئله تربیت جلب شد و تلاش های فراوانی برای ایجاد تحول در فرآیند تربیت صورت گرفت. با این حال، پژوهش های انجام شده عمدتاً بر وجوه نظری تربیت متمرکز بوده و جنبه های عملیاتی آن مورد غفلت قرار گرفته است. آیت الله مهدوی کنیe، یکی از مبارزین انقلابی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر تربیت جوانان تمرکز داشتند، موفق شدند علاوه بر طرح مباحث نظری در حوزه تربیت، الگوی مدنظر خود را به صورت عملیاتی پیاده سازی کنند. ایشان این الگو را در مکان هایی مانند دانشگاه امام صادقj و حوزه مروی اجرا کردند. از این رو، واکاوی بیانات ایشان می تواند به ارائه الگویی نوین و عملیاتی در حوزه تربیت کمک کند. در این راستا، بررسی آثار مکتوب و سخنان آیت الله مهدوی کنیe در جلسات اخلاق مورد توجه قرار گرفته است تا با استخراج نکات مرتبط با تربیت، الگویی بازطراحی شده و منسجم از دیدگاه های ایشان به دست آید. آیت الله مهدوی کنیe تربیت را فرآیندی پیچیده و ظریف می دانستند که نیازمند هدایت و راهنمایی یک مربی توانمند و دلسوز است. ایشان به نقش کلیدی مربی و معلم در مسیر تربیت بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دادند. در دیدگاه ایشان، مربی باید فراتر از آموزش علم و دانش باشد و به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری برای تربیت شوندگان عمل کند. مربی با صبر و حوصله باید فضایل انسانی و ارزش های اسلامی را در افراد نهادینه کند. از این منظر، توجه به نقش مربی نه تنها به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک راهنما و الگوی رفتاری، بخش مهمی از فرآیند تربیت از دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe است. این نگرش جامع و عملیاتی به تربیت می تواند به ارائه الگویی کاربردی و موثر در حوزه تربیت اسلامی منجر شود.روش پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت و استخراج الگوی تربیتی ایشان با استفاده از روش تحلیل مضمون کیفی انجام شده است. تحلیل مضمون کیفی روشی مناسب برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند متون، سخنرانی ها و اسناد است که در این پژوهش با بررسی آثار مکتوب و بیانات آیت الله مهدوی کنیe به کار گرفته شده است. این روش شامل مراحل مختلفی از جمله کدگذاری، مفهوم بندی، مقوله بندی و تدوین گزارش است. در مرحله کدگذاری، محقق به دنبال مضامین و مفاهیم کلیدی در متن است. در مرحله مفهوم بندی، کدها بر اساس شباهت ها و تمایزاتشان در دسته های مجزا قرار می گیرند. در مرحله مقوله بندی، محقق روابط بین دسته ها را مشخص می کند و در نهایت در مرحله تدوین گزارش، یافته های پژوهش به صورت منسجم و سازمان یافته ارائه می شود. استفاده از تحلیل مضمون کیفی در این پژوهش به محقق کمک می کند تا دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت را به طور عمیق و دقیق درک کند و الگوی تربیتی ایشان را استخراج نماید.در همین راستا منابع مختلفی از جمله کتب منتشر شده از ایشان و همچنین صوت جلسات اخلاق برگزار شده در دانشگاه امام صادقj در نرم افزار MaxQDA بارگذاری و سپس در مرحله اول قطعاتی از متن که حاوی مضامین مرتبط با تربیت بودند استخراج و کدگذاری شدند. سپس کدها بر اساس وجوه مشترکشان در دسته های مجزا (مفاهیم) قرار گرفتند. در نهایت، مفاهیم مرتبط با یکدیگر تحت عنوان مقوله هایی (دسته بندی های عام تر) جمع شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار استفاده شده است.یافته ها: آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به منزله سازندگی، تزکیه و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه تعریف کرده اند که بدون ریاضت و رعایت اصل تدریج میسر نمی شود. ایشان معتقدند تربیت باید بر محور آموزه های «وحیانی - اسلامی» باشد و به صورت توأم از وجوه عاطفی و عقلانی بهره ببرد، ضمن اینکه در تقابل رویکرد نظری و عملی، تأکید بیشتری بر آموزه های عملی دارد. در این رویکرد تربیتی، خود فرد در اولویت قرار می گیرد و باید پیش از ورود به عرصه تأدیب دیگران، نسبت به تربیت خود همت گمارد. در فرآیند تربیت، آیت الله مهدوی کنیe اصولی همچون تحصیلی بودن، تقدم نفی رذائل بر کسب فضائل، واقع نگری، اختیاری بودن، رابطه معکوس سن و تربیت پذیری و ... را مطرح کرده و اصل تدریج را مهم ترین اصل در تربیت می دانند که تحقق سایر اصول را تسهیل می کند.در راستای تبیین الگوی تربیتی مدنظر آیت الله مهدوی کنیe، «مجراهای تربیت» نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجراها شامل عامل تربیت، لوازم، الزامات، امکانات، روش های تربیت و موانعی است که در مسیر تربیت ممکن است به وجود آیند. مقوله «مقصد تربیت» نیز از سه مفهوم اهداف، مخاطبان و خروجی تربیت تشکیل شده است که هر یک از این موارد در فرمایشات آیت الله مهدوی کنیe مورد اشاره قرار گرفته اند. از جمله عوامل دخیل در تربیت، عوامل قابل کنترل مانند محیط زندگی و عوامل غیرقابل کنترل نظیر اقتضائات زمانی و توارث مورد توجه هستند. به اعتقاد ایشان، نیت سازنده روح انسان است و شاکله آدمی از آن تشکیل می شود. این شاکله می تواند نیت ساز هم باشد، به این معنا که جنبه های روحی انسان به واسطه توارث، تربیت یا تأثیر از محیط باقی می مانند. این دیدگاه جامع و همه جانبه به تربیت، تأکیدی بر نقش فرد در خودسازی و ضرورت تدریجی بودن فرایند تربیت دارد و به تربیت به عنوان یک فرآیند پویا و پیچیده می نگرد که نیازمند هماهنگی بین وجوه مختلف عقلانی، عاطفی و عملی است.نتیجه گیری: الگوی طراحی شده از منظر آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به صورت فرآیندی تدریجی، تحصیلی، اختیاری و واقع نگرانه تعریف می کند که منشأ آن الهی و محتوای آن ثابت است. این فرآیند بر محور آموزه های وحیانی-اسلامی و با توجه به اقتضائات زمان به صورت برنامه مند در بستر خانواده و جامعه به معرفت بخشی می پردازد. نقطه آغازین این فرآیند مربی است که اقدامات وی با بهره گیری از روش های اصلاحی پیش برنده و مانع زدا، و با تکیه بر اصول تربیت، به صورت تصاعدی و هم افزا گسترش می یابد. هدف این فرآیند به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه با تمرکز بر وجوه عاطفی و عقلانی انسان در راستای تکامل فرد و جامعه است و نتیجه نهایی آن، افراد و جامعه ای کارآمد، منطقی و خاضع در برابر حق خواهد بود.
الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور (الگوی تعالی انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور مبتنی بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور بود. روش: پژوهش حاضر از منظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و راهبرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان سازمان های مذهبی و فرهنگی بودند و نمونه گیری به شکل هدف مند انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی، کتابخانه ای و تحلیلی متون اسلامی مرتبط با تربیت اخلاقی، ابعاد و مؤلفه های متغیرها از طریق روش دلفی و پرسش نامه پژوهش گرساخته گردآوری شد و براساس روش های آماری کیفی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل و نهایتاً تناسب الگو به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس3 انجام شد. یافته ها: براساس یافته ها، الگوی تعالی انسان دارای ۵ بُعد (اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، رفتار اجتماعی، شناخت اجتماعی و احساس اجتماعی) با 18 مؤلفه (تقوای فردی، هدایت یافتگی فردی، عمل به واجبات و مستحبات، تواضع و فروتنی، استقامت، ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت در میان مردم، احترام و اعتماد میان مردم، رشد علمی و عقلی مردم، وحدت و عدم تفرقه، عدالت خواهی فراگیر، مبارزه با امتیازات طبقاتی، مقابله با تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت همه جانبه، ویژگی های رفتاری، ویژگی های شناختی و ویژگی های احساس اخلاق اجتماعی) می باشد. نتیجه گیری: از آن جایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانس های استخراج شده در الگوی پژوهش در سطح قابل قبول بود، الگوی مناسبی تشخیص داده شد.
نظام تربیتی غزالی؛ مبانی، اصول، ارکان و ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
99 - 137
حوزههای تخصصی:
به جهت اهمیت «نوع جهت گیری نظام تربیتی» و نیز «مؤلفه های مورداستفاده در طرح ریزی الگو های تربیتی آن» از حیث انطباق با معیارهای اصیل دینی و تأمین غایات این نظام فکری، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن هدف فوق و به روش «تحلیلی تفسیری»، به احصاء و ارائه نظام تربیتی «محمد غزالی»، به عنوان یک منظومه کاملاً دینی پرداخته است. براین اساس نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تعلیم وتربیت، تأکید بر کرامت ذاتی و الهی و نیز جنبه نفسانی و روحانی وجود انسان، محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان، برخورداری عالم هستی از دو بُعد ماده و ملکوت، توجه بر احوالات ایجادکننده رفتار به جای خود رفتار، مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجود آدمی و نیز تبیین امکان و نحوه کسب معرفت، غایت اخلاق ورزی، چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی، روش های کسب فضائل اخلاقی، نقش عقل و اراده در شکل دهی رفتار آدمی و ملاک و هدف اعتدال قوا براساس امر دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه اصول تعلیم وتربیت، اصول تشریحی غزالی از یک ساختار 5وجهی برخوردار است که شامل «امکان تربیت»، «پایه های تربیت»، «الزامات و بایسته های تربیت»، «تمهیدات حین تربیت» و «محتوا و فحوای تربیت» است که به واسطه 18 اصل تربیتی، معتقدات او در این زمینه را تشریح می کنند. غزالی همچنین نظام تربیتی خویش را بر 3 رکن «نفْس»، «اخلاق» و «علم» استوار کرده و براساس آن ها به سازمان دهی روابط فی مابین مربیان و متربیان و والدین، برنامه درسی، مراحل تربیت و شیوه های تعلیم وتربیت می پردازد.
مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن مبتنی بر آیات قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره با موضوعات فرهنگی و ارزشی در هم تنیده است و در تعاملات مشاور و مراجع این ارزش ها خود را نشان می دهد، به همین خاطر لازم است مشاوره از دیدگاه دین مورد بررسی قرار گرفته و آموزه های آن در مشاوره به کار گرفته شود. این پژوهش با هدف شناسایی مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن بر اساس آیات قرآن کریم انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای - اسنادی است. جامعه تحلیلی پژوهش شامل کلیه آیات قرآن کریم به همراه تفاسیرشان، پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که ابتدا شناس ایی و سپس به صورت هدف مند به طور عمیق و مستمر مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نمونه پژوهش یا «واحدهای تحلیل» در این پژوهش شامل کلمه ها، موضوعات و عبارت های مرتبط با مشاوره، انتخاب و اقدام احسن در قرآن کریم و تفسیر نور محسن قرائتی بوده است. برای تجزیه و تحلیل شناسایی مضامین از روش تحلیل مضمون استفاده شد، برای گردآوری داده ها کلید واژه های انتخاب شده با استفاده از سایت برخط معجم قرآن کریم، دانشنامه اسلامی (برخط) و مراجعه مستقیم به قرآن کریم انجام شد. یافته ها: با بررسی نکات و مفاهیم مرتبط 8 مضمون سازمان دهنده «هم سو شدن با نظام احسن هستی، وحدت بخشی به دوسوگرایی های درونی، خود، نظام معنی سازی فردی، ظرفیت ها و امکانات شناختی، مدیریت معنوی هیجانات، مدیریت یکپارچه رشد خود، سبک مقابله احسن» شناسایی شد. با دسته بندی مضامین سازمان دهنده 4 مضمون فراگیر برای مبانی الگوی مشاوره انتخاب احسن شامل انگیزش احسن، نگرش احسن، عاطفه احسن و کنش احسن شناسایی شد. نتیجه گیری: آموزه های قرآن کریم مسیر تعالی فردی و اجتماعی را برای انسان ترسیم می کند. به کار گیری این یافته ها می تواند در مشاوره مؤثر باشد.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس چارچوب بینش ها، گرایش ها و کنش های حِکمی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتب پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، براساس بینش ها، گرایش ها و کنش های حکمی قرآن است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و رویکرد آن کمّی بود. داده های گردآوری شده، با به کارگیری الگوی آنتروپی شانون و نمودار آماری تحلیل شد. جامعه آماری 6 کتاب پیام های آسمانی پایه های هفتم و هشتم و نهم و دین و زندگی دهم، یازدهم و دوازدهم چاپ 1403، به دلیل مشابهت ساختار متن و اهداف عملکردی یکسان در برنامه درسی، انتخاب شد و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار پژوهش، فهرست وارسی مؤلفه های بینشی، گرایشی و کنشی حکمی در کتاب های مزبور بود. زیرعنوان های هر درس با توجه به مضمون متن، آیه، روایت و شعر، واحد ثبت انتخاب و در سه ساحت بینش، گرایش و کنش حکمی دسته بندی و فراوانی، درصد و ضریب اهمیت (wj) ساحت ها، محاسبه گردید. روایی پژوهش براساس دیدگاه دو نفر از اساتید معارف اسلامی و دو نفر از معلمین کتب مزبور و دوکارشناس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که یکی از آن ها، از مؤلفین کتب مورد پژوهش است، تعین شد و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 84/0 به دست آمد. یافته ها: از مجموع 298 واحد ثبت در شش کتاب مورد نظر، بینش ها با فراوانی 184، درصد 74/61 و ضریب اهمیت 347/0 رتبه اول، کنش ها با فراوانی 87 و 19/29 درصد و ضریب اهمیت 332/0 رتبه دوم و گرایش ها با فراوانی 27 و 06/9 درصد و ضریب اهمیت 320/0 رتبه سوم را دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، در پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه، بین اهمیت دادن به ساحت بینش ها، گرایش ها و کنش ها، توزیع متناسبی صورت نگرفته که منطبق با اهداف برنامه درسی نیست.
تأملی در غایت تربیت اسلامی در هم افزایی دین و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
105 - 134
حوزههای تخصصی:
دین و تکنولوژی از پدیده های فراگیر در حیات انسانی بوده و تعامل آن ها صورت های مختلفی دارد. هدف از انجام این پژوهش، صورت بندی انواع هم افزایی های دین و تکنولوژی (سطحی، نادرست و ناقص) و به دست دادن رویکرد مطلوب و مسئولانه به این رابطه ازمنظر انسان تکنولوژیک و انسان دین دار بود. با توجه به اینکه هدف دین، تربیت آدمی و عالی ترین هدف تربیت دینی، وصول به قرب به مثابه واقعیتی تکوینی است، در این پژوهش، تأثیر انواع هم افزایی دین و تکنولوژی بر میزان وصول به این هدف تبیین و تحلیل شد. به منظور انجام تحقیق حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اگرچه انتفاع دین و تکنولوژی از یکدیگر، از جهات متکثری ممکن است، اشتراک در تعالی طلبی منجر به شکل گیری وجوهی تازه از هم افزایی آن ها شده است. در این پژوهش، نوع مواجهه انسان دین دار با تکنولوژی و انسان تکنولوژیک با دین ترسیم و واکاوی شد و با توجه به موقعیت کانونیِ مفهوم قرب در تربیت اسلامی، تأملات روبنایی و زیربنایی رابطه دین و تکنولوژی برای متولیان تربیتی که توأمان به رشد دینی و هوشمندسازی مراکز و محتوای تربیتی اهتمام می ورزند، برجسته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهره فی نفسه تکنولوژی و وجوهی از آن که درخدمت نیازهای اصیل بشرند، آگاهانه یا ناآگاهانه به قرب می انجامد؛ اما آنجا که تکنولوژی درخدمت سیاست ها و رویه های منفعت طلبانه بشری قرار می گیرد، وجهه مخرب و نامطلوب پیدا می کند.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به فرهنگ حاکم بر جامعه که فرهنگ ایرانی اسلامی است، تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی به عنوان یک رویکرد مبتنی بر اصول دینی_اسلامی، در دانشگاه ها می تواند یک راهکار قابل توجه برای ارتقاء فرهنگ اسلامی و ترویج ارزش های دینی باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور انجام پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمره پژوهش های توصیفی-پیمایشی قرار می گیرد. است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران آموزش عالی و اساتید دانشگاه می باشند که 25 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع نظری داده ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از روش روایی محتوایی و نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار و در بخش کمی با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار اطلس تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: پژوهش نشان داد که سیاست گذاری معاونت آموزشی وزارتین بر مبنای تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 89/18، مهمترین عامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه های کشور می تواند باشد. همچنین برنامه ریزی مدون و دقیق دانشگاه برای پیاده سازی برنامه تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 59/18، قراردادن آیتم تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی در آیین نامه ارتقاء با درجه مرکزیت 38/18، تولید محتوای اسلامی روزآمد و جذاب مرتبط با هر رشته با درجه مرکزیت 78/17 و اعطای پایه تشویقی فرهنگی به اساتید با محوریت جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 77/17 به ترتیب از مهمترین ترین عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت گیری الهی و فرهنگ اسلامی می باشند.
الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی مطالعه و انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر رویکرد فراترکیب و از نظر استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود. جامعه پژوهش مجموعه مقالات مرتبط با معلم بودند که با رویکرد اسلامی، منویات مقام معظم رهبری و سایر اندیشمندانِ و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از سال 90 تاکنون انجام شده بودند. روش نمونه گیری نظری و به صورت تمام شمار انجام شد و 38 پژوهش پیرامون این مفهوم گردآوری شدند که اعتبار مجلات نیز به واسطه نمایه شدن در پایگاه (WOS) و دارا بودن ضریب تأثیر بالا مورد ارزیابی قرار گرفت و با فن کدگذاری اشتراس و کوربین تحلیل شدند. در یافته های پژوهش مقوله محوری «توانمندسازی معلم تراز انقلاب» با 3 مؤلفه تعهد، تخصص و تعلق شناسایی شدند. با در نظر گرفتن شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردهای توانمندسازی، در نهایت پیامد توانمندسازی به معرفی معلمی حکیم پرداخت که از طریق عقلانیت وحیانی، انجام امور از روی اتقان و استحکام و با رویکرد پیشگیرانه و رشدمدار به دنبال طراحی برنامه هایی است تا علاوه بر استحکام تا حدی از انعطاف برخوردار بوده و زمینه تعالی وجودی بیشتر متربیان را فراهم آورند.
مراحل تربیت از نگاه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در نظام تربیت اسلامی مراحل تربیت است. مراحل تربیت زمینه ای است برای ارائه برنامه تربیتی به صورت تدریجی و بر اساس سیر رشد متربی و یا سیر دشواری محتوا و یا هر دو که به صورت منطقی ترسیم می شود تا هم مربی بتواند به راحتی محتوای تربیتی را برای متربیان ارائه کند و به سهولت به اهداف تربیتی خود دست یابد و هم متربیان بتوانند به سهولت محتوای تربیتی را دریافت کرده، به درجات عالی تربیتی دست یابند. مراحل تربیتی بر اساس مکاتب گوناگون تربیتی ممکن است متفاوت باشد. این مقاله مراحل تربیت اسلامی را با روش «توصیفی و تحلیلی» از متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم و روایات معصومان بررسی کرده و آن را در چهار دوره مهم و هشت مرحله ارائه کرده است. این دوره های چهارگانه عبارتند است: تمهید، تربیت، تقویت و حفاظت و مراحل هشت گانه آن عبارتند از: 1. زمینه سازی، 2. پرورش یا تربیت جسم، 3. آموزش، 4. پیشه وری، 5. پرورش تفکر یا تعقل، 6. تجربه، 7. حمایت و تثبیت، 8. حفاظت.