فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
5 - 26
حوزههای تخصصی:
اصلاحِ نژاد و بهبود نسل بشر از موضوعات چالشی در میان فیلسوفان اخلاق است ، موضوعی که ذهن آدمی را به سیاست های غیراخلاقی و نژادپرستانه هیتلر و عقیم سازی های اجباری و روش های قدیمی اصلاحِ نژاد معطوف می کند. مداخلات ژنتیکی امروزه به سبب پیشرفت های ژنتیکی ، عمدتاً به روش اجباریِ پیشین انجام نمی شوند و والدین در انتخاب نوع و ویژگی های فرزند خودْ آزادیِ عمل بیشتری دارند. برخی با استناد به بسترهای فراهم آمده از فناوری های حوزه ژنتیک و نیز تثبیت ارزش های فردگرایانه در جوامع لیبرال، مدعی اند که بخش عمده ای از مسائل اخلاقی اصلاح نژاد قدیم به ویژه در حوزه آزادی رفع شده است و اکنون اصلاحِ نژاد جدیدی با نام «اصلاحِ نژاد لیبرال» پدیده آمده که مسائل اخلاقی اصلاحِ نژاد قدیم را ندارد. در مقابل ، برخی با استناد به نمونه هایی مانند تقابل اصل آزادی والدین با هنجارهای غیراخلاقی تثبیت شده در جوامع و نیز تقابل آن با آزادی کودکان، بر این باورند که اصلاحِ نژاد لیبرال همچنان با چالش های اخلاقی مواجه است و آزادی باروری والدین را همچنان با روش های جدیدی محدود می کند که باید به لحاظ اخلاقی بررسی شود. در مقاله حاضر، سعی می شود تا برخی چالش های انطباق اصل آزادی در اصلاحِ نژاد لیبرال مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و راه کارهایی در تأمین انطباق این اصل اخلاقی بر موضوع اصلاحِ نژاد لیبرال ارائه شود.
بررسی انتقادی دیدگاها جی. ال. مکی در باب اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بدون شک، اخلاق دینی یکی از مهم ترین مؤلفه های حیات انسانی است که بدون آن، جامعه بشری هویت حقیقی خود را از دست خواهد داد، اما امروزه نقد اخلاق دینی و تلاش برای کنار زدن گزاره های اخلاقی برآمده از دین، دستمایه بسیاری از مخالفان دین و سردمداران الحاد برای اثبات برتری اخلاق سکولار بر اخلاق دینی و حتی توجیه الحاد قرار گرفته است. جی. ال. مکی، فیلسوف خداناباور، از جمله کسانی است که با این هدف به نقد اخلاق دینی پرداخته است؛ در این مقاله به برررسی آراء او در این زمینه می پردازیم. بر پایه یافته های این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است، اشکالات مکی تا حدودی بر پیش فرض های نظری او درباب خدا مبتنی است. علاوه بر این، نقدهای او بیش از آن که متوجه اخلاق دینی باشد متوجه گزاره های اخلاقی اصحاب کلیسا است. اخلاق اسلامی به عنوان نمونه کاملی از اخلاق دینی، به خوبی قادر است تمام اشکالات مکی را پاسخ دهد.
موانع تربیت در بستر سوره مبارکه جمعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
در سوره مبارک جمعه، نمای کلی نظام تربیت وحیانی به تصویر کشیده شده و شاخص های اصلی آن برشمرده شده است. در این سوره، مبانی و مبادی تربیتی، منابع تربیت، موانع تربیت و نتایج و آثار تربیت به عنوان مؤلفه های نظام تربیت وحیانی قابل تحلیل و ارزیابی است. این مقاله، موانع تربیت در نظام تربیت وحیانی را برپایه معارف سوره جمعه شناسانده و انطباق آن بر سیر ترتیبی آیات سوره را می نمایاند. بر اساس نتایج این پژوهش، مهمترین موانع تربیت را می توان در شش محور بر اساس آیات سوره جمعه بیان کرد. اولین محور، غفلت از مفهوم فضل خدا و آن حقیقتی است که در آیات قرآن به عنوان فضل مورد اشاره قرار گرفته است. محور دوم، غفلت از ارتباط صحیح با کتاب وحی است. محور سوم، غفلت نسبت به مفهوم ولی خدا و جایگاه اولیاء الهی است که نقش بسیار پررنگ و زیربنایی در فرآیند تربیت توحیدی به عهده دارد. محور چهارم، غفلت از حقیقت مرگ بوده که از مهمترین موانع تربیت محسوب می شود و محور پنجم از موانع تربیت، عدم توجه به موضوع ذکر و به صورت خاص ذکر خداوند است. محور نهایی از موانع تربیت نیز مسئله لهوگرایی بوده و که در معارف سوره جمعه در پیوند با مفهوم «ما عندالله» بیان شده و این پیوند، به عنوان یکی از نکات بی بدیل قرآن در حوزه موضوع تربیت و موانع آن قابل تحلیل است.
نقد نظریه اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشه الهی دانان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی قرآن کریم همانند سایر نظام ها دارای سه عنصرِ اهداف، مبانی و اصول می باشد که هریک از این سه عنصر در سلامت معنوی تأثیرگذارند. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی تحلیلی در این مورد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تأثیر نظام اخلاقی قرآن بر سلامت معنوی چیست؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که نظام اخلاقی قرآن با سه نقشِ معرفتی، عاطفی و رفتاری، بر سلامت معنوی تأثیرگذار است. باورها و اعتقادات، خودشناسی، ذکر ظرفیت ها و کاستی های انسان و آگاهی از آنها از نقش های معرفتی؛ فطرت، محبت و مهرورزی، معرفی الگوها، و کمال جویی، از نقش های عاطفی؛ و آراستن به فضایل اخلاقی و پیراستن از رذایل اخلاقی، توکل، توبه، توسل و تعدیل غرایز، از نقش های رفتاری نظام اخلاقی قرآن هستند که هریک از آنها در سلامت معنوی، نقش بنیادی دارند.
واکاوی کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سرگرمی های امروزی در دوران کودکی می توانند تأثیرات مطلوب یا نامطلوب گوناگون و گسترده ای داشته باشند. بررسی این موضوع چالش خیز از دیدگاه اسلامی، در دوران کودکی که شخصیت فرد دستخوش تغییرات بعضاً تغییرناپذیر است، امری مهم و ضروری است. با توجه به اینکه عهده دار ارزش گذاری افعال انسان، در موارد چالش خیز دانش اخلاق کاربردی است؛ پژوهش پیشرو با روش توصیفی تحلیلی در پی روشن کردن کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی است. در این پژوهش مشخص شد ازجمله کارکردهای سرگرمی در دوره کودکی آموزش دهی، شکوفایی استعدادها، خودیابی، جانشین پذیری، روان درمانی، تقویت کارهای گروهی و انتقال ارزش هاست. برخی از ملاحظات اخلاق کاربردی اسلامی برای استفاده صحیح از کارکردهای مذکور عبارتند از: عدم ترویج سودگرایی، مصرف گرایی، نیاز کاذب به سرگرمی و نپرداختن بیش ازاندازه به بازی های منفعلانه، تخیلی و انفرادی. از منظر اخلاق کاربردی اسلامی آموزش دادن و تربیت کودکان با سرگرمی برای کودکان زیر هفت سال از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ همچنین سرگرمی منشأ پرورش و رشد بعضی از استعدادهای کودک مانند رشد عقلی و یا ایجاد صفات اخلاقی در بزرگسالی است. در آموزه های اخلاق کاربردی اسلامی به شوخی کردن با کودکان که اثر غالبی آن آرامش بخشی و تخلیه هیجانات و به تبع آن کمک به خودیابی و نیز روان درمانی در کودک است، سفارش شده است؛ همچنین بر اساس این آموزه ها خوب است محتوای سرگرمی با جنسیت کودک متناسب باشد و اسباب بازی های متناسب با جنسیت کودکان به آن ها داده شود و کودک حق دارد با کسانی بازی کند که شیوه های بازی کردن او، شباهت بیشتری به بازی خودش داشته باشد.
راهبردهای اخلاقی خانواده ایرانی و رویکرد اسلام در مواجهه با بحران کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
89-119
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با بحران کرونا و اِعمال قرنطینه خانگی که ملازم با تعطیلی گسترده مشاغل، مدارس و … است، خانواده - به عنوان نهاد بنیادین جامعه - نقش مهمی در حمایت از اعضای خود، رسیدگی به بیماران، آموزش فرزندان و به طور کلی کمک به افراد برای عبور از این بحران دارد و در این دوره، مسائلی را تجربه کرد و راهبردهای اخلاقی ای را در مواجهه با مسائل اش در پیش گرفت . راهبردهایی که گاه تنها ضامن نگه داشت خانواده و عامل اصلی انسجام اجتماعی - به ویژه در دوره بحران و آشفتگی - به شمار می روند . هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت این راهبردها در رویکرد اسلامی و نیز در روابط عینی خانواده ایرانی است . در این راستا، ضمن بررسی راهبردهای اخلاقی اسلام در روابط خانوادگی بر مبنای سه سطح از حسن و قبح در عقاید، اوصاف و رفتار در چند حوزه اصلیِ مناسبات مالی، عاطفی، جنسی و تربیتی، بایدها و نبایدهای اخلاقی اسلام برای خانواده که در شرایط بحران می توان از آنها بهره گرفت، استخراج شد و در گام دوم، مبتنی بر مصاحبه غیر حضوری با نمونه ای از افراد و تحلیل مضامین برجسته، مسائل و راهبردهای اخلاقی خانواده ایرانی در مواجهه با بحران کرونا توصیف و تحلیل شد . بر اساس یافته ها، مهم ترین مشکلات و دغدغه های تجربه شده، به چهار حوزه سلامت، فراغت، آموزش و اقتصاد باز می گردد و در این رابطه، همگرایی قابل توجهی بین راهبردهای به کار گرفته شده از سوی خانواده های با تاب آوری بالا، شامل راهبردهای ناظر به امنیت و راهبردهای ناظر به لذت دیده می شود .
روایتی از چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و واکاوی اشارات تربیتی آن است. بدین منظور نخست به اختصار رویکرد تربیت اخلاقی در فلسفه رودلف اشتاینر تحلیل شد. سپس برای دستیابی به چگونگی امکان تربیت اخلاقی در ساختاری کل نگرانه در مدارس والدورف بر پایه اندیشه های اشتاینر، چهار بنیان اصلی تحقق تربیت اخلاقی شامل بنیان معنوی فلسفه اشتاینر، انسان شناسی سه بُعدی قلب و سر و دست، رویکرد هنرمحور و وجوه اثربخش نقش معلمان احصا، توصیف و تحلیل شد. پس از آن، برای وضوح مسئله پژوهش، ابعاد عملی تربیت اخلاقی در مدارس والدورف بررسی شد. درنهایت دلالت های تربیتی رویکرد تربیت اخلاقی در مدارس والدورف به منظور بازاندیشی، ایجاد تغییرات مطلوب و بهبود دیدگاه های سنتی در آموزش اخلاق عرضه شد. یافته ها نشان می دهد رویکرد والدورف با هدایت فرایند رشد همه جانبه فراگیران در تلاش است زمینه های ایجاد تعادل میان ابعاد وجودی را برقرار کند؛ ازاین رو با تکیه بر بُعد معنویت، برای تحقق انگیزه های درونی اخلاق به فراگیر کمک می شود در زمینه ای آزاد، معنای زیست اخلاقی را درک کند. درنهایت تصویر کل نگر این پژوهش بیانگر آن است که نوعِ تربیت اخلاقی در مدارس والدورف می تواند زمینه هایی برای بازاندیشی و درس آموزی در تربیت اخلاقی موجود فراهم کند.
دین، دمکراسی و آزادی در فلسفه تکویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تکویل یکی از برجسته ترین فیلسوفانی بود که می کوشید پس از هجوم برخی از اندیشمندان دوره روشنگری به دین دمکراسی مدرن را با آن آشتی دهد. از نظر تکویل، آزادی بدون اخلاق و اخلاق بدون ایمان به دست آمدنی نیست. به باور تکویل، استبداد بدون ایمان می تواند کارش را پیش ببرد، اما آزادی بدون ایمان نمی تواند. ازاین رو، دین در یک جمهوری یا کشور دمکراتیک از هر شیوه زمامداری دیگر ضروری تر است. دیدگاه تکویل را می توان خاستگاه نخستینِ نظریه هایی دانست که در روزگار ما درباره «جامعه پسا سکولار» مطرح می شوند. تکویل، برخلاف مارکس، گمان نمی کرد پیشرفت اقتصادی و آموزشی باعث نابودی دین می شود. باوجوداین، او نگرانِ از بین رفتن دین در جوامع دمکراتیک بود. به باور او، شوروشوق قوی تر به لذات مادی می تواند قوای معنوی انسان را خاموش کند و با از بین رفتن معنویت آزادی نیز از بین می رود. از نظر تکویل، در یک جامعه دمکراتیک مردم اگر ایمان نداشته باشند برده خواهند شد و اگر می خواهند آزاد باشند باید دست کم چند باور اندک و ساده داشته باشند. آن ها باید از منظری بلندتر به ظرفیت زندگی بشر بنگرند و در پی اهداف دوردست تر باشند. اینجا دقیقاً همان جایی است که نخستین بارقه های نیچه را در تکویل می بینیم. باوجوداین، تکویل، برخلاف نیچه، در پی منابعی برای ارتقای انسان بود که با دمکراسی سازگار باشند. این مقاله باور شخصی تکویل، علل توجه او به دین، رابطه دین و آموزه «درک درست از منفعت شخصی»، رابطه دین و ماتریالیزم، رابطه دین و آزادی و رابطه دین و دولت را در فلسفه تکویل تحلیل می کند.
تبیین تأثیر مُخرّب حسد بر ساحت معرفتی و عاطفی ایمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
111 - 131
حوزههای تخصصی:
در منابع حدیثی «حسد» به عنوان تخریب کننده و از بین برنده ایمان معرفی شده است. این نگرشْ بر خواسته از متون دینی ، ضمن آن که رابطه معنادار مسائل اخلاقی با مسائل اعتقادی و حوزه باورها را نشان می دهد ، به عنوان یکی از ظرفیت های اساسی در اصلاح و بهبود عملکرد اخلاقی افراد - به ویژه دوری از رذیله حسد - به شمار آمده است. در این مقاله - به روش توصیفی – تحلیلی - به تأثیرگذاری این دو حوزه حائز اهمیت پرداخته شده است؛ یکی ساحت شناختی و دیگری ساحت عاطفی و گرایشی. با توجه به این که مؤلفه های شکل دهنده ایمان دو عنصرِ باور قلبی و معرفت شناختی است ، «حسد» به عنوان یک رذیله درونی با تأثیر در این دو ساحت معرفتی و عاطفی انسان ، زمینه تخریب و نابودی ایمان را فراهم می آورد. ویژگی حسد که بیانگر اختلال در حوزه عقیده و باور اعتقادی افراد از یک سو و بیماری قلبی و روحی افراد از دیگرسوست ، می تواند به کاهش و فرسایش ایمان اعتقادی و قلبی افراد بیانجامد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مبتنی بر معارف قرآنی وحدیثی ، این رذیله اخلاقی با سه شاخصه شناختى و سه شاخصه عاطفى ، زمینه های تخریب ایمان را در انسان فراهم می آورد.
نقش ویژگی های اخلاقی رسول خدا (ص) در گرایش به اسلام در دوران بعثت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 53
حوزههای تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) برای همه انسان ها در همه زمان ها و در همه زمینه ها الگو و سرمشق است. یکی از ابعاد مهم زندگی پیامبر (ص) شخصیت اخلاقی رسول خدا(ص)است. حضرت محمد(ص) شخصیتی معروف گرا داشت که این مهم در سیره و عملکرد ایشان نمود عینی و عملی یافته بود. آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی نقش ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) در گسترش اسلام در عصر بعثت است که می تواند به عنوان یک الگو در همه دوران ها استفاده شود. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که شخصیت اخلاقی والای پیامبر(ص) از اصلی ترین عوامل بنیادین در گرایش به اسلام است. جایگاه و موقعیت اخلاقی پیامبر(ص) پشتوانه گران بهایی بود که قدرت فراوانی به حضرت بخشید. این امر در میزان نفوذ و تأثیری که بر افراد داشت، تجلی یافت. تأثیر این امر به اندازه ای بود که از آن به «معجزه دوم» یاد می شود و در میان گروندگان به آیین اسلام در دو محور نمودار شده است: گرایش به اسلام و پذیرش آیین جدید و تحمل شدیدترین دشواری ها و سختی های طاقت فرسا که در این مسیر بر نومسلمانان تحمیل شد.
عشق از نگاه اخوان الصفا: مقایسه آرای اخوان الصفا پیرامون عشق انسانی با آرای ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 71
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است با مداقّه بر سی وهفتمین رساله اخوان الصفا (در ماهیت عشق) و این اثر را با رسائل فیلسوفان مسلمان، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، نمایندگان پیشگام و شاخص مکاتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه به ترتیب در باب عشق مقایسه می کند. ممیزه اساسی رویکرد اخوان، باور و برداشت مثبت آنها از عشق میان انسان ها، ازجمله مؤلفه های عاشقانه و زناشویی آن است. چنین عشقی کاملاً تحت اختیار و انقیاد انسان نیست؛ کرات سماوی نیز تأثیر خویش را اعمال می کنند. اخوان الصفا مدعی اند جامعه و تمدن به سبب عشق رونق می-گیرد و کام می یابد و بر خلاف بسیاری دیگر بر آن اند که عشق الهی یا حقیقی را با عشق میان ابنای بشر سازگاری دهند. باآنکه اخوان فواید عشق انسانی و روابط زناشویی را ارج می نهند، ابن سینا آنها را زیان بار می داند و سهروردی موجب پریشانی خاطر. ملاصدرا با تأثیر از اخوان الصفا و نیز شیخ الرئیس، موضعی میانه دارد.
«عدالت» به مثابه «مسئولیت» از منظر قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
«عدالت» از جمله مفاهیم اخلاقی است که از منظرهای گوناگون بدان پرداخته شده است. در این پژوهش با روش توصیفی۔تحلیلی و با تکیه به قرآن و حدیث ، به عدالت از منظر هنجاری پرداخته شده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که عدالت به مثابه مسئولیتی در قبال دیگران چه معنا و لوازمی در حوزه اخلاق دارد و در این چارچوب ، ربط و نسبت عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی (احسان و نیکوکاری) چیست؟ در پاسخ به این پرسش ، ضمن تأکید بر اینکه عدالت مفهومی پایه و نخستین است ، تبیین گردید که عدالت ورزی ، نخستین وظیفه و مسئولیت عاملان اخلاقی و به ویژه حاکمان است. عدالت به مثابه مسئولیتی وجوبی است که پس از تحقّق آن ، مسئولیت های خیرخواهانه و نیکوکارانه ، قابلیت اجرا دارند. عامل اخلاقی هرچند که مسئولیت رفتار برابر با دیگران دارد ، اما این نگاه برابر و مساوات گونه ، همهٔ داستان عدالت نیست. مسئولیت انسان بر پایه عدالت فراتر از مساوات و برابری است. عدالت ، اقتضائات دیگری از جمله انصاف و جبران هم دارد که مبتنی بر آنها مفاهیم اخلاقی معنادار خواهند شد. عدالت به مثابه مسئولیت ، اقتضای تعادل و انصاف میان خود و دیگران را دارد و در موقعیت هایی انسان را ملزم به پذیرش مسئولیت جمعی می کند.
رویکردی به انگیزش اخلاقی درآیات وروایات از منظر روانشناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
39 - 76
حوزههای تخصصی:
انسان در ذات خودش وبه لحاظ فطری انگیزه بر انجام رفتار اخلاقی دارد.اما چرا انسانها در برخی موقعیت ها انگیزه بررفتارهای اخلاقی ندارند؟ویا حتی انگیزه بر رفتار غیر اخلاقی دارند.ودچار بی پروایی وشرارت می شوند. همین مسأله در آموزه های اخلاقی دین هم وجود دارد.سؤال اصلی مقاله این است که«چرا افراد متدین ویا مدعی دین داری با علم به الزامات اخلاقی دین، انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ندارند؟». ویا گاهی برخلاف دستورات اخلاقی دین عمل می کنند. بنابراین چه نسبتی بین باورهای دینی معطوف به گزاره های اخلاقی وانگیزش اخلاقی وجود دارد؟ از آنجائیکه مفهوم «انگیزش» و نظریه های مربوط به آن در«روان شناسی» مورد بحث قرار می گیرد ومفهوم«انگیزش اخلاقی»در«روانشناسی اخلاق »از مباحث مهم وکلیدی است. به همین جهت این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی درصدد تبیین عوامل وموانع «انگیزش اخلاقی» از منظر نویی موسوم به «روانشناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات وروایات است .حاصل ونتیجه اینکه، عوامل درونی مانند«ضعف اراده»،«ضعف ایمان»و«بی تقوایی» وغلبه«امیال وغرایز»و«عدم آگاهی» وغفلت، موانع انگیزش اخلاقی است.همچنین عوامل بیرونی مانند خانواده،نظام تربیتی وآموزشی جامعه،ارتباطات اجتماعی حقیقی ومجازی ورفتارهای حکومت، مؤثر در انگیزش اخلاقی افراد هستند.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
تعیین اقدامات اولویتدار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای کارکنان با هدف ارتقای ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
96 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه اگر رفتار و اخلاق کارکنان نامناسب، منفی و انحرافی باشد، برای شرکت های معتبر به لحاظ اقتصادی، اعتباری و همچنین سلامت درون سازمانی تهدیدزا خواهد بود و این تهدید زمانی که شرکت مورد نظر دولتی باشد و در یک بازار به شدت رقابتی فعالیت کند، چندین برابر می گردد؛ بنابراین هدف مقاله، تعیین اقدامات اولویت دار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای به منظور ارتقای ارزش و جایگاه برند بیمهٔ ایران به عنوان یک بنگاه اقتصادی و خدمت رسانِ دولتی در صنعت رقابتی بیمه در نظر گرفته شد. مقاله حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، ترکیبی است. در این مقاله، ابتدا به روش کیفی فراترکیب، 51 اقدام مختلف برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای احصا شد؛ در بخش میدانی به منظور تعیین اقدامات اساسی از بین اقدامات شمارش شده، فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از مدیران ارشد بیمه ایران در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، به نسبت مساوی توزیع شد. پس از گردآوری داده ها و تحلیل آنها با تکنیک دلفی-فازی و پس از رسیدن به اجماع طی 2 مرحله رفت و برگشت، 39 اقدام نهایی تعیین گردیده و به روش تحلیل مضمون در چهار دستهٔ اقدام ساختاری و سازمانی، بهبود وضعیت شغلی، مدیریتی و اجتماعی، فرهنگی و ارزشی کدگذاری شدند. در گام بعد، برای اولویت بندی اقدامات با توجه به معیارهای مالی و غیرمالیِ ارزش و جایگاه برند از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و پرسشنامه ای تخصصی حاوی 6 ماتریس مقایسات زوجی طراحی و بین 12 خبرهٔ بیمهٔ استان های شمالی به نسبت مساوی توزیع گردید. پس از گردآوری و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Expert Choice نتایج به دست آمده نشان داد که اقدامات بهبود ساختاری و سازمانی اولویت دارترین اقدام نسبت به هدف است.
تأملی فلسفی، اخلاقی و جامعه شناختی در بنیاد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس (بررسی میزان گرایش به مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
148 - 173
حوزههای تخصصی:
بر اساس اینکه انسان ها آن گونه که می اندیشند، رفتار می کنند، نوشتار حاضر باور دارد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی به عنوان عامل های بنیادی اندیشه اخلاق سیاسی در ترکیب ذهنی و عینی با همدیگر در جهان سیاسی، موجب افزایش مشارکت سیاسی سخت، اصیل و از پایین به بالا می شوند و بستر حکمرانی خوب را فراهم می کنند. برای اثبات این فرض در پارادایم اثباتی مبتنی بر بینش جامعه شناسی و اخلاق سیاسی، با رویکرد کمّی و به روش پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با حجم نمونه 380 دانشجو از جمعیت آماری حدود ده هزار نفری پژوهش شد تا به پرسش های چیستی، چرایی و چگونگی میزان تمایل/ گرایش دانشجویان به مشارکت سیاسی پاسخ داده شود. شیوه نمونه گیری تصادفی نسبتی (زنان و مردان)، سهمیه ای (دانشکده ها) و خوشه ای (دانشکده ها و گروه های آموزشی) بود و با ابزار پرسش نامه پژوهشگرساخته در قالب 50 گویه و به شیوه خود تکمیلی، داده های لازم گردآوری شده است. پایایی و روایی ابزار گردآوری و داده ها به شیوه خبرگی و همچنین با آزمون آلفای کرونباخ (88 درصد) براورد شد. یافته های پژوهشی نشان می دهند میانگین سنی دانشجویان 24 سال است، 52 درصدشان مرد هستند، 91 درصد آنان مجردند، 89 درصدشان در مقاطع کاردانی و کارشناسی و 37 درصد آنها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند. میانگین میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان 6/1 و میزان اعتمادشان (اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی) 4/1 است. با توجه به نتایج آزمون آماری (هم بستگی، T و F، تحلیل رگرسیونی و تحلیل ضرایب مسیر)، متغیرهای تبیین کننده و مستقل به طورمستقیم/ غیرمستقیم حدود 82 درصد واریانس میزان مشارکت سیاسی دانشجویان را تبیین می کنند.
منشور حقوق شهروندی ایران و عهدنامه مالک اشتر امیر مؤمنان؛ مقارنه و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
65 - 96
حوزههای تخصصی:
اخلاق شهروندی از جمله شاخه های اخلاق کاربردی است که در آن اموری همچون حقوق شهروندان، تبعیض مثبت و عصیان مدنی مطرح می شوند. لزوم توجه به بافت فرهنگی در مسائل اخلاق کاربردی، و نیز حضور نهاد دین در جامعه ایران معاصر، این ضرورت را ایجاد می کند که سازگاری اسناد مربوط به اخلاق شهروندی، با منابع دینی مورد مطالعه قرار گیرند. در این پژوهش «منشور حقوق شهروندی» که توسط دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران منتشر شده، با نامه 53 نهج البلاغه (مشهور به عهدنامه مالک اشتر) مقایسه شده است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از جمله نتایج حاصل این است که به لحاظ انتساب ساختاری، عهدنامه مالک اشتر مناسب تر از منشور حقوق شهروندی است. محتوای این دو سند از این جهات همسو هستند: بی طرفی دینی در حقوق شهروندان، توجه به حقوق سلبی و ایجابی، توجه به تبعیض مثبت، توجه به حق انتقاد از حاکمان و پاسخگویی آنها، اهتمام به جلب رضایت مردم. اما از جهاتی نیز ناهمسو هستند، از جمله در زمینه: اشتمال همزمان بر اخلاق عدالت و اخلاق احسان، حق دسترسی به حاکمان.
بررسی چالش نسبیت معرفت شناختی برآمده از نقش عُرف در حوزه اخلاق (مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
89 - 108
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی اخلاقی بر واقعیت داشتن ارزش های اخلاقی ورای خواست فرد و اجتماع تأکید دارد. یکی از چالش های پیشِ روی واقع گرایی اخلاقی نقش عرف در شناسایی ویژگی ها اخلاقی است. «عرف» به عنوان عنصری ناپایدار و تأثیر غیر قابل انکار آن بر شناخت ویژگی ها اخلاقی، انگاره ناواقع گرایی و نسبیت معرفت شناختی در حوزه اخلاق را به بار می آورد. در خصوص اخلاق و ویژگی ها اخلاقی می توان در سه حیطه سخن گفت: الف) اصول اخلاقی؛ ، یعنی قوانین حاکم بر اخلاق؛ ب) معانی موضوعات (خصوصیات ستبر) اخلاقی؛ ج) مصادیق موضوعات (خصوصیات ستبر) اخلاقی. این مقاله در راستای بررسی همه جانبه نقش و تاثیر عرف در اخلاق، جایگاه عرف را در هر یک از این سه حیطه مورد مطالعه قرار می دهد و از این رهگذر، به چالش نسبیت برآمده از نقش عرف، در تمام جوانب حوزه اخلاق می پردازد. با بررسی نقش عرف در سه حیطه مذکور از یک سو، روشن خواهد شد که عرف در کدام یک نقش آفرین است و از دیگر سو، آشکار خواهد شد که انگاره نسبیت برآمده از نقش عرف نامقبول است.
امکان سنجی مسئولیت اخلاقی انسان در مواجهه با افعال جوانحی (با محوریت آیه 284 سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۴۸-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
مفسران در تفسیر آیه 284 درباره منسوخ بودن یا عدم نسخ این آیه توسط آیه 286 اختلافاتی دارند که از نقل های تاریخی نشئت می گیرد و نقش محوری ای در مسئولیت اخلاقی انسان در برابر افعال جوانحی اش ایفا می کند. با وجود تفاوت در نقل های تاریخی، مسلّم است که هم جواری کلمات «تبدوا» و «تخفوا» و عبارات «ما فی انفسکم» و «یحاسبکم به الله» درصدد بیان و اثبات معنای محاسبه افعال درونی انسان است. قابلیت ظهور و مخفی شدن این افعال ویژگی ای است که آنها را از بقیه افعال جوانحی متمایز می کند. بررسی ها نشان می دهد علامه طباطبایی به این خصوصیت توجه کرده و بر اساس قراین موجود در آیه معتقد است صرفاً «احوال نفسانی» هستند که به دلیل داشتن چنین ویژگی ای بر اساس آیه 284 محاسبه پذیر قلمداد می شوند؛ اما «ملکات» و «خواطر» از موضوع آیه خارج اند. روش مقاله توصیفی تحلیلی است.