مطالب مرتبط با کلیدواژه

تکویل


۱.

«ستم گری اکثریت» و «زورگویی عرف» در «دموکراسی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دموکراسی ستم گری اکثریت زورگویی عرف مدیسن تکویل میل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۵۸۱
این مقاله در پیِ نشان دادن این نکته است که «دموکراسی» لزوماً «آزادی» و «حقوق بشر» را تضمین نمی کند و علل پیدایش این ناسازگاری و راه کارهای سازگار کردن آنها را در آرای جِیمز مَدیسن، اَلِکسی دو تُکویل و جان استوارت میل واکاوی می کند. «پدران بنیان گذار آمریکا» و «نویسندگان مقالات فدرالیست » به احتمال پیدایش این ناسازگاری پی برده و با پیروی از لاک و مُنتِسکیو مجموعه ای از «ابزارهای قانونی» را برای پاس داری از «آزادی» و «حقوق بشر» پیش نهاد کرده بودند. باوجوداین، این مقاله با تفکیک «علل اجتماعی و فرهنگی» از «علل سیاسی و قانونی»، به کارگیریِ «ابزارهای قانونی» صرف را برای حل این مشکل راه گشا نمی داند و با بهره گیری از مشاهدات و استدلال های تکویل در دموکراسی در آمریکا ، تمایز او میان «زورگویی ملایم» و «ستم گری اکثریت» و نیز مفهوم «توافق همگانی» در جعل رضایت نوآم چامسکی و اِدوارد اِس. هِرمن، گونه های محتمل «ستم گری» و «زورگویی» در یک نظام دموکراتیک، تأثیر «زورگویی ملایم» بر «خودسانسوری»، «فشارهای سیاسی و اجتماعی بر دگراندیشان» و ناکارآمدی «ابزارهای قانونی» صرف را در حل این مشکلات واکاوی می کند. در پایان، بسط نظریه «زورگویی ملایم» در نظریه «زورگویی عرف» میل و راه کارهای نظری و عملی او برای حل این مشکل واکاوی می شوند.
۲.

«دمکراسی شهرستان گرا»: تحلیل تطبیقی «دمکراسی شهرستان گرا» و «دمکراسی پایتخت گرا» در «فلسفه سیاست» تکویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمکراسی شهرستان دمکراسی شهرستان گرا جامعه مدنی تکویل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۸۶
چرا «دمکراسی»، چونان مفهومی فلسفی، فقط در برخی از جوامع نهادینه می شود و در جوامع مختلف نمودهای مختلفی می یابد؟ چرا «دمکراسی» در برخی از جوامع «از پایین به بالا» و «شهرستان محور» است اما در برخی دیگر از جوامع «از بالا به پایین» و «پایتخت محور» است؟ «دمکراسی های شهرستان گرا» چه مزیت هایی و «دمکراسی های پایتخت گرا» چه معایبی دارند؟ این مقاله، با تحلیل تطبیقی این دو نوع دمکراسی براساس «فلسفه سیاست» توکویل، در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست. این مقاله، پس از واکاوی علل پیدایش این دو گونه متفاوت از دمکراسی، پیامدها، مزایا و معایب آنها را بررسی می کند و نشان می دهد دمکراسی، پیش و بیش از آنکه مفهومی سیاسی چونان شیوه ای از زمامداری باشد، مفهومی فرهنگی چونان شیوه ای از زندگی است و در فقدان «دمکراسی فرهنگی» و «فرهنگ و خلق وخوی دمکراتیک»، «دمکراسی سیاسی»، خود، به گونه جدیدی از «ستم گری» تبدیل می شود و «دمکراسی مرکزگرا»، که به شهرستان ها بی توجه است و فقط به پایتخت توجه می کند، با «روح فلسفی دمکراسی» ناسازگار است.