
مقالات
حوزههای تخصصی:
اندیشمندانی مانند اسپینوزا ، کانت و نیچه منکر ارزش اخلاقی «فروتنی» هستند تا چه رسد به اینکه آن را فضیلت بدانند. به زعم آنان ، فروتنی و تواضع به دلیل تضادی که با ارزش هایی انسانی از قبیل قدرت ، خلاقیت ، شادمانی ، خرسندی از خود و اعتماد به نفسی که لازمهٔ پیشرفت آدمی در جهات علمی و عملی است ، نمی تواند از نظر اخلاقی دارای ارزش مثبت باشد. این تلقی از معنا و ارزش فروتنی و تواضع که مخالف تأکید بسیاری از مکاتب اخلاقی به ویژه مکاتب دینی بر فضیلتمندی تواضع است ، در آثار نویسندگانی معاصر و نیز در برخی مجامع علمی اقبالی تازه یافته ، به نحوی که اثبات ارزشمندی تواضع علمی را نزد برخی دانشوران با تردیدهایی روبه رو کرده است. این مقاله در صدد است تا با روش تحلیل محتوای لفظی و معنوی ، به بازخوانی معنا و ارزش اخلاقی فروتنی معرفتی و علمی بپردازد. و در این راستا ، پس از ملاحظهٔ نقدها و نگرش های منفی اندیشمندان و نویسندگان مذکور در باب ارزش اخلاقی تواضع ، به تبیین مفهوم تواضع و فضیلت مندانه بودن آن پرداخته شده است.
واکاوی چالش های پیاده سازی هوش اخلاقی در هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی یک نظام اخلاقی در رفتار سیستم های هوش مصنوعی ، صرفاً نیازمند هوش انتزاعی نیست ، بلکه مستلزم شکل خاصی از هوش انسانی و مصنوعی است. عاملان هوشمند مصنوعی رفتار و ویژگی های بارزی مثل منفرد بودن ، پیچیده بودن ، تخصصی بودن ، پایدار و خودگردان بودن دارند. کُد اخلاقی انسان به نحو جبران ناپذیری معیوب است : این اخلاق ترجیح ، پاسخ گویی (نه مسئولیت) و عدم آزادی است که با ابداع سیستم های اخلاقی ، گردش ارزش های آرمانی و آموزش اخلاق نمی توان آن را جبران کرد ، اما چنین اخلاق معیوبی برای نهادینه سازی ، نیازمند ابزارهای کاملی است که نه تنها هوش ، بلکه وجدان و حتی روح را به ماشین می بخشد. در این مقاله ، پس از بیان مسئله و مفهوم شناسی هوش اخلاقی و اشاره به ویژگی های عاملان هوشمند مصنوعی ، به دشواری های اعمال قواعد اخلاقی برای عوامل هوشمند و همچنین موانع پیشِ روی هوش مصنوعی اخلاقی اشاره شده و مهم ترین چالش های پیاده سازی هوش اخلاقی در هوش مصنوعی ، واکاوی و تحلیل شده است.
تأثیر اخلاق بر شناخت ، از منظر علامه طباطبایی و ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت انسان ، همواره از مسائل مهم در حوزهٔ معرفت شناسی بوده است. در نگاه برخی (کلیفورد) این اثرپذیری در تقابل با اخلاقِ باور به حساب آمده و در نگاه برخی دیگر ، اثرگذاری عوامل غیر شناختی و از جمله احساسات بر معرفت ، موافق منطق و تجربهٔ انسانی انگاشته شده است. ویلیام جیمز با تکیه بر انگارهٔ پراگماتیسم و علامه طباطبایی از منظری واقع گرایانه به این مسئله و موضوع مهم نگریسته اند. در این پژوهش ، دیدگاه های این دو متفکر بررسی و با هم مقایسه شده است. علامه طباطبایی - بر خلاف جیمز که تجربهٔ زیسته و کارکرد مفید را معتبر دانسته و خواست ها را منشأ و موجِد باورها می داند - تطابق با واقع را شرط معرفت دانسته و بر اثرگذاری اخلاق و امور باطنی بر معرفت تأکید دارد. علامه همچنین شرور اخلاقی را حاصل افراط و تفریط در قوای شهویه یا غضبیه می داند ، اما جیمز آنها را برآمده از احساس گناهکاری در «خودهای بیمار» به شمار آورده است.
تبیین نظام فضایل از دیدگاه ناصر خسرو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اینکه انسان موجودى است خردمند واعمال و رفتارش را مطابق با اراده و اختیار خود انجام می دهد ، پس هنگام تعارض انگیزه ها و گرایش ها در خویشتن از انتخاب اصلح بهره می گیرد. نوشتار پیشِ رو ، با هدف بررسی تبیین نظام فضایل وجایگاه آن در نظام اخلاقی ناصر خسرو به رشتهٔ تحریر در آمده است. از این رو ، در پی پاسخ به این پرسش هاست که نظام فضایل در دیدگاه ناصر خسرو چیست؟ زمینهٔ شکل گیری آن چگونه بوده و چه آموزه های اخلاقی می توان از آن استخراج کرد؟ این پژوهش به روش تحلیل منطق فرارونده و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای ابتدا به تببیین نظام فضایل و سپس به تبیین شروط لازم برای تحقّق معیار های مذکور و در پایان به استخراج آموزه های اخلاقی پرداخته است. یافته های حاصل از مفاهیم نظام فضایل : اعتدال ، راستگویی ، عدالت ، تقوا و مفاهیم حاصل از شروط لازم برای تحقّق فضایل : خدا شناسی ، عقل ورزی ، عدم دلبستگی به دنیا ، دینداری و علم توأم با عمل و آموزه های اخلاقی ، تحقّق سلوک اخلاقی ، زهد و قُرب ربوبی است.
«عدالت» به مثابه «مسئولیت» از منظر قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«عدالت» از جمله مفاهیم اخلاقی است که از منظرهای گوناگون بدان پرداخته شده است. در این پژوهش با روش توصیفی۔تحلیلی و با تکیه به قرآن و حدیث ، به عدالت از منظر هنجاری پرداخته شده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که عدالت به مثابه مسئولیتی در قبال دیگران چه معنا و لوازمی در حوزه اخلاق دارد و در این چارچوب ، ربط و نسبت عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی (احسان و نیکوکاری) چیست؟ در پاسخ به این پرسش ، ضمن تأکید بر اینکه عدالت مفهومی پایه و نخستین است ، تبیین گردید که عدالت ورزی ، نخستین وظیفه و مسئولیت عاملان اخلاقی و به ویژه حاکمان است. عدالت به مثابه مسئولیتی وجوبی است که پس از تحقّق آن ، مسئولیت های خیرخواهانه و نیکوکارانه ، قابلیت اجرا دارند. عامل اخلاقی هرچند که مسئولیت رفتار برابر با دیگران دارد ، اما این نگاه برابر و مساوات گونه ، همهٔ داستان عدالت نیست. مسئولیت انسان بر پایه عدالت فراتر از مساوات و برابری است. عدالت ، اقتضائات دیگری از جمله انصاف و جبران هم دارد که مبتنی بر آنها مفاهیم اخلاقی معنادار خواهند شد. عدالت به مثابه مسئولیت ، اقتضای تعادل و انصاف میان خود و دیگران را دارد و در موقعیت هایی انسان را ملزم به پذیرش مسئولیت جمعی می کند.
حقِّ انتفاعِ از سهمیه ورزشی و چالش اخلاقی مصاف با ورزشکاران اسرائیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مسائل چالش برانگیز در مسابقات بین المللی و صعود به قلهٔ قهرمانی ، رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی است که اختلاف نظرها و موضع گیری موافقان و مخالفان را در پی داشته است. نادیده انگاشتن «حقِّ انتفاع از سهمیه ورزشی» و لزوم استیفای آن همواره از ادلهٔ موافقان رویارویی و مصاف با ورزشکاران إسرائیلی و لزوم «حمایت از مظلوم» از مهمترین دلایل مخالفان بوده است. در این مقاله، پس از تحلیل مفهوم «حق» در سیاق «حق انتفاع از سهمیه ورزشی» و تبیین متعلَّق آن که نهادهای رسمی و فدراسیون ها هستند، با تکیه به مبانی و آموزه های اسلامی، بر نادرستی مدعای موافقان جواز اخلاقی مصاف با ورزشکاران إسرائیلی ، استدلال شده و در این راستا، با بهره گیری از قواعد تزاحم و رجحان باورهای مبتنی بر اعتقاد به لزوم «حمایت از مظلوم» ، بر اولویت و ضرورت عدم الزام به مسابقه و مصاف با ورزشکاران إسرائیلی تأکید شده است. بایسته است مسئولان امر، ضمن زدودن ابهام ها در باب مصاف با ورزشکاران إسرائیلی، این بار سنگین را از دوش جامعه ورزش برداشته و تدارک خسارت کنند.