ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
۱۸۱.

تجلیّات الاستعاره الفضائیه فی أدعیه الصحیفه السجّادیه فی ضوء نظریه لایکوف وجونسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لایکوف وجونسون الاستعارات المضمونیه الاستعاره الفضائیه الصحیفه السجادیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۸
الصحیفه السجّادیه غنیّه عن التعریف فهی ثالث مرجع فی تراث آل البیت علیهم السلام، وأورده الإمام السجاد علیه السلام بصیغه بلاغیه راقیه جدّاً. والاستعاره تعدّ أفضل آلیه لتصویر أدعیته التی أکثرها تنشأ عن الثقافه العقدیه وإیمانه بالله سبحانه وتعالى؛ وهذه الاستعارات الفضائیه نابعه من صمیم تجارب الإمام السجاد (ع) الیومیه، ولغته الاعتیادیه ولیست مجرّد زخرفه وتزیین فی البلاغه، فلا یمکن الاستغناء عنها أو تجاهلها، فهی حصیله تفاعل بین فکرین نشیطین، وعن طریق التفاعل تلعب الأدعیه فی الصحیفه السجادیه دوراً أساسیاً سواء أکان بین القارئ والمتلقی أم کان بین الإمام ومحیطه الذی یعیش فیه. إنَّ نظریه الإستعاره المضمونیه تقدّم لأوّل مرّه من جانب جورج لایکوف ومارک جونسون فی کتابهما "الاستعارات التی نحیا بها"، حیث رأى الاثنان بأنّ الاستعاره لیست سوى وسیله للمعرفه، تُسهم فی بلوَرَهِ التصوّرات المختلفه للإنسان، فکلّ تجاربنا فی المحیط هی بالدرجه الأولى تجارب استعاریه، ونظراً إلى أنّ الاستعاره تعتبر بنیه فی التصوّر لها علاقه وثیقه بدماغ وذهن الإنسان، لکونها تسهم فی المعرفه وإنتاج المعنى والفهم، ومن بین الاستعارات التی قام البحث بدراستها: الاستعاره الفضائیه باعتبارها نشاطاً ذهنیاً، وإنتاجها لتصورات من خلال الدور الذهنی، تنتج تفاعل بین المجالین الحسّی والذهنی وهی ترتکز الاستعارات الفضائیه على التصورات الفیزیائیه البسیطه مثل فوق- تحت، داخل- خارج والمرکز- الهامش أو الحاشیه. إنَّ البحث یعتمد فی هذه الدراسه بالمنهج التحلیلی- الوصفی، حیث یستخرج الاستعارات الفضائیه من بین أدعیه وکشف دلالاته السامیه. ومن أهمّ نتائج هذه الدراسه: أنّ الاستعاره الفضائیه فی الصحیفه السجّادیه تکمن بنیه صورّتها فی الضعف، الخضوع، الوعی، المستقبل، اللاوعی، الفشل، الانهزام، الانتصار ویستند الإمام السجّاد (ع) إلى التجارب الفیزیائیه وهی مرتبطه بالکائنات التی تحدّدها الاتجاهات الفضائیه نحو الأسفل: تحت، الأعلى: فوق، الورائیه: وراء، الإمامیه: أمام. وأهمّ الخطاطات التی تحضر فی استعارات الصحیفه السجّادیه هی خطاطه المسار العمودی فی مضمون التمرّد عن طاعه الله، الثنائیات الفضائیه فی الاستعاذه بالله من سیّئات الأخلاق، خطاطه الاتجاه والحرکه فی الاستعانه بالله عزّوجل للتخلص من الخطایا وغضبه.
۱۸۲.

خطاب زکریا ومریم فی القرآن فی سورتی مریم وآل عمران (دراسه أسلوبیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: القرآن الکریم الخطاب الأسلوبیه الترکیب الدلاله زکریا ومریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۵۶
الأسلوبیه منهج نقدی یتناول الظواهر اللغویه والأدبیه للنصوص وطریقه الصیاغه والتعبیر للکشف عن الجوانب الدلالیه والجمالیه والنفسیه فیها. تتمیّز الأسلوبیه بإلقاء الضوء علی نوعیه توظیف العناصر اللغویه والأدبیه والکشف عن المؤثرات البارزه التی استعملها الکاتب. تتناول المقاله دراسه الخطابین القرآنیین لزکریا النبی والسیده مریم علیهما السلام من خلال الآیات الکریمه فی سورتی آل عمران و مریم التی تتحدث عن الولاده الإعجازیه، وفق المنهج الوصفی – التحلیلی. نبدأ البحث بتعریف المصطلحات ثم نقوم بدراسه الخطابین علی المستوی الصوتی، والترکیبی، والدلالی و نعالجهما من ناحیه التطابق والاختلاف بینهما فی الموضوع والأسلوب وما أدی إلی الاختلاف اللغوی والفنی بینهما، لیتبیّن من خلال ذلک نوع الأسلوب والتراکیب والمفردات التی تنقل موقفهما وأفکارهما وردود أفعالهما تجاه الولاده الإعجازیه. تعالج الباحثه المستویات الصوتیه للخطابین بما یتمثّل فیهما مِن دور شعوری وإیحائیّ لجرس الأصوات، ثمّ المستویات المعجمیه والتّرکیبیه والدلالیه، لِتفصح عن المفارقه بین دلاله البنیه السطحیه الظاهره، ودلاله البنیه العمیقه لهما، للوصول عن طریقها إلی الخصائص الفنیه للخطابین والکشف عن المعنی الغائب فیهما، وتحدید أن اختلاف الموقع والجنس بین صاحبی الخطابین یکون مؤثرًا فی تمیّزهما أو تفوّق أحدهما علی الآخر من الناحیه اللغویه والترکیبیه والدّلالیه. ومن نتائج البحث فی المستوی الصوتی أنّه یخلق أصوات المد مع تکرارها فی الخطابین نوعاً من التّرابط الصوتی والإیقاع اللطیف الذی یزید الرّقّه فی الکلام، ما یناسب حاله الدعاء الذی جری علی لسان کلّ منهما، وفی المستوی الترکیبی فیما یتعلّق بخطاب السیده مریم، یتم اختیار الألفاظ مناسبا لِحالها حال متبرئ من إنجاب الولد ولِفزعها وتمنّیها الموت، وتُستخدم عبارات ناعمه ذات النغمه المصحوبه بنوع من الشعور بالخجل، لِدفع الافتراء الذی تعرّضها من جانب قومها، وفی خطاب زکریا یتمّ اختیار الألفاظ والتراکیب مناسباً لحاله فی سیاق الشکوی من الضعف والشّیب، مستخدماً بنیه الدّعاء فی تراکیبه مرّات متعدده، مناسباً لحاله وهو راغب فی إنجاب الولد.
۱۸۳.

بازخوانی انتقادی دیدگاه های نقد فرهنگی عبدالله غذامی پیرامون شعر عربی و بلاغت شیفتگی منتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد فرهنگی شعرعربی نقد عربی عبدالله غذامی نقد نقد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۵
نقد فرهنگی رویه ایی جدید از نقد ادبی است که به بررسی متن ادبی، از منظر کشف زیرساخت های فکری و فرهنگی پنهان در زیر لایه های ظاهری آن می پردازد. غذامی ناقد معاصر سعودی از جمله منتقدانی است که به تحلیل شعر عربی با رویکرد نقد فرهنگی پرداخته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، مهم ترین دستاوردهای نقدی او را با دیدی انتقادی بازخوانی نموده و کوشیده به این سؤال پاسخ گوید که مبانی نظری غذامی در نقد فرهنگی چیست و چه انتقادی هایی به آن وارد است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که شعر عربی، به باور غذامی، در کنار محاسن موجود در ظاهر آن که طی سالیان، دل-مشغولی ناقدان بوده، عیوب پنهان و قابل نقدی داشته و دارد که نقد سنتی و حتی نقد نو، به سبب دل بستگی شدید به زیبایی های شکلی، از کشف آنها ناتوان مانده است. او در جای جای آثار نقدی خود و به شکلی افراطی بر این باور خود تأکید می کند و معتقد است این معایب، با گذشت زمان، در ناخودآگاه قوم عرب، رسوخ کرده، جزئی از وجود آنها شده که در نتیجه به شکل یک نظام مولد فرهنگ درآمده است و این (الشعرنه= شعرشدگی) و شعرزدگی رفته رفته در همه افکار و رفتارهای این قوم تسری یافته، بن مایه فرهنگی آنها شده است. او شعر را بستر و زمینه ساز این انحراف می داند و غفلت منتقدان در برابر این کج-روی را به شدت به باد انتقاد می گیرد. از نگاه وی، نقد فرهنگی با رویکرد نقد زیرساخت ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای رهایی از این معضل است.
۱۸۴.

دراسة الأسطورة في مجموعة «عام النمل» القصصیة لسناء الشعلان بناءً علی المنهج الأسطوري(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأسطوره النقد الأسطوری القصص القصیره سناء الشعلان مجموعه عام النّمل القصصیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۴۵
تعتبر الأساطیر وسیله لنقل المعرفه والتراث الثقافی من جیل إلى آخر، ومن خلال الأساطیر، یتم توثیق التاریخ والتقالید والقیم الثقافیه للشعوب، من هنا کانت الأساطیر ملهمه الأدباء والفنانین فی عملیه الخلق والإبداع. وکانت قصص سناء الشعلان من أبرز الأعمال الأدبیه التی تتمیز بتوظیفها للأسطوره کأداه رئیسه فی سرد الأحداث وتطویر الشخصیات. نسعی فی بحثنا هذا من خلال النقد الأسطوری و المنهج الوصفی التحلیلی أن نبیّن الجوانب الجمالیه والفنیه التی أضافها حضور الأساطیر على مجموعه «عام النمل» القصصیه.إنّ هذا البحث یساعدنا فی فهم رساله الکاتبه حیث أن توظیف الأسطوره یساهم فی خلق تأثیرات مختلفه على القارئ، مثل إثاره الدهشه والتعجب، أو خلق جو من التوتر والتشویش. ویظهر أن الشعلان تستخدم الخلفیه الأسطوریه والبناء الشبه أسطوری لمولانا الماء کجزء من تقنیه التجلی المضمر، ویصیب هذه الأسطوره الکثیر من التشویه والتغییر فی التوظیف حتی کان اشعاعه ساطعاً فی نص القصه. وأخذت عنوان أسطوره الشهریار وشهرزاد لیکون التجلی ظاهرأ، ولکن عند استخدام تقنیه المطاوعه دخل التشویه والتغییر علی القصه، من هنا استخدمت هذه الأسطوره للتعبیر عن وضع المرأه فی المجتمع الشرقی وغیاب التوازن فی العلاقات بین المرأه والرجل. کما کانت المطاوعه من نوع التشابه والتماثل فی عنوان قصه أسطوره بجمالیون وجالاتیا. ولکنها لم تخلو من التشوه والتغییر لأن بجمالیون کان فناناً إنتهازیاً یوطف فنه فی خدمه رغباته الشهوانیه. أما أسطوره السندباد فکانت متجلیه فی عنوان القصه تجلیاً صریحاً، فکان العالم الذی یتم استغلاله فی خدمه المصالح البنتاغونیه. کما ظهرت الإیحاءات الدلالیه فی قصه السندریلا مشوهه، فقد کانت سندریلا القصه شخصیه ملوثه ومنافقه تستغل الآخرین للحصول على مصالحها الشخصیه.
۱۸۵.

مقایسه دقت و تنوع برگردان استعاره های پنج جزء اول قرآن در دو ترجمه «طبری» و «گرمارودی»

کلیدواژه‌ها: استعاره های قرآنی ترجمه استعاره شیوه های برگردان استعاره ترجمه طبری ترجمه رسمی ترجمه گرمارودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۴۵
استعاره از مؤلفه های زیبایی زبان است که پیچیدگی های خاص خود را نیز دارد. بی جهت نیست که برای برگردان استعاره از زبان مبدأ به زبان مقصد، شیوه های گوناگونی وجود دارد که مترجمان از دیرباز به کار برده اند. یکی از دشواری های ترجمه قرآن نیز برگردان استعاره است. در این مقاله، برگردان صد استعاره از پنج جزء نخست قرآن در ترجمه کهن طبری (ترجمه رسمی) با ترجمه معاصر گرمارودی مقایسه شده است که هدف از آن، بررسی میزان دقت مترجمان و تنوع شیوههای آنان در این زمینه و تغییر شیوه ها در طی زمان است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفاوت زمانی چند سدهای و تحولات و دگرگونی های زبانی، علیرغم تأثیر در میزان بهره گیری مترجمان از روش های مختلف، در تنوع شیوههای آنان تفاوت چندانی ایجاد نکرده است. البته این اختلاف در میزان بهره گیری از شیوه ها، بر نگرش آنان به ترجمه قرآن مبتنی است که می توان آن را در مبدأمداری مترجمان کهن و مقصدمداری مترجمان معاصر خلاصه کرد.
۱۸۶.

بازشناسی آراء و رویکرد یحیی بن حمزه علوی صاحب "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" در تعریف حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوی الطراز واضع حقیقت رویکرد عقلگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۷
دانش بلاغت به عنوان یکی از پر نظریه ترین علوم، در معرضِ توجه متفکرانِ اسلامیِ حوزه های مختلف قرار گرفته تا جایی که مباحث این علم را با جریان های فکری متفاوت خود، در آمیختند. از طرفی، تاریخ این علم، مبیّنِ مطالعات فراوانی پیرامون دیدگاه های متفکران در رابطه با مباحثِ دانش بلاغت است. چیستی "حقیقت" واژه، به عنوان یکی از مقوله های اصلی در بلاغت کلاسیک همواره در کانونِ توجه بلاغیان بوده و در مباحث نظری که ارتباط مستقیمی با اندیشه متفکران داشته به یکی از بحث های جدلی تبدیل شده است. اختلافِ نظرها پیرامون این مفهوم، بیشتر متوجه رویکردهای فکری بلاغت پژوهان در ارتباط با دایره شمول مفهوم حقیقت و مجاز بوده که در علم بلاغت با اصطلاح "حدّ الحقیقه" و "حدّ المجاز" بیان می شود. تقسیم بندی و قید زدن بر مفهوم "حقیقتْ"، توسط عده ای از نظریه پردازان، منشأ اصلیِ پیدایش این اختلاف ها شد. از طرفی، حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیتِ اندیشه متفکران جزئی ضروری است.از این رو؛ لازمه این نوع شناخت، فهم دقیق و تصور آنها از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان زیر ساخت فکری متفکران در رویکرد کلیشان، تلقی شود. از این رو، چگونگی تبیینِ مفهوم "حقیقت" به عنوان یکی از مباحث کلیدی در بلاغت، مورد توجه متفکران اسلامی بوده و پژوهش های فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است؛ اما اغلبِ این مطالعات به نقلِ دیدگاه های بلاغت پژوهان پیرامون این مقوله، بسنده کرده اند، نقد و بازکاوی آراء متفکران، محور اصلی پژوهش ها نبوده است. علوی (۷۴۹ه )، نظریه پرداز کلاسیک در کتاب بلاغیِ "الطراز؛ المتضمن لأسرار البلاغه وعلوم حقائق الإعجاز" ضمن اشکال گیری بر آراء اغلب بلاغت پژوهان، به تبیین مفهوم "حقیقت" می پردازد. پژوهش گرانی که به بررسی آراء علوی پرداخته اند، باور به رویکردِ تکاملی یا میانه وی، دارند و این باور را خلاف اصلِ اندیشه وی، در پیش گرفتند. از این رو؛ مقاله حاضر با هدفِ شناختِ منظومه فکری علوی با تکیه بر مباحث نظری وی در مبحث "حقیقت" می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی، و تمرکز بر تضادهای موجود در آراء علوی، دوگانکی حاکم بر اندیشه وی را نشان دهد و به نفیِ انتسابِ رویکرد تکاملی او بپردازدMethodologyپژوهش حاضر، با تکیه بر رویکردهای حاکم بر بلاغت و شناخت اندیشه علوی، و با این هدف اصلی که مفهوم حقیقت می تواند به عنوان عنصری تعیین کننده برای شناختِ منظومه فکری علوی باشد، در تلاش است تا به نفیِ رویکرد تکاملی وی، بپردازد. شایان ذکر است که تمرکز جستار کنونی بر مباحث نظری بوده که زیر بنای فکری بلاغت پژوهان محسوب می شود، و از طرفی، تکیه اصلی بر استنباط آراء علوی از بطنِ اعتراض های وی بر دیگر متفکران کلاسیک بوده که در ضمن بحث، تا حدودی این اعتراض ها بررسی می شوند. Results and Discussionمفهوم "حقیقت" و چگونگی تبیین آن، یکی از مضامین اساسی در علم بلاغت است که توجه بسیاری از متفکران میراث عربی – اسلامی را به خود جلب کرده است. از آنجاکه مقوله حقیقت به مثابه ابزاری برای شناخت واقعیت اندیشه متفکری است؛ بنابراین لازمه فهم اندیشه وی، فهم دقیقِ تصور او از چیستی حقیقت است که این تصور می تواند به عنوان تکیه گاه فکری متفکر در رویکرد کلی وی، تلقی شود. از جمله نظریه- پردازانی که در این زمینه، آراء مهمی داشته یحیی بن حمزه علوی به عنوان یکی از متفکران منتسب به رویکرد تکاملی و صاحب کتاب "الطراز" است واکاوی آراء وی در این خصوص، با تکیه بر محورهای اصلی همچون "الوضع الأول"، "الوضع بالأصاله"، "الحقیقه اللغویه"، "الوضع اللغوی"، "المواضعه"، "استعمال فی الموضوع الأصلی"، و "معناه الأصلی" که به منزله سنگ بنای آراء علوی قرار گرفته و اندیشه متعارض وی را برجسته کرده، بر این مهم دلالت دارند که علوی مفهوم حقیقت را در دو مرحله بررسی می کند: الف: به اعتبار وضع واضع که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع اول یاد می شود. وی نخست بر بی اعتباری این مقوله به عنوان معیاری برای تعیین حقیقت واژه، تاکید داشته و آن را از دایره شمول حقیقت خارج کرده- است، و این بی اعتباری را حتی در اندیشه جرجانی و ابن جنی، نیز رقم زده است. به نوعی وی در این مرحله، بر این باور است که واژه قبل از استعمال، حقیقت بر آن صدق نکرده و نقل معنایی در آن صورت نمی گیرد. ب: به اعتبار اصطلاح تخاطب که از آن با عنوان دلالت تطابقی نوع دوم یاد می شود. وی این مقوله را ملاکی برای تعیین حقیقت واژه دانسته؛ یعنی واژه بعد از استعمال مشمول مفهوم حقیقت می شود؛ زیرا در این مرحله است که نقل معنا صورت می گیرد هر چند که در مبحثی دیگر، با اعتبار بخشی به وضع واضع (دلالت تطابقی نوع اول) ملزم به نقض چنین دیدگاهی می شود. جدال علوی میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، منجر شده نوعی دوگانگی و تعارض- گویی، آراء وی را پیرامون مفهوم حقیقت احاطه کند. با مشروط کردن وضع واضع به قید استعمال، به گونه ای میان دلالت تطابقی نوع اول و دوم تفکیک قائل شده، و سعی دارد قید استعمال را در اصطلاح تخاطب؛ یعنی استعمال واژه در بافت های لغوی، عرفی و شرعی پیش ببرد. از طرفی، علوی وضع اولیه واژه یا همان دلالت تطابقی نوع اول را مقدمه اصطلاح تخاطب قرار داده؛ اما در تعریف نوعی از حقیقت (شرعی) با تکیه بر محورهایی، این دیدگاه را نفی کرده و دلالت تطابقی نوع اول و دوم را در یک راستا پیش می برد؛ بنابراین با چنین رویکردی، ملزم به نقض قید استعمال، بی اعتباری وضع واضع، عدم نقل معنا در دلالت تطابقی نوع اول و حتی ایراد بر جرجانی و ابن جنی می شود. با توجه به دیدگاه های فوق، در مباحث نظری که ارتباط تنگاتنگی با اندیشه علوی داشته گویا جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری وی، قابل تطبیق بوده و مجموع این موارد، در نفیِ رویکرد تکاملی وی بوده است. Conclusionیافته های پژوهش نشان می دهد؛ جدالِ میان اعتباربخشی به وضع واضع یا اصطلاح تخاطب، سبب شده نوعی دوگانگی بر آراء علوی پیرامون حقیقت سایه افکند و دو تعریف متعارض از حقیقت ارائه دهد. وی بر بی اعتباری وضع واضع و عدم انتقال معنا تاکید داشته و آن را، مشروط به قید استعمال می داند؛ یعنی وضع واضع را به عنوان معیار تعیین کننده نقل معنا از حقیقت به مجاز قبول ندارد؛ اما در جایی دیگر، با اعتباربخشی به وضع واضع، ملزم به پذیرش انتقال معنا و نفیِ قید استعمال در آن، و برابری وضع واضع با اصطلاح تخاطب می شود. بر این اساس، جریان عقل گرایی بر ابعاد فکری علوی غلبه دارد.
۱۸۷.

العدول الصوتيّ في الفاصله القرآنیّه والجمع بین الإیقاع والدلاله؛ مفرده (ضيزى) في الآيه ﴿أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ ا لأُن ثَى تِ لكَ إِذًا قِ سمَهٌ ضِیزی﴾ من سوره الشعراء نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوره النجم العدول الصوتیّ الإیقاع الدلاله الفاصله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
تعتبر الفاصله إحدی روافد الإیقاع القرآنیّ فی تجسید المعنى والتأثیر على نفس المتلقی. قد اعتنی بها القرآن کاهتمامه بالمعنى وبالسیاق لتحقیق أغراضه ومقاصده بحیث لو طرحت لاختلّ المعنى فی الآیه. من هنا یلحظ بأنَّ القرآن قد یعدل عن نظم کلامه بسبب الفاصله، فیکون لهذا العدول تأثیر رائع فی نسق الکلام وتعدیل مقاطعه. تحدّث هذا البحث عن دقه انتقاء القرآن للألفاظ الغریبه وتوظیفها فی الفاصله القرآنیّه کأداه من أدوات التعبیر الإیقاعیّه وأثرها فی إیصال المعنى وما یحدثه ذلک من أثر فی نفس السامع. قد جمع بین دلالتها الصوتیّه والمعنویه فی الشّرح والتّحلیل إذ لم یکن الفصل مناسباً بینهما؛ لأنَّ إحداهما متعلّقه بالأخری ومکمله لها. وقد حددنا البحث فی الإیقاع باقتصاره على  الفاصله[ضیزی] التی جاءت فی سوره النجم، حیث إنّ القرآن قد آثر هنا استعمال الغریب من الألفاظ، فعدل عن کلمه (جائره) أو(ناقصه) أو ما یشبههما إلی ما هو أغرب، وهی لوحه عاکسه لترسم المعنى والتوافق الصوتیّ للآیه فی آن واحد.کان المنهج المتبع فی هذه الدراسه المنهج الوصفی التحلیلیّ الذی قام على وصف ظاهره العدول الصوتیّ وأغراضه البلاغیه والدلالیه ولطائف اختیار مفرده[ضیزی] فی السیاق الذی استعملت فیه، ومن أبرز نتائج هذه الدراسه عدم إمکانیه إحلال کلمه مکان أخری فی سیاق واحد فی القرآن الکریم حتی یتساوى معه فی إبراز المعنى تماماً، لقصدیه الألفاظ ودقه اختیار القرآن الکریم للمفرده (ضیزی) إذ جاءت مکملهً للمعنى والإیقاع معاً.
۱۸۸.

ظاهره الاستبدال اللغوي في رسائل الإمام علی بن أبی طالب (علیه السلام) "دراسه لغویه دلالیه في کتاب 1- 15 أنموذجا"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاستبدال الدلاله الرسائل الإمام علی علیه السلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
تتسم ظاهره الاستبدال اللغوی بالنصیه، وتساهم فی خلق نص متماسک بحیث تمتّ رسائل الإمام علی (علیه السلام) الاستبدال اللغوی بصلات لغویه ودلالیه لضخها مظاهر لسانیه جدیده. وعلى أساس مقوله إمکانیه مساهمه کلام الإمام فی المشارکه فی النظریات والظواهر اللغویه ومنها ظاهره الاستبدال اللغوی یهدف المقال إلى دور کلام الإمام فی إثراء ظاهره الاستبدال اللغوی مظاهر ومفاهیم لغویه جدیده وتبیین نوع الاستبدال لدیه بالإضافه إلى معرفه شکله. ویسعى إلى الإجابه عن کیفیه أشکال الاستبدال ومیزاتها الدلالیه فی رسائل الإمام، وتبیین رؤیته اللغویه تجاه الاستبدال، وفی هذا المجال انتهج المنهج الوصفی-التحلیلی، معتمدا على علم الدلاله والآراء اللغویه لتبیین الأهداف والأسئله، بحیث توصل إلى أنّ شکل الاستبدال قد یتفاوت مادهً ویتداخل صیغهً وبالعکس، ویلتحم مع الجانب الأسلوبی کما یوجد للاستبدال المعجمی الترادف بحیث تنضوی أشکال الاستبدال لدى الإمام تحت المستوى المعجمی والنحوی وقد تخرج إلى المستوى البلاغی والأسلوبی بحیث تتضافر مع الجوانب الأسلوبیه، ما یولد المستوى المعجمی والنحوی مستوىً بلاغیا وأسلوبیا کمیزات لغویه ودلالیه بحیث لا تنحصر رؤیه الإمام تجاه أنواع الاستبدال على الاسمی والفعلی والقولی بل تتعدى إلى الحرفی والمعجمی، معتمدهً على أسلوبیه التداخل والتفاوت والتمایز اللغویه منهجاً بین المفردات حین الاستبدال اللغوی، وتنبثق میزات الاستبدال الدلالیه لدى الإمام من أسلوبیه التداخل والتفاوت والتمایز لتبیین الدلالات ومع العنایه بالمقام ووجود علاقه الأصل والفرع اللغوی بین الوحدات اللغویه وکذلک إخضاع الاستبدال لغرض البنیه الداخلیه المرتبطه بالنص والبنیه الخارجیه المرتبطه بالمقتضى والمقام.
۱۸۹.

واکاوی نوشتار زنانه رمان «برید اللیل» هدی برکات در پرتو نظریه نقد وضعی زنان از الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوالتر هدی برکات برید اللیل تبعید نوشتار زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
نظریه «نقد وضعی زنان» الین شوالتر، از الگوهای مطرح و روشمند نقد فمنیستی در حوزه ادبیات داستانی بشمار می رود، موضوع اساسی این رویکرد، نقد ادبیات از منظر نقش زنان و نقد آثار زنان است و از این جهت نقدی زن محور تعریف می شود. شوالتر نوشتار زنانه را به سه مرحله تقید، اعتراض و هویت فردی تقسیم می کند و برای تبیین ویژگی-های زنانه نویسی در هر مرحله، چهار مدل تحلیل پیشنهاد می دهد: زیست شناسی، زبان شناسی، روانکاوی و فرهنگی. این مقاله در صدد است، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر تئوری نقدی الین شوالتر و مدل های چهارگانه وی به نقد و تحلیل رمانی از هدی برکات به نام «برید اللیل»(2019م) بپردازد تا مؤلفه های نوشتار زنان و شناخت کارکردهای اجتماعی آنها مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که هدی برکات نتیجه پژوهش نشان می دهد که هدی برکات نویسنده ای پیشتاز در رابطه با کاربرد صفات زنانه و هنجارشکن در این زمینه است. در میان ابعاد چهارگانه نوشتار زنانه، بُعد روانکاوی در اثر، بدلیل شرایط تبعید، جنگ و مصائب اجتماعی بیشتر از بقیه بازنمود یافته است. اما هنوز تعلق اثر به سنت فمنیسم نشان از وضعیت عقب مانده زن لبنانی دارد.واژه های کلیدی: شوالتر، هدی برکات، برید اللیل، نوشتار زنانه، نقد وضعی زنان
۱۹۰.

"السبع المثانی" من منظور "نظریه فنّ البیان البلاغیه"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السبع المثانی تفسیر القرآن الکریم نظریه فنّ البیان البلاغیّه البلاغه الجدیده الدراسه النصانیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
صحیح أن عباره: "سبعاً من المثانی" لم ترد إلا مره واحده فی القرآن الکریم: ﴿وَلَقَدْ آتَیناک سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَالْقُرْآنَ الْعَظیمَ﴾ الحجر:87، لکنها جاءت مؤکده بالتأکیدین "ل" و"قد"، ومقدّمهً علی "القرآن العظیم"، وبصیغه النکره "سبعا"، مما یبرّر اعتبارها من أهمّ الکلمات المفتاحیه فی القرآن الکریم، ویوحی بأنها هدیه عظیمه جداً قدّمها الله تعالی لنبیّه الکریم (ص). وقد اختلفت آراء المفسرین الشیعه والسنّه فی تفسیرها اختلافا نابعا من صیغه "سبعا" بشکل نکره، ولذلک فتحت المجال للتنوع فی تفاسیر هذا المصطلح القرآنی. وقد استطاع هذا البحث بتوظیف المنهج الوصفیّ التحلیلیّ – بعد إلقاء نظره علی هذه الآراء – أن یکشف الستار عن ثلاثه مصادیق جدیده لحقیقه السبع المثانی، أحدها سبع التفاتات فی سوره الحمد، والثانی السبع المثانی فی القرآن الکریم، والثالث فی نظام الکون أولا، وفی نظام اللغه والأدب تبعا لنظام الخلق ثانیاً. توصّل البحث إلی نتائج، أهمّها أن السبع المثانی هو سرّ سوره الحمد وسوره الحمد ملخّص القرآن الکریم، والقرآن نسخه متناظره مع نظام الکون، مما یقتضی شمول السبع المثانی للنص القرآنی ولعالم الوجود فی نفس الوقت، ودلیل علی صدق نظریه فنّ البیان البلاغیّه فی تناظر نظام اللغه والأدب مع نظام الکون. 
۱۹۱.

الرمز وأبعاده الدلالیّه في روایات محمود شقیر للأطفال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الرمز محمود شقیر أدب الطفل فلسطین الواقعیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
أصبح استخدام الرمز من أبرز میزات أدب الطفل فی فلسطین. فالکاتب باستخدامه للرموز إنّما یزید فی جمالیات روایاته من خلال إضفاء مسحه الغموض والعمق علی لغته القصصیه. ویعتبر محمود شقیر من أبرز الأدباء الذین استخدموا الرمز فی روایاته الواقعیه، فکانت بعض روایاته مفعمه بالإبداع والتولید مثل روایات "أنا وجمانه" و"کلام مریم" و"أحلام الفتى النحیل"، مّما جعلنا نتتبّع الرمزیه فی أعماله الروائیه للطفل، فقد نهل شقیر من هذه الینابیع الثرّه واستقى محاوره الفکریّه لیعبّر عن واقع الطفل الفلسطینی، سواء واقعه الخارجی الذی یحیط به أو واقعه النفسی وما یختلج فی ذاته من مشاعر وأحاسیس ورؤى. کلّ ذلک لتعمیق تجربته الإبداعیه والإنسانیه والشعوریه، والتأثیر فی جماهیر الأطفال. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی- التحلیلی للکشف عن أهم مظاهر الرمزیه فی بعض أعمال محمود شقیر، وقد وصلنا إلى أنّ نتاجه القصصی یصوّر الواقع، واجتهد الکاتب فی التنویع والتمرد على التنمیط المألوف فی الواقعیه. کما أنّه تأثّر بالرمزیه، فکان الرمز ضروره فنیه فی أدب محمود شقیر، وقد لجأ الکاتب لاستخدامه کوسیله للتعبیر عن آرائه نتیجه لکبت حریه التعبیر وفرض الحصار الثقافی، إذ تجاوز، من خلاله، قیود الاحتلال ورقابته الأمنیه، ولقد اتخذ الأدیب من الرمز وسیله فنیه ورکیزه من رکائز تصویره للواقع، وقد تنوّعت وتشعّبت مصادر رموزه فی أدبه الطفلی، منها التاریخیه والدینیه والطبیعیّه والأسطوریه.
۱۹۲.

بررسی مؤلّفه های تروما در رمان «نسکافیة مع الشریف الرضی» اثر میادة خلیل بر اساس نظریه تکالیف سوگ جیمز ویلیام وردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی نظریه تکالیف سوگ جیمز ویلیام وردن میاده خلیل رمان نسکافیه مع الشریف الرضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۳۲
پرداختن به مسائل شخصیتی و روانی انسان از جمله مسئله سوگ و تروما که یکی از چالش های اساسی در زندگی انسان به حساب می آید، از موضوعات گیرایی است که امروزه نویسندگان سعی می کنند تا بدین طریق مخاطب را با خود همراه سازند. یکی از نظریه های کاربردی و علمی برای مشاوره و راهنمایی در راستای گذر از این مرحله چالش زای زندگی، نظریه تکالیف سوگ جیمز ویلیام وردن است. او چهار تکلیف یعنی «پذیرش واقعیت فقدان»، «گذر از درد سوگ»، «سازگاری با محیط بدون متوفی» و «تغییر جای متوفی از نظر عاطفی» را برای افراد سوگوار در نظر می گیرد و با کاربست این مراحل، وی را برای سازگار شدن با دنیای بدون متوفی راهنمایی می کند. رمان نسکافیه مع الشریف الرضی اثر میاده خلیل یکی از رمان های روان شناختی است که با نظریه تکالیف سوگ کاملاً قابل تطبیق است. در این رمان شخصیت های مختلف عراقی و هلندی با موضوع سوگ درگیر بوده و واکنش های مختلفی را از خود نشان می دهند. پژوهش حاضر می کوشد تا به صورت توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر نظریه تکالیف سوگ، حالات روحی و روانی یکی از شخصیت های اصلی داستان به نام دیوید را در ارتباط با سوگ همسر عراقی اش سلمی تحلیل کند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که از چهار تکلیف ذکر شده در نظریه تکالیف سوگ، فقط سه تکلیف، یعنی «پذیرش واقعیت فقدان»،
۱۹۳.

التحليل النقديّ لخطاب أصحاب الکهف في القرآن الکريم علي أساس نظريه نورمان فيرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل الخطاب النقدی نورمان فیرکلاف الأیدیولوجیا القوَّه أصحاب الکهف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۴
إنّ التّقییم لمختلف مستویات الخطاب یوفّر لنا إمکانیه استکشاف معانی النصّ الخفیه ویعید الصّوغ لطرق مواجهه اللّغه للصّیاغات وراء اللّسانیه. یعدّ تحلیل الخطاب النقدیّ منهجاً جدیداً فی تحلیل النّص کما یعتبر السّیاق عنصراً مؤثّراً فی اکتشاف المعنى وتفسیره بالإضافه إلى الانتباه إلى السّیاق اللّغوی للنص فهو یدرس العلاقه بین اللّغه والسّلطه والأیدیولوجیا والخطاب. یمکن تحلیل معظم النّصوص وتفسیرها فی هذا الإطار مثل أدب الأمم والروایات وبعض القصص القرآنیّه، ومن النّصوص الدّینیه التی یمکن دراستها علی أساس الإطار المعنی هی قصّه أصحاب الکهف القرآنیه؛ إنّ الخطاب الذی یسود علی هذه القصه فهو خطاب توحیدی تواجه فیه قوّتان متعارضتان بعضهما مع البعض ویختار کل منهما نوعاً معیناً من الکلام لإثبات صحّه ادعائهما. إنّ الانتباه إلی الأنماط المختاره للّغه إلی جانب شرح الوضع الثّقافی والاجتماعی والسیاسی فی ذلک الوقت یمکن أن یؤدّی إلى إعاده فتح العدید من الأسرار الدّلالیّه للغه. لذلک، بسبب أهمیّه هذا الموضوع وضروره تفسیر النص القرآنی من زوایا مختلفه، یهدف هذا البحث علی ضوء المنهج الوصفی التّحلیلی، وبالاستناد إلی نظریه تحلیل الخطاب النقدیّ لنورمان فیرکلاف[1] -التی تتکوّن من ثلاثه مستویات: أ. الوصف، ب. التفسیر، ج. التأویل- إلی الکشف عن الطبقات الخفیه للنص القرآنی وتحلیلها فی هذه القصه. فالدّراسه اللّغویه وغیر اللغویه لهذه القصه تدعونا إلی الاعتقاد بأنّ کل وحده لغویه تخضع لسیاق لغوی خاص وهذا السیاق بکل میزاته الخاصه مثل التّجسیم واختیار المفردات وترتیبها ناتج عن المعتقد الخاص بصاحب الخطاب؛ وفی المستوی السطحی للعمل المتواجد فی هذه القصه القرآنیه نلاحظ أنّ تکرار کلمه «الربّ» علی النقیض من کلمه «الآلهه» یتبع تفکیر الوحدانیه لأصحاب الکهف ضدّ عباده الآلهه المختلفه لدی الملک والشعب آنذاک ولاشک فی أنّ الخطاب الذی جری بین هذین التیارین الفکریین لم یکن فکراً علی فتره تاریخیه خاصّه، وإنما کان مبنیاً لنوع خاصّ من المعتقد نحو التوحید والشرک والمقاومه والاتّحاد کما کان مؤثّراً فی اتّجاه فکریّ و ثقافیّ للمخاطبین والعلاقات المستقبلیه؛ حیث بنیت قبّه علی قبور أصحاب الکهف بعد مضی سنوات عدّه علی وفاتهم، وذلک یکون احتراماً لمعتقدهم ومذهبهم التوحیدی کما یکون توسیعاً لأصول عقیدتهم. [1] . Norman Faireclough
۱۹۴.

مقارنه أسلوبیه في القرآن الکریم ودورها في جمالیه الآیات سوره الإنسان وعبس نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأسلوبیه الجمالیِه القرآن الکریم سوره الإنسان سوره عبس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
طریقه تجمیع الکلمات فی الجمله لها تأثیر کبیر على النقل الصحیح للمفاهیم إلى الجمهور؛ فلذلک أنشأ أخصّاء البلاغه فرعاً یدرس هذا الأمر یسمّى بالأسلوبیه، والتی من خلال دراسه أسلوب کتابه المؤلّف، تساعد على اکتشاف غرضه الرئیس من کتابه عمل معیّن؛ ومضافاً إلى ذلک، فإنّها تکشف عن جوانب الجمال فیه، ودور استخدام الأسالیب المختلفه، والمتنوّعه فی إنشائه. وقد کان هذا الاتجاه محور اهتمام العدید من الباحثین فی العقود الأخیره. هذه الدراسه تهدف إلى المقارنه الأسلوبیه بین الآیات المختاره من السورتین الإنسان، وعبس، والتی تکون حول غزاره العطاء، والکراهه، والاشمئزاز، خلال المنهج الوصفی التحلیلی، مستمدّه من المنهج الإحصائی. تدلّ نتائج البحث على أنّ أهمّ الأسالیب المستخدمه فی الآیات المختاره من السورتین، هو الأسلوب الخبری، والأسلوب الإنشائی، وأسلوب النفی، والترکیب الوصفی، وعملیّه الربط والتکرار، وأسلوب التقدیم والتأخیر، وأسلوب الحذف، والطباق والتقابل. ووصل البحث إلی أن الأسلوب الخبری هو الأکثر حضوراً فی کلتا السورتین، کما تم توظیف الجمل الفعلیه فی هذا الأسلوب أکثر بالنسبه للجمل الاسمیه، والفعل الماضی هو الأکثر استعمالاً (56%) فی سوره الإنسان، والفعل المضارع هو الأکثر حضوراً (64%) فی سوره عبس. وتعود کثره استخدام الفعل الماضی فی سوره الإنسان إلى أنّ محتوى هذه السوره یدور حول المکافأه، والجزاء القطعی لعمل الأبرار، والذی لا شکّ فی إعطائه، فیشجّع الجمهور للقیام بذلک، وکثره استخدام الفعل المضارع فی سوره عبس تدلّ على أنّه إذا بخل الإنسان فی الزمن الحاضر، أو ​​المستقبل سیعامَل معه مثله، ویؤدّی إلی غضب اللّٰه ونقمته؛ فضلاً عن ذلک، تنوّع الأسالیب فی سوره الإنسان یلفت انتباه الجمهور إلى هذه الواقعه المهمّه، ونتائجها المذهله.
۱۹۵.

بررسی ساختار داستان کوتاه قرآنی صاحب دو باغ از دیدگاه نشانه معناشناسی گفتمانی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام گفتمان گریماس کنش شوش صاحب دوباغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۱
فرایند معناسازی جلوه اصلی معناشناسی به حساب می آید. بر همین اساس، شناخت مسیر تولید معنا تا دریافت آن توسط مخاطب، اهمیتی دوچندان می یابد. یکی از این حوزه های معناسازی که باعث شکل گیری روایت می شود، نظام های گفتمانی است که هم در بردارنده عناصر کنشی هستند که نظام شناختی را شکل می دهند و هم عناصر شوِشِی را شامل می شوند که نظام احساسی را شکل می دهند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و براساس الگوی مطالعاتی گریماس به بررسی مؤلفه های نشانه- معناشناسی در داستان کوتاه صاحب دوباغ در سوره کهف پرداخته است. این داستان به علت در بر داشتن ماهیت گفتمان روایی، دربردارنده شوش ها و کنش هایی است که کنشگر اصلی داستان یعنی صاحب دو باغ بر خلاف برنامه معاد که کنشگر اصلی داستان یعنی صاحب در حال کنش آفرینی است و توانش مادی او، محرک اصلی کنش هایش محسوب می شود. کنشگر را شیطان به عنوان کنش یار همراهی می کند. این داستان علی رغم کوتاه بودن، به مراحل آماده سازی و در ادامه آن به مرحله آزمون اصلی و در نهایت به آزمون سرافکندگی در داستان می رسد. گفتمان غالب در داستان، هوشمند می باشد و این امر در روند شکل گیری ارزش به شکلی است که گفتمان را به شکل مذموم= ناپسند شمردن اخلاق تکبر و نقش اصلی آن در ایجاد تفکر و منطق کفر قرار می دهد و در نتیجه تاثیر چنین تفکری در داستان فرایند احساسی عاطفی گفتمان را شکل می دهد که این مهم در شکل دهی ساختار معنایی روایت مخصوصا در ادراکات برونه ای حسی- ادراکی (پدیدار شناختی) و درونه ای روان شناسی آن، تاثیر گذاری ملموسی را بر فرایند معناسازی دارد.
۱۹۶.

الاستعاره المفهومیه في دیوان لا ماء في النهر لناصر البدري علی ضوء نظریه جونسون ولایکوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الشعر العربی المعاصر الاستعاره المفهومیه نظریه جونسون ولایکوف ناصر البدری دیوان لا ماء فی النهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
إن اللغه بنفسها مجرد أصوات ورموز تعبر عما یجول فی خاطر الإنسان وتعکس أفکاره وخبایا ذهنه؛ ولکن لیس لدیها فاعلیه لتکون مؤهله للارتباط بالعالم الفیزیائی، إن لم یتم ربطها بالمعانی الذهنیه لإنتاج الخطاب. إن الأشکال التی نوظفها فی ترکیب وإنتاج الخطابات اللغویه، تتمیز باحتوائها على أسالیب وأدوات کثیره، مما تمنح البیان جمالیه خاصه. والاستعاره المفهومیه هی إحدى الأسالیب اللغویه الحدیثه التی أبدعها المنظران الأوروبیان لایکوف وجونسون، فهی تبرز فی أحادیثنا الیومیه، وذلک للتعبیر عما یدور فی خلدنا ویوجد فی خفایا أفکارنا. فهی مبنیه على التصور الاستعاری الذی یبنی فی أذهاننا علی أساس المخططات الذهنیه، وتتیح لنا أسلوباً سلسا لإدراک المفاهیم الذهنیه والانتزاعیه. إن هذه الظاهره الحدیثه قد شغلت مساحه وافره من أشعار الشعراء المحدثین، ومن بینهم الشاعر العمانی، ناصر البدری، الذی استمد من هذا الأسلوب بجانب الأسالیب الجمالیه الأخرى للافتنان فی التعبیر وإحکام الصنعه فیما یقول. وفی هذا البحث الذی أجریناه اعتماداً على المنهج الوصفی التحلیلی، سنبین أن الشاعر قد قام برسم لوحات من الحزن الذی یخیم علیه من خلال الاستعاره المفهومیه، مما أعطى ذلک خصوبه لبیانه؛ وأن الشاعر جنح إلى استخدام الاستعاره المفهومیه وذلک لیجدد اللغه ویبث الحیاه فی الکلمات التی تدل على آلامه ومآسیه. لقد لجأ الشاعر فی هذا الدیوان إلى استخدام الاستعاره الاتجاهیه والأنطولوجیه والبنیویه، وباستخدامه لهذه الاستعارات أعطى الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه، مما میزه عن سائر الکلام. وأخیرا، معظم الاستعارات جاءت لتسلیط الضوء على المفاهیم التی تحمل معانی الحزن والأسى وإثبات المعنى فی ذهن المتلقی وإقناعه.
۱۹۷.

تمظهر المنجي في يوتوبيا الشعراء الفرس المعاصرين (دراسة في آراء ثلاثة تيارات سياسية)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الشعر المعاصر الفارسی یوتوبیا المنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۷۹
الملخص شهد تاریخ إیران المعاصر أحداث سیاسیه واجتماعیه کثیره خاصه فی القرن العشرین، فانعکست أصداء ذلک فی الأدب المعاصر خاصه الشعر منه، وحاول الشعراء المعاصرون تصویر مدینتهم الفاضله (یوتوبیا) وفقاً لآرائهم السیاسیه ومواقفهم الدینیه. وقد ألقى الشعراء المعاصرون الإیرانیون فی مدینتهم الفاضله إنجاز جزء من آمالهم وأمانیهم على عاتق الموعود المنجی، وعلى الرغم من وجود أوجه التشابه فی ماهیّه المنجی، إلا أنّنا نلمس اختلافات فی سماته وخصائصه. تسعى هذه الدراسه بالاعتماد على الوصفی والتحلیلی إلى تسلیط الضوء على وجهات نظر عدد من الشعراء المعاصرین الإیرانیین حول المنجی فی مدینتهم الفاضله من خلال تقدیم بعض أمثله ودراستها، ومقارنتها بالآراء الثلاث الموجوده عند علماء الدین لکشف القواسم المشترکه والمختلفه بینهم. ومن أهمّ ما توصّلت إلیه الدراسه هو أنّ فی الشعر الفارسی المعاصر ماده غنیه عن الموعود المنجی، وأنّ الشعراء المعاصرین الإیرانیین یکاد یتفقون فی فکره الانتظار وظهور المنجی، إلا أنّهم یختلفون فی مصداقیه المنجی. منهم من آمن بالإمام المهدی (ع) ومنهم من سار اتّجاهاً آخر، وبحثوا عن أشخاص ذی سمات مختلفه.
۱۹۸.

دراسه وتحلیل مقامات بدیع الزّمان الهمذاني اعتمادا علی القراءه الکرنفالیّه لباختین (مقامات الأصفهانیّه والحرزیّه والموصلیّه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکرنفالیّه المقامه الأصفهانیّه المقامه الحرزیّه المقامه الموصلیّه بدیع الزمان الهمذانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۰
من الشّائع أنّ بدیع الزّمان الهمذانی هو أوّل من ابتدع فنّ المقامات واستطاع أن یقوم بتطویره من خلال کتاباته. وقد تطرّق بدیع الزّمان فی مقاماته إلی مختلف مسائل عصره واستطاع أن ینقل إلی الأجیال القادمه أهم میزات تلک الفتره الزّمنیّه. وقد اتّجه نحو السّخریه والضّحک کأسلوب لبیان ما یقصده بشکل غیر مباشر، وکان هدفه من ذلک إصلاح المجتمع من خلال نقده اللّاذع. وبما أنّ السّخریه مسیطره علی جمیع أجزاء مقامات الهمذانی، اعتمدنا علی آلیّات القراءه الکرنفالیّه لباختین الّتی تهتمّ بموضوع السّخریّه والضّحک فی الأدب. فبناء علی ذلک ومن خلال توظیف هذه القراءه رکّزنا علی أهمّ ملامح الکرنفالیّه الموجوده فی مقامات الهمذانی وکیفیّه توجیه الدّعوه إلی المتلقین لإعاده النّظر فی طریقه الحیاه والقیم المزیّفه السّائده. انطلاقا بتوعیه أفراد المجتمع. وقد ساعدتنا هذه القراءه فی مقاربه المقامات ودراستها وفتحت الطریق أمامنا للتّعرّف علی أهم المیزات الثّقافیه المسیطره فی المجتمع آنذاک. قد شاهدنا أهمّ ملامح الکرنفالیّه، ألا وهی اللّاتراتبیّه والتّدنیس والغروتیسک فی مقامات بدیع الزّمان الهمذانی. وجمیع هذه الملامح قد ساعدت صاحب المقامات فی الوصول إلی ما یهدف إلیه من إصلاح المجتمع والثّقافه. فباستخدام اللّاتراتبیّه یجعل الترکیز علی الانسان ذاته و یتّخذ موقفا أمام تقدیس الأفراد، کما نری مثل هذا التقدیس فی المقامات وکیفیّه استغلال النّاس للوصول إلی أهداف السّلبیّه، ومنهجنا فی هذه الدّراسه کان تحلیلیّاً توصیفیّاً. فمن خلال هذه القراءه استطعنا أن نستخدم آلیّات رؤیه معاصره فی دراسه نصّ یعود إلی قدیم الأیّام. وقد توصّلنا إلی بعض المعانی الموجوده خلف الأسطر وقلّما نجد التّطرّق إلیها فیما مضی من البحوث.
۱۹۹.

سیمیائیه التواصل غیراللفظی فی روایه الطریق إلى تل مطران لعلی بدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السیمیائیه التواصل غیر اللفظی علی بدر الطریق إلى تل مطران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۰۰
التواصل غیر اللفظی هو أحد فروع السیمیائیه، والذی یشمل جمیع أنواع السلوکیات الحرکیه للأشخاص، بما فی ذلک تعابیر الوجه وحرکات الجسم والإیماءات والحرکات لتنظیم المحادثه، إلخ. کما أن وضعیه الجسد، نوع الوقف، السلوکیات الصوتیه، الأشیاء والزمن، وما إلى ذلک هی علامات على التواصل غیر اللفظی التی یمکن أن تنقل رساله بشکل مستقل أو تساعد الرسائل اللفظیه على أن تصبح أکثر فعالیه. هذا النوع من الاتصال له ست وظائف هی الاستکمال، والتفنید، والتکرار، والتحکم، والاستبدال، والتأکید. تظهر دراسه الروایات العربیه المعاصره أن المؤلفین على درایه کامله بدور التواصل غیر اللفظی ولغه الجسد فی خلق مشاهد جدیده. الروائیون العراقیون لیسوا استثناءً من هذه القاعده وقد حاولوا استخدام هذا النوع من التواصل فی روایاتهم. یستخدم الکاتب العراقی علی بدر عناصر غیر لفظیه فی روایاته بالإضافه إلى اللغه المنطوقه. حاول فی هذا البحث دراسه روایه الطریق إلى تل مطران من منظور تعابیر الاتصال غیر اللفظیه، بما فی ذلک تعابیر الوجه، وتعبیرات العین، وتعابیر الید، وحرکات الرأس، وما إلى ذلک، باستخدام المنهج السیمیائی والتمسک بالمنهج الوصفی – التحلیلی. أظهرت نتائج البحث أن علی بدر استخدم ما مجموعه 171 علامه فی هذه الروایه. حقق أقصى استفاده من الحالات المختلفه للسلوکیات الصوتیه والوجه وتعابیر النظر، وأقل استخداما للمظهر المادی. استخدم علی بدر هذه العلامات للتعبیر عن أشیاء مثل: الخوف والقلق والحزن وإخفاء شیء ما والحصول على المعلومات وما إلى ذلک. أیضا، فإن وظیفه الاستبدال لها أعلى تردد ووظیفه التفنید لها أقل تردد.
۲۰۰.

التنغيم الصوتي وأثره المعنوي في القرآن الکريم (المفاهيم الأخلاقيه لأهل المدينه الخاطئه أُنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الفونیم التنغیم المظاهر الخاطئه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۱
تمثلت الدراسه فی توضیح التنغیم الصوتی فی بعض المفاهیم الأخلاقیه لأهل المدینه الخاطئه التی وردت فی القرآن الکریم بعد التعرف على الفونیم کوحده صوتیه ومعرفه ظهوره وکیفیه التعامل معه أمرٌ مهمٌ، لأنّه مرَّ بمراحل حتى وصل إلى مرحله نضوجه فهو صوت قادر على إیجاد تغییر دلالی، وکما تهدف الدراسه إلى توضیح الفونیم والتنغیم والأهمیه المعنویه کونه یفرق بین الجمل ویمنحها دلالات متنوعه من خلال اللفظ عندما یعطی نغمات معینه تنتج من اختلاف الصوت، وتکمن ضروره البحث فی دراسه التنغیم الصوتی وفق المنهج الوصفی التحلیلی الذی تناول بعض المفاهیم الخاطئه ودراسه تنغیمها الصوتی مثل: الکفر، القتل، النفاق، الزنا، الریاء، السرقه، التکبّر، من المفردات التی تناولتها الدراسه، ومن الأسئله التی تطرق إلیها البحث التی کانت تدور حول مفهوم الفونیم وأثره فی مجال الصوت، هی: ما التنغیم؟ وما أهمیته المعنویه لمعرفه دلالات الجمل وکذلک أثره المعنوی ضمن المفاهیم الخاطئه فی القرآن الکریم؟ ومن النتائج التی توصلت لها الدراسه بأنّ الفونیم من القضایا المهمه فی التفکیر اللغوی وله دور معنوی فی الحروف أو الحرکات، أمّا التنغیم فکان یشکل الأثر الأکبر فی تحدید الکثیر من الدلالات التی یمکن فهمها من خلاله مثل: التوبیخ والتحذیر والتقریر، وکما توصلت الدراسه إلى وظیفه تعبیریه للتنغیم التی تتم من خلال الأحاسیس والانفعالات التی تظهر من خلاله کالحزن والفرح والیأس والأمل وغیر ذلک.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان