مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
نظریه نظم
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقش گرای هلیدی می باشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی می باشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقش گرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیده ای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمی شناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریه پرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریه پرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
بررسی زیبایی شناسی جزء 30 قرآن کریم بر اساس نظریه نظم عبد القاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم از نظریات بنیادین بلاغی است که از دو کتاب ارزشمند عبدالقاهر جرجانی؛ دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه بر آمده است مؤلفه های معنا شناسی تأمل برانگیزی با تکیه بر این نظریه در زمینه های علوم قرآنی و ادبیات و شعر پدیدار گشته است. این جستار می کوشد به پرسش هایی نظیر: جرجانی چگونه توانسته با پیوند میان لفظ و معنا و تاکید ویژه بر ساختار درونی کلام چنین نظریه ای را در این گستره مطرح سازد؟ریشه های اصلی این نظریه را در کجا می توان جستجو کرد؟ و این نظریه چه تاثیری بر دیدگاه زبان شناسان جدید بر جای نهاده است؟باسخ دهد. دراین جستار پس از بررسی زیبایی شناسی و ابعاد و موضوعات وابسته به آن ، ارتباط زیبایی شناسی قرآن کریم در مقوله های اعجاز آن با نظریه نظم مورد بحث و کنکاش قرار خواهد گرفت و آیاتی از سوره های جزء 30 در بافت و ساختار بیانی طبق این نظریه مورد واکاوی قرار می گیرد. در ادامه زیبایی شناسی قرآنی ابعاد آوایی، موضوعی، محتوایی موسیقی و غیره بر پایه دیدگاه جرجانی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. از آن جایی که جرجانی رویکردهای اساسی عناصر مذکور را تنها در بافت و سیاق درونی کلام کارآمد می داند نه در مؤلفه های روساخت بلاغی، بنابراین زیبایی آیات جزء 30 بر اساس این نظریه از بافت کلامی و تناسب سیاق چینش حروف و کلمات حاصل می گردد.
بررسی و نقد ترجمة کتاب عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۶ (پیاپی ۴۳)
در این مقاله کتاب «عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد ادبی» ترجمه خانم دکتر مریم مشرف، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است این کتاب با موضوع زبان شناسی تطبیقی، به بررسی پاره ای از آرای عبدالقاهر جرجانی، دانشمند مسلمان سده پنجم هجری پرداخته و دیدگاههای زبان شناسانه اورا با نظریات برخی از زبان شناسان معاصر غربی همچون دو سوسور، رهبر مکتب ساختار گرایی و چامسکی پیشگام مکتب گشتاری- زایشی و جان لیون مقایسه کرده است.در این مقاله ابتدا به بررسى این موضوع در آثار دانشمندان بزرگ مسلمان پرداخته شده است و در بخش دیگر ترجمه کتاب «عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد ادبی» مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. این مطالب به دو بخش 1- تحلیل شکل و ساختار 2- تحلیل محتوا تقسیم شده و به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی آثار فاضل صالح السامرایی بر پایه نظریه نظم جرجانی با استناد به قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
151 - 176
حوزه های تخصصی:
این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است، به واکاوی برخی آثار فاضل السامرایی بر اساس نظریه نظم خواهد پرداخت و نشانه های کاربست این نظریه در آثار سامرایی را تبیین خواهد نمود. فاضل السامرایی زبان شناس و نحوی برجسته معاصر می باشد که با ارائه دیدگاه های نوین پیرامون زبان شناسی و علم نحو، خدمات شایانی به حوزه مطالعات قرآنی ارائه نموده است. وی کلیه مباحث زبان شناسی و نحوی را با استشهاد به آیات شریفه قرآن کریم، معنایابی کرده و ظرافت ها و لطافت های تعابیر قرآنی و بهر گیری قرآن از ظرفیت های تعبیری زبان عربی را به خوبی اثبات نموده است. نویسندگان بر این باورند که او در تألیف آثار ارزنده خود، از نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی متأثر بوده است و ردپای نظریه نظم جرجانی، در اغلب آثارش به چشم می خورد. بررسی ها نشان می دهد که سامرایی همانند جرجانی سهم ویژه ای برای نحو در بلاغت کلام قائل شده است. با وجود اینکه او متأثر از نظریه نظم است؛ ولی آراء و دیدگاه های متنوع تری در مسائل مختلف ارائه داده که نشانگر جزئی نگری بیشتر وی در حوزه مسائل نحوی می باشد. او علاوه بر بسط بیشتر موضوع، به سوی نحو مدرن و پیشرفته حرکت کرده و به واسطه ساده سازی مسائل نحوی و به عبارتی: «نقد نحو»، بسیاری از پیچیدگی های نحو و قواعد خشک حاکم بر آن را کنار زده است؛ از این رو می توان ادعا کرد که وی در این زمینه از جرجانی نیز پیشی گرفته و با ارائه دقیق، کامل و همه جانبه موضوعات نحوی و شواهد بسیاری که ارائه می دهد، معنایابی نحو را حتی گسترده تر از جرجانی انجام داده است.
خوانش ناقدان عرب از نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و تطبیق آن با نظریه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی زبان شناس و ادیب، نظریه پرداز علم بلاغت و واضع نظریه نظم است؛ نظریه های او در باب علم بلاغت از دقت و ظرافتی بالا برخورداراست به گونه ای که از قرن ها پیش تا کنون به عنوان منبعی معتبر برای این علم مورد استفاده پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. تحقیقاتی که پژوهشگران معاصر عرب در بررسی آراء و نظریات جرجانی انجام داده اند، نشان می دهد آرای بلاغی وی خصوصا نظریه ای که در باب نظم مطرح کرده است، ریشه در میراث ادبیات عرب دارد و عبدالقاهر تحت تاثیر اساتید پیش از خود بدین نظریه دست یافته و صورتی کامل و جامع بدان بخشیده است. از سوی دیگر، نظریه نظم، با بسیاری از مباحثی که امروزه توسط اندیشمندان غربی مطرح و با نام آنان شناخته شده است، هم پوشانی دارد. با این تفاوت که نظریه های معاصر غربی، صورتی قاعده مند تر و گاه جامع تر از نظریه های عبدالقاهر دارد.
چگونگی بهره برداری فخررازی ازنظریه النظم در مفاتیح الغیب؛ موردپژوهی سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی قرن های دوم تا پنجم مباحث بلاغی و ادبی قرآن تحت تأثیر رویکردهای کلامی و دینی مورد توجه شماری از عالمان و بلاغیان قرار گرفت و آثار مهمی در این دوران به نگارش آمد. اوج و پختگی این آثار به ظهور نظریه نظم جرجانی، زبان شناس ایرانی انجامید که وی در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه آن را تبیین ساخته است. نظریه نظم در قرن ششم، که یکی از دوران طلایی تفسیرنگاری در میان ایرانیان به شمار می آید، آوازه بلندی یافت و برخی از مفسران با الهام از این نظریه به تفسیر زبانی و بلاغی قرآن روی آوردند. از جمله مفسران مهم این قرن امام فخر رازی است که تفسیر مفاتیح الغیب را به نگارش درآورد. یکی از ویژگی های مهم این تفسیر، مباحث زبانی و بلاغی آن است. نویسندگان در این مقاله کوشیده اند با شیوه تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای تأثیرپذیری وی را از نظریه نظم جرجانی بررسی و تبیین کنند. بر این اساس پس از معرفی این نظریه از دیدگاه جرجانی و فخر رازی، شش موضوع مهم نظریه نظم یعنی تقدیم و تأخیر، حذف و ذکر، فصل و وصل، قصر، تأکید و تعریف و تنکیر را در تفسیر سوره انعام مفاتیح الغیب بررسی کرده و به این نتیجه رسیده اند که فخر رازی افزون بر اینکه از این نظریه تأثیر پذیرفته و وامدار جرجانی است، خود نیز نوآوری هایی در بیان دلالت های بلاغی به دست داده است.
دلالت هاى تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى بر مبناى نظریه نظم جرجانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالقاهر جرجانى در مبحث تقدیم و تاخیر با نگاهى دقیق، اسلوب استفهام را مورد بررسى قرار داده و با آوردن شواهد و مثالهاى فراوان به اثبات اغراض نحوى، بلاغى و معناشناسى این اسلوب پرداخت هاست. وى با ژرف نگرى به تشریح اغراض ثانویه ساختارهاى استفهامى پرداخته و دلالت تقریر و انکار، تهکم و توبیخ را مورد بررسى قرار داد هاست. پژوهش حاضر با روش توصیفى، تبیینى و تحلیلى انجام گرفت، منظور از توصیف ساختارهاى استفهامى، برخورد با این پدیده در سطح است، بى آنکه به حریم علیتش وارد گردیم. در مرحله تبیینى، علل پدیده تقدیم و تأخیر در ساختارهاى استفهامى تبیین گردید و این پدیده در پوشش قوانین کلیاى که ماهیت آن را میرساند، جاى گرفت، در این مرحله چرایى و علتیابى مسئله مدنظر است و سرانجام در مرحله تحلیلى، محتواى آشکار پیامهاى موجود در مثالها بررسى شد. نتایج پژوهش نشان داد که جرجانى با تحلیل نحوى و بلاغى اسلوب تقدیم و تأخیر، معانى ثانویه استفهام را کشف کرد و نشان داد که دگرگونى صورت و معنا یک رابطه دوسویه دارند. یعنى دگرگونى صورت، اعم از تقدیم و تأخیر لفظى، به دگرگونى معنا میانجامد و اراده یک معناى خاص نیز دگرگونى صورت را لازم میگرداند. بنابراین طبیعى است که در این فرآیند دوسویه اختلاف، تنوع و تعدد معانى منتسب به ساختارهاى استفهامى شکل بگیرد، به عبارت دیگر هدف جرجانى بیان تأثیر تقدیم و تاخیردر اختلاف و تنوع معانى است.
بررسی ترجمه سورآبادی بر اساس نظریه نظم جرجانی (بررسی موردی جملات استفهامی)
حوزه های تخصصی:
ترجمه و تفسیر سورآبادی یکی از مهم ترین و قدیمی ترین تفسیرهای اهل س نّت ب ه زب ان فارسی است. سورآبادی در حدود سال 470 هجری این تفسیر را به رشته تحریر در آورده است. وی در ذیل هریک از آیات، پس از ترجمه به تفسیر آیات پرداخته است و تلاش نموده از نظر زبانی به ویژه از نظر رعایت نکات صرفی، بلاغی و نحوی، تعادل کافی برقرار نماید. در این مقاله تلاش شده است دیدگاه جرجانی در مورد نظم و در باب استفهام مورد بررسی قرار گیرد و پس از آن بر اساس نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه بلاغی وی در باب استفهام، ترجمه برخی از آیاتی که مربوط به استفهام است و جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز خود به بررسی این آیات پرداخته است مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه می رسد که سورآبادی در ترجمه تحت اللفظی خود از آیات شریفه مورد بحث ساختار زبان مبدا را بر هم نزده و بر اساس همین سبک به مقوله تقدیم و تاخیر توجه کرده است. از سویی دیگر وی در ترجمه خود به جایگاه معانی ثانویه استفهام توجه نموده است اما به صورت دقیق جایگاه بلاغی تقدیم و تاخیر را مد نظر قرار نداده است.
بررسی و تحلیل عامل و معمول نحوی بر اساس نظریه نظم جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آرای نحویان درباره عامل اعراب کلمات دو نظریه مشهور با نام های نظریه لفظی و معنوی وجود دارد؛ اما می توان دیدگاه های دیگری را نیز استخراج کرد. در میان این دیدگاه ها، نظریه تعلیق که خاستگاهش آرای عبدالقاهر جرجانی است، از اهمیتی ویژه برخوردار است. قوّت دیدگاه او در موشکافی و ریشه یابی مسائل نحوی و اعرابی و نیز فراتر بردن نظریه تعلیق از ساحت صحت نحوی به ساحت فنّی و بیانی است؛ دیدگاهی که بر مطابقت تامّ تعلیق کلمات به یکدیگر با مقصود متکلم متکی است. هدف از این پژوهش، افزون بر معرفی دیدگاه های مربوط به نظریه عامل و معمول، تفسیر نظریه عامل و معمول در پرتو نظریه نظم جرجانی یا همان نظریه تعلیق است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و تحقیق کتابخانه ای سود جسته ایم. ابتدا دیدگاه های مختلف درباره عامل و معمول را استخراج کرده و ضعف های هر نظریه را بیان کرده ایم. سپس به تفسیر عامل و معمول بر اساس نظریه نظم پرداخته و ضعفش را گفته ایم. در ادامه به بیان قوّت این نظریه در مقایسه با دیگر نظریات عامل و معمول پرداخته ایم. در پایان نتیجه گرفته ایم که نظریه تعلیق عبدالقاهر جرجانی به دلیل اینکه بر قصد متکلم در ارتباط اجزای جمله با یکدیگر تأکید می کند و نیز موشکافانه به تحلیل علل و عوامل نحوی می پردازد و نظریه عامل را از ساحت صحت نحوی به ساحت بیانی ارتقا می دهد، قوّتی فزون تر از دیگر نظریات عامل و معمول دارد.
مدلول های شناور در شعر حافظ (با نگاهی به آراء عبدالقاهر جرجانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر، زبان ارتباط ها و دلالت های پیدا و پنهان میان لفظ و معناست و ساخت شعری، بستری برای حرکت لفظ به سمت معنا در لایه ها و سطوح مختلف است. عبدالقاهر جرجانی به ساختِ شعری، به عنوان مجموعه ای از روابط و نشانه های زبانیِ معنادار توجه دارد. آنچه در نظریه نظم جرجانی برجسته است، دلالت، تالیف و پیوند کلمات با یکدیگر در ساختی منسجم، برای افاده معنا است. این پیوند، در شعرحافظ با حضور ترکیب های جدید و به کارگیریِ مدلول های شناور، زبانی تازه پدید آورده است. زبانی که معنا در آن موقوف و متوقف نیست و توجه به روابط و پیوند کلمات ضرورت دارد. در این پژوهش، با نگاهی به آراء جرجانی در تألیف کلمات و معنای حاصل از آن، و نظر به تعدد معنا در شعر حافظ که علاوه بر همنیشینیِ کلمات، در محورهای جانشینی به خصوص در حوزه های استعاری نیز قابل جست-وجوست، به شیوه استنادی- تحلیلی- توصیفی، شناور بودن مدلول ها (معانی) در شعر او بررسی می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می-دهد معانی درشعر حافظ، در سطوح مختلف، از جمله مصراع، بیت و غزل، شناور است.
مهندسی زبانی سوره توحید از دیدگاه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم جرجانی با اعتقاد به وجود اعجاز قرآن در نظم و مهندسی زبانی آن، مهندسی زبانی قرآن را در رد نظریه صرفه بررسی می کند. او معتقد به چینش ویژه واژگان قرآنی است که حذف واژه ای یا جابجایی موقعیت آن یا جاگذاری واژه ای مترادف به جای آن، باعث نابودی نظم قرآنی و مقصود متکلم می گردد. سوره توحید سوره ای است که واژگان آن باتوجه به شرایط مخاطبین آن به خصوص مشرکان قریش که باتوجه به درخواست آنان از پیامبر (ص) نازل گردید، دارای چینش زیبایی شناسیِ خاصی است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و نظریه نظم جرجانی درصدد تحلیل زیبایی شناسیِ ساختاری و واژگانی سوره توحید است تا اشاره کند که سوره توحید به تناسب درخواست مشرکین قریش از پیامبر(ص)، با استقاده از عوامل زبانی مختلفِ باهم متناسب و مؤیّد یکدیگر در رسیدن به یک معنا و نظم حاصل از آنها، از خلال فعل امر قل در معنای ارشاد، ضمیر منفصل (هو) و دو فصل بلاغی در سیاق مثبت در آیه اول و دوم و ضمیر متصل (له) و وجود دو وصل در سیاق منفی در آیه سوم و چهارم برای اشاره به قطع اتصال الله با موجودات در احدیت، نکره بودن (أحد) اشاره به تعظیم و ناشناخته بودن یگانگی (الله)، معرفه بودن (الصمد) دلالت بر اختصاص صمدیت به او، تقدیم (له) در آیه چهار اشاره به حصر نفی همتایی برای او و اثبات آن برای غیر او و حذف مفعول به فعل لم یلد برای اثبات یگانگی او، الله را با اثبات وحدانیت او، پارادوکسی معرفی می کند که عقل ها از درکش حیران مانده اند.
تعادل معنایی در ترجمه شعر به شعر در پرتو نظریه نظم (با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک میان عربی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان زبان های عربی و فارسی، به بررسی این مسئله می پردازد که در این نوع ترجمه، «تعادل معنایی» میان شعرِ مبدأ و شعرِ مقصد چه نوع رابطه ای است و چگونه تحقق می یابد. روش مطالعه تحلیلی توصیفی است. در بخش تحلیلی، ابتدا ساخت معناییِ شعر برمبنای نظریه نظمِ عبدالقاهر جرجانی تحلیل می شود و درنتیجه مشخص می گردد که ساخت معناییِ شعر، محصول شیوه دلالت شعر بر غرض است که در نظمِ ویژه ای از سخن نمود می یابد. سپس در بخش توصیفی، با رجوع به نمونه هایی از ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان عربی و فارسی، رابطه معنایی میان نمونه ها توصیف می شود و در نتیجه مشخص می گردد که تعادل معنایی میان اشعار مبدأ و مقصد تشابهی بیانی است که در سطح شیوه دلالت بر غرض جریان دارد و تعادل معنایی در این سطح از طریق شبیه سازیِ کارکرد عناصر زبانی در شیوه ارائه معنی تحقق می یابد. براین اساس، شعرِ مقصد ساختی معنایی در زبان مقصد است که عناصر زبانی در تولید آن به گونه ای به کار رفته اند که کارکردی مشابه با عناصر زبانیِ شعرِ مبدأ در شیوه دلالت بر غرض دارند.
زیبایی شناسی سوره «حمد» بر پایه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم جرجانی بر مبنای وجود اعجاز در مهندسی زبان و چیدمان ویژه کلمات، در پی اثبات اعجاز زبانی قرآن کریم است و در برابر دیدگاه برخی از معتزلی ها مطرح است که اعجاز قرآن را در زبان آن نمی دانند، بلکه اعجاز را در این می دانند که خداوند مانع از آوردن مانند قرآن است(نظریه صرفه). جرجانی در نظریه نظم، اعجاز را در به کارگیری معانی نحو و ظرافت های بلاغی قرآن از بین وجوه مختلف جوازی می داند، و فصاحت و بلاغت را به معنا ربط می دهد و لفظ را تابع و خادم معنا می خواند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نظم جرجانی در پی تحلیل سوره حمد و نمایاندن زیبایی های آن است. چیدمان واژگان این سوره به اقتضای مقام به گونه ای است که جابجایی یا حذف آنها ، نظم موجود و تناسب آن رابهم می ریزد. در تایید نظم و زیبایی این سوره جهت رسیدن به هدف مطلوب می توان به معرفه بودن «الله» درتناسب با «نعبد» و «المغضوب» و متناسب بودن واژه های «رب» «ومالک» با «نستعین» و «الضّالّین»؛ وهمچنین فصل در آیات آغازین برای اثبات یگانگی او وتناسب آن با مفرد آوردن «ربّ و الرحمن و الرحیم و مالک»؛ و وصل در آیه «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» وجمع بودن افعال به نشانه مشارکت انسانهاو به ویژه مؤمنان در عبادت و استعانت و تناسب جمع بودن دو فعل با این وصل بلاغی در کناراطناب دال بر مدح با آمدن بدل وصفت «رب» و «مالک»،و تقدیم لفظ «إیّاک» در مقام اختصاص عبادت به خداوند و استعانت از او وتناسب آن با غرض بیان اخلاص و تواضع، اشاره نمود.