فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
روش استنتاج ضرورت عقلی در پژوهش های فلسفی تعلیم وتربیت اسلامی از با ارزش ترین موضوعاتی است که کانون آگاهی برخی از پژوهشگران این گستره از علوم انسانی قرار گرفته است؛ نوشتار پیش رو بر پایه این پرسش که در استنتاج مدلول های تربیتی از مبانی فلسفی در فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی از چه نوع روشی و چگونه می توان بهره برد؟ و با هدف بررسی و تبیین روش پژوهش استنتاجی ضرورت عقلی در استنتاج مدلول های تربیتی از مبانی و گزاره های فلسفی و دینی نگاشته شده است. نویسنده در این نوشتار از روش توصیفی تحلیلی و استنتاجی با به کارگیری منابع کتابخانه ای[1] در توصیف مفاهیم، تحلیل و تبیین مسئله بهره جسته است. نگارنده مقاله این گونه نتیجه می گیرد که روش استنتاجی ضرورت عقلی[2] در مقایسه با قیاس منطقی با ضریب اطمینان بیشتری می تواند در استنتاج مدلول های تربیتی مورد بهره برداری قرار گیرد. فیلسوف تربیتی می تواند در استنتاج مدلول های تربیتی از مبانی متافیزیکی و هستی شناختی، شناخت شناختی، ارزش شناختی، انسان شناختی و الهیاتی بهره جوید. همچنین استنتاج مدلول های تربیتی نیز بر پایه رابطه ضروری میان مبانی و مؤلفه های تربیتی بر پایه فرمان عقل به چنین ضرورتی است. [1]. در این نوشتار از منابع فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی و غربی، حکمت متعالیه، فلسفه اسلامی و روش شناسی پژوهش در فلسفه تعلیم وتربیت استفاده شده است. [2]. در این نوشتار منظور از روش استنتاجی ضروت بالقیاس الی الغیر همان روش استنتاجی ضرورت عقلی است.
بررسی انتقادی برداشت مک اینتایر از فضیلت با تکیه بر آراء شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
103-120
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه آثار فقدان حاکمیت اخلاق، بیش از پیش در جوامع آشکار شده و بویژه جوامع توسعه یافته در این خصوص با چالش های فراگیری روبه رو هستند، بحث از فلسفه اخلاق امری گریزناپذیر می نماید. تفاوت دیدگاه ها در فلسفه اخلاق باعث شده تا مقایسه تطبیقی منظرگاه های مختلف در این خصوص اهمیتی دوچندان یابد. در این تحقیق با تکیه بر منابع تخصصی و مقایسه تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چه تفاوت های اساسی در تبیین معنای فضیلت بین شهیدمطهری و مک اینتایر بعنوان نماینده دو اندیشه اسلامی و غربی وجود دارد. به نظر می رسد باور به نسبی گرایی، استقلال در تدوین برنامه سعادت، اعتقاد به بستر تاریخی بروز فضیلت، و حدوسط دانستن فضیلت، از مهم ترین عناصر تمایز این دو دیدگاه است. باتوجه به مباحث ارائه شده می توان به این نتیجه دست یافت که اگرچه اندیشه مک اینتایر نظریه ای قابل دفاع در اخلاق است اما در قیاس با اندیشه اسلامی دچار کاستی هایی است.
ساختارسازی عدالت اجتماعی - کیفری با نهادینه کردن نظام نیمه آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام نیمه آزادی یکی از جلوه های اصل فردی کردن کیفر و از جمله روش هایی است که در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان با آزادی نیمه وقت مجرم موافقت کرده اما بر نظارتی دائم بر آن تأکید می ورزد. این روش علاوه بر تأکید بر قراردادی شدن عدالت کیفری بر پایه توافق، از یکسو ثبات خانوادگی بزهکار را حفظ کرده و از سوی دیگر اصلاح گام به گام مجرم را در دستور کار قرار می دهد. با ترویج بیشتر فرهنگ قانون مداری و ارائه نظریه های مدرن، زندان نیز به عنوان یک مجازات، کالبدشکافی شد. در همین راستا نظام های مختلف حقوقی با در پیش گرفتن سازوکارهایی سعی کردند که از آثار منفی و مخرب زندان بکاهند و از آن تنها برای مجازات مجرم، بدون صدمه زدن به خانواده او، متمتع گردند. سؤالی که در این مقاله مورد نظر می باشد این است که کاربست نیمه آزادی از منظر پاسخ به کیفر چیست و این نظام از چه جایگاهی در سیاست کیفری برخوردار می باشد؟ نظام نیمه آزادی نهادی است که می توان آن را از منظر وظیفه گرایانه و فایده گرایانه با تکیه بر توجیه کیفر، بررسی و تبیین نمود. به دیگر سخن، سیاست کیفری نظام های مدرن از آن برای تنبیه و اصلاح مجرمان به گونه ای که کمترین فاصله را از اجتماع گرفته و بیشترین فایده را برای اجتماع سبب شوند، استفاده کرده اند. نظام حقوق کیفری ایران نیز بخشی از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ را به این نهاد نوین کیفری اختصاص داده است. در این مقاله، نگارندگان تلاش نموده اند تا ضمن تبیین نظام نیمه-آزادی به ارزیابی ابعاد مختلف آن در سیاست کیفری ایران بپردازند
مرور آسیب شناسانه رویکرد تفکیکی در تعلیم و تربیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سؤال است که نگاه تفکیکی به مقوله تربیت، ممکن است چه آسیب هایی برای جامعه ایران اسلامی به دنبال داشته باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات نیز، اسنادی است. اسناد که شامل کتاب ها و مقالات مربوط به موضوع پژوهش به شیوه موضوعی است، استخراج و در بحث به آن ها استناد شده است. براساس یافته های این پژوهش، تفکیک این دو امر واحد به دو جریان متمایز مانند آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت، مشکلات نظری و عملی فراوانی را به وجود می آورد. نگاه تفکیکی، این تصور نادرست را در اذهان کارگزاران نظام تربیت ایجاد می کند که کار مدرسه و نظام تربیت رسمی و عمومی در عمل شامل دو فعالیت متفاوت و متمایز است. این تلقی منجر به گسست فعالیت های تربیتی شده و نوعی دوگانگی در فعالیت ها، برنامه ها، سازوکارها و ناکارآمدی نظام و مدرسه می شود که درنهایت نبود انسجام و وحدت در هویت و شخصیت دانش آموزان را در پی خواهد داشت. گسترش بحث و جدل درخصوص تقدم تربیت بر تعلیم که حاصل این نگاه نامیمون است نیز باعث هدر رفت تلاش ها و سرمایه ها می شود. همچنین مسئولیت پذیر نبودن معلمان در ایفای نقش تربیتی خود و کنکور و تمرکز بر نقش محوری آموزش در فرایندها و فعالیت های مدرسه از دیگر پیامدهای این نگاه تفکیکی است. درمجموع تفکیک این دو مقوله از هم، افرادی را به جامعه اسلامی تحویل می دهد که اگر چه ممکن است به ابعاد شناختی و مهارتی ارزش های دینی و اخلاقی دست یابند، اما به حیطه نگرش ها و ارزش ها که عالی ترین هدف هر نظام تربیتی است دست نخواهند یافت. به عبارت بهتر، این افراد ممکن است مناسک دین خود را بشناسند و نسبت به اجرای آن ها نیز پایبند باشند، اما تا وقتی دین داری در این افراد به نگرش و ارزش بدل نشود، آثار آن در زندگی فردی و جامعه دینی افراد ساری و جاری نخواهد شد.
طراحی الگوی شایستگی های استادان و مربیان سازمانی باتأکیدبر بیانات حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احصای شایستگی های استادان و مربیان ازجمله مباحث مهم و حیاتی در نظام تعلیم وتربیت است. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی و از نوع توسعه ای است که با هدف دستیابی به الگوی شایستگی های استادان و مربیان مبتنی بر بیانات امامین انقلاب اسلامی اجرا شده است. برای نیل به این هدف، مباحث نظری و پژوهش های انجام شده مرتبط مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و درادامه با استفاده از روش نظریه داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم و مقوله ها از درون داده ها احصا و بعد از انجام چند مرحله مفهوم سازی در سطوح مختلف انتزاع و تعریف ارتباط مقوله ها با پدیده محوری و ترکیب نظری آنها، الگوی نظری ارائه شده است. به منظور افزایش دقت و اعتباریابی نتایج به دست آمده، نقطه نظرات 12 نفر از مدیران سطوح راهبردی و اعضای هیئت علمی در نظام تعلیم وتربیت که در حوزه استادان و مربیان به صورت مستقیم مسئولیت دارند، ازطریق پرسشنامه محقق ساخته اخذ و نتایج مربوط ازطریق آزمون های کولموگروف اسمرنوف یا (K-S)، فریدمن، پارامتری و تی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و درنهایت ابعاد، مؤلفه ها و رتبه بندی آنها درقالب جداول مربوط ارائه شده است.در این تحقیق با منطق نظریه داده بنیاد تعداد 351 سند تمام خوانی و براساس این اسناد تعداد 1131 گزاره نظری به دست آمده است، درادامه با مطالعات رفت و برگشتی تعداد 87 کد باز شناسایی و سپس این کدها براساس محور های مشترک درقالب 8 کد محوری دانش، توانایی، مهارت، نگرش، بینش، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اخلاقی و اعتبار دسته بندی و درنهایت کد های محوری حول کد انتخابی یا پدیده محوری شایستگی های استادان و مربیان الگوی مفهومی تحقیق را ساخته اند.
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختران دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل می باشد. روش : روش پزوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل بود، که در سال 99-98 در مدارس دولتی شهر بابل و در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه گیری ساده تعداد 120 دانش آموز و مادرانشان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پایگاه هویت (Bennion& Adams,1986 ) و پرسشنامه سنجش دینداری فرد مسلمان آرین(1378) و پرسشنامه شیوه ی فرزندپروری بامریند( اسفندیاری، 1374) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آماری توصیفی فراوانی و آمار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد . یافته ها: نتایج این پژوهش رابطه معناداری بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه ، سهل گیرانه و مستبدانه با پایگاه هویت دانش آموزان دخترنشان داد. این درحالی است که بین شیوه های فرزندپروری با دینداری دختران رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : بنا بر این یکی از راه های تقویت پایگاه هویت دانش آموزان کمک به والدین در اتخاذ رویکرد مقتدارانه درتربیت دختران خود می باشد .
تقریر نظریه سلبی اخلاق در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
111-128
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تحلیل موضوع فنا به عنوان غایت کنش اخلاقی، به تقریری نوین از نظام اخلاقِ عرفانی صدرایی توجه دارد. انسان برای ایصال به سعادت غایی خود ناگزیر است که مدارج هستی خویش را معدوم سازد: عدم قالب و عدم نفس و عدم روح. این گامها که به ترتیب معادل با مرگ طبیعی و اِنعدام نفس انسانی و فنا در توحید الهی هستند، ضمن هم خوانی با مبانی تشکیکی وجودشناختی حکمت متعالیه، با پاسخ به این پرسش که «در خوانش سلبی از ماهیت اخلاق، نقش فعل اخلاقی چیست؟»، امکان ارائه یک نظریه اخلاق شناسانه سلبی را فراهم می کنند. بر این قرار، مسیرِ تخلّق از پی سفر انسان به عالم اله آغاز می شود و پس از محوِ ماسوی الله پایان می یابد. با التفات به تمایز اخلاق دنیوی و اخروی و در عین توجه به حدیث قرب نوافل و فرائض، امتیاز این نظریه سلبی در تشخیص ماهیت اخلاق اسلامی نمایان می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود به دوران نوجوانی به عنوان یکی از بحرانی ترین دوره های رشد، عوامل استرس زای مختلفی را به همراه دارد. عدم سازگاری با این شرایط می تواند زمینه ساز شکل گیری آسیب هایی چون افکار خودکشی باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مدارس دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. از مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) و سیاهه سازگاری بل (1961) (BAL ) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد روان درمانی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی اثر مثبت دارد (01/0>P). در مجموع می توان گفت که روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر آموزه های دینی با پیشینه نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب در بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله ای مؤثر در درمان این نوع از اختلالات روانی استفاده کرد.
معافیت از کیفر در فقه اسلامی؛ میانکنشی اخلاق، تربیتی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف جرم شناختی کیفر، هدف گیری اصلاح اجتماعی و تربیت مجرم می باشد به علاوه که کاهش آثار جرم هم مورد نظر است. همچنین تجربه ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ که ﮐﯿﻔﺮﮔﺮاﯾﯽ ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه و اﻓﺰودن ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﭘﯿﺮوان ﺣﻘﻮق ﮐﯿﻔﺮی ﮐﻪﺧﻮاه ﻧﺎﺧﻮاه ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و... را در ﺑﺮدارد، ﻫﯿﭻﮔﺎه ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﮐﺎرآﻣﺪی دﺳﺘﮕﺎه ﻋﺪاﻟﺖ ﮐﯿﻔﺮی در ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﻧﯿﺴﺖ. لذا نظام عدالت کیفری با اتخاذ سیاست کیفری ارفاقی خاصه در جرائم سبک، علاوه بر کاهش تراکم پرونده های کیفری، افزایش اوقات قضات جهت رسیدگی با دقت بیشتر در پرونده های مهمتر، کاهش اطاله دادرسی، کاهش جمعیت کیفری، کاهش هزینه های بار شده بر دولت و نیز امتناع از برچسب زنی در وهله اول جهت گیری اخلاقی و تربیتی و اصلاح گری اجتماعی بوده است. در نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی به چیستی معافیت از کیفر از نظر فقه و حقوق اسلامی و ارتباط آن با اخلاق و تربیت فردی و اصلاح گری اجتماعی پرداخته است
بررسی شرط ایمان در فعل اخلاقی برای تحقق کمال اخروی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر اندیشمندان مسلمان و از جمله استاد جوادی آملی، با استناد به دلالت برخی از آیات و روایات، براین باورند که افعالِ اخلاقی کسانی که ایمان به خداوند متعال ندارند لزوما مشمول پاداش اخروی نمی شود. البته به عقیده ایشان انسانهای اخلاق مداری که به دلیل قصور و محرومیت از دریافت هدایت وحیانی و ایمان بی بهره مانده اند، از تمام نتایج فعل اخلاقی خود بی بهره نبوده و دست کم در قالب کاهش عقاب اخروی سود خواهند برد؛ بر این اساس یا باید نیل به پاداش و کمال اخروی را برای این افراد کلا منتفی دانست و یا در حتمیت آن شک کرد. در این مقاله میزان هماهنگی این دیدگاه با برخی مبانی کلامی و تفسیری بررسی شده است؛ براساس این مبانی، ظرفیتهای وجودی مخلوقات الهی متناسب با هدف و کمال نهایی آنها در خلقت بوده و عبارت است از فطرت و عقلانیتی که زمینه اخلاقی ماندن را برای آنها فراهم می آورد. چنانکه هدف از خلقت انسان نیل او به کمالات اخروی بوده و نه صرفا رفع عقاب، و اگر یگانه راه رسیدن به این کمال بهره گرفتن از قدرت انتخاب و اختیار در بزنگاه های امتحان دنیوی است، لاجرم باید پذیرفت کسانی که از روی قصور از موهبت ایمان برخوردار نبودند اما با تلاش خود از دام وسوسه ها گریخته، انتخاب درست کرده و اخلاقی زیسته اند، نباید از کمال لایق نوعِ انسان درحیات جاودان بی بهره بمانند. اهمیت این مساله آنگاه آشکارتر می شود که می بینیم بیشتر انسانها در طول تاریخ بی هیچ تقصیری از هدایت وحیانی و به تبع آن ایمان به خداوند محروم مانده اند؛ چنانکه مسیر فوق را برای این تعداد کثیر از انسان ها گشوده ندانیم، ناچار باید برای تبیین حکمت الهی در خلقت آنها چاره ای بجوییم که با عدالت خداوند در نحوه آفرینشِ نوعِ انسان سازگار باشد.
We Have to Live Till We Die(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 68
حوزههای تخصصی:
What ethical stance would be appropriate in today’s messy situation of health crisis, global warming, social and economic antagonisms, etc.? The first one is that of an expert who deals with the specific task imposed on him by those in power, blissfully ignoring the wider social context of his activity. The second one is that of pseudo-radical intellectuals who criticize the existing order from a comfortable morally superior position, well aware that their criticism will have no actual effects. How, then, are we to go on living after we get rid of the illusions of a false critical stance? Not just by accepting our reality: the fascination with the end of our civilization make us spectators who morbidly enjoy the disintegration of normality. A way out of this deadlock is signalled by a line from a song by the German rock band Rammstein: “we have to live till we die”. We have to fight against the pandemic and other crises not by way of withdrawing from life but as a way to live with utmost intensity. Is there anyone more ALIVE today than millions of healthcare workers who with full awareness risk their lives on a daily base? Many of them died, but till they died they were alive.
بررسی لذت و لذت طلبی از منظر قرآن و مادی گرایان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
11 - 42
حوزههای تخصصی:
لذت و لذت طلبی از اموری است که انسان به طور فطری به آن گرایش دارد و اندیشمندان اخلاقی و فلسفی، از روزگاران قدیم درباره آن بحث کرده اند. قرآن با تأیید اینکه گرایش به لذت در وجود آدمیان قرار داده شده است، استفاده افسارگسیخته از آن را نهی می کند و ترجیح لذت های زودگذر مادی را که آدمی را از کمال و سعادت حقیقی بازمی دارند، بر لذات پایدار اخروی مذموم می شمارد. در مقابل، از دیدگاه مکاتب مادی گرا، سعادت آدمی در کسب هرچه بیشتر لذات دنیوی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی لذت مادی گرایانه و لذت قرآنی است تا به این پرسش پاسخ بدهد که چه نقدهایی بر لذت مادی گرایانه در مقایسه با لذت قرآنی وارد است؟ روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قرآن، انسان را به آگاهی از لذات دنیوی و اخروی و مقایسه آن ها، ایمان و عشق، قرب به خدا، تفکر و ترجیح لذات باقی بر فانی، تقوا و زهد از لذات توصیه و او را از دل بستگی به لذت های دنیوی نهی کرده است. در حالی که انکار یا غفلت از بُعد ملکوتی انسان، اصالت دادن به لذات آنی، غفلت از لذات اخروی و انسان محوری، از ویژگی های مکاتب مادی گرا درباره لذت است که سبب ترجیح لذت های مادی بر لذات اخروی و پایدار می گردد.
طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی «تربیت کودک از دیدگاه اسلام و روان شناسی» به عنوان درس عمومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی «تربیت کودک از دیدگاه اسلام و روان شناسی» به عنوان یکی از دروس عمومی، انجام گرفت. روش تحقیق از نوع طرح آمیخته اکتشافی (کیفی کمّی) است. در مرحله کیفی، پس از بررسی اسناد علمی و مصاحبه با صاحب نظران، کدهای محوری و گویه های مربوط به عناصر هدف، محتوا، روش تدریس و روش ارزشیابی برنامه درسی پیشنهادی، با روش تحلیل محتوا استخراج گردید و مبنای تدوین پرسش نامه محقق ساخته شد. در مرحله کمّی و با روش توصیفی پیمایشی، جهت اعتبارسنجی برنامه درسی با الگوی مبتنی بر نظر خبرگان آیزنر، پرسش نامه توسط بیست متخصص (استادان علوم تربیتی، روان شناسی و معارف اسلامی) در دانشگاه یزد تکمیل شد. داده های پرسش نامه، با آزمون تحلیل واریانس رتبه ای فریدمن تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اعتبار برنامه درسی طراحی شده توسط متخصصان، به دلیل اتخاذ رویکرد بین رشته ای، و لزوم بازنگری اساسی و نوآوری در دروس عمومی تأیید شد.
امکان سنجی صیانت از حقوق شهروندی با ورود ثالث در دعاوی سرمایه گذاری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق سرمایه گذاری بین المللی و قواعد شکلی و ماهوی حل اختلافات ناشی از آن با استفاده از شیوه داوری در مسیر تجربه و تحول است و در این مسیر استدلالات نظری و رویه عملی نقش مهمی ایفا می کند. یکی از مواردی که در موضوعات مطرح در این حیطه از دانش حقوق مورد بررسی است امکان در نظر گرفتن حقوق بشر بین الملل بعنوان قسمتی از قانون حاکم، و به تبع آن در نظر گرفتن تعهدات حقوق بشری برای طرفین رابطه ی سرمایه گذاری است. با توجه به اینکه التزام به تعهدات حقوق بشری اغلب با منافع اقتصادی طرفین همسویی ندارد، احتمال عدم تمایل به جدی گرفتن و ایفا آنها وجود دارد. به همین جهت طرح بحث چگونگی نظارت بر رفتارهای حقوق بشری طرفین سرمایه گذاری بین المللی ضرورت دارد. یکی از طرقی که این نیاز را می توان برآورد توجه به نظارت هایی است که در خارج از رابطه قرارداد سرمایه گذاری و توسط طرف ثالث ذی نفع انجام می شود. در این پژوهش با توجه به توجیهات نظری و رویه ای، شرایط کنونی امکان ورود ثالث به دعوای سرمایه گذاری از موضع مدافع حقوق بشر، مورد بررسی قرار گرفته است
بررسی نقش بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای حسابرسان بر ریسک شهرت اخلاقی و کیفیت حسابرسی با استفاده از رویکرد دلفی و معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی بررسی نقش بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای حسابرسان بر ریسک شهرت اخلاقی و کیفیت حسابرسی با استفاده از رویکرد دلفی پرداخته است. یکی از روش های از بین بردن ریسک، انتقال ریسک می باشد و از آنجائیکه حسابرسان به دلایل مختلف از جمله قصور ممکن است با ریسک هایی مواجه شوند، بیمه مسئولیت حرفه ای در این بین برای آنها راهگشا است. این مطالعه از طریق رویکرد دلفی و براساس 95 پرسشنامه تکمیل شده توسط حسابرسان در سال 1397 صورت گرفت. با استفاده از روش معادلات ساختاری نتایج فرضیه اول نشان داد که حسابرسان مستقل بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای را بر کاهش ریسک شهرت خود مؤثر می دانند و ارتباط مثبت و معناداری میان بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای و کاهش ریسک شهرت اخلاقی حسابرسان وجود دارد. در ارتباط با فرضیه دوم نتایج نشان داد که بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای منجر به کاهش کیفیت حسابرسی می شود
تربیت زمینه ساز تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی، فرایندی پیچیده، زمان مند و متأثر از عوامل گوناگون است که برای محقق شدن آن، پشتوانه های مادی و معنوی بسیاری لازم است. دراین میان، آنچه اهمیت می یابد، چگونگی تحقق تمدن است. ازهمین رو، هدف پژوهش حاضر، تبیین تربیت زمینه ساز تمدن نوین اسلامی باتأکیدبر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می باشد. روش پژوهش، تحلیلی و استنتاجی است. یافته ها نشان داد که ازجمله مؤلفه های احصاشده تحقق تمدن نوین اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) عبارتند از: معنویت، علم گرایی، اخلاق، عقلانیت، عدالت، وحدت گرایی، پیشرفت، مجاهدت مداوم و پویایی فرهنگ. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تربیت مبتنی بر اسناد تحولی کشور، با اثرگذاری بر مؤلفه های تمدن نوین اسلامی، زمینه را برای تحقق تمدن نوین اسلامی فراهم می سازد.
تحلیلی بر ماهیت اخلاقی و حقوقی قواعد آمره در داوری تجاری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
127-148
حوزههای تخصصی:
در کتب حقوق بین الملل در بحث داوری و در بخشی اجمالی و بصورت گذرا به ماهیت و چیستی قواعد آمره در داوری تجاری بین المللی پرداخته شده است و البته عمده کتب و مقالات در این خصوص در خارج از کشور تحریر و منتشر شده است. از آنجائیکه داوری، از مهمترین و رایج ترین روشهای حل و فصل اختلافات در دعاوی تجاری بین المللی است، بانجام این تحقیق می تواند به شناخت ابعاد ماهوی آن کمک کرده و در نتیجه در پاسخ به ابهامات موجود موثر باشد. و در این پژوهش ماهیت قواعد آمره در داوری تجاری بین المللی از حیث اخلاقی و حقوقی مورد بررسی قرار گرفته. و محقق نتیجه می گیرد که قواعد آمره در داوری تجاری بین الملل هرچند دال بر مدول اخلاق می کند، لیکن بنا به اینکه اخلاق امری اعتباری و در نهایت انتزاعی است، نمی توان قواعد آمره در داوری تجاری بین المللی را از منظر اخلاقی به معنای قراردادی آن مورد بررسی قرار داد و به آن وجاهت بخشید زیرا نسبت میان اخلاق و منفعت در روابط بین الملل از جنس تعارض و تقابل است. و بایستی به این قواعد به عنوان ابزاری صرفا حقوقی نگریست که از قواعد نظم عمومی که اخلاق با رویکرد حقوقی آن یکی از عناصر تشکیل دهنده آن است، منبعث شده است.
نظام نامه اخلاق پژوهش پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوریهای آموزشی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش تولیدات علمی در کشور و گسترش فزاینده موسسات آموزش عالی، خطر شیوع بداخلاقی در انجام پژوهش همه نهادهای پژوهش محور را تهدید می کند. پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوری های آموزشی (یکی از پژوهشکده های پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش) از این ضرورت مستثنی نبوده است و به صورت بالقوه در معرض تهدید سرایت بد اخلاقی پژوهشی قرار دارد. این مطالعه با هدف تدوین نظام نامه اخلاق پژوهش پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوریهای آموزشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و در چارچوب رویکرد کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. داده های احصاء شده از جلسات بحث گروه کانونی و مصاحبه رو در رو بوسیله تحلیل محتوای تماتیک تحلیل گردید. تحلیل یافته ها منجر به شناسایی دو مقوله اصلی منش اخلاقی پژوهشگر شامل 4 زیرمقوله تواضع و فروتنی، صبر و بردباری، حساسیت فرهنگی، مشارکت جوئی و اصول اخلاقی حاکم بر پژوهش شامل 9 زیرمقوله سودمندی پژوهش، اصالت علمی، رعایت حقوق همکاران، رعایت حقوق شرکت کنندگان، اجتناب از سرقت علمی، انتشار یافته ها، ساده نویسی گزارش، سپاسگزاری، نقدپذیری و نقادی علمی گردید. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند گامی برای اتخاذ تصمیم های اخلاقی تر در انجام پژوهش و ایجاد فضای اعتماد و احترام در میان ذینفعان پژوهشگاه بازی کند و مبنایی برای گفتگوهای بیشتر و توسعه ی فرهنگ اخلاق پژوهش فراهم نماید
ظرفیت استعاره متناظر در کشف مبانی تعلیم وتربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین نقش استعاره در شکل متناظر و تمایز آن با برداشت صرفاً ادبی و زیبایی شناختی و یا صرف الهام بخشی، به منظور افزایش دقت علمی در تعلیم وتربیت اسلامی است. برای این منظور، چنین استدلال شد که استعاره متناظر باتوجه به تکیه صرف بر متن دینی و نیز غیرانتخابی بودن کلیت و چارچوب آن می تواند بدیل مناسب رویکردهای موجود برای ارائه مبانی و اصول تعلیم وتربیت اسلامی باشد. این الگوی استعاری دارای ویژگی های محوریت علم به جای تربیت، ذکر جزئیات در مقابل کلیت، پیوند توأمان علم و تربیت به جای رابطه پیوستاری و نقش مبنایی در مقابل نقش تکمیلی است.
تربیت اخلاقی بر مدار هم گرایی باورها و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
۱۶۳-۱۸۲
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو، با مروری بر جهان بینی اسلامی، همگرایی باورها و ارزش ها و نقش آن در تربیت اخلاقی روشن و موجَه می گردد. در برداشت رایج، ارزش ها تابعی از باورها به شمار می روند و بدین ترتیب، همگرایی باورها و ارزش ها امری طبیعی می نماید. از باب مثال، توحیدباوری، ارزشِ تربیت اخلاقی توحیدبنیان و گریزان شدن از اخلاق شرک آلود را روشن می سازد. براساس هماهنگی مزبور، باید با شناخت خداوند و ایمان به وحدانیت او، به تربیت اخلاقی توحیدبنیان مجهز شد؛ لذا در چارچوب درک توحید فطری و حکمت الهی، نظر به رابطه تنگاتنگی که مابین باورها و ارزش ها برقرار است، با اتکا به هر یک از دو قلمرو کافی است تا توجه به قلمرو دیگر تداعی شود. این نوع هم گرایی به ویژه در قلمرو اخلاق، به دلیل رابطه تعاملی اخلاق و باورها، مدار تربیت اخلاقی قرار می گیرد و موجب حرکت استکمالی انسان و استحکام و کارآمدی بیشتر تربیت اخلاقی می گردد.