ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
۲۲۱.

مدل معادلات ساختاری بین دینداری با سلامت روان: با آزمون نقش میانجی هوش معنوی در دانشجویان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین داری سلامت روان هوش معنوی دانشگاه ارومیه دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بین دین داری با سلامت روان دانشجویان دانشگاه ارومیه است. روش: روش پژوهش هم بستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1402 بود (13567N=)، که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها به وسیله سه پرسش نامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1979)، دین داری صافدل (1393) و پرسش نامه هوش معنوی فرهوش و همکاران (1398) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسش نامه ها از روش مدل یابی بر اساس نرم افزار اس پی اس اس 27 و لیزرل 8/8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مسیر مستقیم دین داری با سلامت روان (73/0=β، 07/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر مستقیم هوش معنوی با سلامت روان (75/0=β، 32/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر غیر مستقیم دین داری با سلامت روان از طریق هوش معنوی (51/0) نیز مثبت و معنادار بود (005/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل طراحی شده بر اساس داده های پژوهش، برازش مناسب داشته و هوش معنوی، به عنوان یک عامل میانجی، رابطه بین دین داری با سلامت روان را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲۲۲.

طراحی الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مدارس دوره دوم استعدادهای درخشان آموزش و پرورش استان تهران مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی یاددهی - یادگیری تربیت اخلاقی الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی - توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی بود. اجرای پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی-کمی) و در دو مرحله انجام شد. جمع آوری داده ها در مرحله اول (کیفی) مبتنی بر مصاحبه با 16 نفر از خبرگان علمی و اجرایی و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر روش تحلیل تم (مضمون)انجام شد. روایی و پایایی بخش کیفی مبتنی بر چهار عنصر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، تلفیق و ترکیب و قابلیت اتکاء مورد تایید واقع شد. در مرحله دوم (کمی) 330 نفر از معلمان مدارس دوره دوم استعدادهای درخشان آموزش و پرورش استان تهران به پرسشنامه حاصل از مرحله اول پاسخ دادند و تجزیه و تحلیل داده ها نیز مبتنی بر روش های آماری و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگوی یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان مبتنی بر الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت دارای چهار بُعد فکری، علمی، زندگی و معنویت است که به ترتیب بُعد فکری شامل 6 مؤلفه و 22 شاخص، بُعد علمی شامل 4 مؤلفه و 16 شاخص، بُعد زندگی شامل 6 مؤلفه و 23 شاخص و بُعد معنویت شامل 5 مؤلفه و 21 شاخص است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت می تواند به عنوان الگویی مناسب در خدمت فرایند یاددهی- یادگیری تربیت اخلاقی دانش آموزان قرارگیرد.
۲۲۳.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلم رهبری تعلیم و تربیت یادگیری مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت بود. روش: این پژوهش به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش از روش فراترکیب، برای شناسایی مؤلفه های معلم رهبری استفاده شد. جامعه آماری این بخش، شامل مقالات منتشر شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2024 است که 49 پژوهش به روش نمونه گیری هدف مند، با توجه به میزان ارتباط با موضوع و پرسش های پژوهش، روش مطالعه، زمان و زبان مطالعه و کیفیت انجام پژوهش انتخاب شدند. داده های کیفی با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی گردآوری شدند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار اس پی اس اس 22 به مقدار 763/0 تأیید شد و روایی آن نیز به تأیید پنج نفر از اساتید آموزش عالی استان اردبیل رسید. بخش کمّی پژوهش، برای اعتبارسنجی الگوی معلم رهبری به روش هم بستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری بخش کمّی، شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی شهر تالش به تعداد 658 نفر است که مطابق جدول مورگان، 243 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کمّی، پرسش نامه پژوهش گر ساخته است که روایی آن از طرف اساتید صاحب نظر تأیید و پایایی آن نیز به روش آلفای کرونباخ 89/0 محاسبه شد. داده های کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و اسمارت پی ال اس 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که معلم رهبری در نظام تعلیم و تربیت دارای 5 مؤلفه اصلی و 15 مؤلفه فرعی است که عبارتند از: مشارکت جویی (همکاری جمعی، تسهیم تجارب و تصمیم گیری مشارکتی)، رشد و بهبود مستمر (بهبود یادگیری دانش آموزان، رشد حرفه ای معلمان، بهبود مدیریت کلاس درس و تدریس)، ظرفیت سازی (تسهیل تغییرات، حمایت همه جانبه و ارتباط فراکلاسی)، رفتار رهبری (توسعه چشم انداز، الهام بخشی و تأثیر و نفوذ) و اخلاق حرفه ای (ملاحظات اخلاقی، تعهد و قدردانی). نتیجه گیری: دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل، جهت کاربست معلم رهبری در مدارس و بهره گیری از مزایای آن استفاده کند.
۲۲۴.

تحلیل هیجان شرم در روان شناسی اخلاق و امکان سنجی ابتناء اخلاق الهی و اجتماعی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجان اخلاقی شرم اخلاق الهی اخلاق اجتماعی روان شناسی اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
هیجانات اخلاقی از ظرفیت مناسبی برای تبیین برخی از فضائل اخلاقی برخوردار می باشند؛ که در مباحث روانشناسی اخلاق به روش تجربی مباحث متنوعی ذیل هر یک از هیجانات شناسایی شده، بیان شده است. هدف از نگارش این پژوهش تبیین تاثیر هیجان شرم به عنوان رکن اصلی هیجانات خودآگاه بر ساحت اخلاق الهی و اخلاق اجتماعی است. مهم ترین نتیجه ای که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی وجمع آوری اسنادی به دست آمده است این است که هیجان شرم امری فطری که متشکل از سه مولفه نظارت بیرونی، کرامت درونی و قبح رفتاری است و می تواند به عنوان یک فضیلت اخلاقی در ارزیابی خویشتن و در نسبت با خداوند، زمینه نیل انسان به مراتبی از تقوا که مبتنی بر کرامت خود می باشد،را محقق سازد. افزون بر این هیجان شرم در حوزه اخلاق اجتماعی منشأ بروز رفتارهای نیکی مانند «احترام» و «اکرام دیگران» و «وفای به عهد» می شود.
۲۲۵.

مبانی فلسفی پرورش تفکر وخلاقیت درکودکان با تکیه برسند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش خلاقیت کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۹
هدف یکی از بخشهای مهم تربیتی کودک، تربیت ذهن و روح، متفکر بارآوردن او وتمیز حق از باطل است. همچنین یکی از وظایف خانواده ودولت درباره کودکان آن است که زمینه ای برای رشد روحی ومعنوی آنها فراهم کنند. مراد از پرورش تفکر و خلاقیت در آموزشوپرورش فراهم آوردن زمینه تحول عمیق ریشه ای همه جانبه، نظام مند و کل نگر، آینده نگر، مبتنی بر آموزه های وحیانی و معارف اسلامی و متناسب با فرهنگ اسلامی-ایرانی می باشد. هدف این پژوهش مبانی پرورش تفکر و خلاقیت درکودکان با تکیه بر سند تحول بنیادین آموزشوپرورش می باشد. روش روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه تحلیلی در پژوهش حاضر اسناد و مدارک مکتوب نظام تعلیم وتربیت در جمهوری اسلامی ایران شامل سند مبانی نظری سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق کدگذاری و به واسطه نرم افزار MAXQDA12 شناسایی گردید و در ادامه از طریق تحلیل محتوای کیفی، مدل مفهومی ارائه گرد. یافته ها یافته های حاصل حاکی از آن است که در فلسفه اسلامی که مبانی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش هم بر آن اساس بنا شده است ، مبانی هستی شناختی تفکر متمرکز بر وحدانیت ، هدایتمندی ، نظام علی و معلولی و یکپارچگی نظام هستی است . مبانی انسان شناسی معطوف به کمال طلبی ، عدالت طلبی ، آزادمندی و هویت مندی انسانی است . مبانی معرفت شناسی متمرکز بر علم طلبی، درک موقعیت خود و دیگران ، تعقل ، تفکر وآگاهی از محدودیت های شناخت انسانی در پرورش تفکر و اندیشه ، مبانی ارزش شناسی معطوف به حسن فعلی وفاعلی ، آزادی حقیقی انسان ، و زیبایی دوستی است که پرورش تفکر و خلاقیت در فلسفه اسلامی و همینطور سند تحول بنیادین بر این اساس بنا شده است . نتیجه گیری بر اساس یافته های حاصله نتیجه این است که در نظام تعلیم و تربیت اسلامی پرورش خلاقیت دانش آموزان باید تکیه بر مبانی احصاء شده صورت گیرد .
۲۲۶.

مفهوم شناسی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منش منش مؤمنانه نور تحلیل محتوا مفهوم شناسی قرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۸
مفهوم «نور» در کاربست های قرآنی، از معانی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر43 بار در سیاق های گوناگون به کار رفته است.این پژوهش به دنبال بروز و تجلی نور در وجود انسان ها به عنوان وجهی از منش مؤمنانه است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم بود. از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و با استفاده از 31 کد در مرحله کدگذاری باز، 83 کد محوری در مرحله اول، 22 کد محوری در مرحله دوم، مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان دادکه پنج عامل عقلانیت، ایمان به غیب، ارتباط با قرآن، منبع کنترل درونی، باور به خواست خدا، شکل دهنده منش مؤمنانه، پنج عامل قابل درخواست، قابل رویت، ساخت در دنیا، پیوستاری بودن، اکتسابی بودن پیش فرضهای منش مؤمنانه و دوازده مولفه ایمان، اهل قرآن، ثبات درونی، انگیزش درونی، تجارب معنوی، سلامت روان، بهزیستی روان شناختی، تعالی خواهی، ، شادکامی حیات بخش، هدف در زندگی، خود شکوفایی، شکرگذاری نشانه منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم نور در قرآن می باشد. در این راستا، منش مؤمنانه را می توان به عنوان منشی معرفی کرد که به نور و هدایت الهی متصل است و از این رو به دیگران نیز نور و هدایت را منتقل می کند.
۲۲۷.

عشق از نگاه اخوان الصفا: مقایسه آرای اخوان الصفا پیرامون عشق انسانی با آرای ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخوان الصفا عشق تمایلات جنسی ابن سینا سهروردی ملاصدرا فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۱
این مقاله مطالعه ای است با مداقّه بر سی وهفتمین رساله اخوان الصفا  (در ماهیت عشق) و این اثر را با رسائل فیلسوفان مسلمان، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، نمایندگان پیشگام و شاخص مکاتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه به ترتیب در باب عشق مقایسه می کند. ممیزه اساسی رویکرد اخوان، باور و برداشت مثبت آنها از عشق میان انسان ها، ازجمله مؤلفه های عاشقانه و زناشویی آن است. چنین عشقی کاملاً تحت اختیار و انقیاد انسان نیست؛ کرات سماوی نیز تأثیر خویش را اعمال می کنند. اخوان الصفا مدعی اند جامعه و تمدن به سبب عشق رونق می-گیرد و کام می یابد و بر خلاف بسیاری دیگر بر آن اند که عشق الهی یا حقیقی را با عشق میان ابنای بشر سازگاری دهند. باآنکه اخوان فواید عشق انسانی و روابط زناشویی را ارج می نهند، ابن سینا آنها را زیان بار می داند و سهروردی موجب پریشانی خاطر. ملاصدرا با تأثیر از اخوان الصفا و نیز شیخ الرئیس، موضعی میانه دارد.
۲۲۸.

رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی دهه 90(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم رعایت اخلاق حرفه ای تقلب در گزارشگری مالی معامله با اشخاص وابسته ویژگی های مدیرعامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۸
معامله با اشخاص وابسته عملکرد شرکت ها را در زمینه نقدینگی و سود آوری تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به اینکه مدیرعامل نقش مهمی در اداره شرکت ایفا می کند و به عنوان یک رکن اساسی در پیشبرد اهداف سازمان مطرح می باشند می توان بیان کرد که ویژگی های مدیرعامل در کیفیت فرایند گزارشگری مالی می تواند تاثیرگذار باشد و گزارشگری مالی متقلبانه و عدم رعایت اخلاق  حرفه ای را سبب گردد. هدف این پژوهش بررسی رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل است. جامعه آماری این پژوهش،شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور، با استفاده از داده های مربوط به 150 شرکت طی دوره زمانی ده ساله (سال 1390 الی 1399) با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) بر معامله با اشخاص وابسته تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نفوذ مدیرعامل، تجربه، توانایی و خودشیفتگی مدیرعامل بر رابطه بین عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) و معامله با اشخاص وابسته تأثیر معناداری دارد. درنهایت می توان بیان کرد معاملات با اشخاص وابسته می تواند به عنوان یک راه بهینه سازی تخصیص منابع داخلی، کاهش هزینه معاملات استفاده شود؛ اما رفتار فرصت طلبانه و غیراخلاقی مدیران نتایج عملیات را گمراه می کند یا اثر نامساعدی بر ثروت سهامداران اقلیت بگذارد.
۲۲۹.

عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصد سال اخیر(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حوزه علمیه قم تحولات اجتماعی گونه شناسی تأثیرات حوزه اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.
۲۳۰.

مدل فضاسازی تربیتی، رویکردی نوین در راستای تربیت دینی، اخلاقی و انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاسازی تربیتی تربیت دینی تربیت اخلاقی تربیت انقلابی رویکرد نوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف: هدف از این پژوهش، دست یابی به الگویی چندوجهی در مدل آموزشی مقاطع پیش دبستانی، جهت تعمیق فرایند تربیت دینی، اخلاقی و انقلابی می باشد.روش: برای جمع آوری داده ها از روش هفت مرحله ای تحلیلی کلایزی، استفاده گردید. ابتدا اهداف تربیتی بر اساس منابع بالادستی مشخص شد و سپس بر اساس مشابهت یا افتراق، در دسته های کلان قرار گرفت. سپس هر دسته بر اساس قرابت معنایی درون گروهی، مورد آنالیز قرارگرفته و با حذف موارد مشابه، دسته های نهایی مشخص شد. مجدداً دسته های استخراج شده مورد تحلیل قرار گرفت و صفات سه دسته کلی اهداف ایمانی، اخلاقی و انقلابی به دست آمد. در مرحله بعد، تمامی اجزا و عناصر مادی و انسانی متناسب با اهداف، لیست گردید و اهداف استخراج شده، در قالب لیست فضای آموزشی، طرح ریزی و پیاده سازی شد و الگوی فضاسازی تربیتی در قالب جدول کار هفتگی یا ماهانه، مدل سازی شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان اهداف کلان و جزئی تربیت دینی، اخلاقی و انقلابی را در قالب الگوی فضاسازی تربیتی، به صورت پارامترهای خرد و چندوجهی درآورد و با استفاده از همه ظرفیت های محیط آموزشی در راستای تحقق اهداف تربیتی به کار گرفت. مدل فضاسازی تربیتی نه تنها می تواند الگویی برای مقاطع پیش دبستانی باشد؛ بلکه مناسب تمام مقاطع تحصیلی است.
۲۳۱.

تبیین رویکرد فطرت گرایی توحیدی و تعیین دلالت های آن در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد فطرت گرایی توحیدی برنامه درسی دوره ابتدایی برنامه درسی ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه و اهداف: یکی از اهداف پیامبران آسمانی در تربیت انسان، رساندن وی به مرحله توحید یا درجاتی از آن بوده است. توحید اساس دعوت همه پیامبران الهی و غایت مسیر هر انسانی می باشد. شناخت و ایمان به خدای یکتا تمام وجود انسان را متحول و زندگی انسان را معنا می بخشد. فطرت توحیدی ازجمله مفاهیم بنیادین در آموزه های قرآنی است که نیازمند تبیین است تا با داشتن تبیین و فهم روشنی از آن بتوان دلالت های تربیتی آن را در برنامه درسی دوره های مختلف تحصیلی تبیین نمود. در این مقاله تلاش خواهد شد تا با تبیین رویکرد فطرت گرایی توحیدی، دلالت های آن در برنامه درسی دوره ابتدایی تبیین و در اختیار دست اندرکاران، برنامه ریزان و معلمان قرار گیرد.با توجه به گستره برنامه درسی در تربیت رسمی و عمومی، و تنوع و سطوح مختلف اهداف، محتوا، راهبردهای های یادهی−یادگیری و روش های ارزشیابی در برنامه درسی با توجه به سطوح مختلف رشد مخاطب برنامه درسی و نیازها و شرایط فراگیر در دوره های مختلف، در این پژوهش تنها برنامه درسی دوره ابتدایی مورد مطالعه است. از طرفی دیگر، یکی از محاسن این پژوهش تخصصی نمودن وبه طور هدفمند، محدود کردن موضوع به اولین و مبنایی ترین و محوری ترین دوره تحصیلی یعنی دوره ابتدایی است.بنابراین، هدف کلی پژوهش، تبیین رویکرد فطرت گرایی توحیدی و تعیین دلالت های آن در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی بود. بر این اساس، پژوهش در پی پاسخ به این پرسش کلی است که رویکرد فطرت گرایی توحیدی چیست و دلالت های آن در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی کدامند؟ در سطحی دقیق تر پرسش های جزئی پژوهش نیز عبارتند از: الف. رویکرد فطرت گرایی توحیدی چیست و بر اساس برنامه درسی ملی چگونه تبیین می شود؟ ب. رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی درتعیین اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟ ج. رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی در تعیین محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟؛ د. رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی درتعیین راهبردهای یادهی−یادگیری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟ و ه . رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی در تعیین روش های ارزشیابی در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟روش پژوهش: این پژوهش با توجه به عنوان، اهداف و پرسش های آن از نوع کیفی است. پژوهشگر با روش قیاسی به پرسش ها پاسخ خواهد داد. تحلیل محتوای کیفی قیاسی بر اساس مدل میرینگ[1] (2000) انجام می شود که در آن پژوهشگر نخست به تعریف و چگونگی گردآوری داده ها می پردازد و در گام های بعدی با توجه به نظریه، آن چه پژوهشگر به دنبال آن است از دل داده ها بیرون کشیده می شود و سپس با توجه به تحلیل به پرسش های پژوهش پاسخ داده می شود. در این روش پرسش ها و الگوهای گرفته شده از نظریه ها باید به روشنی توضیح داده شوند. این پژوهش به دنبال یافتن تعریف و تبیین مطلوب و معیارهای موجود و تعیین شده بر مبنای سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران بود. برای تبیین چیستی و چگونگی و چرایی رویکرد فطرت گرایی توحیدی، منابع اصیل اسلامی و همچنین اسناد بالادستی نظام تعلیم وتربیت در جمهوری اسلامی مورد مطالعه، تأمل و تحلیل قرارگرفت. سپس برای تعیین دلالت های رویکرد فطرت گرایی توحیدی در حوزه شناسایی اهداف، محتوی، راهبردهای های یادهی−یادگیری، و روش های ارزشیابی در برنامه درسی دوره ابتدایی، برنامه درسی ملی مورد مطالعه دقیق قرارگرفت. تحلیل داده ها به شیوه قیاسی و بر اساس چهارچوب مستخرج از برنامه درسی ملی و معیارها و مؤلفه های مطرح در آن انجام شد. ایجاد مسیر بازشناسی، عامل اصلی اعتباریابی مورد نظر این پژوهش است.بحث و نتیجه گیری: در پاسخ به پرسش «رویکرد فطرت گرایی توحیدی چیست و بر اساس برنامه درسی ملی چگونه تبیین می شود؟»، با نگاهی انسان شناختی از منظر آموزه های قرآنی، می توان گفت فطرت یکی از مفاهیم بنیادی در توصیف انسان است.در این نگاه، فطرت سرشتی الهی در وجود آدمی است، یعنی آدمی نسبت به مبدأ عالم هستی، معرفت و گرایشی اصیل دارد. بنابراین، فطرت معرفت و میلی است که ضمیر وجود انسان نسبت به خداوند به عنوان یگانه خالق عالم هستی وجود دارد.با داشتن رویکرد فطرت گرایی توحیدی در برنامه درسی، انسان (در نقش مربی یا متربی) به عنوان مخاطب تربیت، دارای فطرت و سرشتی الهی است. این فطرت که هم از نوع شناختی و هم گرایشی است، قابلیت شکوفایی و فعلیت یافتن داشته و هم در معرض نسیان و فراموشی است.در پاسخ به پرسش «رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی درتعیین اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟»، بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت هدف کلی تربیت در چنین نگاهی، بیدار و فعال نمودن مستمر فطرت خداجوی بشر و دست یابی به قرب الهی است که این تقرب با معرفت و عمل عبادت حاصل می شود چنانچه خداوند متعال نیز در قرآن می فرمایند «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات، 56). اهداف جزئی نیز با در نظر داشتن تفاوت های فردی متربیان و تنوع استعدادها و ظرفیت های مختلف وجودی متربیان، و حوزه های مختلف تربیت و یادگیری و همچنین موضوعات درسی مختلف تعیین می شود.در پاسخ به پرسش سوم یعنی «رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی در تعیین محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟»، باید گفت در این رویکرد، محتوای آموزشی محدود به جزئیات علمی و دانسته ها و مهارت های خاص نمی شود، بلکه افزون بر پرداختن به جزئیات ضروری و آگاهی های لازم زندگی، زمینه ساز داشتن فهمی عمیق و کلی از خلقت انسان و جهان و مبداء و مقصد وی است.درپاسخ به این پرسش که «رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی درتعیین راهبردهای یادهی−یادگیری در برنامه درسی دوره ایتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟» باید افزود راهبردهای یادهی−یادگیری ناظر بر زمینه سازی ابراز گرایش های فطری، شناخت موقعیت یادگیرنده و اصلاح مداوم آن است. در این رویکرد، یادگیری حاصل تعامل خلاق، هدفمند و فعال یادگیرنده با محیط های متنوع یادگیری با درنظر داشتن جنبه های مختلف ارتباط با خود، خداوند، دیگران و سایر مخلوقات استدر پاسخ به پرسش «رویکرد فطرت گرایی توحیدی چه دلالت هایی در تعیین روش های ارزشیابی در برنامه درسی دوره ایتدایی بر اساس برنامه درسی ملی دارد؟» می توان اذعان داشت که در این رویکرد، ارزشیابی زمینه ای برای رشد مداوم و مستمر افراد از نظر شناختی و عاطفی و گرایشی و ارادی است. بهره گیری از شیوه خودارزیابی و زمینه سازی آن، ضمن حفظ کرامت انسانی افراد، به درک موقعیت فرد و خودشناسی وی کمک می کند. با درنظرداشتن این مبنای انسان شناختی که انسان ها در عین برخورداری از مشترکات اساسی، ظرفیت های متفاوت دارند و هر کس به اندازه توان و وسع خویش مکلف است؛ می توان سطوح و شیوه های متنوع و متناسب با هر وسع، و سطوح مختلفی از تکلیف، برای ارزشیابی در نظر گرفت.در تحلیل نتایج پژوهش می توان اظهار داشت که در تربیت با نگاه فطرت گرایی توحیدی، هدف دست یابی انسان به قرب الی الله است که از طریق بندگی خالصانه در پرتو شکوفایی فطرت الهی انسان «فِطْرَهَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا...» (روم، 30) صورت می گیرد.
۲۳۲.

تبیینی از شبکه حقوق و تکالیف تربیتی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احکام تربیتی حکمرانی تربیتی سیاست گذاری تربیتی تربیت اسلامی فقه تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و اهداف: مطالعات اسلامی در تربیت به دلیل اهمیت نگاه بومی و اسلامی لازم و ضروری است. فقه تربیتی هم جریان تازه ای در تربیت پژوهی اسلامی است و ضرورت دارد مطالعات نظام واره در آن برای استنباط سیستم تربیتی توسعه یابد و از رویکرد فقه فردی گذر نماید. به بیان دیگر از آنجا که تربیت، ذاتاً امری اجتماعی است و در عصر حاضر، عرضَاً امری سازمانی، فرهنگی و حتی حکومتی / حاکمیتی است، اقتضاء چنین نگاهی به تربیت در فقه تربیتی چیست؟ در اینباره نگاه نظام وار، کل نگر و جامع در تفقه تربیتی ضروری است. یکی از این مسائل بنیادین این است که آیا تربیت یک مکلف خاص دارد و یا اینکه گروه های مختلف به آن مکلف شده اند؟ آیا تربیت به مثابه یک تکلیف شرعی است که جایگاه بسیار مهمی در شریعت دارد و به مثابه «یکی از امور مهمه شریعت که لایرضی الشارع بترکه» می باشد؟ آیا با نگاه نظام وار و شبکه مند و با هدف استخراج الگویی از حکمرانی تربیتی، می توان احکام تربیتی را ناظر به مکلفان و عاملان تربیتی، صورت بندی کرد؟ بنابراین پرسش های نوشتار حاضر به قرار زیر است: 1. تربیت (به مثابه امری اجتماعی) از منظر فقه تربیتی در پهنه اجتماع، چه مکلفانی دارد؟ 2. تکالیف تربیتی برای هریک از عوامل / بازیگران / مکلفان در چه سطحی از الزام و رجحان است؟ 3. تکالیف تربیتی عوامل / بازیگران نسبت به همدیگر چیست؟ 4. و آیا می توان این تکالیف را به صورت شبکه ای از حقوق و تکالیف تنظیم کرد؟ در ادامه در بخش اول به سوال 1و2 و در بخش دوم به سوال 3و4 پاسخ داده می شود. روش: روش تحقیق در نوشتار حاضر، روش توصیفی استنباطی است و محقّق برای کشف حقوق و تکالیف و احکام تربیتی مکلفان به تربیت از روش اجتهادی و استنباطی و اصطلاحاً «تفقه تربیتی» بهره می جوید و برای کشف و صورت بندی تناسب احکام مستنبطه و ترسیم شبکه حقوق و تکالیف تریبتی از روش تحلیلی و استنتاجی بهره می برد. نتایج: طبق بررسی های تفصیلی هدایت و تربیت برعهده چند نهاد در اجتماع گذاشته شده است که عبارتند از: خانواده، نخبگان، عموم مکلفان و حاکمیت. بنابراین تربیت امری است که در میانه وظایف والِد، عالِم، حاکِم و مردم جای دارد. در این پژوهش تلاش شد به اجمال و اختصار، مهمترین ادله وظیفه مندی اصناف مذکور اشاره شود. این پژوهش نشان داد که تربیت در فقه تربیتی و شریعت اسلامی به میزانی مهم است که هیچ گاه بدون متولی نخواهد ماند. به صورت همزمان و درعرض یکدیگر، تربیت بر والد و حاکم واجب و بر عالِم و توده های مردم مستحب و در مواردی نیز واجب است. همچنین در کنار این مسئولیت / ولایت تربیتی در برخی موارد، ولایت طولی و ترتّبی با سازوکار ولایت، تسبیب، نیابت و وصایت نیز قابل تصویر است و درنهایت شبکه ای طولی و عرضی از احکام تربیتی و ناظر به خانواده، عالمان، حاکمان و عموم مکلفان ترسیم می شود که می تواند آغازی برای طراحی یک الگو از حکمرانی تربیتی برای تسهیم اقتدار تربیتی قرار گیرد. بحث و نتیجه گیری: مساله نوشتار حاضر عبارت است از تبیین شبکه حق و تکلیف تربیتی از منظر فقه تربیتی که به چهار پرسش باید پاسخ می داد. برای این منظور در بخش اول تلاش شد احکام تربیتی عموم مکلفان، عالمان، حاکمان و خانواده تعیین گردد و وجوب و استحباب تربیت برای آنان استنباط شد. در ادامه در بخش دوم برای پاسخ به سوال سوم و چهارم، تلاش شد نسبت ادله و اطلاقات تربیتی در مورد مکلفان چهارگانه فوق با یکدیگر تعیین شود و شبکه حق و تکلیف تربیتی که به صورت طولی و عرضی درهم تنیده است، ترسیم شود و این نتیجه حاصل شد که تربیت به مثابه امری مهم که «لایرضی الشارعُ بِترکه» می باشد و در سپهر جامعه در هر شرایطی، کسی به تربیت تکلیف شده است که تکلیف آن یا به صورت  ترتّبی و لولایی و یا به صورت عرضی، تنجّز می یابد. دلالت این نتیجه در شبکه طولی و عرضی حقوق و تکالیف تربیتی، تمهید شرایط برای نقش آفرینی اَصالی و بالعرضِ خانواده، نهادهای مردمی و نخبگان در تربیت (رسمی و غیررسمی) است که این مهم نیز، برعهده حاکمیت است. تجربه حکمرانی تربیتی در جمهوری اسلامی ایران با فراز و فرودهایی مواجه بوده و هست و تربیت در وجه رسمی و مدرسه ای آن مطابق دیدگاه فوق، به مشارکت خانواده ها، دیگر عوامل / ذی نفعان / بازیگران نیازمند است و الگوی مشارکت و تسهیم اقتدار / نفوذ در تربیت جای تاملات جداگانه ای دارد که در این مجال نمی گنجد. لزوم احیای ولایت های طولی و عرضی تربیتی مبتنی بر فقه اسلامی را با برخی تجارب در مسائل فتنه و اغتشاشات سال 1401 می توان تایید کرد. توضیح آنکه بنابر برخی گزارشات، میانگین سنی بسیاری از دستگیرشدگان، 15 سال بوده است. این وضعیت درحالی بوده که نقش های تربیتی و ولایت های طولی و عرضی تربیتی در خانه، محله و جامعه حذف شده و در پایان این فرایند، نوبت اقدام قضایی و پلیسی رسیده است. باید سهم ولایت های تربیتی و تعاضد تربیتی را افزایش داد و پیش و بیش از اقدام قضایی و امنیتی به احیای نقشهای تربیتی حذف شده (مانند نقش بزرگان فامیل و عشیره، نقش های محله محور مسجد و امام جماعت، نقش های اصلاحی معلمان و فرهنگیان و اساتید حوزه و دانشگاه) همت گماشت. اساساً در نظم اجتماعی مدرن و از منظر مکتب لیبرالیستی که با ابزار رسانه در جامعه ایرانی در حال نهادینه سازی است، چنین نقش هایی هیچ جایگاهی ندارند.
۲۳۳.

تربیت اخلاقی متعالیه؛ از عمل اخلاقی تا شهود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی حکمت متعالیه تفاسیر ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۹
مقاله حاضر به تبیین چیستی تربیت اخلاقی براساس تفاسیر ملاصدرا می پردازد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا و استنتاج واژه اخلاق در تفاسیر ملاصدرا واکاوی شده و ماهیت تربیت اخلاقی متعالیه بررسی شده است. بررسی ها حاکی از شباهت هایی میان رویکرد صدرایی و اخلاق فضیلت ارسطویی دارد. لذا برای تبیین چیستی تربیت اخلاقی متعالیه ابتدا به مقایسه دیدگاه ملاصدرا نسبت به اخلاق و دیدگاه فضیلت گرا پرداخته شده و به این امر تصریح می گردد که اخلاق صدرایی، اخلاق فضیلت گرا نبوده و لذا در تربیت اخلاقی نیز رویکرد حکمت متعالیه با تربیت منش فرق دارد. سپس با نگاهی ایجابی به تربیت اخلاقی پرداخته و کوشیده است تا آن را تبیین کند. از نگاه ملاصدرا، تربیت اخلاقی، امری عدمی، مرتبه ای و واسطه ای است. یعنی به جای ایجاب بیشتر تلاش می کند تا با تصفیه قلب و طهارت باطن، فضا را برای تابیدن نور حقیقت و مشاهده آن فراهم سازد. تربیت اخلاقی مراتب و درجاتی دارد که از عمل ظاهری آغاز شده، مانع زدایی اخلاقی و گرفتن آرایش اخلاقی مناسب و شهود حق را به دنبال دارد. همچنین علی رغم جایگاه وجودی اخلاق و نقش آن در تعیین هویت انسان، تربیت اخلاقی واسطه ای برای دستیابی به مراتب نهایی معرفت و مشاهده حق محسوب می شود.
۲۳۴.

روایتی از چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی برنامه درسی رودلف اشتاینر مدارس والدورف معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۹
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و واکاوی اشارات تربیتی آن است. بدین منظور نخست به اختصار رویکرد تربیت اخلاقی در فلسفه رودلف اشتاینر تحلیل شد. سپس برای دستیابی به چگونگی امکان تربیت اخلاقی در ساختاری کل نگرانه در مدارس والدورف بر پایه اندیشه های اشتاینر، چهار بنیان اصلی تحقق تربیت اخلاقی شامل بنیان معنوی فلسفه اشتاینر، انسان شناسی سه بُعدی قلب و سر و دست، رویکرد هنرمحور و وجوه اثربخش نقش معلمان احصا، توصیف و تحلیل شد. پس از آن، برای وضوح مسئله پژوهش، ابعاد عملی تربیت اخلاقی در مدارس والدورف بررسی شد. درنهایت دلالت های تربیتی رویکرد تربیت اخلاقی در مدارس والدورف به منظور بازاندیشی، ایجاد تغییرات مطلوب و بهبود دیدگاه های سنتی در آموزش اخلاق عرضه شد. یافته ها نشان می دهد رویکرد والدورف با هدایت فرایند رشد همه جانبه فراگیران در تلاش است زمینه های ایجاد تعادل میان ابعاد وجودی را برقرار کند؛ ازاین رو با تکیه بر بُعد معنویت، برای تحقق انگیزه های درونی اخلاق به فراگیر کمک می شود در زمینه ای آزاد، معنای زیست اخلاقی را درک کند. درنهایت تصویر کل نگر این پژوهش بیانگر آن است که نوعِ تربیت اخلاقی در مدارس والدورف می تواند زمینه هایی برای بازاندیشی و درس آموزی در تربیت اخلاقی موجود فراهم کند.
۲۳۵.

هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم مطلق انگاری قاعده مندی منعطف پیامدگرایی وظیفه گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۷
هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.
۲۳۶.

روش های آموزش اخلاق در یک سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش ها آموزش اخلاق حوزه صد ساله قم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
روش های اخلاقی نقش مهمی در شناخت تفکر اخلاقی دارد. حوزه علمیه قم، به ویژه در سده معاصر نقش مهمی در آموزش اخلاق شیعه داشته است. بدین روی پاسخ به این سؤال اهمیت دارد که روش های آموزش حوزه علمیه قم در این سده چه بوده است؟ مقاله حاضر کوشیده است با «تحلیل و توصیف» در یافتن این روش ها به تبیین آنها بپردازد و با روش های اصلی و فرعی و جزئی به شواهد و مصادیق آنها اشاره نماید. نتیجه این تحقیق یازده روش متداول در حوزه است که عبارتند از عقلی، عرفانی، نقلی، تلفیقی، مرجعیت، ارائه تجربه، وعظ، ارائه الگو، امر به معروف و نهی از منکر، انذار و تبشیر. با آنکه برخی از آنها از نوع آموزشی- تربیتی هستند، اما به علت نقش مهم این روش ها در آموزش اخلاق حوزه، لازم می نمود به آنها نیز اشاره شود.
۲۳۷.

آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی: یک مطالعه پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت دینی دوره پیش دبستانی آسیب ها پدیدارنگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف از انجام این پژوهش، بازنمایی آسیب های تربیت دینی در دوره پیش دبستانی است. این پژوهش در قالب رویکرد کیفی و به روش پدیدار نگاری انجام شده است. پانزده کارشناس حوزه پیش دبستانی و تربیت دینی از سطح کشور به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند تا زمان اشباع داده ها گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوا کیفی استفاده شد. یافته ها حاکی از آسیب های جدی و اساسی در دو بعد درون سازمانی و برون سازمانی است. آسیب های درون سازمانی شامل؛ آسیب های مربوط به مربّیان، آسیب های مربوط به هدف گذاری تربیت دینی، آسیب های مربوط به محتوا و شیوه های ارائه آن به کودکان و آسیب های برون سازمانی شامل؛ آسیب ها در بخش سیاست های مدیریتی و آسیب ها در بخش سیاست های فرهنگی – اجتماعی است. بر اساس یافته ها، پیشنهادهای برای رفع آسیب های تربیت دینی پیش دبستانی ارائه شده است.
۲۳۸.

اجتهاد اخلاق گرا؛ طرحواره تأثیر آموزه های اخلاقی بر استنباط فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فقه و اخلاق تأثیرات اخلاق اجتهاد اخلاق گرا استنباط احکام فضیلت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۷
در دوران معاصر - به دلیل قرابت فقه و اخلاق اسلامی - نحوه اثرگذاری این دو علم بر یک دیگر مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. در پژوهش حاضر از طریق بررسی تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی، در پی معرفی طرح جدیدی از تأثیرگذاری آموزه های اخلاقی بر استنباط فقهی با عنوان «اجتهاد اخلاق گرا» هستیم. اجتهاد اخلاق گرا، طرحی است که در آن استنباط فقهی در کنار رفتار به ملکات و ویژگی های درونی نیز توجه می شود. در این سبکِ اجتهاد، هدف «علم فقه» دستیابی به سعادت انسان است و نه صرف یافتن حجّت. در این طرح، فقیه باید به چارچوب کلی اخلاق عقلانی، اخلاق حرفه ای اجتهاد و اخلاق باور فقهی بپردازد و به لوازم آن متعهد باشد، در حوزه موضوعات فقهی، موضوعات جدیدی را مورد توجه قرار داده و موضوعات پیشین را با توجه به انسان شناسی عمق بخشد، در حوزه احکام استنباطی نیز به قرائن و قواعد اخلاقی که معمولاً مورد غفلت واقع می شود، توجه کند. اجتهاد اخلاق گرا طرحی برای دستیابی به هماهنگی هر چه بیشتر میان احکام فقهی و احکام اخلاقی و استنباطات فقهیِ قابل دفاع به لحاظ اخلاقی است. 
۲۳۹.

جریان شناسی اخلاق عقل گرا در حوزه های علمیه ایران در یک صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جریانشناسی اخلاقی جریان های اخلاقی حوزه علمیه شیعه اخلاق فلسفی اخلاق تجربی اخلاق میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۸
ظرفیت ها و بن مایه های تفکر شیعی و فرهنگ ایرانی در طول سده های پیاپی بخش مهمی از ظرفیت های حوزه های علمیه را به سمت وسوی علوم عقلی و درنتیجه شکل گیری گفتمان ها و جریان های عقل گرا سوق داده است. اگر در سده های پیشین شاهد ظهور اخلاق کلامی و جریان های اخلاق فلسفی جالینوسی، افلاطونی، ارسطویی و فیثاغوری - هرمسی و امتداد اخلاق خردگرای ایرانی بوده ایم، در سده حاضر حوزه های علمیه به منظور مواجهه نقادانه با آثار فلسفه اخلاقی و کاربردی اندیشمندان مغرب زمین و بن مایه ها و پیامدهای گاه متفاوت یا متعارض آن با نگره دینی و در ادامه با هدف حل مسائل عینی مورد نیاز جامعه اسلامی به عرصه کاوش های عقلی انتزاعی و انضمامی در دانش اخلاق روی آورده اند. حاصل این تکاپوی حقیقت جویانه، ورود بخشی از نخبگان حوزه های علمیه به دانش هایی مانند فلسفه اخلاق، فلسفه علم اخلاق، اخلاق کاربردی، روان شناسی اخلاق، تربیت اخلاقی و جامعه شناسی اخلاق بوده است. رهاورد کاوش های عقلانی اخلاق پژوهان معاصر ایران را می توان در قالب چهار نوع عقلانیت اخلاقی، صورت بندی و تبیین کرد: برخی از این کاوش ها تک رشته ای و برخی دیگر میان رشته ای هستند؛ پاره ای از عقلانیت قیاسی و بعضی دیگر از عقلانیت تجربی بهره می برند؛ گروهی بر میراث اخلاقی مسلمانان و دست مایه های کلامی و حکمی آن تکیه زده اند؛ بعضی به بازخوانی و بازنگری فلسفه اخلاق در سنت یونانی و مسیحی توجه کرده اند. ترسیم اطلس اخلاق پژوهی ایران معاصر امری بایسته است. ترسیم این اطلس بدون شناخت نمایندگان و آثار برجسته جریان های اخلاق پژوهی حوزه علمیه میسور نیست.
۲۴۰.

بررسی روش شناختی مطالعات تربیت معنوی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت معنوی تحقیقات تربیت معنوی اسلام معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه و اهداف: در دهه های اخیر، به تبع ورود بحث «تربیت معنوی» به کشور، این موضوع مورد توجه بسیاری از پژوهشگران از رشته های مختلف قرار گرفته است. تأمل در این زمینه نشان می دهد که گرچه پژوهش های قابل توجهی در قالب رساله، پایان نامه، مقاله و کتاب در زمینه تربیت معنوی انجام و منتشر شده اند، با این حال، تنها تعداد معدودی از آنها به صورت روشمند و عمیق به این موضوع پرداخته اند و بر همان اساس، حرف جدی برای زدن دارند؛ در حالی که عنصر روشمندی، مهم ترین عنصر در اثربخشی تحقیق است. از این رو، بررسی دقیق و آسیب شناسانه پژوهش های تربیت معنوی از جهت روش تحقیق، یک نیاز جدی است تا مسیر طی شده طی این دو دهه مورد تأمل انتقادی قرار بگیرد و با رفع کاستی ها در پژوهش های بعدی، محتوای علمی تر، دقیق تر و اصیل تر فراهم شده، در اختیار دست اندرکاران تربیت معنوی قرار گیرد. این پژوهش در همین راستا انجام شده است. هدف این تحقیق بررسی روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران با رویکرد آسیب شناسانه است.روش: رویکرد این تحقیق، آسیب شناسانه و انتقادی بود. در این تحقیق 90 مطالعه منتشر شده و در دسترس بین سال های 1385 تا 1400 در قالب پایان نامه، رساله و مقاله معتبر داخلی در زمینه تربیت معنوی از لحاظ بایستگی ها و استانداردهای روش پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. سؤال تحقیق این بود که آثار مربوط به تربیت معنوی در ایران به لحاظ روش شناسی چه کاستی هایی دارند.یافته ها: کاستی های شناسایی شده به لحاظ روش شناسی مطالعات تربیت معنوی در ایران، بدین ترتیب هستند: عدم تمایز مفهومی (بین تربیت معنوی، تربیت دینی، تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی)، غفلت از بحث های مبنایی(مانند فقدان چارچوب نظری و مبنای نظری، عدم تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق)، گسست میان پژوهش های نظری و کاربردی(وجود نوعی گسست میان بحث های نظری و کاربردی؛ در حالی که برای نظریه پردازی در تربیت معنوی لازم است ابتدا مباحث نظری آن را روشن کنیم و بعد به سراغ مباحث کاربردی برویم)، کمبود پژوهش های چندرشته ای و میان رشته ای (و اکتفا به نگاه تک بعدی)، ورود غیرتخصصی(در برخی از مطالعاتی که با عنوان «تربیت معنوی» توسط افرادی غیر از متخصصان علوم تربیتی صورت می گیرد، «روش های تربیتی»، «اصول تربیتی»، «مبانی تربیتی» و نظایر اینها که اصطلاحاتی کاملاً تخصصی هستند، دقیق و بجا به کار گرفته نمی شوند؛ چرا که پژوهشگر به قدر کافی حساسیت نظری و تخصص علمی در این مورد ندارد)، بلاتکلیفی در سطح بومی سازی (بلاتکلیفی در نحوه استفاده از منابع اسلامی و غربی، ترکیب غیرروشمند معنویت اسلامی و غربی و توجه نکردن به اصالت اسلامی، گرفتن «چیستی» تربیت معنوی از آثار اندیشمندان غربی و «چگونگی» آن از منابع اسلامی، ترکیب تعاریف غربی و اسلامی و عدم موضع گیری مشخص و اصیل در این مورد، التقاط در بخش راهکارها و روش های تربیتی، استفاده از ملاک ها و مقیاس ها و پرسشنامه های غربی تربیت معنوی در پژوهش های اسلامی − ایرانی، اتخاذ چارچوب و مؤلفه های تربیت معنوی از نظریه های غربی و سپس جایگزین کردن محتوا با منابع دینی)، غفلت از مسئله محوری(موضوع محور بودن و غفلت از مساله ها)، پژوهش های سطحی و بدون تحلیل های عمیق(ساده سازی چیزی که دارای ماهیت ساده ای هم نیست و ابعاد و لایه های مختلفی دارد، شتابزدگی و کم مهارتی در تحلیل)، فقدان انسجام و پراکنده نویسی (نداشتن سناریوی مشخص برای پژوهش و عدم تبعیت از رویکرد و روش تحقیق مناسب و گاه نداشتن هیچ روش تحقیقی در برخی مطالعات تربیت معنوی)، روشمند نبودن در مطالعات تطبیقی و انتقادی، و در نهایت، کم توجهی به اخلاق حرفه ای پژوهش در برخی تحقیقات (گاهی، ذکر مطالب بدون ارجاع دادن به منبع اصلی).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تهیه یک کلان پروژه منسجم برای این حوزه پژوهشی نسبتاً جدید و همچنین، طراحی و تنقیح مدل های همکاری چندرشته ای و میان رشته ای در مطالعات تربیت معنوی در کشور ضروری است.سپاسگزاری: این مقاله حاصل پژوهشی است که با حمایت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه انجام گرفته است. بدین وسیله از حمایت های آن پژوهشگاه قدردانی می گردد.تعارض منافع: تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان