فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
13 - 32
حوزههای تخصصی:
تالستوی یکی از بزرگترین نویسندگان جهان است که در آثار خود به موضوعات فلسفی-عرفانی مشهود می باشد و شاید برای خواننده « پسرتعمیدی » نگاه ویژهای دارد. این نگاه به خوبی در داستان شرقی به- ویژه ایرانی، قرابت مفهومی آشکاری نیز داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی این اثر می پردازد و سعی برآن دارد تا با نگا هی مفهومی به بررسی بسترهایی بپردازد که شباهت میان داستان فوق را با ادبیات و عرفان ایرانی-اسلامی موجب گردیده است و تلاش بر آن بوده است تا ضمن پرده برداشتن از این شباهت ها نشان داده شود که داستان تداعی کننده برخی از داستان های قرآنی است و هم آنکه گناه و توبه که در عرفان « پسرتعمیدی » ایرانی دارای جایگاه ویژهای است در این داستان نیز نقش مهمی دارد. موضوع اصلی داستان آنگونه که نویسنده بزرگ این اثر بیان می کند برخاستن با نیکی در برابر بدی است که هم در ادبیات فارسی و هم در دین اسلام به آن مکرراً تأکید شده است.
تحلیل عرفانی کشف و شهود در فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه اسلامی پیش از سهروردی نمایندگان بزرگی مانند فارابی و ابن سینا داشت ولی با انتقادات بزرگانی همچون غزالی و فخر رازی روبه زوال و افول گذاشته بود که با ظهور حکمت اشراق جان تازه ای گرفت. سهروردی با وارد کردن کشف و شهود به وادی حکمت اسلامی و ناکافی دانستن استدلال و برهان عقلی و با بهره گیری از حکمای ایران باستان و حکمای الهی یونان، فلسفه را به عرفان نزدیک کرد و موسس مکتبی فلسفی شد که سیر حکمت در جهان اسلام را تحت تاثیر جدی خود قرار داد به طوری که حکمت متعالیه تلفیق حکمت مشاء و حکمت اشراق می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن معرفی اجمالی جریان های فکری زمان سهروردی، جایگاه کشف و شهود در میان عرفا و فلاسفه قبل از سهروردی بررسی شده و ضمن تعریف کشف و شهود، با تحقیق درباره مبادی و سرچشمه های فلسفه اشراق جایگاه کشف و شهود در آنها تبیین شود و همچنین در ادامه مقام کشف و شهود در روش فلسفی حکمت اشراق بررسی می گردد.
تاثیر عوامل غیر معرفتی برمعرفت در آینه مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل فلسفی ،کلامی و عرفانی که کارکرد تربیتی مؤثر بویژه در تربیت توحیدی دارد ، تاثیر عوامل غیر معرفتی نظیر اراده ، ملکات نفسانی و الگو های رفتاری ، امیال ، عواطف و اغراض در فرآیند ادراکات آدمی از قبیل نگرش های انسان شناختی ، خدا شناختی ، جهان شناختی ، و درک او از معنای زندگی و حیات طیبه و ... است . این بحث پلی ارتباطی میان دو حوزه معرفت شناسی و اخلاق محسوب می شود. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی دقیق تر این ادعا، دیدگاه مولانا را در این خصوص جویا شود.اینکه مولوی نیز به تأثیر ساحت های غیر عقیدتی بر ساحت عقاید و باور ها معتقد بوده است ، مهم ترین سخن این نوشته است . ازاین رو مهم ترین مصادیق عوامل غیر معرفتی که موجب شفافیت یا کدورت شناخت بشری می شود ، معرفی شده و با درک آراء مولوی در این زمینه، به اهمیت عوامل غیر معرفتی در مبانی معرفتی انسان پرداخته شده است.
واکاوی نظریه اعیان ثابته نزد ابن عربی با روایات امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة خلقت و چگونگی آن از مسائل پیچیده است که همیشه ذهن اندیشمندان مقاله را به خود مشغول ساخته است؛ پیچیدگی مسئله زمانی مضاعف می شود که با مسئله علم الهی درآمیخته شود و سؤالاتی پدید آورد مثل اینکه آیا خدا قبل از خلقت به موجودات علم داشته است. پاسخ منفی منجر به پذیرش جهل در خداوند می شود و پاسخ مثبت پرسش جدیدی را پیش روی ما باز می کند که نحوه علم الهی به موجودات، پیش از خلقت چگونه بوده است؟ به عبارتی دیگر، نحوه تقرر معلومات در علم الهی چگونه بوده است؟ زیرا فرض اول را عقلا نمی توان پذیرفت؛ بنابراین باید درصدد تبیین فرض دوم بود.
عرفا و فلاسفه مسلمان هر یک به نوبه خود در صدد تبیین مسئله مذکور برآمده اند که حاصل این تلاش ها در نظریات علم اجمالی درعین کشف تفصیلی صدرالمتالهین، صور مرتسمه شیخ الرئیس ابن سینا، علم حضوری اشراقی شیخ اشراق سهروری، اعیان ثابته منسوب به شیخ اکبر ابن عربی نمایان شده است که به طور اجمالی در مقاله به آنها پرداخته شده است. ولی نگاه تفصیلی بر روی نظریه اعیان ثابته انجام شده است.
در نگاه شیعی هر کلامی که از غیر معصوم صادر یا به معصوم منتسب نشود، خالی از لغزش نخواهد بود و کلام معصومین: یگانه مصداق کلام عاری از عیب می باشد. بنابراین کوشش نویسنده بر آن بوده که ابتدا دیدگاه اعیان ثابته را تبیین و پس از آن در پرتو احادیث، مورد تأمل دوباره قرار دهد. نتیجه این بازنگری دوباره با رویکرد روایی، کشف تعرضاتی مانند مسئله بداء، دعاء، حدوث عالم، خلقت بدون الگو، علم بلا معلوم با اعیان ثابته بوده است.
اثرپذیری آثار فارسی احمد غزالی از کلام امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معارف و تعالیم اهل بیت(ع) یکی از سرچشمه های اصیل عرفان اسلامی است و اثرپذیری متون عرفانی از این آبشخور به خوبی مشهود است. فصاحت و بلاغت موجود در کلام و تعالیم امام علی(ع)، از دیرباز تاکنون، نویسندگان پارسی گوی را بر آن داشته تا آثار خود را به کلام آن حضرت آراسته کنند. احمد غزالی از نویسندگان برجسته مکتب عرفان است که در آثار خود به خصوص از کلام امام علی(ع) متأثر شده است. در این مطالعه به شیوه نقلی استنادی، گونه های مختلف اثرپذیری آثار فارسی احمد غزالی از کلام امام علی(ع) تبیین شده است. اثرپذیری آثار فارسی احمد غزالی از کلام امام بیشتر از نوع گزاره ای و به شیوه اقتباس است. از آن جا که آبشخورهای عرفان اسلامی و نیز نسبت عرفان و مکتب اهل بیت(ع) همواره مورد بحث بوده است، این تحقیق می تواند به عنوان نمونه، اثرپذیری عرفان اسلامی را از تعالیم اهل بیت(ع) نشان دهد.
مفهوم شناسی تأویل عرفانی «خلیفه الهی» در سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تبیین معنای تأویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره می باشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلیدی موجود در آیات مذکور،به نظرمی رسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است.درهمین راستا،ساختاروجودی«آدم»و رسالتش نیز مفهوم یابی شده است.
دراین تحقیق،تأثیرتعلیم حقیقی«الاسماءکلها»درساختارانسان موردبررسی قرارگرفته است.نتیجه به دست آمده این است که:تجلی کامل اسماءالهی دروجود نوع انسان، شاید عامل اصلی برای تحقق صفت«خلیفه الهی»دراوباشد.وقوع این امر،فرمانبرداری قوای همه عالم راازانسان درپی خواهدداشت که درقالب سجده ملائکه برآدم درقرآن ازآن تعبیرشده است.درحقیقت ائمه علیهم السلام کسانی هستندکه اسماوصفات«رب العالمین»درمعنای اتم واکمل خود،درآن ها از قوه به فعل درآمده است واین معنای تأویل عرفانی «علم الاسماءکلها» است.
تأملی عرفان شناختی در داستان ماهان کوشیار هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله، تأملی عرفان شناختی در داستان ماهان کوشیار در هفت پیکر نظامی است. این
پژوهش درپیِ جواب دادن به این سؤال است که در شعر نظامی، داستان ماهان کوشیار از چه
ساختاری برخوردار است و چه مؤلفه هایی دارد؟ این مؤلفه ها در اندیشه و شعر او به چه صورتی به
چه راهکارهایی برای سیر داستان انجام دادهاند؟ ،« عرفان » و « شناخت » ؟ کار رفته است
شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از (Content Analysis) در این مقاله، تحلیل محتوایی
آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.
انسانگرایی و رهایی انسان از مشکلات موجود- البته با ساختار و چهارچوبی که نظامی هنگام طرح
داستان ایجاد کرده است- و راهکارهایی که عرفان و شناخت انسان ارائه کرده است، از مهم ترین
مبانی تحلیل این داستان محسوب میشود.
دل و ملائمات آن در اسرارنامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سر آن دارد که بگوید عطار به عنوان یک «معرفت پژوه» به دنبال انسان قدسی است و تنها راه به سوی این قداست را راه دل می داند. دل بیدار و هوشیار پیر و مرشد عطار است تا سدهای نفس چموش را شکسته و با تکیه بر اصل ریاضت و «دردِ خواستن»، نفس را با خود همسفر راه عشق کند. عشقی که با آمدنش هر چیز غیر خود را می سوزاند و تصفیه می کند. این بیداری آغاز زودودن غبارهای حاصل از لذایذ مادی از دل است تا خورشید سلامت در آینه دل متجلی شود و از تابش آن تمام وجود نورانیّت خود را بازیابد و گوهری که در سویدای دل نهان است به فعلیّت برسد.بنابراین «نویسنده» در آغاز از «دل» و چیستی آن به اختصار سخن گفته و دل را از دو منظر«جسمانی» و «روحانی» می نگرد تا با استناد بر شواهد، به حقیقت واقعی «دل» در بُعد «روحانی» آن تأکید نماید. در گام بعدی مطابق با ساختار اندیشه عطار، به اهمیّت همراهی ملائماتی چون عرش، نفس، جان و عشق در عبور دل از دیوارهای جسم به سرزمین روح و چگونگی ارتباط و سازواری آن ها با یکدیگر برای کشف «راه سر منزل سلامت» می پردازد.
مطالعه تطبیقی اندیشه های مولانا جلال الدین با تفکرات اگزیستانسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مکاتب فلسفه قاره ای در قرن بیستم، مکتب اگزیستانسیالیسم است که با توجه عمده خود به مسائلی همچون وجود انسانی، فردیت، اخلاق و ایمان با ادبیات عرفانی و صوفیانه ایرانی، مشابهت های فراوانی دارد. مولانا جلال الدین بلخی، عارف و شاعر بزرگ ایرانی، از جمله نمایندگان مهم ادبیات عرفانی و صوفیانه ایران است که دستگاه فکری و نبوغ و بدعت اندیشه عرفانی و فلسفی ا ش، از جهات بسیاریبا تفکر اگزیستانسیالیستی مشابهت و مطابقت دارد.
در این مقاله، کوشیده شده است تا همانندی های فکری مولانا با فیلسوفان اگزیستانسیالیست غربی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین ابتدا به معرفی اصول و ویژگی های کلی نحله فلسفی اگزیستانسیالیسم پرداخته شده است و بعد به مختصری از آرای اندیشمندان این مکتب همچون سورن کی یرکگارد، گابریل مارسل، کارل یاسپرس و میگل د.اونامونو و سارتر اشاره خواهد شد و پس از آن، به جنبه هایی از اندیشه مولانا که با نکات برجسته این نحله مناسبت و سازگاری دارد، پرداخته شده است و نشان داده شده است که میان مبانی فکری فیلسوفان اگزیستانسیالیست و تفکرات مولانا چه اشتراکاتی وجود دارد.
روش شناسی دریافت حقایق عرفانی نزد ابن عربی و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در نوشتار حاضر، نخست به تأثیر شگفت آور ابن عربی بر صدرالمتألهین اشاره شده که در موضوعات حکمی و عرفانی ابداعی خود به سخن او استشهاد شده است. بررسی آثار عمده صدرالمتألهین، مانند اسفار، مفاتیح الغیب، الشواهد الربوبیةو نیز نگاهی به فتوحات مکیةو فصوص الحکمابن عربی نشان می دهد که هر دو در حل مسائل پیچیده، از کشف و شهود سخن گفته و مندرجات آثار خود را الهام غیبی و خود را مأمور اظهار آنها برشمرده اند. ابن عربی در اغلب آثار خود، از یک سو مطابق با معیارها و میزان های منطقی متداول می اندیشد، اما از سوی دیگر، کشف و شهود را اصیل ترین معیار و محک آگاهی و شناخت می شمارد. صدرالمتألهین نیز بر این باور است که برای دریافت الهامات غیبی، فرد می بایست افزون بر سلامت فطرت، شرح صدر، تیزهوشی و سرعت فهم همراه ذوق کشفی، مشمول عنایت الهی قرار گیرد و نوری از جانب خداوند تابیده شود تا او را همچون چراغی، فروزان سازد.
وجود یا عدم بودن مظهر عرفانی
حوزههای تخصصی:
از منظر متکلمان و فلاسفه اسلامی، خداوند متعال همه ما سوی الله را خلق و ایجاد کرده است و مخلوقات، حقیقتاً موجودند و انکار کثرات و موجودیت مخلوقات، انکار بدیهیات است. از سوی دیگر، عارفان اسلامی با توجه به نظریه وحدت شخصی وجود، معتقدند مخلوقات، وجود حقیقی ندارند. آنها به مخلوقات، عنوان مظهر و نمود داده اند. در برخی از آثار عرفانی، از مخلوقات به عدم تعبیر شده و برخی از عارفان، واژه های خیال، وهم و اعتبار را برای کثرات و مخلوقات به کار برده اند. پژوهش حاضر می کوشد به تحلیل عارفان و حکمای متأله درباره وجود یا عدم بودن مخلوقات و موجودات بپردازد و به این سؤال یا اشکال پاسخ دهد که اگر مظهر و نمود عرفانی، وجود یا عدم نباشد، ارتفاع نقیضان رخ می دهد که امر باطلی است؛ اگر وجود باشد، با سخن عارفان نمی سازد که می گویند نمود، وجود نیست؛ و اگر عدم باشد، انکار بدیهی رخ می دهد و مستلزم عدم خالقیت خداوند و نفی مخلوقات است. در این مقاله روشن شده است که نزد عارفان، کثرات و مخلوقات از اساس نفی نمی شوند و گرچه بنابر نظریه وحدت شخصیِ وجود، به کثرات و مخلوقات، وجود حقیقی گفته نمی شود، اما این همه مسئله نیست؛ عرفا معتقدند که کثرات و مخلوقات، بالوجود، موجودند؛ یعنی مظاهر و آیات فی نفسه معدوم و بالوجود موجودند؛ از این رو، با وجود نبودن مظهر و نمود، نه ارتفاع نقیضان رخ می دهد، نه انکار بدیهی اتفاق می افتد و نه این مسئله مستلزم انکار خالقیت خداوند متعال است.
ضوابط تأویل عرفانی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
«تأویل» یا تفسیر باطنی قرآن کریم از جمله اموری است که ظرافت و اهمیت ویژه ای دارد و هرگونه سهل انگاری و بی دقتی در رعایت ضوابط و قواعد آن می تواند افراد و جوامع را در برداشت از کتاب الهی به انحراف بکشاند. این نوشتار به منظور جلوگیری از هر گونه افراط و تفریط در امر تأویل قرآن کریم و شفاف سازی هر چه بیشتر این مسئله، به روش «توصیفی – تحلیلی» و با استفاده از کلمات اهل معرفت، به سه ضابطه مهم برای تأویل اشاره کرده و ضمن تثبیت نظر ایشان، به نقد و بررسی نظر مخالفان آنان، اعم از اخباریان، برخی از فیلسوفان و متکلّمان و همچنین باطن گرایان پرداخته است. حاصل مطلب آن است که معانی تأویلی و باطنی قرآن کریم نباید با ظاهر .قرآن کریم مخالف باشد، بلکه باید با آنها تناسب داشته و نیز با قواعد دینی و عقل منوّر نیز مخالفتی نداشته باشد
بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مکتب ابن عربی در قرن هفتم تحوّل عظیمی در مبانی عرفان نظری ایجاد کرد. جهان بینی هستی شناسانة ابن عربی بر دو پایة: «خداوند» و «انسان» استوار است. شارحان نظریه های ابن عربی نقش مهمّی در گسترش اندیشه های وی داشته اند. بزرگانی چون «شیخ محمود شبستری» به موازات عرفان عملی، در گسترش نظریه های ابن عربی همت گماشته اند. جستار حاضر بازتابِ جهان بینیِ هستی شناسانة ابن عربی را در مثنوی گلشن راز با رویکرد تحلیلی توصیفی، حول سه محور اساسی: «خداشناسی»، «انسان شناسی»، و «وحدت شخصی وجود»، مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در اندیشة شبستری تجلّی نقش مهمّی در انبساط و تفصیل وجود بر عهده دارد. رابطة خدا و هستی، رابطة ظاهر و مظهر است. «انسان کامل» در میان مظاهر کونین، آیینة تمام معانی اسماء و صفات حقّ، نسخة کامل کائنات و «کلمة فاصلة جامعه» است. شیخ محمود مانند ابن عربی حقیقت محمّدی را اوّلین حقیقت ظاهر، مبدأ ظهور عالم و صورت اعظم و جامع الة، نقطة پایان ولایت و مظهر انسان کامل می داند که با ظهور او جمیع اسرار و حقایق الة آشکار می شود. به اعتقاد وی شناخت انسان کامل، نیل به مراتب دیگر از معرفت را تسةل می کند، و معرفت هستی با تکیه بر اندیشة وحدت وجود، و با استمداد از نیروی کشف و شهود، نیل به معرفت خداوند را امکان پذیر می سازد؛ اما تقدّم و تأخّر ذاتی بین ذات خداوند و تجلّیّات و تفرّدات او، و مطلقیّتِ خداوند و محدودیّتِ تفرّدات، مانع از شناخت ذات احدیّت است.
عبادت و آخرت طلبى شیعیان واقعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرحى است بر اوصاف شیعیان واقعى در کلام امیرمؤمنان على علیه السلام. بیان ویژگى هاى شیعیان موجب تشویق، ایجاد انگیزه در میان آنان براى کسب مقامات معنوى است. روش تربیتى قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم السلام بر این اصل استوار است که در تربیت مردم و دعوت آنان به بندگى و عبادت خدا، سطوح گوناگون معرفت را لحاظ مى کنند. براى ایجاد انگیزه در کودکى با دادن وعده هاى مادى، در نوجوانى و با رشد و افزایش معرفت، بیان نتایج دنیوى عبادت و اعمال خیر و با کامل تر شدن عقل انسانى، ثواب اخروى معیار تشویق و ایجاد انگیزه است. انسان براساس فطرت خویش تجارت پیشه و سودگراست. حتى وقتى بندگى خدا هم مى کند، توجه به پاداش و سود دارد که قرار است در قبال آن دریافت کند. اما شیعیان واقعى و مؤمنان فرجام اندیش در قبال تحمل مرارت، سختى ها و اطاعت و بندگى خدا و چشم پوشى از لذایذ دنیا آسایش ابدى و جاودانه را انتظار مى کشند. این معامله سرشار از سود است و در قبال سود اندک دیگر، قابل قیاس نیست.
بى اعتنایى شیعیان واقعى به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال شرحى است بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام در باب ویژگى شیعیان واقعى و بى اعتنایى آنان به دنیا. باورمندى انسان به اینکه براى خواسته هاى انسان مرزى وجود دارد و آزاد نیست که هر چیزى را از هر راهى به دست آورد، ریشه در نوع شناخت و نگرش انسان به هستى دارد. بدون نگرش هستى شناسانه توحیدى، نمى توان کسى را قانع کرد کارى انجام دهد و یا از انجام آن خوددارى کند. مکتب لیبرالیسم بر این جهان بینى مبتنى است که زندگى انسان در دنیا خلاصه مى شود، با مرگ طومار زندگى انسان بسته مى شود؛ لذا همه لذایذ انسان در دنیا خلاصه مى شود و او باید همه همت خویش را نهایت لذت از منافع دنیوى به کار گیرد، اما در جهان بینى الهى، زندگى در دنیا خلاصه نمى شود، سراى جاودانه مقصد نهایى بشر است و بهشت جاودان در انتظار او. در این جهان بینى، رویگردانى از لذایذ گذراى دنیایى، براى نیل به سعادت جاودانه امرى پسندیده است. ازاین رو، افراد زرنگ و موفق، کسانى هستند که به دنیا اعتنایى ندارند و به آن دل نمى سپرند؛ جانشان مجلاى نور الهى است.
معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت نزد علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی های متعددی دارد واز مهم ترین ویژگی ها،خصیصه ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می داند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است. دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته اند وهریک ازضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده اند.
نیایش و ستایش در مثنوی های عطّار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیایش و ستایش معبود یکی از روحانی ترین لحظه های زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقّی و درک مؤمنان از دین، شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روح های لطیف و حسّاس، در لابه لای اشعار خود، مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. مناجات های عطّار که در لابه لای مثنوی هایش (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیّتی که در این مناجات های عارفانه وجود دارد، به آن ها عمق خاصّی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطّار که انواع لایه های گفت و گوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شود، رنگ آسمانی به نیایش هایش می دهد.بنا به اعتقاد عطّار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتّی در این راه، شور و شوقِ دعاکردن را نیز خودِ خداوند در آدمیان ایجاد می کند و برای انجام آن توفیق می دهد. درون مایه نیایش های عطّار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشقِ او نسبت به خدا و بیان درخواست هاست. مهم ترین دعا و خواسته وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایش های عطّار آشکار می گردد که او مؤمنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جاده شریعت بیرون ننهاده و در تصوّف جانب اعتدال را اختیار کرده است.
عناصر نمادین در معماری خانقاه های ایران از سده هفتم هجری تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با گردآوری داده های میدانی از بناهای خانقاهی و آرامگاهی متصوفه، مستحسنات تاریخی خانقاه نشینی و طبقه بندی نمادپردازی های آن ها از دیدگاه سنت گرایی دینی، در پی تعریف هنر خانقاهی از سده هفتم هجری قمری تا دوران معاصر و همچنین توصیف هنر خاص معماری خانقاه هایی است که منبع تأثیر آن، اندیشه های ناب عرفانی و صوفیانه بوده است. با بررسی و طبقه بندی تاریخی و گونه بندی عناصر نمادین مشاهده شده و نیز با معیار قرار دادن نوع سنجش سنت گرایی دینی، گونه خاصی از معماری خانقاهی در مجموع بناهای گزارش شده یافت می شود که تا به حال از آن یاد نشده است و تأثیر مستقیم مبانی نظری و عملی عرفان و تصوف بر آن مشهود است. همچنین با تمایز این سبک در معماری اسلامی می توان نفوذ آن بر معماری سایر ابنیه اسلامی نظیر مدرسه و مسجد را نیز تعریف کرد. در مجموع بر اساس داده های میدانی گردآوری شده در این تحقیق، بیشترین بازتاب های عناصر نمادین در حوزه معماری خانقاه مرتبط با رنگ پردازی، استفاده نمادین از عدد و اندیشه های عرفانی است که به صورتی معنادار در بافت و ساختار خانقاه ها مشهود است و تاریخ تحولات تصوف در بسامد و تعیین گونه های این کاربرد های نمادین، دخیل بوده است.
بررسی مفهوم کلمه صدور در آثار مولوی بر مبنای تمایز جهان بینی مولوی با فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
35-62
حوزههای تخصصی:
رینولد الین نیکلسون، مولوی شناس مشهور انگلیسی، در شرح بیتی از مثنوی که در آن کلمه «صدور» آمده، این کلمه را در مفهوم اصطلاحی نوافلاطونی آن، یعنی بر اساس نظریه صدور در دستگاه فلسفی فلوطین، شرح کرده است. این تحقیق با بررسی پیشینه پژوهش، بررسی موارد و ریشه های تکوین ایده تأثیرپذیری مولوی از نظریه صدور نوافلاطونی در ذهن نیکلسون، بررسی معانی صریح و ضمنی کلمات صدور و صدر در زبان های عربی و فارسی و بررسی معنی و بسامد این کلمات در آثار صوفیانه و دیدگاه عرفانی مولوی، به نقد ایده تأثیرپذیری مولوی درباره مفهوم صدور در دستگاه فلسفی فلوطین پردا خته است. در بخش های مختلف این مقاله، آرا و نظریات موافقان تأثیرپذیری مولوی از فلوطین، از جمله نیکلسون، ادوارد هنری وینفیلد، عبدالحسین زرین کوب و قاسم غنی با آرا و نظریات مخالفان این تأثیرپذیری، از جمله ویلیام چیتیک و بدیع الزمان فروزانفر مقایسه و تحلیل شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که مولوی در هیچ یک از آثار خود، کلمه صدور را در قالب نظریه فلسفی نوافلاطونی فلوطینی آن به کار نبرده است. در بیت مورد بحث در این مقاله نیز، مقصود مولوی از کلمه صدور، مانند همه موارد کاربرد این کلمه در آثار مولوی، به معنی لغوی صریح این لغت عربی، یعنی سینه ها مراد بوده است که مولوی آن را متناسب با مفهوم صوفیانه آن، به عنوان ظرف و ابزار معرفت، در جا و مقام مناسب به کار برده است. ازاین رو نظریه اخذ و اقتباس مولوی از نظریه صدور نوافلاطونی و تقلید او از آرای فلسفی فلوطین، خطای روش شناختی در مولوی شناسی و مثنوی پژوهی است.
اندیشه وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود یکی از مفاهیم کلیدی در عرفان و تصوف اسلامی است و همواره بخشی از نظرات و آراء عرفا را به خود اختصاص داده است. عقیده وحدت وجود قائل به آن است که وجود حقیقی تنها از آن خداوند است و سایر کائنات و موجودات جلوه ای از وجود باری تعالی هستند. این رویکرد عرفانی در ادبیات عربی بازتاب گسترده ای یافته و شاعران عارف مسلک آن را به گونه های مختلف در شعر خود بیان داشته اند. از جمله از این شاعران عبدالغنی نابلسی عارف، شاعر و نویسنده دوره عثمانی است که موضوع وحدت وجود در شعر او جایگاه ویژه ای داردو بن مایه اصلی سروده های او در دیوان موسوم به «دیوان الحقائق و مجموع الرقائق» را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، به بررسی جنبه های مختلف مضمون وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی پرداخته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که وحدت وجود در شعر نابلسی دارای سه لایه اصلی است؛ تجلی ذات خداوندی در مظاهر هستی، یگانگی روح انسان با روح خداوندی و به تعبیری دیگر فنای فی الله، و لایه سوم شامل استدلال ها و تمثیل هایی است که شاعر در دفاع از این عقیده بیان نموده است.