معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت نزد علامه طباطبایی(ره) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
نظریه انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی های متعددی دارد واز مهم ترین ویژگی ها،خصیصه ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می داند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است. دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته اند وهریک ازضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده اند.Semantics, Ontology and Functions of Sainthood (Velayat)fromAllamehTabatabai's Standpoint
The theory of a perfect man has always been attractive and interesting to great thinkers ever since so that it has become one of the main pillars in Islamic mysticism. The perfect man has many features the most important of which is the feature of province (Velayah). In this article the authors are going to make a survey on the perfect man's province from AlamehTabatabayee's viewpoint in which the main question remains to be what The semantics, ontology, and the province functions are in his opinion. Allameh believes that God is the only possessor of province and thus He is the sole province; accordingly, to him the Saint of God is someone who has achieved the divine Sainthood. The necessity of the perfect man is not only for the human kind, but also it extends to the whole world, that is, for a human being to be elevate to perfection, he needs not only a perfect human, but also all of the world needs the perfect man for his survival and preservation. Allameh assumes each one of the creatures to be the divine names among which the word human is the most comprehensive of all the divine names. After all, the outcomes of this research include: 1- In addition to the necessity of existence for the perfect man that is often the basis of the necessity, the writers have dealt with the necessity of the knowledge and epistemological necessity of human being in the universe; each of the three-fold evidences are proofs of the perfect man necessity in the universe; 2- AllamehTabatabai in his book called Al-Mizan has expressed four categories for different provinces including the developmental province for God, the provincial legislation for God, the provincial legislation for the prophet Muhammad, and the provincial legislation of Alawi; 3- The authors have comprehended two verbal and cognitive functions out of Sainthood in the Works of AllamehTabatabai.