فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحى بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام پیرامون سلوک شیعیان واقعى توسط استاد علامه مصباح است. یکى از ویژگى هاى شیعیان واقعى، غم و شادى است که باید در هر دو اعتدال رعایت شود. اندوه، حزن و شادى هر دو مى تواند داراى حکمت و آثار مثبت و یا منفى باشد. هر دو مى تواند براى امور دنیوى و یا اخروى باشد. افراط در شادى و یا حزن براى امور دنیوى و یا اخروى هر دو نکوهیده است. ظلم ستیزى و ظلم پذیرى نیز نتیجه نوع تربیت آدمى است. وجود انسان ها و نسل ستم پیشه محصول نظام تربیتى فاسد است. نظام تربیت دینى به این مهم بسیار تأکید دارد. همچنین پارسایى، پاک دامنى و مسئولیت شناسى، کمک و یارى به اسلام و کوشش همه جانبه براى گسترش آن، از جمله صفات شیعیان واقعى است.
بى اعتنایى شیعیان واقعى به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحى است بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام در باب ویژگى شیعیان واقعى و بى اعتنایى آنان به دنیا. باورمندى انسان به اینکه براى خواسته هاى انسان مرزى وجود دارد و آزاد نیست که هر چیزى را از هر راهى به دست آورد، ریشه در نوع شناخت و نگرش انسان به هستى دارد. بدون نگرش هستى شناسانه توحیدى، نمى توان کسى را قانع کرد کارى انجام دهد و یا از انجام آن خوددارى کند. مکتب لیبرالیسم بر این جهان بینى مبتنى است که زندگى انسان در دنیا خلاصه مى شود، با مرگ طومار زندگى انسان بسته مى شود؛ لذا همه لذایذ انسان در دنیا خلاصه مى شود و او باید همه همت خویش را نهایت لذت از منافع دنیوى به کار گیرد، اما در جهان بینى الهى، زندگى در دنیا خلاصه نمى شود، سراى جاودانه مقصد نهایى بشر است و بهشت جاودان در انتظار او. در این جهان بینى، رویگردانى از لذایذ گذراى دنیایى، براى نیل به سعادت جاودانه امرى پسندیده است. ازاین رو، افراد زرنگ و موفق، کسانى هستند که به دنیا اعتنایى ندارند و به آن دل نمى سپرند؛ جانشان مجلاى نور الهى است.
عبادت و آخرت طلبى شیعیان واقعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرحى است بر اوصاف شیعیان واقعى در کلام امیرمؤمنان على علیه السلام. بیان ویژگى هاى شیعیان موجب تشویق، ایجاد انگیزه در میان آنان براى کسب مقامات معنوى است. روش تربیتى قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم السلام بر این اصل استوار است که در تربیت مردم و دعوت آنان به بندگى و عبادت خدا، سطوح گوناگون معرفت را لحاظ مى کنند. براى ایجاد انگیزه در کودکى با دادن وعده هاى مادى، در نوجوانى و با رشد و افزایش معرفت، بیان نتایج دنیوى عبادت و اعمال خیر و با کامل تر شدن عقل انسانى، ثواب اخروى معیار تشویق و ایجاد انگیزه است. انسان براساس فطرت خویش تجارت پیشه و سودگراست. حتى وقتى بندگى خدا هم مى کند، توجه به پاداش و سود دارد که قرار است در قبال آن دریافت کند. اما شیعیان واقعى و مؤمنان فرجام اندیش در قبال تحمل مرارت، سختى ها و اطاعت و بندگى خدا و چشم پوشى از لذایذ دنیا آسایش ابدى و جاودانه را انتظار مى کشند. این معامله سرشار از سود است و در قبال سود اندک دیگر، قابل قیاس نیست.
تفکر عرفانی دیلمی و گذر جریان فکری تصوف از رویکرد زاهدانه به عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف عاشقانه در فرایند تکامل جریان کلی تصوف در اعتراض به زهد خالص و صوفیان زاهدنما به وجود آمد و در فرایند شکل گیری و گسترش خود از رابعه تا دیلمی با فراز و فرود روبه رو بود. اعدام حلاج ضربه مهمی بر پیکر جریان عرفان عاشقانه بود. اما مانع از پیگیری پیروانش از گسترش جریان تصوف نشد. دیلمی با نگارش عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف گام مهمی در نظام مندی سنت عشق الهی برداشت. این مقاله به دنبال تبیین این مسئله است که تفکر دیلمی در فرایند تکامل عرفان عاشقانه و گذر تصوف از رویکرد زاهدانه به عاشقانه چه نقشی داشت؟ فرض این است که او با گردآوری سنت شفاهی، کتبی و نظام مند کردن عرفان عشق محور در تقریب عشق الهی و دنیایی کوشید. او نظریه عشق انسانی و الهی مدونی مطرح ساخت و عشق دنیایی را در طول عشق الهی مطرح کرد. می توان نظریه پردازی او را برون رفت از گسیختگی اخلاقی و اجتماعی سده چهارم و پنجم قمری تلقی کرد.
ریشه یابى معرفتى و بازخوانى انتقادى مبانى عرفان حلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله این مقاله، نقد و بررسى مبانى نظرى و عملى عرفان کیهانى و ریشه یابى معرفتى مباحث آن است. روش بحث نیز به شکل توصیفى تحلیلى و با رویکرد انتقادى است. ازاین رو، ابتدا به طرح مبانى نظرى و عملى پرداخته، سپس به ارزیابى و واکاوى تأثرات و اقتباس هاى معرفتى این فرقه از ادیان و مکاتب نظر شده است. در پایان نیز یافته ها حاکى از آن است که در ریشه یابى مبانى نظرى، تفکر رواقیان متقدم در باب طبیعت و دیدگاه هاى ایدئال گرایانه در فیزیک نوین مورد بازخوانى قرار گرفته است و در مباحث عرفان عملى این فرقه نیز، سر خط مباحث به ریکى ژاپن و مطالب کتاب مقدس مى رسد. همچنین، این مباحث کوششى در واکنش به مبانى تجربه گرایانه و پزشکى مدرن است. بدین سان، خلط مباحث فیزیک و عرفان، تغذیه ناقص و سطحى از منابع دینى و مکاتب فلسفى از مهم ترین اشکالات مباحث این فرقه است.
بررسی جریان های کلامی اثرگذار بر التعرف کلابادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه ابوبکر محمد بخاری کلابادی (حدود 385ه.ق) صوفی و فقیه حنفی قرن چهارم شخصیتی صوفیانه دارد، اما در کتاب «التعرف لمذهب اهل التصوف» ضمن پرداختن به مباحث تصوف، نگاهی ویژه به طرح مباحث کلامی و اعتقادی داشته است؛ به عنوان نمونه مباحثی همچون رؤیت خداوند و قضا و قدر را همسو با ابوالقاسم حکیم، سردمدار مکتب اهل سنت و جماعت، مباحث مربوط به ایمان را متأثر از مکتب عرفانی عراق و جنید بغدادی، و مباحث مربوط به اثبات قدرت و اراده خداوند را همسو با مکتب اشعری و ماتریدی بیان کرده است. پای گیری مکاتب کلامی در عصر کلابادی باعث شد تا التعرف به نوبه خود تحت تأثیر هر یک از آن ها باشد که شخصیت چندوجهی کلابادی نیز در هضم و پذیرش نگاه های گوناگون فکری در این راستا اثرگذار بوده است. به هر تقدیر، این اثرگذاری ضمن پردازش به اصول اساسی تصوف، باعث به وجود آمدن نظامی جدید از مفاهیم کلامی و اعتقادی در این کتاب شده است. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن شناسایی جریان های کلامی موجود در جهان اسلام؛ که عبارت اند از: طیف های گوناگون مکتب اهل سنت و جماعت (ماتریدی و ابوالقاسم حکیم سمرقندی)، مکتب اشعری، مکتب عراق و جنید بغدادی، ردّ پای هر یک از تفکرات کلامی و اعتقادی آن ها را در باب های گوناگون التعرف نشان دهند.
نگاه استادان زرین کوب و شفیعی کدکنی به عرفان؛ مقایسه تحلیلی رویکردها، مبادی و پی آمدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان در نگاه نخست، مفاهیمی آشنا و بدیهی به نظر می رسند؛ امّا در نگاهی عمیق تر کاربردهای مفهومی متنوعی را شامل می شوند. بر این اساس، پژوهش در باب تصوف تا حدی در گرو شناخت رویکردها و دیدگاه های مختلف آن است. مقاله حاضر با تکیه بر آرای دو تن از عرفان پژوهان معاصر، به توصیف و تحلیل تلقی این دو استاد می پردازد. عبدالحسین زرین کوب و محمدرضا شفیعی کدکنی دو تن از برجسته ترین عرفان پژوهان و محققان ادبی اند که دیدگاه های ایشان تأثیر قابل ملاحظه ای در مطالعات عرفانی دهه های اخیر داشته است. استاد زرین کوب با پیروی تاریخی از سنت تصوف و تأکید بر معرفت شهودی به عنوان مولفه محوری عرفان و استاد شفیعی کدکنی با تأکید بر زبان و فرم زیباشناختی به بررسی عرفان و تصوف پرداخته اند. این تفاوت دید نشانه هایی از خود در مقولاتی همچون ریشه ها، تاریخ و تبعات تصوف نیز برجای گذاشته است. بنابراین ملاحظات استاد زرین کوب همسو با بررسی های تاریخی و فرهنگی و مطالعات استاد شفیعی عمدتاً همسو با بررسی های زبانی و ادبی شکل گرفته است. در مجموع می توان گفت نگاه استاد زرین کوب به عرفان و تصوف نگاهی فراگیرتر و نگاه استاد شفیعی کدکنی نگاهی است نوگراتر.
بررسی آداب و رسوم خانقاهی در متون منثور متصوفه تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره های اولیه تشکیل تصوف بتدریج صوفیان با محوریت مشایخ برجسته، خانقاه ها را به عنوان بزرگترین و گسترده ترین نهاد اجتماعی متصوفه تشکیل دادند. پس از تثبیت تصوف، خانقاه در عرفان اسلامی- ایرانی به عنوان جایگاه تجمع مشایخ و صوفیان و در نتیجه تربیت مریدان قرار گرفت. خانقاه ها نقش و اهمیت بسزایی در پرورش، تربیت و تکامل مریدان داشتند. از آنجا که برای زندگی مسالمت آمیزِ گروهی، رعایت آداب و مقرراتی خاص ضرورت دارد؛ پس بر طبق این قاعده، بزرگان طریقت نیز برای ایجاد آرامش و فراغت خاطر که لازمه ذکر و عبادت و خودسازی است در نظام خانقاهی که مکانی برای زندگی دسته جمعیِ صوفیان بود به وضع آداب و رسومی خاص پرداختند که این آداب، مقررات لازم الاجرایی را برای مریدان از قبل از ورود ایشان به خانقاه تا هنگام خروج در نظر می گیرد تا ضمن فراهم ساختن امنیت خاطر صوفیان در خانقاه با وضع قوانین خاصِ ناظر بر تنبیه و مجازات افراد خاطی با جلوگیری از بروز اختلاف میان ایشان به تکامل عرفانی و بخصوص اخلاقی آن ها کمک کند. نگارندگان این مقاله می کوشند برای اولین بار به هدف انعکاس نقش و اهمیت خانقاه ها در رشد و تکامل عرفان اسلامی، آداب و رسوم خانقاهی را براساس برجسته ترین متون منثور صوفیه تا قرن هفتم هجری که دوره عرفان عملی محسوب می شود، بازنمایند.
نقد تصوف در آثار صوفیان قبل و بعد از حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری جریان تصوف در قرن دوم هجری، از یک سو منشأ تحولات فراوانی در حوزه های مختلف اجتماعی شده و از سوی دیگر این جریان فکری، پذیرای اندیشه ها، سلیقه ها و برداشت های گوناگون دینی شده است. این تأثیر و تأثرات سبب بروز درگیری و نزاع درونی جریان فکری تصوف شده است. در مراحل رشد و رونق تصوف، جوامع اسلامی درگیر حمله های بنیان کن مغول شدند که در همه سطوح فرهنگی و اقتصادی جامعه تأثیر نهاد و بی شک جریان فکری و اجتماعی تصوف نیز از این تأثیرات
نمی توانست برکنار بماند. در این پژوهش سعی شده نقدهایی که صوفیان سده های پنجم و ششم – به عنوان سده های قبل از حمله مغول - و صوفیان سده های هشتم و نهم -که پس از ویرانی مغول قرار دارد - در آثار خود بر دیگر صوفیان روا داشته اند، استخراج و هر دوره با هم دیگر مقایسه شود تا بتوان از این میان به شناخت بهتر و بیشتری از جریان های نابه هنجار تصوف قبل و بعد از حمله مغول دست یافت. در پایان نتیجه گرفته می شود، حمله مغول به شکل مستقیم بر دگرگونی های صوفیانه و نقدهای درون مشربی آنان تأثیر نگذاشته است.
ساختار هرمسی در عرفان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضِ این پژوهش آنست که در عرفان ایران، خط سیری وجود دارد که بنا به گفته سهروردی آن را حکمت اشراق یا حکمت خسروانی می نامیدند و همه کسانی که در نمودارِ حکمت اشراق قرار دارند، از پیروان هرمس هستند. در این مقاله به اثباتِ این حکم پرداخته شده است که ویژگی های هرمسی سبب پدید آمدن یک ساختار در عرفانِ ایران شده که این ساختار بر مبنای مشترکات هرمسی استوار است.
ویژگی های مشترکی که در این ساختار وجود دارد از این قرار است: هرمسی ها، کیمیاگر، طبیب، عطار و آشنا به مواد سکرآور هستند. مبنای کارشان استحاله است. تفکرشان ساختار نجومی دارد و به جادو علم دارند. به معراج می روند، معراجنامه دارند، قائل به نور هستند، زبان رمزی و سرّی دارند، منطق الطیر یا زبان پرندگان زبان سرّی آن هاست. در تغییر معنای رمز، نقش دارند. قائل به شکلی از حلول اند و مانند هرمس و حلاج، حلول می کنند. دفاع از ابلیس دارند. گرایشات شعوبی دارند. برخوردی دوگانه نسبت به حج دارند و بعضی اندیشه وحدت وجودی دارند.
این ویژگی های هرمسی در پیوند با یکدیگر هستند؛ تعامل عناصر هرمسی، سبب ایجاد ساز و کار(مکانیزم)ی ویژه در عرفان ایران گردیده است، که ما آن را ساختار هرمسی می نامیم.
رویکرد قرآن به جریانهای عرفانی در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نقد و ارزیابی یکی از جریانهای موجود جهان اسلام که بنام عرفانهای کاذب شهرت دارد، پرداخته شده است. علت اصلی پرداختن به این جریان ها، آشنایی جوانها با این تفکرات منحرف در جهان اسلام می باشد. نقد و ارزیابی مبانی جریان عرفان کاذب و هم چنین آگاهی جوان از خطرات گرایش به این جریانها هدف اصلی مقاله حاضر است. در ساختار مقاله به نقش رهایی بخش و معنوی قرآن به عنوان نمونه ناب عرفان در جهان معاصر پرداخته خواهد شد و جریان عرفان حقیقی بررسی می شود. در پایان نیز الگوی سیروسلوک امام خمینی به عنوان عرفان اصیل تحلیل می شود.
بررسی رویکردهای متفاوت علمای مسلمان دربارة آرا و افکار حلّاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسین بن منصور حلّاج (244- 309 ق) از چهره های سرشناس تصوّف و عرفان اسلامی است که زندگی، اندیشه، و به ویژه کشته شدن وی در تاریخ تصوّف پیوسته معرکة آرای متقابل و حتی متناقض بوده است. در گفتار و نوشتار وی بیش از هر موضوع دیگری اندیشه های وحدت وجود با زبان رمز و شطح و بیانِ سرشار از وجد و سُکر نمود دارد تا جایی که می توان «أنا الحق» او را آشکارترین تجلی اندیشة وحدت وجودیِ وی برشمرد. حلّاج به دلیل اعتقاد نداشتن به علوم ظاهر و کافی ندانستن آن برای وصول به حضرت حق غالباً با علمای قشری موضع انکار و ستیز داشت. اختلاف برخی از این علما با حلّاج امری اعتقادی بوده که عمده ترین آن اشاعه تفکر وحدت وجود است که با اصول دین و توحید ذات در تعارض بود. در این مقاله درصددآنیم که با بررسی رویکردهای متفاوت علمای مسلمان دربارة افکار و اندیشه های حلّاج و مقایسه و تحلیل آرا و اندیشه های موافق و مخالف به بررسی و تحلیل توقیع صادره از جانب امام زمان (عج) به حسین بن روح نوبختی بپردازیم.
ریاضت و حدود مشروع آن در احتجاجات معصومین (ع) با متصوفه زمانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ریاضت، گرچه در تداعی ذهنی اکثر افراد، اعمال شاق صوفیان و مرتاضان است، در شکل صحیح آن، لایه زیرین شریعت و شیوه دیرین طریقت و تنها راه خروج از منزل نفسانی و عروج به مقام ربانی است.
تفاوت رهبانیت و تصوف جاهلانه با ریاضت مطلوب دین، در اصل لزوم ریاضت نیست، بلکه در انگیزه ها و ابعاد ریاضت است. پیام «رهبانیة امتی الجهاد»، خروج از ریاضت انحرافی و ورود در ریاضت مطلوب است نه خروج کلی از ریاضت. اجتماعی و جهانی بودن اسلام، ریاضت را از ابعاد فردی و کوته بینانه به ابعاد اجتماعی و متعالی ارتقا می دهد؛ بنابراین گرچه از صدمات بدنی می کاهد، ضربات سهمگین تری بر بت نفس وارد می آورد.
این نوشتار با استفاده از احتجاجات ائمه معصومین (ع) در مقابل برخی صوفی منشان، سعی در ارائه شاخص های ریاضت مطلوب از منظر دین دارد.
بررسی انتقادی اصالت طریقت «نعمت اللهیة» ایران
حوزه های تخصصی:
طریقت «نعمت اللهیه» در سده هشتم هجری، توسط شاه نعمت الله ولی پایه گذاری شد و همزمان با قطبیت شاه خلیل الله، یگانه فرزند و جانشین وی، به دکن هندوستان منتقل گردید. پس از شاه خلیل الله، تعداد یازده قطب در دکن هندوستان بر مسند قطبیت این طریقت تکیه زدند. شاه علی رضا دکنی، قطب دوازدهم این طریقت، به منظور گسترش دامنة ارشاد خویش و ترویج طریقت «نعمت اللهیه»، دو تن از مشایخ خویش به نام های میرطاهر و معصوم علیشاه دکنی را به ایران فرستاد. معصوم علیشاه دکنی در زمان حیات رضا علیشاه به قتل رسید و نورعلیشاه را به جانشینی خویش انتخاب کرد. نورعلیشاه نیز در زمان حیات قطب وقت، یعنی رضاعلی شاه از دنیا رفت و امور طریقت «نعمت اللهیه» ایران را به حسین علیشاه واگذار کرد. بر اساس قوانین طریقت نعمت اللهیه، تعیین جانشین و نیز تعیین قطب پسین، توسط قطب پیشین صورت می پذیرد. بررسی های تاریخی نشانگر این است که مستند کتبی یا شفاهی بر قطبیت حسین علیشاه و نیز شیخ المشایخی نورعلیشاه وجود ندارد. بنابراین، برخلاف دیدگاه سردمداران این طریقت، به نظر می رسد پس از درگذشت معصوم علیشاه دکنی، پیوند مشایخ طریقت «نعمت اللهیه» ایران با اقطاب این طریقت در دکن هندوستان گسسته شده است. این مقاله به روش تاریخی تحلیلی شواهد و قرائن این انقطاع را بررسی کرده است.
بررسی علل و عوامل ظهور اجتماعی نخستین طریقه های صوفیه
حوزه های تخصصی:
ظهور و گسترش طریقه ها و سلسله های صوفیه در دامان تصوف اسلامی، این پرسش را رقم زد که چگونه روح تصوف اسلامی که زهدورزی فردی و سلوک باطنی است، با حقیقت طریقه ها و سلسله های صوفیه، که پدیده ای اجتماعی است، سازگاری دارد؟ این ناسازگاری ظاهری سبب شد برخی محققان پیدایی و ظهور اجتماعی طریقه های صوفیانه را معلول عواملی خارجی و بیگانه با ظرفیت های تصوف و عرفان اسلامی، همچون ارتباط صوفیان با گروه های معنویت گرای دیگر ادیان و مکاتب و مذاهب بدانند.
بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که مهم ترین دلیل زمینه ساز بروز و ظهور طریقه ها و سلسله های صوفیه، ویژگی های نهفته در بُعد تربیتی تصوف، به ویژه رابطه ارادت میان مرید و مراد است؛ در واقع، لوازم و ویژگی های نهفته در نهاد این بُعد، در بستر تکامل خود، تصوف را که جریانی فردی بود و بر محور زهد می چرخید، به پدیده ای اجتماعی و گروهی، که آداب و رسوم فراوانی داشت، تبدیل ساخت و سبب ایجاد نخستین گروه های جمعی صوفیان شد. در گذر زمان، این گروه ها و فرقه های نخستین، متأثر از چند عامل مهم دیگر، از جمله گرایش عامه به سوی تصوف و وضع آداب و رسوم خانقاهی، به قواره طریقت ها و سلسله های امروزی درآمدند.
نسبت تصوف و عرفان با تشیع و خاستگاه شیعی عرفان از منظر علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
امروزه پس از گذشت نزدیک به دو قرن از پژوهش های تاریخی، دیگر تردیدی دربارة خاستگاه اسلامی عرفان و تصوف نیست؛ اما اثبات خاستگاه شیعی عرفان نیازمند ژرف کاوی بیشتری است که این هدف دستیابی به شواهد تاریخی و ماهویِ روشن تری می طلبد. بررسی دقیق و همه جانبة پیوندهای ماهوی و تاریخی تشیع و تصوف می تواند ابعاد گوناگون این ارتباط را آشکارتر سازد.
علّامه طباطبائى با زبانی ساده و با استدلال های بسیار روشن، جنبة معنوی و عرفانی شیعه و وجوهی از ارتباط تاریخی تشیع و تصوف را بیان می کند. مفهوم و معنای باطنی امامت، تعلیم اسرار و معارف باطنی در محیط شیعه، مقاومت اهل بیت(ع) و شیعیان در برابر اکثریت به منظور حفظ معنویت اسلام، جلوگیری از سقوط معنوی جامعه در پی به وجود آمدن انحراف از تعالیم پیامبر اکرم(ص)، تأثیر عمیق تصوف از تعالیم اهل بیت(ع) و پیروانشان ایشان، انحطاط تصوف و سرایت این انحطاط به برخی عرفای شیعه، از مباحث مهمی است که علّامه طباطبائی در تبیین ارتباط تشیع و تصوف بدانها پرداخته است.
بوطیقای عنوان شناسی نوشته های تصوف از آغاز تا سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید جریانی که به نام زهد آغاز شد و سپس تصوف و عرفان نام گرفت، پویا ترین و پایا ترین جریانی باشد که با کمی دگرگونی، از آغاز ظهور اسلام تا زمان ما، راه خود را در پندار و اندیشه گروهی از مسلمانان، پیموده و شاید پس از فقه و آنچه به گونه ای مستقیم با قرآن و اسلام در پیوند است، در هیچ حوزه ای چون حوزه تصوف و عرفان، کتاب ها، چکامه ها و رساله ها و ... به نگارش در نیامده باشد. سبک و ساختار شکلی این نوشته ها، به پیروی از شیوه نثر نویسی هر دوره، همواره دگرگون شده است و اتفاقا نخستین جایی که این دگرگونی فُرمی نمود یافته، عناوین کتاب ها، عناوین بخش ها (= فهرست) و حتی دیباچه های آن ها ست. عناوین نوشته ها در هر دوره، از یک سو پیرو شیوه نثر نویسی آن دوره است و ویژگی های فرمی نثر آن دوره را نشان می دهد و از سوی دیگر با توجه به حوزه موضوعی نوشته ها، درون مایه های عمده آن حوزه را بازتاب می دهد. عناوین نوشته های تصوف نیز به همین شیوه، ویژگی های نثری ادب عربی و پارسی و جریان های اصلی تصوف در هر دوره را نمایان می سازد. در جستار پیش رو، ضمن نگاهی کوتاه به دوره های اصلی تصوف، از سده نخست تا هشتم هجری و ویژگی های اصلی نثر عربی و پارسی در این چارچوب زمانی، به بررسی فرمی عناوین نوشته های تصوف مانند کتاب ها، رساله ها، چکامه ها، شرح ها و هر آنچه مربوط به این حوزه دینی - هنری در ادبیات عربی و پارسی است، پرداخته شده است. به نظر می رسد عناوین نوشته های تصوف در سده های نخستین، بیش تر به شکل کوتاه، ساده، روشن و غیر آهنگین و دالّ بر محتوای کتاب، بوده و به تدریج این عنوان ها طولانی، مسجّع، مبهم و حتی رمز آلود شده، آرایه های لفظی و معنوی در آن نمود یافته و جدا از محتوای کتاب، گاه به رمزی بودن محتوا، نوع مخاطب و... نیز اشاره می-کنند.
عرفان در ایران: جایگاه عرفان و تصوف و تعلیم و ترویج آن در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در طول تاریخ، همواره از مراکز معنویت و عرفان بوده است. پس از ورود اسلام به ایران، این سرزمین مهد رویش تصوف و عرفان اسلامی گردید. بسیاری از بزرگان صوفیه، هم چون حلاج و بایزید و خرقانی و غزالی و عطار و شمس تبریزی و مولوی، به این فرهنگ تعلق داشته اند. بیش از هزار سال است که زنجیره ی متصل عارفان و صوفیان در این سرزمین استمرار دارد و این میراث از نسلی به نسلی منتقل می شود. از پدیده های مهم دیگر در عرفان ایرانی، پیوند تشیع و تصوف است، که پیشینه ای کهن دارد. در بعد علمی و نظری، این پیوند در آثار اندیشمندان عرفانی بسیاری هم چون سید حیدر آملی و ابن ابی جمهور احسائی و ملاصدرای شیرازی نمودار شده است. امروزه تصوف و عرفان با شکل های مختلف در ایران ظهور دارد و طیف های گوناگونی را در بر دارد، چنان که تعلیم و تربیت عرفانی و شیوه های آن نیز به تبع تکثر مشرب ها و علایق یادشده متنوع است. اما به رغم این پیشینه و غنای عرفانی، هنوز پژوهش توصیفی و تحلیلی جامع درباره ی آن انجام نگرفته است. هدف این نوشتار ارائه ی تصویری جامع، گویا و تحلیلی، و در عین حال اجمالی، در حد یک مقاله از پدیده ی عرفان در ایران است. معرفی تنوع گرایش ها و فعالیت های عرفانی در ایران، هم عرفان پژوهان را از ابعاد و زوایای مختلف این پدیده آگاه می کند تا حوزه ی پژوهشی مورد علاقه ی خود را با آگاهی انتخاب کنند و هم می تواند برای شیفتگان سلوک این طریق، اگر نه چراغی، دست کم شمعی روشنگر باشد.
معرفی فرقه ذهبیه و نقد و بررسی برخی باورهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فرقه های فعّال صوفیه در ایران، فرقه «ذهبیه» است. از مشایخ این فرقه می توان به جنید بغدادی، سری سقطی، احمد غزالی و نجم الدین کبری اشاره کرد. گرچه اقوالی درباره مؤسس آن بیان شده، اما به نظر می رسد مؤسس آن سیدعبدالله برزش آبادی باشد. پیروان این فرقه، خود را منتسب به ائمه اطهار علیهم السلام دانسته و معتقدند: سند ولایت جزئیه قمریه این سلسله توسط معروف کرخی به امام رضا علیه السلام می رسد، درحالی که در شریعت اسلامی نامی از ولایت قمریه برده نشده است. علاوه بر اینکه ارتباط معروف کرخی با امام رضا علیه السلام و اسلام آوردن وی به دست آن حضرت، از نظر تاریخی و برخی جهات دیگر مورد تأمل است. ازجمله آسیب های مهم این فرقه، سلسله مشایخ و اقطاب ذهبیه است که گرفتار چند بریدگی و کودتای درون فرقه ای می باشند.
این مقاله با روش توصیفی و با هدف معرفی این فرقه، با بررسی و نگاه انتقادی به فرقه ذهبیه تدوین یافته است و تلاش شده دیدگاه صاحب نظران و منتقدان مورد توجه قرار گیرد.
نقش صوفیه در گسترش آیینه ای نقالی و روضه خوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نقش صوفیه در گسترش قصه گویی، نقالی و روضه خوانی را در سه بخش دنبال می کند. در بخش اول به قصه گویی به عنوان یکی از کارکردهای اجتماعی تصوف می پردازد و علل مخالفت علمای دوره صفوی با قصه گویی را بازگو می کند. در ادامه، موضوع قصه ها و ارتباط آن با واقعه کربلا و چگونگی تطور مقتل خوانی به قصه خوانی در روضه الشهداء کاشفی و عکس العمل متفاوت عالمان رسمی شیعه در این باره بررسی می شود. در بخش دوم، به معرفی نقالی و دو صورت فرعی آن یعنی پرده خوانی و سخنوری پرداخته و قصه گویی صوفیه در کسوت نقالان در دوران صفوی را در آیینه اسناد و گزارش های سیاحان غربی نشان می دهد. همچنان که در دوره قاجاری نیز نقالی یکی از کارکردهای اصلی دراویش خاکساری و به خصوص فرقه عجم مطرح می شود. در بخش سوم، به نقش اصلی نقالان صوفی در گسترش روضه خوانی در دوران صفوی و قاجاری اشاره شده و نشان داده شده که نقالی مذهبی و گرایش به نقل واقعه عاشورا هم در ماده و هم صورت، عنصری صوفیانه است. این آیین ها به رغم مخالفت اولیه متشرعان با اقبال عمده عوام و خواص مواجه شده و از مهم ترین سنت های عزاداری به شمار می رود.