فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را به گونه ای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دام است که در نتیجه آن پیوستن دایم به حضرت حق حاصل می آید. سهروردی در این حکایت، گرفتار شدن در دامگه ناسوتی و روش های رهایی جستن و مراحل آن را در قالب سفری تمثیلی به تصویر می کشد. اینپژوهش این حقیقت را آشکار کرده است که اگرچه مشکلات سفر و طولانی بودن آن و گذر از موانع، کوه ها، سرزمین ها و اقلیم ها و... طبیعتاً وجود دارد، اما انسان می تواند پس از معرفت و شناخت نسبت به خویشتن، به مدد و دستگیری پیر طریق با طیّ مراحلی از حصار قوای مادی و خیالی اندک اندک آزاد شده و از دریای خلق فاصله گرفته و در نتیجه این مجاهده به استکمال نفس و معرفت عوالم هستی و اطراف و اکنای آن دست یابد.
غایت آفرینش در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً»
حوزههای تخصصی:
محور بحث در فلسفه و غایت آفرینش در عرفان اسلامی، حرکت حبی است که در تبیین آن، به حدیث کنت کنزاً مخفیاً استناد می شود. در این حدیث، به نوعی تبیین هستی شناسی عرفانی صورت گرفته است. حب و عشق منشأ بروز و ظهور کمالات حق تعالی گردید، به گونه ای که این اظهار و تجلی در موطن علم، از تعینات علمی شروع شده، تا عوالم عینی و خارجی کشیده می شود و در انسان کامل جمع می گردد. در این مقاله، از بررسی سند حدیث مزبور و تأیید محتوایی آن با آیات قرآن، به اجمال شرح و تفسیر می شود و در پایان، بر همین اساس، به بیان غایت آفرینش اشاره می گردد.
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی نام ""ابن عربی"" به گوش می خورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی می گردد و آدمی می انگارد که جمیع مباحث کتاب های معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و... لیکن بعد از ژرف نگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی می بیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتاب ها به نحو برجسته ایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شده است. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجال برانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقه های کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن رانده اند، لیکن هیچ یک از فرقه های گونه گون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّه ایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانسته اند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند مانده اند.
ابن عربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بی پایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهره مند شوند گرچه کیفیّت نعمت های دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابن عربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانسته است.
خیال و مثال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل مطرح شده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداخته اند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیّق ترین و موسع ترین معلومات می داند و معتقد است که انسان با دیدة خیال می تواند صورت های خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش دربارة عما را نیز، با نظریة خیال پیوند مى دهد و معتقد است که اگر نیروی خیال نبود عما، پدیدار نمى شد. از نظر وی خیال از بردگان نفس ناطقه است و برده در برابر سرور به سبب ملکیت ، دارای گونه ای فرمانروایى است ، فرمانروایى خیال در این است که نفْس را به هر صورتى که خواهد، شکل مى دهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوة خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بى واسطة صور نورانى، کم خوردن و کم آشامیدن، کم خوابى، رهاکردن، تن آسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطة آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچ یک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند
تبیین رویکرد عرفای مسلمان نسبت به فرح و شادمانی با توجه به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد عرفا به موضوع فرح، نشئت گرفته از آیات قرآن کریم و روایات است. در منابع دینی، فرح پسندیده توجه به مُنعم و سپاسگزاری از او و رضایت خداوند را درپی دارد؛ اما فرح مذموم و برخاسته از انگیزه های شهوانی موجب غفلت از مُنعم، سرمستی، غرور و ضلالت می شود. عرفا نیز بر همین اساس از دنیا و شادی های مذموم آن روی گردان شده و فرح به حق تعالی را بهترین مبنا برای شادمانی حقیقی و پایدار دانسته اند. آنان معتقدند اموری چون ایمان به خدا، قرب الی الله، معرفت خدا، رضا به مقدرات الهی، طاعت خداوند و اندوه برای امور اخروی، زمینه ساز نیل به محبوب و برخورداری از فرح راستین و پایدار است. تأثیر فراوان آموزه های دینی در رویکرد عرفای مسلمان به موضوع فرح از یک سو و لزوم تبیین و شناخت مبانی فکری ایشان دراین باره از سوی دیگر، چنین ایجاب می کرد که این مقوله در پژوهشی مستقل کاویده شود. در این نوشتار، به روش تحلیل محتوا، رویکرد عرفا به موضوع فرح با توجه به آیات و روایات تبیین می گردد.
روح «معنا» در تفکر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنا» در اندیشة ""ابن عربی""، حقیقتی کلی و مشترک میان مراتب معنایی یک واژه است. هر واژه مراتبی را از معنا دارا است که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق می کند. این حقیقت مشترک، روح واحد حاکم بر معانی یک واژه را شکل می دهد. این نظریه، بر آیات الاهیاتی قرآن (آیات ناظر به اوصاف خدا) تطبیق می کند و براساس آن، نسبت محمولات این آیات به موضوع آن یعنی خدا، حقیقی و خالی از مجاز است. محمولات تشبیهی آیات الاهیاتی، پس از انصراف معنا از عوارض ناسوتی و امکانی، به خدا نسبت داده می شوند. در فهم این نظریه، مباحث هستی شناسانه ابن عربی بسیار مهم می نماید. این نظریه، در فهم و تفسیر متون الاهیاتی قرآن تأثیرگذار است. هدف این نوشتار، تبیین نظریة ابن عربی در باب ماهیت معنا جهت معناشناسی محمولات الاهیاتی قرآن و ارائة ثمرات عملی این نظریه است
انسان کامل به روایت ابن عربی و دلئون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
نظریه انسان کامل در عرفان اسلامی و یهود برگرفته از متون مقدس (قرآن و تورات) و سنت های آن دو بوده است و تاریخی به بلندای تاریخ ادیان به صورت عام و تاریخ اسلام به صورت خاص دارد. پس از توحید و معرفهالله، هیچ موضوعی به قدر و منزلت انسان شناسی مدنظر ادیان الهی نبوده است؛ زیرا انسان کامل و آدم قادمون مظهر اتمّ و جلوه اعظم الله و یهوه، جامع اسما، صفات و سفیروت، آغاز و فرجام هستی و قرآن و تورات ناطق است. در میان ادیان الهی، اسلام و یهود و در میان اندیشمندان، عارفان و حکیمان اسلامی و یهودی هردو دین، ابن عربی و دلئون بیش از دیگران به این مهم عنایت داشته اند. مقاله حاضر پژوهشی در این زمینه است.
جلوه های ارادت به امام رض ا(ع) در اشعار مولانا خالد نقشبندی
حوزههای تخصصی:
از دیرباز شاعران و نویسندگان، طلیعه نوشته های خود را به زیور تحمیدیه های زیبا و نعت و ستایش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می آراستند و از منقبت و ستایش ائمه اطهار(ع) غافل نبودند؛ چرا که آیاتی در شأن و عظمت آنان نازل شده و هچنین در احادیث نبوی، پیامبر(ص) دوستی و اطاعت از ائمه اطهار(ع) را سفارش کرده است. ابراز مودت به خاندان رسالت مایه تکامل دوستداران آنها می گردد. تنها شاعران علوی و شیعی مذهب به مدح و ستایش آن بزرگواران نپرداخته اند بلکه سروده های برخی شاعران اهل تسنن همچون امام شافعی پیشوای مذهب شافعی، شیخ احمد جام، خاقانی، عبدالرحمان جامی، و غیره نشان از انصاف و عدم کتمان حقیقت و اعتقاد ایشان به توصیه های پیامبر(ص) در حق اهل بیت است. مولانا خالد نقشبندی (1193 1242ه. ق) از صوفیان شافعی مذهب است که در مدح و منقبت امام رضا(ع) شعر سروده و احساسات قلبی خود را بیان کرده است. این مقاله به بررسی اندیشه های این شاعر و نیز شرح قصیده او در مورد امام رضا(ع) پرداخته است
بررسی اسرائیلیات آثار عطَار با تأکید بر منطق الطَیرودر داستان آدم و سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضرتلاش شده از منظری دیگر برآفرینش های ادبی وفکری درنظم عرفانی پرتو افکنده شود و جلوه های اسرائیلیات در اشعار عطار باز نموده شود. در این مقال کوتاه به آن بخش از اسرائیلیات مطرح و اثبات شده از طرف محققان و محدثان بزرگ پیرامون روایات مجعول و اسرائیلیات داستان آدم و سلیمان و نکات مهم تفسیری آن اشاره کرده و بازتاب آن در منطق الطَیرعطَار به عنوان مهم ترین اثرمنظوم عرفانی قرن ششم، نشان داده می شود. این مکتوب با روش پژوهشی توصیفی– تحلیلی بوده و هدف آن بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات به عنوان اندیشه های غیراسلامی به طور عام و میزان اثرپذیری آثار عطّار به طور خاص می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود روایات مجعول به شعر شاعرانی چون عطّار دلایلی داشته است؛ مهم ترین علل آن برداشت های شاعرانه آن ها ازتفاسیروروایات نادرست بوده وگاه ناآگاهانه از منابع ضعیف استفاده کرده و صرف نظر از نوع منبع و بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان، جهت تعلیم، تأویل و تفسیر آموزه های عرفانی از هر موضوعی سود جسته اند
بررسی تحلیلی شریعت، طریقت و مقام محمدی در فیه مافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیه مافیه از آثار پراهمیتی است که مولانا در آن به مباحث عمیق و قابل توجهی درباره پیامبر اکرم و جایگاه وی پرداخته است. این مقاله به دنبال آن است تا با تحلیل نگاه متمایز مولانا به حضرت محمد (ص) در مقایسه با دیگر انبیا و اولیا، موجبات دستیابی به تحلیل دقیق و کامل دیدگاه مولانا در دو بخش مستقل: شریعت و طریقت محمدی و مقام محمد (ص) فراهم سازد. در بخش نخست، با تبیین جایگاه شریعت محمدی از یک سو و طریقت محمدی از سوی دیگر و بررسی ارتباط نظر مولانا در این باب با مسئله وحدت ادیان در عرفان، وجوه تمایز شریعت اسلام و طریقت محمدی بررسی می شود. در بخش دوم، مقام حضرت محمد (ص) در نظرگاه مولانا در پنج اصل مهم و برجسته ولایت، مقام دیدار، اصالت وجودی پیامبر به عنوان اولین مخلوق و عقل کل، عشق الهی، تجلی گاه اسماء و صفات الهی مورد تأمل و تحلیل قرار می گیرد.
تأملی بر «صراط مستقیم» از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صراط مستقیم یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که پیوسته در حوزه های مختلف، مورد توجه محققان، صاحب نظران و مفسران بوده است. در این میان، محیی الدین عربی و عارفان پس از او عنایت ویژه ای به این موضوع، نشان داده اند. هدف این مقاله، تحلیل دیدگاه عرفانی ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او دربارة صراط مستقیم است که با توجه به رویکرد عرفانی به آیه 56 سوره هود مطرح شده است. این تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. محورهای مورد بحث در آن، انقطاع عذاب از جهنمیان بدون خروج از جهنم و نیز تقسیم صراط مستقیم به سلوکی و وجودی، و تفاوت قایل شدن میان ""الصراط المستقیم"" (صراط الله) و ""صراط مستقیم"" (صراط های رب ها) است. یافته های این جستار، گویای این است که براساس نظر عارفان صراط مستقیم وجودی که در قوس نزولی خلقت قرار دارد، بدون هیچ گونه تمایز و تفاوتی مربوط به همه موجودات است، در حالی که ""صراط مستقیم سلوکی"" به قوس صعودی خلقت مربوط می شود و تنها به انسان ها اختصاص دارد. درواقع، نه تنها وجه تمایز انسان ها از سایر موجودات است، بلکه تعیین کننده مقام و مرتبه هر انسانی در راه رسیدن به کمال انسانی است. همچنین، به دلیل سابق بودن رحمت خدا بر غضب او سرانجام، عذاب از اهل نار برداشته خواهد شد، و با وجود بودن در جهنم، از آلام و عذاب آن، رهایی می یابند.
برخی از وجوه تمایز متون عرفانی نسبت به آثار غیرعرفانی ( با تأکید بر امهات آثار عرفانی قرون 6 -9 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی یکی از مقولههایی است که بخش گستردهای از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است. عرفان با توجه به گستردگیاش، فراز و نشیبهای فراوانی به خود دیده است. علاوهبر این، تأثیر آن بر حوزههای دیگر نیز قابل توجه است. عرفان از جمله موضوعهای مهمی است که در مورد آن، دیدگاههای مختلف و حتی گاهی متضاد با یکدیگر ارائه شده است. در پی این امر است که مکتبهای عرفانی متعددی بنابر سلائق مختلف، در طول تاریخ شکل گرفته است که در سیر ادب فارسی نیز میتوان صبغههای مختلفی از آن را مشاهده کرد. در این پژوهش، کوشش شده است که سیر این جریان از قرن ششم تا قرن نهم، مورد بررسی قرارگیرد، از این رو در آغاز مختصری از کلیات موضوع ارائه، سپس ب ه مشخصات بنیادین آن پرداخته شده است. به علاوه به علت کثرت آثار عرفانی این عصر، سعی شده است تا از کتب مهم عرفانی این دوره، مثلاً: حدیقه سنایی، مثنوی مولوی و...یاد شود. پس از به دست دادن شاخصههای متون عرفانی، از جمله در سطح زبان، مضمون، اصطلاحات خاص صوفیه و... کوشش شده است تا نمود این شاخصها در تکتک آثار، یعنی؛ عبهرالعاشقین، حدیقه سنایی، سیرالعباد إلی المعاد سنایی، الهینامه، منطقالطیر، مختارنامه، دیوان و اسرارنامه عطار، اسرارالتوحید، فیهمافیه، غزلیات شمس و مثنویمعنویِ مولوی و غزلیات حافظمشخص شده، مورد ارزیابی قرار گیرد.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.
«وحدت وجود» از دیدگاه اسیری لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمس الدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشه های عرفانی در حوزه نظری و عملی پرداخته است. محوری ترین بحث در عقاید او طرح نظریه «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بیانی زیبا ترسیم می کند. وحدت وجود که تفسیری عرفانی از توحید به شمار می آید، از قرن دوم هجری در عرفان اسلامی سابقه داشته و توسط ابن عربی به زبانی فلسفی روش مند گردیده است و اسیری لاهیجی یکی از شارحان نظریه وحدت وجود به شمار می آید که ضمن بهره گیری از مضامین مولوی و حافظ به عارفان اولیه نیز اشاره دارد و از «وحدت وجود» به «انسان کامل» می رسد و خداوند را وجود حقیقی و اصیل به شمار می آورد که دیگر موجودات جلوه های آن نور سرمدی هستند
بررسی مبانی و سازو کارهای استعاره در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان - شناخت خالق هستی- مناسبترین و کوتاه ترین راه ممکن برای وصول به حق است. پدیده ای نافذ، پرجذبه و مبهم که حالات در واقع تغیراتی را سبب می شود که از نگاه دیگران سؤال برانگیز است. این تحولات آنچنان موثر و مداوم است که زبان و کلام عارف نیز از آن تاثیر می پذیرد و در وجوه مختلف از زبان عمومی دور می شودو البته این بیگانگی لذت بخش را بیش از همه مدیون به کارگیری استعاره است. استعاره را می توان از مهم ترین عوامل ابهام سازی در متون عرفانی دانست؛ لفظی که در معنای اصلی خود به کار نرفته است و بالتبع می تواند برداشت های چندگانه ای به ذهن پویای خواننده القا کند. اما براستی استعاره در متون عرفانی چه کارکردی دارد و عرفا چگونه از آن در کلام خود بهره گرفته اند؟ در مقاله حاضر نگارنده سعی دارد جایگاه این آرایه و شیوه به کارگیری آن را در زبان و متون عرفانی مورد بررسی و نقد قرار دهد و به نقش آن در این متون و اصول و کاربرد این شیوه ی بیانی در این گونه آثار بپردازد
عدالت به مثابه مقام عرفانی درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متولیان ادیان وفیلسوفان به ویژه فیلسوفان اخلاق همواره ازعدالت به عنوان یک فضیلت اخلاقی نام برده اند ومفسران متون دینی هم در سنت های مختلف براین نظرصحه گذاشته اند. نهج البلاغهبه عنوان یکی ازاین متون پیوسته مورد مراجعه اهل فضل بوده است. در رویکرد به این کتاب غالباً بر معنای اخلاقی عدالت تاکید شده وهیچ وقت ازجایگاه وپایگاه عرفانی آن سخن به میان نیامده است. اما نویسنده درصدد برآمده تا عدالت را در گفتمان عرفانی نهج البلاغه موردتوجه قرار دهد. عدالت درحوزه عام در نهج البلاغهبه معنای انصاف و در جهاننگری عرفانی این کتاب به مثابه ی یک مقام عرفانی به کار رفته است. عدالت باید در وهله اول در نفس سالک و سپس به وسیله او در جامعه نیز تحقق یابد. در این گفتمان مولفه های به وجودآورنده ی عدالت نیز عموماً معنای عرفانی دارند. پس می توانیم از آن به عنوان یکی از مقامات فردی و اجتماعی عرفان نهج البلاغه یاد کنیم.
تحلیل فلسفی- عرفانی وجوب و امکان در غزلیات برگزیده بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های ادبیات، اشتمال آن بر مبانی و اصول کلی علوم مختلف و به طورکلی مسائل میان رشته ای است. در این میان، مباحث فلسفی، پیدایش و تکوین مخلوقات و موجودات و غیره، در کلام گویندگان و سرایندگان گذشته و معاصر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. خاصه که این مسائل از جنبه عرفانی و ماورایی نیز بررسی شوند و به نحوی ارتباط آن ها با جهان بینی خاص عرفا و صوفیان مورد تحلیل قرار گیرد. بیدل دهلوی یکی از معدود شاعرانی است که در اشعار خود با تلفیق شالوده های فلسفی و نیز اصول و آموزه های عرفانی، به نوعی سبک شخصی دست یافته است و بیان وی از این نظر شایسته تأمّل و تدقیق است. وی شعر را آیینه حکمت و تأملات فلسفی خود قرار داده ،و علیرغم عقیده عارفان مبنی بر ناتوانی لفظ در ادای معنی، به خوبی توانسته است این حقایق را در قالب الفاظ و استعارات دشوار و دیریاب سبک هندی به تصویر بکشد. دراین پژوهش برآنیم تا جهان بینی خاص و منحصربه فرد وی را در آمیختن این دو مبحث (فلسفه و عرفان)، خصوصاً در مسأله وجوب و امکان، تحلیل نماییم.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
حقیقت انسان در عرفان عملی با تکیه بر آراء کاشانی
حوزههای تخصصی:
حقیقت انسان در نگاه عارفان، چیزی جز قلب او نیست و آنچه فیلسوفان در بیان حقیقت انسان می گویند و حقیقت انسان را نفس ناطقه می نامند از نظر عارف، همان قلب است. از سوی دیگر، عارفان معتقدند: قلب انسان دارای لایه های باطنی است که در بیان تعداد این لایه ها، اختلافاتی وجود دارد و ریشة اختلافات به بیان اجمالی و تفصیلی آنها مرتبط است. در این میان، جناب عبدالرزاق کاشانی در شرح خود بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، ده لایة طولی برای قلب بیان کرده و تلاش او در این شرح، انطباق بین ده لایة درونی قلب انسان با لایه های هستی است. علاوه بر این، او تلاش کرده است، تا در هر لایة بطونی قلب انسان، ده مرتبه از منازل عرفانی را ترسیم نماید و حالت قلب و انسان را در آن مرحله تبیین کن و به نوعی، بین لایه های درونی قلب با صد منزل عرفانی سلوکی تناظری برقرار نماید.