سیر و سلوک اشراقی بر اساس قصه غربت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را به گونه ای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دام است که در نتیجه آن پیوستن دایم به حضرت حق حاصل می آید. سهروردی در این حکایت، گرفتار شدن در دامگه ناسوتی و روش های رهایی جستن و مراحل آن را در قالب سفری تمثیلی به تصویر می کشد. اینپژوهش این حقیقت را آشکار کرده است که اگرچه مشکلات سفر و طولانی بودن آن و گذر از موانع، کوه ها، سرزمین ها و اقلیم ها و... طبیعتاً وجود دارد، اما انسان می تواند پس از معرفت و شناخت نسبت به خویشتن، به مدد و دستگیری پیر طریق با طیّ مراحلی از حصار قوای مادی و خیالی اندک اندک آزاد شده و از دریای خلق فاصله گرفته و در نتیجه این مجاهده به استکمال نفس و معرفت عوالم هستی و اطراف و اکنای آن دست یابد.