فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهترین و کامل ترین تصویر از ابعاد شخصیت وجودی پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) را می توان از مبانی و آموزه های اصیل عرفانی به دست آورد و آن را در راستای مقصود اصلی روایاتی دانست که بر لزوم معرفت ایشان تأکید می نمایند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با اشاره به پاره ای از مسائل عرفان نظری درصدد ارائه تصویر یاد شده است. بر پایه این تصویر پیامبر(ص) و امام(ع) نه تنها برای عالم عناصر و طبیعت به منزله جان و قلب و نفس اند و از این رو، با اذن الهی همه رخدادهای آن تحت فرمان ایشان است، بلکه موجودات عوالم برتر نیز از ظهورات وجوداتشان در آن عوالم محسوب می گردند؛ با این توضیح که افتراق میان امامان ازیک سو، و پیامبر اکرم(ص) از سوی دیگر، و نیز میان هر امامی با امام دیگر، در ظاهر و برحسب صورت بوده و این جدایی در عالم طبیعت حاصل گشته است، وگرنه با توجه به باطن و حقیقت، همه آنان در عوالم مافوق با یکدیگر متحدند.
مقایسه تأویل عرفانی آیات در شرح التعرف ربع اول با کشف الاسرار نوبت الثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۳۸۲-۳۶۱
حوزههای تخصصی:
شرح تعرف نوشته مستملی بخاری یکی از قدیمی ترین کتاب های تصوف در زبان فارسی است که اهالی این علم اهمیت ویژه ای برای آن قائل بوده اند. از آنجا که مؤلف این کتاب، مفسر قرآن است، تأویلات عرفانی ربع اول شرح التعرف که برای آیات بیان کرده، از خود او نیست؛ این امر از مقایسه اثرش با نوبت الثالث کشف الاسرار روشن می شود. همچنین از آنجا که مفاهیم هر دو تأویل یکسان و نزدیک به هم می باشد و یکی دیگر از شارحان کتاب التعرف کلابادی، خواجه عبدالله انصاری است، نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو شارح از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند.
نابسامانی کلیسای شرقی بین النهرین از دوره خسروپرویز تا برافتادن ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
301 - 281
حوزههای تخصصی:
در دوران شهریاری خسروپرویز، مسیحیانِ ساکن در بین النهرین متعدد بودند. کلیسای شرقی بین النهرین، به عنوان یکی از مهم ترین زیرمجموعه های کلیسای شرقی در آن زمان دچار نابسامانی بود. هدف این پژوهش بر آن است تا وضعیت کلیسای شرقی بین النهرین در آستانه فتوح اسلامی تا برافتادن ساسانیان را بررسی کند. در این پژوهش تلاش می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که علل نابسامانیِ کلیسای شرقی بین النهرین از دوره خسروپرویز تا برافتادن ساسانیان چه بوده است؟ یکی از منابع مهم، برای بررسی این دوران، نامه هایی است که یشوع یهب سوم (فوت659م)، بطریق ایرانیِ کلیسای شرقی بین النهرین، هم زمان با فتوح اسلامی، به سران کلیسا ارسال کرده است. تحلیل داده ها بر محوریت نامه های یشوع یهب سوم با رویکرد توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر روش تاریخی، نشان داد که مناقشات داخلیِ کلیسای شرقی بین النهرین که سیاسی و در عین حال، آموزه ای بود، موجودیت آن را به خطر انداخته بود. در واقع تفاوت در مسیح شناختیِ نسطوریان و میافیزیت ها، کلیسا را به شدت ضعیف کرده بود. از سوی دیگر تضاد نهاد های درونیِ این کلیسا تحکیم آن را بر هم زده بود. برخی از زردشتیان نیز با مشاهده عدم حمایت برخی مسیحیان از ایشان، دست به اغتشاش زدند، کلیساهایی را ویران کردند و این آشفتگی را تشدید کردند. در واقع، نابسامانیِ کلیسای شرقی بین النهرین، پیش از فتوح اسلامی در بین النهرین آغاز شده بود و از شروع فتوح اسلامی تا دست کم پایان سلسله ساسانی، حاکمان مسلمان مشکل حادی برای کلیسا ایجاد نکردند.
معنی شناسی شناختی عدم در معارف بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
404 - 387
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای درک بهتر مفاهیم انتزاعی طرحواره ای را در ذهن خود شکل می دهند. این طرحواره ها ساخت های مفهومی هستند و حاصل تجربه ای است که انسان از محیط پیرامون خود کسب می کند. یکی از این مفاهیم انتزاعی که بهاءولد سعی در عینی سازی آن داشته مفهوم عدم است. عدم در عرفان اسلامی به معنی نیستی مطلق نیست، به همین دلیل تصاویر فراوانی از عدم توسط عارفان ارائه شده است. بهاءولد نیز هنگامی که از تجربه های عرفانی و مکاشفات خود سخن می گوید، مفهوم انتزاعی عدم را با زبان انگاره و طرحواره های تصویری متعددی بیان می کند. نگارندگان در این مقاله با رویکرد شناختی به بررسی طرحواره های تصویری عدم در <em>معارف</em> پرداخته اند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و براساس داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت: هریک از طرحواره های ادغام، تکرار، مقیاس، فرایند، شیء، قدرتی، انطباق، حرکتی، ارتباط، شکافت و تماس به نوعی می تواند مفهوم عدم را در قالب پدیده ای عینی قابل درک نماید. همچنین طرحواره حجمی، بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است؛ زیرا بهاء معتقد است که همه چیز از درون عدم پا به عرصه هستی می گذارد؛ درواقع عدم مکانی است که کائنات از غیب به ظهور می رسند.
بررسی تطبیقی- تحلیلی معناشناختی استعاره های مفهومی و عرفانی درجزء اول قرآن و دفتر اول مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
301 - 322
حوزههای تخصصی:
بدیهی است که قرآن کتاب زندگی مسلمانان است و بر تمام فرهنگ و ادبیات اسلامی تأثیر فراوان داشته است. یکی از بزرگ ترین ادب آموختگان قرآنی مولانا جلال الدین مولوی بلخی است و اثر برجسته وی مثنوی هم آنچنان سرشار از مفاهیم و تعالیم فعال نیست قرآنی و عرفانی است که آن را قرآن فارسی می نامند. در این مقاله برآنیم که از رویکرد استعاره های مفهومی وعرفانی به مقایسه و تحلیل در قرآن و مثنوی بپردازیم. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی معنا شناختی استعاره های جزء اول و و دفتر اول مثنوی مولوی پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که استعارات مفهومی به کار رفته در قرآن کریم در جزء اول قرآن در مورد موضوعاتی از قبیل زندگی دنیوی و راهنمایی بشر و تأثیرپذیری دل می باشد. در مثنوی نیز استعارات مفهومی در حیطه مفاهیم عرفانی و سیر و سلوک در راه رسیدن به معشوق اصلی می باشد که غالباً با مفاهیم مرتبط با عاشقی همانند آتش و دل و نی و غیره بیان شده است. در مجموع می توان گفت وجه مشترک استعارات مفهومی قرآن کریم و مثنوی معنوی در بخش های بررسی شده «دل» است.
جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
327 - 348
حوزههای تخصصی:
آرامش تعادل روحی ونبودتشویش واظطراب است که برآیندآن برخورد درست بامسائل وگرفتاری ها ورسیدن به آرامش حقیقی است.آرامش دراقسام مختلف:طبیعی،روانی واعتقادی ازمولفه های سعادت است که به دوشکل آرامش روحی وامنیت اجتماعی ظهورمی یابد. براین اساس دانشمندان اسلامی به آرامش نگاهی قدسی افکنده وآن راپدیده ای الهی شمرده اندوبخش وسیعی ازآموزه های دینی به آن اختصاص یافته است. از طرفی عرفان طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش آدمی و ارامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت. از طرفی باید توجه داشت که قرآن مجید بهترین دستورها را آورده و بهتر از همه، انسانها را به راز ورمز بندگی و سلوک آشنا می سازد.از این رو در مقاله حاضر به موضوع « جایگاه و عوامل آرامش درقرآن کریم و عرفان اسلامی » خواهیم پرداخت. در نوشتار حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی و با هدف تبیین و تشریح علمی جایگاه و عوامل آرامش در قرآن کریم و عرفان اسلامی به انجام رسیده این نتایج حاصل گردید که ایمان، تقوی و پرهیزگاری عامل اصلی آرامش و زمینه سازآرامش فردی و اجتماعی و همچنین آرامش روح وروان فردوجامعه می باشد. از سوی دیگر «عرفان» طریقی است که با طی آن می توان به شناختی شهودی و حضوری از حقیقت و معرفت ناب به صورت بی واسطه نایل آمد و به پاسخی قطعی به نیازهای اساسی و پرسش های آدمی و آرامش و نشاط جاودانی حاصل از آن دست یافت.
مقابله مقامی و کنشی حضرت محمد(ص) با دیگر پیامبران در شرح التعرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
85 - 110
حوزههای تخصصی:
شرح التعرف، از جمله آثار پدید آمده در حوزه عرفان تعلیمی به زبان فارسی است که مستملی آن را بر التعرف کلابادی نوشته است. وی در این اثر، جهت تبیین دیدگاه ها و تشریح مبانی فکر و نظری خود، اثر خود را در پیوند بینامتنی با قرآن کریم قرار داده و از آیات و روایات قرآنی داستان انبیاء استفاده کرده است. داستان ها و روایات منسوب به پیامبر(ص) از برجسته ترین موارد کاربردی در این اثر است که در بیشتر موارد به صورت تقابلی و مقایسه ای با داستان سایر پیغمبران آورده شده است. در این نوع کاربرد، مقایسه در دو حوزه کنش و مقام انجام شده که نوع مقابله مقامی با بسامد بیشتری در این اثر آورده شده است. نویسنده در التعرف، بسیاری از پیامبران را در نقطه مقابل پیامبر(ص) قرار داده که این میزان تقابل با این دامنه تنوع در این اثر تقریباً کم نظیر است. هدف نهایی مستملی در استفاده از این شیوه، بیش از آنکه به منظور تشریح و تبیین اصول و مبانی و اصطلاحات عرفانی باشد تأکید صریح یا ضمنی بر برتری و فضیلت حضرت محمد(ص) بر سایر پیامبران و در نتیجه برتری امت او بر دیگر امت ها است.
بررسی سلوک عقلی و شهودی سهروردی بر اساس عقلانیت ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
207 - 224
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سلوک عقلی و شهودی سهروردی بررسی و نظریه های فلسفی هابرماس به ویژه با محوریت نظام ارزش ها و اخلاقیات، عقلانیت ابزاری و عقلانیت ارتباطی با اندیشه های وی ارزیابی شده است. هدف از این پژوهش این بوده است که نشان دهد سهروردی حتی در سلوک شهودی خویش از سلوک عقلی غافل نمانده است و عقلانیت فلسفی را برای رسیدن به حقیقت سعادت انسانی و نائل شدن به علم حضوری (شهود اشراق) لازم و عقل و شهود را مکمل یکدیگر می داند. بر این اساس سهروردی به نوعی «مکتب تلفیق» را که آمیزه ای از عقل، نقل و شهود است بنیاد نهاده است. میان نظریات و اندیشه های سهروردی و هابرماس در حوزه نظام ارزش ها و عقلانیت ابزاری و کنش ارتباطی مشابهت ها و تفاوت هایی وجود دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آن ها پرداخته شده است. هابرماس و سهروردی هر دو برآنند که با گسترش حیطه ادراکات عقل می توان به حقایقی که به ظاهر فوق عقلانی می نمایند رسید. سهروردی بر این باور است که مکاشفه های عرفا را هم باعقل می توان درک کرد. هابرماس نیز بر این باور است که به حقایق ارزشی با عقلانیت می توان رسید اما از راه کنش ارتباطی و تفاهم. در نظر شیخ اشراق، عقل مکمل شهود است و شهود مکمل عقل؛ ولی از دیدگاه هابرماس عقل درصدد اثبات ادعا است. عقلانیتی که سهروردی برای توسعه آن کوشیده است عقلانیت فلسفی برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی بود آن هم با رشد و توسعه علم حضوری.
نگرش اشراقی بر«حُسن» و تجلی آن در نگاره های ایرانی سده هشتم تا دهم ه .ق ( با گزینش شش اثر مشهور از مکتب های این دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
127 - 150
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام «فی حقیقه العشق» دارد که در فصول مختلف آن به مقوله «حُسن» می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرشی اشراقی را به کار گرفته اند. سؤال این است که چگونه نگارگر ایرانی برای آفرینش فضاهای تصویر، با محوریت «حُسن»، از اندیشه اشراقی سهروردی مایه گرفته است و وجه تمایز کمال و جمال آثار نگارگری در چیست؟ پژوهش نگاهی تاریخی و هدفی بنیادین داشته و به روش توصیفی تحلیلی عمل کرده است. نتایج حاکی از آن است که نگارگران در بیان زیبایی به هر دو وجه کمالی و جمالی حُسن توجه داشته اند. تا آنجایی که به ساختار بیرونی آثار مربوط می شد از وجه کمالی و در بیان جمال آثار که به ساختار درونی اثر مربوط می شدند از طریق شهود و تخیل در جهان مثالی عمل می نمودند.
واکاوی نظریه انسان شناسی شناختی لوسن و مکالی درباره نظام مناسک دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
280 - 261
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی شناختی می کوشد با ابزارهای علوم شناختی به مطالعه موضوعات و مسائل فرهنگ بشری بپردازد، و نظریه تامس لوسن و رابرت مکالی درباره نظام مناسک دینی از نظریات پیشگام و دوران ساز این حوزه است. آن ها می کوشند تحلیلی شناخت گرایانه از صورت نوعی ساختار نظام مناسک دینی ارائه دهند. به باور آن ها، چنین تحلیلی از توانش مناسکی مشارکت کنندگان، دانش عمدتاً ناخودآگاه و قضاوت های شهودی آن ها درباره ماهیت و کیفیت مناسک، پرده برمی دارد. مطابق تحلیل آن ها، مناسک دینی کنش اند، نظیر سایر کنش های بشری، جز اینکه در آن ها کارگزاران فرابشری نقشی محوری دارند. اجرای مناسک دینی منوط به دانش الاهیاتی نیست و تحلیل نظام بازنمایی کنش و سایر نظام های مسئول برای خردورزی درباره کارگزاران و کنش ها برای شناخت قضاوت شهودی مشارکت کنندگان کافی است. این نظریه دست کم شش یافته شناختی دارد که به باور خود آن ها هم قدرت پیش بینی رفتار مشارکت کنندگان را به ما می دهند، هم به لحاظ تجربی آزمون پذیرند.
واکاوی کرامت و آزادی انسان در عرفان و شریعت اسلامی با تأکید بر حریم خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
387 - 406
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان یکی از موضوعات بسیار مهم در قلمرو فلسفه، حقوق، اخلاق و عرفان است.کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و محور و مبنای حقوق بشر تلقّی می شود که جامعه اسلامی، ملزم به رعایت آن است. براساس آیات قرآن و روایات، اصل اولیّه کرامت انسانی این است که کسی بدون اجازه حق ورود به حریم خصوصی انسان دیگری را ندارد مگر موارد خاصی که دلیل معتبر عقلی یا نقلی بر جواز آن دلالت کند. داشتن حریم خصوصی یا حق خلوت یکی از منزل های مورد تأکید عرفان است و از سرچشمه های خودشناسی و خداشناسی می باشد. از بررسی آیات و روایاتی که جهت اثبات حریم خصوصی انسان بیان گردید به دست می آید که مبانی و خواستگاه های حقوقی در حیطه حریم خصوصی انسان شامل: تأمین امنیت، آزادی، آرامش و حفظ آبرو، کرامت و عزت انسان، احساس مسؤولیت و تکلیف، حرمت انسان، اوامر و نواهی اخلاقی می باشد و از آنجا که براساس آیه شریفه «... إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً... » ( بقره/ ۳۰ ) و آیه ( وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ ... ).( اسراء/ ۷۰) انسان اشرف مخلوقات و شایسته احترام است. طبعاً باید کرامت، عزت و امنیت او حفظ شود از سوی دیگر، حفظ این امور مستلزم آن است که حریم خصوصی او هتک نگردد از این رو، خدای متعال هر کاری را که مستلزم هتک حریم خصوصی انسان باشد ممنوع ساخته است.
غربت اندیشی عارفانه خواجوکرمانی و سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
233 - 256
حوزههای تخصصی:
زبان مهم ترین ابزار برقراری ارتباط است که از طریق آن انسان می تواند به بیان مفاهیم و نیازهای گوناگون خود بپردازد؛ یکی از این نیازها، بیان حسرت ، دل تنگی و غم غربت نسبت به گذشته است که نوستالژی نامیده می شود.مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است. غربت درتصوف و عرفان اسلامی، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است، همچنین غم غربت از موثرترین انفعالات روحی درادب فارسی به ویژه در قرن هشتم قلمداد می شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی اشعار خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی در حوزه نوستالژی عرفانی صورت گرفته تا بتوان از نگاه این شاعران عارف انواع غم غربت و عوامل مؤثر در ایجاد این اندیشه بررسی و تبیین گردد. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل مختلف تاثیرگذار بر فکر و ذهن شاعر و بررسی میزان انعکاس آن برای درک و ارتباط بهتر با اشعار ایشان می باشد. دوری از وطن اصلی و معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آّن است که سلمان ساوجی مانند خواجوی کرمانی، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است.
بررسی میزان دلالت برخی آیات قرآن بر وحدت شخصی وجود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت شخصی وجود در صدد بیان این مطلب است که یک وجود واحد بسیط لایتناهی کل نظام عالم را در برگرفته است و موجودات، مظاهر و آیات آن یک حقیقت واحداند که هر کدام به اندازه سعه وجودی خود آن را می نمایانند ازاین رو قول به حلول و اتحاد، همه خدایی و هیچ و پوچ بودن غیر خدا، ناشی از سوء برداشت از این مسئله است و انحراف از مسیر توحید می باشد. قرآن مجید که دریای بی کران معارف توحیدی است، این حقیقت را در آیات ناظر به توحید ذات با تعابیری همچون صمد بودن حق، آیه و نشانه بودن ماسوی الله، حضور وجودی حق در مظاهر و مجالی، معیت ذاتی حق ، و احاطه علمی و وجودی حق بیان می دارد؛ ازاین رو این آیات با دلالت مطابقی یا التزامی، بر این مبنای گران سنگ توحید صمدی دلالت دارند و هر گونه وحدت عددی را از ساحت مقدس الهی نفی می نمایند.
تحلیل رابطه معرفت امام به نورانیت با معرفت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
225 - 242
حوزههای تخصصی:
برخی از روایات ائمه معصومین از نظر معاریض کلام و عمق آن جزء احادیث صعب مستعصب و دشواریاب است که برای درک حقیقت آن نیاز به فحص و دقت در روایات رسیده از لسان ائمه هدی علیهم السلام است. حدیث معرفت به نورانیت امیرالمؤمنین علیه السلام دارای فرازهایی است که برای دریافت صحیح آن باید با دقت و حوصله به استخراج منظور آن پرداخت. در این مقاله سعی ما بر این است تا از مطلع روایت نورانیت فراز «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ مَعرِفَهُ اللهِ وَ مَعرِفَهُ اللهِ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ وَ هُوَ الدِّینُ الخَالِصُ» را مورد بررسی و کاوش قرار دهیم چه اینکه بعضاً برداشت های سوء از این روایت موجب استیحاش افراد ناآشنا به زبان روایات و کلام اهل بیت علیهم السلام می شود و قطعاً با تأمل و دقت در روایات می توان بسیاری از این معاریض را با دلالت روشن گره گشایی نمود. زیرا نحوه صحیح تفسیر و ترجمه این گونه روایات باید مبتنی بر عدم تساوی معرفت خالق و مخلوق، تفاوت معنی و معانی اسماء و مخلوق بودن اسماء الله به نص و تصریح روایات باشد.
معادشناسی عرفانی در مرصاد العباد با رویکرد معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۱۷۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
فانی بودن جهان مادی و لزوم توجه به زندگی پس از مرگ، بسیاری از جمله اهل معرفت را متوجه مقوله معاد ساخته و هرکس به فراخور درک و دریافت و روش خود بدان پرداخته است. نجم رازی از عرفای صاحب نام قرن هفتم، در مرصاد العباد با ارائه مکتب عرفانی تفسیری خود، نمونه ای از شیواترین روش های معادشناسی را به دست داده است. یکی از ابعاد این نگرش عرفانی، معناشناسی معاد است؛ دانشی نوین در دنیای غرب که زیرمجموعه زبان شناسی محسوب می شود و در پی مطالعه معنا با روش علمی است. این مقاله با هدف بررسی معناشناسی معاد در مرصاد العباد و به شیوه توصیفی نوشته شده است. مهم ترین یافته ها که با بهره گیری از روش معناشناسی نوین در قالب روابط همنشینی و تقابل معنایی به دست آمده، نشان دهنده هنر و توانمندی کم نظیر و خیال انگیز رازی در معرفی و تفسیر عرفانی ادبی معاد، معاد طبقات مختلف انسان ها، کیفیت بازگشت به خود برای نفوس و ارواح چهارگانه و شرح هفت خان معرفت است. ترسیم فضای رعب انگیز در معاد اشقیا و فضای جذاب و دل انگیز در معاد اتقیا و صاحبان نفس مطمئنه و نشان دادن تقابل های معنایی و مرتبتی از توانمندی های زبانی ادبی رازی در معرفی و معناشناسی مباحث مربوط به معاد است.
بررسی استعاره های مفهومی با مضمون عرفانی در "عبهرالعاشقین" روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
369 - 383
حوزههای تخصصی:
عبهرالعاشقین که یکی از کتب مهم تصوف به زبان فارسی است، کتابی است که نمود حرکت زبان در آن بر محور شباهت ها، بسیار قابل تأمل است. این ویژگی برجسته(حرکت زبان براساس شباهت که قطب استعاری زبان را برجسته می کند) باعث شده است تشخّص زبانی این متن چشمگیر باشد. استعاره در تبیین اندیشه ها و ذهنیات روزبهان نقش اساسی دارد. روزبهان برای بیان مفاهیم انتزاعی و مجرد که بیان و توضیح و تبیین آنها ناگزیر به پیچیده گویی است، به بهترین صورت خیال؛ یعنی استعاره روی می آورد. هدف ما در نگارش این مقاله بررسی دو کلان استعاره مفهومی در عبهرالعاشقین است که در اندیشه جمال پرستانه روزبهان، بنیادین و اساسی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری داده های پژوهش، کتابخانه ای است. نگارنده در میان استعاره های ابداعی و غیرابداعی روزبهان دو کلان استعاره شناختی، دو استعاره "معدن" و "افعال" را که متأثر از اندیشه و طریقت جمال پرستی روزبهان است مورد تدقیق قرار داده است. رنگ، بی رنگ و نیم رنگ نیز از متعلقات این دو استعاره است.استعاره شناختی معدن که انگاشت آن جهان اندیشگانی روزبهان را به نمایش می گذارد ریشه در دستگاه فکری وی و طریقت جمال پرستی دارد. معدن استعاره از حسن و عشق ازلی ابدی حق تعالی است که عموما روزبهان آن را در مقابل عالم حدث قرار می دهد. معدن اشاره به اصل صفات الهی دارد پیش از ظهور اشکال و صور جسمانی. رنگ و بی رنگی نیز دلالت بر عالم حدثان و حسن و عشق دارد. افعال نیز ریشه در مفهوم گسترده تجلیات الهی دارد که در عرفان سابقه دیرینه دارد، اما هنر نویسندگی و خلاقیت ذهن روزبهان در پرداخت این استعاره کلان به دلیل تصویرسازی های زبانی است که بازتولید شده است.
بررسی مقالات شمس جهت آشنایی با مکتب تربیتی شمس تبریزی و ارائه الگویی برای تربیت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
236 - 217
حوزههای تخصصی:
شاید اگر امروز با کسوف شمس مواجه نبودیم آموزه ها و آرای تربیتی شمس برای ما ایرانیان شناخته شده بود. اکنون بر ما است بازخوانی و گوش فرا دادن به رهنمودها و سخنان او به عنوان مربی ای فراموش شده؛ مربی ای که بعضی از درس های او همچون دعوت به معنویتی مبتنی بر عشق ورزی و صلح به عنوان میراثی تربیتی و فرهنگی از مرز زمان و مکان زندگی شمس گذشته و همچنان با انسان و برای انسان به یادگار مانده است.مقاله حاضر با مرور آراء و اندیشه های شمس تبریزی از دیدگاه تربیتی، پس از بررسی کفایت تفکرات و تأملات شمس برای دریافت دلالت های تربیتی، به جستجوی پاسخ این پرسش می پردازد که ویژگی ها و ابعاد تربیت معنوی از منظر او چیست. بازخوانی آرای شمس تبریزی در این پژوهش، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و در تعامل میان ساختار برگرفته از ادبیات پژوهشی رشته تعلیم و تربیت با تحلیل، استنباط و استنتاج حاصل از بررسی محتوا و متن مقالات شمس به دست آمده است. بر این اساس می توان از یافته هایی برای تربیت معنوی همچون مبانی (آزادی، اراده، اخلاص)، اصول (معنویت و روحانیت)، اهداف (عشق ورزی و ترک خودخواهی) و روش ها (خاموشی، مواجهه، گفت و گو) سخن گفت. تربیت معنوی با استناد به قرائت شمس دارای ابعاد شناختی (همچون تفکر شهودی)، عاطفی (شادمانی و شفقت) و عملی (تربیت نفس و روح) است.
نقد صورت گرایانه غزلی عرفانی از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
401 - 418
حوزههای تخصصی:
اشعار مولانا به عنوان یکی از ستون های اصلی نظم فارسی، جایگاهی ویژه دارد و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. تا کنون پژوهش های بسیاری راجع به غزلیات شمس صورت گرفته است اما بررسی این غزلیات با نگاه فرمالیستی و صورت گرایانه می تواند ابعاد دیگری از این اشعار را آشکار سازد. در نقد فرمالیستی، فرم وشکل اثر مبنای تحلیل زیبایی شناسانه قرار می گیرد تا به معنای نهفته در اثر برسد. معنایی که حتی در مواقعی مورد نظر خالق اثر هم نیست. یکی از غزلیات زیبای دیوان شمس؛ غزلی است با مطلع «ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها»که در این پژوهش تلاش شده است گوشه ای از زیبایی ها و ظرافت های این غزل به تصویر کشیده شود. زیبایی های که در ظاهر سخن و ترکیب نحوی و چیدمان واژه ها و موسیقی کلام نهفته و به غزل عمق و غنای خاصی بخشیده است.
عقبات و دشواری های سلوک عرفانی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
205 - 224
حوزههای تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی، عارف و شاعر نامدار قرن ششم، نخستین شاعری است که اندیشه ها و دیدگاه های مکتب تصوف و تعالیم و اندرزهای صوفیانه و لطایف عرفانی را با شیوه ای سنجیده و استوار، با ذوقیات شاعری آمیخته و راهی نو را در عالم شعر فارسی گشوده و زمینه های گسترش و اوج گیری آن را فراهم کرده است. با توجه به این که یکی از مباحث عرفانی سیر و سلوک است و حرکت و سیر الى الله دارای مقامات و منازلی است. سالکان برای رسیدن به مقصود راهی جز گذر از این مقامات ندارند. درگذر از این مقامات، حالات تازه ای برای سالکان رخ می نماید. این حالات، از سوی محبوب ازلی اشارت هایی به همراه دارد، سالکان را جانی تازه می بخشد، نوید وصل می دهد و درگذر از مقامات، آنان را یاری می کند. نویسنده در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوایی و روش کتابخانه ای به بررسی عقبات و دشواری های سلوک عرفانی در قصاید سنایی پرداخته است. ضمن بررسی و تفحص در قصاید حکیم، از منظر وی، دشواری ها و سختی های راه سلوک عرفانی بسیار است و سنایی ضمن توصیه سالک به تلاش و کوشش در راه عشق، از وی می خواهد با جانبازی و قربان ساختن وجود نفسانی خویش در این راه به دنبال مقصود و مطلوب خویش باشد.
تأثیرگذارترین صوفیان و مهم ترین موضوعات عرفانیِ سده دوم تا چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۴۴-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
بازتاب تعالیم و تأثیر اندیشه صوفیان سده های دوم تا چهارم که دوره شکل گیری تصوف است، از مباحث مهمی است که در این مقاله به صورتی آماری و تحلیلی به آن پرداخته شده است. در نتیجه تفحص در کتب تعلیمی تصوف که در سده های چهارم تا هفتم تدوین شده است، بیست وپنج تن از صوفیان برجسته قرون دوم تا چهارم که سخنان آن ها بسامد بالاتری در این کتب داشته اند، به تفکیک قرن شناسایی شده اند. وجه عمده تعلیم صوفیان بزرگ سده دوم همچون حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، عبدالله مبارک، رابعه عدویه، معروف کرخی و ابوسلیمان دارانی، فضایل اخلاقی، زهد و ریاضت در چهارچوب دستورات شرعی است، اما موضوع تعالیم عرفای سده سوم یعنی بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوسعید خراز، سهل تستری، ابوالحسین نوری، حسین منصور حلاج، سری سقطی، ابوتراب نخشبی، یحیی معاذ رازی، ابوعثمان حیری و ابراهیم خواص، معرفت، سماع، عزلت، حیرت و فنا است که عموماً برای اولین بار در این سده مطرح شده و تصوف را از سلوکی اخلاقی و زهدگرا به جانب مکتبی معرفت شناختی مبتنی بر سلوک عملی و آداب و احوال بدیع سوق داده است؛ همچنان که بیشتر موضوعات این قرن مربوط به توحید، معرفت و پس از آن محبت و توکل است. اما تصوف سده چهارم با صوفیانی چون ابوبکر واسطی، ابوعلی رودباری، ابوبکر شبلی و ابوعبدالله خفیف به شدت تحت تأثیر تعلیم صوفیان تصوف دو سده پیشین است و گویا حرف تازه ای ندارد. به طور کلی، مهم ترین موضوعات قرون دوم تا چهارم تصوف عبارت اند از: زهد و معرفت. موضوعات توحید، محبت، اخلاق، توکل و فقر در جایگاه بعد قرار دارند. از میان این صوفیان، جنید بغدادی بیشترین تأثیر را داشته و در طرح بسیاری از موضوعات در جایگاه نخست است. پس از وی به ترتیب سهل تستری و شبلی قرار دارند. چهار چهره برجسته دیگر عبارت اند از ذوالنون مصری، ابوالحسن نوری، ابوسعید خراز و بایزید بسطامی.