نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۳٬۵۱۴ مورد.
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عدهای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاءالدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیهای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالبها و شیوههای ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمیتواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
نگرشی نو پیرامون مفهوم آیات 5 تا 7 طارق با تأکید بر نقد آراء موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
25-40
حوزههای تخصصی:
درباره مفهوم آیات 5 تا 7 طارق نظریه های متفاوت و گاه متناقضی از سوی مفسران ارائه شده است. بیشتر مفسران با برگرداندن مرجع ضمیر در «یخرج» به ماء دافق، مراد از ماء دافق را نطفه و خروج آن از بین صلب و ترائب را خروج نطفه از پشت مرد و سینه زن دانسته اند. عده ای نیز نطفه را مخصوص مرد دانسته و خروج آن از بین صلب و ترائب را به خروج منی از بین پشت و دو استخوان ران پا تفسیر نموده اند. برخی از محققان معاصر با رد دیدگاه پیشین، فاعل «یخرج» را انسان دانسته و مراد از خروج انسان را خروج از رحم مادر تفسیر نموده اند. پژوهش حاضر در تلاش است تا ضعف ها و کاستی های نظریه های ارائه شده را به کمک قرائن درونی و بیرونی، تبیین و دیدگاه جدیدی که می تواند کمترین نقد به آن وارد باشد، را ارائه کند. بر پایه این دیدگاه منظور از ماء دافق، آب ماده آفرینش اولیه انسان، صلب، قسمت های سخت و ترائب، قسمت های نرم زمین است.
نقش ارتباط غیرکلامی در شناخت حالات و روحیه افراد (با استناد به آیات قرآن کریم)
حوزههای تخصصی:
اهتمام به مسئله ارتباط، موضوعی است که همواره به عنوان اصلی مهّم در تعاملات بشری به شمار می رود و به دو بخش کلامی و غیرکلامی تقسیم می شود. ارتباط غیرکلامی که محور بحث این مقاله است، یکی از شیوه های تعامل با دیگران است که در پی آن افراد اطلاعات، افکار و احساس های خود را از طریق رفتار یا حرکات بدن به دیگران انتقال می-دهند. هرچند شیوه های متعددی برای برقرای و شناخت ارتباط غیرکلامی در حوزه روانشناسی و ارتباط های انسانی مطرح شده است؛ امّا جامع ترین و در عین حال، مطمئن ترین راه برای کسب اطلاعات در این زمینه رجوع به قرآن کریم می باشد چرا که قرآن کریم آیات فراوانی را به مسئله ارتباط و شناخت احوال افراد اختصاص داده است. اهمّیت این بحث از منظر قرآن کریم از آن روست که ارتباط سالم و مؤثر با دیگران در هدف اصلی قرآن یعنی هدایت و سعادت بشر نقش بسزایی را ایفا می نماید. از این رو این پژوهش با روش کتابخانه ای، توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا قرآن کریم به مسئله ارتباطات غیرکلامی توجّه نموده است؟ به عبارت دیگر چه مؤلفه هایی را برای شناخت حالات افراد درارتباط غیرکلامی معرفی کرده است؟ بر این اساس با توجّه به اهمیّت نقش ارتباط غیر کلامی در تعاملات و شناخت افراد، قرآن کریم طی آیات متعددی به این پرسش ها پاسخ داده و در این زمینه نکات مؤثری را در ارتباط غیرکلامی مانند چهره و سیما، حرکات و حالات بدن، تُن و لحن صدا به جهت شناخت روحیه و حالات افراد برای ایجاد یک رابطه تأثیرگذار و کارآمد ارائه نموده است.
جایگاه مبانی صدوری تفسیر در حل چالش های تفسیری از منظر برخی مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
403 - 427
حوزههای تخصصی:
تفسیر و دریافت هایی از قرآن اندیشگان بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف ساخته است؛ اما دستیابی به تفسیری صحیح در قرآن نیازمند بررسی مبانی است که بی توجهی و ناآگاهی بدان ها بسیاری را در درازای کهن نگاری به دشواری هایی همچون تفسیر به رأی کشانده است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تشریح، تحلیل و کارآمدی مبانی صدوری تفسیر قرآن کریم در حل چالش های تفسیری از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان یعنی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح پرداخته است. آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی به جهت تأثیرپذیری از استاد خویش اصل هایی از این مبانی صدوری را پذیرا شده اند؛ اما مهم ترین وجه تفاوت میان علامه با این شاگردان، در اصل تحریف ناپذیری است که آیت الله جوادی آملی چینش سوره ها را توقیفی و جمع و تدوین قرآن را به زمان حیات پیامبر (ص) دانسته است که این خلاف نظر علامه بوده و در بخشی دیگر از این اصل این شاگرد، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری ناکارآمد و ناکافی می داند.
تحلیل محتوای مؤلفه های تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
9 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین شیوه ها در تعلیم و تربیت استفاده از محبت است. ذهن پاک و شفاف دانش آموز بر پایه محبت و مهرورزی نهادینه شده است. برداشت های ذهنی و فکری دانش آموز از مفاهیمی چون محبت و مهرورزی با توجه به مشاهدات، مطالعات و آموخته های کلاسی می باشد. لذا شایسته است متولیان آموزشی محبت و مهرورزی را به عنوان زیربنای نظام تعلیم و تربیت مورد توجه قرار دهند. پژوهش حاضر کیفی بوده و به شیوه تحلیل محتوا، بررسی اسنادی و پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مستندات علمی معتبر مرتبط با پژوهش، و کلیه خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بوده است که نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری، چک لیست تحلیل محتوا و سؤالات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تربیت مبتنی بر محبت و مهرورزی دارای ابعاد هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، زیست شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی و مقوله دینی است. بر اساس این ابعاد 60 مؤلفه اصلی استخراج گردید.
تفسیر آیه 37 سوره احزاب بر مبنای مطالعه انتقادی گزارش های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 37 سوره احزاب به ماجرای ازدواج پیامبر (ص) با زینب می پردازد، ماجرایی که یکی از مسائل بحث انگیز در تاریخ زندگی پیامبراست و به رغم آن که دست مایه طعن طاعنان علیه آن حضرت بوده کمتر موضوع پژوهش انتقادی تاریخی قرار گرفته است. متأسفانه گزارش های تاریخی در باره این موضوع به سان بسیاری از موضوع های دیگر به شدت مغشوش و متعارض است و از خطا و تحریف و اغراض مذهبی مصون نمانده است. در این پژوهش ابتدا با رویکردی نقادانه و از منظر تاریخی به بررسی گزارش های این ماجرا و عناصر مرتبط با آن پرداخته کوشیده ایم روایتی به سامان و عاری از تهافت به دست دهیم. سپس در پرتو یافته های تاریخی با رویکرد زمینه گرا و معناشناسی شناختی به بررسی آیه ۳۷ سوره احزاب که ناظر به همین ماجراست، پرداخته ایم. در پرتو یافته های تاریخی فوق و رویکرد زمینه گرا و معناشناسانه می توان تفسیری به سامان و سازگار از آیه ۳۷ سوره احزاب به دست داد. یکی از مهم ترین علل تهافت در روایات تاریخی درباره ازدواج پیامبر (ص) و زینب و نیز روایات تفسیری مربوط به آیه ۳۷ سوره احزاب، فضیلت تراشی های خاندانی و انگیزه های مذهبی بوده است.
تبیین نقشه راه مبارزه با سطحی نگری با تأکید بر آیه نبأ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
81-102
حوزههای تخصصی:
انسان ها به علت ذات اجتماعی خود پیوسته در ارتباط، تعامل و تبادل داده ها با یکدیگرند و بر پایه اصل اعتماد به داده های تبادلی به دیده قبول می نگرند، اما اعتماد إفراطی و مطلق، آنان را به سطحی نگری سوق داده و منجر به معضلات فکری و آسیب های اجتماعی می گردد. قرآن برای پیشگیری از خطر آفات و نفوذ آسیب ها، راه مبارزه با سطحی نگری را طی آیاتی ازجمله آیه نبأ نمایانده است. این مبارزه که با عبارت دستوری «تبیّن» بیان شده، طی هفت مرحله شکل می گیرد: إجتناب از پخش أخبار و دامن زدن به شایعه ها و شبهه ها، پرهیز از قبول یا رد اخبار بدون تحقیق، درخواست مستندات درباره صحت یا سقم پیام دریافتی، رجوع به متخصصان، ارجاع به ولی أمر، نظرخواهی و گزینش بهترین مطلب دریافتی. نظر به گستره مفهوم فسق، برجسته ترین مصادیق فاسقان در جامعه امروز، شبکه های گوناگون صهیونیستی و قدرت های استکباری وقت و دولت های نفاق منطقه ای و سازمان ها و گروهک های معاند و مزدوران داخلی آنان است که برابر دستور قرآنی باید صحت و سقم گزارش های آنان بررسی و سپس اعلام موضع شود. همچنین شبهات عقیدتی القاشده آنان را نیز با پیگیری تخصصی و تتبّع عالمانه دفع و رفع نمود.
مختصات تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
283 - 308
حوزههای تخصصی:
تفسیر عصری از مهم ترین رویکردهای تفسیری است که خاستگاه آن، ارائه پیام های قرآن متناسب با مقتضیات زمان و نیازهای روز است. یکی از مسائلی که پرداختن به آن لازم و ضروری به نظر می رسد، بررسی مختصات آن در قالب های مختلف تفسیری است. بررسی مختصات تفسیر عصری در یک قالب خاص یا تفاسیر یک دوره زمانی مشخص، همچنان که می تواند در زمینه شناخت ماهیت این رویکرد مفید واقع شود، برای آگاهی از جایگاه، نقش و تأثیرگذاری این رویکرد در آن قالب تفسیری نیز مؤثر می باشد. علی رغم اهمیت پرداختن به این مسئله و جایگاه مهم این رویکرد در عرصه تفسیر به ویژه تفسیر معاصر، این مسئله تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.از این منظر، در این پژوهش تلاش شده است با کنکاش در تفاسیر ترتیبی معاصر، این پرسش مورد بررسی قرار گیرد که: تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر از چه مختصاتی برخوردار است؟ بر اساس یافته های پژوهش که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه منابع تفسیری معاصر انجام گرفته است، تفسیر عصری رویکردی است که در آن، مفسر می کوشد متناسب با نیازها، شرایط و مقتضیات زمانی عصر خود به تفسیر قرآن بپردازد، از این رو در دوره معاصر، انگیزه ها، دانش ها و تخصص مفسران، مقتضیات و نیازهای زمانی، تحولات و دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مسائل و جدال های فکری این دوره، سبب ظهور صبغه ای خاص از تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی شده است که از ویژگی ها و مختصاتی همچون: تأکید بر وحدت موضوعی آیات هر سوره، منظومه سازی آیات، توسعه مصداقی آیات، پاسخ گویی به مسائل و شبهات نوپدید و توجه به اقناع مخاطب برخوردار است.
علم الهی از دیدگاه صدر المتألهین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
291 - 311
حوزههای تخصصی:
یکی از پیچیده ترین مباحث فلسفه الهی مسأله علم الهی است. این نوشتار ضمن بیان مسائل مربوط به این موضوع به بررسی دیدگاه صدر المتألهین و ابن سینا می پردازد. ابن سینا علم الهی به ذات را حضوری می داند. او علم الهی به ماسوی را علمی حصولی می داند که از راه صور مرتسمه حاصل می شود، از این رو او به علم عنایی معتقد است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژه فلسفه خود، از جمله قاعده «بسیط الحقیقه» نظریه نوینی را در باب علم واجب الهی به ماسوی عرضه داشته است. بر این اساس، خداوند در مرتبه ذات خویش، به جمیع ماسوی علم اجمالی(بسیط) دارد که در عین حال، کاشف از تفاصیل ماسوی است. وی همچنین بر پایه اصول فلسفی خویش، از ذاتی بودن و ضروری بودن علم الهی دفاع می کند.
روش شناسی توصیفی تفسیر المیزان بر اساس تحلیل مح توای سوره ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
249 - 261
حوزههای تخصصی:
از شاخص ترین عوامل مؤثر بر توسعه علوم انسانی، تبیین مباحث روش شناسی است. این امر به پژوهشگر کمک می کند تا درک بهتری از چگونگی روند مطالعات دینی و زمینه های شکل گیری متون دینی پیدا نماید و از این رهگذر می توان موجبات کشف و استخراج لایه های عمیق معنایی آیات قرآن در قالب روش های جدید نیز فراهم کرد. این مقاله تلاش می کند با استفاده از روش شناسی توصیفی و تحلیل محتوای کمی و کیفی، به بررسی تفسیر «المیزان» و توصیف روش آن بپردازد. پژوهشگر با انتخاب سوره ق، به بررسی روش علامه ذیل یکایک گزاره های تفسیری آن می پردازد؛ و در نهایت با کمک داده های آماری، روش علامه در سوره «ق» تحلیل و معرفی شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که علامه جهت تفسیر آیات سوره غافر، از روش اجتهادی نسبت به سایر روش بهره برده است و بیش ترین ارقام و اعداد، در تحلیل کمی مربوط به این حوزه است و پس از این حوزه تفسیر قرآن به قرآن(سیاق)، بیش ترین بسامد را در گونه های تفسیر دارا است.
بررسی روش تفسیر باطنی فلسفی قرآن کریم توسط ابن سینا
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
52 - 31
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به مثابه یک علم و نظریه ساختارمند، گرچه دانشی جدید است، اما به صورت غیر آکادمیک و غیر رسمی، از دیرباز به صورت تأویل متون مقدس وجود داشته است. در میان اندیشمندان مسلمان نیز برخی از جمله عرفا و فیلسوفان با تمایز قائل شدن میان ظاهر و باطن قرآن و روایات، حقیقت معنا را فراتر از ظاهر می انگاشتند. ابن سینا اولین فیلسوفی است که به تفسیر مستقل و رسمی از برخی از آیات و سوره ها می پردازد و با قرائت معقول و مواجهه فلسفی با آنها، موجب پیدایش گرایش تفسیر فلسفی قرآن می شود . او از یک سو با گرایش باطنی خود، تعابیر قرآنی را رمزوار و استعاری می یابد و مراد وی از تفسیر در حقیقت، کشف این اسرار و رموز است و از سوی دیگر، با مبانی کاملا متافیزیکی و پیش فرض های فلسفی خود از وجود، مبدأ و معاد، جهان و انسان، نفس و جسم و ..، تفسیری نو و مبتکرانه از آیات قرآن ارائه می کند که در آنها تعابیر دینی، از حوزه معنا شناختی عرفی و دینی فرتر رفته، وارد میدان معنایی دیگری می شوند و بار معنایی متافیزیکی به خود می گیرند. این مقاله با نگاهی به تفاسیر ابن سینا، قرآن به روایت فیلسوفانه او و فرایند مابعدالطبیعی سازی مفاهیم را مطالعه خواهد کرد و در پایان به ارزیابی این شیوه از تأویل خواهد پرداخت. تفاسیر ابن سینا می توانند در زمینه پژوهش های مربوط به تفسیر تطبیقی، روش شناسی، هرمنوتیک و تاریخ آن در جریان تفکر اسلامی راهگشا باشند.
قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر قرآن با تأکید بر تفسیر مناهج البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
215 - 240
حوزههای تخصصی:
در بین مدافعان تفسیر اجتهادی در مورد حیطه و دایره حجیت عقل در تفسیر قرآن، اختلاف نظر وجود دارد؛ از جمله، اختلافی که بین مفسران وابسته به مکتب تفکیک و مخالفان آن ها در این زمینه وجود دارد. مکتب تفکیک به دستگاه معرفتی اطلاق می شود که بر تفکیک و جداسازی قرآن، برهان و عرفان (نقل، عقل و کشف) اصرار دارد و معتقد است که این ها سه راه و منبع کسب معرفت اند که محصولات آن ها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته و نباید از داده های هر یک از این منابع معرفت زا، برای فهم و تفسیر داده های دو منبع دیگر بهره جست.در این مقاله به تبیین دیدگاه های آیهاللّٰه ملکی میانجی در تفسیر مناهج البیان به عنوان یکی از مدافعان مکتب تفکیک در زمینه قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر وحی پرداخته ایم. ابتدا مراد از عقل و گونه های آن (عقل منبع و عقل مصباح) روشن گردید و بر اساس آن، تفسیر اجتهادی قرآن به سه گونه نقل گرا، عقل گرا و کشف گرا تقسیم بندی شد و با عنایت به اینکه عقل مصباح و کشف و شهود، تخصصاً از عنوان مقاله خارج بود، لذا بحث را در مورد قلمرو عقل منبع ادامه داده و به بررسی گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا یعنی بدیهیات عقلی، برهان های عقلی، مبانی کلامی، فلسفی و علمی و ادراکات عقل عملی در مناهج البیان پرداختیم. نتیجه آن شد که غیر از مبانی فلسفی و علمی، سایر گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا در تفسیر مناهج البیان مطرح شده است. بنابراین از دیدگاه آیهاللّٰه ملکی قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر قرآن، شامل همه گونه های یادشده، غیر از مبانی فلسفی و علمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی توصیفی است.
بررسی تفسیری آیه قوامیت بر پایه تمایزهای تکوینی زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
167-186
حوزههای تخصصی:
مسئله قوامیت که در آیه 34 سوره نساء مطرح شده است، همواره محل بحث و تفسیر محققان بوده است. این نوشتار با بررسی دیدگاه های گوناگون درباره این مسئله، حکمت تشریع آن را بررسی نموده است. این رویکرد قرآنی همواره مورد هجمه کسانی است که جایگاه و نقش هریک از زن و مرد در نظام آفرینش را لحاظ نکرده و با گرایش های عمدتاً فمینیستی و مبتنی بر مبانی حقوقی غرب، آموزه های قرآنی را متهم به متأثر بودن از فرهنگ عصر نزول، مردسالاری و فروکاستن جایگاه زنان کرده اند. این نوشتار، در راستای رفع شبهات و ابهام های برخاسته از عدم درک صحیح آیه، با تکیه بر آموزه های قرآنی و آراء مفسران با تحلیل انتقادی، مبانی عقلی، نقلی و منشأ تشریع حکم قوامیت و گستره آن و ارتباط این حکم با طبیعت هر یک از زن و مرد را تشریح می کند. سپس ارتباط راهکار تربیتی تنبیه در صورت نشوز، به عنوان آخرین پیشنهاد را با مسئله قوامیت تبیین کرده و آراء مفسرانی که آیه مذکور را حاکی از برتری ذاتی مردان بر زنان دانسته اند، نقد و بررسی می نماید.
بررسی کارکرد ایمان و لوازم آن در هویت پذیری زندگی در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
95-108
حوزههای تخصصی:
«ایمان» اساسیترین عنصر حیات معنوی، گوهر زینت بخش روح بشری و درخشانترین پرتو عالم علوی است. یکی از مهمترین مباحث کلامی، بحث درباره ایمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه یی که نمیتوان نقش بنیادی آن را در شکلگیری هویت پذیری زندگی نادیده گرفت. پژوهش حاضر در پی اینست که کارکرد ایمان و لوازم آن را در هویت پذیری زندگی، با روش توصیفی تطبیقی از دیدگاه علامه طباطبایی بررسی نماید. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه یی استفاده شد و داده های پژوهش حاصل از گردآوری آثار علامه طباطبایی، کتب و مقالات مرتبط، بر اساس مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی ایشان از جوانب مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان میدهد که او ایمان را امری قلبی، و التزام به لوازم و آثار عملی آن را ضروری میشمارد و مراتب آن را در قیاس با مراتب اسلام، چهار مرحله میداند که مهمترین مرحله، مرحله چهارم است. همچنین کارکرد اخلاص در عمل در پرتو ایمان، جدا ناپذیربودن ایمان و عمل، تأثیر عمل بر سعادت انسان و رابطه ایمان و اخلاق در هویت پذیری انسان بررسی شده است. علامه طباطبایی ایجاد آرامش قلبی، زائل شدن شک و تردید، خشوع قلبی و محبت را از آثار و فواید ایمان بر شمرده است. با ملاحظه اهمیت معرفت شناسانه، ایمان در حیات دینی، ضمن ایجاد نگرش مثبت و امیدوارانه، به زندگی آدمی معنا و مفهوم میبخشد.
رویکردی ریشه شناختی به واژه قرآنی «ضرب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه «ضرب» که در مجموع 58 مرتبه در قرآن کریم بکار رفته از جمله واژه های پیچیده در زبان عربی است که به زعم برخی از قدیمی ترین کتب لغت نویسان عرب برای جمیع اعمال بکار می رود. از راه های رسیدن به فهم صحیح، جامع و روشمند یک واژه، انجام بررسی های لغوی و ریشه شناسی آن است. بدین منظور در این پژوهش معانی ضرب از کهن ترین زبان های آفروآسیایی و سامی باستان استخراج و سیر تطور معنایی واژه تبیین می شود. در مرحله بعد با توجه به دسته بندی معنایی که از ریشه شناسی ضرب بدست آمده، معانی ضرب در آیات مختلف بررسی و دسته بندی می شود. مطالعه حاضر نشان می دهد که کاربردهای قرآنی ماده ضرب همگی ذیل دسته اول معنایی بدست آمده از ریشه شناسی یعنی «متصل کردن/مخلوط کردن/بهم پیچیدن/بستن» صورت بندی می شوند و معنای دوم یعنی «سوختن» عملاً در قرآن کاربرد نداشته است. با بررسی آراء مفسران درباره معانی ضرب در قرآن بر اساس نتایج ریشه شناسی، این نتیجه حاصل شد که بعضی از معانی ضرب که در طیفی از تفاسیر و ترجمه ها مدنظر قرار گرفته است، با شواهد ریشه شناختی تأیید نمی شود. ازجمله معنای کتک زدن برای ضرب در بررسی های ریشه شناختی یافت نشد و برای «اضْرِبُوهُنَّ» در آیه 34 النساء بر اساس نتایج ریشه شناختی معنای روی گرداندن/رفتن پیشنهاد می شود.
تأثیر مشورت همسران در سعادت خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ اسلامی هدف زندگی خانوادگی سعادت اعضای خانواده است. زندگی خانواده در صورتی به این هدف می رسد که اعضای آن، عناصر دخیل در کمال خانواده را بشناسند. آیا مشورت همسران از منظر قرآن و روایات همانند موارد دیگر مشورت به رشد و کمال طرفین مشورت کمک کند یا نه؟ طبق نظریه رایج در فرهنگ اسلامی مشورت یک امر مردانه است و در نتیجه مشورت مرد با همسر خود تأثیری در کمال طرفین ندارد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و طرح این سؤال که آیا از دیدگاه قرآن و روایات، مشورت همسران در فرایند کمال اعضای خانواده اثرگذار است یا نه، به بررسی این مسئله پرداخته است. در فرایند این تحقیق در باره هدف اصلی زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و روایات، عناصر تشکیل دهنده بستر کمال خانواده، رابطه مشورت با عوامل سعادت اعضای خانواده و منطق نقد نظریه مردانه بودن مشورت سخن گفته شده و با بررسی ماهیت، کارکرد و نسبت مشورت با عناصر تشکیل دهنده ی بستر تکامل خانواده به این نتیجه رسیده که مشورت در بافتار بستر کمال اعضای خانواده جایگاه قابل توجهی دارد. و با نقد سند و دلالت مستندات رواییِ نظریه ی مردانه بودن مشورت و عرضه ی آن بر قرآن کریم به مثابه سند بالادستی احکام و آموزه های خانوادگی این نظریه را نیز ابطال کرده است.
نقش مصادیق فقهی و حقوقی معاشرت به معروف درتحکیم خانواده از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تدابیر قرآن کریم برای پایداری خانواده، دستورمعاشرت به معروف است. معاشرت به معروف در خانواده دارای مفهوم و مصادیق وسیعی می باشد که در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به معاشرت به معروف بین همسران با رویکرد حقوقی و فقهی پرداخته می شود و به این سؤال اساسی پاسخ داده می شود که مصادیق فقهی و حقوقی معاشرت به معروف در روابط بین همسران چگونه در تحکیم خانواده تأثیرگذار است؟ مصادیق معاشرت به معروف در یک تقسیم بندی کلی به مصادیق مشترک بین همسران و مصادیق اختصاصی هریک از زوجین تقسیم می شوند. تأمین نیازهای جنسی یکدیگر، پرهیز از نشوز و شقاق و حل عاقلانه و عادلانه اختلافات از مصادیق حقوقی مشترک زوجین می باشند. مدیریت مرد ، پرداخت مهریه، پرداخت نفقه، تأمین مسکن، پرهیز از قذف و نسبت ناروا و عمل به معروف در مراحل طلاق از مصادیق حقوقی مختص به مرد می باشند و تمکین و رعایت عدّه پس از وفات و طلاق از مصادیق اختصاصی حقوقی زن می باشند که رعایت و انجام هریک از مصادیق یادشده در تحکیم خانواده تأثیرگذارند.
معناشناسی "ضرّ" در قرآن کریم با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ضرّ" از واژگان کلیدی و پربسامد در آیات قرآن کریم است که در تبیین حوزه معنایی رنج و سختی در جهان بینی قرآنی نقش مهمی دارد. این پژوهش با استفاده از روش معناشناسی، مفهوم ضرّ را از دیدگاه قرآن کریم تبیین کرده است؛ زیرا معناشناسی با نگاه تحلیلی و دقیق به متن، روشی سودمند برای دستیابی به معنای حقیقی کلمه است. با بررسی واژه ضرّ با رویکرد هم زمانی مشخص شد ضرّ بر محور همنشینی فعلی با افعالی همچون مسّ و کشف و بر محور همنشینی اسمی با مفهوم بأس، نفع، نعمت، رحمت و سرّاء و بر محور جانشینی با واژه شرّ، عذاب و رجز در یک حوزه معنایی قرار می گیرد؛ ازاین رو "ضرّ" زیانی دنیوی و در حوزه آسیب های فردی و از سنن الهی است که وجود انسان را به کام خود می گیرد؛ همچون پرده اى بر چهره جان و تن انسان مى افتد و چهره سلامت، آسایش و آرامش را مى پوشاند. این ضرر در حدی است که شخص از دیگران قطع امید می کند و تنها خدا را می خواند و وسیله ای برای متنبه شدن، امتحان، رشد و رسیدن به مقام والا است؛ بنابراین، "ضرّ" لزوماً معنای منفی ندارد و ممکن است باوجود ظاهر ناخوشایند نتایج و آثار مثبت داشته باشد.
An Exploration into the Infallibility of Angels with a Qur'anic Approach
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur'an has ignited the torch of enlightenment in beliefs and raised the flag of the struggle against superstition, by which the true truth is known and the narrations can be evaluated. Among the realities of the universe are the angels whose infallibility are disputed; Some believe in the infallibility of the angels, while some do not. Each group brings its reasons for its special idea. This article aims to investigate the infallibility of angels based on the library method and by referring to the basic religious sources, i.e. the Qur’an, interpretive and narrative collections. So, it introduces a theory based on the Holy Qur’an. As a result, findings show that the three-fold reasons, not only lack strength and dynamism, they also support the infallibility of the angels in some cases. In other cases, the narrations about Hārūt and Mārūt are attributed to Ka'b al-Ahbār in the form of marfū' and date back to the Israelite. In terms of content, since they do not compatible to the Qur’an and there is no reason for their being a symbolism, they oppose the clear text of the Qur’an concerning the infallibility of the angels; for some verses affirm the appearance of the angels and some affirm their infallibility.
The Comparative Approach of Two Translations of Qur’an by Abu al-Futūḥ Rāzī and Garmaroudi with Emphasis on the Verbal and Spiritual Dimension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the interpretation, translation and esoteric interpretation of the Holy Qur’an, we are faced with free translation and non-adherence to some subtleties. Among the rhetorical matters, omission, connection, division, simile, metaphor and irony, etc. have been used extensively. Therefore, the translator must be completely careful and fluent in this matter. Another issue before us is the diversity and differences in the translation and interpretation of the Holy Qur’an. Two cultures, two tastes, and two different times influence translation approaches, and these can affect both the tastes of the creators and the recipients. Therefore, in this research, these controversial points have been pointed out. This research intends to use the descriptive-analytical method with the aim of explaining the translation approach with the focus on two Qur’anic translators and thinkers, namely Mousavi Garmaroudi and Abu al-Futūḥ Rāzī. The purpose of this study is to prove the hypothesis that in the translations and interpretations of the Qur’an by Garmaroudi, the language is close to the language of the people, smooth and fluent. But the translation of Abu al-Futūḥ Rāzī is the first translation and interpretation presented in the Dari language and he first brings the translation of a part of the verses, then he interprets them.