مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تفاسیر معاصر
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
دوگان کلام محوری / انسان محوری؛ رویکردی نو در گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
31-50
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم با توجه به حجم انبوه متون تفسیریِ تولیدگشته در طول تاریخ اسلام، به یکی از مهمترین دغدغه های پژوهشگران قرآنی در سده اخیر تبدیل شده است. طبقه بندی تفاسیر بر اساس «روش ها و گرایش ها»ی تفسیری و نیز «ادوار تاریخی» که از سوی اندیشمندان مسلمان و همچنین مستشرقان پیشنهاد شده، به رغم نقاط مثبتی که دارد، از نقاط ضعفی رنج می برد و در نتیجه نیازمند ارائه گونه شناسی های تکمیلی است. از همین روی این نوشتار تلاش کرده است تا علاوه بر ذکر کاستی ها و نقایصِ طبقه بندی های رایج، طبقه بندیِ جدیدی مبتنی بر دو رویکرد کلانِ «انسان محوری» و «کلام محوری» پیشنهاد دهد. بر این اساس، تفاسیر انسان محور سعی در ارائه برداشت های تفسیری متناسب با نیازها و گفتمان های زمانه ی مخاطبان خویش دارند. این در حالی است که تفاسیر کلام محور به تولید متون تفسیری مبتنی بر میراث تفسیری گذشتگان و با اثرپذیری از سنت فهم قرآن کریم دست می زنند.
آرای مفسران معاصر درباره یاجوج و ماجوج براساس دلالت های نقلی و عقلی با بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یاجوج و ماجوج، از علائم آخرالزمان در ادیان اسلام، مسیحیت و یهود هستند. یکی از منابع شناخت، روایات و احادیث ماثوره است که ورود اسرائلیات از سوی جعل کنندگان روایات با مضامین متناقض به پیچیدگی این معما افزوده است. مفسران مسلمان در دوره های مختلف متاثر از روایات و تحولات اجتماعی در شناخت هویت آنها به نتایج متفاوتی رسیده اند. حوادث و تحولات اجتماعی مانند حمله مغول از عوامل موثر در شناخت هویت آنان بوده است. ادعای جدید که تصاویر تمام نقاط زمین به دوربین های ماهواره مخابره می شود و ازسویی نیافتن سدی با قدمت و منطبق با مشخصات نصوص دینی، مفسر معاصر را در تنگنای تازه ای قرار داده است. این جستار آرای مفسران برجسته معاصر را گردآوری و نقد نموده است. تکیه بر دلایل عقلی، شواهد تجربی و منابع نقلی به دور از تاویل، نتیجه این جستار است. بر اساس یافته ها، بلکه قوم مغول سنخیتی با دو قوم ندارد و تاویل به دول مستکبر نیز متعارض با روایات است. قوم بدون ستر، منطبق با یاجوج و ماجوج و دیدگاه ارجح است، اما گذر زمان حقایق بیشتری درباره این دو گروه که خروج آنها از علائم الظهور است، آشکار خواهد ساخت.
ماهیت فلسفه سینوی به چهار روایت معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
209 - 229
حوزه های تخصصی:
طبق تفسیر متداول از تاریخ فلسفه اسلامی، ابن سینا در کنار فلاسفه ای چون شیخ اشراق و ملاصدرا به عنوان نمایندگان سه جریان عمده فلسفی جهان اسلام، یعنی فلسفه مشاء، اشراق و متعالیه شناخته می شوند. این مقاله بیش از آنکه وارد متن منازعات و مسائل فلسفی ناظر به فلسفه سینوی و اسلامی شود، از افق مباحث فلسفه شناسی (Metaphilosophy) و تاریخ نگاری فلسفه (Historiography of philosophy) به رویکرد شناسی تفاسیر از ماهیت فلسفه سینوی با توجه به مقولات فلسفه معاصر غربی و تامل در باب منطق تحول این رویکردها می پردازد. می توان از چهار نوع خوانش فلسفه اسلامی و به تبع آن فلسفه سینوی یعنی تفسیر هانری کربن (تفسیر اشراقی)، تفسیر اتین ژیلسون (تفسیر اروپامحور)، حائری یزدی (تفسیر تحلیلی) و محمد عابدالجابری (تفسیر ایدئولوژیک) سخن گفت و به تحلیل و مقایسه این دیدگاهها پرداخت. در پایان ضمن اشاره به مبانی و لوازم هر یک از این رویکردها نشان داده خواهد شد که مطالعات فلسفه اسلامی (و به ویژه سینوی) در ایران معاصر، اگر با التفات به این سنخ مباحث و رویکردها باشد مسیر خود را خودآگاهانه تر و البته ناظر به مسائل انضمامی فرهنگ معاصر دنبال خواهد کرد.
مختصات تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
283 - 308
حوزه های تخصصی:
تفسیر عصری از مهم ترین رویکردهای تفسیری است که خاستگاه آن، ارائه پیام های قرآن متناسب با مقتضیات زمان و نیازهای روز است. یکی از مسائلی که پرداختن به آن لازم و ضروری به نظر می رسد، بررسی مختصات آن در قالب های مختلف تفسیری است. بررسی مختصات تفسیر عصری در یک قالب خاص یا تفاسیر یک دوره زمانی مشخص، همچنان که می تواند در زمینه شناخت ماهیت این رویکرد مفید واقع شود، برای آگاهی از جایگاه، نقش و تأثیرگذاری این رویکرد در آن قالب تفسیری نیز مؤثر می باشد. علی رغم اهمیت پرداختن به این مسئله و جایگاه مهم این رویکرد در عرصه تفسیر به ویژه تفسیر معاصر، این مسئله تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.از این منظر، در این پژوهش تلاش شده است با کنکاش در تفاسیر ترتیبی معاصر، این پرسش مورد بررسی قرار گیرد که: تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر از چه مختصاتی برخوردار است؟ بر اساس یافته های پژوهش که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه منابع تفسیری معاصر انجام گرفته است، تفسیر عصری رویکردی است که در آن، مفسر می کوشد متناسب با نیازها، شرایط و مقتضیات زمانی عصر خود به تفسیر قرآن بپردازد، از این رو در دوره معاصر، انگیزه ها، دانش ها و تخصص مفسران، مقتضیات و نیازهای زمانی، تحولات و دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مسائل و جدال های فکری این دوره، سبب ظهور صبغه ای خاص از تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی شده است که از ویژگی ها و مختصاتی همچون: تأکید بر وحدت موضوعی آیات هر سوره، منظومه سازی آیات، توسعه مصداقی آیات، پاسخ گویی به مسائل و شبهات نوپدید و توجه به اقناع مخاطب برخوردار است.
گونه شناسی نوآوری های تفاسیر دوره معاصر(مطالعه موردی سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم از عرصه هایی است که نیاز به روزآمدی و تحول دارد. ضرورى بودن مساله جاودانگی قرآن در میان مسلمین، و روایات فراوانى که از پیامبر و دیگر پیشوایان اسلام رسیده، ارائه تفسیر های نو برای قرآن را روشن تر می سازد.نوشتار حاضر به معرفی گونه هایی از نوآوری تفاسیر در سوره جمعه و آرای برخی از قرآن-پژوهان دوره معاصر می پردازد.گونه های نوآوری در سطح ادبی شامل: دستور زبان و بلاغت، در نکات تفسیری شامل: ارائه محتوای نو، مصداق نو، طبقه بندی نو ، استدلال جدید، نقد و تحلیل مبتکرانه، حل تناقضات در مبانی اندیشه و دفع شبهات ظهور می یابد.این نوآوری ها در قالب روش ها و گرایش های مفسران ارائه می گردد. نوآوری-های روشی شامل: روش بررسی واژگان، تفسیر قرآن به قرآن، بررسی سیاقی، بررسی تناسب آیات و سور، روش عقلی و روش استیحایی و نوآوری های گرایشی شامل: گرایش اجتماعی اعم از گرایش اجتماعی- سیاسی، اجتماعی- اقتصادی، و اجتماعی- تربیتی، و گرایش تاریخی- فرهنگی و گرایش فقهی- کلامی است. حاصل آن که با مطالعه و تحلیل تفاسیر دوره معاصر ، نوآوری در این تفاسیر، از تنوع و فراوانی بیشتر و برتری به جهت کمی و کیفی، نسبت به ادوار پیشین برخوردار است.