فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
168 - 191
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری قرآن، روش و شیوه فهم متن آسمانی ازجمله حوزه های نوین و جذاب در عرصه مطالعات دانشگاهی معاصر بوده و در چند دهه اخیر فراوانی چشمگیری داشته و مفسران و محققان بسیاری در این حوزه پا به عرصه نهاده اند. این روش در پی کشف مقصد نص الهی بوده و آن را مرهون شناخت عمیق غرض و موضوع سوره می داند. بخشی از بررسی های علمی یک روش از گذر مقایسه و تطبیق آن با دیگر روش های علمی صورت می پذیرد. بدین لحاظ، این پژوهش و روش تحقیق نوآورانه ملاک محور و پرسش نهاد «استنطاقی»، با هم سنجی و تطبیق روش ها، تکمله ای کاربردی بر بررسی تطبیقی روش تفسیری مفسّران است و در نحوه انجام کار از گذر فرو گرفت اندیشه ها، مبانی، منابع، ابزار، قواعد و معیارهای رویکردی تفاسیر جامع و ساختاری آثار دو دیدگاه کمابیش مشابه و مشترک، تفسیر جامع المیزان علامه طباطبایی و تفسیر ساختاری و البنائی دکتر محمود بستانی به بررسی تطبیقی آرای آنان پرداخته و با در نظر گرفتن ضرورت کشف اشتراکات و افتراقات عملکردی، بعنوان ملاک بنیادین و کارگشا در تفسیر تطبیقی، قواعد نظری و عملی ایشان در مناسبات، تنسیقات، کشف اغراض آیات و موضوعات حاکم بر مقاطع و فصول سوره غافر، بعنوان یک مصداق از سوره های حوامیم معلوم نموده، و در جهت تولید و توسعه مفاهیم نوین و ایجاد یک روش ترکیبی از اقسام روشها و گرایش های تفسیری، با ساخت زبان و ادبیات مشترک و نوین جامع ساختاری، به کشف و فهم صحیح و مؤثر در معانی و اسرار تفسیری سوره بیانجامد و الگوی جدید و دستاورد کامل خویش را به عرضه نمایش و اشتراک گذارد.
سربلندی حضرت سلیمان در آزمایش مرگ فرزند (آیه 34 سوره ص) با محوریت سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
269 - 293
حوزههای تخصصی:
ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران گشته و تفاسیر متضادی از آن ارائه شده، آیات 34 و 35 سوره ص درباره حضرت سلیمان (ع) است. تکیه بر روایات تفسیری ساختگی و غفلت از سیاق موجب شده برخی از مفسران نسبت های نادرست و ناپسندی که مغایر با عصمت انبیاء است به آن حضرت روا دارند و ایشان را مستوجب عقوبت الهی بدانند و برخی دیگر از مفسران، با اعتقاد به ترک اولی و غفلت آن حضرت از خداوند ایشان را مستوجب آزمایش های بسیار سخت و حوادث ناگواری بدانند. وجه مشترک هر دو تفسیر، عدم پاسخگویی و توانایی در برقراری ارتباط فراز های آیات مذکور با یکدیگر است. این پژوهش توصیفی تحلیلی که بر اساس منابع کتابخانه ای انجام گرفته، باهدف دفاع از ساحت حضرت سلیمان، ضمن بررسی و نقد دیدگاه مفسران با تکیه بر مفاهیم واژگان «فتنه»، «اناب»، «اوّاب» و «غفران» و سیاق آیات 30 تا 40 سوره شریفه ص، به بیان ارتباط بین اوصاف «نعم العبد» و «اوّاب» با مواجهه آن حضرت با جسد و همچنین ارتباط مواجهه مذکور با استغفار آن حضرت و درخواست «ملکا لا ینبغی ...»، پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، حضرت سلیمان (ع) در مواجهه با جسد فرزندش، به خداوند رجوع نموده و از خداوند به جهت اینکه آرزویش با حکمت خداوند تطبیق نداشته طلب آمرزش نمود و از خداوند خواست تا در مقابل از دست دادن فرزندی که سرمایه او جهت تداوم حکومت الهی اش بود، حکومتی ویژه به او عنایت فرماید تا موانع سر راه او ازجمله کارشکنی شیاطین، در اهداف آن خللی ایجاد ننماید.
واکاوی عبارت «فی قلوبهم مرض» در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
156 - 188
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در مقابل مؤمنان واقعی از گروه هایی مانند مشرکان، کافران، اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و مجوسیان)، منافقان و... نام می برد. یکی از این گروه ها که قرآن از آنها یاد می کند کسانی اند که «فی قلوبهم مرض» (بیماردلان) هستند. این عبارت در 11 آیه به کار رفته است که در 8 مورد همراه با موصول «الذین» است و 2 مورد بدون اسم موصول «الذین» است و در یک آیه به شکل «الذی فی قلبه مرض» آمده است. در بعضی از موارد، قرآن این گروه را در کنار منافقان به کار می برد و صفاتی را به هر دو گروه نسبت می دهد. همین کاربرد موجب شده که برخی مفسران، این گروه را همان منافقان بدانند، در حالی که این دو گروه در عین حال که اشتراکاتی دارند، از یکدیگر متفاوت هستند. عبارت «فی قلوبهم مرض» هم در سوره های مکی و هم در سوره های مدنی کاربرد دارد، اما بیشتر در سوره های مدنی دیده می شود. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، مشخصه های دقیق بیماردلان براساس آیات قرآن و نظرات مفسران، شناسایی می شود، و نیز روشن می شود این گروه، گروهی جدا از منافقان هستند؛ اگرچه در برخی صفات با آن ها مشترک هستند، اما انگیزه و اهداف آن ها متفاوت است. در مورد این عبارت، سه دیدگاه در میان مفسران وجود دارد. یک. این عبارت به منافقان اشاره دارد وتعبیر دیگری از منافقان است؛ دو. این افراد جزء دسته منافقان هستند با این تفاوت که شدت نفاق میان آنها و منافقان متفاوت است؛ سه. این افراد منافق نیستند و در واقع مسلمانان ضعیف الایمان و سست ایمان هستند. دیدگاه راجح همین دیدگاه سوم است
رویکرد اگزیستانسیالیستی به قرآن کریم و تبیین کاربرد آیات وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کاربست آیات قرآن کریم، بازخوانی و تبیین آن ها به گونه ای است که انسان معاصر بتواند خود را مخاطب آیات قرآن بیابد و احساس کند که قرآن می تواند درمان دردهای امروزین او باشد. اگزیستانسیالیسم، به عنوان مکتبی انسان محور، این ظرفیت را دارد که از منظر آن، به آیات قرآن نگریسته شود و با رویکردی وجودی، بستر مناسبی برای بازخوانی آیات قرآن فراهم آورد. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با محوریت مضامین وجودیِ تفرد، اختیار و موقعیت های مرزی، آیاتی از قرآن کریم بازخوانی و تبیین شده اند؛ با این هدف که نشان داده شود چگونه می توان با تغییر منظر و قراردادن پرسش های نوین در برابر قرآن کریم، پیام قرآن را برای مخاطبان آن شنیدنی تر و جذاب تر کرد. مضامین مطرح شده در اگزیستانسیالیسم و قرآن، به علت درهم تنیدگی وجود انسان، یکدیگر رابطه تنگاتنگی دارند، و آیات انتخاب شده در این پژوهش که از رویکرد وجودی بررسی می شوند، تاکنون از چنین منظری تفسیر و تبیین نشده اند. مواجهه علمی از دیدگاهی فلسفی و اگزیستانسیالیستی با آیات قرآن، روشی نوین برای فهم دقیق و کاربردی این کتاب جاودان است.
تحلیل و بررسی نام شناسانه تفاسیر عرفانی از منظر هسته معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش نام شناسی (Onomastics) یکی از شاخه های زبان شناسی است که حوزه ای گسترده از علوم گوناگون را در خود گنجانده است؛ پیشینه نام شناسی به اواخر قرن نوزده میلادی برمی گردد که دوره تدوین اصول و قواعد زبان شناسی تاریخی است. در نام شناسی، مطالعه نام ها از زوایای مختلف جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و زبانی بررسی می شود. این دانش می کوشد قلمروهای مختلفی از نام ها را بکاود و درباره ساختار نام، وجه تسمیه و دلایل و توجیهاتی را برملا سازد که در ورای نام گذاری نهفته است. در پژوهش حاضر، به شیوه ای توصیفی تحلیلی، عناوین تفاسیر عرفانی گرد آمده و از جهت هسته معنایی، بررسی شده اند. نتایج به دست آمده پژوهش نشان می دهند در نام هایی که واژه «حقائق» به عنوان مرکز نام استفاده شده و نام دارای ساختار اضافی است، باید بخش دوم را هسته ترکیب در نظر گرفت. این ویژگی در نام هایی که واژه «اسرار» در آنها به کار رفته است نیز دیده می شود؛ در حالی که در بسیاری از نام های تفاسیر که واژه «بیان» در آنها استفاده شده، هسته ترکیب همان بخش اول نام است. به عبارت دیگر، این نام ها جزء اسامی درون مرکز شمرده می شوند؛ اما نکته بسیار مهم در این تحقیق نام هایی هستند که در ساختار آنها جار و مجرور دیده می شود. می توان این ساختارها را در گروه اسامی مرکب اضافی قرار داد؛ البته در این بین، اسامی و عناوینی وجود دارند که فاقد هسته مشخص اند.
A Comparative Study of Amount of Social Participation and Its Relation with Anomie Feeling in Qur'an and Testaments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social issues and social participation and deviations are important issues in divine discussions and teachings. In a number of verses of the Qur’an and the Testaments, the issue of social participation and feeling of anomie has been discussed with similarities and differences. The questions raised here, “what cases and examples of the meaning of anomie are expressed in the Holy Qur’an and the Testaments?” and “what is its relation with social participation?” This research studies and analyzes the issue in the Holy Qur’an and the Testaments, using the comparative study and the descriptive-analytical method. In conclusion, if the members of the society consciously organize their actions, participate with each other, and obey the commands of God and the Prophets, problems and dilemmas mostly will be solved by themselves and the society will move towards happiness and prosperity. In contrast, if the participation and mutual solidarity of people in the society are lost and disobedience to the divine commands and opposition to the divine prophets become widespread in the society, members become abnormal. In case this situation spreads in the society generally, the society will suffer from anomie, abnormality, and disorder.
مقایسه برخی تأویل های متفاوت مولوی از آیات قرآن در «فیه مافیه» و «مثنوی معنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
1-19
حوزههای تخصصی:
مولوی جلال الدین از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری است که آثار او مملو از گنجینه هایی گران بها از معارف الهی، آیات و احادیث است. مولوی درآثار خویش گاهی برداشت های دیگرگونه ای از آیات و احادیث ارائه می کند که حاکی از احاطه عمیق شاعر به علوم اسلامی به ویژه علوم قرآنی است. فهم کلام ایشان در بسیاری از موارد بدون اشراف و آگاهی داشتن از این برداشت های دیگرگونه امکان پذیرنیست؛ زیرا در برخی موارد شاعر از یک آیه در دو متن یا دو موقعیت خاص، دو برداشت متفاوت ارائه می کند. فهم این نوع آیات و احادیث در سخنان مولوی گاهی مستلزم درک معانی مجازی برخی کلمات و عبارات است که به نمایندگی از اشخاص و اشیا و نظایر آن ها چهارچوب ظاهری کلام را شکل می بخشند. این عبارات وکلمات به منزله رموزی هستند که راه بردن به آن ها و دست یافتن به حقیقت مفهوم آن ها، جز از طریق گشودنشان ممکن نیست. هدف پژوهندگان در این مقاله این است که نشان دهند مولوی به تناسب موقعیت-های متفاوت و بسته به مقتضای شرایط و هم چنین رویکرد متفاوت تربیتی، تأویل های گوناگونی از یک آیه قرآن انجام می دهد. در این مقاله با مقایسه برداشت های دیگرگونه مولوی در فیه مافیه و مثنوی شریف از یک آیه، می کوشیم خوانندگان را در فهم سخن مولوی یاری دهیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولوی از یک آیه در شرایط خاص تربیتی برداشت ها و تأویل های متفاوتی داشته است.
Analytical-Critical Review of the Narration of Silent Recitation of the Basmalah in the Quranic Chapters by Imam Ali (AS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
174 - 203
حوزههای تخصصی:
Abstract Introduction The dispersion of opinions on the issue of reciting the Basmalah aloud or in silence has become one of the areas of divergence of Islamic schools of thought, and the main reason for this dispute doubts the revelatory nature of the Basmalah and its being a part of every chapter of the Qur'an. According to some definitive narratives that agree with rational axioms, the Basmalah is an essential part of the Qur’anic chapters. The Sirah of the Prophet (PBUH) and his companions, especially Imam Ali (AS) was based on reciting the Basmalah out loud, and any doubt about this issue paves the way for distortion of the Qur’an. However, in some Sunni sources, there is a hadith that contradicts what was mentioned above, as it indicates that Imam Ali (AS) recited the Basmalah in silence. Research Question(s) Literature Review The background of this research can be divided into two general and specific parts. Generally, it can be done through the books of hadith and interpretation in which narrations and discussions about the Basmalah were mentioned specifically, the following research can be mentioned: “The Possibility of the Basmala being a Verse from the Shia and Sunni Perspectives” by Zahra Askarzadeh. “A Translation and Criticism of the Entry “Basmalah” in the Encyclopedia of the Holy Qur’an” by Bibi Sadat Behabadi and Hujjatullah Javani. “Study and Analysis of Sheikh Baha’i’s Narrations and Criticisms in the Interpretation of ‘Urwah al-Wuthqā in the Unity of the Surahs and Partial-Nature of Basmalah” by Muhammad Ali Tajari and Muhammad Taghaddomi Saberi. “Examination of the Opinions of Jurists, Commentators and Traditions of Ahl al-Bayt (AS) Regarding the Verse Bismillah al-Raḥmān al-Raḥīm” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Ontology of the Basmalah as an Introduction to Creating an Ontology of the Teachings of the Qur’an” by Hossein Hosseinzadeh. “Investigation of the Partial-Nature of the Basmalah to Surahs of the Qur’an” by Muhammad Qorbani Moghaddam. “The Verse of Basmalah, its Continuation and Revelation” by Hojjatullah ʻĀshūrī. “Partial-Nature of the Basmalah and it’s Aloud Recitation” by Jafar Sobhani. As it was mentioned, the basic problem in suggesting the partial or non-partial nature of the Basmalah, and thus the belief in its aloud or silent recitation, goes back to the conflicting narrations mentioned in this regard, and the problem remains until these narrations are scrutinized in terms of the chain of transmission and the text, and the research in this regard is only a repetition of the previous researches. The difference between this article and the other researches is that it examines the narration related to the silent recitation of the Basmalah narrated from Imam Ali (AS), in terms of the chain of transmission (Sanad) and the text, which has not been written in this regard until now. Methodology This article aims to critically re-read the non-existence of Basmalah in the Qur’anic surahs using a descriptive-analytical method, based on the analysis of the chain of transmission and the text of the relevant narration. Results The results of the research show that the aforementioned narration contains some serious problems. A: There is a major problem regarding its chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. B: Some of the narrators are attributed to the Shias, and this contains a contradiction; because what they say completely contradicts the teachings of the Imams (AS) and his habit of reciting the Basmalah aloud. C: Analysis of historical reports indicates that the claim of dropping the Basmalah from prayer occurred under a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime and with the policy of erasing Alawite monuments. Therefore, the possibility of falsification in these narrations becomes stronger. Conclusion According to the findings of this research, the aforementioned hadiths contain some serious problems. First: It has major problems in terms of the chain of transmission; because among the transmitters there are narrators who have been severely criticized by Sunni scholars. Second: Some of the narrators were attributed to Shias, and this contradicts the authentic hadiths that state that the Shia Imams (AS) considered the Basmalah to be part of the surahs of the Qur’an and therefore they used to recite it out loud. Finally, historical reports indicate that the idea of dropping the Basmalah emerged during a calculated process initiated and supported by the Umayyad regime. Therefore, there is a high possibility of Waḍʻ and Tadlīs (fabrication) in these narrations
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
کاربرد دوگانه اِسراف در قرآن: تحلیلی معناشناختی
حوزههای تخصصی:
ماده س ر ف در قرآن کریم 23 مرتبه در صورت های صرفی مختلف به کار رفته است. از این تعداد، صورت اسم فاعلی (مُسرِف، مُسرِفین / مُسرِفون) به علاوه یک مورد الحاقی (مَن أسْرَفَ) در 16 کاربرد آمده است و تنها 7 کاربرد دیگر از این ریشه، صورت های صرفی غیرآن به خود گرفته اند. به رغم تفاوت معنادار کاربردها، درک از اسراف در تراث تفسیری و در فرهنگ اسلامی به ویژه در دوره معاصر در نظریه های اقتصاد اسلامی بیشتر مبتنی بر کاربردهای 7 گانه صورت بندی شده است. این پژوهش برآن است تا با روی کرد معناشناسی ساخت گرا به این پرسش پاسخ دهد که دو دسته کاربردها از ماده س ر ف چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ مهم ترین نتیجه در تمایز کاربردها آن است که ساخت اسم فاعلی المُسرِفین در قرآن کریم از سطح معنا ارتقاء یافته و تبدیل به اصطلاحی به معنای گروهی مقابل انبیاء است که عمل کردشان مخالف فرمان های الهی است، اما دیگر ساخت های صرفی این ماده در سطح معنا باقی مانده اند و معادل نوعی رفتار ناپسند و ناهنجار به شمار می روند، معنایی که امروزه بیشتر در فهم از اسراف در قرآن کریم به مثابه نوعی ناهنجاری رفتاری و اخلاقی از آن یاد می شود.
Social Identity of Civil Society Based on Historiography Process of Surah Al-Baqarah(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to historiographical evidence, Surah al-Baqarah was the first Surah that was revealed after the Hijrah in Madinah. The variety and extent of the topics in this Surah caused it to be revealed two times during the first and second years of the Hijrah. During its revelation, the society in which the Messenger of God (PBUH) appeared was not uniformed, rather it was formed by scattered tribes, groups, and masses. The lack of a central government and a single religion had caused them not to have a common identity. Therefore, an important part of their political-social life was spending in war with each other. With the efforts of the Messenger of God (PBUH), this scattered society turned into a united form with an Islamic identity. Surah al-Baqarah has advanced the process of building a religious community in Medina step by step, and in this way, there have been suitable platforms for the vulnerability of the prophetic community. Since these platforms could create favorable conditions for the weakening and collapse of the internal cohesion of the prophetic community and as a result of the violation of the collective covenant and the scattering of the believers from around the Prophet (PBUH), in Surah al-Baqarah, through designing an engineering model, God provided the path of integration and cohesion in the prophetic society
گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چهارچوب الگوی متعالی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
58 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تبیین گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چارچوب الگوی متعالی قرآن کریم است و در این راستا سعی نموده تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی توأم با رویکرد تفسیر موضوعی، پس از بررسی آیات سیاسی اجتماعی قرآن کریم که مرتبط با موضوع تحول اجتماعی است، به ارائه الگویی مبتنی بر آموزه های قرآنی در این زمینه بپردازد. ازاین رو، تحقیق درصدد آن بوده که با تأثر از نظریه «ایده آلیسم معرفتی» بر تحلیل و استنباط آرمان های قرآنی (ایده آلیسم مبتنی بر قرآن کریم)، به استناد سیاق و مضمون تعدادی از آیات قرآن در زمینه تحول سیاسی اجتماعی بپردازد، لذا آنچه این مطالعه بدان دست یافته است، نشان می دهد که قرآن کریم برای ایجاد تحول در جامعه و در نهادهای سیاسی اجتماعی، بر موضوعاتی نظیر تحول باورها و اعتقادات انسان ها، گسترش توحید باوری در عرصه فکری و عملی، اقامه قسط و گسترش عدالت اجتماعی، اخوت و برادری دینی، مسئولیت فردی (تحول درونی)، و نهایتاً مسئولیت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی ایده تحول در جامعه ایمانی تأکید می ورزد.
مدلول عبارت «ما کان لهم الخیرة» (قصص/ 68)
حوزههای تخصصی:
در تفسیر عبارت «ما کانَ لَهُمُ الخِیَرَه» در آیه 68 سوره قصص آرائی ارائه شده که شماری ناظر به مباحث کلامیِ مربوط به اعمالِ انسان، برخی بیانگر امرِ گزینش پیامبر یا امام، و پاره ای نیز ناظر به مواردی دیگر اند. ازآن جاکه آراءِ متعدد و مختلف درباره این عبارت با سیاق تأیید نشده اند و آیاتی نیز که به عنوان مؤید ارائه شده اند هم مضمون و شاهدِ دِلالی برای تأیید این آراء نیستند، و نیز، با توجه به این که این آراء و از جمله آراء متکلمانه به فضای نزول توجه نداشته اند، در این مطالعه کوشش خواهد شد با روشی توصیفی تحلیلی ضمن نقد آراء مزبور، مدلولِ آیه مذکور و ارائه تفسیر صحیح از آن به نحوی ضابطه مند بررسی شود. فرضیه این مطالعه آن است که این آیه، اولاً، بر هیچ یک از معناهایی که مفسران پیشین بازگفته اند دلالت ندارد و به ویژه سیاقش مؤید نظر آن ها نیست؛ ثانیاً، تعیین نادرست مرجع ضمیر در عبارت مذکور موجبِ اجمال در دلالتِ عبارت، و بالتَّبَع، پیداییِ آراءِ تفسیری مختلف گردیده است؛ ثالثاً، با توجهِ دقیق به سیاق و کشف مرجع صحیح برای ضمیر هُم در عبارت یادشده و بهره گیری از شواهد دیگری از قرآن می توان دریافت که این آیه بر توحید ربوبی دلالت دارد و شرک ربوبی را به مثابه مهم ترین چالش در خداشناسی مشرکان نفی می کند و ازاین رو آیه درباره نفی اراده شریکان خدا ست.
بررسی دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی در خصوص حمل قرآن بر خلاف ظاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۲۰۴-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مسئله های بنیادین حوزه تفسیر کلام خدا، چگونگی کشف منظور متن است. گروهی برای آن، تمسک به ظاهر و گروهی دیگر تأویل متن و گروهی تلفیق آن دو را راهکار می دانند. مقاله حاضر کوشیده است تا به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع تفسیری دو طیف تفسیری سنی و شیعی، نخست به دو تفکر عمده در تفسیر قرآن؛ یعنی تاویل گرایی و ظاهرگرایی اشاره نماید و ابتکار علامه طباطبایی را که تفسیر درست را تمسک و استناد به ظواهر الفاظ می داند تبیین نماید، و در پی آن، ریشه های روآوری مفسّران به حمل آیات قرآن بر خلاف ظاهر از دیدگاه نگارنده المیزان بررسی و در معرض دید علاقه مندان به مباحث تفسیری قرار دهد. این نوشته با استقراء در تفسیر المیزان، موارد متعددی از ریشه ها و علل این روآوری به خلاف ظاهر، از جمله: تأویل نحوی را بازتاب داده، که از دیدگاه نویسنده المیزان، همه از مصادیق تفسیر به رأی است.
گونه شناسی افزودههای تفسیری در 7 ترجمه معاصر (مورد کاوی دو جزء پایانی قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
387 - 415
حوزههای تخصصی:
ترجمه واژه به واژه قرآن کریم ممکن است مانع از انتقال مفاهیم عمیق آن شود. به همین دلیل، مترجمان گاهی ناچارند افزوده هایی به متن ترجمه اضافه کنند تا شفاف سازی معنایی و ساختاری متن به خوبی انجام گیرد. در ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم، افزوده های تفسیری جایگاه ویژه ای دارند و بسیاری از مترجمان معاصر، این افزوده ها را به صورت داخل پرانتز یا به صورت جداگانه در مورد ترجمه برخی آیات مطرح کرده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، به گونه شناسی افزوده های تفسیری مترجمان معاصر در دو جزء پایانی قرآن کریم بپردازد. بررسی ها نشان می دهد که بیان معنای برخی حروف مقطعه قرآن، بیان سبب نزول آیات به صورت افزوده های تفسیری، بیان مصداق برخی گزاره های قرآنی، بسط معنایی برخی واژگان، بهره گیری از سیاق آیات در ترجمه و تأویل صفات متشابه خداوند از مهم ترین گونه های افزوده های تفسیری در ترجمه های معاصر فارسی به شمار می روند.
بازخوانی انسجام سوره «غاشیه» در پرتو نظریه بلاغت سامی (با تکیه بر پژوهش های میشل کویپرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگو هایِ تحلیلِ انسجامِ متون، الگوی بلاغت سامی است که خاستگاه آن مطالعات کتاب مقدس است. تحلیل بلاغی مبتنی بر اصل بنیادین تقارن، به تبیین تألیف متن و تعیین ساختار آن می پردازد. به منظور این مهم ابتدا متن به سطوح مختلف تقسیم و سپس تقارن میان سطوح تعیین می شود. برای تعیین تقارن های موجود در کلام باید روابط بین عناصر سازنده متن را شناخت. این روابط به دو نوع رابطه تطابق و تعارض منحصر و خود از چهار جنبه واژگانی، صرفی، نحوی و گفتاری ملاحظه می شود. میشل کویپرس پژوهشگر بلژیکی برای اولین بار الگوی بلاغت سامی را در بررسی نظم سوره های قرآن به کار گرفت و پس از تطبیق قواعد نظم متقارن بر سوره های مختلف مکّی و مدنی، به توصیف و تفسیر آن سوره ها پرداخت. در پژوهش حاضر انسجام سوره غاشیه در پرتو نظریه بلاغت سامی و با تکیه بر پژوهش های کویپرس بررسی و بازخوانی شد و مشخص شد قواعد نظم متقارن در همه سطوح این سوره قابل تطبیق نیست؛ زیرا از میان سه سطح مفصل، فرع و جزء، قواعد نظم متقارن تنها در سطح جزء کارآمد و نظم آن از نوع نظم آینه ای و معکوس است.
Typology of the Interpretation of Gharīb al-Quran wal Hadith in the Works of Shaykh Ṣadūq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
109 - 124
حوزههای تخصصی:
Shaykh Ṣadūq has his specific methods and criteria for semantic analysis of the Gharīb (unfamiliar) terms in the field of hadith in general, and in the area of interpretation and semantics of vocabulary in particular; recognizing his methods and criteria in the semantic analysis of Gharīb words in the Holy Quran and the sayings of the impeccable Imams (AS) leads to the discovery of new approaches and the presentation of a more precise image of his methods and criteria in semantic analysis. Among his remaining works, one can find some of his views. The present study aims to observe and discover the types of explanations of Gharīb words in the thoughts of Shaykh Ṣadūq. To this aim was used a descriptive-analytical method and data collection is library-based. The result indicated that he used methods such as: Utilizing Shia theological arguments, defining examples for words, leveraging Arabic culture and literature, interpreting Gharīb words according to the companions, followers of the Imams (AS), and his scholars, highlighting grammatical points, using the sayings of the impeccable Imams (AS), stating all semantic aspects of a word, and preferring one meaning over others. Through his specific criteria, Shaykh Ṣadūq has been able to reach the core meaning and interpretive significance of Gharīb words.
گفتمان تبلیغی انبیا در سوریه هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
277 - 308
حوزههای تخصصی:
مبلّغ رسالت مهمی را به دوش دارد و گام در مسیری نهاده است که پیامبران الهی آغازکنندیه آن بوده و در جهت هدایت و اصلاح بشریت، تمام توان خویش را به کار بسته اند. بنابراین، شناخت گفتمان تبلیغی آنان، ضرورتی برای مبلغان است. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی بر پاییه سوریه هود که نظامی منسجم از مسیر دعوت انبیا را در اختیار می نهد، گفتمان تبلیغی انبیایی را که نامشان در این سوره ذکر شده، واکاوی می کند. بررسی انجام شده نشان می دهد که پیامبران در تبلیغ خود، به خداپرستی و توحید فرا می خوانده و مردم را از فساد و گناه، به سوی خدا سوق می داده اند و به امور اجتماعی و اقتصادی آنان رسیدگی و در این راه از ابزارها و شیوه های گوناگون تبلیغی استفاده می کرده اند، مانند انذار، بیان سرگذشت های عبرت آموز، صبر و استقامت، درخواست نکردن مزد، برادری و دلسوزی. ازآن جاکه بیشتر مردم در برابر گفتمان تبلیغی انبیا واکنش نشان می دادند، بخشی از مقاله به موانعی اشاره دارد که سبب شده ملت ها از دعوت انبیا خودداری کنند، همچون تقلید از گذشتگان، اتهام زنی، خودپسندی و اندیشه نورزیدن و پیروی از صاحبان قدرت که پیامبران با شیویه مناسب سعی در برطرف کردن آن ها داشتند. مجموعیه این گفتمان برای مبلغان امروز، کاربردی و قابل معادل سازی است.
مقایسه تحلیلی جایگاه و کارکرد شورا در نظریه حکومتی دروزه و فضل الله با تکیه بر آیات ۱۵۹ آل عمران و ۳۸ شورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
73 - 94
حوزههای تخصصی:
چنین می نماید که آیه 159 آل عمران و 38 شورا جایگاهی ویژه در تنظیم شاکله نظریه حکومتی نزد اندیشمندان مسلمان در دوران جدید دارد؛ ازآن رو که ازسویی عموم نظریات حکومتی دینی، به ویژه در سده بیستم میلادی و متأثر از نظام های دمکراتیک حاکم بر کشور های غربی، بر نفی حکومت های استبدادی و موروثی و متغلّبانه تأکید ورزیده و ازدیگرسو، وجود رکن شورا یا پارلمان و به تبع آن برخورداری عموم مردم از حق رأی و حق دخالت در سرنوشت سیاسی شان را ضروری دانسته است. دقیقاً در این جهت است که مفسران معاصر، به ویژه اهل سنت، به آیات مشورت توجهی جدی و جدید نشان داده و کوشیده اند همگام با تحولات اجتماعی نوین، شورا را به عنوان یکی از ارکان تأثیرگذار در نظریه حکومتی اسلام در نظر گیرند و مقوّمات آن را مخصوصاً با دقت در آیات مشورت به دست آورند. فرضیه پژوهش آن است که نگاه مفسران معاصر شیعه و اهل سنت به کارکرد این دو آیه در جهت مطلوب فوق، چندان همسو نیست؛ به این معنا که مفسران اهل سنت عموماً برای شورا و رأی مردم به ویژه در مشروعیت حاکم و نظارت بر عملکرد او مدخلیت قائلند و درمقابل، مفسران شیعی به رغم تأکید بر جایگاه و اهمیت شورا در حیات اجتماعی مسلمانان و حتی ساختار حکومتی، مشروعیت حاکم را وابسته به آن نمی دانند و درنهایت نیز او را ملزم به تبعیت از نظرات شورا نمی شمارند. پژوهش حاضر این دو کارکرد شورا را به طور خاص نزد دو اندیشمند شیعه و سنی، فضل الله و دروزه، بررسی می کند. تحلیل نهایی پژوهش نیز مؤید فرضیه پیش گفته است.
الگوی چگونگی مقابله فرعون با موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس تحلیل محتوای آیات ناظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرعون در راستای مواجهه با موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس الگویی عمل کرده است. مقاله حاضر به روش تحلیل محتوا درصدد ترسیم الگوی بیان شده و نیز تبیین انواع و میزان فراوانی تقابل فرعون علیه موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس قرآن کریم است. فرعون در این راستا طی دو مرحله: قبل از ظهور موسی (ع) و پس از ظهور او برای رهبری منتظران ایشان از بنی اسرائیل از تقابل های: نظامی غیرمتعارف، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تبلیغاتی استفاده کرده است. بیشترین تمرکز فرعون در مرحله اول بر جنگ نظامی (38%) و اقتصادی (31%) بود. جنگ تبلیغاتی (48%) و نظامی (29%) نیز در مرحله دوم بیشترین نوع مواجهه بود. فرعون در مرحله اول با ایجاد تفرقه در جامعه، منتظران موسی (ع) از بنی اسرائیل را با آل فرعون درگیر کرده و پادشاهی می کرد اما پس از ظهور موسی (ع) ابتدا از تقابل تبلیغاتی ضعیفی بهره برد، اما با مشاهده مقاومت موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل از جنگ ترکیبی استفاده کرد. سپس به همراه سپاهیانش به مواجهه نظامی شدید روی آورد که در همین مواجهه کشته شد.