فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳٬۱۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و ... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
تحلیل آیات داستان نوح (ع) با تکیه بر نظریه کنش گفتاری سرل
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات مطرح در حوزه علم کاربردشناسیِ زبان که در تحلیل گفتمان کاربرد دارد و می تواند زمینه های درک بیشتر معنا و تفسیر متون را فراهم آورد، نظریه کنش گفتاری است. این نظریه برای نخستین بار توسط آستین و سپس به کمک شاگردش سرل به اقتضای تعالیمی که از زبان شناسان آموخته بود توسعه یافت. سرل کنش های گفتاری را به 5 گروه اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر یک از این کنش ها پرداخت. داستان های قرآنی از منابع غنی مطالعات زبان شناسی به شمار می روند که با بررسی ساختارهای زبانی و بافت متنی آن ها می توان به بررسی انواع کنش های گفتاری پرداخت. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا ابتدا به بررسی کنش گفتاری در گستره کاربردشناسی زبان و سپس با توجه به بافت کلام به تحلیل انواع کنش های گفتاری سرل در آیات داستان نوح بپردازد. از جمله کارکردهای مهم این کنش ها، تبیین دقیق صورت های زبانی در جهت کشف معانی ضمنی گزاره های دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زمینه غالب آیات داستان از نوع کنش های اظهاری و عاطفی است، این کنش ها بیشتر در پی بیان دعوت به اطاعت از خداوند و انبیای الهی (علیهم السلام)، معرفی خداوند، توصیف عالم خلقت و شرح دیدگاه ها و بیان حالات نوح(ع) می باشد. از معانی ضمنی کنش اعلامی، اعلام آغاز رسالت نوح(ع) و پایان مأموریت وی با قهر الهی و اعلام عدم ایمان به خدا از طرف نسل های غیر صالح است. و از معانی غیر مستقیم کنش های ترغیبی، درخواست هلاکت و نابودی برای کافران است.
تبیین کارآمدیِ تکنیک های تعادل و همانندسازی در ترجمه ی قرآن کریم براساس «سبک شناسی تطبیقی» وینه و داربلنه (موردپژوهیِ مقابله ای؛ ترجمه های نعمت الله صالحی نجف آبادی، کریم زمانی و محمدعلی کوشا)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های کلاسیک ترجمه، نظریه ی وینه و داربلنه است. این دو نظریه پرداز فرانسوی با استناد به بررسی های مقابله ای خود از زبان های فرانسه و انگلیسی در کتاب «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی؛ روشی برای ترجمه»، الگوهایی را برای ترجمه ی متون معرفی کرده اند که مترجمان دیگر زبان ها نیز از آن ها بهره مند می شوند. مترجمان قرآن نیز از این قاعده مستثنی نیستند. وینه و داربلنه در کتاب خود دو گروه استراتژی مستقیم و غیرمستقیم را مطرح می کنند که هر یک دارای چند روش است. استراتژی مستقیم شامل مؤلفه های قرض گیری، گرته برداری و ترجمه ی تحت اللفظی است و استراتژی غیرمستقیم مؤلفه های جابه جایی، تغییر بیان، تعادل و همانندسازی را شامل می شود. دو مؤلفه ی اخیر بویژه همانندسازی با مقوله ی مهم فرهنگ یک جامعه مرتبط است؛ لذا کیفیت کاربست آنها توسط مترجمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای و براساس نظریه «سبک شناسی تطبیقی وینه و داربلنه» ضمن تبیین دو مؤلفه ی تعادل و همانندسازی و بررسی نمونه هایی از آن ها در ترجمه های صالحی نجف آبادی، زمانی و کوشا به نحوه ی کاربست آنها در ترجمه های سه مترجم یادشده پرداخته است. هدف این پژوهش شناسایی معادل یابی ها و همانندسازی های قرآنی و کیفیت به کارگیری آنها در ترجمه های فوق است. نتایج حاکی از آن است که هر سه مترجم، اولاً در به کارگیری مؤلفه ی تعادل (معادل یابی) در برخی آیات، واژگان و ساختار متن قرآن را کاملاً تغییر نداده اند. ثانیاً در برخی موارد، معادل یابی های متفاوت از یک اصطلاح از سوی سه مترجم ارائه شده است. ثالثاً مؤلفه ی همانندسازی در ترجمه های مورد بحث غالباً در واژه های مفرد (نه ترکیبات و جمله ها) که فرهنگ بنیادند، کاربرد دارد.
واکاوی روش «بنت الشاطی» در شرح کلمات قرآن (مطالعه موردی: الاعجازالبیانی (مسائل نافع) و التفسیر البیانی)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی نوشتار حاضر، واکاوی نمونه ای نظام مند از روش استنتاج مفاهیم واژگان قرآن جهت بهره مندی شایسته تر مخاطبان قرآن از محتوای آن است. بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی روش «عایشه بنت الشاطی» در «الاعجاز البیانی للقرآن(مسائل نافع بن ازرق)» و «التفسیر البیانی للقرآن الکریم» پرداخته و هشت واژه- «ربیون»، «مخمصه»، «فی قلوبهم مرض»، «صرّ»، «انس»، «فرغ»، «نصب» و «ضال» را با گزینش موردی، به عنوان نمونه ی مبنا قرار داد. براساس نتایج پژوهش، بنت الشاطی بر اساس اصل عدم ترادف، روش خود را سامان داده و برای تبیین بهتر و دقیق از معانی آیات، بر تتبع در «تفسیر موضوعی واژه ای با استقصای تمام آیات مشتمل بر واژه» و «بررسی و نقد نظرات لغویان و مفسران ذیل آیات و واژه ها» عنایت ویژه ای دارد. به نظر می رسد در موارد متعددی، روش وی قابلیت الگوگیری در تحقیق مفردات قرآنی را دارد البته نقدهایی چون ناتمام و تکلف آمیز بودن دلایل در رد عدم ترادف برخی واژگان نیز بر برونداد روش او وارد است.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی
حوزه های تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
تنغیم و کارکردهای آوایی و دلالت های معنایی آن در فهم قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
فهم صحیح و انس با قرآن کریم، به عنوان انگیزه ای ریشه دار در کلام وحی و سیره بزرگان دین، نیازمند توانایی در ساحت های متعدد دانش با محوریّت علوم اسلامی و علوم ادبی است. در این میان برخی مفسّران گاه با بهره گیری از شیوه های خاص امّا اثرگذار به واکاوی معنایی معجزه خاتم پرداخته اند. تنغیم یا همان به کارگیری ریتم و آهنگ کلام در قرائت و معناسنجی آیات قرآنی یکی از این روش ها به شمار می رود. این درحالی است که به زعم برخی کاربست آوایی دلالی تنغیم در زبان عربی و به تبع آن زبان قرآن، امری نو و فاقد هرگونه پیشینه است. مسأله ا ی که پژوهش کتابخانه ای حاضر را بر آن داشت تا با توصیف و تحلیل برخی از آیات کلام الله به شناسایی گونه ها و کارکردهای آوایی و دلالت های معنایی تنغیم در تفسیر قرآن بپردازد. پژوهش حاضر دریافت که نظم و انسجام شفگت آوری میان الفاظ قرآن کریم و معانی جای گرفته در پس آن وجود دارد. نغمه های آیات قرآن افزون بر توانمندی خود در تأثیرگذاری و گوش نوازی اعجازانگیز، ارتباطی تمام با مفاهیم دربردارنده خود داشته و دقّت در به کارگیری آن ها زمینه ساز تداعی و درک بهتر مضامین و مقاصد آیات الهی می گردد. حسن نظر و توجّه دقیق به سازواری و استواری نظام آوایی و معنایی قرآن کریم که حاصل تمایز نهادن میان مقام های حاکم بر کلام و دقّت در انتخاب آهنگ متناسب با آن در نغمات سه گانه یکنواخت، رو به بالا و رو به پایین است، رویکردی کارآمد در فهم قرآن کریم و انس با کلام الله به حساب می آید
بررسی سبک موسیقایی سوره تکویر
حوزه های تخصصی:
هر اسلوب زبانی از عبارت ها و کلماتی تشکیل شده است که آن زبان را دارای روح و معنا می کند. زبان نقش اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارد، حال اگر در کنار این کلمات به موسیقی هم توجّه شود، نتیجه بهتری حاصل می گردد و معنای مورد نظر با دقّت و به خوبی منتقل می شود. پس موسیقی در زبان بسیار اهمیت دارد و شاعران و نویسندگان می توانند با استفاده از آن ارزش ادبی کلام خود را بالا ببرند. قرآن کریم والاترین متن است که در آن الفاظ به بهترین شکل معانی مورد نظر را منتقل کرده اند. در قرآن کریم موسیقی الفاظ و عبارات به بهترین شکل ممکن انتخاب شده است و بررسی سوره های مختلف به خوبی نشان می دهد که چگونه موسیقی الفاظ و عبارات در آیه ها به انتقال معنا و مفهوم آن ها کمک کرده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است تا سوره ی مبارکه ی تکویر را از نظر لایه ی موسیقایی آن مورد بررسی قرار دهد و نقش عناصر موسیقایی را در بیان معانی این سوره به خوبی آشکار سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که موسیقی حاکم بر بخش های مختلف این سوره به خوبی با معانی و مفاهیم قصد شده، تناسب دارد؛ خواه موسیقی برگرفته از تکرار حروف و واژگان و خواه موسیقی درونی و نیز آهنگ موجود در حروف روی که از هجاهای کوتاه به سمت هجاهای بلند در نوسان بود و در مقوله هایی مانند بیان بعد از ابهام، هشدار و آگاهی دادن و سایر مفاهیم به خوبی خود را نشان داد.
رهیافتی سبک شناسانه به فن ایجاز حذف در سوره مبارکه کهف
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یک متن خاص ادبی حاوی فنونی است که شناسایی سبک و موقعیت کاربردی آن ها نقش بسزایی در ظهور و بروز مراد کلام دارد. از جمله صناعات پرکاربرد در قرآن کریم صنعت ایجاز است که اگر در جایگاه خودش به کار رود ابلغ از ذکر است و موجب زیبایی متن می گردد. پژوهش پیش رو می کوشد که با تحلیل فن ایجازحذف در سوره کهف به جایگاه آن و همچنین انواع آن در این سوره بپردازد و ضمن نشان دادن پربسامدترین نوع آن، اهداف آن را نیز با تکیه بر روش توصیفی_تحلیلی بیان کند. با بررسی این سوره، نتایج تحقیق حاکی از آن است که مجموعاً 85 مورد از این نوع صنعت در سوره کهف وجود دارد و به تفکیک عبارتند از: حذف اسم (54 مورد)، حذف فعل (23 مورد)، حذف حرف (8 مورد) که از آن میان، ایجاز «حذف مفعول» با 26 مورد پربسامدترینِ جنسِ خود است که اختصار و تخفیف، دلالت مذکور و قرینه بر محذوف، روشن بودن محذوف و زیباسازی کلام از مهمترین انگیزه های بلاغی و هنری کاربرد ایجاز حذف بوده و تحلیل بلاغی ایجاز حذف نشان می دهد که اغلب موارد حذف شده در راستای ایجاد اختصار در کلام رخ داده است و اختصار به عنوان اساسی ترین کارکرد ایجاز حذف کاملا با محتوای سوره کهف که مشتمل بر داستان است، تناسب دارد.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی
حوزه های تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.
کاربری «واژه های کلیدی» در شناسایی گرایش تفسیری مفسر با تأکید بر متن تفسیری آیه الله علوی سبزواری
حوزه های تخصصی:
واژه های کلیدی به عنوان عنصری مهم از متن، کاربری هایی گوناگون دارند که شناسایی گرایش تفسیری مفسر از جمله ی آن ها می باشد. گرایش های مختلف تفسیری، هر یک برای خود قرائن و نشانه هایی دارند که شناسایی آن ها در متن تفسیری، مستلزم صرف زمان زیاد و مطالعه همه یا بیشتر متن معمولاً مفصل تفسیری می باشد. حال آن که با استفاده از واژه های کلیدی در مدت زمانی کمتر و با آسانی و دقت بیشتر، گرایش تفسیری مفسر به دست خواهد آمد. در این پژوهش، نخست با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای و الکترونیکی، متن تفسیری مورد تندخوانی قرار گرفت تا واژه های کلیدی شناسایی و توصیف شوند. سپس به وسیله طراحی شبکه معنایی واژه های کلیدی، امکان مقایسه این شبکه معنایی با مختصات گرایش های مختلف تفسیری فراهم گردید که در این بخش، روش تحلیل و مقایسه داده ها نیز مورد استفاده آمد. شبکه معنایی به دست آمده از واژه های کلیدی، حاکی از گرایش عرفانی مفسر مذکور با تأکید بر معنویت و عبادت می باشد.
آموزه های تربیتی در «ادعیه قرآنی» با رویکرد سبک شناسی لایه ای (مطالعه موردی هفده آیه در لایه ی واژگانی)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه سبک شناسی لایه ای، قرآن کریم با شیواترین تکنیک های سبک ساز، آموزه های اخلاقی_تربیتی را مفهوم سازی نموده است؛ هر یک از لایه های زبانی فی نفسه بنیانِ ارتباط نبوده بلکه روابط بینافردی با زایش معانی نوین شکل می گیرد. در میان مفاهیم قرآن کریم، «ادعیه قرآنی» به عنوان هسته ی عبادت، بسامد بالایی از ظرافت های معنایی را در زیر و بم شاخصه های ممتاز زبانی و به ویژه لایه ی واژگانی به خود اختصاص داده است؛ براین اساس نوشتار حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد سبک شناسی لایه ای و مطالعه ی موردی لایه ی واژگانی، آموزه های تربیتی را در هفده ادعیه قرآنی استخراج نموده و به این سوال پاسخ گوید که از چه اختیارات زبانی جهت زایش مفاهیم تربیتی استفاده شده است؟ رهیافت های حاصل آنکه، واکاوی لایه ی واژگانی در قالب مؤلفه های آوایی، ساخت واژی و جایگزینی واژگانی، مفاهیمی مانند کمال گرایی، ادب گفتمانی، فروتنی داعی مقابل مدعوّ، ضرورت شکر نعمات و...را فراهم ساخته تا الگویی قرآنی جهت کاربردینه سازی انسان کامل و تجسم سعادت ابدی شکل گیرد. گفتنی است نوع تقاضاها، رتبه بندی و اولویت بندی درخواست ها وعوامل دستیابی به تقرب الهی با بررسی الگومدار و روشمند سطوح سبک شناختی قابل ارزیابی می باشد.
رهیافتی زبان شناختی بر جایگاه و نقش آفرینی «کلمه» و «جمله» به عنوان واحدهای زبانی در فرآیند ترجمه قرآن کریم (موردکاوی سوره مبارکه فاتحه)
حوزه های تخصصی:
مترجمان قرآن کریم در ترجمه های خود به واحدهای زبان اعم از واج، واژه، ترکیب، عبارت و جمله توجه کرده اند و روش ترجمه خود را لفظ به لفظ، تحت اللفظی، آزاد (اقتباسی)، تفسیری و معنایی (مفهومی، گویا، محتوا به محتوا) انتخاب نموده اند. هر یک از روش های ترجمه، به یک واحد زبانی متکی است و مترجمان رویکرد خود را بر اساس آن تعریف می کنند. پژوهش حاضر با رویکرد درزمانی و به روش توصیفی- تحلیلی، فرآیند تحولی واحدهای زبانی را در انواع روش های ترجمه قرآن کریم و سیر تحولی آنها را در طول زمان و با تکیه بر ترجمه های سوره فاتحه توضیح و تمایز هر کدام را با دیگری بررسی کرده و از طریق تعیین واحد های زبانی، نکات مثبت و منفی هر یک از این روش ها را به همراه چالش های موجود در فرآیند ترجمه قرآن تببین نموده است. نتیجه نشان می دهد تحولات مربوط به روش ها ی ترجمه قرآن کریم در دو زمینه رویکرد و واحدهای زبانی بوده است؛ به این معنی که از نویسنده محوری یا مخاطب محوری به واحدهای زبانی تکیه داشته و از کلمه به جمله تحول یافته است؛ همچنین مترجمان قرآن کریم در ابتدا برای رعایت دقت و امانت، از واحد زبانی کلمه بهره مند شدند و روش ترجمه لفظ به لفظ را پیشنهاد کردند، سپس به جمله محوری روی آورده و روش هایی از قبیل ترجمه معنایی و تفسیری را به کار گرفتند؛ بنابراین تفاوت غالب ترجمه های سوره فاتحه در سطح معانی اولیه کلمات، آیات و کل سوره می باشد که این مسأله از نگاه نویسنده محوری یا مخاطب محوری به قرآن ناشی شده است.
راه های تبیین مجملات قرآنی از نگاه اصولیان و قرآن پژوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
77 - 102
حوزه های تخصصی:
از مباحث مطرح در دانش اصول و علوم قرآن، «مجمل و مبیّن» است که نشان می دهد برخی از خطابات قرآنی نیازمند بیانی هستند تا مقصود الهی را با تمام ابعاد و جوانب بازگویند. از این رو، راه هایی جهت تبیین این مجملات بیان شده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی در پی بازکاوی و تحلیل راهکارهای تبیین مجملات قرآنی در دانش اصول و علوم قرآن است. بررسی کتاب های اصولی از گذشته تا حال نشان می دهد که دانش اصول نزد پیشینیان در این موضوع پربارتر عمل کرده و مبحثی با عنوان بیان در آثار اصولی حضور داشته که میان مبیّن با مجمل پیوند برقرار می ساخته و امروزه کم رنگ شده است. در آثار اصولی، توجه بر راه های بیان معطوف به نفس آیات و اقوال و افعال پیامبر(ص) بوده است؛ اما در آثار قرآن پژوهی، این دایره توسعه پیدا کرده و بر قرائن گوناگونی در تبیین مجملات قرآنی تکیه می شود و تطبیقات فراوان قرآنی در آن ها وجود دارد. تعامل مباحث علوم قرآن و علم اصول، موجب رشد و پختگی و کارایی هریک از آن دو می گردد. لازم است بحث مجمل و مبیّن بازطراحی جدیدی شود و به «اجمال و بیان» تغییر یابد و در محورهای اجمال مفهومی، اجمال مصداقی و اجمال در مقام عمل تنظیم شود.
بررسی موانع و راهکارهای ارتقای مشارکت سیاسی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
54 - 79
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی از مسائل علم سیاست و بنیادهای مهم سلامت اجتماعی و سیاسی قلمداد می شود و امری سهل و ممتنع است که مانعی کلان یا خرد می تواند حرکتش را متوقف کند یا عاملی شتاب زا بر سرعتش بیفزاید. فرضیه مقاله در پاسخ بدین پرسش که «سخن قرآن درباره موانع مشارکت سیاسی و راهکارهای ارتقای آن چیست؟» این گزاره را مطرح می سازد که بر پایه مفروض، امکان ظرفیت سنجی مفاهیم سیاسی امروزین در قرآن مبتنی بر تفسیر موضوعی وجود دارد و با واکاوی دال و مدلول ها، می توان به طور عام و خاص دریافت که قرآن دراین باره سخن دارد و آن را ذیل محورهای ذهنی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و برپایه قاعده جری و تطبیق و نیز الغای خصوصیت اصطیاد نمود. براین اساس، مهم ترین مانع ذهنی فرهنگی، بسط بی جهت و بی ضابطه قلمرو دین است که عرصه را بر مشارکت سیاسی فعال می بندد و راهکار اصلی ارتقا نیز، بسط اعتدالی و به دور از افراط و تفریط قلمرو دین است. اختلاف و نزاع غیرهنجارمند مهم ترین مانع اجتماعی است که فضای نامنتظم و فتنه گون ایجاد می کند و راهکار مهم اجتماعی نیز توجه به مکانیزم های رفع اختلاف مانند صلح توسط داوران مرضیّ الطرفین است. مهم ترین مانع سیاسی، استبداد است؛ به ویژه اگر با دین آمیخته شده باشد و مهم ترین راهکار، افزایش ظرفیت سیاسی و ترویج مداراست. مهم ترین مانع اقتصادی نیز تبعیض است که در مقابل عدالت اقتصادی و اجتماعی می تواند مهم ترین راهکار اقتصادی افزایش مشارکت سیاسی باشد.
A Comparative Study of the Literal and Symbolic Meaning of the Numbers in Qur’anic Verses about Creation
حوزه های تخصصی:
The number words in the Qur’an are generally considered to have numerical meanings, while other meanings of these words have been reported under some verses (especially the creation verses). There are diverse cultural-ritual symbols of the number words employed by the people living in different geographical regions of the world from ancient centuries to the present. The peresent research aims to conduct a comparative study of the non-numerical meanings of number words and their numbered objects in the Qur’an and different rituals and cultures, using the method of ritual-cultural symbology, in order to discover and analyze the relationship between the literal meanings of Qur’anic numbers and their symbolic meanings. According to the results of this research, it seems that the non-numerical meanings of number words in the verses of Creation are not metaphors, ironies and parables, and they are possibly symbolic. Moreover, there is a close relationship between the ritual-cultural symbology and the literal meanings of numbers and their associations in the Creation Verses, so it can be suggested that there is a kind of language that all people can understand regardless of culture and geography.
ضرورت دشمن شناسی برای نسل جدید در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
296 - 326
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان اسلام بیش از پیش خود را برای مقابله با اسلام ناب آماده کردند. آن ها همواره سعی نمودند تا از راه های گوناگون کیان و عظمت اسلام را متزلزل سازند؛ بنابراین برای دفاع از حریم اسلام و انقلاب اسلامی در مرحله اول باید دشمن را شناسایی کرد و سپس با تأسی به اولیای الهی روش برخورد با آنان را آموخت؛ زیرا دشمن با چهره های گوناگون ظاهر می شود و برای هر زمانی باید سلاحی متناسب با آن زمان را به کار گرفت. تحقیق حاضر با روش علمی توصیفی – تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب به بررسی ضرورت دشمنی شناسی برای نسل جدید از دیدگاه امام خامنه ای(مدظله) پرداخته است و یافته های تحقیق حاکی است که علت نیاز به دشمن شناسی برای پیشگیری ا فریب خوردن، ناکام گذاشتن دشمن در ایجاد ناامنی، جلوگیری از نفوذ، شناخت تهدیدات و راهکارهای دشمنی می باشد و انواع دشمن عبارت بودند از دشمن درونی(نفس اماره) و دشمن بیرونی (آمریکا، اسرائیل ، انگلیس و...)؛ همچنین عدم دشمن شناسی موجب عدم تشخیص جبهه حق از باطل، از دست دادن فرصت دفاع و بالا رفتن ضربه پذیری می باشد.
مؤلفه های مؤثر بر سلامت جسم در آموزه های علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
83 - 112
حوزه های تخصصی:
در دین مقدس اسلام، سلامتی در آغاز از ارزش و جایگاه ویژه برخوردار بوده است؛ زیرا بدن انسان بسان مَرکب روح و ابزار تکامل انسان است. ازاین رو قرآن و منابع روایی حاوی دستورهای بسیاری در خصوص صحت و سلامتی هستند. هدف این مقاله بهره گیری از برخی آموزه های علوی در زمینه ی مؤلفه های مؤثر بر سلامت جسم است. تحقیق حاضر با روش مطالعه ی اسنادی با رویکرد تحلیل محتوای منابع نقلی و دینی درصدد پاسخ به این سؤال است که عوامل تأثیرگذار بر سلامت جسمانی انسان کدم اند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در آموزه های علوی، مفهوم سلامت به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در زندگی انسان با تعابیری نظیر «أفضَلُ النِّعَمِ»، «أهنأُ عَطِیَّهٍ»، «النِعمَهٌ جَلیلهٌ»، «أَهْنَی النِّعَمِ» توصیف شده است به همین جهت در کلام امام علی(ع) برای دستیابی و تحقق چنین نعمت ارزشمندی توصیه هایی در قالب رژیم غذایی، دستورالعمل در باب تغذیه، رعایت بهداشت فردی و بهداشت محیط ذکر شده است ﮐﻪ رﻋﺎﯾﺖ اﯾﻦ رهنمودها ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﯽ ﺑﺮای ﺑﺮﺧﻮرداری از ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻢ و ﺗﻨﺪرﺳﺘﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
نقد و بررسی روش مفسران در تفسیر آیه ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ... ﴾(اسراء/44)
حوزه های تخصصی:
آیه کریمه ۴۴ سوره اسراء، که به تسبیح عمومی موجودات اشاره دارد، بدلیل در بر داشتن ابعاد عمیق کلامی و عرفانی، مباحث فراوان و بعضا متعارضی را میان مفسرین برانگیخته است. برخی مفسرین با استناد به براهین عقلی امکان تسبیح حقیقی برای موجودات را منتفی دانسته و دلالت آیه را بر تسبیح حالی و مجازی اثبات نموده اند که با ظاهر بسیاری از روایات معتبر در تعارض است. از سوی دیگر تنی چند از مفسران معتقدند همه مخلوقات عالم دارای علم، شعور و حیات بوده و مقصود از تسبیح، تسبیح حقیقی است. یکی از راه های کشف معنای حقیقی و صحیح آیه، تفحص از روش تفسیری صحیحی است که بر قواعد و اصول تفسیری استوار باشد. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه تطبیقی روش تفسیری تفاسیر معتبر، از مهمترین تفاسیر فریقین در انواع گرایشهای روایی، کلامی و عرفانی کامل-ترین دیدگاه و علل آن را شناسایی نماید. بر این اساس، نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که روش تفسیری علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان به سبب کاربست اصول و قواعد صحیح تفسیری از قبیل «تفسیر قرآن به قرآن»، «تدبر در سیاق آیه»، «به کار گیری روش عقلی در استدلالات کلامی»، «استناد روایی و همسویی دیدگاه با روایات معتبر موجود در ذیل آیه»، جامع ترین روش ها به شمار می آید.
بررسی و نقد سه شبهه در دایره المعارف لیدن پیرامون برخورد پیامبر (ص) با اهل کتاب
حوزه های تخصصی:
مقاله «محمّد پیامبر اسلام» از مقالات مهم و محوری در دائره المعارف اسلام لیدن است. در این مقاله به دلیل یک سونگری و آشنا نبودن با معارف اسلامی و گاه تعمد و جانبداری مغرضانه، پیامبر اکرمJ را در معرض اتهامات و نسبت های ناروایی قرار داده اند. لذا در این مقاله با روش تحلیلی و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی، سه شبهه پیرامون برخورد پیامبرJ با اهل کتاب، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. مستشرقان قائلند پس از آنکه یهودیان مدینه ادعای پیامبری محمّدJ را نپذیرفتند، نظر مثبت پیامبر درباره مسیحیان نیز تغییر یافت! در حالی که بر اساس شواهد و قرائن علت تغییر برخورد پیامبر با اهل کتاب پیمان شکنی و توطئه آنان علیه مسلمانان بوده است؛ همچنین مستشرقان بیان داشته اند که محمّدJ در مدینه با هوشمندی برای جذب یهودیان، برخی عبادات و رسوم آنان را پذیرفت! این مدعا علاوه بر اینکه بدون دلیل است، منشأ احکام اسلام را هوش سیاسی پیامبر دانسته است؛ با آنکه منشأ آن حکم الهی است. همچنین مستشرقان مدعی اند پیامبر با سه قبیله «بنی قینقاع»، «بنی نضیر» و «بنی قریظه» برخورد بسیار خشن داشته است! بنا بر اسناد معتبر، یهودیان این قبایل سرکشی پیشه کردند، پیمان شکستند و با همدستی مشرکان قریش توطئه علیه مسلمانان و قتل پیامبرJ را کشیدند؛ این امور علت اصلی تنبیه آنان بود.
نقد باورداشت حاکمیت تفکر پدرسالاری بر آیات قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه محمد بامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۱۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
ازجمله شبهات مطرحِ ناظر به روح کلی حاکم بر آیات قرآن کریم، سیطره تفکر پدرسالاری در آیات اجتماعی است. یکی از مدخل های دایرهالمعارف لیدن که به این موضوع پرداخته، مدخل «پدرسالاری» اثر محمد بامیه، نویسنده و پژوهشگر در حوزه اسلام است. وی با هدف کشف دیدگاه قرآن مجید درباره پدرسالاری، اشارات قرآن به پدرسالاری را به سه موضوعِ نقش های اقتدار پدرسالارانه در مناسبات عادی اجتماعی، پدر به منزله شخصیت دینی آرمانی و صفات پدرسالارانه و الوهیت تقسیم می کند و با استناد به آیات قرآن و برخی منابع، نظراتی را در این سه بخش مطرح می نماید. پژوهش حاضر با هدف نقد چنین باورداشتی، به تبیین دیدگاه حقیقی قرآن نسبت به پدرسالاری، می پردازد. یافته ها حاکی است برتری و تبعیت محض که دو مؤلفه اصلی پدرسالاری در نگاه غربی است، در قرآن و اسلام جایگاهی ندارد و اسلام نسبت به مدیریت پدر در خانواده، دیدگاه مستقلی دارد که با توجه به دو مفهوم قوامیت و ولایت شکل می گیرد؛ در نتیجه مشخص می شود در مدخل مذکور علی رغم وجود برخی گزارش های صحیح، ادعاهای نادرستی، مانند مطلوب بودن پدرسالاری در قرآن کریم مطرح شده است که با استناد به آموزه های وحیانی رد می شود و مدخل مذکور به دلیل وجود اشکال هایی مانند برداشت های سطحی و نادرست از آیات، خلط مبحث و عدم استفاده مکفی از منابع معتبر اسلامی، دچار ضعف علمی است.