ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
۸۴۲.

ابعاد ابتکاری نظریه مثل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره مندی افلاطون ملاصدرا ثبات تقلید مثل تجرد کلیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۶۲۹
تبیین مبتکرانه ملاصدرا از نظریه مُثل اهمیت خاصی دارد؛ زیرا او می کوشد تا با استفاده از اصالت و تشکیک حقیقت وجود، تبیین جدیدی از چیستی، جایگاه و کارکردهای مُثل ارائه دهد که متفاوت از رویکرد گذشتگان و حتی افلاطون است. او ضمن پذیرش اصل وجود مُثل، با رویکردهای مختلف وجودشناختی، معرفت شناختی، عرفانی و دینی به اثبات آن ها و ویژگی هایشان در نظام کل هستی می پردازد. از جنبه وجودشناختی، نشان داده می شود که به امر ثابتی نیاز است تا وحدت، ثبات و غایت حرکت جوهری موجودات مادی را تضمین نماید. از جهت معرفت شناختی، استدلال می شود که در ادراک عقلانی، نفسِ انسان نمونه های عالی و مجرد اشیای جسمانی را مشاهده می کند که همان مثل افلاطونی اند. در رویکرد عرفانی مُثل افلاطونی شبیه اعیان ثابته و صفات الهی در نظر گرفته می شوند. در رویکرد دینی نیز به آیاتی از قرآن استناد می شود که طبق برداشت صدرایی اصل موجودات این جهانی را در عالمی مجرد می دانند. ملاصدرا در همه این تعابیر، رابطه وجودی چون علیت و معرفت شناختی چون تقلید و بهره مندیِ اشیای جسمانی از مثل را مد نظر دارد و با استفاده از مراتب تشکیکی عوالم، شکاف بین عالم جسمانی و عقلانی مثل را از بین می برد. همچنین تلاش ملاصدرا برای تبیین دقیق تر مثل افلاطونی منجر به در نظر گرفتن عالم مثال می گردد که واسطه بین عالم محسوس و معقول است. در این جستار تلاش می شود تا جنبه های ابتکاری تبیین ملاصدرا از نظریه مثل بررسی گردد و میزان موفقیت او نشان داده شود.
۸۴۳.

برهان صدیقین به تقریر ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود علامه طباطبایی بداهت برهان صدیقین ملاصدرا حقیقت وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
تعداد بازدید : ۴۰۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۹۴
از جمله برهان های اقامه شده بر وجود خدا برهان صدیقین است. امتیاز این برهان بر سایر برهان ها آن است که در آن از هیچ یک از مخلوقات خدا برای اثبات وجود خدا استفاده نشده است. تقریر ملاصدرا و تقریر علامه طباطبایی دو تقریر از این برهان است. در این مقاله نشان داده شده است که این دو تقریر، برخلاف تفاوت ظاهری و برخلاف تلقی مشهور، در اصل تفاوتی ندارند و هر دو، بعد از قبول اصالت وجود، چیزی جز تأمل در حقیقت وجود، که وجودش به ضرورت ازلی موجود و بنابراین واجب الوجود است، نیستند. در ضمن، در مقاله نشان داده شده است که تقریر علامه طباطبایی مبتنی بر اصالت وجود است، نه اصالت واقعیت. هم چنین، هیچ کدام از دو تقریر، در واقع، برهان نیست (چون در آن ها حد وسطی وجود ندارد). برهان صدیقین صرفاً بیانی است از بداهت وجود خدا.
۸۴۴.

جایگاه هستی شناختی فیض منبسط در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت شخصی وجود بشرط لا فیض منبسط وجود لابشرط مقسمی لابشرط قسمی سریان وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۶۷۴
در نظر نهایی حکمت متعالیه ذات خدای متعال حقیقت لابشرط مقسمی و وجود و موجود منحصر در همان مصداق است. در این نگاه، علیت به معنای تجلی و تطور یک حقیقت در ذات خویش است و ثمره آن، ظهور تفصیلی کمالات بی نهایت مبدأ است و کثرات جز جلوات و شئونات ذات حق نیستند. ملاصدرا برای ربط میان کثرت و وحدت، بحث فیض منبسط را مطرح می کند. از نظر وی ظهور کثرت از وحدت به گونه ظهور یک وجه واحد از حق تعالی است که وحدتش عین کثرت و کثرتش عین وحدت است و کثرات تشکیکی در واقع مراتب و تعینات آن فیض واحدند که با ویژگی هایی چون اطلاق، وحدت، بساطت و سریان موید تحقق کثرات است. جایگاه این فیض در حکمت متعالیه، هماهنگ با دیدگاه عرفای متقدم در باب فیض منبسط است. به عقیدة وی تمام مراتبی که به عنوان تجلی حق مطرح است، اعم از تعین اول (احدیت) و ثانی، در حیطه فراگیری نفس رحمانی قرار می گیرند. به عبارت دیگر، فیض منبسط ظهور واحدی است به صورت مندمج در تعین اول تحقق دارد و پس از آن، این ظهور مندمج مراتب دیگر نظام هستی تا عالم ماده را به اقتضائات هر مرحله شکل می دهد و در هر مرحله به حسب همان مرتبه ظهور می یابد.
۸۴۵.

فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت غایی علت فاعلی فاعل بالعنایه فاعل بالتجلی فاعل الهی فاعل طبیعی فاعلیت ایجادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۸۸۶
برخلاف ارسطو که اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تمایز مابعدالطبیعی میان ماده و صورت» قرار داده بود تا به تمایز میان محسوس و نامحسوس و به محرک نامتحرک برسد که فاعل طبیعی است، ابن سینا «تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت» را برگزید تا به تمایز میان واجب و ممکن برسد و فاعل الهی یعنی «علت فاعلی ایجادی» و وجود محض را، که خدای تعالی است ثابت کند. اما ملاصدرا اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تقدم وجود بر ماهیت» یا «اصالت وجود» قرار داد و با بحث از حقیقت عینی وجود و مراتب تشکیکی آن، به جای بحث از مصادیق وجود و صدق مفهوم وجود بر آنها، مسئله «فاعلیت ایجادی» را تعالی بخشید. در این مقاله، پس از طرح اقوال مختلف در فاعلیت حق، در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ابن سینا حق تعالی را فاعل بالعنایه به معنای اول می داند که صورت های ارتسامی زائد بر ذات و ماهیات متحقق در علم خود را به ماهیات موجود تبدیل می کند و لذا فاعلیت حق تعالی از نوع «ایجاد الشیء من شیء» است؛ اما ملاصدرا، در یک نظریه خداوند را فاعل بالتجلی و در نظریه دیگر، فاعل بالعنایه به معنای دوم می داند که علم عنایی او عین ذاتش است و خالقیت و فاعلیت را هم به این نحو می داند که عالم عبارت است از مجموعه ای از وجودات تعلقی و ربطی نسبت به وجود حق تعالی، که شعاع و جلوه ای از وجود اوست،پس «ایجاد الشیء لا من شیء» است.
۸۴۶.

روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا حروف مقطعه تفسیر فلسفی حروف ابجد نظریه صدور رساله النیروزیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۲۷۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.
۸۴۷.

جستاری تطبیقی درباره اعتبار و نقش «منابع معرفتی» در اندیشه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۴۸.

جایگاه معرفت شناختی عقل عملی نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عملی ابن سینا عقل نظری قوه محرکه قوه مدرکه نفوس افلاک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۷۰۸
ابن سینا با خارج کردن قضایای کلّیِ مربوط به عمل، از قلمرو عقل عملی، جایگاهی متفاوت برای این قوه ترسیم می کند. بیان شیخ درباره محرکه و مدرکه بودن عقل عملی متهم به تعارض است. در راستای حل این تعارض می توان نشان داد که با وجود تأکید شیخ بر محرکه بودن عقل عملی، ارتباط های سه جانبه ای که وی برای عقل عملی با بدن و عقل نظری و نفوس افلاک قائل است، مستلزم نوعی ادراک برای عقل عملی است. این قوه در ارتباط با عقل نظری کلیات عقلی را برگرفته و در قیاس های عملی خود به کار می بندد. در ارتباط با بدن از ادراکات جزئی قوه متخیله بهره می برد و در اتصال با نفوس افلاک، حقایق جزئی را شهود می کند؛ اما عقل عملی ادراک به معنای اتصال مستقیم به عقل فعال و دریافت حقایق کلی را ندارد. بدین سبب شیخ معنای ادراک و تعقل را در عقل عملی و نظری یکسان نمی داند و اطلاق نام عقل بر این دو را اشتراک لفظی به شمار آورده، بر محرکه بودن عقل عملی تأکید می کند.
۸۴۹.

علم حضوری از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری ملاصدرا سهروردی ابصار علم به نفس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۷۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
در فلسفة اسلامی طرح مسئلة علم حضوری به صراحت در آثار سهروردی یافت می شود و پس از او صدرالمتألهین آن را بسط داده است. سهروردی علم را به ظهور و نور تعریف کرده و ملاصدرا از این تعریف سود جسته است. هر چند ملاصدرا در مسئلة ابصار با سهروردی مخالفت می کند، اما در مواردی همچون حصول مدرکات خیالی از او متأثر است. از جمله موارد اختلاف این دو می توان به مسئلة ابصار، مادی یا مجرددانستن قوة خیال، و اتصال یا اتحاد نفس با عقل فعال و از نقاط اشتراک می توان به تعریف علم اشاره کرد. این نقاط افتراق و اشتراک برآمده از مبانی هر یک از این دو فیلسوف از جمله قابل یا فاعل دانستن نفس نسبت به صور و تعریف غیر ماهوی علم است؛ مثلاً مبنای این که نفس قابل یا فاعل صور است باعث تفاوت در نظریة ابصار و مبنای تعریف غیر ماهوی از علم باعث اشتراک در تعریف علم شده است.
۸۵۰.

رویکردی تحلیلی- انتقادی به آرای ابن سینا درباب «قوه وهم»(مقاله پژوهشی حوزه)

۸۵۱.

استنتاج از دو ممکن نزد ابن سینا و رابطة آن با دو تعریف از قضایای حقیقیه و خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استنتاج قضیه ممکنه حقیقیه و خارجیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۳۱۰ تعداد دانلود : ۷۰۸
استنتاج قضیة ممکنه از دو قضیة ممکنه یکی از نزاع های پردامنه در منطق قدیم است که ارسطو، ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر و قطب رازی بر آن مهر تأیید زده اند، در حالی که خونَجی، ابهری، ارموی و کاتبی آن را مردود شمرده اند. شگفت این است که منطق جدید در این نزاع جانب گروه دوم را می گیرد. از سوی دیگر، اخیراً معلوم شده است که منطق دانان قدیم هر یک از قضیة حقیقیه و خارجیه را به اشتراک لفظ در دو معنا به کار برده اند بدون اینکه از این اشتراک لفظ آگاه باشند: ملاک تقسیم، در یک معنا، رابطة عقدالوضع و عقدالحمل است و در دیگری، ظرف وجود موضوع. بنا به ملاک نخست، قضایای حقیقیه به صورت موجهاتی و با ادات های ضرورت و امکان تفسیر می شوند؛ در حالی که بنا به ملاک دوم، این قضایا فاقد هر گونه جهتی هستند و در برابر، قضایای خارجیه با محمول وجود تحلیل می شوند. در این مقاله، پس از گزارش نزاع یاد شده دربارة استنتاج از دو ممکن، نظرات، ایرادات و دفاعیه ها را به زبان منطق جدید صورت بندی کرده و نشان داده ایم که طرفین نزاع تصور یکسانی از قضایای حقیقیه و خارجیه نداشته اند: موافقان استنتاج از دو ممکن، تفسیر نخست و مخالفان، تفسیر دوم را در ذهن داشته اند.
۸۵۲.

بررسی دیدگاه جی. ال. مکی درباره شر از منظر فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر خیر سهروردی خیر مطلق قادر مطلق جی. ال. مکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۶۷۸ تعداد دانلود : ۹۱۴
مسأله شر از مسائلی است که برخی فیلسوفان ملحد، آن را دلیلی برای رد وجود خداوند عنوان کرده اند. جی. ال. مکی از جمله فیلسوفانی است که در مقاله "" شر و قدرت مطلق "" ( Evil and Omnipotence )، در صدد آن است که اثبات کند، شر موجود در عالم با برخی صفات خداوند ، همچون قدرت مطلق و خیر مطلق منافات دارد، در نتیجه متأله یا باید به وجود خدا بدون این صفات معتقد باشد یا باید اساساً منکر وجود خدا شود. از منظر فلسفه اشراق ساختار استدلالی مکی در مسأله شر قابل قبول نیست. سهروردی با قضایای مقوم مکی مخالف است. او خداوند را خیر محض و شر را امر عدمی می داند و تعلق نگرفتن قدرت واجب الوجود به محالات ذاتی را محدود کننده قدرت او به حساب نمی آورد، به علاوه معتقد است وجود شر با هیچ یک از کمالات خداوند منافات ندارد و شر قلیل موجود در هستی، لازمه عالم مادی است و فقدان شر قلیل بی تردید حکمت خداوند را زیر سؤال خواهد برد.
۸۵۳.

ارزشیابی وجودی علم حصولی در پرتو نظریة ادراک از دور ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حصولی ملاصدرا وجود ذهنی وجود خارجی ادراک از دور شدت وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۳ تعداد دانلود : ۷۱۱
در مکتب فلسفی صدرا، از سویی می­توان شواهدی یافت که بر برتری وجود ذهنی یک ماهیّت نسبت به وجود خارجی آن دلالت دارند؛ و از سوی دیگر نیز شواهدی یافت می­شود که برتری وجود خارجی یک ماهیت نسبت به وجود ذهنی آن را تأیید می­کنند. در این میان، شواهدی که بر برتری وجود ذهنی دلالت دارند، این مزیّت را دارند که می­توان بر اساس آن، مطابقت ذهن و خارج را از منظر وجودی تبیین کرد؛ اما بر اساس آن نمی­توان شواهد برتری وجود خارجی را به نحو کامل ردّ یا توجیه کرد. به نظر می­رسد توجه ویژه به ابعاد هستی شناختی و معرفت شناختی نظریة «ادراک از دور»، این قابلیت را دارد که هم­زمان، شواهد برتری وجود ذهنی و نیز شواهد برتری وجود خارجی را به نحوی جامع و منسجم، تفسیر و توجیه نماید و مشکل تعارض میان آن­ها را حل کند.
۸۵۴.

واکاوی و نقد دیدگاه حکیم عبدالرّزاق لاهیجی در حسن و قبح و قضایای مشتمل بر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذاتی حسن و قبح عقلی گزاره های اخلاقی حکیم لاهیجی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۳۲۵ تعداد دانلود : ۹۶۵
یکی از بحث انگیزترین مباحث در دانش های کلام، اخلاق، فلسفه ی اخلاق و اصول فقه که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان از یونان باستان تاکنون بوده است، حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست. مجموع آنچه درباره ی گزاره هایی چون عدل حسن است و ظلم قبیح است گفته شده مربوط به ارائه ی تعریف و چیستی آنها و نیز چگونگی فهم و ادارک آنها می باشد که در آثار حکیمان و متکلمان به طور پراکنده آمده است و در برخی از آثار آنان گونه ای از اضطراب، ناشفاف بودن، مغالطه و خلط حوزه های مختلف دیده می شود. در این میان، حکیم لاهیجی از معدود حکیمانی است که موشکافانه، به تحریر محل نزاع نشسته و با تفکیک هنرمندانه ی حوزه های مفهوم شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی گزاره های اخلاقی به تحلیل آنها و تصحیح باورپیشینیان در آنها پرداخته است. این مقاله کوشیده است تا ضمن اشاره به پیشینه و مقدمات مسأله به ارائه ی دیدگاه حکیم لاهیجی و نقد و بررسی آن بپردازد که مهم ترین آن ادعاء بداهت حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست.
۸۵۵.

وجود منبسط؛ در اندیشه سیدحیدر آملی و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود ملاصدرا قاعده الواحد وجود منبسط سید حیدر آملی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۸۹۸
مبحث وجود منبسط از فروع و لوازم پذیرش دیدگاه وحدت شخصی وجود، و نیز قاعده فلسفی «الواحد» است. سیدحیدر آملی، مسئله پیدایش کثیر از واحد را بر اساس وجود منبسط تبیین می کند. از نظر ایشان، اولین صادر وجود عام و منبسط است که جامع تمام مراتب عوالم امکانی است و به نحو جمعی بر همه مراتب امکانی احاطه دارد. ملاصدرا نیز ضمن ترسیم مراحل سه گانه وجود، صادر اول را وجود منبسط می داند که در سایه آن تکثر واقعی ممکن ها را تبیین می کند، و زمینه برخورداری ممکن ها از تحقق خارجی را فراهم می سازد. ایشان بر مبنای اصالت وجود و تشکیکی بودن وجود، و نیز با به کار گرفتن ایده اضافه اشراقی، حقیقت معلول را جلوه و شأنی از شئون علت دانسته که به مثابة وجود منبسط در کل عالَم سریان یافته است. ایشان بر اساس ایده وجود منبسط، مسئله رابطه کثرت ها با واحد را نیز تبیین می کند. تفاوت عمده این دو اندیشمند در این است که صدرالمتألهین به جهت برخورداری از مبانی فلسفی اصالت وجود و ذو مراتب بودن وجود، نوعی سریان سلسله مراتبی را برای وجود منبسط قائل شده است، اما این امر در نگرش سیدحیدر آملی، به جهت فقدان مبنای تشکیکِ وجود دیده نمی شود.
۸۵۶.

صفت قیومیت خدا و نتایج آن در آینه حکمت متعالیه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه صدرالمتألهین صفات الهی قیومیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۳۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۲
صفات و اسماء الهی بخش مهمی از مسائل خداشناسی را تشکیل می دهد. صدرالمتألهین نیز براساس مبانی هستی شناختی ومعرفت شناختی خویش در حکمت متعالیه به این مباحث اهمیت می دهد.او در آثار خویش برای اسم قیوم جایگاه ویژه ای در نظر گرفته و ضمن بحث از معنا و نوع این اسم، به نحوه ارتباط آن با ذات خداوند و دیگر اسم های الهی پرداخته است. قیومیت به عنوان مبدأ صفات اضافی معرفی می شود و به همراه حیات ، تفصیل اسم اعظم الهی است. ملاصدرا با غور در این اسم الهی بر اساس اصول حکمت خویش به أخذ نتایج بزرگی از آن نائل می گردد. تبیین نسبت موجودات با خدا در پرتو اضافه قیومیه، معیت قیومیه حق با اشیاء، احاطه قیومیه خداوند بر همه موجودات، توحید افعالی، تدبیر قیومی و بسیاری از معارف ربوبی از نتایج صفت قیومیت است که ملاصدرا در تنظیم اجزاء نظام حکمت ویژه خویش از آن ها بهره ها می برد.
۸۵۷.

حکمت مشرقی ابن سینا و حکمت اشراقی سهروردی

کلیدواژه‌ها: شهود نفس ناطقه عقل فعال حکمت مشرقی حکمت اشراقی ابن سینا و فلسفه مشاء

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۷۸۷ تعداد دانلود : ۸۴۶
می دانیم که نسبت میان حکمت مشاء و حکمت اشراق، یکی از بحث های مهم فلسفه اسلامی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به تعریف دو حکمت مذکور پرداخته و سپس آثاری که حاوی حکمت مشرقی در میان تألیفات ابن سیناست و نیز توضیحاتی راجع به رساله های تمثیلی سهروردی آورده می شود. پس از آن یازده مورد از وجوه اشتراک این نوع تألیفات بیان می شود که از مهم ترین موارد میان این نوع آثار دو فیلسوف، می توان کاربرد زبان تمثیل، بررسی و شناساندن نفس و قوای آن، استفاده از رمز پرنده در اکثر این رسائل و ... را نام برد. در نهایت به این نتیجه می رسیم که ابن سینا یک ونیم قرن پیش از سهروردی و همچو وی دارای تجربه عرفانی و یا حکمت مشرقی بوده و نیز یکی از رساله های تمثیلی وی، نقطه آغازین نگارش آثاری از این نوع توسط سهروردی بوده است. بنابراین نمی توان ابن سینا را فیلسوفی صرفاً مشائی و ناآگاه از حقایق عرفانی دانست
۸۵۸.

وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری بدیهیات پدیدارشناسی اتحاد عقل و عاقل و معقول فاعل و متعلق شناسا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۸۵۶
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند. هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت. ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد. همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.
۸۵۹.

معادلة قرآن و حکمت در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه حکمت قرآن تأویل اخلاق حکمت حکمت قرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۶۳۱
این مقاله، به تفاوت­های حکمت و فلسفه پرداخته است. حکمت فراتر از فلسفه است. حکمت، فلسفة متجلّی در جان و روح و فعل و عمل آدمی است و حاصل نوعی مکاشفه و شهود، و فراتر از مباحث نظری و بحثی صرف است. حکمت، دانشی موهبتی و حاصل فیض الهی است؛ اما فلسفه، برای هر صاحب عقلی، پس از کسب مقدمات و اندکی ممارست در مسائل عقلی حاصل می­شود. لذا تحصیل حکمت برای هر کس میسّر نیست و مقدّمات و شرایطی دارد که برخی علمی و نظری و برخی عملی و اخلاقی­اند. آن­ها در واقع، اخلاق حکمت جویی­اند و حکیم فردی است متخلّق که خود تبلور حکمت عملی است. صدرا، با توجّه به عنایت «قرآن» و احادیث به واژة حکمت، آن را بر واژه فلسفه ترجیح می­دهد؛ اما حکمت مورد نظر او متعالی است، یعنی حکمتی است دینی و قرآنی و برگرفته از «قرآن» و احادیث. حکمت صدرایی در انطباق با قرآن است و تمامی آثار صدرا، عرصة این انطباق است. بدین لحاظ و به سبب اهتمام فراوان او به «قرآن» و تأویل، حکمت حاصله متعالی است و از دیگر فلسفه­ها برتر است.
۸۶۰.

آرای هراکلیتوس درباره ی جنبش ذاتی طبیعت و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرکت اصالت وجود حرکت جوهری ملاصدرا لوگوس تضاد تشکیک وجود هراکلیتوس وحدت در کثرت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۳۰۴۵ تعداد دانلود : ۱۲۸۴
از جمله مباحثی که همواره در طول تاریخ فلسفه، محل بحث و گفت وگو بوده، مسأله ی جنبش ذاتی طبیعت یا به تعبیر عام تر، صیرورت و دگرگونی آن است. تا آن جا که تاریخ فلسفه نشان می دهد، اندیشه ی فیلسوفان همواره میان ثبات و تغییر، مردد بوده است: برخی به کلی، واقعیت داشتن حرکت در طبیعت را انکار کرده و تغییر و تحولاتِ مشهود را ساخته و پرداخته ی ذهن تلقی کرده اند؛ برخی دیگر اما، از حرکت به مانند حقیقتی انکارناپذیر سخن گفته و آن را مبنای نظام فلسفی خویش قرار داده اند. در میان فیلسوفان یونانی، اولین کسی که با انکار ثبات، از تغییر و جنبش دائم اشیائی طبیعی سخن به میان آورده، هراکلیتوس است. در میان فیلسوفان مسلمان نیز بیش از همه، ملاصدراست که از جنبش ذاتی جوهر اشیا سخن گفته و آن را یکی از ارکان مهم حکمت متعالیه ی خود دانسته است. هراکلیتوس بر مبنای چهار اصل مهم فلسفه ی خود، یعنی لوگوس، تغییر، تضاد و وحدت در عین کثرت، به تبیین اصل تغییر و صیرورت در طبیعت پرداخت و آن را ویژگی اساسی و فراگیر و نافذ عالم طبیعت دانست. ملاصدرا نیز با ابتنا بر اصول مهم فلسفه ی خود، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت را از عوارض تحلیلی وجود دانست و ثابت کرد که حیثیت حرکت، از حیثیت وجود اشیا، انفکاک ناپذیر است. این مقاله پس از تحلیل اندیشه ی هراکلیتوس و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا نتیجه گرفته است که به رغم تفاوت های آشکاری که میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد، ارائه ی تفسیر نزدیک به هم و تقریب آرا ایشان درباره ی جنبش ذاتی طبیعت، امری ناممکن نمی نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان