مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
قِدم نفس
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفی، بحث و بررسی دربارة چگونگی ادارک صور کلی و معقولات به وسیلة نفس انسان است. فلاسفة اسلامی نیز به بررسی و تبیین آن پرداخته اند. نظریة ملاصدرا یکی از نظریات مهم و برجسته در این زمینه به شمار می آید. در این نوشتار ابتدا نظریة صدر المتالهین و مبانی مهم آن به بیان درآمده، و آنگاه مورد نقد قرار می گیرد
پارادوکس مرتبه مثالی نفس حادث در نفس شناسی صدرالمتألّهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موجودات مثالی به رغم تجرد، از عوارض ماده (مقدار، اندازه و شکل) خالی نیستند؛ در حالی که این عوارض، به گونه ای در تعین شخصی و در نتیجه تفرد موجودات، نقش دارند و باعث جزئی شدن این صور می شوند. با فرض «مرتبه مثالی» برای نفس انسانی، می توان سابقه ای در این عالم برای انسان تصور کرد. در این تصور به تعداد افراد مادی کثرت عددی خواهیم داشت. بنا بر نظر ملاصدرا نفس انسانی، جسمانیة الحدوث است و سابقه چنین نفسی، به وجود جمعی عقلانی در صقع ربوبی و یا عالم مفارقات عقلی، ارجاع داده می شود. با این تفسیر، هم حدوث نفس انسان محفوظ می ماند و هم پیامدهای عقلی محال و توالی فاسد قدم نفس، مجال بروز نمی یابند. بنابراین سلسله تنزلات به ویژه مراتب قبلی وجودات تنزل یافته در قوس نزول، با مبنای حدوث جسمانی نفس، چندان قابل جمع به نظر نمی رسد و پیشینه وجود عقلی نفس با وجود تأکید فراوان صدرالمتألهین بر وجود مثالی موجودات تبیین چگونگی حدوث آن را از مرتبه عقلی به عالم ماده، دشوار می سازد. شاید بتوان این ناسازگاری را با فرض سابقه ماده بدن، به عنوان متحد صورت انسانی، حل کرد؛ اما ماده در فلسفه صدرایی نقش کم اهمیتی دارد، و علاوه بر آن ابداعی است و نمی تواند در این مرتبه نقشی داشته باشد. بر اساس مبانی صدرایی، فرض پیوند مستقیم میان ماده متحد با صورت (در عالم ماده) با ماده مثالی، فرضی نادرست است. در پاره ای از آثار عباراتی می توان یافت که اعتقاد به مرتبه مثالی نفس انسانی را در سلسله نزولی نشان می دهد و وجه قدم نفس را تقویت می کند و بر ابهامات نظریه «جسمانیة الحدوث» می افزاید.
هستى عقلى نفس و حدوث جسمانى آن در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین از سویى نظریه قدیم بودن نفس را ابطال کرده و معتقد به حدوث نفس شده است و از سوى دیگر، بر این باور است که نفس، پیش از حدوث جسمانى خود در این دنیا، در نشئآت پیشین، داراى هستى و کینونت عقلى بوده است. در این پژوهش برآنیم تا راه برون رفت از این تنافى ظاهرى میان دو نظریه یادشده را در اندیشه صدرالمتألهین بیابیم؛ چراکه خود صدرالمتألهین در موارد فراوانى به طرح این مسئله پرداخته و تأکید کرده است که هر کدام از این دو نظریه، به اعتبارى خاص، براى نفس، اثبات پذیر است؛ به این معنا که نفس، به اعتبار کینونت عقلى خود، قدیم است و در عین حال، از آن جهت که نفس است و به عبارت دیگر، به لحاظ نحوه وجود تعلقى خود در نشئه دنیا، حادث به حدوث جسمانى است.
«قِدَم و وحدت نفس» از منظر حکیم محمّدصادق اردستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» می داند. ملا محمّدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة ، معتقد است که حدوث نفس نه با تجرّد آن سازگار است و نه با بقای آن. وی قائل به قدم و وحدت نفس شده است. از دیدگاه ابن سینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه است: 1- اگر نفس بعد از تعلّق به بدن متکثّر نشده باشد، می بایست همه انسان ها در همه صفات یکسان می بودند؛ 2- اگر نفس بعد از تعلّق به بدن متکثّر شده باشد، امر مجرّد، به نحو بالقوّه و بالفعل انقسام می پذیرد. حکیم اردستانی در الحکمة الصادقیة ، مدّعای خود را به گونه ای تبیین کرده که با دو محذور یادشده مواجه نشود. در این نوشتار، با بهره گیری از آثار فلسفی اردستانی، دیدگاه وی در باب نفس، تبیین شده است.
مقایسه تطبیقى اندیشه ابن عربى و صدرالمتألهین در باب حدوث و قدم نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین بر آن است که نفس، از جهت کینونت عقلى خود در نشئات پیشین، به نحو عقلى موجود بوده است و در عین حال، از آن جهت که نفس مدبر بدن است و در نحوه وجود خود، تعلق ذاتى به بدن دارد، جسمانیه الحدوث است. او بین این دو نظریه به ظاهر متهافت، به خوبى جمع کرده است. اگرچه این نگاه صدرایى در حوزه فلسفى، کاملاً ابتکارى است، اما در آثار عارفانى همچون ابن عربى نیز به وضوح رد پاى این نظریه به چشم مى خورد؛ به این معنا که ابن عربى نیز از سویى بر وجود نفس در نشئات سابق بر دنیا تأکید دارد و از سوى دیگر، بر حدوث جسمانى نفس در نشئه دنیا اصرار مى ورزد.
بررسی آراء اندیشمندان پیرامون حدوث و قدم نفس انسانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره حدوث یا قدم نفس انسانی، از با سابقه ترین و پرچالش ترین مباحث میان اندیشمندان است. متفکران با مبانی فکری و روش های تحقیقی گوناگون خود، دیدگاه های متفاوتی در این باره دارند. بسیاری از متکلمان اسلامی، قائل به قدم زمانی نفس هستند به استثنای گروه اندکی مانند خواجه نصیر که قائل به حدوث آن است. در بین فلاسفه، افلاطون بنا بر قول به مُثُل، معتقد به قدم نفس است. در مقابل، شاگرد او ارسطو، ابن سینا و شیخ اشراق، با ردّ قول به قدم نفس بصورت برهانی، قائل به حدوث آن هستند. در این میان صدر المتألهین شیرازی نیز قائل به حدوث آن است. البته وی با استفاده از مبانی حکمت متعالیه مانند حرکت جوهری، قائل به حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس است برخلاف ابن سینا که قائل به حدوث روحانی نفس است. عرفا که در مبانی فکری صدرایی سهم مهمی دارند، به نظر می رسد به حدوث جسمانی نفس همراه با اعتقاد به وجود اندماجی آن نزد وجودات برتر خود قائل هستند.
تحلیل تلائم سخنان صدرا درباره «حدوث جسمانی نفس» با تعابیر روایی ناظر بر «قدم نفس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا معتقد است نفس در آغاز موجودی مادی است و با حرکت جوهری خود به مرتبه تجرد می رسد و پس از طی کردن مراتب کمالات و تحولات جوهری، به تجرد کامل نایل می آید و از بدن بی نیاز می شود. در واقع، نفس مولود عالم طبیعت است و قبل از خلقت ابدان وجود ندارد. اما در برخی از احادیث و روایات رسیده از ائمه که از نظر محدثان در حد تواتر است خلقت ارواح و نفوس انسان ها پیش از ابدان دانسته شده است. از آنجایی که ملاصدرا فیلسوفی شیعی است، برای روایات صادرشده از پیامبر و اهل بیت او حجیتی کمتر از عقل قائل نیست. لذا در صدد تبیین عقلانی از روایات است. وی برای وجود نفس قبل از بدن و عالم طبیعت دو تفسیر مطرح کرده است؛ یکی وجود جمعی عقلانی و دیگری وجود انسان نفسی.
نقد و بررسی تطبیقی مسئله «پیدایش نفس» در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه علم النفس در فلسفه» اسلامی، دو نظریه پیرامون مسئله حدوث و «پیدایش نفس» مطرح شده است؛ نظریه حدوث روحانی را ابن سینا مطرح کرده و ملاصدرا مبتکر نظریه حدوث جسمانی نفس میباشد. اما بر خلاف تصور ملاصدرا هیچگاه مقصود ابن سینا از تجرد نفس هنگام حدوث، تجرد کامل و در حدّ عقل بالفعل نبوده و بهمین دلیل اشکالات ملاصدرا به ابن سینا وارد بنظر نمیرسد و قابل جواب است؛ همانطور که مقصود ملاصدرا از جسمانی بودن حدوث نفس، جسم بودن یا از سنخ جسمانیات بودن نفس نیست بلکه مراد اینست که نفس هنگام حدوث در حدّ عقل بالقوه و در نهایت مرتبه» جسمانیات و ابتداء مرتبه مجردات است. قرائن دیگری نیز وجود دارد که سخن این دو حکیم را به هم نزدیک و قابل تطبیق میسازد.
روح نظریه تذکر در نگاه ملاصدرا به تعقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در تبیین ادراک، بویژه ادراک عقلی، از سویی با توجه به مبانی فلسفه اش از قبیل اصالت و تشکیک وجود، مساوقت وجود با علم و حرکت جوهری دیدگاهی خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوی دیگر، نظریه قدم نفس افلاطون را بر اساس کینونت نفس در عالم مفارقات، همسو با دیدگاه خود درباره حدوث جسمانی نفس تلقی میکند؛ چراکه این کینونت در عالم مفارقات و عقول مجرد بصورت جزئی و ناقص نبوده و نفس در قوس نزول با حرکت جوهری جسم، حدوث جسمانی می یابد و در قوس صعود دوباره به عالم عقول بازمیگردد. این سیر وجودی همان سیر معرفتی نیز هست. بهمین سبب، در ادراک عقلی نفس عالم عقل را مشاهده میکند، همان عالمی که در ابتدای قوس نزول در آن وجودی عقلی داشته است. با در نظر گرفتن درهم تنیدگی وجودشناسی و معرفت شناسی در فلسفه ملاصدرا، همانگونه که سیر نفس انسان در عوالم وجود سعه وجودی او را بدنبال دارد، رحلت از هر کدام از عوالم بسوی عالم دیگر، تکامل ادراکات از حسی و خیالی به عقلی را نیز در پی دارد. ملاصدرا درباره ادراکات عقلی برخلاف ادراکات حسی و خیالی، قائل به افاضه مفاهیم عقلی از سوی عقول مفارق به نفس و مشاهده از دور آنها توسط نفس است. بنابرین علیرغم اینکه ملاصدرا نظریه تذکر افلاطون را نپذیرفته، نگاه خاص او به ادراک عقلی میتواند نوعی تذکر و یادآوری باشد؛ گرچه بر اساس تفاوت مبانی افلاطون و ملاصدرا نمیتوان این دو را کاملاً منطبق بر یکدیگر دانست.
نفس شناسی عرفانی در اندیشه ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» با تأکید بر حدوث یا قدم نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
7 - 36
حوزه های تخصصی:
غواصی در دریای معارف عرفانی به ویژه علم النفس عرفانی دستاوردهای شگرفی را رهاورد پژوهشگر می کند که با عنایت به توجه آنان به آموزه های وحیانی و نگاه شریعتمدارانه به مباحث و مشهودات عرفانی خویش، مباحث بدیعی از مباحث نفس را ارائه کرده اند که چه بسا بتوان گفت بسیاری از دستاوردهای خیره کننده صدرایی در مباحث نفس، ریشه در آموزه های عرفانی و شهودی دارد. یکی از مباحث مهم و چالش برانگیز نفس شناسی تبیین حدوث یا قدم نفس انسانی است که با تمرکز بر آثار به جامانده از عارفان اسلامی به ویژه ابن عربی به عنوان پیشگام عرفان نظری می توان مباحث بی بدیلی را از این کتب اصطیاد نمود و به تبیین و تشریح آن پرداخت. در این میان ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» وجود نفس را دوحیثی دانسته، چهره این سویی نفس را حادث به حدوث جسمانی و به تعبیر ادق، تعلق نفس به بدن را حادث دانسته و وجود آن سویی نفس را از نفخه الهی می داند.