مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
علم خداوند
حوزه های تخصصی:
چکیده : از جمله مستندات روایى صوفیه، عبارت «لو دُلِّیتُم بِحَبلٍ الى الارض لَهَبِطَ عَلَى الله» است. آنها این روایت را به عنوان شاهدى بر نظریه وحدت وجود و موجود تلقى مى کنند. درباره مآخذ و اسناد این حدیث، باید گفت که در منابع حدیثى شیعه، حدیث مزبور نقل نشده است؛ امّا محدّثان سنّى، آن را در تفسیر آیات ابتدایى سوره حدید، با اسنادى ضعیف نقل کرده و توضیحاتى در مورد آن بیان داشته اند. مى توان گفت، بر فرض صدور این حدیث از پیامبر 9، مراد از آن اشاره به احاطه علم و قدرت خداوند بر همه جاست؛ هم چنانکه برخى محدثان نیز بدان اشاره کرده اند.
تأثیر نگاه وجودشناسانة ملاصدرا به علم در برخی مباحث هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در باب علم، دارای ابتکاراتی است که فلسفة او را از نظام های فلسفی پیشین، متمایز می سازد. وی با رویکردی وجودشناختی به علم، نگاهی متفاوت به مسائل مربوط به آن دارد. ابداعات صدرالمتألهین در این موضوع، زمینه ا ی مناسب برای حل مسائل دشواری که تا پیش از وی، پاسخ کامل و صحیحی برای آن ارائه نشده بود، فراهم کرد. در این نوشتار، تنها برخی از پیامدهای هستی شناختی نگاه وجودشناسانة ملاصدرا به علم، مورد بررسی قرار گرفته است، لیکن تبیین این مسائل، از چنان درجة اهمیتی برخوردار است که نگاه ما را به هستی، کاملاً دگرگون می سازد، مسائلی چون علم خداوند به مخلوقات، معرفت به خداوند، اثبات شوق و عشق در همة موجودات. بی شک ملاصدرا بدون اصول فلسفی خود و مسائلی که در حوزة علم به اثبات می رساند، قادر به تبیین عقلانی و صحیح این مسائل بسیار مهم نبوده است
معناشناسی لوحِ محفوظ در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۳
5 - 46
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگانی که در حوزه معنایی کتابت در قرآن قرار می گیرد، لوح محفوظ است. واژه «لوح محفوظ» یک مفهوم بنیادین بوده و به این شکل تنها یک بار در قرآن آمده و همین امر سبب به وجودآمدن اختلاف نظرها درباره ماهیت این واژه از دیرباز میان قرآن پژوهان بوده است. واژه شناسان در بررسی معنای لوح از تورات، قرآن و منابع عصر نزول استفاده کرده و معانی الواح موسی، تخته های کشتی و هر چیزی را که بتوان بر روی آن نوشت، بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش معناشناسی هم زمانی، میدان معنایی لوح محفوظ را تبیین کرده است. واژگان ام الکتاب، کتاب مکنون، کتاب مبین، فی کتاب، کتاب حفیظ و علم الکتاب با آیه لوح محفوظ بافت و سیاق مشترک دارد و در میدان معنایی لوح محفوظ قرار می گیرند. تحلیل همنشین ها و بافت آیات این واژگان، نشان دهنده علم خداوند است که با الفاظ گوناگونی آمده است. اگر از علم خداوند به لوح محفوظ، کتاب و... تعبیر شده است، به دلیل زبان عرفی قرآن و کاربرد مجاز در آن است که علم خداوند از نوع مجاز محل و حال تعبیر شده است. همچنین وضعیت علم در جاهلیت و وجه اصلی اعجاز قرآن نیز نشان می دهد مراد از لوح محفوظ همان علم خداوند است.
بررسی رابطه اختیار و تقدیر در هستی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
521 - 542
حوزه های تخصصی:
باور به «اختیارمندی انسان از سویی؛ و حاکمیت قضا و قدر بر زندگی انسان از سوی دیگر» متعارض یا متناقض نما به نظر می رسد. لذا ظاهراً یا باید با حاکمیت ضرورت تقدیر، از قدرت اختیار آدمی چشم پوشی کنیم یا با در نظر گرفتن اراده برای انسان در عالم امکان، مخالف هرگونه ضرورتی در هستی شویم. برای رفع تعارض فوق، تبیین و تحلیل معنای تقدیر، ضرورت و قاعده مندی و ارتباط آن با بحث عالم امر و مسئله علم حق تعالی نسبت به افعال و اختیاراتِ انسان از سویی؛ و معنای آزادی، اختیار و انتخاب آدمی نسبت به سعادت و شقاوت، و بررسی بحث طینت و سرشت انسان از سوی دیگر، ضروری به نظر می رسد و نقش اساسی در فهم و درک پرسش مذکور دارد. علامه طباطبایی با نگرش هستی شناسانه و انسان شناسانه اش، معتقد است که از یک منظر، آدمی در ظرف دنیا و عالم خلق، از روی اختیار مرتکب اعمالِ خیر یا شر شده و با حرکت جوهریِ نفس، هویت و شاکله خویش را رقم می زند و از منظر دیگر، خداوند در عالم امر که عالم ثبات و فعلیت محض است، به علم ازلی (علم فرازمانی و سرمدی) از قضا و حکم زندگی سعادت آمیز یا شقاوت آمیز انسان ها آگاه بوده، اما در تقدیر عالم، انسان را مختار مقدر کرده است. این سخن، به ظاهر تناقض آمیزمی آید، اما تلاش نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است که با توجه به آثار علامه بزرگوار، این معضل را گشوده و تناقض ظاهری را رفع کند.
تبیین دیدگاه صدرالمتألهین در علم حق و ارزیابی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۵
حوزه های تخصصی:
تبیین و تحلیل علم پیشینی خداوند به موجودات، نقش مؤثری در روشن شدن اصل حقیقت «آگاهی» دارد؛ زیرا هر کمالی در ممکنات سریان داشته باشد، جلوه ای از کمال الهی است. یکی از نظریات مورد توجه فلاسفه در باب علم پیشینی خداوند دیدگاه صدر المتألهین و پیروان او در حکمت متعالیه است؛ ازاین رو ارزیابی این دیدگاه در شناخت اصل حقیقت آگاهی مفید است. صدر المتألهین به استناد قاعده «بسیط الحقیقه، کل الأشیاء»، علم پیشینی خداوند را بر مبنای واجدیت وجود بسیط خداوند بر هر وجودی تبیین می کند و سپس او این دیدگاهش را بر دیدگاه عرفا که مبتنی بر نظریه اعیان ثابته است، منطبق می داند. دیدگاه او در این باب گرچه از طرف فلاسفه بعد از خودش تلقی به قبول شده، به نظر نگارنده این دیدگاه توالی فاسدی دارد که پذیرش آن را ناممکن می گرداند؛ علاوه بر اینکه انطباقش با دیدگاه عرفا تفسیری است بما لا یرضی صاحبه.
اعیان ثابته و جایگاه آن در علم پیشین الهی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
81 - 88
حوزه های تخصصی:
«اعیان ثابته» یکی از مهمترین ارکان هستی شناسی ابن عربی است و پذیرش آن تأثیر بسزایی در نوع نگاه به مسئله علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمی است که دستگاههای معرفتی کلامی، فلسفی و عرفانی هرکدام بنوبه خود تلاش کرده اند که آن را تشریح و تبیین نمایند. معتزله و ابن عربی با قبول ثابتات ازلیه، سعی کرده اند این نزاع را پاسخ دهند. دیدگاه ابن عربی مخالفانی میان فلاسفه دارد و یکی از آنها ملاصدراست که در آثارش به ساختار اعیان ثابته بسیار تاخته است. اما با بررسی بیشتر و نگاه تطبیقی به این پاسخ میرسیم که ملاصدرا با طرح نگاهی نو به مسئله اعیان ثابته و بیان تقریری جدید از نگاه ابن عربی، تلاش میکند مواردی را که با دستگاه فلسفیش در تعارض است، حل کند. این تحقیق با اشاره به نکات مطرح شده، اثبات میکند که ملاصدرا دیدگاه ابن عربی در مورد اعیان ثابته را پذیرفته و میان نگاه ابن عربی و قول به ثبوت معدومات که دیدگاه معتزله است تفاوت قائل است و نگاه اول را مطابق با کشفیات و مشاهدات خویش میداند.
نقد نظریه حضوری بودن علم خداوند از دیدگاه عقل ونقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفانِ مسلمان، ابتدا «علم» را به «حضورِ معلوم نزدِ عالِم»، تعریف می کنند و بر همین اساس، علم را به دو نوع حصولی و حضوری تقسیم می کنند و چون این تقسیم را حصر عقلی می دانند، آن را به علم خداوند هم تعمیم می دهند و از این رو این پرسش را مطرح کرده اند که علم الهی، حصولی است یا حضوری؟ مشّائیان و اندکی دیگر از فلاسفه قدیم و جدید، هرچند علم خدا به خود را علم حضوری دانسته اند، علم او به مخلوقات را علم حصولی می دانند. امّا سهروردی و صدرالمتألهین و تقریباً تمام پیروان آنها تا کنون، علم خدا به خود و ماسویٰ را علم حضوری دانسته اند. چون از زمان سهروردی تا زمان حاضر، قول به حصولی بودنِ علم خداوند، طرفداران بسیار اندکی دارد و تقریباً همگان علم الهی را علم حضوری دانسته اند، این مقاله به نقد و بررسیِ نظریه حضوری بودنِ علم خدا اختصاص دارد و نگارنده به استناد دلایل عقلی و نقلی در صددِ اثبات این مطلب است که این نظریه، با وجودِ شهرت و رواج و مقبولیتِ آن، به ویژه از زمان ملاصدرا تا کنون، نظریه ای نادرست درباره علم الهی است و با حُکمِ عقل و آیات و احادیث منافات دارد.
علم مطلق الهی و چالش گزاره های ایندکسیکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از باورهای خداباوری سنتی باور به مطلق بودن صفات الهی است، و یکی از صفات الهی که مشمول این قاعده کلی می شود صفت «عالم مطلق» است. اما پیرامون این صفت مانند بسیاری دیگر از صفات الهی چالش های متعددی شکل گرفته است. یکی از این چالش ها مربوط به گزاره های ایندکسیکال است. از میان انواع گوناگون گزاره های ایندکسیکال، دو نوع گزاره، یعنی گزاره های معطوف به زمان حال و گزاره های معطوف به گوینده، مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. درباره گزاره های معطوف به زمان حال گفته شده است از آنجا که گزاره هایی که زمان حال را نشان می دهند مانند «اکنون ساعت ... است»، در هر لحظه تغییر می کند، علم خداوند به این گزاره ها نیز می بایست دائماً متغیر باشد، که این مستلزم وجود تغییر در خدا است؛ یعنی وضعیتی که با صفت تغییرناپذیری خدا ناسازگار است. در مورد گزاره های معطوف به گوینده نیز، مانند «من اکنون بیمار هستم»، گفته شده است که تنها خود شخص گوینده می تواند به چنین گزاره هایی علم داشته باشد. لذا گزاره هایی وجود دارد که عالم مطلق نسبت به آن ها فاقد علم است؛ در نتیجه موجود عالم مطلق نمی تواند وجود داشته باشد. در این مقاله این اشکالات و پاسخ های ارائه شده برای آن ها ارزیابی شده و پاسخ هایی نیز از طرف نگارندگان برای آن ها ارائه می شود. در پایان نتیجه گرفته می شود که این اشکالات نمی توانند مخل خداباوری باشند.
نحوه تعلق علم حضوری خداوند به موجودات مادی از نظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۳
55 - 66
حوزه های تخصصی:
از نظر سهروردی،خداوند علت موجودات مادی بوده و همانند هر علت دیگر به معالیل خود علم دارد؛ علم گرچه ممکن است گاهی پیشینی و گاهی همراه معلول و یا بعد از آن(پسینی) باشد اما در کلمات سهروردی از علم قبل الایجاد سخنی به میان نیامده و تنها علم مع الفعل مورد بررسی قرار گرفته است؛بر اساس نظر او،مادیات در دو دسته(مادیات موجود و مادیات معدوم )تقسیم بندی شده اند که مادیات معدوم، از طریق وجود شان در بدنه فلک و مادیات موجود،خود به وجود مادیشان، به صورت حضوری، متعلق علم پروردگار بوده و دفتر علم خداوند محسوب می شوند اما این به آن معنا نیست که در ذاتِ موجودات مادی و غواسق اقتضای حضور وجود داشته و آنها همانند مجردات به حسب ذاتشان می تواند متعلق علم خداوند واقع شوند بلکه تعلق علم به آنها از آن جهت است که نور الانوار با اضائه خود، آنها را مستنیر،ظاهر و قابل ادراک می کند زیرا حقایق نوری و در راس آنها نورالانوار نه تنها خود، ظاهر و نورانی هستند بلکه دارای خاصیت اناره واضائه نیز بوده و موجب ظهور موجودات دیگر (جواهر غاسق) می شوند بنابراین سرِّ حضور را باید در هویت نوری نور الانوار جست.
علم پیشین خداوند و اختیار آدمی (با تأکید بر دیدگاه مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و نقد دیدگاه های رقیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
29 - 52
حوزه های تخصصی:
تبیین چگونگی علم پیشین خداوند و حدود فاعلیت آدمی در کنار یکدیگر، دغدغه ای دیرینه است که ادیان آسمانی بدان روی کرده اند. آن گونه که میان فاعلیت آزاد آدمی که لازمه نظام ثواب و عقاب است با نظام علم، تقدیر و حاکمیت اراده خداوند، پیوندی منطقی را به گفت آورد. از دیگر سوی، تلاش برخی رهبران مذاهب اسلامی برای پردازش مسئله فاعلیت آدمی، پیامدی جز دو نظریه جبر یا نفویض نداشته است. که یا اراده آزاد آدمی را کنار می نهد یا قدرت خداوند را محدود می سازد. که در این میان، دیدگاه اهل بیت تبیینی دگرسان از فاعلیت و اختیار آدمی به دست می دهد. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بازخوانی اندیشه اهل بیت به همراه نقد دیدگاه های رقیب پرداخته است، بدین شیوه که در آغاز، ویژگی های علم خداوند همچون اطلاق، تعلق به جزئیات و خطاپذیری را آورده و سپ س م فهوم اخ تیار در اس لام و ن یز نقد ادله جبریان و طرفداران اختیار پرداخته است. و در پ ایان، ب ا حف ظ م عنای عل م خ داوند ب ر س ازگ اری آن با اختیار آدمی ت لاش نموده و نگاه اهل بیت را که اندیشه ای میانی است آشکار ساخته است.
بررسی دلالت آیات میقات بر بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
165 - 176
حوزه های تخصصی:
مفسران و متکلمان امامیه برای اثبات آموزه بداء به آیاتی از قرآن کریم، تمسّک جسته اند. از دیدگاه ایشان، برخی از آیات، بر امکان وقوعی بداء، برخی دیگر بر نکوهش مخالفین بداء و دسته سوم نیز بر وقوع بداء در امتهای پیشین دلالت دارند. از این میان، آیات دسته سوم، بیشترین ارزش استدلالی را دارند. از جمله آیات دسته سوم که مورد مناقشه موافقان و مخالفان قرار گرفته، آیات 142 اعراف و 51 بقره می باشد که به آیات میقات حضرت موسی× مشهور شده اند. مسئله پژوهش حاضر، بررسی دلالت یا عدم دلالت آیات میقات بر بداء و هدف از آن بررسی میزان و چگونگی دلالت این آیات بر اثبات بداء می باشد. به همین منظور، نظرات موافقان و مخالفان تفسیر بدائی از این آیات، به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل تفاسیر بدائی و غیر بدائی و تأیید تفاسیر غیر بدائی براساس دلائل و شواهد ذکر شده در تحقیق نیز از جمله یافته های آن است.