فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۹۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تلاش های منطق دانان دوره اسلامی در تبیین رابطه میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسی ِ قیاس خلف، مورد بررسی قرار می گیرند و با نگاه به آثار شارحان یونانی ارسطو مانند اسکندر افرودیسی و فیلوپونوس و اشاره به ناتوانی آنها در تبیین سخنان ارسطو در تحلیل اوّل، دو رویکرد کلی در این زمینه معرفی می شود. در رویکرد نخست که از سوی افضل الدین مرقی ارائه گردیده، رابطه میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسیِ قیاس خلف در چارچوب منطق ارسطویی و بر اساس صورت بندی وی از قیاس حملی در قالب قیاس استثنائی توجیه می گردد. در حالی که در رویکرد دوم که از سوی ابن سینا ارائه شده و مورد قبول اکثر منطق دانان پس از وی قرار گرفته است، رابطه بخش قیاسی و غیرقیاسی ِ قیاس خلف بر اساس نوآوری وی در زمینه قیاس های اقترانی شرطی و خارج از چهارچوب منطق ارسطویی تبیین می گردد.
تحلیلی بر چیستی قوه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ابعاد وجودی نفس انسان از مسایل مهم در معرفت نفس و انسان شناسی است. فیلسوفان در علم النفس فلسفی به بیان مراتب نفس و قوای آن پرداخته اند به طوری که قدما این مساله را در مبحث طبیعیات و متاخران در بخش الهیات مطرح می کنند. در این میان در رابطه با قوای نفس انسانی به بحث از عقل نظری و عملی یا قوه نظری و عملی پرداخته شده است. بحث از جایگاه عقل نظری و مراتب آن به تفصیل بیان گردیده اما در باب قوه عملی، دیدگاه واحدی اتخاذ نشده و شاهد رویکردهای مختلفی می باشیم. از آنجا که علاوه بر ادراکات، قوه عملی و شئون آن نیز در کمال انسانی تاثیر بسزایی دارد، سعی شده است به بررسی ابعاد مختلف این بعد از انسان بپردازیم. چهار دیدگاه در تحلیل این قوه مطرح شده است: برخی آن را قوه شناخت و برخی آن را مبدا ادراک و انفعالات در نظر گرفته اند. عده ای نیز وجود چنین قوه ای را انکار کرده و در نهایت، دیدگاهی که این قوه را مبدا تحرکات، اراده و امور غیرشناختی انسان دانسته است. دیدگاه اخیر- که دیدگاه برگزیده ی این نوشتار هم هست- علاوه بر بعد معرفتی، یک بعد غیر معرفتی برای انسان قائل است که مبدا شئون غیرادراکی است.
نقد و بررسی ادلّه سهروردی بر اعتباریت وجود با تکیه بر مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
مسئله اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، پایه و اساس بسیاری از مسائل فلسفی است. این اصل، آن گونه که امروزه در حوزه های فلسفی وجود دارد، در مکتب اشراقی پرورده نشده است. با این وجود، سهروردی با توجه به قاعده فلسفی «فی عدم زیاده وجود علی الماهیه فی الخارج» در آثارش، و دلایلی که برای اثبات این قاعده، تحت عنوان دلایل اعتباریت وجود آورده، متهم به پذیرش قول اصالت ماهیت است. اما بحث اصالت وجود در آثار ملاصدرا با توجه به دلایلی که وی برای اثبات این اصل آورده و نیز، نقد ادلّه قائلان به اعتباریت وجود، به طرز روشنی بیان شده است. از آنجایی که آگاهی داشتن از این انتقادات در فهم بهتر و عمیق تر اصل اصالت وجود، مهم و مؤثر است، در این مقاله سعی بر این است که دلایل سهروردی بر اعتباریت وجود و نقدهای ملاصدرا بر آن بررسی شود.
« بررسی نسبت طینت و اختیار با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی(ره)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخبار مربوط به طینت به علت صعوبت و پیچیدگی، دارای تفاسیر مختلف و گاه متعارض با هم هستند. در این تحقیق تلاش شده ضمن واکاوی احادیث با توجه به سیر تاریخی آن و بررسی مختصر نظر پیشینیان و گزارش مفصل نظر علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) به این مسأله پرداخته شود. علامه طباطبایی با دسته بندی اخبار طینت در پنج دسته با تحلیل فلسفی دقیق و بدیع اخبار طینت را تفسیر می کند و نظری نو در باب ذاتی بودن سعادت و شقاوت ارائه می کند. در طرف دیگر امام خمینی(ره) راه حل پیچیدگی اخبار طینت را تاویل آنها می داند. وی طینت را به مواد تشکیل دهنده انسان ارجاع می دهد که از پیش و بدو منعقد شدن نطفه که متاثر از نوع تغذیه والدین می داند به عنوان مبادی سعادت و شقاوت در سرنوشت انسان تاثیر دارند. امام(ره) ضمن رفع شبهه جبر، این مواد را در سرنوشت انسان دخیل و موثر دانسته، لکن سعادت و شقاوت را اموری اکتسابی می داند.
مراتب کمال انسان: بررسى، تحلیل و نقد دیدگاه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی، تحلیل و نقد دیدگاه فخر رازی درباره مراتب کمال انسان، به روش توصیفی- تحلیلی است. وی کمال را به تقویت دو قوه عقل نظری و عملی تعریف می کند و در برخی آثارش از کمال به عنوان معادل سعادت بهره می گیرد. او در آثار مختلفش مراتب متعددی برای کمال ترسیم کرده است. دیدگاه های مختلف او درباره کمال را می توان در ابتدا بر دو قسم دانست: مراتب کمال انسان در دنیا و مراتب کمال در آخرت؛ و مراتب کمال انسان در دنیا را می توان از سه منظر فلسفی، اخلاقی و عرفانی دسته بندی کرد. هر کدام از این اقسام نیز با تقریرهای مختلفی بیان می شوند.
بررسی ارتباط تعبیر خواب و تأویل آیات بر مبنای دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
ابن سینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کرده اند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر می دهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شده اند، تاویل نامیده می شود و در صورتی که در مورد مطالب دریافت شده در خواب باشد، تعبیر نامیده می شود. بدین ترتیب تاویل وحی و تعبیر خواب دارای فرایندی واحد هستند. بر این اساس این فرضیه مطرح می شود که قاعدتا باید میان تاویلات عرفانی و تعبیرات خوابگزاران در مورد مصادیق واحد، تشابه و تناظر وجود داشته باشد. این مقاله با تبیین نظریة ابن سینا و شیخ اشراق و بررسی موارد مشابه میان تاویلات عرفا و تعبیرات خوابگزاران به بررسی این موضوع پرداخته است.
گونه شناسیِ ""شک"" در اندیشه غزالی و دکارت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
واکاویِ مفهوم ""شک""، که در تقابل با ""یقین"" قد علَم کرده، در سامانه فکریِ دو اندیشمند شرق و غرب، محمد غزالی و رُنه دکارت، ضروری می نماید. این گفتار در ابتدا به تنقیح و تحدید حدود شک دست زده؛ سپس، گونه شناسی و تلقیِِ هر یک از این دو عالِم نسبت به شک را بررسی کرده؛ و در نهایت، به مقابله آن مفهوم و ترسیم چگونگیِِ گذار غزالی و دکارت از گردنه صعب-العبور شک پرداخته است. این جستار بر آن است تا نشان دهدکه اولاً: خط سیر شک غزالی از شک استدلالی به شک روانی- مزاجی تغییر مسیر داده، ولی دکارت در همان شک استدلالی متوقف شده است؛ و ثانیاً: قلمروِ شک غزالی، از آنجا که علاوه بر سپهر فلسفه به سپهر شک عقیدتی- دینی نیز کشیده شده است، بسی فراخ تر از شک صرفاً فیلسوفانه دکارت است.
وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.
بررسی رئالیسم ماهوی بر پایه ی قضایای حقیقیّه از منظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی توجیه صدق ادراکات بشر و اثبات واقع نمایی شناخت، که از آن به ارزش شناخت تعبیر می شود، از اساسی ترین و درعین حال پیچیده ترین مسائل مربوط به ادراکات است. شهید مطهری با آن که همه ی ادلّه ی وجود ذهنی را اثبات کننده ی ادّعای حکمای مسلمان مبنی بر حصول صورت و عین ماهیّت معلوم در ذهن نمی داند، معتقد است که «حکم ایجابی بر معدومات» به منزله ی یکی از دلایل اثبات این ادّعا، اگر بر مبنای قضایای حقیقیّه به صورتی که خواجه نصیرالدّین در کتاب تجرید الاعتقاد مطرح کرده است، مطرح شود، نه تنها برای ردّ نظریه ی اضافه، بلکه برای اثبات ادّعای حکما نیز کافی خواهد بود. در این نوشتار، این ادّعا بر پایه ی تفسیری از قضایای حقیقیّه، که درست تر و مقبول تر به نظر می رسد، نقد و بررسی شده و همچنین کفایت این دلیل به دلیل صعوبت و یا غیر ممکن بودنِ دستیابی به ذاتیّات و عین ماهیّات اشیا، مداقّه و نقد شده است. نتیجه ی چنین کوششی از سوی شهید مطهری و حکمای مسلمان درباره ی توجیه صدق، تنها رسیدن به رئالیسمی است که از آن به رئالیسم مفهومی- حکایی یاد می شود، نه رئالیسم ماهوی، که شهید مطهری آن را تنها راهِ واقع بینیِ شناخت و کشف واقع می داند.
تعالی صرف واجب الوجود و مسئله نیایش با خدای غیرشخص وار در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
خداوند در آثار ابن سینا به مثابة وجودی کاملاً متفاوت و دیگر حضور می یابد و وی در مباحث فلسفی خویش، از واجب الوجود به عنوان خدا، تصویری ارائه می کند که نه تنها به لحاظ وجودی، متعالی صرف و متباین نسبت به ماسواست؛ بلکه حتی دامنه این تعالی تا حوزه ذهن و معرفت انسان نیز ادامه می یابد. از سوی دیگر، مباحث وی درباره نیایش در آثار گوناگون او، در نگاه نخست ممکن است بیانگر ناسازگاری یا دست کم چندگانگی درباره تصور بوعلی از خدا باشد. اما ابن سینا که به اشکال نیایش با خدای غیرشخص وار واقف است، به صراحت، سخن گفتن به معنای عرفی را با واجب الوجود متعال محال می داند؛ ازاین رو به جای تغییر تصویر خدا، به مفهوم سازی دیگری از نیایش می پردازد و تعریفی فلسفی از آن ارائه می دهد. حقیقت نیایش در نگاه وی، یک گفتگوی صرف نیست؛ بلکه گونه ای تحول وجودی است که در معرفت و عشق ریشه دارد. وی این امر را با تمایز نهادن میان دو بعد ظاهری که وی با رویکری تشریعی بیان می کند و بعد حقیقی که با نگاه فلسفی وی پیوند دارد و تحویل نیایش به مفهوم عشق توضیح می دهد. مفهوم سازی ابن سینا از عشق الهی نیز، هم با تصور وی از خدای غیر متشخص و هم با تعریف نیایش سازگاری کامل دارد.
کلام الهی، زبان و فاهمه بشری در حکمت صدرایی (با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
ارتباط انسان با خدا در حالی که یکی مخلوق و بسیار محدود و دیگری خالق و نامتناهی است، یکی از چالشهای فکری و فلسفی جدّی بشر بوده و هست و دیدگاهها و نظریات گوناگونی پیرامون آن مطرح شده است. با توجه به مبانی حکمت متعالیه ی صدرایی می توان نظریه ای را با نام «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی » طرح نمود؛ در این مشرب فکری قویم معنای اتصاف پذیری خدا به صفات جمال و کمال چون کلام و تکلم خدا این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست. همچنین صفات خدا عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و باید توجه داشت که «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی را در پی داشته و مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه ی تشبیه نمی باشد. در مشرب فکری صدرایی و تابعین آن خصوصاً علامه طباطبایی در دوره اخیر با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون تکلم، علم، قدرت، حیات و ... در انسان و خدا تأکید کرده و انحصار معنا در مرتبه ی مادی و جسمانی غیر صحیح و نامفهوم انگاشته شده است.
ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان علم پیشین الهی با حریّت بندگان، موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. نگارنده، ابتدا دیدگاه برخی از فیلسوفان مانند فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و نیز برخی از عرفا را مورد نظر قرار داده است و در ادامه بر آن است که از منظر فقاهت در متون دینی و از دریچه آثار مرحوم میرزای اصفهانی به پاسخ به این سوال برآید. بر این اساس ملاحظه می شود که میرزای اصفهانی ضمن نقد دیدگاه فلاسفه و عرفا در این موضوع، الهام گرفته از نصوص دینی میان علم و اراده تفاوت نهاده و آنگاه کار علم را کشف کائنات و غیر کائنات و کار اراده را تعیّن به یکی از این دو سوی کشف شده می داند و بدین طریق از علّت بودن علم برای افعال حذر شده و با قائل شدن دو نحوه علم برای خداوند تعالی و نیز بلامعلوم دانستنِ علم، در این موضوع به ارائه نظر پرداخته اند.
نقد و بررسی ماهی ت گرانش از منظر فلسفه و فیزیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نخست، دیدگاه فلسفه، به ویژه مشاء، درباره علت سقوط اشیاء و گردش افلاک مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد و، سپس، به دیدگاه های مشهور فیزیک نسبت به «جاذبه عمومی» یا «گرانش»، پرداخته می شود. قصد ما توجه دادن به این نکته است که گرچه «گرانش» قدیمی ترین و ابتدایی ترین اندرکنش شناخته شده مورد مطالعه و مداقه هم فلاسفه و هم فیزیکدانان است، اما ماهیت آن هنوز کاملاً شناخته شده نیست. مهم ترین نقد ما بر نظریه نسبیت عام، به عنوان جدیدترین نظریه استاندارد در توصیف گرانش، این است که گرچه «خاصیت هندسی فضا زمان» عملکرد گرانش را به خوبی توصیف و پیش بینی می کند، اما چندان توضیحی در مورد ماهیت آن نمی دهد. به نظر ما، فلسفه علت و ماهیت گرانش را عمدتاً در درون شیء لحاظ کرده است، در حالی که فیزیک علت این امر را بیشتر در بیرون شیء بررسی و جستجو می کند. به نظر می رسد برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع، لازم است با در نظر گرفتن دیدگاه فلسفه نسبت به طبیعت و درون شیء، ابتدا، «ماهیت جرم» مورد بررسی دقیق قرار گیرد. برای این منظور، بهتر است فیزیکدانان علاوه بر نگاه صرفاً سطحی ریاضی وار و تجربه گرا، به ماهیت فلسفی این موضوع نیز توجه ویژه داشته باشند و فلاسفه نیز از فرصت ویژه ای که با کشفیات، به خصوص رصدهای جدید، بر اساس فیزیک و فنّاوری های جدید درباره شناخت عالم طبیعت و خواص جاذبه و گرانش در عصر جدید دست داده بهره کافی برند و مفاهیم و دیدگاه های فلسفی خود را به روز کنند و تعمیق بخشند، تا بتوان با استفاده از یک نگاه عمیق دوجانبه (فلسفی و فیزیکی)، ماهیت گرانش را بهتر شناخت.
مبانی صدرالمتألهین در اثبات تکثر مراتب شناخت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در مبحث شناخت خداوند، وجود دیدگاه های مختلف و به عبارت دیگر تکثر مراتب در این زمینه است. چرایی این تکثر با وجود وحدت و بساطت باری تعالی و همسانی ظاهری فاعل های شناسا در وجود، پرسشی خواهد بود که نیازمند تحلیل و بررسی است. ملاصدرا بر اساس سه مبنای عین الربط بودن معلول به علت، وجودانگاری علم و حرکت اشتدادی و مبدئیت نفس در ادراک نتیجه گرفته است که همه موجودات از جمله نفس در همه مراتب خود به خداوند علم دارند. از آنجایی که علم از سنخ وجود بوده و نفس در حرکتی اشتدادی در حال تکامل است و با علوم خود اتحاد دارد، هر فرد انسانی درکی از خداوند (با توجه به مرتبه ای که در آن قرار دارد) خواهد داشت. این شناخت طیف گسترده ای از شناخت های حصولی، حضوری و شهودی را دربر می گیرد. دیدگاه وی با اشکال هایی نیز مواجه است که در مقاله به آنها پاسخ داده شده است.
بررسى دیدگاه مخالفان قاعده حداکثرى سنخیت علت و معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از فروع مهم اصل علیت، قاعده سنخیت علت و معلول است که موجب تقابل فیلسوفان مدافع این قاعده با مخالفان آن شده است. این مخالفت ها را با توجه به دو معناى حداقلى و حداکثرى سنخیت، مى توان به دو دسته تقسیم کرد: معناى حداقلى سنخیت در نظام هاى فلسفى پیش از حکمت متعالیه معنا مى یابد و معناى حداکثرى نیز با توجه به مبانى خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و تشکیک وجود تبیین مى گردد. مخالفان معناى حداقلى سنخیت، متکلمان و به ویژه اشاعره هستند و مخالفان معناى حداکثرى سنخیت شامل گروه هاى مختلفى از جمله برخى از فیلسوفان مخالف حکمت متعالیه، برخى اصولیین و نیز تفکیکى ها هستند. در این مقاله به تحلیل و نقد مخالفان معناى حداکثرى و پاسخ به آنها بر مبناى حکمت متعالیه مى پردازیم.
عناصر معرفتی فضیلت محور در بحث اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه معرفت شناسی فضیلت محور، استکمال نفسانی فاعل شناسا از عوامل مؤثر در حصول معرفت است. نظریه معرفت شناختی ملاصدرا با عنوان اتحاد عالم و معلوم، نزدیکی بسیاری به این دسته از نظریه ها دارد. زیرا از نظر ملاصدرا نسبت فاعل شناسا با باور و معرفت، اتحاد وجودی استکمالی است. از نظر ملاصدرا نسبت باور و فاعل شناسا در مرحله اول فرایند شناخت (مختص باورهای حسّی و خیالی) علّی و معلولی است. ویژگی رابطه های علّی و معلولی این است که علّت، فضایل و ویژگی های خود را به معلول انتقال می دهد؛ یعنی فضایل فاعل شناسا به باور منتقل می شود و ویژگی فضیلتی باور یعنی صدق نیز به فاعل شناسا سرایت می کند و بر شدت وجودی فاعل شناسا می افزاید. در مرحله دوم فرایند شناخت (مختص باورهای عقلی) نسبت باور با فاعل شناسا ترکیب اتحادی صورت با ماده است. اضافه باور عقلی به فاعل شناسا موجب استکمال نفس فاعل شناسا می-شود.
برهان نظم در نظر دو فیلسوف معاصر (استاد مطهری استاد جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
ساده ترین و عمومی ترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن، یعنی گستردگی حوزه اقامه کنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریباً عموم آدمیان، مورد بی دقتی هایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع شده است؛ تا آنجا که شبهه هایی نابجا بر آن وارد کرده اند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کرده اند. در بحث استاد مطهری به شبهه های نابجای دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی توجه ویژه شده و بدانها پاسخ داده شده است. در این نوشتار، پس از بحثی کلی دربارة برهان نظم و بیان پیشینه آن در فلسفه و کلام اسلامی، تبیین و مقایسة آرای این دو فیلسوف در خصوص جنبه های گوناگون این برهان آمده است. در ضمن مقایسه، آرای اختلافی دو حکیم گران قدر داوری شده است. همچنین در پایان مقاله، نظری جدید در خصوص نتیجه برآمده از برهان آمده است.
مقایسه دیدگاه قاضی سعید قمی با علامه مجلسی درباره توحید ذاتی و صفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید ذاتی و صفاتی از مهم ترین اقسام توحید به شمار می آیند. در این نوشتار، آراء و اندیشه های قاضی سعید قمی و علامه مجلسی درباره این مسئله مورد بررسی قرارگرفته است. این دو متفکر بزرگ، علاوه بر اینکه در معنای توحید ذاتی اختلافاتی دارند، مبانی و زیرساخت های وجود شناختی که توحید ذاتی را بر اساس آن اثبات کرده اند، نیز کاملاً متفاوت و بلکه متناقض است و نیز درباره توحید صفاتی اختلافاتی با یکدیگر دارند. یکی از مباحثی که با توحید صفاتی گره خورده، آموزه عینیت ذات و صفات است. علامه مجلسی از طرفداران و قاضی سعید از منکران آن است، البته او عینیت را در مرتبه الوهیت می پذیرد. پذیرش اصالت وجود و لوازم آن، علامه مجلسی را به جمع بین تشبیه و تنزیه سوق می دهد اما مخالفت قاضی سعید با این مبانی و اعتقاد او به تفکیک مراتب در وجود خداوند، باعث جانب داری او از نظریه تنزیه در مقام ذات و تشبیه در مقام صفات شده است.
روش های تربیت نفس از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از سرآمدان معرفت دینی از منظر اخلاقی - تربیتی، صدرای شیرازی است. در این مقاله می کوشیم با استفاده از روش کتاب خانه ای آرای وی را بکاویم تا به الگوها و روش های تربیتی مد نظرش دست یابیم. پرسش محوری ما این است که صدرا در آرای نفس شناسی خویش به چه روش های تربیتی، اشاره صریح یا ضمنی کرده است. وی آرای تربیتی خود را بر اساس مبانی فلسفی اش، خصوصاً دو اصل حرکت جوهری و اتحاد نفس و قوا استوار کرده است. مطالعه آرای وی روشن می کند که اهتمام به انس با حق و ذکر مداوم، الزام به محاسبه و مراقبت از نفس در مسیر حرکت استکمالی نفس و پالایش نفس و غور در باطن از راه های اصلی تربیت نفس به شمار می رود. اجرای عدالت تربیتی بر اساس انعطاف پذیری روح، حفظ بدن و اعتدال گرایی در این مسیر، تقویت تمرکز و حضور نفس، تربیت بر اساس تکرار و عادت، تقویت اعتماد و عزت نفس، و تربیت بر اساس پرورش خلاقیت نیز سایر مراحل تربیت نفس را تشکیل می دهند.
چگونگی نقش آفرینی ملائکه در تدبیر امور انسان از منظر قرآن کریم (با تأکید بر آرای تفسیری علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تدبیر هستی در مقام تکوین و تشریع به صورت مستقل، ویژه خداوند بزرگ است. با وجود این، قرآن کریم به صراحت از حضور و نقش آفرینی موجوداتی به نام ملائکه در بسیاری از شئون تدبیری جهان سخن گفته است. ملائکه چگونه موجوداتی هستند و نقش آنان در تدبیر امور انسان که بخش مهمی از هستی به شمار می آید، چگونه است؟ این پژوهش با تکیه بر آرای تفسیری علامه طباطبایی تصویر روشنی از چیستی ملائکه و چگونگی نقش آفرینی آنان در تدبیر امور انسان از نگاه قرآن ارائه می نماید. ملائکه گروهی از مخلوقات خداوند و مجرد از ماده و مکلف به تکالیف تکوینی الهی هستند و در جهان ماده تمثل می یابند؛ درحالی که دارای مراتب وجودی مختلفی هستند. نقش های اصلی این موجودات نامرئی در امور انسان عبارتند از: 1. واسطه بین خداوند و جهان مشهود؛ 2. استغفار برای اهل زمین؛ 3. ثبت اعمال انسان؛ 4. حفاظت از انسان؛ 5. یاری مؤمنان در موقعیت های خاص.