مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت نوین


۱.

تبیین و نقد نگرش استاد خسروپناه پیرامون تحول در علوم انسانی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دین علوم انسانی نظریه دیدبانی متافیزیک فلسفة مضاف علم دینی عبدالحسین خسروپناه فلسفة صدرایی حکمت نوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۳۴۶
استاد خسروپناه برآن است که برای ایجاد تمدن اسلامی به علوم انسانی اسلامی نیاز داریم. وی نسبت تمدن اسلامی با تمدن غرب را «گزینش» می داند و برای پالایش متافیزیک ضد دینی علوم موجود، از دین مدد می جوید و برای تأمین متافیزیک فلسفی علوم به فلسفة صدرایی رجوع می کند و در نهایت، پس از آسیب شناسی فلسفة اسلامی با روش ابداعی «دیدبانی» (تاریخی منطقی)، «حکمت خودی» را پی می ریزد. در فلسفة تأسیسی استاد خسروپناه، هریک از عوارض و احکام انضمامی یا انتزاعی و استنتاجی وجود انضمامی انسان، موضوع کلانی می شود که عوارض و احکام آن ، فلسفه های مضاف به حقایقی را پدید می آورند. ایشان با روش دیدبانی، به بازنگری فلسفه های علوم و خود علوم می پردازد و متافیزیک تولیدشده را نخست به فلسفة هر علم و سپس به خود علوم اشراب می کند تا علم دینی به دست آید. اما نتجیه چنین اندیشه ای علمی، فلسفی خواهد بود، نه تمدنی بر محور وحی و آموزه های انبیا. نقدهای دیگری نیز از جمله «بنای آن بر فرض ظرفیت دستگاه فلسفی صدرایی برای ورود به عرصة مدیریت علوم و بحث از فلسفه های حقایق» هم دربارة این نظریة استاد خسروپناه مطرح شده است. در این نوشتار بعد از بیان ضرورت جست وجوی علم دینی، به طرح دیدگاه در دو حوزة «چیستی علمِ مدرن» و «چیستی دین» می پردازیم تا به فهم نظریة علم دینی این صاحب نظر نزدیک شویم.
۲.

نقش خواجه نصیرالدین طوسی در فلسفی کردن کلام(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فلسفه علوم انسانی کلام برهان خواجه نصیر کلام فلسفی فلسفة صدرایی حکمت نوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۶ تعداد دانلود : ۹۴۳
از میان روش های کلامی، (نص گرایی، عقل گرایی تأویلی و عقل گرایی فلسفی) باید خواجه نصیر الدین طوسی را تابع روش عقل گرایی فلسفی به شمار آورد و گرچه قبل از ایشان، افراد دیگری نیز برای اثبات مدعیات کلامی از مبانی فلسفی بهره می گرفتند، ولی از این جهت یا دچار افراط می شوند و یا از آن، استفاده جدلی می کردند؛ همان طور که این مبانی نظم خاصی نداشتند. اما خواجه نصیر، راه اعتدال را در پیش گرفت و ضمن مقید بودن به روش برهانی، مبانی فلسفی را به صورت نظام مند و سامان یافته در علم کلام به خدمت گرفت؛ زیرا قبل از خواجه نصیر، علم کلام حتی در میان شیعه، نظم مشخص و چینش منطقی نداشت. او توانست با چینش و تنظیم جامع و تا حدی نو و ابتکاری و با استفاده از اصول و قواعد فلسفی، کلام را به اوج تحول و تکامل برساند و از آن پس، اکثر دانشمندان اسلامی شیعه و سنی سبک او را دنبال کردند.