مطالب مرتبط با کلیدواژه

فارابى


۱.

حاکم مطلوب از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حکومت سهروردى حاکم متإله فارابى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
تعداد بازدید : ۵۶۶۴
((حکومت حاکم متإله)) جوهره اصلى فلسفه سیاسى سهروردى است و حکمت اشراق که بر تجربه عرفانى و تفکر منطقى استوار است نقطه مرکزى تبیین فلسفه سیاسى سهروردى به شمار مى رود. شیخ اشراق کلید فهم این حکمت را معرفت نفس مى داند و با بهره گیرى از منابع فکرى خود, تقسیمى از حکمت و حاکم ارائه مى کند که بر مبناى آن داناترین فرد جامعه را که در حکمت بحثى و حکمت ذوقى تبحر دارد براى رهبرى جامعه در نظر مى گیرد. وى با اثبات ضرورت زندگى جمعى انسان و ضرورت نبوت و در پى آن ارائه الگوى حکومت حاکم متإله, توسعه مادى را به همراه تعالى معنوى تإمین شده مى بیند.
۲.

روش شناسى فارابى در علم مدنى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش‏شناسى هرمنوتیک روش استقرا فارابى عقل‏گرایى علم مدنى نقد پوزیتیویسم تجربه گرایى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
تعداد بازدید : ۱۹۵۳
نظریه و گرایش علمى مدنى فارابى، با توجه به برخورد بنیادین، فراگیر، نظام‏مند و غایى در عرصه عین یا پدیده مدنى، ذهن یا تعقل مدنى و علم یا یافته‏هاى مدنى و حتى عمل یا روابط و رفتار مدنى، ظرفیت بالایى براى باز سازى دوران جدید و پیش روى دارد و کارآیى روزافزونى مى‏یابد. این نظریه با رویکردى مستقل و معتدل، قابلیت والایى براى ورود به چالش علمى سیاسى، اجتماعى معاصر و پاسخ‏گویى به نیازهاى علمى و عملى حاضر دارد. گرایش علمى مدنى فارابى، به عنوان جهتى مستقل، جایگزین مناسب روش طبیعت انگار پوزیتیویستى و رویکرد ضد طبیعت‏گراى هرمنوتیکى، از جهت معرفت‏شناسى، روش‏شناسى و علمى اجتماعى و سیاسى بوده و براى رفع یا کاهش جهت‏گیرى‏هاى یک سویه افراطى یا تفریطى و متعارض چالش علمى - سیاسى جارى و آتى مى‏باشد.
۳.

طبقه بندى دانش(سیاسی) در جهان اسلام با تاکید بر دوره میانه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو اخوان الصفا غزالى فارابى طبقه‏بندى دانش دانش سیاسى عقل محوران نقل محوران خواجه نصیر و ابن خلدون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵۷
طبقه بندى دانش و جایگاه دانش سیاسى، این امکان را فراهم مى‏کند که اولاً، با انواع دانش‏ها و طبقه بندى دانش سیاسى نزد اندیشمندان اسلامى آشنا شویم، و ثانیاً، تطور این بحث در طول تاریخ اندیشه سیاسى اسلامى را پى گیریم. به نظر مى‏رسد پیش فرض‏هاى فلاسفه و فقها و همچنین نسبت سنجى عقل و نقل، در نوع طبقه بندى دانش نزد ایشان تأثیر داشته است. به همین دلیل طبقه بندى علوم نزد فارابى و تابعین او را باید در عقل محوران، و طبقه بندى علوم نزد غزالى و امثال وى را باید در نقل محوران جاى داد.
۴.

پیشینه علم حضورى در سنّت فلسفه اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم حضورى علم فلسفه اسلامى حضور شیخ اشراق تعقل ابن سینا ملاصدرا فارابى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۱
موضوع «علم حضورى» جنبه هاى گوناگونى دارد. یکى از این جنبه ها بررسى تاریخى علم حضورى و بازکاوى نگاه فلاسفه گذشته است. پرسش از اینکه علم حضورى یکى از آموزه هاى جدید فلسفه اسلامى است یا سابقه اى دیرین دارد؛ و در صورت مثبت بودن پاسخ بخش دوم سؤال نقش فیلسوفان گذشته در آن چه بوده است، مهم ترین سؤالاتى است که در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته است. روش ما در بررسى این سؤالات مراجعه به منابع اصیل فلسفه اسلامى و تحلیل آراء فلاسفه مهم این سنّت بوده است. بدیهى است برداشت ما از مطالب قدما متأثر از یافته هاى جدیدى است که متأخرّان بر حرف هاى قدما اضافه کرده اند. نتایج حاصل این پژوهش عبارت است از: توجه فیلسوفان ـ از همان ابتدا ـ به موضوع علم حضورى و تفکیک آن از علم حصولى، و دانستن احکام خاصّ علم حضورى. ضمنا یکى دانستن تعقّل و علم حضورى، از طرف فیلسوفان مسلمان دستکم در برخى از مصادیق، از دیگر نتایج این پژوهش است.
۵.

حقیقت نفس و حدوث جسمانى آن در نزد فارابى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس فارابى حدوث جسمانى نفس بقاى روحانى نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۲ تعداد دانلود : ۴۶۸
در تاریخ فلسفه، درباره حقیقت نفس و چگونگى حدوث آن، دو گروه به طرح دیدگاه پرداخته اند: 1) مشّاییان؛ 2) صدراییان. مشّاییان «نفس» را روحانیه الحدوث و روحانیه البقاء مى دانند، امّا صدراییان آن را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء مى پندارند. تصوّر مى شود فارابى نیز که یکى از مشّاییان به حساب مى آید، همین قول را پذیرفته است؛ ولى در حقیقت، این طور نیست و او را باید قائل به حدوث جسمانى نفس دانست. فارابى بر آن است که انسان یکى از اجسام، و مرکّب از مادّه و صورت است. از نظر او، نفس انسان در ابتداى تکوّن در مادّه حادث مى شود و تا زمانى که به مرتبه تعقّل نرسد، همچنان مادّى و جسمانى است. آن عدّه از انسان ها که به درک معقولات، و مرتبه تجرّد مى رسند، و داراى نفس غیرمادّى اند، به عقول فناناپذیر مى مانند؛ امّا سایر نفوس نظیر بقیه صورت هاى هیولانى، با فروپاشى مادّه و بدن، فاسد مى شوند و سرانجام همچون جانوران نابود مى گردند (از این رو، پس از مرگ، زنده نیستند و بهشت و جهنّم ندارند.)
۶.

صور خیال در ترازوى نقد از نگاه فارابى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت فلسفه هنر صور خیال صدق و کذب فارابى زیبایى و زشتى خوبى و بدى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۸ تعداد دانلود : ۷۰۱
فارابى اگرچه به نحو مدوّن و معنون وارد مسئله نقد خیال نشده است، امّا با عرضه این مسئله بر آثار وى مى توان به نتایجى دست یافت. مسئله نقد خیال متعلّق به گستره فلسفه هنر مى باشد و این گونه طرّاحى مسئله و تلاش براى حلّ آن، گامى در جهت توسعه فلسفه هنر اسلامى یا فلسفه هنر حکماى مسلمان است و از اهمیت راهبردى در تحلیل و نقد آثار هنرى برخوردار مى باشد. فارابى در نقد خیال با ملاکهاى صدق و کذب، زیبایى و زشتى، و خوبى و بدى داراى دیدگاه است و سرانجام همه این ملاکها را در ترازوى سعادت ارزیابى مىکند. البته مفهوم صدق و کذب معطوف به صور خیال با صدق و کذبِ ناظر به قضیه و خبر تفاوت اساسى دارد. داور و حکمکننده در مقام سنجش خیال با ملاکهاى زیبایى و سعادت، تنها قوّه ناطقه است و قواى خیالى صلاحیت این داورى را ندارند.
۷.

بررسى نظریه والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسى اسلامى فلسفه اسلامى افلاطون ارسطو ابن سینا ابن خلدون فارابى فلسفه یونانى فلسفه سیاسى یونانى ریچارد والزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۷۷۴
مقاله حاضر نخستین نوشتارى است که به بررسى نظریه ریچارد والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى مى پردازد. دغدغه اصلى والزر، فهم و تفسیر رابطه میان فلسفه سیاسى اسلامى با فلسفه سیاسى یونانى است. بنابر رهیافت والزر، همه مباحثى که فیلسوفان سیاسى اسلامى (یا به تعبیر وى فیلسوفان سیاسى عرب) تبیین کرده اند، برگرفته از مطالب فیلسوفان سیاسى یونانى است. حتى در صورت عدم یافتن منبع آن مباحث، مى توان فرض کرد که منبع اصلى یونانى، مفقود شده است. این نوع نگاه به فلسفه سیاسى اسلامى، متأثر از همان دیدگاه نادقیق است که فلسفه اسلامى را تقلیدى مى بیند و اساسا براى مسلمانان به لحاظ معرفتى، توانایى پرداختن به فلسفه و فلسفه سیاسى قایل نیست. بنابراین «منبع یابى یونانى»، «عدم تمایز فلسفه اسلامى و فلسفه عربى»، «ارسطوگرایى، افلاطون گرایى و نوافلاطون گرایى» و «تأثیرپذیرى از آموزه هاى یهودى و مسیحى»، عناوین برخى از مباحث والزرند که در این مقاله به بررسى آنها مى پردازیم.
۸.

بررسى و مقایسه مبانى فلسفى اندیشه هاى تربیتى فارابى و غزالى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالى فارابى هستى شناسى معرفت شناسى ارزش شناسى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تعداد بازدید : ۹۶۳ تعداد دانلود : ۵۱۵
هدف تعلیم و تربیت و اینکه انسانِ محصول نهایى تعلیم و تربیت باید چگونه انسانى باشد، همواره از موضوعات مهم و بحث برانگیز بوده، اندیشه هاى تربیتى بسیارى را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله به روش تحلیلى توصیفى، مبانى فلسفى اندیشه هاى تربیتى فارابى و غزالى را بررسى مى کند. در مبانى هستى شناسى فارابى، خداوند را به عنوان عقل کل، واجب الوجود و سازنده جهان و نظم و هماهنگى آن به ذهن انسان متبادر مى کند. از نظر وى، براى رسیدن به این هدف در معرفت شناسى، باید انواع معرفت را در نظر داشت. در نظام ارزش شناسى فارابى، مقصود انسان رسیدن به سعادت است که براى نیل به آن، نیازمند شناخت عواملى است که در گرو انجام رفتار صحیح، و انجام رفتار صحیح مشروط به آن است، و از طریق تعلیم و تربیت، باید تمام ظرفیت هاى وجودى انسان شکوفا شود. غزالى در هستى شناسى، به خدامحورى و غایت مندى آن معتقد است. همچنین انسان در معرفت شناسى، از راه آموزش متعارف در مدارس به شناخت دست مى یابد که این کار به یارى عقل و حواس صورت مى گیرد. وى به تربیت اخلاقى توجه داشت و مبناى فلسفه آموزش را تحقق سعادت انسان مى داند.
۹.

انسان شناسیِ علوم انسانیِ مسلمانان: بررسی تطبیقیِ انسان شناسی فارابی و ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابى ابن خلدون انسان شناسى علوم انسانى اسلامى اشاعره حکما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
سده های نخستین در تمدن اسلامی، تجربه ای موفق در زمینهٔ علم بومی و به همین اعتبار دینی بود. این علم دست کم دو ویژگی داشت: اولاً از چارچوبی استدلالی برای بیان اسلامی بودن خود برخوردار بود، و ثانیاً اسلامی بودن آن واجد نوعی خودانگیختگی ذاتی بود. متفکران سده های طلایی در تمدن اسلامی، از قرن سوم تا هفتم و حتی ابن خلدون در قرن هشتم، از دیگر اشکال تمدنی آگاهی کاملی نداشتند؛ به همین دلیل علوم آنان ضرورتاً رنگ و بوی اسلامی داشت. از میان متفکران اسلامی، فارابی در دستهٔ حکما و ابن خلدون در دستهٔ اشاعره علومی عرضه کردند که در همهٔ حوزه های انسان شناسی و هستی شناسی و معرفت شناسی، وجهی دینی دارد. در مقالهٔ حاضر هدف ما بررسی یکی از مفردات اندیشهٔ فارابی و ابن خلدون است که توجه بسیاری از متفکران مسلمان را به خود جلب کرده است. پرسش اساسی مقاله این خواهد بود که چه تفاوتی میان انسان شناسی فارابی و ابن خلدون وجود دارد، و آیای با در نظر داشتن این تفاوت و با توجه به مبانی مشترک اندیشهٔ این دو متفکر، ساخت علمی تألیفی ممکن است؟ برای این منظور، روش مقایسه ای را به کار می گیریم و مقدمه ای در زمینهٔ دشواری های اخذ علوم سخت از سوی حکما و سازش آنان با این علوم ذکر می کنیم. سپس با بررسی اندیشهٔ فارابی و ابن خلدون، تلاش خواهیم کرد بر ساحت هایی از تفاوت های انسان شناسی این دو متفکر نظر بیفکنیم.