فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با تعریف علوم انسانى توصیفى و دستورى و بیان تفاوت روش تحقیق آنها نشان مى دهیم که از منظر علامه طباطبائى ارزش ها در تعیین اهداف و جهت دهى به مسائل علوم انسانى دستورى نقشى اجتناب ناپذیر خواهند داشت. ازاین رو براى تولید علوم انسانى دستورى سعادت آفرین، نیازمند نظام ارزشى جامع نگر و کاملِ دین حق هستیم، و ازآنجاکه مسائل علوم انسانى دستورى بعد از تعیین هدف و دستیابى به توصیف هاى لازم شکل مى گیرند، رویکرد ایشان در استنباط مسائل این علوم در سه مرحله تبیین شده است: 1. گردآورى مبانى و توصیف هاى لازم؛ 2. بیان یا دست کم در نظر داشتن اهداف دین حق در مسئله؛ 3. تنظیم پاسخ مسئله.
بررسی و تحلیل نسبت بین کمال انسانی و ساحتهای طولی و عرضی حیات در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات انسان بر خلاف سایر موجودات واجد ساحتهای متفاوتی است که می توان آنها را به ساحتهای طولی و عرضی تقسیم کرد. فلاسفه اسلامی به طور سنتی و با بهره گیری از منابع فلسفی یونان از جمله اندیشه های افلاطون و ارسطو و همین طور منابع دینی از جمله آیات و روایات و مبانی فلسفی خود موفق به تبیین نظریه ای جامع در باب ساحتهای طولی حیات و نسبت آن با کمال انسانی شده اند. در اندیشه ایشان ساحات طولی حیات بشری تنها در پرتو تکامل وجودی و فردی انسان قابل تبیین و تفسیر است و این ساحات، ارتباطی تنگاتنگ با تکامل معرفتی انسان دارد. به رغم برخی تفاوتها در بین فلاسفه اسلامی، می توان ساحات طولی حیات انسان را به سه ساحت: حیات مادی، حیات مثالی و حیات عقلی تقسیم کرد. ملاصدرا با استفاده از مبانی فلسفی خود از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری، توانسته تا به درستی رابطه بین ساحات طولی حیات بشر و تکامل وجودی انسان را تبیین فلسفی نماید. اما حیات انسانی علاوه بر ساحات طولی، واجد ساحات عرضی نیز می باشد که از جمله آنها می توان به ساحت حیات فردی، اجتماعی، حقیقی، مجازی و ... اشاره کرد. به نظر نگارنده بر اساس مبانی فسلفی ملاصدرا و نگاه طولی و اشتدادی وی به کمال انسان، نقش و جایگاه ساحات عرضی در روند تکامل انسان به درستی قابل تبیین نیست.
ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان علم پیشین الهی با حریّت بندگان، موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. نگارنده، ابتدا دیدگاه برخی از فیلسوفان مانند فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و نیز برخی از عرفا را مورد نظر قرار داده است و در ادامه بر آن است که از منظر فقاهت در متون دینی و از دریچه آثار مرحوم میرزای اصفهانی به پاسخ به این سوال برآید. بر این اساس ملاحظه می شود که میرزای اصفهانی ضمن نقد دیدگاه فلاسفه و عرفا در این موضوع، الهام گرفته از نصوص دینی میان علم و اراده تفاوت نهاده و آنگاه کار علم را کشف کائنات و غیر کائنات و کار اراده را تعیّن به یکی از این دو سوی کشف شده می داند و بدین طریق از علّت بودن علم برای افعال حذر شده و با قائل شدن دو نحوه علم برای خداوند تعالی و نیز بلامعلوم دانستنِ علم، در این موضوع به ارائه نظر پرداخته اند.
ملامحمد مهدی نراقی و نقد و ارزیابی نظریات وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وحدت وجود از جمله مهمترین و پیچیده ترین مطالب فلسفی و عرفانی مورد توجّه است که همواره محل بحث و تأمل اندیشمندان بسیاری بوده است. برخی چون ابن عربی، قونوی، عبدالرازق کاشانی با رویکرد شهودی به این مسئله نگاه کردند و کسانی چون ملاصدرا با رویکرد عقلی وصیغه فلسفی آن را اثبات نموده و امثال کسانی چون علاء الدوله سمنانی، این مسئله را به چالش گرفته و نقد کرده است.این نوشتار درپی آن است تا دیدگاه ملا محمد مهدی نراقی را در مسئله وحدت وجود و موضع نقادانه اش بر آراء اندیشمندان این مسئله بویژه نظریه ملا صدرا و عرفا را تبیین نماید. برای نیل به این مهم در ابتدا دیدگاه اجمالی ایشان در مورد وحدت وجود مطرح می شود و در نهایت انتقادات این حکیم بزرگوار نسبت به نظریات مربوط به آن،بیان می گردد.
راهکارهای تولید علم دینی مبتنی بر نظریة آیت الله جوادی آملی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته نظریة خاص آیت الله جوادی آملی درخصوص تولید علم دینی، که به نظریة «علم دینی حداکثری» شهرت یافته، تبیین می شود. ایشان نظریة تولید علم دینی را به گونه ای سامان می دهد که در ضمن آن هریک از مبادی معرفتی بشر، اعم از عقل، نقل، شهود و حتی تجربة حسی، ارزش و اعتبار خاص خود را به دست می آورند.
پس از بررسی و دسته بندی آرای معظم له درخصوص معنای دقیق علم دینی، به تبیین راهکارهای تولید علم دینی از دیدگاه ایشان پرداخته، بیان می کند که ایشان با برداشتی جدید از معنای دین و رابطة آن با عقل، دست کم به سیزده راهکار مشخص درخصوص تولید علم دینی، مبتنی بر نظریة خود دست یافته اند که البته می توان این راهکارها را در رابطة طولی به «راهکارهای مرتبط با حوزة نظریه پردازی» و «راهکارهای مرتبط با حوزة عملیاتی و میدانی» دسته بندی کرد.
نگارنده ابهاماتی بر این نظریه وارد می داند، که با بهسازی و رفع مشکلات این نظریه، می توان آن را مبنای مناسبی برای فعالیت های نظریه پردازانه و فعالیت های عملی درخصوص تولید علم دینی قرار داد.
تبیین تقریرهای برهان فطرت (تضایف) بر اثبات وجود خدا(با تأکید بر آرای آیت الله شاه آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثبات گرایش فطری و درونی در نهاد انسان ها به سوی پروردگارشان، یکی از بهترین راه های اثبات و شناخت خدا است؛ چراکه این راه، ذاتی، همگانی، تغییرناپذیر و پایدار است و می تواند از استوارترین برهان های اثبات وجود خدا باشد. از آنجا که فطرت انسان، دارای گرایش های مختلف است، تقریرهای برهان فطری نیز براساس این گرایش ها متفاوتند. در برهان فطرت عشق به کمال مطلق، با استفاده از عشق ذاتی و درونی انسان به کمال مطلق، خدا اثبات می شود. در برهان فطرت امید نیز از راه اثبات امید انسان در سختی ها و کوتاه شدن دستش از تمام اسباب و وسائط مادی، وجود خدا اثبات می شود. در برهان فطرت افتقار که از ابتکارات مرحوم آیت الله شاه آبادی است، با استفاده از برهان فقر ذاتی صدرایی و برهان امکان و وجوب سینوی، پس از اثبات ذات فقیر و امکانی انسان ها، ذات غنی خداوند اثبات می شود. برهان فطرت انقیاد، برهان فطرت خوف و برهان فطرت بغضِ نقص نیز که باز از ابداعات فلسفی ایشان هستند، به ترتیب از راه اثبات خضوع ذاتی انسان در برابر کمال، خوف از دست دادن محبوب ها و تنفّر از نقص، خداوند را اثبات می کنند. در منظومه فکری آیت الله شاه آبادی چگونه با تقریرهای مختلف برهان فطرت یا تضایف از گرایش درونی انسان، وجود خدا اثبات می شود؟ این پژوهش ضمن پاسخ به این پرسش، به تحلیل تقریرهای این برهان می پردازد.
زمان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمان و زمانمندی از شئون و جلوه های موجودات ممکن است و هیچ گاه از آنها منفک نمی شود. اما ازآنجاکه وجود امری تشکیکی است، هر مرتبه ای شأن خود را دارد. زنجیره زمان در مراتب ممکنات هیچ گاه پاره نمی شود بلکه در سیر صعودی هستی لطیف تر و رقیق می شود. در نتیجه، شئون آن هم دچار قبض و بسط می گردد. زمان در عالم رؤیا و طبیعت یکی نیست. سال هایی که در عالم رؤیا سپری می شود، نسبت به عالم طبیعت در یک لحظه جمع می شود. اما این حقیقت در جهان آخرت چنان رقیق و جمع می شود که براساس آیات الهی، یک روز آن مطابق هزار یا پنجاه هزار سال طول می کشد که با احوال کافران و مؤمنان متغیر است. آن زمان حقیقتی درونی، شخصی و کیفی است و این زمان حقیقتی کمّی و بیرونی است. در این مقاله، کوشش شده است با روش تحلیلی و توصیفی، این نظریه تبیین گردد.
بررسی ارتباط «طور ورای عقل» ملاصدرا و «سپهر دین» کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
آیا حوزه ای فراتر از عقل که منطق ناپذیر و احکامش ضد عقل باشد، وجود دارد؟ این پرسش همواره عرفان را به رویارویی در برابر فلسفه فراخوانده است. ازاین رو دو حوزه «عقل» و «طور ماورای عقل» و نسبت بین این دو همیشه موردتوجه عرفا، عرفان شناسان و دین پژوهان در غرب مسیحی و شرق اسلامی بوده است. ملاصدرا و کی یرکگور می پذیرند که عقل منبع معرفتی کامل برای درک حقایق نیست. کی یرکگور در مواجه با پارادوکس موجود در سپهر دین حکم به توقف عقل می دهد. ملاصدرا قلمروهای ادراکی و حوزه های معرفتی را در هر دو حوزه عقل و طور ورای آن، دارای هماهنگی و انسجام می داند. کی یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. از دیدگاه ملاصدرا و کی یرکگور سپهر دین و طور ورای عقل دارای هویتی رازآلود و تمثیلی است؛ تمثیلی که زبان شعری و ساخت های ادبی نیست بلکه یک طرز خاص از تفکر و یک روش خاص برای نیل به معرفت است. در این مقاله به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست (سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو پرداخته شده است.
بررسى دیدگاه مخالفان قاعده حداکثرى سنخیت علت و معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از فروع مهم اصل علیت، قاعده سنخیت علت و معلول است که موجب تقابل فیلسوفان مدافع این قاعده با مخالفان آن شده است. این مخالفت ها را با توجه به دو معناى حداقلى و حداکثرى سنخیت، مى توان به دو دسته تقسیم کرد: معناى حداقلى سنخیت در نظام هاى فلسفى پیش از حکمت متعالیه معنا مى یابد و معناى حداکثرى نیز با توجه به مبانى خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و تشکیک وجود تبیین مى گردد. مخالفان معناى حداقلى سنخیت، متکلمان و به ویژه اشاعره هستند و مخالفان معناى حداکثرى سنخیت شامل گروه هاى مختلفى از جمله برخى از فیلسوفان مخالف حکمت متعالیه، برخى اصولیین و نیز تفکیکى ها هستند. در این مقاله به تحلیل و نقد مخالفان معناى حداکثرى و پاسخ به آنها بر مبناى حکمت متعالیه مى پردازیم.
مبادی فلسفی وحی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مُدرِکِ معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعه وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رؤیا». در مقاله پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متأله به بحث گذاشته شده است.
وابستگی نظریه های چندجهانی به افق مفهومی نظریه پردازان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
نظریه های چندجهانی در فیزیک معاصر بحث برانگیز بوده اند. بر اساس این نظریه ها گروه بزرگی از جهان های دیگر وجود دارد که با آنها تماسی نداریم و هرگز نیز نخواهیم داشت. بحث تعدد جهان ها که ماهیتی فلسفی دارد، تنها مختص فیزیک معاصر نبوده، بلکه ایده ای تاریخی است. گفته می شود، نظریه چندجهانی معاصر، علمی است و لذا با نظریه های پیش از خود متفاوت است. ما با بررسی تاریخی این نظریه ها نشان می دهیم که در هر زمان عناصری پایه، منبعث از اصول فیزیکی پذیرفته شده در آن افق تاریخی وجود داشته اند که اندیشه تکثر جهان را شکل داده اند؛ لذا نظریات چندجهانی معاصر و پیش از آن از این منظر به هم شباهت دارند و نوع تکثر جهان ها در طول تاریخ به افق مفهومی نظریه پردازان وابسته است. هدف از این بررسی آن است که به نظریه چندجهانی جدید در بستر تاریخی اش بنگریم و وجوه معرفتی چندجهانی و بستگی نظریه های آن، به افق مفهومی و منظرِ ناظر را نشان دهیم.
منطق طبقه بندی علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
مقایسه دیدگاه قاضی سعید قمی با علامه مجلسی درباره توحید ذاتی و صفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید ذاتی و صفاتی از مهم ترین اقسام توحید به شمار می آیند. در این نوشتار، آراء و اندیشه های قاضی سعید قمی و علامه مجلسی درباره این مسئله مورد بررسی قرارگرفته است. این دو متفکر بزرگ، علاوه بر اینکه در معنای توحید ذاتی اختلافاتی دارند، مبانی و زیرساخت های وجود شناختی که توحید ذاتی را بر اساس آن اثبات کرده اند، نیز کاملاً متفاوت و بلکه متناقض است و نیز درباره توحید صفاتی اختلافاتی با یکدیگر دارند. یکی از مباحثی که با توحید صفاتی گره خورده، آموزه عینیت ذات و صفات است. علامه مجلسی از طرفداران و قاضی سعید از منکران آن است، البته او عینیت را در مرتبه الوهیت می پذیرد. پذیرش اصالت وجود و لوازم آن، علامه مجلسی را به جمع بین تشبیه و تنزیه سوق می دهد اما مخالفت قاضی سعید با این مبانی و اعتقاد او به تفکیک مراتب در وجود خداوند، باعث جانب داری او از نظریه تنزیه در مقام ذات و تشبیه در مقام صفات شده است.
خوانش ملاصدرا از برهان حدوث متکلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان حدوث متکلمان در اثبات وجود خدا مبتنی بر حدوث عالم (ماسوی الله) و درنتیجه وابستگی آن به مبدئی قدیم است. بدین گونه که مناط نیاز معلول به علت را حدوث آن قرار می دهند. اما حکما مناط نیاز به علت را امکان ماهوی و ملاصدرا آن را امکان فقری می دانند. در اندیشه صدرایی بر برهان حدوث، دو اشکال اساسی وارد است؛ اشکال اول، مبنایی است و بر دخالت دادن حدوث به عنوان مناط نیاز به علت وارد شده و اشکال دوم بر بنای استدلال اینکه حدوث عالم در سطح عوارض و اوصاف بیرونی آن است و متکلمین از سرایت آن به جوهر عالم ناتوان اند. ملاصدرا می کوشد به واسطه حرکت جوهری به نوعی حدوث را متوجه جوهر عالم بداند و برهان را تصحیح کند. این تکاپو گرچه قالب برهان حدوث را حفظ می کند؛ ولی محتوای آن را تغییر کلی می دهد و بیشتر به سمت برهان حرکت نزدیک می کند.
تقدم خداآگاهی بر خودآگاهی در معرفت نفس از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
علامه طباطبایی معرفت نفس را یگانه راه به سوی کمال می داند و همانند ملاصدرا بر این باور است که چون ممکن الوجود با ربط به حضرت حق تحقق می یابد، علمش به خداوند نیز عین ربط است؛ ازاین رو معرفت رب بر دیگر معارف، حتی شناخت نفس نیز مقدم است. علامه دست کم پنج نوع دلیل بر این ادعا آورده که بازشناسی آنها برای اولین بار در این مقاله صورت گرفته و به برخی سؤالات و شبهات درباره آن پاسخ داده شده است. ضمن اینکه علم به خداوند، نوری است که به واسطه آن همه چیز شناخته می شود و بین خدا و مخلوقات، حجابی غیر از آنها نیست.
تبیین وجودی شیطان از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، عرفان، کلام، فلسفه، تفسیر و... هر کدام از حیثیات ویژه ای درباره ی چیستی، هستی و کارکردهای وجودی شیطان به مداقه پرداخته اند. هدف این پژوهش تبیین وجودی شیطان از دیدگاه فخر رازی است. فخر بر این باور است که شیطان از ماده شطن به معنای دور است و در اصطلاح به اجنه کافر اطلاق می شود. او در آثار مختلفش سه دلیل عقل برای وجود شیطان بیان کرده است. علاوه بر آن از طریق مراتب صدور افعال از حیوانات از جمله انسان دلیل منکران وجود شیطان را تبیین می کند و سپس از طرف مختلف نفوذ شیطان در انسان این دلیل را مورد نقادی قرار می دهد. او در تبیین جایگاه شیطان در عالم هستی، شیطان را ممکن الوجودی معرفی می کند که نه متحیز است و نه صفت برای یک شی متحیز است، بلکه آن را جزء ارواح سفلیه شریر و خبیث معرفی می کند.
بررسی نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی»، در معرفت شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
«علم» در حکمت متعالیه مساوق با وجود انگاشته می شود. تحلیل علم در پرتو تفسیری وجودی از آن، سبب ارائه ویژگیهای خاصّ برای دو گونه علم حصولی و علم حضوری در معرفت شناسی حکمت متعالیه می گردد.. مساله پژوهش جاری، تبیین نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی» و مشخص نمودن حیطه جریان توجیه معرفتی در دو گونه مذکور از معرفت است. ره یافت بدست آمده که با روی آوردی تحلیلی-منطقی در عبارات صدرالمتالهین حاصل گشته است، اثبات نیازمندی علم حصولی(به سبب دوگانگی وجود علمی و وجود عینی در آن) به توجیه معرفتی و انحصار آن در «برهان» است. علم حضوری نیز، از آن جهت که با شهود وجود عینیِ معلوم حاصل می گردد، در دو گونه متفاوت خود(حسّی و فراحسّی)، بی نیاز از توجیه معرفتی است. ره یافت بدست آمده که با روی آوردی تحلیلی-منطقی در عبارات صدرالمتالهین حاصل گشته است، اثبات نیازمندی علم حصولی(به سبب دوگانگی وجود علمی و وجود عینی در آن) به توجیه معرفتی و انحصار آن در «برهان» است. علم حضوری نیز، از آن جهت که با شهود وجود عینیِ معلوم حاصل می گردد، در دو گونه متفاوت خود(حسّی و فراحسّی)، بی نیاز از توجیه معرفتی است.
تاریخچه بحث عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از اشاره مختصر به تاریخ مباحث عدل الهی در اندیشة دانشمندان مسلمان، به معنای عدل از نظر اهل لغت، متکلمان و فیلسوفان می پردازد. آنگاه کلیات دیدگاه های شانزده تن از دانشمندان مسلمان، از سدة چهارم تاکنون، در مورد عدل الهی را به اختصار بیان می کند، همچون: شیخ مفید، سید مرتضی، میرزا حسن لاهیجی.
چرایی درد از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان و متکلمان از زاویای مختلف به پدیده درد پرداخته و کوشیده اند به برخی از پرسش های مهم در این زمینه پاسخ دهند. یکی از این پرسش ها که در گذشته، افزون بر فیلسوفان، ذهن پزشکان را نیز به خود مشغول ساخته بوده است، پرسش از علت درد است. ابن سینا به مسئله مهم «چرایی درد»، هم به عنوان یک فیلسوف و هم به مثابه یک پزشک، پرداخته است. وی به رغم دیدگاه پزشکی رایج زمانه خود، علت دردهای جسمانی را در تفرق اتصال اعضای بدن منحصر نکرده و مزاج غیرمعتدل (سوء مزاج) را نیز از علل آن به شمار آورده است. شیخ الرئیس برای اثبات علیت تفرق اتصال نسبت به درد، توسل به شواهد تجربی را کافی می بیند. وی همچنین برای مدلل کردن علیت سوء مزاج، به ادله ای متوسل می شود. برای مثال، طبق احتجاج او، دردی که در کل اجزاء یک عضو، به صورت یکسان، پراکنده شده باشد، نمی تواند ناشی از تفرق اتصال باشد، بلکه از مزاج نامعتدل ناشی می شود. دیدگاه شیخ در تعیین علل درد که کاملاً متأثر از طبیعیات زمانه اوست، با نمونه های نقضی روبه روست که پذیرش آ ن ها به این نتیجه می انجامد که هیچ یک از دو گزینه موردنظر شیخ، بیانگر علت تامه دردهای جسمانی نیست.
تقریر معانی تشکیک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تشکیک عامی می گوید وجودات حقایق متباین به تمام ذات هستند که در صدق مفهوم واحد وجود، مشترک هستند. تشکیک خاصی معتقد است وجود، یک حقیقت واحد است که سبب وحدت آن، اتصال وجودی است که در دو عرصه طولی و عرضی گسترده می شود. ملاک کثرت طولی، کمال و نقص است که وجود قوی در مرتبه بالاتر و وجود ضعیف در مرتبه پایین قرار دارد که مرتبه اعلای آن، ذات الهی و پایین ترین مرتبه آن، هیولای اولی است. ملاک در تشکیک عرضی، تمایز ماهوی است. البته همان طور که بیان شد، در واقع تمایز ماهوی به وجود باز می گردد.
تشکیک خاص الخاصی عبارت از آن است که وجود یک حقیقت واحد بسیط است که وجود خداوند متعال است که تمام حقایق و اشیاء، ظهورات و تجلیّات این حقیقت واحد هستند.
در تشکیک عرضی، وجودات مختلف در یک رتبه هستند و در کمال و نقص متفاوت نیستند. در اینجا نیز ملاک تشکیک، رجوع ما به الامتیاز به ما به الاشتراک است که وجه اشتراک وجود است و وجه امتیاز، ماهیت است که البته با بیان مطرح شده به وجود باز می گردد.