مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
محمدعابد الجابری
حوزههای تخصصی:
محور پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های نظام فکری جابری نظیر الگوی تفکر او، نحوه شکل گیری بنیان های عقلانی و فرهنگی او، ساختارشکنی او و موارد دیگر است. اما در بعضی مواقع، انتقادهایی را که به او وارد است مطرح می کند و اگر احیانا دارای رویکردی تحسین برانگیز باشد نیز آن را یادآور می شود. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی به بررسی اجمالی سیر تفکر و آثار وی پرداخته است. جابری بیش از آنکه شخصیت کلامی یا به عبارتی، نومعتزلی باشد، بیشتر فلسفی است و این را آثار او نیز شهادت می دهند، حتی او یک اثر کلامی محض هم ندارد. با این حال، دیدگاه او را نسبت به مسائل مطرح شده ای همچون امامت، عدل و توحید، آن هم به صورت تلویحی، از درون آثار مختلف او استخراج کرده ایم که در روند مقاله بیان می شود.
محمد عابدالجابری؛ چرایی انحطاط مسلمانان و راه رهایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چندین قرن از مواجهه اسلام با غرب، سؤال «چه باید کرد تا از انحطاط رهایی یافت؟» همچنان دغدغه اصلی متفکران و اندیشمندان مسلمان است. هر متفکری با ارائه روشی خاص، دغدغه احیای سنت های اسلامی را در سر می پروراند و بدین ترتیب طیف گوناگونی از راه حل ها پدید آمده است. یکی از این راه ها متعلق به محمد عابدالجابری، نواندیش عقل گرای مغربی است. به عقیده عابدالجابری، جوامع اسلامی، به دلیل غفلت از سنت ابن رشد و عدم نقد میراث گذشته خود در انحطاط و عقب ماندگی به سر می برند. عقل عربی (نه الزاماً عقل اسلامی) دارای ساختارهای مخصوصی است که آن را از عقل غربی متمایز می کند. تکیه بر سنت های اسلامی و خوانشی نوین از فلسفه اندلس مخصوصاً ابن رشد می تواند به سؤال «چه باید کرد تا از انحطاط رهایی یافتِ؟» مسلمانان در عصر جدید پاسخ مطلوبی بدهد. به عقیده وی، اندیشه ابن رشد، دین و فلسفه را از هم جدا می کند ؛ تسامح سیاسی و عقیدتی را مطلوب، نقد را عامل شکوفایی و عقل و دین را دارای کارویژه های مخصوص خود می داند؛ و عقل را ابزاری برای نقد معرفی می کند. بنابراین از نظر وی، ضروری است جهت احیای این سنت عقلانی دست به خوانشی نوین از فلسفه مغرب و اندُلُس بزنیم.
رویکرد کلامی محمد عابد الجابری در نقد تراث شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نقدهای جابری نسبت به تراث دینی، نقد وی به اندیشه های شیعی است. جابری علی رغم ادعایش مبنی بر عدم ورود به نقد کلامی و به کارگیری روش معرفت شناسانه، خود عملاً وارد نقدهای کلامی شده و تشیع را فاقد ریشه های فکری اصیل در آموزه های اسلام می داند که خاستگاه اصلی آن جریانی سیاسی بوده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی برخی از دیدگاه های جابری درباره اندیشه شیعی تحلیل و بررسی و مشخص شده: اولاً اطلاق عقل مستقل بر فرهنگ و آموزه های شیعی از سوی جابری مبتنی بر خوانش معرفت شناسانه از مذهب شیعه نبوده زیرا آموزه ها و عقاید شیعه ریشه در عقلانیت دارد و ثانیاً داده های تاریخی ای که جابری برای اثبات وارداتی و هرمسی بودن اندیشه شیعه ارایه می دهد، مبنای علمی ندارد و اندیشه شیعی متمایز از اندیشه باطنیه و اسماعیلیه است. .
روش تفسیری محمدعابد الجابری در «مدخل الی القرآن الکریم» و «فهم القرآن الحکیم، التفسیر الواضح»، حسب ترتیب النزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد عابد الجابری، متفکر نوپرداز مراکشی در حوزه مطالعات اسلامی، با گرایشی خاص به تفسیر قرآن کریم پرداخته است. از آراء و نظریات او می توان احیای تفکر اعتزالی را برداشت کرد. در مقدمه تفسیر خود با نام مدخل الی القرآن الکریم فی التعریف بالقرآن و تفسیر خود با نام فهم القرآن الحکیم به طرح مبانی و روش تفسیری خود مبادرت ورزیده است. از مبانی تفسیری جابری می توان به رعایت ترتیب نزول سوره ها همگام با فرودآمدن آن ها بر پیامبر اکرم(ص) اشاره داشت. با امعان نظر به این مبنا، روش تفسیری جابری را می توان در زمره روش تفسیری اجتهادی در نظر گرفت. جابری در این مسیر از روش هایی در تفسیر قرآن استفاده کرده است که عبارتند از: جداسازی متن از حاشیه، توجه به سیاق، ضرورت مرحله بندی آیات در فهم صحیح آن ها، بهره گیری از قصص در چارچوب سیاق، تعیین جایگاه سوره در ترتیب نزول، توجه به سیر دعوت محمدی در تفسیر آیات، تعبیر آیات قصص و امثال با هدف حجت و بیان و خدمت به اهداف دعوت، استفاده مشروط از روایات شأن نزول.
مقایسه زبان عرف عام و عرف خاص قرآن با محوریت دیدگاه های علامه طباطبایی و محمدعابدالجابری
منبع:
تفسیرپژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸
143 - 112
حوزههای تخصصی:
امروزه دید گاه های گوناگونی درباره زبان قرآن مطرح و با توجه به دانش زبان شناسی، تقسیم بندی های متنوعی در این حوزه ارائه شده است. از جمله اهم دسته بندی ها، تقسیم زبان قرآن به عرف عام و عرف خاص است. این دو دسته، شباهت های فراوانی با یکدیگر دارند؛ اما وجود معیارهای متفاوت در اندیشه طرفداران هر یک از آنها، موجب بروز تفاوت های معنایی قابل توجهی در زمینه تفسیر آیات الهی شده است. این نوشته با هدف بررسی مصداقی این دو حوزه در اندیشه دو تن از مفسران قرآن، یعنی علامه طباطبایی و محمدعابد الجابری تنظیم شده است. براین اساس، بحث دارای دو محور است: نخست هر یک از این گونه های زبانی قرآن، تعریف شده و سپس مصادیقی از تفاسیر مفسران مورد نظر در این راستا ارائه می شود. روش به کار رفته در این تحقیق، توصیفی تحلیلی و هدف مقاله، دستیابی به نظرات مفسران مذکور نسبت به گونه های زبانی قرآن و نقد دیدگاه آنهاست.
بررسی تطبیقی «امی بودن پیامبر» از منظر شهید مطهری و محمد الجابری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم در آیاتی درباره امی بودن پیامبر سخن رفته و ذیل آن ها آرای مختلفی بیان شده است. فهم صحیح عبارت «النّبی الامّی» باوری قرآنی و اسلامی درباره پیامبر اسلام(ص)را رقم می زند که یکی از ادله بسیاری از افراد بر معجزه بودن قرآن بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر می کوشد به بررسی و واکاوی دیدگاه های دو نظریه پرداز معاصر، یعنی استاد مطهری و محمدعابد الجابری بپردازد تا در نهایت اثبات کند علت اختلاف دیدگاه ها تفاوت پیش فرض های هر یک در تحلیل گزاره «النبی الامی» است. برای نیل بدین هدف، پس از بسط و تبیین مسئله، مهم ترین پیش فرض ها در تحلیل این گونه آیات بیان و آرای صاحب نظران ذیل آن ها شرح داده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد پیش فرض ها نقش بسیار مؤثری در تحلیل گزاره های قرآن دارند و تببین لغت به وسیله نظرات نزدیک تر به زمان نزول و بررسی سیاق آیات ما را به نظراتی متفاوت با عرف متداول رهنمون می سازد.