فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
باستان شناسی نظام صنعتی؛ رویکردی در تبیین تأثیر متقابل انسان و صنعت در شهر، مطالعه موردی کارخانه سیمان ری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی نظام صنعتی، شاخه ای از باستان شناسی است که علی رغم عدم پذیرش همه جانبه جامعه دانشگاهی به عنوان شاخه ای از باستان شناسی تا 20 سال گذشته، توانسته کمک های ارزشمندی به مطالعه تاریخ جوامع صنعتی ارائه دهد. در اینجا سعی شده که نسبت به روش شناسی مطالعه میدانی بر وجه جامعه شناختی، فرهنگی و تحلیلی باستان شناسی نظام صنعتی تأکید بیشتری صورت گیرد. به همین منظور ابتدا تاریخچه ای از نظام صنعتی و تحلیل های نظری مرتبط با آن بیان می شود. سپس تاریخچه ای از باستان شناسی صنعتی و روش شناسی مطالعه در این حوزه ارائه می گردد. در ادامه سعی می شود که بر رهیافت های نظری این حوزه ی پژوهشی، پرداخته و در نهایت امکانات باستان شناسی صنعتی در ایران مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. در این رویکرد بررسی کارخانه سیمان ری به صورت موردی نمونه عینی از این نوع پژوهش معرفی شده است
بررسی نمود ارزش های اخلاقی در معماری سنتی شهرهای کویری ایران نمونه موردی : شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل گیری معماری ایران هستند و همواره بر ماهیت ابنیه سنتی و روند شکل گیری آنها موثر بوده اند. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از : 1. جایگاه ارزش های اخلاقی در معماری سنتی ایران چیست؟ 2. توجه به ارزش های اخلاقی چه اثراتی را بر معماری سنتی شهر کویری یزد بر جای نهاده است؟ در راستای پاسخگویی به این پرسش ها ده بنا از آثار معماری سنتی شهر یزد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده اند. روش بکاررفته در این پژوهش، روش ""تاریخی-تفسیری"" می باشد و جهت جمع آوری اطلاعات از برآیندی از منابع کتابخانه ای و روش های میدانی استفاده شده است.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که ارزش های اخلاقی در روند ساخت بنا و نیز زمان بهره برداری از آن مورد توجه بوده است و اثرات آن در قالب پاسداری از فرهنگ وقف، عمل بر طبق اصول فتوت نامه ها و توجه به وحدانیت، انسانیت و طبیعت تجلی یافته است.
چگونگی بازتعریف طب بومی در دوره مدرن مطالعه موردی: عقاید وباورهای مربوط به باروری و ناباروری در شهرستان اردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های رایج در طب مکمل در کنار طب مدرن مسئله ای است که توجه محافل علمی بسیاری در حوزه سلامت را به خود جلب کرده است. رشد طب سنتی و استفاده از عقاید و روش های رایج در طب بومی در عصر مدرن زمینه ای را فراهم می کند تا به چیستی ریشه های فرهنگی این نوع روش های درمانی و چگونگی استفاده از آن ها بپردازیم. با توجه به این امر، پژوهش حاضر سعی در فهم چگونگی بازتعریف و استفاده از طب بومی در دوره مدرن دارد، جهت برآورده شدن این منظور و انجام مطالعه دقیق و علمی تر این موضوع را در محدوده عقاید و باورهای رایج در زمینه باروری و ناباروری در طب بومی در شهرستان اردستان دنبال می کنیم. از این رو تعداد 30 نفر از زنان شهرستان اردستان و توابع آن را با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب کرده و با روش کیفی از نوع تاریخ شفاهی و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، عقاید، باورها و روش های رایج در طب بومی در زمینه باروری و ناباروری را جمع آوری کرده و در نهایت تحلیل می نماییم
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
پرونده ویژه: حاشیه نشینی
حوزههای تخصصی:
مقدمه
نوع شناسی سکونت گاه های حاشیه ای
راهبردها و راهکارهای جهانی
علل و زمینه های پدید آمدن حاشیه نشینی در ایران
قوانین و اقدامات داخلی
آسیب شناسی
مطالعه کیفی از نحوه درک و تصور کنشگران از مصادیق تحقیر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیر اجتماعی یکی از مسائلی است که گاه آگاهانه و زمانی ناآگاهانه در جریان انتقال پیام شکل می گیرد. وجود آمارهای روزافزون اختلالات روانی و به تبع آن، پیامدهای اجتماعی نشأت گرفته از آن، ما را نسبت به طرح این مسأله جدید در حوزه آسیب شناختی حساس نموده و سؤال تازه ای را مطرح کرده است که در سالیان طولانی، بدان توجه چندانی نمی شد. از این رو، پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش شناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 40 زن و مرد ساکن شهر تهران، به بررسی درک و تصور سوژه ها از مصادیق تحقیر اجتماعی، با کنکاش در تجربه زیسته آنان بپردازد. یافته ها نشان داد که انواع و اقسام تحقیر با توجه به انگیزه های تحقیرگر، شامل چهار نوع تحقیر معطوف به هدف، تحقیر معطوف به غفلت، تحقیر معطوف به قدرت و تحقیر معطوف به تحقیرشدگی است که مصادیق تحقیر اجتماعی، با عطف به اهداف و محورهایی که در چهارچوب آن شکل می گیرد، به دو دسته تحقیر کلامی (شامل: القاب تشبیهی و غیرتشبیهی، تمسخر و استهزا، به کارگیری الفاظ رکیک ) و غیرکلامی (مستقیم و غیرمستقیم) تقسیم می شود.
زیست مجردانه در تهران، مطالعه ای به روش نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم افراد به زندگی مستقل از خانواده و عملی کردن آن، در سال های اخیر به یکی از فرایندهای برجسته و قابل اعتنا در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است؛ طبق آمار غیررسمی اعلام شده از سوی مدیرکل فرهنگی سازمان ملی جوانان در شهریورماه سال 90، حدود 27 درصد جوانان در کلان شهرهای کشور زندگی مستقل از خانواده دارند، این نرخ در تهران به 30 درصد می رسد و این آمار در حال افزایش است. تحقیق منتهی به این مقاله به مطالعه ابعاد گوناگون این سبک زندگی با استفاده از گراندد تئوری پرداخته و در پی ارائه توصیفی فربه از آن بوده است. در این کار کوشیده ایم با استفاده از فن مصاحبه به دیدگاه های افرادی که این نحو زندگی را در پیش گرفته اند نزدیک شویم و به تاریخچه زندگی آنان دست یابیم تا نحوه هویت یابی، استراتژی های مختلف افراد و خانواده ها در مواجهه با مسائل زندگی مستقل، جریان های منتهی به آن و عوامل تأثیرگذار بر این اقدام را شناسایی کنیم. در این کار در مرحله کدگذاری محوری با استفاده از خانواده کدگذاری معرفی شده توسط استراس و کوربین، زمینه ها، علل، استراتژی ها و پیامدهای زندگی مستقل از خانواده را از مصاحبه ها استخراج کردیم و با وام گرفتن از خانواده های کدگذاری دیگر، مرحله انتقالی و عناصر هم نشین با این نحو زندگی را نیز نشان داده ایم. در پایان در مرحله کدگذاری انتخابی سه خطّ روایی مختلف را با محوریت استقلال و تأثیرگذاری جدی شهر تهران از خلال مصاحبه ها تشخیص داده و ذکر کرده ایم.
بررسی مقایسه ای سرآغازهای حوزه عمومی در ایران و غرب: قهوه خانه و اهمیت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که اولین بار آن را هابرماس به صورت نظری مطرح کرد و پیشینه اش را به سالن ها، قهوه خانه ها و دربار اروپایی رساند. این تصور که شکل گیر ی حوزه عمومی مختص غرب است، درست به نظر نمی رسد؛ زیرا در دورانی از تاریخ ایران نیز هم زمان با غرب، وجوهی از شکل های حوزه عمومی دیده می شود که در دورة صفویه به وجود آمده بود؛ اما مسیر تداوم و سیر آن در ایران و غرب به دلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی متفاوت بوده است. این مقاله با روی کرد جامعه شناسی تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، در صدد اثبات این است که در غرب حوزه عمومی، یعنی نقد قدرت، از دربار آغاز شد و سپس به جامعه راه یافت؛ ولی در ایران بر عکس، نقد قدرت و گفت وگو درباره مسائل عمومی در جامعه و به ویژه قهوه خانه ها شکل گرفت و بعد به حوزه دربار انتقال پیدا کرد. هم زمان با تسلط قدرت حاکمه، نهاد مذهب (مذهب تشیع) توانست از راه های مختلف مانند یافتن عنوان مذهب رسمی کشور و گسترش مناسک شیعی، به قالب حوزه عمومی، یعنی جایی که در آن گفت وگو و نقد صورت می پذیرد، درآید. به این ترتیب، حوزه عمومی در ایران عصر صفوی تا پهلوی، در قالب حوزه عمومی مذهبی جلوه کرد و از دهه 1340 آمیختگی میان حوزه عمومی سیاسی و مذهبی رخنمون می شود.
زنانگی و مردانگی در جامعه افغانستان: تحلیل گفتمان فیلم سنگ صبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا فیلم«سنگ صبور» بیان کننده ماهیت واقعی زندگی زناشویی جامعه افغانستان است؟
برای جواب به این سؤال و اینکه آیا شخصیت ها و کارکردهای زن و مرد در این فیلم، نشان دهنده فرهنگ مردان و زنان افغانی هست یا خیر؛ مفاهیم تشکیل دهندة مردانگی و زنانگی دیالوگ های یکی از معروف ترین فیلم های افغانی به نام «سنگ صبور» با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موف و با نظریه روان کاوانه «کارن هورنای» و نظریه انتقادی شرق شناسی تحلیل شده اند. فیلم سنگ صبور، زندگی زناشویی یک مرد جنگی مجروح و همسرش را در زمان جنگ های داخلی در شهرکابل بازنمایی می کند. تحلیل انجام گرفته بیانگر این است که مفاهیم زنانگی و مردانگی بازنمایی شده در سنگ صبور نمایان گر ماهیت فرهنگ روابط زناشوهری افغانی ها نیست. البته، شیوه های گفتمانی، به خصوص گفتمان رد و بدل شده میان مرد مجروح جنگی و همسرش بیانگر بخشی از گفتمان حاکم در افغانستان است که نمی توان آن را تنها گفتمان حاکم دانست.
تحلیل انسان شناختی ورزش زنان: مطالعه ای بر فعالیت های ورزشی در پارک های بانوان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وظایف شهرداری تهران به عنوان یک نهاد اجتماعی، تقویت نشاط و سلامتی شهروندان و ایجاد بسترهای لازم برای گذران اوقات فراغت و فعالیت های ورزشی بانوان از طریق تأمین فضای شهری، توسعه امکانات تفریحی و ورزشی و احداث مراکز تفریحی و ورزشی مختص بانوان است. مقاله حاضر ضمن آسیب شناسی فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی ورزش بانوان به بررسی پیامدهای جسمانی، روان شناختی و فرهنگی اجتماعی ورزش بانوان در فضای زنانه می پردازد. در مقاله حاضر از روش کیفی، نظریه زمینه ای و از فن های مصاحبه عمیق، گروه متمرکز و مشاهده استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که توسعه فضاهای ورزشی بانوان در سطح شهر تهران و افزایش سرانه ورزش بانوان در بعد جسمانی و روان شناختی موجب زیبایی و تناسب اندام، تقویت و درمان جسم، آرامش روان و اعصاب، افزایش اعتماد به نفس، تخلیه انرژی و عامل پیشگیری از استرس و افسردگی در زندگی روزمره می شود و نیز در بعد اجتماعی تأثیرات فراوانی بر زندگی اجتماعی بانوان دارد، به طوری که ورزش موجب جلوگیری از آسیب اجتماعی، افزایش تعاملات اجتماعی، گذران اوقات فراغت، کارایی در زندگی روزمره و سلامت و نشاط اجتماعی است.
معنای اجتماعی پول از دیدگاه زنان متأهل شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پول به عنوان یک ابزار، تمامی ابعاد زندگی را در برگرفته و بیشتر حوزه های دانش را تحت تأثیر خود قرار داده است. حوزه نفوذ پول به گونه ای گسترده شده است که از کارکرد ابزاری فراتر رفته و به یک پدیده فعال و مقتدر تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی معنای اجتماعی و نقش پول در میان زنان جامعه با هدف شناخت نقش جنسیتی پول می پردازد. روش تحقیق پدیدارشناسی جامعه شناختی است. برای نمونه گیری از 40 زن متأهل ساکن شهر کرج، بین سنین 20 تا 70 مصاحبه های عمیق گرفته شده است. یافته های تحقیق 280 گزاره مرتبط با پول را نشان می دهد که به 52 معنا تقلیل یافتند و در ده حوزه طبقه بندی شدند. این ده حوزه عبارت اند از خوشبختی، عرف، اخلاق، زمان، بدن، دولت، بازار، دانش، روان، دین و خانه. مفاهیم به دستآمده از معنای اجتماعی پول را این گونه می توان برشمرد پول از دیدگاه فردی به مثابه جریان زندگی است که امیددهنده و آرامش بخش است و هرگونه نگرانی را از بین می برد و اعتمادبه نفس می دهد. پول از دیدگاه خانواده یکی از عناصر اصلی زندگی است که از طریق کار، پس انداز، ارث، وام و توانایی زنانه با داشتن عقل معاش تأمین می شود. پول از دیدگاه فرهنگ ارگانی است که بیشترین فعالیت های مرتبط با چهار حوزه عرف، دین، بدن و اخلاق را سامان می دهد. پول از دیدگاه حوزه عمومی ابزار قدرتمندی است که یا از سوی دولت به کار گرفته می شود و یا نقش کلیدی در بازار دارد.
سیر و تحول کتابت و انتقال اطلاعات در پیدایش تمدن های شرق باستان مانند ایران، بین النهرین و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای مهم کتابت و خط استفاده از آن برای ذخیره سازی اطلاعات با ظرفیت نامحدود است که با حافظه انسان با ذخیره سازی محدود، قابل مقایسه نیست. نخستین کتابت با لوحه های سومری، به عنوان قدیم ترین گل نوشته های مربوط به نیمه هزاره چهارم ق.م، شروع شد. بعد از سومریان، بابلیان نیز بر لوحه های گلی می نگاشتند و در کتابخانه های منظم خود آن ها را حفظ می کردند. حفاری باستان شناسی در تل مردیخ، در جنوب غربی شهر حلب در سوریه، از وجود یک کتابخانه مهم پرده برداشت. در رأس شمرا در نزدیکی لاذقیة سوریه نیز گنجینه ای یافت شد و در میان اشیای آن، گل نوشته های فراوانی به دست آمد که بر آن ها حروف میخی به زبان اوگاریتی نوشته شده بود. در کتابخانه اوگاریت بخش وسیعی از نوآوری های هزار ساله خاورمیانه جمع شده بود. در کاوش های شهر هاتوشاس، پایتخت هیتیت ها، در آناتولی نیز هزاران گل نوشته به دست آمد. اداره کنندگان این مجموعه طی قرن ها از مهارت های فراوان دیگران در سایر کتابخانه های خاور میانه بهره بردند و دریافتند که در میان هزاران گل نوشته چگونه به گل نوشته مورد نظر دست یابند. بعدها کتابخانة آشور بانیپال در نزدیکی تپه کیونجیک در نزدیکی شهر موصل عراق کشف شد. درباره کتابخانه ها در مصر نیز باید گفت کهن ترین آثار ادبی مصریان معمولاً برخاسته از معابد بوده و پایه دینی داشته است و همه این ها در کتابخانه یا مرکز اسناد معابد نگه داری می شدند. در ایران نیز یکی از کهن ترین مرکز اسناد مکتوب هخامنشی از خزانه تخت جمشید به دست آمده است.
بُنگ زنی سنتی؛ اطلاع رسانی: گفتار صوتی سنتی در پهنه عشایر لر بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوم کهن لُر شاخه ای از عشایر ایران می باشند، که از فراز و نشیب تاریخ عبور نموده، از وسعت قلمرو تاریخی آنها به مراتب کاسته شده با وجود این امروزه در پهنه ای به وسعت حدود 000/123 کیلومتر مربع، در غرب، مرکز و مناطقی از سواحل شمالی خلیج فارس پراکنده اند، اینان به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می گردند و رود دز، مرز بین قلمرو سکونت گاه این دو شاخه را مشخص می دارد، هر یک از رده های این قوم دارای زندگی بسته ای در کوهستان های مرکزی ایران بوده، که فرهنگ کهنی با پدیده های شگرف مبتنی بر قوانین و ابداعات درونی بر آن حکم فرما است و هنوز این پدیده های درونی رده های مختلف را در زندگی روزمره تاریخی آنها حدوداً مشاهده می کنیم.
یکی از این پدیده های کهن تاریخی، پدیده ارتباطی است جهت تصمیم گیری فرماندهی رده ها که با شیوه حیاتِ زیستی آنها ارتباط تنگاتنگی دارد چون رده های گسترده و پراکنده آنها در تپه ماهور ها و دره های کوهستانی بایستی از مرکزی حمایت شوند که نیازهای خود را در رابطه با رویدادهای طبیعی و انسانی از آن مرکز خواستار گردند.
اطلاع رسانی گفتاری صوتی سنتی یکی از این نیازها است که دارای قوانین و انواع مختلفی است که هر کدام در بردارنده محتوایی و دارای مفاهیم ویژه ای می باشند و به شیوه ای بیان می گردند و همگان وظیفه عضوی، محلی، عرفی و تابعیت ای دارند که در انتقال این گفتارهای سنتی مشارکت نموده و به وظایف رده ای خود عمل نمایند.
در این مقاله سعی بر آن بوده که گوشه هایی از این رویدادهای سنتی را در پهنه لر بزرگ به ویژه لرهای بختیاری، بویراحمد و بهمئی بیان کرده و شرحی از آن را بازگو نموده باشد.
مقایسه فرهنگ و دانش بومی با دانش رسمی در حوزه آبخیزداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزش ها، روش ها و آگاهی محلی را در بر می گیرد. تجربه نشان می دهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز می تواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ارزان است و طریقه ی انتقال آن نیز شفاهی است. این دانش پویا بوده و طی زمان آبدیده شده و در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایط بومی و منطقه ای کاملا سازگار می باشد و به بهره بردارن روستایی در مورد مدیریت پایدار آبخیزها کمک نموده تا نقش فعال تری در توسعه پایدار منابع طبیعی ایفا کنند. هدف این مطالعه ارزیابی سطح دانش روستاییان در زمینه فناوری های حفاظت آب و خاک در پروژه های آبخیزداری است. با استفاده از یک مطالعه موردی از طریق گروه های متمرکز، مصاحبه و پرسشنامه داده ها با مشارکت کارشناسان استان و روستائیان حوزه های آبخیز شهید رجایی یانسر استان مازندران به دست آمده. یافته ها نشان داد که امکانات و تسهیلات اولیه زندگی در سطح اکثر روستاهای مورد مطالعه در حد متوسط بوده و روستاهای مورد بررسی در حوزه های مختلف از تنوع اقلیمی و آب و هوایی و نیز میزان دور افتادگی متفاوتی برخوردار بودند. همچنین وابستگی شدید بهره برداران به منابع طبیعی حوزه و محدودیت منابع معیشتی خانوارها منجر به فشار بیش از حد آنان بر منابع طبیعی و تشدید تخریب منابع گردیده است. کارشناسان مهمترین بحران های مربوط به منابع طبیعی حوزه ها را تخریب جنگل ها و مراتع؛ سیلاب ها؛ کاهش منابع آبی و کمبود آب، فرسایش خاک؛ جمع شدن رسوب پشت سد و بندها؛ و تخریب حاشیه رودخانه ارزیابی نمودند. دیدگاه ها بر آن بود که بهره برداران باید در مورد وقوع، علل و اهمیت این بحران ها همچنین شتاخت و اهمیت عملیات آبخیزداری، چگونگی انجام کار و حفاظت و نگهداری همه عملیات آگاهی و مهارت زیادی داشته باشند. این مطالعه مشخص نمود که ارزیابی ها و اولیت بندی ها که صرفاً از سوی کارشناسان انجام می شود با ارزیابی های ناشی از ابعاد گوناگون مخصوصاً بررسی های میدانی، اطلاعات موجود و مردم تفاوت داشته و بسیاری موارد دانش و اطلاعات عمیق مردم در مورد اکو سیستم ها و گونه هایی که با آنها در تماس هستند کمتر از آنچه واقعا هست ارزیابی گردیده بنابراین مهمترین اولویت آموزشی باید بر حول محور دانش بومی و ایجاد تعامل بین دانش بومی دانش رسمی باشد. در فرایند سریع صنعتی شدن جهانی بیشترین آسیب به بخش کشاورزری وارد شده سهم عمده آن نیز نصیب جهان سوم شد. زیرا روش های بومی آزمون پس داده خود را رها کردند.
جهان زیست ایرانی و تأثیر آن در نهادمندی سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.