مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
توسعه مشارکتی
حوزه های تخصصی:
سازمان ترویج کشاورزی، هم نهادی آموزشی است که برای کمک به توسعه کشورها پدید آمده و هم نهادی اجتماعی است که پیرو سیاست ها و باورهای ناشی از مبانی نظری حاکم بر توسعه کشورها عمل می کند. این مبانی نظری در طول زمان تغییر کرده اند و هم اکنون شاهد اهمیت یافتن پارادایم(1) مشارکتی توسعه در مقابل پارادایم نوسازی هستیم. از این رو، جایگاه و ماهیت نظام ترویج باید متناسب با این تغییرات مورد تحلیل و تبیین قرار گیرند. مقاله حاضر در صدد است با تشریح مفاهیم توسعه و مشارکت و بررسی ماهیت نظام ترویج در پارادایم نوسازی و پارادایم مشارکتی توسعه، جایگاه ترویج در پارادایم مشارکتی توسعه را تبیین کند.
ضرورت توجه به دانش بومی در برنامه های توسعه روستایی با تاکید بر توسعه مشارکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی مطالعه موردی: روستاهای منطقه کهمان، شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های «متخصص– برانگیخته»، همچون توسعه عمودی، به شدت مورد تردید قرار گرفته و موضوع نقش مردم محلی در پژوهش تقویت شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی با کمک گرفتن از فنون تحقیق کیفی و انجام نمونه گیری مبتنی بر هدف، و همچنین نظری بر فرایند تحقیق از جامعه آماری 446 سرپرست خانوار انجام شد. در این پژوهش سعی شد که با نگاهی بومی به موضوع پرداخته شود، تا بتوان به دنبال یافتن ظرفیت ها و پتانسیل های افراد بود و از این راه باورهای غلط را اصلاح کرد. آن گاه از دل باورهایی که قابلیت هموار کردن مسیر توسعه را دارند، بتوان ظرفیت های بالقوه را از طریق توانمندسازی به فعلیت رساند و به هدف اصلی یعنی مشارکت دست یافت. در این پژوهش دو گفتمان پیشرفت و بازاندیشی مورد بررسی قرار گرفتند، به طوری که با مطالعه انجام شده در زمینه خرده فرهنگ محلی، و توسعه مشارکتی، مدل توسعه ای ترسیم شد که گفتمان بازاندیشی بر آن غلبه داشت. در آن فرآیندی چرخه ای به چشم می خورد، به صورتی که خانواده گرایی و محلی گرایی به عنوان پایه های مدل در نظر گرفته شده است و اعتماد اجتماعی به عنوان قلب و شاه کلید توسعه مشارکتی. به علاوه، عناصر توسعه مشارکتی (مسئولیت پذیری و اثربخشی) که در نتیجه عناصر خرده فرهنگ محلی به دست آمدند، در مرحله بعد به عنوان عاملی مؤثر در ایجاد حس اعتماد بین افراد و انگیزه پیشرفت مدّنظر قرار گرفتند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که از دل فرهنگ و باورهای بومی و سنتی جامعه می توان الگوی توسعه ای مناسب جامعه روستایی ایجاد کرد. در این پژوهش از دل خرده فرهنگی که سال ها مانع توسعه تلقی می شد، این ایده مطرح گردیده است که این خرده فرهنگ ها لزوماً مانع توسعه نیستند و می توان براساس همین خرده فرهنگ ها توسعه ای را ایجاد کرد که حس مسئولیت پذیری و اثربخشی به بار آورد. همچنین با آن می توان مردم را در توسعه دخیل کرد و تعلق افراد را به برنامه های توسعه ای افزایش داد.
بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در فعالیت های عمرانی و خدماتی شهرداری (مطالعه موردی: محله ولیعصر شمالی، تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
559 - 573
حوزه های تخصصی:
مشارکت کلیه ی شهروندان در فعالیت های شهری است که می تواند مشروعیت، مقبولیت و رضایت مندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح گردیده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظر می رسد این فعالیت ها آنچنان که باید نتوانسته مشارکت های مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان مشارکت شهروندان در طرح های توسعه عمرانی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. در تحقیق حاضر ابزار گردآوری داده ها و اندازه متغیرها، پرسشنامه داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در بخش میدانی ابزار؛ مشاهدات مستقیم، مصاحبه و توزیع پرسشنامه بوده است. جامعه ی آماری پژوهش را شهروندان محله ولیعصر شمالی، تهران در سال 1396 تشکیل می دهند که از میان آن-ها و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، نمونه ای به حجم 200 نفر سرپرست خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه محقق ساخته) از طریق محاسبه آلفای کرونباخ سطح اطمینان 85% را نشان می دهد. در نهایت نتیجه تحقیق نشان داد که مشارکت شهروندان در فعالیت های عمرانی و خدماتی گویای این مطلب است که شهروندان از مشارکت بالایی برخوردار نبوده اند است. آزمون اسپیرمن رابطه تا سطح 99% معنادار بین میزان تحصیلات (مهمترین مؤلفه پایگاه اجتماعی) را نشان می دهد که این در واقع بیانگر این است که با افزایش سطح تحصیلات، میزان مشارکت شهروندان در طرح های عمرانی نیز بیشتر خواهد شد. ارتباط بین میزان تحصیلات شهروندان و میزان مشارکت آنها در مراحل مختلف برنامه ریزی طرح های عمران شهری تا سطح 99% معنادار می باشد.
بررسی نقش صداوسیما در انتشار تنوع فرهنگی (با تأکید بر توسعه مشارکتی)
حوزه های تخصصی:
تنوع فرهنگی واقعیت بدیهی کشور ایران است که سیاست گذاری و مدیریت صحیح درباره آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. رسانه، گذشته از آنکه خود، فرهنگ غالبی را ترویج می کند، از عناصر فرهنگ ساز است. رسانه ها، آینه تمام و کمال فرهنگ کلی جامعه می باشند. بسیاری از نهادهای اجتماعی بویژه رسانه ها می توانند در راستای ترویج و توسعه علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و به عبارت دیگر پیشرفت و سازندگی کشور، نقش اساسی داشته باشند، اما صداوسیما به عنوان دانشگاهی سراسری و فراگیر، نقش مؤثرتری را بر عهده دارد، چرا که معمولاً برنامه های رسانه ملی، بویژه فیلم های تلویزیونی، اثرات فرهنگی- اجتماعی قابل ملاحظه ای را در ابعاد مختلف به همراه دارد. در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد اهداف و حل مشکلات اقتصادی خود به اتحاد و یکپارچگی بیشتری نیاز دارد، استفاده از ظرفیت تنوع فرهنگی بیش از پیش دارای اهمیت است. ظرفیت بزرگ صداوسیما می تواند کمک شایان توجهی به ایجاد این اتحاد و یکپارچگی کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش صداوسیما در انتشار تنوع فرهنگی (با تأکید بر توسعه مشارکتی) بوده است. جامعه آماری این پژوهش، 150 نفر از مدیران و مسئولان ارشد صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستند. با توجه به حجم کم نمونه تمام جامعه آماری به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش پرسشنامه با روایی و پایایی قابل قبول است. جمع آوری داده در روش کتابخانهای از طریق فیش برداری انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرمافزارهای آماری SPSS 22و Smart Pls 2 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که برنامه های صداوسیما بر انتشار تنوع فرهنگ (با تأکید بر توسعه مشارکتی) موثر است. همچنین بین نوع فعالیت های حرفهای، بین سیاست تحریریه صداوسیما، اعتقادات شخصی کارمندان صداوسیما، ایجاد تعصب و کلیشهای شدن موضوعات صداوسیما بر انتشار تنوع فرهنگی (با تأکید بر توسعه مشارکتی) موثر است.
توسعۀ مشارکتی محلۀ فرحزاد تهران به عنوان تفرجگاه و مقصد گردشگری: بستر و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بستر و موانع توسعه مشارکتی یکی از تفرجگاه های اصلی و محلات سیاحتی تهران، موسوم به فرحزاد، مورد تحلیل قرار می گیرد. طی مقاله، نخست وضعیت فرحزاد از منظر سکونت/ محیط مصنوع، ویژگی های اجتماعی و گسترش کسب و کارهای خدمات رسان جهت بازدیدکنندگان توصیف و ذی نفعان اصلی توسعه محله شناسایی می شود. سپس، بستر و موانع توسعه فعالیت های تفرجی و سیاحتی در فرحزاد در دو محور عملیاتی- ساختاری و اجتماعی- فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد. بدین منظور، هم برنامه های تهیه شده توسط بخش عمومی جهت فرحزاد و هم دیدگاه های ذی نفعان مختلف در مورد بستر و موانع مشارکت تحلیل می شود. روش های به کار گرفته شده جهت مطالعه حاضر مشتمل بر تحلیل طرح ها و داده های موجود، مشاهده و نیز مصاحبه های نیمه ساختارمند با بازدیدکنندگان، ساکنان، دست اندرکاران برنامه ریزی و دیگر ذی نفعان بوده است. نتایج تحلیل برنامه های تهیه شده جهت فرحزاد که در لفظ و ظاهر بر ماهیت سکونتی- گردشگری محله تأکید می ورزند، حاکی از کم توجهی به جنبه های اجتماعی توسعه و به ویژه مشارکت جماعت محلی است. همچنین، بر پایه مصاحبه ها و مشاهدات، سطح پایین آگاهی، انسجام و همبستگی اندک، ناهماهنگی میان اهداف و تمهیدات نهادهای بخش عمومی و مشکل مالکیت امکان مشارکت محلی را، از جمله در توسعه فعالیت های تفرجی و سیاحتی، کاهش داده است.
ارزیابی جایگاه مشارکت نهادمند اجتماعی در برنامه ششم توسعه و راهکارهای ارتقای آن در برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی نهادمند، زمینه تعامل فرد با دیگران در جامعه را در ساختاری نظام یافته تحت عنوان تشکل های مردمی فراهم می کند. این مشارکت به افزایش نشاط اجتماعی، سرمایه اجتماعی و انسجام اجتماعی منجر می شود و علاوه براین مخاطبین تشکل ها، مانند طبقات محروم و محیط زیست از فعالیت ایشان منتفع می شوند. اصلی ترین مسئولیت دولت ها در قبال این گروه ها تنظیم گری و حمایت از فعالیت های ایشان است. برنامه های توسعه در کشور ایران مهمترین قوانین برای تنظیم حکمرانی در بازه های پنج ساله هستند. در الگوهای جهانی و قانون اساسی ایران چهار سطح تصمیم گیری، نظارت، مطالبه گری و اجرا برای مشارکت اجتماعی تعریف شده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی وضعیت مشارکت اجتماعی در برنامه ششم توسعه و کشور بررسی و در نهایت پیشنهاداتی برای ارتقای مشارکت نهادمند اجتماعی در برنامه هفتم توسعه بر اساس تجربیات موفق جهانی و دیدگاه اندیشمندان اجتماعی ارائه شده است. در برنامه ششم سه سطح اساسی مشارکت، یعنی تصمیم گیری، نظارت و مطالبه گری کمرنگ است و تشکل های مردمی تنظیم و حمایت مناسب را دریافت نکرده اند. سوق یافتن مشارکت به سطح اجرا آن هم با محرک های اقتصادی، بدون تقویت و ساختاریابی مناسب بخش مردمی به چالش های جدی در ساختار اجتماعی کشور منجر خواهد شد. برای حل این مشکلات نخست باید منطق سیاستی و تقنینی بخش مردمی و الگوی روابط آن با سایر بخش ها مشخص شود. علاوه بر این، آموزش عمومی برای مشارکت آگاهانه و هدفمند و کمک به نهادمندشدن بخش مردمی باید به عنوان مقدمه حکمرانی مشارکتی، مدنظر قرار گیرد و در این حکمرانی تمام سطوح تصمیم گیری، نظارت، مطالبه گری و اجرا برای مشارکت درنظر گرفته شوند.
نسبت سیاست های حاشیه نشینی و هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه: حاشیه نشینی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 118
حوزه های تخصصی:
نسبت سیاست های حاشیه نشینی با هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه حاشیه نشینی شهر تهران) موضوع و مسئله: مقاله حاضر درصدد شناسایی اختلاف های مفهومی حول هویت حاشیه نشینان در بین سیاست های حاشیه نشینی، دیدگاه کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری ها و سرای محله ها و دیدگاه خود حاشیه نشینان است. روش: از روش تحلیل تماتیک کلارک و براون در این پژوهش استفاده شده است و داده ها به صورت هدفمند از موارد ویژه انتخاب شد که شامل اسناد مرتبط با سیاست های حاشیه نشینی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 48 نفر از حاشیه نشینان و 25 نفر از کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری و سرای محله در مناطق 2، 4، 12، 18 و 19 تهران می-شود. نتایج: یافته ها نشان می دهد که در سیاست های حاشیه نشینی هویت حاشیه نشینان بر مبنای دو تم اصلی عصبیت محلی و آزادی – خلاقیت و در دیدگاه کارکنان و فعلان فرهنگی بر اساس ویژگی هایی چون همبستگی قوی محلی، بلاتکلیفی، نظم گریزی، و... تشکیل شده است. اما مصاحبه با حاشیه نشینان نشان داد هویت آنها با مفهوم کار پیوند اساسی دارد. همبستگی حاشیه نشینان مثل هر جای دیگر شهر یک همبستگی عادی است اما همبستگی قوی محلی حاشیه نشینان زمانی شکل می گیرد که احساس کنند کار آن ها از طریق نظم جدیدی تهدید می شود. مقامت آن ها در برابر تهدید ایجاد وضعیت بلاتکلیفی و نظم گریزی است. بدین ترتیب در این نوشته مشخص شد در میان عامل های گوناگون پیچیدگی سامان دهی حیات حاشیه نشینی تفاوت در پنداره های بنیادی در دو سوی سیاست های حاشیه نشینی و هویت حاشیه نشینان نیز می تواند عاملی قابل تأملی باشد. در حقیقت هویت حاشیه نشینان در چارچوب سیاست های حاشیه نشینی آن چیزی نیست که واقعیت ویژگی های هویتی حاشیه نشینان نشان می دهد. واژگان کلیدی: سیاست های حاشیه نشینی، عصبیت محلی، توسعه مشارکتی، نظم گریزی، همبستگی ناخودآگاهانه محلی، تحلیل تماتیک