بررسی عوامل مؤثر بر ترجیحات هویتی در مناطق کُردنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
مناطق کُردنشین به لحاظ مطالبات هویتی در چند دهه اخیر بسیار مطرح بوده است. نزدیکی این منطقه به کُردستان عراق نیز موقعیت آن را حساس تر و پیچیده تر ساخته است. با توجه به زیست چند فرهنگی و چندقومی جامعه ایران و تحولات جهانی، پرداختن به تعلقات جمعی و ترجیحات هویتی در میان اجتماعات قومی به ویژه اجتماعات کُردنشین اهمیت فزاینده ای به دست آورده است. این پژوهش، به روش چندگانه (روش پیمایشی، روش اسنادی و تحلیل ثانویه) و با استفاده از پرسش نامه های کلان و خُرد صورت گرفته است. در بخش پیمایش با 630 نفر از شهروندان سنندج و سردشت بین سنین 18 تا 50 سال در بهار 1388مصاحبه شده است.چارچوب نظری تحقیق، بر رویکرد نظری قشربندی اجتماعی(آلبا، هکتر، هوروویتز و فنتون) استوار است. نتایج تحقیق بیان گر آن است که ترجیحات هویتی پاسخ گویان، بر احساس یگانگی و همذات پنداری با شناسه های اجتماع قومی و احساس تفاوت و تمایز با شناسه های اجتماع ملی استوار است. با این وصف، کُردهای مورد بررسی به لحاظ فرهنگی، خود را با سایر اقوام ایرانی مشترک می دانند؛ هر چند میان هویت ایرانی و حوزه سیاسی فاصله گذاری مشخصی انجام می دهند. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان می دهد که متغیرهای سطح توسعه، میزان بهره مندی از اشکال سرمایه (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی)، نوع احساس و پنداشت از محیط هنجاری واعیان فرهنگی و اجتماعی در نهایت توانستند حدود 66% از ترجیحات هویتی کُردها را تبیین کنند