مطالب مرتبط با کلیدواژه

حوزه عمومی


۱.

کودکانه های سیاسی صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات کودک نشانه شناسی صمد بهرنگی سیاست زدگی هنر روشنفکران ایرانی حوزه عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۹۹۱
در فضای بسته و خفه ای که مجاری گفتگوی سیاسی در حوزه عمومی هر چه تنگ تر می شد، گشایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دیماه 1344، بیش از آن که گامی در جهت ارتقای فرهنگی کودکان ایرانی باشد، به مثابه باز شدن روزنه ای سیاسی برای روشنفکران منتقد بود. آنگاه که بیان شفاف و نقد سیاسی و اجتماعی آشکار غیرممکن می شد، زبان پوشیده و استعاری ادبیات، پرده حجاب خواسته هایی بود که در دیالوگ سیاسی آشکار سرنوشتی جز سرکوب و تهدید نمی یافتند. هر چند که بی تردید طرح مطالبات سیاسی به زبان کودکانه خود از ناکارآمدی و ضعف و زوال حوزه عمومی و عدم بلوغ سیاست و گفتگوی سیاسی در ایران نشان داشت. به هر روی، حاصل این ضعف و زوال حوزه عمومی و فشار فزاینده رژیم، سیاسی شدن ادبیات، و آنجا که به بازه تمرکز این مقاله مربوط می شود، سیاست زدگی ادبیات کودک بود. سیاست زدگی ادبیات کودک، یعنی استفاده ابزاری از ادبیات کودک در راستای اهداف سیاسی. ادبیاتی که از منظری هنجاری، اخلاقی و با توجه به مخاطبان ویژه اش بناست که معصومانه ترین و بیگناه ترین بخش تولیدات ادبی باشد. بدین ترتیب، سرنوشت ادبیات کودک در ایرانِ دهه های چهل و پنجاه شمسی به گونه ای دیگر رقم خورد. کانون پرورش فکری کودک و نوجوان به محفلی برای حضور روشنفکران ناقد حکومت و به ویژه روشنفکران چپگرا بدل شد و نویسندگان ادبیات کودک همچون صمد بهرنگی نه به مثابه نویسنده کودکان، که همچون ""معلم توده ها"" و چهره ای سیاسی در حوزه عمومی شناخته شدند. در این مقاله تلاش بر آن است تا با پرتو افکندن بر دو اثر ""ماهی سیاه کوچولو"" و ""24 ساعت در خواب و بیداری""، به قلم بهرنگی از برخی از پیام های سیاسی که داستان های کودکانه او در پی انتقال آنهاست رمزگشایی شود. بهرنگی در این هر دو داستان کودکانه، و در هر یک به شیوه ای متفاوت، در تقابل با تصویری از جامعه مدرن، غرب گرا و سرمایه داری که رژیم پهلوی در پی تبلیغ آن است، تصویری از فضایی سیاه و مصیبت زده را از ایران به نمایش می گذارد و در تلاش است تا آرمان های سوسیالیستی، عدالت خواهانه، انقلابی و رادیکال خود را بازتاب دهد. برای رمز گشایی از برخی از این پیام ها، این دو داستان کوتاه بهرنگی، با روش نشانه شناسانه یا سمیولوژیک مورد بازخوانی و تفسیر قرار گرفته اند. با به کار گیری تکنیک های نشانه شناسی، از قبیل: توجه به ساختار روایی اثر، گزینش های نگارنده در انتخاب سبک و عناوین و واژگان خاص، و قطب بندی های موجود در متن، کوشش خواهد شد تا برخی از دلالت ها و معانی سیاسی که در پشت پرده واژگان و جملات این متن ها پنهان شده آشکار گردد.
۲.

بررسی مقایسه ای سرآغازهای حوزه عمومی در ایران و غرب: قهوه خانه و اهمیت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران استبداد صفویه هابرماس دربار قهوه خانه حوزه عمومی محفل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۹۶۵
حوزه عمومی مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که اولین بار آن را هابرماس به صورت نظری مطرح کرد و پیشینه اش را به سالن ها، قهوه خانه ها و دربار اروپایی رساند. این تصور که شکل گیر ی حوزه عمومی مختص غرب است، درست به نظر نمی رسد؛ زیرا در دورانی از تاریخ ایران نیز هم زمان با غرب، وجوهی از شکل های حوزه عمومی دیده می شود که در دورة صفویه به وجود آمده بود؛ اما مسیر تداوم و سیر آن در ایران و غرب به دلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی متفاوت بوده است. این مقاله با روی کرد جامعه شناسی تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، در صدد اثبات این است که در غرب حوزه عمومی، یعنی نقد قدرت، از دربار آغاز شد و سپس به جامعه راه یافت؛ ولی در ایران بر عکس، نقد قدرت و گفت وگو درباره مسائل عمومی در جامعه و به ویژه قهوه خانه ها شکل گرفت و بعد به حوزه دربار انتقال پیدا کرد. هم زمان با تسلط قدرت حاکمه، نهاد مذهب (مذهب تشیع) توانست از راه های مختلف مانند یافتن عنوان مذهب رسمی کشور و گسترش مناسک شیعی، به قالب حوزه عمومی، یعنی جایی که در آن گفت وگو و نقد صورت می پذیرد، درآید. به این ترتیب، حوزه عمومی در ایران عصر صفوی تا پهلوی، در قالب حوزه عمومی مذهبی جلوه کرد و از دهه 1340 آمیختگی میان حوزه عمومی سیاسی و مذهبی رخنمون می شود.
۳.

قرابت/ غرابت جامعه شناسی مردم مدار و حوزه عمومی (برداشتی نظری برای طرح روایتی «دیگر» از جامعه شناسی مردم مدار و کاربست آن در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکثر خودانگیختگی جامعه شناسی مردم مدار جامعه مدنی حوزه عمومی چرخش مردمی مراوده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی معرفت
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۴۱۹
جامعه شناسی مردم مدار در ایران چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ طرح این پرسشِ هنجاری از این بابت اهمیت دارد که جامعه شناسی مردم مدار در ایران مراحل اولیه صورت بندی را طی می کند. اما پاسخ به این پرسش تا حد زیادی وابسته به ویژگی های حوزه عمومی در ایران است، چرا که به ادعای این مقاله پایه و مایه جامعه شناسی مردم مدار در حوزه عمومی است. اما تلاش برای پرداختن به این پرسش در وهله نخست مستلزم جد و جهدی نظری در چیستیِ حوزه عمومی است. پس از آن می توان ضمن بررسی ویژگی های حوزه عمومی در ایران طرحی برای شرایط امکان جامعه شناسی مردم مدار در ایران درانداخت. در این مقاله، ابتدا به لحاظ نظری، رویکردهای غالب در خصوص چیستی حوزه عمومی مرور و نقد می شوند؛ رویکرد هابرماس و آرنت از آن جمله است. در حین این مرور نظری، ویژگی های روایت غالب از جامعه شناسی مردم مدار، یعنی روایتی که بوراووی از آن به دست داده است، نیز بررسی می شود و با تکیه بر روایت آرنت از حوزه عمومی تلاش می شود روایتی «دیگر» از جامعه شناسی مردم مدار پیش نهاده شود. پس از آن به مرور ویژگی های حوزه عمومی در ایران پرداخته خواهد شد و مصادیق آن، در شکل های نهادی و غیرنهادیِ آن، پرداخته می شود و نسبتِ هر یک از این مصادیق با روایت های پیش گفته از حوزه عمومی بررسی می شود. این مقاله، از جمله مدعی است که مختصات حوزه عمومی در ایران با روایت آرنت همخوانیِ بیشتری دارد تا روایت هابرماسی از آن. از این رو، جامعه شناسی مردم مدار در ایران در مسیری که پیشِ رو دارد باید ضمن بررسی مختصات این حوزه عمومی به نقد و آسیب شناسیِ آن نیز بپردازد. در انتهای مقاله، با تکیه بر ویژگی های حوزه عمومی در ایران، طرحی اولیه برای صورت بندیِ جامعه شناسی مردم مدار در ایران به دست داده می شود و محورهای نظری، روش شناختی و پژوهشیِ آن برشمرده خواهد شد.