فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان »نقش و جایگاه اینترنت در زندگی دانش آموزان، فرصت ها و تنگناها« می باشد. چرا که با گسترش فناوری های مختلف از جمله فناوری اطلاعات و اینترنت، بحث هایی در مورد نقش و آثار آنها در زندگی انسان به وجود آمده است. از جمله کاربران اینترنت، نوجوانان و دانش آموزان می باشند. هدف این پژوهش بررسی تجارب و روایت های دانش آموزان از فضای مجازی و نقش و جایگاه اینترنت در زندگی روزانه آنان است. برای این منظور از روش مطالعه کیفی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته به روش اپیزودیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد دانش آموزان استفاده های درست و نادرستی از اینترنت دارند و خودشان معتقدند که اینترنت فرصت ها و تنگناهایی برای آنها فراهم کرده است. از دیدگاه دانش آموزان؛ به روز شدن، ارتباط با جهان، آزادی بیشتر و یافتن پاسخ سوالات مختلف از جمله سوالات اعتقادی، انجام انواع بازی ها، دانلود آهنگ و نرم افزارها از فرصت های مهمی است که اینترنت برای آنها فراهم کرده است. از طرفی اعتیاد به اینترنت، درگیر شدن در برخی مسائل غیراخلاقی، بی رنگ شدن تعهد و مسئولیت ناشی از گمنامی و کاهش ارتباط با خانواده از جمله تنگناهایی است که اینترنت موجب شده است. آگاهی دادن دانش آموزان از شرایط فضای مجازی، افزایش قدرت نقد دانش آموزان، داشتن معیارهای مشخص و دقیق برای شناخت مطالب و سایت های معتبر و غیرمعتبر، ارتباط صمیمی با دانش آموزان از طرف معلمان و والدین از جمله موارد پیشنهادی این پژوهش برای کاهش آسیب های اینترنت و هدایت بهتر دانش آموزان برای استفاده مناسب از اینترنت می باشد.
بچه افغانی: شکل گیری تصور از خود و دیگری در تجربه زندگی روزمره نوجوانان افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی این پژوهش مطالعة مشکلات نوجوانان افغانستانی در تعاملات روزمره و تأثیر این مشکلات و تنگناها بر شکل گیری تصور از خود و دیگری در آن هاست. ملاحظات نظری براساس نظریات متفکران مکتب کنش متقابل نمادین و با استفاده از سازة مطرودیت اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مصاحبه های روایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریة داده نگر انجام گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستانی دختر و پسر ساکن شهر تهران مصاحبه شد. یافته ها بیان می کند افراد مورد مطالعه در جریان تعاملات روزمرة خود با ایرانیان مورد تحقیر و بی احترامی بوده اند و به آن ها برچسب اَفی (افغانی) زده شده است. مصاحبه شوندگان نیز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گیری» را به عنوان استراتژی کنش برگزیده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ایرانیان به عنوان دیگری، خودبرتربین، ضدافغانی و عموماً مشتمل بر بی اعتمادی بوده است. این تصور از دیگری بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تأثیر داشته است و در کنار سایر عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادی متفاوت از ایرانیان تلقی کنند. احساس تفاوت با ایرانیان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوری است که ایرانیان دربارة آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ایرانیان متفاوت می دانند؛ چراکه از سوی ایرانیان افرادی متفاوت و به عنوان دیگری تعریف شده اند.
چگونگی تأثیرگذاری تحصیلات زنان بر تأخیر در فرزندآوری : نتایج یک مطالعه کیفی در بین دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اساسی مقاله این است که چگونه تحصیلات، زمان فرزندآوری زنان ایرانی را تحت تأثیر قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 25 دانشجوی زن ازدواج کرده در شهر تهران در سال 1393 جمع آوری شد. یافته های مطالعه نشان می دهد: زنان دانشجو به دلیل صرف زمان طولانی از وقت برای فعالیت های آموزشی و تحقیقی، مشکلات انجام همزمان نقش دانشجویی و مادری و مسائل مالی و اقتصادی که در ابتدای ازدواج با آنها مواجه هستند، فرزندآوری را با تأخیر آغاز می کنند. تحصیلات، دانش و توانمندی زنان در زمینه تنظیم باروری و به کارگیری روش های مؤثرتر را ارتقا بخشیده است. همچنین تأخیر در فرزندآوری با این حقیقت مرتبط است که زنان با تحصیلات بالاتر، قدرت تصمیم گیری بالاتری درون خانواده در مورد زمان فرزندآوری، فاصله موالید و تعداد فرزندان دارند.
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.
انتخاب همسر و معیارهای آن: مطالعه ای در بین مردان و زنان ازدواج کرده ی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود در معیارهای همسرگزینی بین مردان و زنان ازدواج کرده شهر رشت است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در بین 400 نفر از مردان و زنان ازدواج کرده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای سیستماتیک انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهند که مردان به معیارهای جسمانی و زنان به معیارهای اقتصادی- اجتماعی توجه بیشتری دارند و در سایر معیارها از جمله معیارهای عاطفی و شخصیتی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. تحلیل عاملی معیارهای همسرگزینی نشان داد که معیارهای به کار گرفته شده در پژوهش حاضر به شش دسته تقسیم می شوند که این شش معیار نیز به دو دسته معیارهای درونی و بیرونی قابل تقلیل هستند. این دسته بندی ها در مورد مردان مطابق با دیدگاه نظری پژوهش است اما برای زنان صدق نمی کند. از آنجا که در جامعه ایران هنوز مردان نقش انتخاب کننده و زنان نقش انتخاب شونده را دارند، تفاوت های موجود در انتخاب همسر ممکن است به مشارکت پایین زنان در امر همسرگزینی و وابستگی آنان به انتخاب شدن از طرف مردان ارتباط داشته باشد. بنابراین، مردان و زنان در معیارهای درونی برای همسرگزینی مشابهت دارند، اما در معیارهای بیرونی، بر الگوهای متفاوتی تأکید دارند.
پیش بینی مقدار تمایزیافتگی دختران از روی مقدار تمایزیافتگی مادران: بررسی انتقال های بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان تمایزیافتگی دختران از روی تمایزیافتگی مادران بود. به همین منظور، تعداد 157 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به پرسش نامه تمایزخود پاسخ دادند. برای تحلیل داده های بدست آمده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد میان تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در دختران و مادران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و هم چنین، تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در مادران قادر به پیش بینی این متغیرها در دختران است.
تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان: نقش میانجی ارزیابی های نوجوانان از تعارضات بین والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
663-682
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی ارزیابی های فرزندان از تعارضات بین والدینی در رابطه با تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،700 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه تعارض والد نوجوان، مقیاس تعارضات زناشویی و مقیاس ارزیابی های فرزندان از تعارضات بین والدین بودند. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. به این معنی که می توان متغیر ارزیابی نوجوانان از تعارضات بین والدینی را به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان شناخت. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم برای پیش بینی تعارضات والد-نوجوان معنی دار به دست آمد. بنابراین تعارضات زناشویی با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی تعارضات والد-نوجوان نقش دارد. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی قابلیت تبیین تعارضات والد-نوجوان را دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رغبتی جوانان شهری به ازدواج (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط پیش از ازدواج است که منجر به کاهش رغبت جوانان به ازدواج است. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت کمیت گرا و روش پیمایش است. جامعه ی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدوده ی سنی 20 تا 24 سال 45-49 ساله ی ساکن شهر تهران هستند و حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران 384 مشخص گردید. بنابراین تعداد 384 پرسشنامه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای توزیع شده است. مدل نظری این تحقیق تلفیقی از رویکرد نظری اینگلهارت، عادت واره و میدان بوردیو، فضاهای ارتباطی هابرماس، کاشت باور گربنر و رویکرد نوگرایانه ی گیدنز و اولریش بک است. فرضیه های این تحقیق عبارتند از اینکه بین متغیرهای مستقل پژوهش: نگرش مادی فرد، نگرش برابری جنسیتی، نگرش خانواده ی فرد به روابط پیش از ازدواج، نگرش دوستان فرد به روابط پیش از ازدواج، میزان فردگرایی، میزان تجددگرایی، میزان بی اعتمادی اجتماعی، میزان پایبندی به اعتقادات و ارزش های مذهبی، میزان حضور در فضاهای مجازی، میزان ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، میزان کاربرد رسانه های جمعی و بی رغبتی جوانان به ازدواج متغیر وابسته ی پژوهش رابطه وجود دارد. به این ترتیب پژوهش حاضر ده فرضیه دارد که بر مبنای یافته های توصیفی و استنباطی متغیرهای فوق قادر به تبیین54 درصد از واریانس متغیر بی رغبتی به ازدواج می باشند.
تعیین رابطه حمایت اجتماعی، انگیزه تحصیلی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر تبریز و آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس دبیرستان های شهر تبریز و شهرستان آذرشهر در سال تحصیلی 91-90 است که تعداد کل آن ها 37347 است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) و به روش خوشه ای تصادفی تعداد 278 نفر انتخاب شد و پرسشنامه خودکارآمدی متیوس جروسلم و رالف شوارزر (1981) و پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامسپون، یلیامز و استوارت (1986) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی قلی پور و بهرامی حصاری (1373) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و t-test استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی به ترتیب 38/0 و 30/0 رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین متغیرهای ملاک با متغیر پیش بین همبستگی معنادار و مثبتی در سطح 05/0≥P مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با مقدار ضریب رگرسیون 20/0 و ضریب رگرسیون استاندارد 45/0 به صورت معنادار می توانند خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی کنند. حمایت اجتماعی با مقدار آماره بتا 30/0 از سهم بیشتری برای پیش بینی خودکارآمدی برخوردار است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر فقط در متغیر حمایت اجتماعی (56/2- =t , 01/0p=) تفاوت معناداری با هم دارند. نتایج گویای این بود که حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی به صورت معنادار، خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کنند و دانش آموزان دختر و پسر در متغیر انگیزه تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادری ندارند اما از لحاظ حمایت اجتماعی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده شد.
مطالعه رابطه بین تعارضات خانوادگی و عزت نفس نوجوانان (مورد مطالعه: دانش آموزان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزّت نفس یکی از مهم ترین مبانی شکل گیری شخصیت هر انسان است. خانواده محیطی است که در آن احساس اساسی ما از «خود» بر اثر تعامل صمیمانه با یک دیگر، به ویژه والدین شکل می گیرد. از این رو، مطالعه حاضر به برّرسی رابطه تعارضات خانوادگی و عزّت نفس نوجوانان پرداخته است. پس از مرور دیدگاه های نظری پیرامون عزّت نفس، با توجّه به تعارضات والدینی، چهارچوبی نظری بر مبنای نظریه کنش متقابل تدوین شد. براساس چهارچوب نظری تحقیق، شش فرضیه را استنتاج و آن ها را آزمون کردیم. در این مطالعه، از روش تحقیق پیمایش استفاده شد. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل ۶۰۰ دانش آموز دختر و پسر دبیرستان های شهر شیراز بوده که به شیوه تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. تمام شش فرضیه تحقیق تأیید شده اند و نتایج نشان داده اند که سطح تحصیلات والدین، طبقه اجتماعی و تعارضات والدین با یک دیگر با عزّت نفس نوجوانان رابطه داشته است. در نهایت، مدل تحقیق توانست نزدیک به ۱/۲۴ درصد تغییرات متغیّر وابسته را تبیین کند.
پرونده ویژه: اسباب بازی
حوزههای تخصصی:
اسباب بازی و سبک زندگی
تاریخچه اسباب بازی در ایران
تولید اسباب بازی در ایران؛ تنگناها و چالش ها
کارکردهای مثبت اسباب بازی
باربی و سبک زندگی
اسباب بازی؛ راهکارها و اقدام ها
بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿه ها أخذ شده است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، داده ها و داده های لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و هم چنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایت مندی زناشویی تأیید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تأثیرگذاری بیش تری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایت مندی زناشویی داشته اند.
گذران اوقات فراغت زنان در فضای مجازی(شهر تهران سال۱۳۹۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی دقیق و عمیق علل حضور زنان در فضای مجازی و درک این پدیده که چرا زنان ترجیح می دهند اوقات فراغت خویش را در فضای مجازی سپری کنند، تهیه و تدوین شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل تماتیک است که در پی مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان دارای مدرک کارشناسی که در محدوده سنی 30 تا 40 سال و همگی خانه دار هستند، هشت تم بدست آمده است که عبارتند از: ارتباط آسان و بی وقفه با دوستان و آشنایان، امکان کسب داده ها، امکان حضور همزمان در گروههای گوناگون، ابزاری برای به روزبودن، موفقیت بیش تر در تربیت فرزندان، آشنایی با طرز تفکر دیگران، توسعه دایره تعاملات افراد و کم هزینه بودن. درانتها هر کدام از تم های بدست آمده در چارچوب سه پارادایم جامعه شناختی واقعیت اجتماعی، تعریف اجتماعی و رفتار اجتماعی با توجه به الگوهای نظریه ای مرتبط تحلیل شده اند. که به ترتیب تم نخست با نظریه زیست جهان هابرماس، تم دوم با نظریه مبادله هومنز در قالب قضیه موفقیت، تم سوم با نظریه از جا کندگی فضا و مکان گیدنز، تم چهارم با نظریه تفاوت بوردیار، تم پنجم با نظریه مبادله هومنز در چارچوب قضیه عقلانیت، تم ششم با نظریه مبادله ریچارد امرسون، تم هفتم با نظریه هاله پوشی گافمن وتم هشتم با نظریه گزینش عقلانی کلمن، تحلیل و تفسیر جامعه شناختی شده اند.
بررسی تداوم و تغییر ازدواج خویشاوندی و ازدواج تنظیم شده در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جامعه آماری در این پژوهش همه افراد در شرف ازدواج استان کهگیلویه و بویراحمد است، تعداد نمونه مورد بررسی 400 نفر و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. یافته ها نشان می دهد که در بین متغیرهای مستقل، فقط متغیر اولویت ارزشی دارای اثر معناداری بر نحوه انتخاب همسر (انتخاب آزادانه یا تنظیم شده) مردان هستند و هیچکدام از این متغیرها بر نحوه انتخاب همسر زنان اثری ندارند همینطور هیچ یک از این متغیرها جز متغیر اولویت ارزشی، اثر معناداری بر نسبت با همسر (خویشاوندی یا غیر خویشاوندی) مردان نداشته اند. ولی برای زنان متغیرهای اولویت ارزشی، سن ازدواج و تحصیلات و اشتغال دارای اثر معنادار بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان می دهد که با کنترل سایر متغیرها برای زنان، فقط متغیر وضعیت اشتغال و اولویت ارزشی اثر معنادار خود را حفظ کردند. نتایج نشان می دهد الگوی ازدواج خویشاوندی تداوم، ولی ازدواج از پیش تنظیم شده در بین بعضی زیرگروهها دچار تغییر و تحولاتی شده است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی م ؤثر بر مصرف انرژی خانوار پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش خانگی در میان بخش های اقتصادی کشور، از بزرگ ترین مصرف کنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن، برخلاف سایر بخش ها، روندی صعودی دارد. قانون هدفمندسازی یارانه ها از اقدامات اساسی دولت نهم است که از جمله اهداف اجرای آن، کاهش مصرف انرژی این بخش بوده است. بخش خانگی متشکل از گروه هایی است که به لحاظ ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتند و به نظر می رسد تغییر یکسان قیمت دو حامل برق و گاز طبیعی در نتیجه اجرای این قانون برای تمامی این گروه ها، اثرات متفاوتی بر میزان مصرف هر گروه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی (پایگاه اقتصادی-اجتماعی) و فرهنگی (فرهنگ زیست محیطی) مؤثر بر میزان تغییر مصرف برق و گاز طبیعی خانوارهای شهر اصفهان پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست. بدین منظور با کسب نظرات خانوارها و با استفاده از ابزار پرسشنامه، فرضیه های پژوهش بررسی شده اند. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان بوده است و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. حجم نمونه برای بررسی فرضیه های پژوهش، 145 خانوار بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانوارهای اصفهانی بر میزان صرفه جویی آن ها در مصرف انرژی (برق و گاز طبیعی) تأثیر معناداری نداشته است؛ در حالی که فرهنگ (زیست محیطی) خانوارها، تأثیر منفی معناداری داشته است.
بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سن ازدواج در ایران: یک مطالعه میان استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات صورت گرفته در حوزه ازدواج و خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یک واقعیت انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی- اجتماعی از عوامل اصلی این تغییرات است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و فرهنگی بر سن ازدواج در استان های مختلف کشور است. این عوامل عمدتاً عبارتند از: بیکاری، تورم، رشد مخارج خانوار، سطح درآمد استان و تحصیلات. نتایج حاصل از یک مدل داده های پانل روی 28 استان ایران طی دوره 1383 تا 1393 نشان می دهد که متغیرهای تورم و بیکاری با افزایش خود موجب افزایش سن ازدواج مردان و زنان می شوند. در مدلی که به جای تورم از رشد مخارج خانوار استفاده می شود نیز این متغیر رفتاری شبیه تورم، ولی کمی ضعیف تر، در تأثیرگذاری بر سن ازدواج دارد. متغیرهای تحصیلات و سطح درآمد استان، آثار معناداری از خود نشان ندادند. بنابراین با توجه به این نتایج می توان گفت برای حل یک مسئله اجتماعی به نام بالا رفتن سن ازدواج، باید به بهبودی شرایط اقتصادی به شکل کاهش تورم و بیکاری همت گماشت.
عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از آسیب های جدی فراروی جامعه ناپایداری و تزلزل در خانواده ها و فقدان آرامش و روابط مستحکم است که در صورت غفلت، ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره ی جامعه ی اسلامی وارد خواهد کرد. حال آنکه تأسی به نمونه های خانواده ی تراز اسلامی به ویژه زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) می تواند بسیاری از معضلات موجود در خانواده ها را مرتفع سازد. در این نوشتار، ابتدا با مروری اجمالی به چیستی «آرامش خانواده» از منظر قرآن کریم، با نگاهی اجتماعی و تکیه بر روش داده کاوی متون و تحلیل اسناد موجود در خصوص سبک زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، مؤلفه های آرامش خانوادگی احصاء و تبیین می شود. از نگاه قرآن دو مؤلفه ی کلان «آرامش» و «مودت و رحمت» ارکان اساسی یک خانواده مستحکم هستند و بر همین مبنا مصادیق و زیرمؤلفه های مربوط به آرامش در زندگی خانوادگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) استخراج و تشریح شده است.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.