فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان تمایزیافتگی دختران از روی تمایزیافتگی مادران بود. به همین منظور، تعداد 157 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به پرسش نامه تمایزخود پاسخ دادند. برای تحلیل داده های بدست آمده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد میان تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در دختران و مادران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و هم چنین، تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در مادران قادر به پیش بینی این متغیرها در دختران است.
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.
تعیین رابطه حمایت اجتماعی، انگیزه تحصیلی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر تبریز و آذرشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس دبیرستان های شهر تبریز و شهرستان آذرشهر در سال تحصیلی 91-90 است که تعداد کل آن ها 37347 است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) و به روش خوشه ای تصادفی تعداد 278 نفر انتخاب شد و پرسشنامه خودکارآمدی متیوس جروسلم و رالف شوارزر (1981) و پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامسپون، یلیامز و استوارت (1986) و پرسشنامه انگیزه تحصیلی قلی پور و بهرامی حصاری (1373) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و t-test استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با خودکارآمدی به ترتیب 38/0 و 30/0 رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین متغیرهای ملاک با متغیر پیش بین همبستگی معنادار و مثبتی در سطح 05/0≥P مشاهده شد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی با مقدار ضریب رگرسیون 20/0 و ضریب رگرسیون استاندارد 45/0 به صورت معنادار می توانند خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی کنند. حمایت اجتماعی با مقدار آماره بتا 30/0 از سهم بیشتری برای پیش بینی خودکارآمدی برخوردار است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر فقط در متغیر حمایت اجتماعی (56/2- =t , 01/0p=) تفاوت معناداری با هم دارند. نتایج گویای این بود که حمایت اجتماعی و انگیزه تحصیلی به صورت معنادار، خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کنند و دانش آموزان دختر و پسر در متغیر انگیزه تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنادری ندارند اما از لحاظ حمایت اجتماعی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده شد.
پرونده ویژه: اسباب بازی
حوزههای تخصصی:
اسباب بازی و سبک زندگی
تاریخچه اسباب بازی در ایران
تولید اسباب بازی در ایران؛ تنگناها و چالش ها
کارکردهای مثبت اسباب بازی
باربی و سبک زندگی
اسباب بازی؛ راهکارها و اقدام ها
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه های جمعی در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران (مطالعه موردی سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری زیست محیطی یکی از موضوعات جدید و جذاب در حوزه مطالعات جامعه شناسی و به این معناست که نهادها و عوامل اجتماعی کردن و جامعه پذیری در جامعه، از قبیل خانواده، مدرسه، رسانه ها و... تا چه میزان می توانند بر روی نگرش، جهان بینی و در نهایت رفتار مردم تأثیر بگذارند و ارزش های محیط زیستی را درونی سازند. در این میان، تلویزیون به دلیل بهره مندی از مؤلفه های اثربخش تصویری و هنری و از طرفی به دلیل فراگیری آن، نقش بسیار مهمی در نهادینه کردن ارزش های زیست محیطی در بین مخاطبان بویژه کودکان و نوجوانان دارد. مقاله حاضر درصدد است جایگاه تلویزیون در جامعه پذیری زیست محیطی نوجوانان شهر تهران را بررسی کند. از این رو، با 600 نفر از نوجوانان دانش آموز در مناطق 22گانه شهر تهران به روش پیمایش و ابزار پرسشنامه مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد، هرچند بیش از 80 درصد نوجوانان تهرانی از تلویزیون استفاده می کنند و سهم تلویزیون بیش از سایر عوامل و سازوکار های جامعه پذیری در تغییر نگرش نوجوانان است، برای تأثیرگذاری بیشتر تلویزیون در جامعه پذیری کامل تر نوجوانان باید به راهکارهای دیگری اندیشید.
بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿه ها أخذ شده است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، داده ها و داده های لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و هم چنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایت مندی زناشویی تأیید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تأثیرگذاری بیش تری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایت مندی زناشویی داشته اند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیتأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز انجام گرفته است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و جامعه آماری مورد بررسی آن را زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه)، دلزدگی زناشویی پاینز و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند.گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، مورد آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان تفاوتی معنادار وجود دارد. مقدار دلزدگی زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به گونه ای معنادار به ترتیب کاهش و افزایش یافت. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز موثر بود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بی رغبتی جوانان شهری به ازدواج (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر بر روابط پیش از ازدواج است که منجر به کاهش رغبت جوانان به ازدواج است. پژوهش حاضر مبتنی بر رهیافت کمیت گرا و روش پیمایش است. جامعه ی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدوده ی سنی 20 تا 24 سال 45-49 ساله ی ساکن شهر تهران هستند و حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران 384 مشخص گردید. بنابراین تعداد 384 پرسشنامه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای توزیع شده است. مدل نظری این تحقیق تلفیقی از رویکرد نظری اینگلهارت، عادت واره و میدان بوردیو، فضاهای ارتباطی هابرماس، کاشت باور گربنر و رویکرد نوگرایانه ی گیدنز و اولریش بک است. فرضیه های این تحقیق عبارتند از اینکه بین متغیرهای مستقل پژوهش: نگرش مادی فرد، نگرش برابری جنسیتی، نگرش خانواده ی فرد به روابط پیش از ازدواج، نگرش دوستان فرد به روابط پیش از ازدواج، میزان فردگرایی، میزان تجددگرایی، میزان بی اعتمادی اجتماعی، میزان پایبندی به اعتقادات و ارزش های مذهبی، میزان حضور در فضاهای مجازی، میزان ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، میزان کاربرد رسانه های جمعی و بی رغبتی جوانان به ازدواج متغیر وابسته ی پژوهش رابطه وجود دارد. به این ترتیب پژوهش حاضر ده فرضیه دارد که بر مبنای یافته های توصیفی و استنباطی متغیرهای فوق قادر به تبیین54 درصد از واریانس متغیر بی رغبتی به ازدواج می باشند.
بررسی تعاملات، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی؛ تحلیل روند مبتنی بر سن و طول مدت ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل روند تغییرات در تعاملات، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی بر اساس سن ازدواج و طول مدت ازدواج زنان و مردان متأهل شهر قزوین صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیل روند است. روش نمونه گیری، داوطلبانه است و 302 نفر (151 زن و 151 مرد)، از پنج نقطه شهر قزوین انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سبکهای حل تعارض کردک (CRSI)، مقیاس کیفیت زناشویی فرم بازنگری شده (RDAS) و مقیاس تعامل رابطه انجمن تگزاس (TTRIS) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل روند نشان داد که روند خطی معناداری بین زنان و مردان متأهل از حیث طول مدت ازدواج در متغیرهای ابعاد تعامل (بجز بعد نظریات سازنده ایگو در گروه 5-1 سال)، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد روند خطی معناداری بین گروه با سن ازدواج 19- 12 سال با دیگر گروه های ازدواج کرده بین سنین 30-20 و 40-30 سال در عوامل سبکهای حل تعارض و روند غیرخطی معناداری در ابعاد تعاملات زناشویی مشاهده می شود. شیوه تعاملات و حل تعارضات بین زوجین به عنوان عوامل پیش بین و مؤثر بر کیفیت زناشویی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات می شود و افرادی که در سنین مختلف به ازدواج اقدام می کنند از چنین تحولات و تغییراتی در متغیرهای مربوط به کیفیت زناشویی برکنار نیستند. توجه به چنین تحولاتی می تواند آمادگی لازم را برای رویارویی با وضعیت جدید در زوجین فراهم سازد.
عشّاق و شهر مطالعه ای درباره جوانان و فضاهای عمومی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروه های اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروه های اجتماعی جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی استفاده های جوانان از فضاهای عمومی می پردازد و نگاه ویژه ای به نقش کنترل اجتماعی در استفاده از فضاهای عمومی خواهد داشت. مقاله بر مطالعه جوانانی تمرکز دارد که با دوستان جنس مخالف خود در فضاهای عمومی حضور می یابند. ما در این مقاله از نظریه های فضاهای عمومی شهری همچون نظریه مکان سوم اولدنبرگ، به علاوه تحقیقات مفصل راب وایت درباره جرم، پلیس و فضاهای عمومی شهری در استرالیا تأثیراتی گرفته ایم. سؤال اصلی مقاله آن است که این گروه خاص از جوانان کدام فضاهای عمومی را بر اساس چه دلایلی ترجیح می دهند؟ یافته ها نشان می دهد که پارک ها و کافی شاپ ها از جمله مکان های عمومی ترجیحی جوانان هستند. کنترل رسمی، این جوانان را به مکان های عمومی شهری دنج و پرت سوق می دهد.
نقش ابعاد والدگری و رابطه والد-کودک در مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
683-705
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی و بررسی ارتباط میان ابعاد والدگری و رابطه والد کودک با مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده انجام گرفت؛ و روش آن به صورت توصیفی همبستگی طراحی شد. نمونه مورد پژوهش را تعداد 413 نفر از دانش آموزان تک فرزند و چند فرزند پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (141 تک فرزند، 121 دو فرزند، 101 سه فرزند و 50 چهار فرزند و بیشتر) به همراه والدین شان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. از سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، پرسش نامه ابعاد والدگری آلاباما (APQ)، مقیاس رابطه والد کودک (PCRS) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی گام به گام نشان داد از میان مهارت های والدگری، ابعاد فقر نظارت و تنبیه جسمانی در تبیین مشکلات درونی سازی و ابعاد مشارکت و تنبیه جسمانی، در تبیین مشکلات برونی سازی کودکان، نقش پیش بینی کننده تری دارند. از زیرمقیاس های رابطه والد کودک، مؤلفه وابستگی در پسران و مؤلفه تعارض در دختران توانایی پیش بینی مشکلات درونی سازی و مؤلفه تعارض هم در پسران و هم در دختران توانایی پیش بینی مشکلات برونی سازی شده را دارد.
تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی همسرگزینی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه گذشته نوسازی اثرات غیر قابل انکاری بر رخساره زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج گذاشته است. با توجه به ماهیت متفاوت اجتماعات انسانی، انتظار نمی رود که تغییرات در همه جوامع به طرز یکسانی ظاهر شده باشد. هدف از این مقاله بررسی و تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان در خصوص الگوی همسرگزینی در بستر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک هستند. فقر مطالعات در زمینه الگوهای همسرگزینی در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر می سازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زن دست کم یکبار ازدواج کرده ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت انجام شد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. نتایج نشان می دهد که نگرش بیش از نیمی از زنان، متفاوت از تجربه آن ها در خصوص انتخاب همسر است. بر پایه این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، وضعیت اشتغال، سن ازدواج، پایبندی به ارزش های خانواده بزرگ و استقلال زنان، بیشترین تأثیر را در تبیین شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوی انتخاب همسر دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به الگوهای همسرگزینی به دست می دهد.
تحلیل میزان فشار والدین در فرآیند اکتساب خبرگی ورزشکاران زن دو و میدانی ایران بر مبنای مدل تکاملی مشارکت ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان فشار والدین بر فرزندان در فرایند اکتساب خبرگی ورزشکاران دو و میدانی ایران بر مبنای مدل تکاملی مشارکت ورزشی بود. این تحقیق از نوع توصیفی است که به روش پیمایشی انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 42 نفر از ورزشکاران زن خبره دو و میدانی ایران بود که به طور هدفمند و دردسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری داده ها از پرسشنامه تاریخچه تکاملی ورزشکاران هوپ وود (2013) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل استنباطی برآوردهای خودگردان با 95 درصد اطمینان تحلیل گردید. نتایج نشان داد که 2/76 درصد از ورزشکاران در رده سنی 6-12 سال هیچگونه تمرین دوومیدانی نداشتند. با توجه به برآورد خودگردان با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین میزان فشار والدین بر ورزشکاران در رده های سنی13-15 سال و 16 سال به بالا به میزان کم بوده است. این یافته ها می تواند به مسئولین برای برنامه ریزی های آموزشی و به والدین برای قراردادن فرزندانشان در مسیر بهتر ورزشی و رسیدن به خبرگی راهگشا باشد.
تجارب زیسته همسران جانبازان. حسین یحیی زاده، نرگس معصوم زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه در اهمیت جنگ بر تاریخ و حیات اجتماعی یک جامعه کمتر جای تردید وجود دارد، اما افراد، گرو ه ها و قشرهای اجتماعی به میزان متفاوتی از این پدیده تأثیر می پذیرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی مسائل زندگی، از زاویه تجارب زیسته همسران جانبازانی است که به رغم گذشت نزدیک به سه دهه از جنگ، همچنان درگیر مسائل و پیامدهای ناشی از آن در خانواده خود هستند. پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی و مشارکت سی نفر از همسران جانبازان و با استفاده از مصاحبه عمیق صورت گرفته است. مسائل زندگی این زنان در چهار مقوله اصلی دسته بندی شده اند که عبارت اند از: مسائل فردی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی. یافته های پژوهش نشان می دهد همسران جانبازان در زندگی خویش با مسائل ویژه و درخور تأملی روبه رو هستند. هریک از این مسائل دربردارنده ابعاد متفاوتی است که ضمن ایجاد رابطه علت و معلولی در یک شبکه علیتی، با یکدیگر ارتباط داشته و بر هم اثر می گذارند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در زندگی اغلب همسران جانباران یک روال عادی (مانند دیگر افراد جامعه) وجود ندارد. شروع زندگی اغلب این زنان با رضایت و آرامش روانی همراه است، ولی چنین به نظر می رسد که این زندگی ها به مرور به سمت ناآرامی پیش می رود و گاهی بحرانی می شود.
بررسی عوامل موثر بر جایگاه زنان در ساختار قدرت نهاد خانواده (نمونه موردی: زنان متأهل شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چند دهه قبل شکل مسلط خانواده در ایران، خانواده ی گسترده تابع سنت و مذهب بود، که ریاست اصلی آن در اختیار پدر بود، اما تغییرات اجتماعی ناشی از انقلاب صنعتی با ایجاد تغییراتی در نقش های اجتماعی زنان، زمینه را جهت تغییر ساختار قدرت در خانواده را فراهم نمود و سیستم مردسالاری سنتی را با چالش هایی مواجه ساخت. موقعیت زنان نیز از نظر تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی بهبود یافت و به دستیابی آنان در کنترل منابع و قدرت تصمیم گیری در خانواده منجر گردید .با توجه به اصل مشورت، این واقعیتی غیرقابل انکار است که اگر هر دو همسر در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند، نتایج بهتری نیز حاصل خواهد شد. پژوهش حاضر با استفاده از رویه ی پیمایش و پرسشنامه در شهر شیراز، انجام می شود. جمعیت نمونه 600 نفر از زنان متاهل هستند که از طریق نمونه گیری طبقه بندی سهمیه ای انتخاب شدند. واکاوی داده ها با استفاده از تکنیک های رگرسیون تک متغیره، چند متغیره و F تست نشانگر آن است که بین میزان پذیرش ارزش های دینی در باب خانواده، دینداری، تحصیلات زن، شوهر و والدین، منزلت شغلی مرد با ساختار قدرت در خانواده ارتباط معناداری وجود دارد. از بین این عوامل ارزش های دینی در باب و تحصیلات مادر به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ساختار قدرت در خانواده دارند.
خانواده سالم: کنکاشی در ملاکهای همسر مطلوب از دیدگاه پسران و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اولویتهای ملاک خانواده سالم در دختران و پسران انجام شد؛ بدین وسیله 169 دانشجو (75 نفر دختر و 94 نفر پسر) به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ملاک خانواده سالم بررسی شدند که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و داده های پژوهش با استفاده از آزمونهای فریدمن و خی دو تحلیل شد. یافته ها حاکی بود که بین دختران و پسران در بیشتر ملاکهای خانواده سالم تفاوت معناداری وجود دارد. در مطالعه حاضر این الگوها و دلالتهای آنها مورد بحث قرار گرفته است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که شناسایی ملاکهای خانواده سالم از دیدگاه دختران و پسران دانشجو می تواند در شناخت ما از ملاکهای خانواده سالم و در نهایت در ارتقای سطح ساختار خانواده ها در جامعه مفید باشد.
نقدی بر محدودیت قانونی حضانت مادر پس از فوت پدر در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
501-519
حوزههای تخصصی:
قوانین حضانت ایران از منظر حقوقی با خلأها و چالش هایی روبه روست. یکی از خلاءها، موضوع تداخل حضانت مادر با ولایت ولی قهری در صورت فوت پدر است. بنابراین از قانون حمایت خانواده مصوب 1391 این انتظار می رفت که به این مسئله مهم یعنی مشکلاتی که از عدم ولایت مادر در خانواده وجود دارد، بپردازد. ولی قانون حمایت خانواده نه تنها به خلاءهای مهمی که از لحاظ حقوقی برای حضانت وجود دارد نپرداخته، بلکه ماده 43 آن که راجع به حضانت است، می تواند سبب به وجود آمدن مشکلات جدیدی برای خانواده شود. مطابق این ماده در صورت فوت پدر، جد پدری بنابر مصلحت می تواند مانع حضانت مادر شود. این مقاله با بررسی خلاءهای حضانت مادر بر فرزند به سبب عدم ولایت، به این موضوع می پردازد که ماده 43 قانون حمایت خانواده تنها سبب افزایش مشکلات در زمینه حضانت می شود. همچنین مقاله پیشنهاداتی را در مورد داشتن حق ولایت مادر بر فرزند و همین طور اصلاح ماده 43 قانون حمایت خانواده می دهد. به نحوی که در صورت فوت پدر، هیچ شخصی نتواند حضانت مادر را تحت هیچ عنوانی از او سلب نماید؛ مگر در موارد موجود در ماده 1173 قانون مدنی درباره سلب حضانت از والدین.
پیش بینی طلاق بر اساس صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختیژگیهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مشخص کردن صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختی پیش بینی کننده طلاق در زوجین شهر تهران بود. طرح این پژوهش از نوع علّی مقایسه ای و روش نمونه گیری خوشه ای بود. به این منظور از بین مجتمع های قضایی خانواده شهر تهران، سه مجتمع به صورت تصادفی انتخاب و از بین زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده 60 نفر (30 زوج) انتخاب شدند. برای گروه نمونه زوجین عادی نیز از بین مناطق شهرداری تهران سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب، و از طریق سرای محله های آن 30 زوج انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت (فرم کوتاه)، سیاهه نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) و جمعیت شناختی در نمونه های مورد نظر اجرا شد. یافته ها نشان داد که از بین ابعاد آزمون پنج عاملی در روان رنجوری، تجربه گرایی و وظیفه شناسی و از بین ابعاد آزمون SCL-90 بجز روان پریشی در دیگر مقیاسها، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 > P). نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک دو ارزشی نشان داد که متغیرهای افسردگی، افکار پارانوییدی، تعداد فرزندان، میزان درامد و روان رنجوری، قویترین پیش بینی را برای احتمال در معرض طلاق قرار گرفتن زوجین فراهم می کند به این شکل که افزایش افسردگی، افکار پارانوییدی و روان رنجوری احتمال طلاق را افزایش می دهد و افزایش تعداد فرزندان و میزان درامد احتمال طلاق را کاهش می دهد. این یافته ها اهمیت ویژگیهای شخصیتی، اختلالات روانی و عوامل جمعیت شناختی را در پدیده طلاق نشان می دهد.
مطالعه اثر مؤلفه های اجتماعی- فرهنگی والدین بر مزاحمت جنسی (خیابانی) فرزندان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزاحمت جنسی شکلی از آزار مبتنی بر جنسیت مفهوم سازی شده است که آثار شایان توجهی بر قربانی دارد. زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند، به طور روزمره با استرس ها و مشکلات ناشی از وجود آزار و مزاحمت جنسی روبه رو می شوند که این مسئله موجب بسیاری از عوارض روان شناختی و جامعه شناختی می شود. هدف مطالعة حاضر در چرخشی موضوعی، سنجش مؤلفه های اثرگذار بر وضعیت عاملان ایجاد مزاحمت یعنی پسران است. تحقیق پیش رو به روش کمی و با تکنیک پیمایش انجام گرفته است. جامعة آماری شامل تمام افراد مذکر 18 تا 30 سال ساکن در سنندج می شود. نمونه گیری پژوهش به صورت سهمیه ای متناسب با حجم جامعه انجام گرفت که بعد از مشخص کردن طبقات فرعی براساس سن و سهم هریک از طبقات از نمونة کل، افراد منتخب از طریق پاسخگویی به پرسشنامة محقق ساخته، بررسی و تحلیل شدند. درکل، براساس نتایج توصیفی از مزاحمت جنسی که شامل چهار نوع مزاحمت کلامی، بصری، تعقیبی و فیزیکی می شود، از مجموع 380 نفر فقط 18 نفر مرتکب هیچ گونه مزاحمتی نشده اند. نتایج تحلیل چندمتغیره (رگرسیون و تحلیل مسیر) نشان می دهد از میان شش متغیر موجود در تحلیل، سه متغیر میزان سنتی بودن، میزان جنسیت زدگی و میزان خشونت در خانواده، تأثیرگذارترین متغیرها بر مزاحمت جنسی هستند.