فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
47-66
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مادران درباره پدیده کنار هم خوابیدن براساس نظریه آشیانه رشدی سوپر و هارکنس بررسی شد. با 13 مادر دارای حداقل یک کودک 3 تا 6 ساله، در دو گروه کنارهم خواب و جداخواب، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از رویکرد کیفی پدیدارشناسی و شیوه تحلیل کلایزی استفاده شد و پاسخ ها بر اساس خرده سیستم های نظریه آشیانه رشدی، مفهوم بندی شدند. در بخش موقعیت فیزیکی، نقش همشیرها در جداخوابی و غیبت مکرر پدر یا رضایت وی در کنار هم خوابیدن مطرح شد. در حوزه آداب و رسوم فرهنگی و روان شناسی مراقب نیز با وجود اعتقاد هر دو گروه بر نقش کنار هم خوابیدن در ایجاد رابطه عاطفی، مادران جداخواب در خواباندن کودک در اتاق خودش در جهت کسب استقلال کودک و کاهش ترس از تنهایی او، تلاش می کردند. در هر دو گروه نگرانی از تأثیر آگاهی زودهنگام کودک از روابط جنسی و تأثیر وضعیت خلق و خوی کودک در انتخاب نحوه خواباندن مطرح شد. والدین برای شکل گیری رابطه عاطفی قوی، کنار هم خوابیدن را تا پایان شیرخوارگی و گاهی تا پیش دبستانی، ضروری می دانند. تمایل آن ها بر جداسازی کودک پیش دبستانی به دلیل کاهش وابستگی و جلوگیری از آگاهی کودک از روابط جنسی است. در دیدگاه مادران، کنار هم خوابیدن تا سن دبستان پدیده نابهنجاری تلقی نمی شود.
تبیین نظری تعارضات زناشویی با رویکرد پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
109-130
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به دنبال آن دگرگونی هایی که در شکل و وظایف خانواده و انتظارات افراد از ازدواج و زناشویی پدید آمده است، نهاد خانواده و زناشویی را با چالش ها و تعارضاتی متفاوت و مضاعف نسبت به گذشته دست به گریبان ساخته است که از نتایج چنین وضعیتی سستی روابط زناشویی، تضاد و طلاق در جامعه ایران است. بر این اساس، در مقاله حاضر که به شیوه فراتحلیل و استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد نتایج پژوهش های پیشین انجام شده است، سعی شده است با تکیه بر رویکردهای نظری مختلف و به ویژه نظریه کنش متقابل نمادین، به عنوان تبیین کننده اصلی و به کارگیری مفهوم «پارادایم زناشویی»، به عنوان حلقه گم شده مطالعات پیشین در این حوزه، مدلی مناسب و در عین حال متفاوت برای تبیین تعارضات زناشویی ارائه گردد. این مدل، تعارضات زناشویی را بر اساس تضاد پارادایمی میان زوجین توضیح می دهد و ایده اساسی آن این است که تعارضات زناشویی نه نتیجه یک یا چند عامل ثابت و مشخص، بلکه محصول برخورد پارادایم های مخالف (یا متفاوت) با هم است.
عوامل مؤثر بر تماشای شبکه ماهواره ای «من و تو» توسط جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سهم شبکه های تلویزیونی ماهواره ای در سبد مصرفی مخاطبان به ویژه جوانان افزایش زیادی را نشان می دهد و همین امر مسئولان و سیاست گذاران را به جستجوی پاسخ این سؤال واداشته که چه دلایلی باعث جذابیت برنامه های این شبکه ها به ویژه شبکه من وتو، به عنوان پربیننده ترین شبکه ماهواره ای در حال حاضر، و تماشای آن توسط مخاطبان شده است. این تحقیق باهدف پاسخ به این دغدغه طراحی و به روش مصاحبه فردی و گروهی با جوانان تهرانی اجرا شده است. مصاحبه های انجام شده به روش تحلیل مضمونی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از مصاحبه ها نشان می دهد که جوانان برای تماشای شبکه های ماهواره ای و جذابیت آن ها از پانزده دلیل مشخص نام می برند که می توان آن ها را ذیل چهار مفهوم اصلی شامل بازنمایی ممنوعه ها، صمیمیت و جوانی، قدرت بخشیدن به مخاطب و اطلاعات سرگرمی دسته بندی کرد. به نظر می رسد، من و تو فضاهایی را پیش روی مخاطب ایرانی باز می کند که در شبکه های داخلی مسکوت گذاشته شده است.
تحلیل جامعه شناختی تاثیر استفاده از اینترنت بر روابط افراد در خانواده (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تضعیف روابط میان اعضای خانواده پیامدی است که با ورود عناصر مدرن به جامعه ما به تدریج گسترش یافته است؛ در حالی که با ساختار سنتی خانوادة ایرانی پیوند نمی خورد و همچون مهمانی ناخوانده به تهدید کانون گرم عاطفی ما قد برافراشته است. یکی از دلایل اصلی بروز این مسأله فناوری های ارتباطات است که مانند هر فناوری جدید در جامعه انسانی، باعث تغییرات گسترده و دامنه داری شده است. به دلیل اهمیت این مسأله، در این مقاله به تاثیر اینترنت بر ارتباطات افراد در خانواده ها پرداخته شده است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، با تکیه بر نظریه های گیدنز، رایزمن، ولمن، تونیس و دیگران انجام شده است. جامعه آماری را خانواده های دارای فرزند بالاتر از 15 سال شهر اصفهان تشکیل می دهند. متغیر استفاده از اینترنت با دو شاخص کمیت و کیفیت و متغیرارتباط با دو شاخص ارتباط شفاهی و تعامل بین والدین و فرزندان وهمسران سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که کیفیت و کمیت استفاده از اینترنت، بر ارتباطات افراد تاثیر داشته است.
بازنمایی مناسبات نسلی از منظر ادبیات داستانی پیش و پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که شش رمان معاصر فارسی در بازه زمانی پیش و پس از انقلاب اسلامی چه تصویری از الگوی روابط بین نسلی را در خانواه ایرانی ترسیم کرده است و در این زمان چه تغییری در روایت رمان ها از مناسبات نسلی درون خانواده ایجاد شده است. بنابراین، ادبیات داستانی را به مثابة میانجی فهم مان از تحولات جامعه در این زمینه در نظر گرفته ایم و از آنجا که با هدف مطالعه ژرف و عمیق روایت ها به دنبال کشف و تفسیر بوده ایم، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمونی استفاده کرده ایم. براساس چارچوب مفهومی، الگوی مناسبات نسلی را ذیل سه عنوان بررسی کرده ایم: توافق نسلی، تفاوت و تعامل هم زمان نسلی، و شکاف نسلی. به رغم متفاوت بودن بازنمایی مناسبات نسلی در دو بازه زمانی، مسئله نسلی در بافت روایی رمان ها، در همه موارد، به شکل شکاف تصویر شده است. از بررسی مناسبات نسلی در روایت های پیش از انقلاب الگویی به دست آمده که مهم ترین ویژگی آن شکاف مذهبی و ایده آل گرایی شخصیت های داستانی است که در چارچوب کلی تقابل سنت و مدرنیته و ماهیت طردی و تقابلی آن قابل تفسیر است. این گونه شکاف و تقابل های سنتی مدرن در روایت های پس از انقلاب کمتر دیده می شود؛ اما به رغم پیدایش مؤلفه هایی چون رسانه های جمعی و فنّاوری های اطلاعاتی، که گذار به بزرگسالی را غیرخطی و دگرگون کرده اند، روایت های پس از انقلاب نیز کماکان شکاف نسلی را بازنمایی می کنند.
مقایسه الگوهای فراغت فردی، خانوادگی و دوستانه نوجوانان و میانسالان شهر اصفهان و بررسی نقش هویت جنسیتی، دینداری و مولفه های آن در این الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق مقایسه الگوهای فراغتی نوجوانان (18-15 سال) و میانسالان (55-35 سال) برای نشان دادن تغییر الگوهای فراغتی و منطق شکل گیری آنها در خانواده های ایرانی و بررسی نقش هویت جنسیتی و دینداری در این الگوها است. تحقیق به روش پیمایشی بوده و 2615 نفر از نوجوانان و میانسالان از 15 منطقه اصفهان انتخاب شدند. فراغت به صورت فردی، خانوادگی و دوستانه دسته بندی شده و در یک پرسشنامه محقق ساخته الگوها با تحلیل عاملی استخراج شدند. درگروه نوجوانان فراغت خانوادگی در دو الگو، فراغت فردی در سه الگو و فراغت دوستانه در دو الگوی دسته بندی شدند. در میانسالان فراغت فردی در سه الگو، فراغت خانوادگی در سه الگو و الگوهای فراغت دوستانه در دو الگو شبیه به نوجوانان دسته بندی شدند. نتایج نشان می دهد که الگوهای فردی در دوگروه با هم تفاوت کیفی دارند. در گروه نوجوان مصرف موسیقی و فیلم اهمیت زیادی داشته و دینداری الگوها را از هم جدا می کند. در گروه میانسالان هویت جنسیتی و تحصیلات الگوها را از هم جدا کرده است. برخی از سبک های فردی و خانوادگی با دینداری رابطه منفی دارند. سپس پاسخگویان بر اساس الگوهای فراغت فردی با استفاده از تحلیل خوشه دو مرحله ای دسته بندی شدند. در گروه نوجوان یک خوشه دیندار درکنار سه خوشه کمتر دیندار قرار دارد. در خوشه دیندار فراغت در هر سه حوزه، مذهبی است. در گروه میانسال یک خوشه با تحصیلات پایین و هویت جنسیتی سنتی تر و یک خوشه با تحصیلات بالا و هویت جنسیتی مدرن تر بدست آمد که گروه اول در الگوهای فردی مذهبی میانگین بالاتری دارند. گروه دوم در الگوهای غیرمذهبی میانگین بالاتری داشته و در الگوهای خانوادگی نیز فعالتر بوده اند.
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P
خانواده وآسیب شناسی فهم روایات مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می داند از این جهت، روایات فراوانی برای رشد و تعالی خانواده وارد شده است. آسیب شناسی فهم روایات نقش مهمی در تشخیص روایات صحیح از احادیث جعلی، تبیین روایات اسلامی و به تبع آن، استحکام بنیان خانواده بر پایه قوانین اسلام دارد. از سوی دیگر غفلت از این امر و عدم درک روشمند روایات، ممکن است سبب پذیرش روایات جعلی و یا تفسیر به رأی روایات صحیح می شود. مهمترین آسیبهای برخی از روایات مربوط به خانواده عبارتند از: مخالفت با قران کریم؛ غفلت از سیره عملی معصومین (علیهم السلام)؛ راهیابی برخی روایات جعلی در حوزه خانواده؛ ناآگاهی از جدیدترین یافته های قطعی علوم پزشکی و روانشناسی؛ افراط و تفریط در پذیرش روایات؛ بررسی حدیث فارغ از سبب صدور آن؛ اعتماد بر خرافات در پذیرش روایات؛ غفلت از هویت انسانی زن
تأثیر مطالعه کتاب های معنوی و حماسی بر ارزش های اسلامی ایرانی و رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر با زمینه انحرافات اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مطالعه ی کتاب های معنوی و حماسی بر ارزش های اسلامی ایرانی و رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. روش مطالعه آزمایشی و از نوع طرح تک آزمودنی با خطوط پایه چندگانه بود. ابتدا در قالب خط پایه و بدون مداخله، رفتار اخلاقی و ارزش های اسلامی ایرانی آزمودنی ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس در فواصل بیست روز و در پنج نوبت، کتاب های تعیین شده به آزمودنی ها ارائه و تغییرات رفتاری و ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه شامل چهار نفر از دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه یک دبیرستان در شهر مشهد بود که به صورت هدفمند انتخاب و تغییرات آنان در دو مؤلفه نگرش نسبت به ارزش های دینی و ملی و رفتار اخلاقی بررسی شد. برای سنجش نگرش به ارزش های اسلامی ایرانی، از پرسشنامه نگرش سنج و برای سنجش رفتار اخلاقی، از سیاهه مشاهده رفتار استفاده گردید. نتایج نشان داد که نگرش مثبت دانش آموزان به ارزش های اسلامی ایرانی، با مطالعه کتاب های زندگینامه ای شخصیت های معنوی و حماسی افزایش یافته و رفتار های غیراخلاقی آنها به طور چشمگیری کاهش داشته است. تدوین برنامه های مطالعاتی و ترغیب نوجوانان به مطالعه زندگی و منش شهدا و حماسه سازان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، از توصیه های این مطالعه بوده است که همخوان با اصل الگوپردازی و اسوه بخشی در مبانی تربیت اسلامی است.
برساخت اجتماعی سیاست های افزایش فرزندآوری و موانع پیش رو: مطالعه ی موردی کاربران اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندآوری به عنوان یک رفتار اجتماعی از جمله موضوعاتی است که در طول یک دهه ی اخیر به طور روزافزونی در فضای رسانه ها مطرح می شود. مقاله ی حاضر برساخت اجتماعی سیاست های افزایش فرزندآوری و تفسیر موانع پیش رو در فضای رسانه را مطالعه می کند. نمونه ی بررسی شده متشکل از 705 کاربر اینترنتی در پایگاه های خبری ایران است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر تحلیل محتوای کمی و کیفی است. در بین اخبار مرتبط منتشر شده، 5 خبر که بیشترین مخاطب را داشتند، برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل محتوای کمی نظرات کاربران نشان داد که 7/95 درصد نظرات ارائه شده رویکرد انتقادی، 7/0 درصد رویکردی منفعلانه و 6/3 درصد رویکردی همراهانه در تفسیر موانع فرزندآوری داشتند. همچنین مهم ترین مقولات برآمده از تحلیل محتوای کیفی عبارت اند از «فرسایش روزافزون اعتماد نهادی و محقق نشدن سیاست های افزایش فرزندآوری»، «سوء مدیریت جمعیت فعلی»، «احساس ناامنی روانی نسبت به آینده ی فرزندان»، «عدم انسجام و ثبات در سیاست های افزایش فرزندآوری»، «تغییر نگرش ها»، « تأکید بر کیفیت به جای کمیت» و «مادی گرایی افراطی». مقوله ی نهایی نیز عبارت است «نهادینه شدن فرزندآوری پایین» که توان پوشش معنایی یافته های پژوهش را دارد. بر اساس نتایج می توان گفت که اگر چه رویکرد انتقادی کاربران در خصوص موانع پیش روی فرزندآوری به سیاست گذاری و مسئولین مربوط معطوف است، ولی تغییر نگرش و رفتار مردم نقش پررنگ تری در نهادینه شدن فرزندآوری پایین در جامعه دارد و این به معنای آن است که تحقق سیاست های افزایش فرزندآوری، نیازمند توجه سیاست گذارن به الگوهای رفتاری نهادینه شده در بین مردم است.
بررسی ظهور فردگرایی در عرصه ی خانواده (مطالعه ی موردی شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش آمار طلاق، افزایش سن ازدواج، کاهش نرخ باروری و کاهش ازدواج از مهم ترین چالش های امروزین خانواده در ایران محسوب می شوند. چالش هایی که به مثابه مجموعه تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده تحت عنوان فردی شدن نهاد خانواده مفهوم سازی شده اند. یکی از مهم ترین پیامدهای چنین تغییراتی، ظهور فردگرایی در عرصه ی خانواده است که بر تغییر ارزش های خانواده به معنای ارجحیت خواسته های فردی بر خواسته های جمعی دلالت دارد. در مقاله ی حاضر، فردگرایی در عرصه ی خانواده با تأکید بر میزان پای بندی به ارزش های خانواده بررسی شده است. هدف از این بررسی پاسخ گویی به این سؤال بود که آیا با توجه به تحولات اخیر جامعه ی ایران به طور عام و خانواده به گونه ای خاص می توان از ظهور فردگرایی در عرصه ی خانواده ی ایرانی سخن گفت یا خیر؟ این بررسی به روش پیمایش و با تمرکز بر یک نمونه ی 408 نفری از شهروندان تهرانی انجام شده است. تحلیل یافته های تحقیق نشان داد که ارزش های خانواده در راستای ظهور فردگرایی دستخوش دگرگونی شده است، اما این دگرگونی بسته به هر یک از ابعاد پنج گانه مورد مطالعه ارزش های خانواده متفاوت است، به این ترتیب که در بعد ارزش های سلسله مراتبی و کنترلی خانواده افراد فردگرا، در بعد ارزش های خویشتن داری تا حدودی فردگرا، در بعد ارزش های سنتی وضعیتی بینابین و در بعد ارزش های تعهدی خانواده افراد جمع گرا هستند. مقایسه ی گروه های مختلف سنی، جنسی و تحصیلی نشان داد که میزان فردگرایی در عرصه ی ارزش های خانواده در بین زنان، جوانان و افراد با تحصیلات دانشگاهی بیشتر است.
رابطه منش اقتدارگرایانه و سرمایه اجتماعی بین والدین دانش آموزان مقطع اول دبستان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل نقش تاثیر گذار والدین در تربیت فرزندان، بررسی منش اقتدار گرایانه در بین والدین و احتمال انتقال آن به وسیله والدین به فرزندان می تواند بسیار مهم و تاثیر گذار باشد. این مقاله بررسی رابطه بین منش اقتدارگرایانه و سرمایه اجتماعی و تعدادی متغیر های زمینه ای (مانند سن و تحصیلات و...) را در بین والدین دانش آموزان مقطع اول دبستان در شهر شیراز را مورد توجه قرار داده است. با این هدف پرسشنامه خود ساخته که بر گرفته از پرسشنامه F-scale آدورنو است، بین والدین 400دانش آموز دبستانی که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند توزیع گردید؛ تحلیل آماری داده های این بررسی نشان می دهد که رابطه بین دو سازه منش اقتدار گرایی و سرمایه اجتماعی در سطح 95 درصد رابطه ای معنی دار است. علاوه بر این سازه منش اقتدارگرایانه با متغیرهای سن، تحصیلات، تعداد فرزندان رابطه معناداری دارد. در نهایت با بررسی مقیاس F در بین والدین دانش آموزان به این نتیجه رسیدیم که والدین شیرازی از میزان منش اقتدارگرایانه بالایی برخوردار هستند.
مقیاس سیستمی-مثلثی خانواده: ابزاری برای سنجش روابط همسران و خانواده های اصلی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
343-360
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تهیه ابزاری برای سنجش کیفیت رابطه همسران با خانواده های یکدیگر و بررسی ویژگی های روان سنجی آن بر اساس مدل سیستمی مثلثی خانواده ایرانی انجام گرفت. یک مخزن گویه 107 ماده ای با استفاده از ابزارهای مرتبط پیشین و مشورت با متخصصان و مصاحبه با افراد متأهل، تهیه و توسط 425 نفر (82 مرد و 343 زن) که به شکل در دسترس انتخاب شده بودند، پاسخ داده شد. پس از انجام تحلیل عامل اکتشافی به شیوه متعامد، سه عامل اتحاد با همسر (17 ماده)، مرزبندی منعطف بین همسر و خانواده اش (35 ماده) و پیوستگی با خانواده همسر (35 ماده) استخراج شد که همسو با نظریه سیستمی مثلثی و قادر به پیش بینی 47/27درصد واریانس کل بود. روایی صوری مقیاس بر اساس نظر هشت متخصص و با استفاده از ضریب توافق (ضریب همبستگی درون طبقه ای)محاسبه شد که برای خرده مقیاس اتحاد زناشویی 0/84، مرزبندی منعطف 0/81 و پیوستگی 86/0 (001/0>p) بود. ضریب آلفای کرونباخ برای تمام سوالات پرسشنامه 0/98 و برای زیرمقیاس های اتحاد، مرز و پیوستگی به ترتیب عبارت بودند از: 0/95، 0/96 و 0/97. ضریب پایایی پس از 15 روز برای کل پرسش نامه 96/0 و برای زیرمقیاس های اتحاد، مرز و پیوستگی به ترتیب عبارت بودند از: 0/95، 0/94 و 0/90.
گونه شناسی بازنمایی سبک زندگی جوانان ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی، رسانه های جدیدی هستند که به هر فردی امکان می دهند تولیدکننده پیام باشد و افراد از این طریق می توانند ابعاد مختلف زندگی و سبک زندگی خود را با به اشتراگ گذاری تصاویر و متون نمایش دهند. هدف از این تحقیق ارائه یک گونه شناسی از بازنمایی سبک زندگی توسط جوانان ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک است. این کار از طریق تحلیل محتوای کیفی بر روی صفحه فیس بوک 44 نفر از جوانان 18-35 ساله که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که افراد در فیس بوک، سبک زندگی خود را عمدتاً براساس پنج مؤلفه سبک پوشش و آرایش، اوقات فراغت، روابط بین فردی، سبک تغذیه و دکوراسیون منزل نشان می دهند. با توجه به تأکید افراد در بازنمایی هر یک از این مؤلفه ها، سه گونه از بازنمایی سبک زندگی در فیس بوک جوانان ایرانی تفکیک و شناسایی شد: گونه خودنما، گونه فراغت نما و گونه روابط نما. گونه خود نما، خود به سه دسته بدن نما، پوشش نما و تخصص نما تقسیم می شود. فراغت نماها نوعی از بازنمایی شاد و فراغتی از زندگی خود دارند و گونه روابط نما، سبک زندگی خود را در جمع و در کنار دیگران بازنمایی می کند.
راهکارهای فقه اسلامی پیشگیری از وقوع آسیب اجتماعی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه ازهم گسیختگی نهاد خانواده از مهم ترین عوامل بروز آسیب های اجتماعی در ایران به شمار می رود. به گونه ای که علاوه بر اینکه ازهم گسیختگی نهاد خانواده، خود به عنوان یک آسیب اجتماعی بروز کرده است. طلاق یک پدیده اجتماعی است که عوامل متعددی در وقوع آن دخیل است ازجمله این عوامل می توان به نداشتن تفاهم اخلاقی، عدم تمکین، بیکاری، مشکلات مالی و اقتصادی، اعتیاد و... نام برد. برای کاهش و پیشگیری از این آسیب اجتماعی، فقه اسلامی راهکارهایی پیش بینی کرده از قبیل پند و اندرز زن، قهر و جدا کردن رختخواب خود از همسر و ترک خانه از سوی شوهر که هرکدام به نوبه خود در محکم کردن پیوند خانوادگی تأثیرگذار است؛ همچنین در صورت ترس از اختلاف بین زن و شوهر، حاکم شرع می تواند داورانی از خانواده زن و شوهر تعیین می کند تا میان آنان داوری کرده و کار را به آشتی و سازش یا جدایی و طلاق پایان دهند. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهایی از فقه اسلامی جهت کاهش و پیشگیری از معضل بزرگ طلاق بوده است. روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی، با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و نرم افزارهای علوم اسلامی است.
پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال 95-94 می باشد که با استفاده از تعداد مولفه (متغیرهای) پژوهش حجم نمونه مورد نیاز 260 نفر برآورد و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی باسبی و همکاران (1995)، باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، پرسش نامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسش نامه عمل و پذیرش بوند و همکاران (2007) بود که برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آن ها از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که بین باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روان شناختی و کیفیت روابط زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد. به گونه ای که نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان نشان داد که تاثیر باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی معنی دار است و به ترتیب باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی کم ترین تا بیش ترین تاثیر را در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی داشتند.
بررسی تاثیر عامل قومیت بر سلامت روان، همسرآزاری، حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قومیت بر سلامت روان، حمایت اجتماعی، رضایت زناشویی و همسرآزاری در زنان ایرانی اجرا شد. در قالب یک مطالعه علی– مقایسه ای، از بین جامعه ی آماری زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در ایران، تعداد320 زن به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه SCL-90-R، سرمایه اجتماعی )مبارک بخشایش، 1389)، مقیاس سوء رفتار با همسر (هودسن، 1992)، رضایت زناشویی کانزاس (اسچام، 1986) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-20 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد با کنترل تحصیلات، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند، تعداد خانواده اصلی، تحصیلات همسر و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، در مجموع بین سلامت روان زنان و ابعاد آن، برحسب قومیت، تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این، بین زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی نیز تفاوتی مشاهده نشد؛ اما زنان قومیت های مورد بررسی در مؤلفه همسرآزاری جنسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند؛ به گونه ای که میزان همسرآزاری جنسی در زنان لر به طور معناداری بیشتر از زنان فارس و ترک و در زنان کرد به طور معناداری بالاتر از زنان ترک بود (05/0p
مطالعه کیفی ازدواج پرمخاطره آمیز در میان زنان درگیر طلاق شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج و همسرگزینی یکی از مهم ترین تجربه ها و رویدادها در زندگی شخصی و اجتماعات انسانی بویژه در فرایند شکل گیری نهاد خانواده است. از همین رو ازدواج مخاطره آمیز می تواند زمینه ساز بسیاری از مسائل در زندگی فرد و جامعه باشد. هدف این پژوهش، کشف زمینه ها و ابعاد ازدواج پرمخاطره از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی است که این پدیده را تجربه کرده اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه موردمطالعه زنان شهر یزد هستند و در نمونه پژوهش 33 نفر از زنانی که اقدام به ازدواجی پرمخاطره کرده بودند، مشارکت داشتند. از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نمونه ها و مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها با شیوه کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها زمینه های به وجود آورنده ازدواج مخاطره آمیز شرایط بحرانی دوران مجردی مشارکت کنندگان بود؛ ازجمله این شرایط: زندگی در خانواده های نابسامان که با فقر، طلاق والدین، احساس تنهایی، سالخوردگی والدین همراه بوده است. همچنین زندگی در خانواده های سرکوبگر و سختگیر، کلیشه های فرهنگی و جهان بینی توسعه نیافته زمینه اقدام به یک ازدواج پرمخاطره را فراهم کرده بود. زنان مشارکت کننده انواع ازدواج مخاطره آمیز ازجمله: ازدواج بحران گریز، ازدواج احساسی، ازدواج خودمحورانه، ازدواج پنهانی، ازدواج مصلحتی و... را تجربه کرده بودند.
مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهرهای شیراز و یاسوج سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت درک شده راهی است برای بررسی وضعیت سلامت افراد که اطلاعات کامل در حیطه های بیولوژیکی، ذهنی، عملکردی و معنوی از سلامت فرد را مشخص می کند. بررسی وضعیت سلامتی افراد از نگاه خودشان یک سنجه مهم از نظر وضعیت سلامت عمومی جامعه است. خودارزیابی سلامت توسط فرد یک شاخص شناخته شده بین المللی است که برای سنجش وضعیت سلامت افراد در پژوهش های سلامت همگانی و اپیدمیولوژی دارای کاربردی گسترده است. هدف از این پژوهش مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهر شیراز و یاسوج است. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند بالای 65 سال ساکن شهر شیراز و یاسوج تشکیل داده است و برای گردآوری داده ها تعداد 760 نفر (400 نفر در شیراز، 360 نفر در یاسوج) از آنان را به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ایی مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش روش پیمایش مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از راه نرم افزار رایانه ای SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. میانگین و انحراف معیار چهار بعد سلامت سالمندان مورد پژوهش 95/14± 18/75 بود که 8/63 درصد آن ها وضعیت سلامت ادراک شده خود را در حد متوسط ارزیابی نمودند. متغیرهای جمعیتی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، قومیت، تعداد فرزندان، طبقه اقتصادی- اجتماعی، سابقه بیماری با خودارزیابی سلامت سالمندان رابطه ای معنی دار داشتند. بین جنس و خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار وجود نداشت. هم چنین، متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مانند رفتارهای سلامت، حمایت اجتماعی، عزت نفس، مصرف رسانه، ارتباط و صمیمیت با فرزندان و ارتباط با دوستان با خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار داشتند. آماره ضریب تعیین 2R نیز نشان می دهد که حدود چهل درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی)خودارزیابی سلامت( توسط هفت متغیر مستقل که در معادله باقی مانده اند و شامل عزت نفس، سابقه بیماری، تعداد فرزندان، رفتار سلامت، قومیت، تحصیلات، حمایت اجتماعی هستند تبیین می شود.این که فرد نسبت به خود چه احساسی داشته باشد و برای خود چه مقدار ارزش و اهمیت بداند، می تواند بر خودارزیابی سلامت تاثیر بگذارد این مطالعه نشان داد، وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج در حد متوسط بوده که نیازمند حمایت خانواده ها و مسئولان می باشند و وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج از عوامل فرهنگی- اجتماعی تاثیر می پذیرد.
اثربخشی روش مداخله حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازسازی شناختی (EMDR) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
461-475
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش مداخله حساسیت زدای ی با ح رک ات چشم و ب ازسازی شن اختی (EMDR) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین انجام شده است. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. تعداد 16 زوج از والدین (مادر و پدر) دارای کودک با اختلال اتیسم عملکرد پایین مراجعه کننده به مراکز توان بخشی ویژه کودکان اتیسم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و کنترل (8 زوج) جانمایی شدند. از پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه های احساس گناه کوگلر و جونز (1998)، برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روش مداخله EMDR در 10 جلسه دوساعته در طول یک ماه برای گروه آزمایش اجرا شد. پس از 45 روز، آزمون پیگیری برای گروه آزمایش اجرا شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد روش مداخله EMDR به طور معناداری (P=0/5)، موجب بهبود کیفیت زندگی و کاهش احساس گناه والدین دارای کودک اتیستیک با عملکرد پایین می شود.