فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۶
407-426
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته روش آموزش والدین مبتنی بر نظریه دلبستگی بر افزایش کیفیت مراقبت مادران دارای کودکان مضطرب پیش دبستانی بود. برای شناخت اثربخشی این بسته 278 نفر از مادران کودکان 2 تا 6 سال از 6 مهدکودک شهر تهران که به روش نمونه-برداری خوشه ای در دسترس انتخاب شده بودند، مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. با توجه به نمره افراد در این مقیاس و در نظر گرفتن دیگر ملاک های خروج و ورود به پژوهش در نهایت 61 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و 30 نفر در گروه آزمایش و 31 نفر در گروه مقایسه قرار گرفتند. بسته آموزش والدین مبتنی بر نظریه دلبستگی در طول 8 جلسه گروهی هفتگی (8 تا 12 نفر در هر گروه) در مهدکودک-ها به مادران گروه آزمایش ارایه شد. پس از پایان جلسات آموزشی و 3 ماه پس از آن مقیاس کیفیت مراقبتی مادر به وسیله دو گروه تکمیل شد. نتایج نشان داد که بسته آموزش والدین حساس بودن، پاسخ دهی و هم چنین دسترس-پذیری هیجانی مادران گروه آزمایش را افزایش و تعارض و سردرگمی آن ها را کاهش داده است و هم چنین پیگیری نتایج نشان داد که این تغییرات در طول 3 ماه ثبات داشته است. بر مبنای یافته-ها، بسته آموزش والدین می تواند در موقعیت های بالینی برای افزایش کیفیت مراقبت مادران و ارتقای روابط مادر کودک مورد استفاده قرار گرفته و مفید باشد.
بررسی عوامل مرتبط با تعارضات زناشویی در شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل مرتبط با تعارض زناشویی در شهر شیراز است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره است. آزمودنی های این پژوهش شامل 100 نفر است که با نمونه گیری تصادفی در دسترس گزیده شده اند. ابزارهای پژوهش عبارت است از پرسشنامه که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن برابر با 9/8 شده است. همچنین برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و یافته هایحاصل از پژوهش نشان داد که بین تعارض زناشویی با تحصیلات زوجین، اشتغال زنان، فاصله سنی زوجین، طول مدت ازدواج، رضایتمندی جنسی، میزان اعتماد به نفس، دخالت خانواده ها و عدم تفاهم و عدم تجانس فرهنگی و اعتقادی و همچنین اعتیاد رابطه ای معنادار وجود دارد.
نگاهی جامعه شناختی به مستندهای اجتماعی کودکان و نوجوانان از سال 1358 تا 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه کمال گرایی سالم و ناسالم و تیپ شخصیتی A در سبک های فرزندپروری ادراک شده دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
359-380
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کمال گرایی سا لم و ناسالم، و تیپ شخصیتی A متأثر از سبک های مختلف فرزندپروری است. روش پژوهش پس رویدادی و جامعه آن دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و در نهایت هدفمند بر اساس وجود حداقل 80 نفر در هر یک از سبک های فرزندپروری انتخاب شدند. نمونه پژوهش 407 نفر شامل 235 دختر و 172 پسر است. آزمودنی ها به سه پرسش نامه ادراک از سبک های فرزندپروری، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی و مقیاس تیپ شخصیتی A پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با آزمون آماری MANOVA، ANOVA و آزمون تعقیبی شفه تحلیل گردید. نتایج، کمال گرایی سا لم را در سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر و در سبک فرزندپروری مسامحه کار کمتر از سایر سبک های فرزندپروری نشان داد. کمال گرایی ناسالم در سبک فرزندپروری سهل گیر از مستبدانه بیشتر، همچنین کمال گرایی ناسالم در پسران بیشتر از دختران بود. اثر تعاملی سبک های فرزندپروری و جنسیت بر کمال گرایی سالم معنادار بود به طوری که کمال گرایی سالم دختران در سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر از پسران و کمال گرایی سالم پسران در سبک فرزندپروری سهل گیر بیشتر از دختران نشان داده شد. اثر اصلی سبک های فرزندپروری و جنسیت در نمره تیپ شخصیتی A تفاوت معناداری نشان ندادند اما اثر تعاملی سبک های فرزندپروری و جنسیت بر تیپ شخصیتی A تأیید شد و مشخص گردید که در سبک فرزندپروری سهل گیر تیپ شخصیتی A پسران بیشتر از دختران، و در سبک فرزندپروری مستبد تیپ شخصیتی A دختران بیشتر از پسران است. بحث و نتیجه گیری به دلیل نقش برجسته و مهم سبک های فرزندپروری والدین در ایجاد کمال گرایی سالم و ناسالم، و به دلیل اثر تعاملی سبک فرزندپروری و جنسیت بر کمال گرایی سالم و تیپ شخصیتی A، آگاه ساختن والدین از پیامدهای انواع سبک فرزندپروری و ارائه آموزش های خانواده جهت پرورش افراد سا لم در جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
ساختار اجتماعی ازدواج در دورة ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع و پیچیدگی ساختار خانواده و ازدواج در ایران عهد ساسانی از موضوعات درخور توجه است. تأکید بر تداوم نسل، نام و تبار خانوادگی و کارکردهای این جهانی و آن جهانی ازدواج که سبب ایجاد این تنوع و پیچیدگی شده، از مهم ترین ویژگی های جایگاه زنان در جامعة ساسانی است. قوانین کهن زرتشتی خواهان ایجاد محدودیت هایی برای جامعة زنان بود؛ درحالی که قوانین جدید- که حاصل بازنگری دستوران عهد ساسانی بود- رشد و پیشرفتی محسوس در امور زنان و مسائل حقوقی آنان را نشان می داد. مقالة حاضر گونه های رایج ازدواج، قوانین مرتبط با جانشینی و وضع اجتماعی و حقوقی زنان را بررسی کرده است. به نظر می رسد قوانین اجتماعی ازدواج در دورة ساسانی حدود و اختیارات زنان را متفاوت تر از جوامع عشیره ای تبیین کرده است و نهاد خانواده به صورت عمومی در جامعة ساسانی تعریف استواری داشت؛ رخدادهای اجتماعی و سیاسیِ پایان این دورة تاریخی نشان از آن دارند که نقش اجتماعی و ارتقای اعتبار اجتماعی و سیاسی زنان به شدت ترقی داشته است. اگر در اواخر سلسله از سویی نبود اولاد پسر را برای جانشینی تنها دلیل واگذاری قدرت به زنان ندانیم، در سوی دیگر نیز، افزایش بینش و ارتقای درجة سیاسی و اجتماعی زنان در مطالبة قدرت مؤثر بوده است.
سالمندان و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش DNA در اثبات نسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
381-397
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نسب در حفظ نظام خانواده و ثبات نسل ها، اهتمام شارع و قانون گذار همواره بر حفظ آن در سایه تقنین بوده است. از این رو در فقه امامیه و به تبع آن قانون مدنی برای اثبات نسب پدری که به دلیل پنهانی بودن منشأ آن به مراتب دشوارتر از نسب مادری است، دلایل متعددی مانند قاعده فراش، اقرار، شهادت، استفاضه و... را تعیین کرده است و حتی در فرض نبودن دلایل قوی تر به لحاظ کشف واقع، قائل به قابلیت استناد به ضعیف ترین ادله هم چون قرعه است. در این میان با توجه به عدم حصری بودن ادله اثبات نسب و نحوه عملکرد شارع در این حوزه، جایگاه روش های دقیق علمی چون DNA Typing یا آزمایش DNA که از اهم موارد کاربرد آن در علم ژنتیک، اثبات نسب و تعیین رابطه ابوت می باشد، قابل تأمل است، لذا پژوهش حاضر به این مهم پرداخته است، چراکه با توجه به نظرت فقها و حقوقدانان و استناد به ادله اصولی و فقهی از جمله حجیت قطع و علم عرفی، حجیت این آزمایش در اثبات نسب به لحاظ شرعی و قانونی قابل اثبات است.
بررسی نقش نظارت بر کاهش مشکلات رفتاری دختران 12-6 ساله مبتلا به ADHD: مقایسه خودنظارتی و نظارت مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۶
451-470
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی نقش عامل نظارت بر کاهش مشکلات رفتاری دختران مبتلا به ADHDپرداخته است. از میان عوامل مختلف نظارتی، خودنظارتی (نظارت درونی) و نظارت مادر (نمونه ای از نظارت بیرونی) انتخاب گشته و اثربخشی آن ها مورد مقایسه قرار گرفته است. برای تعیین تأثیر این نظارت ها بر کاهش علایم مرضی ADHD، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شدپس از انتخاب دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی کم توجهی، این دانش آموزان به صورت تصادفی در سه گروه آموزش مهارت های نظارت بر رفتار به مادران، آموزش راهبرد خودنظارتی و گروه کنترل جایگزین شدند. دو گروه آزمایشی تحت کاربندی متغیرهای مستقل (آموزش مهارت های نظارت بر رفتار به مادران و آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان) قرار گرفتند و گروه کنترل تحت کاربندی خاصی قرار نگرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که طبق گزارش مادران، گروه آزمایشی که از آموزش مهارت های نظارت بر رفتار به مادران سود برده بودند، نسبت به گروه کنترل، کاهش در علایم مرضی ADHD را نشان دادند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های نظارت بر رفتار به مادران می تواند به عنوان مداخله سودمندی در جهت کاهش علائم مرضی ADHD در کودکان مطرح باشد.
بررسی تعارض کار- خانواده در بین پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار و رابطه ی آن با رضایت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه ی تعارض کار- خانواده در پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار، و ارتباط آن با رضایت شغلی پرداخته شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 200 پرستار متأهل در سه بیمارستان شهرستان سبزوار تشکیل می دهند که 86 نفر از آنها مرد و 114 نفر آنها زن می باشند و بر اساس سرشماری انتخاب شده اند. در انجام (GDI) این پژوهش از دو مجموعه پرسشنامه، که شامل پرسشنامه ی رضایت شغلی و پرسشنامه ی تعارض کار و خانواده می باشد، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تعارض کار و خانواده در میان پرستاران زن به گونه ای معنی دار بیش از چنین تعارضی در بین مردان می باشد، این امر می تواند ناشی از بر عهده داشتن همزمان نقش های شغلی و خانوادگی زنان بر اساس سنت های فرهنگی در جامعه باشد، که کاهش رضایت شغلی در پرستاران زن را در پی داشته است. با وجود این میزان رضایت پرستاران مرد از کار خود نسبت به پرستاران زنِ جامعه ی مطالعه شده، کمتر است. احتمالا این یافته تا حد زیادی ناشی از کلیشه های فرهنگی ای است که وظایف مرتبط با نقش پرستاری را متناسب با زنان پنداشته، و حضور مردان را در این حرفه بر خلاف هنجارهای رایج می داند.
بررسی علل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پرخاشگری در میان خانواده های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی و شناخت تأثیر عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تبیین پرخاشگری در خانواده می باشد. به عبارت دیگر در این پژوهش سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده که چرا در برخی از خانواده ها رفتارهای پرخاشگرانه دیده می شود. بر این اساس فرضیه هایی که از سه دیدگاه نظری از حوزه روان شناسی اجتماعی؛ یعنی رویکرد روانکاوی، رویکرد رفتارگرایی و رویکرد شناختی و همچنین، از مطالعات و تحقیقات پیشین، جهت تبیین پرخاشگری در خانواده استنتاج گردیده است. داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه و با نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم (PPS) از یک نمونه 384 نفری از سطح شهر تبریز گردآوری شد. برای دسته بندی مؤلفه های مربوط به پرخاشگری خانوادگی از تحلیل عاملی اکتشافی، برای محاسبه پایایی گویه ها از آلفای کرونباخ و نیز برای آزمون فرضیه ها از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تفاوت میانگین (T-test) و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید و در نهایت برای تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر پرخاشگری خانواده از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد که پرخاشگری خانوادگی با متغیرهای نوع خانواده، نوع ازدواج، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، وضعیت شغلی، سطح تحصیلات، سن و باورهای مذهبی رابطه معنی داری داشته است.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت روانی مردان علیه زنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر خشونت روانی مردان علیه زنان شهر اصفهان در سال 1389 است. در این پژوهش، نظریات فمینیست رادیکال، طرحواره جنسیت، نظریه تضاد و نظریه منابع مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها به وسیله پرسشنامه از یک نمونه 200 نفری زنان متأهل شهر اصفهان جمع آوری شدند. متغیرهای مستقل عبارتند از ساخت و شیوه اعمال قدرت در خانواده، باورهای قالبی جنسیتی، نگرش مردسالاری که رابطه مثبت و حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، تحصیلات که رابطه ای منفی با خشونت خانگی علیه زنان دارند. اکثریت زنان حدود 40% دارای نگرشهای مردسالارانه شدید و 42% دارای باورهای قالبی جنسیتی شدیدی هستند. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای مستقل حدود 79/0درصد واریانس متغیروابسته را تبیین نموده اند.
بررسی تأثیر معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج بر سن ازدواج و تمایل به ازدواج در بین دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چهار دهه گذشته، سن اولین ازدواج در بین جوانان ایرانی به خصوص دختران به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. هم چنین شواهد اخیر بر افزایش معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان دلالت می کند. این مقاله براساس نتایج فاز اول پیمایش یک مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی است که با هدف بررسی تأثیر معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج بر ازدواج در بین جوانان با تحصیلات دانشگاهی در تهران در سال 1390 انجام شده بود.
هدف این مقاله بررسی تأثیر معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج بر سن ازدواج و تمایل به ازدواج است. در فاز اول پیمایش، 2031 دانشجوی 18 تا 40 ساله از 7 دانشگاه دولتی و آزاد در تهران به روش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای دو مرحله ای مورد مطالعه واقع شدند. جمع آوری داده ها از بهمن ماه 1389 تا خرداد ماه 1390 با استفاده از پرسشنامه بی نام که روایی و پایایی آن سنجیده شد، انجام شده است. میانگین سنی دانشجویان 5/22 سال بوده و 12% دانشجویان متأهل و با میانگین سنی ازدواج 27 سال بوده اند (32/6SD=).
تأثیر معاشرت بر سن ازدواج در بین دانشجویان متأهل و تأثیر معاشرت ها بر تمایل به ازدواج در بین دانشجویان مجرد بررسی شد. نتایج نشان داد که پس از کنترل جنس، وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، تجربه معاشرت پیشرفته قبل از ازدواج، یکی از عوامل تعیین کننده افزایش سن ازدواج در بین دانشجویان است. به طوری که تجربه معاشرت پیشرفته با جنس مخالف قبل از ازدواج، حـدود 2 سـال ازدواج را با تأخیـر همراه می سـازد (05/0,p<7/1b-coefficient=).
هم چنین تفاوت جنسیتی واضحی در ارتباط با معاشرت های دوستی و پیشرفته قبل از ازدواج، با تمایل به ازدواج نشان داده شد؛ به طوری که معاشرت دوستی و پیشرفته در دختران با تمایل بیشتر به ازدواج رابطه معنا دار داشته، در حالی که در پسران معاشرت پیشرفته با تمایل کمتر به ازدواج رابطه معنا دار داشت و رابطه دوستی هیچ ارتباطی با تمایل به ازدواج در پسران نداشت. تغییرات در روند معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان و انواع جدید شریک گزینی، باید بیش از پیش در بررسی تغییرات سن ازدواج و تحولات خانواده در نظر گرفته شده و کارکردهای متفاوت این معاشرت ها در ازدواج بررسی شوند.
جنسیت و دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تبیین علل دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان، کالت [1] با ترکیب تئوری ریسک گریزی و تئوری قدرت – کنترل، دینداری زنان را به اقتدار پدر سالارانه یا برابر طلبانه در خانواده ایشان مربوط می کند. از طرف دیگر علی رغم تحقیقات گوناگون که یافته دینداری بیشتر زنان نسبت به مردان را تأیید می کند، لوونتال معتقد است که این یافته در همه جوامع و فرهنگ ها و مذاهب مشاهده نمی شود و تفاوت هایی در این زمینه وجود دارد. ما در این مقاله برآنیم که به آزمون این فرضیه ها پرداخته، به این سؤال ها پاسخ دهیم که آیا در ایرانیان زنان از مردان دیندارترند؟ آیا در مذاهب و ادیان ایرانی این یافته تأیید می شود؟ آیا زنانی که در خانواده های با نفوذ بیشتر پدر زندگی می کنند، دیندارترند؟ برای پاسخگویی به این سؤال ها پیمایش ملی ارزش های اجتماعی و فرهنگی ایرانیان با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اجرا شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد : 1- در ایرانیان تفاوت های جنسیتی در دینداری به نفع زنان است؛ 2- تفاوت های جنسیتی در دینداری در سنی ها بیشتر از شیعه هاست، اما در میان مسیحیان به چشم نمی خورد؛ 3 – در زنانی که در خانواده های با نفوذ بیشتر پدر زندگی می کنند، دینداری بیشتری به چشم نمی خورد .
واکاوی اخلاق اجتماعی در نهاد خانواده (مطالعه ی موردی: فیلم سینمایی طلا و مس)
حوزههای تخصصی:
جامعه ی ما طی دو دهه ی گذشته تغییرات چشمگیری را در حوزه های فرهنگی و مسائل اخلاقی از سر گذرانده است. تعارض ها و چالش های سیاسی بین احزاب سیاسی (اصلاحگران و اصولگرایان) به غفلت از اخلاق اجتماعی، به ویژه در نهاد خانواده، منجر شد. در حقیقت، چالش ها برای دستیابی به قدرت سیاسی بیشتر، بین احزاب و مسئولان سیاسی، به غفلت از اخلاق اجتماعی در کل جامعه انجامید. این مقاله در صدد است تا بازنمایی اخلاق اجتماعی را در فیلم طلا و مس، فیلمی از همایون اسعدیان، از طریق تحلیل روایت، تحلیل کند. طلا و مس که حلقه ی سوم از یک تریلوژی (سه گانه) مشهور سینمای ایران (مارمولک و زیر نور ماه دو فیلم دیگر این سه گانه اند) است، به زندگی دینی و نقش اجتماعی روحانیون جوان می پردازد. فیلم در زندگی یک طلبه ی جوان و روابطش با همسر و مردم کوچه و بازار رسوخ می کند تا چهره ی حقیقی اخلاق را به تصویر بکشد. رضا، طلبه ی جوان فیلم، در پی آموختن درس اخلاق از یک استاد روحانی پیر در مدرسه ی دینی است؛ اما به زودی در می یابد که نمی توان اخلاق واقعی را در کتاب ها جست. قواعد اخلاقی ساده اند و تنها می توان آن ها را از خلال موقعیت های روزمره دریافت.
حریم خصوصی بین همسران: عرصه تعاملات و تعارضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی حریم خصوصی بین همسران ایرانی اختصاص دارد. با توجه به این که موضوع حریم خصوصی در میان زوجین در ایران تاحدی ناشناخته مانده و نظرهای ابرازشده در این مورد به صراحت بیان نشده است، لذا تحقیق در این باره ضروری به نظر می رسد. به ویژه آن که این تحقیق بر آن است تا تأثیر حریم خصوصی در رابطة همسران را مشخص کند. تحقیق حاضر پیرامون جایگاه و کارکرد های حریم خصوصی شکل گرفته است. چهارچوب نظری بر مبنای نظریة تعامل گرایی، به عنوان گرایشی نظری در جامعه شناسی، مبتنی شده است و بر کنش و واکنش میان افراد و گروه ها تأکید دارد. در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی (نظریة مبنایی) استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات بر اساس مصاحبة عمیق و مشاهده (50 مورد) بوده است. یافته ها حاکی از آن است که همة افراد حریم دارند. گسترة این حریم وسیع است و تلفن همراه، میزکار، مسائل مالی، خانواده ،گذشته، ارزش ها، باورها، خاطرات فرد، و ... را دربر می گیرد. حریم امری نسبی است. حریم ریشه در باورهای فرد دارد. مهم تر این که حریم خصوصی عرصه تعاملات و تعارضات بین همسران است و چگونگی آن به دو عامل بستگی دارد: میزان نفوذ پذیری و یا نفوذناپذیری حریم خصوصی که پیامد نهایی آن به یکی از دو الگوی ابراز صمیمیت، اعتماد، و امنیت از یک سو و عدم صمیمیت، بی اعتمادی، و احساس ناامنی از سوی دیگر در رابطه می انجامد. در این صورت است که رابطه ها به سمت آرامش و تداوم یا تشنج و تخریب پیش خواهند رفت
تأملی بر خرده فرهنگ جوانان: مطالعه ای درباره ماشین رانی نمایشی جوانان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش درگیری، حمایت از خودمختاری و گرمی مادر و پدر در انگیزش خودمختار و عملکرد تحصیلی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش درگیری، حمایت از خودمختاری و گرمی مادر و پدر در پیشرفت تحصیلی فرزندان به واسطه انگیزش خودمختار است. به این منظور 337 دانش آموز دبیرستانی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های انگیزش تحصیلی (ولرند و همکاران، 1989) و ادراکات والدینی (رابینز، 1994) را تکمیل کردند.
نتایج تحلیل مسیر نشان داد که درگیری مادر، حمایت از خودمختاری پدر و والدین و گرمی مادر، پدر و والدین به واسطه انگیزش خودمختار اثر غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارند. نقش واسطه ای انگیزش خودمختار تحصیلی میان ادراک از شیوه فرزندپروری (مادر، پدر و والدین) و پیشرفت تحصیلی به تأیید رسید.